دریچهای متفاوت به روی شهر تهران/مرور یکمجموعهکتاب قدیمی
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۸۹۰۱۸
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: سال ۱۳۹۳ شهرداری تهران مجموعهکتابهایی با عنوان «محله ما» منتشر کرد که موضوعشان اقلیم، فرهنگ و مردم محلههای مختلف شهر تهران بود. از اینمجموعه ۱۷۰ جلد منتشر شد که یکتا بینیاز پژوهشگر و محقق بر اینباور است در دوران کرونا، میتوانند تصویر خوبی از تهران و گوشهوکنارش به مخاطب ارائه کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بینیاز در یادداشتی که درباره اینمجموعه نوشته، به مرور آن پرداخته و میراث معنوی «محله ما» را که معرّف ۱۷۰ محله تهران است، تشریح کرده است.
در ادامه مشروح متن اینیادداشت را میخوانیم؛
یک سال و چند ماه از شیوع بیماری کرونا میگذرد، بیماریای که در تمام شئون زندگی تکتک ساکنان زمین، تاثیر گذاشته است. بهخصوص در زندگی افرادی که سرزندگی خود را از سفر به نقاط مختلف ایران و جهان، به دست میآوردند. شعار در خانه بمانیم، برای این افراد، مثل کابوسی تمام نشدنی است، ولی چه میتوان کرد؟ به جز توسل به راههای خلاقانه، برای کسب انرژی و سرزندگی. در ادامه مجموعه کتابهایی را بررسی میکنیم که میتوانند در به دست آوردن شادی، در عصر کرونا، به شما کمک کنند. مجموعه کتابهای محلهی ما که در سال ۱۳۹۳ به سفارش معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران توسط موسسهی فرهنگی در انتظار فردایی دیگر، تهیه شده و از سوی نشر تندیس شب، به چاپ رسیده است. درباره ۱۷۰ محله تهران است، بعضی از این محلهها در یک کتاب و برخی دیگر در دو کتاب گنجانده شدهاند.
با این کتابها میتوانیم به محلههای تهران سر بزنیم. البته نه محلههایی امروزی با مرز و محدودههای مشخص، بلکه به محلههایی که هویتشان طی مرور زمان، قوام یافته و سه نسل در آنجا ساکن شده باشند و اهالی آن محله خود را به نام آن محلهای بخوانند.
وقتی از کتابهای راهنمای گردشگری صحبت میکنیم، اکثر افراد به یاد کتابچههای کوچک جیبیای میافتند که جاذبههای دیدنی هر شهر را در آنها معرفی کردهاند، حتا پا را فراتر گذاشته، به هر جاذبه با متر و معیار خودشان، ستاره دادهاند. گویی جاذبهای مهمتر و دیگری کماهمیتتر هست. اگر یکی از کتابهای مجموعهی محلهی ما را ورق بزنید، طی چند ثانیه میفهمید که این کتابها با تمام کتابهای راهنما و همچنین کتابهای آگاهیدهنده فرق دارند.
این کتابها، طوری طراحی شده است که برای مخاطبان مختلف، با نیازهای متفاوت مفید و جذاب باشد. میتوان برای کنکاش بیشتر در محتوا و طراحی کتابهای این مجموعه به تفکرات نیچه استناد کرد. نیچه نوع دیگری از گردشگری را پیشنهاد میکند، اینکه بیاموزیم چگونه جوامع و هویتهای ما از گذشتهمان شکل گرفته و از طریق آن حسی از تداوم و تعلق بیابیم. فردی که از این دیدگاه به گردشگری مینگرد «فرای هستی مستقلِ گذرای اطرافش را میبیند و خود را روح خانه، نژاد و شهرش حس میکند.» میتواند به بناهای قدیمی بنگرد و «شاد باشد که بداند وجود انسان در کل تصادفی نیست بلکه از گذشتهاش رشد کرده و وارث گل و میوهی آن است، و بدین گونه است که هستی انسان بخشوده میشود، نه تنها بخشوده که موجه میشود.»[۱]
چنین تجربهای را میتوان در بخشهای کتابهای محلهی ما کندوکاو کرد. کتاب با مقدمهای شروع میشود که داستان تهران را توضیح میدهد، داستانی که سبب هویتبخشی به تهران میشود و تهران را از یک شهر بیروح کثیف، به جایی کهن و پرشور و مهم تبدیل میکند. پس از آن بخشی کوتاه، همچون یک نگاه گذرا به هر محله میآید و ذهن مخاطب را برای ورود به تاریخ محله آماده میکند. قبل از ورود به بخش «پابهپای تاریخ در محله»، تایملاین و نقشهی آن محله را خواهیم دید. در تایملاین همانطور که از نامش پیداست، اتفاقات تاریخی محله، بنا به سال وقوع ذکر شده، عکسهایی از آن اتفاق نیز زینتبخش تایملاین شده است.
