خدشهدار شدن احساس گویشوران توسط صداوسیما
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۰۳۴۲۱
مجید طامه میگوید: همواره که زبانها و گویشهای ایرانی در صداوسیما نمایش داده میشود، با مایهای از طنز همراه است که شاید اساسا احساس گویشوران را خدشهدار میکند.
معاون گروه زبانها و گویشهای ایرانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در گفتوگو با ایسنا درخصوص پژوهشهای محققان زبانها و گویشهای ایرانی و چگونگی حفظ گویشهای در حال فراموشی اظهار کرد: خوشبختانه میتوان گفت که توجه به گویشها در ایران حداقل در دهه اخیر خیلی زیاد بوده است، برای مثال ما در فرهنگستان گروهی تحت عنوان «زبانها و گویشهای ایرانی» داریم؛ یعنی درست است که نام این فرهنگستان، «زبان و ادب فارسی» است ولی یکی از گروههای آن، گروه گویشهای ایرانی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او سپس درباره پرداختن به گویشهای ایرانی در دانشگاهها گفت: توجه به گویشها در دانشگاهها هم خیلی زیاد است و پایاننامههای متفاوتی دراینباره برداشته میشود. در اسفندماه هر سال نیز روزی به عنوان «زبان مادری» داریم که هرساله در ایران مراکز متفاوتی همایشهایی را درباره زبانها و گویشهای ایرانی و حتی غیرایرانی برگزار میکنند.
طامه همچنین درباره آسیبشناسی مطالعات گویشی بیان کرد: یکی از آسیبهایی که متوجه تحقیقات گویشی در ایران است، این است که مطالعات گویشی خیلی هدفمند و روشمند انجام نمیشود. هرچند جای شکر باقی است که همین میزان از مطالعات نیز انجام میشود، اما متاسفانه بخشی از این مطالعات توسط گویشورانی انجام میشود که با روشهای علمی آشنایی کافی ندارند و به همین سبب ممکن است اشتباهاتی در ثبت و ضبط این گویشها رخ دهد یا اظهارنظرهایی شود که پایه و مایه علمی ندارند.
او افزود: اما آنچه در دانشگاهها هم انجام میشود، چنانکه باید نیست و برای گروههای زبانشناسی، بیشتر مسائل نظری زبانشناسی مهم است تا حفظ و ضبط این گویشها.
مجید طامه در ادامه و در پاسخ به سوالی درخصوص جایگاه گویشهای ایرانی در رسانهها به ویژه در صداوسیما و همچنین بیان متفاوت و گاهی نادرست زبانها و گویشها در برنامههای این رسانه گفت: در صداوسیما خیلی به زبانها و گویشهای ایرانی اهمیت داده نمیشود و همواره که زبانها و گویشهای ایرانی نمایش داده میشود، با مایهای از طنز همراه است که شاید اساسا احساس گویشوران را خدشهدار میکند؛ البته همه گویشوران این احساس را ندارند اما به هر حال من فکر میکنم وقتی صورت معیار و رسمی را در مقابل یک گونه گویشی قرار میدهند که با طنز همراه است، نتیجه نه تنها مثبت نیست بلکه منفی هم خواهد بود.
معاون گروه زبانها و گویشهای ایرانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: البته چارهای هم ندارند، پیدا کردن گویشوری که هم هنرپیشه و هم به آن گویش مسلط باشد، کار خیلی دشواری است، بنابراین وقتی آن بازیگر صحبت میکند، به لحاظ ویژگیهای آوایی هرگز نمیتواند مثل گویشوری که آن گویش زبان مادری اوست، صحبت کند. اما فرهنگستان با صداوسیما همکاریهایی برای ثبت و ضبط گویشها داشته است و همکاران ما در فرهنگستان به صداوسیما میرفتند و گویشهای ایرانی را به صورت علمی و قابل فهم برای همه معرفی میکردند. اما اگر صداوسیما بخواهد کاری را انجام دهد که منجر به حفظ و ضبط گویشها شود، راه خیلی طولانیای پیش رو دارد؛ و چارهای نیست جز اینکه هم از گویشوران بومی و هم از متخصصین دعوت کنند تا هم اهالی آن گویش متوجه اهمیت گویششان بشوند و هم در عین حال به بیراهه نروند و احساسات قومگرایی در بین آنها بهوجود نیاید.
این پژوهشگر گویشهای ایرانی همچنین درخصوص جایگاه و نمود گویشها در آثار ادبی در سالهای اخیر بیان کرد: اینکه بتوانیم گویشوران را تشویق کنیم تا به گویشها شعر بگویند یا دستکم آثاری مکتوب را به آن گویشها خلق کنند، مسلما تاثیر خواهد داشت اما این احساسات باید از درون آن جامعه گویشی به جوش بیاید چون اگر نیرویی از خارج باشد، هیچ وقت آنچنان که باید تاثیر نخواهد داشت. اما شکی نیست که اگر بتوانیم این احساس را بین گویشوران به وجود بیاوریم تا آثار منظوم یا منثوری به آن گویشها به وجود بیاورند و به گویشهایشان جنبه مکتوب بدهند، اهمیت دارد.
