پایگاه خبری "مدرن دیپلماسی" بررسی می کند چرا غرب نمی خواهد ایران یک قدرت هسته ای باشد؟
تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۵۶۰۶۱
به گزارش الف، پایگاه خبری "مدرن دیپلماسی" در گزارشی به به طرح این سوال پرداخته که چرا قدرت های غربی مایل نیستند ایران به یک قدرت هسته ای در خاورمیانه تبدیل شود؟ این پایگاه خبری در پاسخ به این پرسش، ایران را به مثابه کانون اصل قدرت در خاورمیانه توصیف کرده که هر گونه تحولی در قدرت این کشور، به نحو قابل توجهی، کلیتِ خاورمیانه را تحت تاثیر قرار می دهد و می تواند خسارات زیادی را به آمریکا و منافع دیگر قدرت های غربی و متحدان منطقه ای آن ها وارد کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مدرن دیپلماسی در این رابطه می نویسد: «ایران را بایستی از کانون های اصلی قدرت در خاورمیانه دانست که رقبایی نظیر عربستان سعودی، مصر و ترکیه دارد. ریشه های رقابت ایران با برخی کشورهای منطقه نظیر عربستان و ترکیه، به حتی قرن ها قبل باز می گردد. این کشور(ایران)، از سال 2007 سعی داشته تا تبدیل به یک قدرت قابل توجه هسته ای شود. تهران تاکنون بارها و بارها بر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خود تاکید کرده و اتهامات کشورها و بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای مبنی بر اینکه ایران به دنبال کسب سلاح های اتمی است را قویا رد کرده است. با این حال، قدرت های غربی علی رغم رویکرد خود در ارائه مجوز به برخی کشورها نظیر هند، پاکستان و رژیم اسرائیل جهت کسبِ تسلیحات اتمی، به طور خاص رویکردی تقابلی را در برابر ایران و توانمندیهای صلحآمیز هسته ای این کشور در پیش گرفته اند. در این راستا، باید گفت که این دسته از قدرت ها(کشورهای غربی)، دلایل مختلفی دارند که با تکیه بر آن ها، رویه های خود در تقابل با توانمندی های هسته ای ایران و کارشکنی در روند تبدیل شدن ایران به یک قدرت هسته ای را توجیه می کنند.
اولا، اگر ایران به یک قدرت هسته ای تبدیل شود، در میدانِ واقعیت به تنها ابرقدرت منطقه ای در خاورمیانه تبدیل خواهد شد. در این چهارچوب، کشوری نظیر عربستان سعودی در حد و قواره ای نخواهد بود که بتواند در برابر جمهوری اسلامی ایران بایستد. از سویی، این مساله موجب می شود تا توزان قوا در منطقه خاورمیانه، دیگر معنایی نداشته باشد. این مساله شدیدا برای آمریکا و متحدان منطقه ای آن گران خواهد بود. امری که به طور خاص می تواند حامل خسارت های راهبردی و ژئوپلیتیک گسترده ای برای رقبای منطقه ای و فرامنطقه ایران باشد و عملا تهران را به یگانه قدرت واقعی در منطقه خاورمیانه تبدیل کند.
دوم اینکه جمهوری اسلامی ایران حامل افکار، ایده ها و ایدئولوژی است که با نظام بین المللِ غرب محور، تا حد زیادی اصطکاک دارد. ایران تاکنون بارها اعلام کرده که به دنبال اتحاد مسلمانان جهان و فروپاشی تسلط و قدرت غالبِ قدرت های غربی، مخصوصا بر امورات مسلمانان است. امری که برای آمریکا و متحدان بین المللی آن، تا حد زیادی خسارت بار است. نوعِ اسلام سیاسی که در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی خود را نشان داد، تا حد زیادی در نقطه مقابل منافع قدرت های غربی است و همین مساله، اوج گری ایران به عنوان یک قدرت هسته ای را به شدت برای آن ها خطرناک می کند.