ورود به بخش تاریخی کتاب با عکسهایی از گذشته الهامبخشتر شده و در این بخش، تاریخ محله به طور کامل بررسی میشود. با مراجعه به صفحه شناسنامه خواهیم دید که پشت این اطلاعات، یک تیم قوی تحقیق وجود داشته، که به شیوهی کتابخانهای و میدانی اطلاعات دقیقی را به دست آوردهاند. همچنین در کنار این تیم، تیم جمعآوری و تهیهی عکس حضور داشتهاند و با عکسهایشان فضا را برای مخاطب ملموستر کردهاند. بخش بعدی کتاب، مرز و محدودههای محله است. این مرز و محدودهها، مرز و محدودههای هویتی هستند نه مرز و محدودههای تعیین شده از طرف شهرداری. در این بخش خیابانهای اطراف محله معرفی میشوند تا اگر کسی خواست به محله رفت و آمد کند، راه ورود و خروج محله را بلد باشد. در ادامهی بررسی کتاب، بد نیست از افکار متفکران دیگری کمک بگیریم.
مثلا گزاویه دومتر [۲] سفری به گرد اتاق خوابش کرد، و گزارش آنچه را دیده بود، سفری در اطراف اتاق خوابم [۳] عنوان کرد. او در سال ۱۷۹۸ میلادی، سرخوش از تجربهی اولش، سفر دیگری را آغاز کرد. اینبار، همان سفر را در شب انجام داد و گزارش آن را گشت و گذار شبانه در اطراف اتاق خوابم [۴] نامید. آلن دوباتن با پیروی از دومتر، مسافرت در محله را امتحان کرد و تجربههای جدید را به دست آورد. او دلیل اینکه دیگران خود را در معرض چنین تجربهای قرار نمیدهند این موضوع میداند که «در شهر خودمان توقعاتمان برآورده شدهاند. مطمئنیم که هر چیز جالب محلهمان را کشف کردهایم، در درجهی اول به دلیل اینکه مدتی طولانی در آنجا زیستهایم. قابل قبول نیست در محلهای که ده سال یا بیشتر ساکن آن بودهایم چیز جدیدی کشف کنیم. عادتکردهایم و لاجرم کور شدهایم.»
بخشهای بعدی کتاب در جهت باز شدن چشم مخاطبانی است که بدون نگاه کردن به اطراف خود، از خیابانها گذر میکنند. در یکی از این بخشها سری به مغازهها و مشاغل آن محله میزنیم. در ادامه کتاب دست ما را میگیرد و به کوچه و پسکوچههای محله میبرد. درِ هر کدام از اماکن مهم محل را میزند و ما را به داخل آن مکان میبرد و با تاریخ آنجا آشنا میکند. در اینجاست که خردهخرده هر مکان، رنگ میگیرد. ممکن است آن مکان در کتابهای راهنمای گردشگری ستارهای نگیرد، حتا شانس حضور را نداشته باشد، اما در کتابهای محلهی ما، این مکان، تبدیل به جایی خاطرهانگیز شده است. برای بهرهوری بیشتر، لازم است به توصیههای آلن دوباتن توجه کنیم.
او تلاش کرد به ذهنش ایندستور را بدهد که: «به اطرافم به گونهای بنگرم که گویی تا کنون آنجا زندگی نکردهام.» و به این ترتیب بود که سفرهایش آرامآرام ثمر داد. «اکنون تحت تاثیر فرمان ذهنیام که باید هر چیزی را عامل بالقوهای برای جلب نظر بیانگارم اشیاء، لایههایی از ارزشهای نهفته بروز دادند. ردیفی از مغازههای که تاکنون به عنوان مجموعهای از بلوک قرمز بیتفاوت میشناختم، هویتی معمارانه یافتند. در اطراف یک گلفروشی ستونهای جورجی بود، و بالای قصابی ناودانهایی جانور شکل به سبک گوتیک ویکتوریایی دیده میشد و...» و چنین است که دوباتن میگوید «محلهام نه تنها شامل افراد و ساختمانهای شاخص شد، بلکه به تدریج عقایدی هم برانگیخت. به ثروت جدیدی که منطقه یافته بود اندیشیدم. از خودم پرسیدم چرا از قوس پلهای راهآهن و بزرگراهی که خط آسمان را قطع میکند خوشم میآید.»