طامه سپس با اشاره به تلاشهایی در زمینه خلق آثار ادبی به گویشهای ایرانی گفت: برای مثال سعی کردهاند نظام نوشتاریای را برای گویش سمنانی به وجود بیاورند و خیلی از علاقهمندان به گویش سمنانی هم به این گویش شعر گفتهاند و آثاری نیز منتشر شده است. درخصوص گویش گیلکی نیز نظام نوشتاری جدیدی را بر اساس خط الفبای فارسی برای این گویش تعریف کردهاند و بین گیلکها هم این احساس وجود دارد که به گیلکی شعر بگویند. درمورد بلوچی هم حالا نظام نوشتاری خاص خودشان را دارند و آثار ادبی زیادی هم از گویش بلوچی باقی مانده است. درخصوص گویش کردی هم همین اتفاق افتاده است؛ آثار مکتوب از آنها داریم و نظام نوشتاری خاص خودشان را نیز به کار میبرند.
او در پایان با توصیهای خطاب به گویشوران بیان کرد: گویشوران از به کار بردن گویششان ذرهای احساس شرم نکنند و با سربلندی گویششان را به کار ببرند، در عین حال همیشه به زبان فارسی نیز فکر کنند چون آنچه باعث وحدت و اشتراک تمام اقوام ایرانی میشود، زبان فارسی است. در عین توجه به گویش خودشان، زبان فارسی را هم به کار ببرند چون این نعمتی است که خداوند به آنها داده که در آن واحد دو زبان را یاد بگیرند؛ یکی گویش مادریشان و دیگری زبان فارسی. دستکم احساسشان باید نسبت به این دو یکسان باشد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: گویش های ایرانی فراموشی گویش ها صداوسيما زبان ها و گویش های ایرانی گویش های ایرانی زبان ها و گویش ها نظام نوشتاری زبان فارسی گویش ها گویش ها آن گویش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۰۳۴۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا زبان شکسپیر محو شد، اما سعدی نه؟ | زنجیرههای پیوستگی زبان فارسی!
آفتابنیوز :
شکیپیر، شاعری که گروهی او را اثرگذارترین نویسنده انگلیسیزبان میدانند و به احترامش چنین روزی، یعنی ۲۳آوریل را، به نامش زدهاند.
میگویند او مردی پرکار بوده و علاوه بر سرودن شعر، نمایشنامه هم مینوشته و اگر در اجرای نمایشنامههایش، نقشی هم خالی میمانده، خودش آن را بازی میکرده. اتللو، مکبث، هملت، شاهلیر و... حتما به گوشتان آشناست؛ اینها برترین نمایشنامههای اوست که به زبانهای رنگارنگ ترجمه و در تالارهای نمایش جهان بارها و بارها اجرا شده است.
این نابغه ادبیات حدود ۵۰۰ سال پیش زندگی میکرد و این موضوع بسیار روشن است که زمانه او با عصر مدرن ما کاملا متفاوت است. برخی نیز معتقدند او بیش از هزار و ۷۰۰ کلمه جدید و متفاوت به زبان انگلیسی اضافه کرده و همین موضوع باعث شده انگلیسیزبانان امروزی با واژگان جدید او که در طول این سالها، از آنها استفاده نشده، نتوانند ارتباط برقرار کنند و خلاصه این دو موضوع مهم و اساسی را، دلایل دشوار بودن نثر او میدانند.
اما مگر این اتفاق درباره شاعر بزرگی مثل فردوسی صدق نمیکند. فردوسی نه ۵۰۰ سال، که هزار سال پیش میزیسته و او هم در روزهایی که زبان عربی، در میان فارسیزبانان رسوخ کرده بود، واژگان فارسی ناب را در میان اشعارش بهکار برد؛ واژگانی که در آن روزگار، در کوچه و بازار، چندان هم مرسوم نبود.
پاسخ، سعدی جان است!
شنبهای که گذشت روز نثر فارسی و بزرگداشت سعدی بود و پاسخ سؤال ما، حتماً جناب سعدی است! و البته دیگر بزرگانی، چون حافظ و مولوی و جامی و نیما و سهراب و شاملو و...
شاید اتفاقی که در زبان فارسی افتاد و جناب شکسپیر بختبرگشته از آن محروم بود، حضور شاعران بزرگ در زبان فارسی است؛ نثر و نظمآفرینانی که واژگان شیرین زبان مادری را، که فردوسی و همعصران او در آثارشان بهکار بردهاند، بهگونهای شیرین در آثار خود بهکار بردند؛ آنقدر که حتی دل مردم کوچه و بازار را هم ربودند و ایرانیان، بعد از قرآن، یا روی طاقچههایشان، غزلیات حافظ داشتند یا بوستان و گلستان سعدی! به زبان دیگر، سخنسرایان فارسیزبان زنجیرههایی به هم متصل شدهاند تا پیوستگی ما ایرانیان با زبان مادری و کهنمان قطع نشود و همچنان از نثرها و نظمهای گذشتگانمان لذت ببریم.
منبع: همشهری آنلاین