سوم، ایران در بحث فناوری هسته ای، وضعیت پیشرفته ای دارد و می تواند با تبدیل شدن به یک قدرت تمامعیار هسته ای، تا حد زیادی موقعیت و جایگاه خود به عنوان یک قدرت برجسته خاورمیانه ای را ارتقا بخشد. این کشور به طور خاص توانمندی های خود در بحث فناوری های هسته ای را با اقدامات جبرانی هاش که در پاسخ به خروج یکجانبه دولت ترامپ از توافق برجام در سال 2018 اتخاذ شده اند، نشان داده است. ایران ثابت کرده که توانمندیهای پیشرفته ای در بحث هسته ای دارد و خیلی زود می تواند آن ها را از توانایی، به دستاوردهای عملی تبدیل کند. نمود بارز این مساله را می توان در ابتکار ایران در راه اندازی غنی سازی 60 درصدی اورانیوم در واکنش به حمله خرابکارانه اخیر علیه تاسیسات اتمی نطنز(حمله علیه شبکه توزیع برق این تاسیسات توسط رژیم اسرائیل) مشاهده کرد. مساله ای که عملا طرف های بین المللی برجام مخصوصا تروئیکای اروپایی و آمریکا را فعالانه به میز مذاکره با ایران بازگرداند.
ایران کشور مهم و قدرتمندی در خاورمیانه است. این کشور را به معنای واقعی کلمه باید یکی از محرک ها و موتور اصلی قدرت در این منطقه دانست. هر اقدام و رویه ای که ایران در پیش می گیرد، در نوع خود یک موج منطقه ای به راه می اندازد. منطقه خاورمیانه یک منطقه پیچیده با سیلی از مشکلات مختلف است. اوج گیری ایران به عنوان یک قدرت هستهای، تا حد زیادی مفروضات قدرت های غربی در عرصه معادلات میدانی خاورمیانه را با چالش رو به رو می کند و ایران را به بازیگری با قدرتِ تعیین کنندگی به شدت بالا، در خاورمیانه تبدیل خواهد کرد. همین مساله یکی از عمده ترین دلایلی است که توضیح می دهد چرا غرب نمی خواهد ایران یک قدرت هسته ای باشد».
منبع: الف
کلیدواژه: خاورمیانه تبدیل یک قدرت هسته ای قدرت های غربی تا حد زیادی یک قدرت منطقه ای قدرت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۵۶۰۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیوند میدان و دیپلماسی
بنا برشواهد موجود دراقدامات صورت گرفته درعرصه سیاست خارجی میتوان اعلام کردکه راهبرد کلان دولت سیزدهم درحوزه دیپلماتیک، شناوراست وتهران همه تخممرغهای خود را دریک سبدنچیده واتخاذ این رویکرد، تصلب موجود در سیاست خارجی را که سالها به این بخش تحمیل شده بود نقض و دریچههای جدیدی راپیش روی کشورمان قرارداد تا منافع و عزت ملی را محقق کند.درنگ بیمنطق دولت تدبیر و امید در عرصه دیپلماتیک و انتظار برای لبخند کدخدا، فرصتهای زیادی را از جمهوری اسلامی ایران و ملت سلب کرد بهطوریکه هشت سالی که باید برای ارتقای سطح تعامل و زندگی مردم صرف میشد، معطل برجام و تصمیمات کجدار و مریز فعالان این عرصه شد و در انتها نیز با خروج یکطرفه آمریکا از این توافق، ما ماندیم و یک زمین سوخته که سالهای زیادی توسط دیپلماتهای خوشبین به امضای کری، بذرپاشی شد اما ثمرهای غیر از حسرت نداشت زیرا وعدهها یکی پس از دیگری لغو و رویکرد تقابلی غربیها علیه ایران عیانتر میشد و اینگونه بود که نه فقط هیچ گشایشی حاصل نشد بلکه بهدلیل نوع عملکرد ضعیف دپیلماتها و خوشبینی به سازوکارهای دیپلماتیک، تحریمها و محدودیتهای بیشتری به کشورمان تحمیل شد. در عرصه میدان نیز سردار بزرگی همچون قاسم سلیمانی را از دست دادیم و دولتمردان هرگونه تحرک علیه دولتهای استکباری را به استقبال جنگ رفتن تعبیر میکردند.
دفاع از حق مشروع
حالا با این سابقه ذهنی به این روزها نگاه کنید که حوزه سیاست خارجی، ایام مهم و پردستاوردی را طی میکند و اخبار مرتبط با نقشآفرینی جمهوری اسلامی ایران تیتر یک رسانههای منطقهای و فرامنطقهای شده است و هماهنگی و همافزایی شکل گرفته بین میدان و دیپلماسی، شرایط جدید و درخشانی را برای کشورمان رقم زده است به نحویکه حالا همه دولتها اعم از دوست و دشمن به این واقف هستند که جمهوری اسلامی ایران با اتکا به ظرفیتهای خود، ابایی از سرشاخ شدن با غده سرطانی منطقه ندارد و سرافرازانه از حق مشروع خود دفاع میکند؛ اتفاقی که موجب نگرانی آمریکا شده است و صهیونیستها را مجاب و تحریک میکند تا اقدامی علیه ایران مقتدر انجام ندهد.