کتابهای «محله ما» نیز چنین حسی را در مخاطب برمیانگیزانند، ممکن است مخاطب بارها از کوچه و پسکوچههای محلهشان رد شده باشد، اما خانه، مسجد، کاروانسرا و... ندیده باشد، چون فکرش مشغول به امور روزمره بوده است. اما با خواندن کتابهای محلهی ما، محلهای که سالها در آن زندگی کرده، شکل و رویی تازه میگیرد، جایی میشود مثل قارهای ناشناخته، و مخاطب تبدیل به یک کاشف میشود.
اما کتابهای «محله ما» باز هم پیشتر میروند. این کتابها، «آن محلهای»ها را از لابهلای تاریخ بیرون کشیده و پای داستانشان مینشینند، مثلا دهونکیها، ساکنان گذشته دهونک هستند، که نقشی موثر در محله یا کشور داشتهاند و یا آرامگاهشان در آن محله است.
در انتهای کتاب، اگر به آن محله علاقهمند شده باشید، میتوانید نقشههای خیابانیابی و جداول راهنمای شهری را ببینید که برای گشت و گذار بسیار کارآمدند.
دبیر مجموعهکتابهای محله ما، سیدعماد حسینی تلاش کرده این کتابها برای همه مخاطبان جذاب باشد، چه کسانی که در محله زندگی میکنند و چه رهگذرانی که برای کاری به محله میآیند و چه توریستهایی که به قصد گردشگری راهی محله میشوند. در شناسنامهی کتاب با نامهای آشنایی چون سیدمحمد بهشتی و سیداحمد محیط طباطبایی به عنوان مشاوران این مجموعه کتاب روبهرو میشویم که بیشک در غنای آن موثر بودهاند.
تصمیم دبیر مجموعه بر تنوع نویسندگان، سبب شده است که محلههای مختلف، با نگاههای متفاوت نگارش شوند، در میان نام این نویسندگان، نام افرادی همچون محمد رضاپور، زهرا نبوی، سناء شایان، زهرا فرهنگنیا، زینب عزیزمحمدی و... دیده میشود. همچنین مدیریت هنری این مجموعه را مهدی دوایی، به عهده داشته و تلاش کرده با گرافیکی متفاوت، مخاطب را به آن محله ببرد. کتابهای محله ما با حمایت معاونت اجتماعی فرهنگی شهرداری تهران توسط موسسه فرهنگی در انتظار فردایی دیگر، منتشر شده است.
******
[۱] هنر سیر و سفر، آلن دوباتن
[۲] Xavir de maistre
[۳] A Jonurney My Bedroom
[۴] Nocturnal Expedition around My Bedroom
کد خبر 5231106 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: شهرداری تهران شهر تهران کتاب شیوع کرونا انتخابات 1400 ترجمه موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران سوریه سالروز ارتحال امام خمینی تازه های نشر انتشارات شهید کاظمی لبنان رایزنی فرهنگی امام خمینی ره شهدای مدافع حرم دانشگاه تهران کتابفروشی نهاد کتابخانه های عمومی کشور کتاب های محله ی ما مرز و محدوده مرز و محدوده ها مجموعه کتاب کتاب ها ی محله ی ما محله ای آن محله محله ها ی کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۸۹۰۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برج «طغرل» ؛ قدیمی ترین برج تهران مسافران را فرا می خواند
خبرگزاری مهر، گروه استانها: یکی از دیدنیها و جاذبههای تاریخی استان تهران، برج طغرل نام دارد، که در شرق آرامگاه تاریخی ابن بابویه یا شیخ صدوق در خیابان ابن بابویه شهرری واقع شده است.
قدمت این برج آجری و زیبا ۹۰۰ سال بوده و به دوران سلجوقیان برمیگردد و دارای ویژگیهایی منحصربهفرد است.
این برج تاریخی قدیمیترین برج تهران است، که بهواسطه زلزلههای متعدد دچار تخریب شده است.