آینده رژیم جعلی صهیونیسم
تحولات صورت گرفته در هفتههای گذشته که ناظر برسیاستهای اعمالی جمهوری اسلامی درمحور مقاومت است،بهقدری اثربخش بوده که اجماع منطقهای علیه آمریکا را درهم شکسته و آینده رژیم جعلی صهیونیسم و تعامل دولتهای منطقه با این جرثومه فساد را در هالهای از ابهام قرار داده و بر نقش محوری تهران در معادلات منطقه صحه گذاشته است.اولویتبخشی به توسعه تعاملات و همکاری با کشورهای منطقهای بهمنظور افزایش همگرایی یکی دیگر از اتفاقاتی است که در حال جریان است و رئیسجمهور در راستای خطمشی سیاست خارجی دولت سیزدهم با سفر به پاکستان، دور جدیدی از همکاریهای اقتصادی و سیاسی را که به ارتقای صلح، امنیت و توسعه پایدار میانجامد آغاز کرده است اما رسانههای مدعی آشنا به زبان دیپلماسی با سانسور این رویدادها و تمرکز بر حواشی رویدادهای سیاسی قصد دارند همچون گذشته دستاوردهای این حوزه را نادیده انگاشته و اقدامات صورت گرفته را زیر سؤال ببرند و عرصه سیاست خارجی را معطوف به برجام و مذاکره با دیپلماتهایی کنند که بر هیچ تعهدی پایبند نبوده و هر بار با یک بهانه مندرآوردی به تحریم و بستن راههای گفتوگو میپردازند.
همافزایی توان دیپلماتیک
در این میان نباید از نقش تعیینکننده سایر نهادها در تقویت امنیت ملی غافل شد؛ دستگاههایی که توان وظرفیت خود رادرجهت تحقق به میدان آورده و با دیدبانی وتصمیمگیری، نحوه اجرای سیاستها رابه بخشهای مختلف ازجمله وزارت خارجه محول میکنند. تاریخ ۴۵ساله کشورمان گواه روشنی بر این مسأله است که نیروهای نظامی و میدانی یکی از عناصر اقتدار کشورمان هستند و نقش غیرقابلانکار و بیبدیلی در همافزایی توان دیپلماتیک کشور دارند؛ عرصههایی که مستقل از هم برای هدف والای پیگیری منافع ملی در تلاش هستند جایگاه کشورمات در تحولات منطقهای را ارتقا ببخشند.
خاطره تلخ
خاطره تلخ شهادت سردار سلیمانی بهعنوان شاخصترین مصداق برای میدان، در شرایطی رخ داد که حوزه دیپلماسی بهطور کلی رها شده و همه ظرفیتهای موجود به رضایت طرفهای غربی گره خورده بود، در حالیکه با ایجاد توازن بین دستاوردهای بزرگ در عرصه میدان که نابودی داعش یکی از آنها بود، میتوانستیم از منافع ملی و منطقهای حاصل از آن به بهترین نحو بهرهبرداری کرده و توازن قدرت و مناسبات بینالمللی را دگرگون کنیم، فرصتی که با نادیده انگاشتن همسایهها هدر رفت وهزینه سنگینی را برای ایران سرافراز و محور مقاومت به دنبال داشت.بدون تردید تمرکز دولت سیزدهم بر توسعه تعاملات با کشورهای منطقه و همسایه که مدتهای مدیدی مغفول مانده ومنافع آن نصیب کشورهای برون منطقه میشد،فصل جدیدی ازدیپلماسی اقتصادی و تنوع بخشیدن به همکاریهای تجاری ـ سیاسی و راهبردی است ونقش بیبدیلی در جهت پیشرفت اقتصادی و خنثیسازی تحریمها با پتانسیلهای جدید دارد و منافع حاصل از آن نصیب همه مردم و گروههای سیاسی فعال در کشور فارغ از حامیان یا منتقدان دولت و گامی در جهت اعتلای کشور میشود.