ارتفاع این برج به ۲۰ متر رسیده است و در دورههای مختلف مرمتهایی بر بدنه، بام و پی برج انجام شده است.
برج طغرل آرامگاه طغرل است، یا فرزند تیمورلنگ؟
برخی این برج برج خلیفه یزید نامیدند. عدهای آن را آرامگاه طغرل بیک سلجوقی میدانند و در مجملالتواریخ آمده است که سلطان طغرل بیک در شهرری به وفات رسید و تربتش آنجا برجا است.
بر اساس نوشته قزوینی رازی، طغرل در ری درگذشت و در گورخانهای پر زینت مدفون شد و در برخی متون از دفن افراد دیگر آل سلجوق، همچون آلب ارسلان و طغرل سوم نیز در آرامگاه طغرل اول یاد شده است؛ از اینرو میتوان از آن به عنوان آرامگاه خانوادگی سلجوقیان یاد کرد.
مورخ نامی ترکیه فارق سومر نیز محل دفن طغرل را همین مکان میداند.
عدهای دیگر این مکان را محل دفن خلیل سلطان از فرزندان تیمور لنگ و همسر او شادالملک در قرن پانزدهم میلادی میدانند.
آنچه مسلم است، این است، که برج طغرل قدیمی ترین برج تهران و ری است
در کتاب جامع ری باستان تألیف حسن کریمیان نیز آمده است که گروهی این بنا را منتسب به فخرالدوله دیلمی میدانند.
محمد محیط طباطبایی این بنا را متعلق به ابراهیم خواص میدانست و خودش هم پس از مرگ در جوار این برج و در زاویه شمالی آن در سال ۱۳۷۱ به خاک سپرده شد.
سیاحان و مستشرقین نیز در سفرنامههای خود از این برج بهعنوان یادگار عصر سلجوقیان ذکر کردهاند؛ ولی از آرامگاه طغرل سخنی به میان نیاوردهاند.
اما آنچه مسلم است، این است، که به اعتقاد کارشناسان برج طغرل قدیمیترین بنای پابرجای شهر تهران و ری با ۹۰۰ سال قدمت است، که به تمامی بناهای شاخص تهران برتری دارد و در میان آثار تاریخی کشور از اهمیت خاصی برخوردار است.
این بنا قبل از مرمتهای معاصر و در دوره ناصرالدینشاه آسیب جدی دیده بوده و در دوره قاجار یکسوم بالایی بخش شرقی بنا تخریب شد و از پایین نیز تا ارتفاع ۳ متری ریزش آجر داشته که یا بر اثر فرسودگی ریخته یا بازدیدکنندگان از آجرها برداشت کرده بودند و بدنه خالی شده بوده است، اما در حین مرمت و خالی کردن بندها تزئینات دوره سلجوقی اعم از نقوش مٌهری پیدا شد و در بخشهایی نیز نقوش مٌهری دوره قاجار مشخص شده که در نهایت نقوش مٌهری کشف شده تثبیت و مرمت شده است.
ساعت آفتابی برج طغرل چگونه کار میکند
برج طغرل ساعت آفتابی منحصر به فردی است و حول این برج از نمای بیرونی ۲۴ کنگره با زاویه حاده جلوهگر شده که اگر در روبهروی درگاه آن بایستید گویی شیری با دهانی باز به شما مینگرد.
در دقت در این بنا از آنجا که این کنگرهها دور تا دور این اثر را فرا گرفته به گونهای خاص طراحی شده که اگر چنانچه طلوع آفتاب اتفاق بیافتد در جانب شرق بنا کم کم یکی از کنگرهها روشن میشود و آفتاب درون آن میتابد، اگر نیم ساعت از طلوع آفتاب بگذرد؛ نصف کنگره روشن میشود و اگر یک ساعت از طلوع خورشید بگذرد، یک کنگره به طور کامل روشن میشود.
اگر چنانچه دو ساعت بگذرد و کنگره روشن میشود، همین طور اگر سه ساعت بگذرد سه کنگره تا هنگامی که به لحظهای میرسیم که خورشید روی نصفالنهار منطقه قرار میگیرد، یعنی بیشترین ارتفاع خود را از افق دارد، در این هنگام خورشید درست در بالای سر در جنوبی برج قرار میگیرد.
اگر چنانچه خورشید از لحظه ظهر زوال پذیر و به جانب غرب گرایش یابد حال کنگرههای جانب غرب شروع به روشن شدن میکند.
کد خبر 6063240