ما بلد نیستیم ؛لطف کنید غرامت نخواهید!
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۹۰۵۶۷
در این اوضاع مالی، سرخابیها باید ۳۵ میلیارد برای استراماچونی و ۱۵ میلیارد برای کالدرون کنار بگذارند.
به گزارش ورزش سه، در بحبوحهی بازیهای تیم ملی خبر بدهکاری و غرامتی که دو باشگاه مطرح پایتخت که باید به مربیان سابق خود پرداخت کنند، بار دیگر پرده از آشفتگی وضعیت مدیریتی فوتبال در ایران برداشت.
دیگر پرداخت غرامت به مربیان و بازیکنان خارجی آن هم در ارقام درشت یک رویه در فوتبال ایران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هنوز هم جامعه فوتبالی نفهمیده که اصلا در موضوع رفتن ویلموتس چه اتفاقی افتاد. خود او رفت یا بیرونش کردند. اگر خودش رفته پس چرا غرامت گرفته و اگر ما بیرونش کردیم چرا قراردادی بستهایم که حتی نتوانیم بابت نتایج ضعیف مربیمان را توبیخ کنیم. یا اصلا کسی فهمید که استراماچونی که ظاهرا خود با پای خود از ایران رفت چرا مدعی دریافت غرامت است؟ مگر استقلال او را اخراج کرد؟ اینکه چرا او را به تهران برنگرداندیم وقتی قرار بر پرداخت پول کامل او بوده. یا کالدرونی که تیمش را قهرمان نیمفصل کرده بود چرا رفت؟ اگر با پای خودش رفته پس چرا غرامت میخواهد و اگر نه چه دلیلی داشته مربی موفق را اخراج کنیم؟ اصلا در قرارداد این بازیکن گینهای تراکتور که فقط با این تیم تمرین کرده چه بندهایی گنجانده شده که او غرامت به چنین سنگینی میخواهد؟
اگر بخواهیم لیستی از خارجیهایی که به ایران آمدهاند و با شکایت در دادگاههای فوتبالی از فدراسیون و باشگاهها طلبکار شدهاند به لیست بلندبالایی میرسیم که در رأس آنها ویلموتس قرار میگیرد و اخیرا سرمربیان سابق پرسپولیس و بازیکن تراکتورسازی. جالب اینجاست که همه این طلبکاران و مدعیان گرفتن غرامت، با پای خود ایران را ترک کردهاند و اول آنها بودهاند که به بهانه ای سودای رفتن کردهاند. نه ویلموتس، نه استراماچونی و نه کالدرون در ظاهر از تیمهای خود اخراج نشدهاند و خود به بهانهای سودای رفتن کردهاند. شاید هم به نوعی آنها را به سمت درهای خروج سوق داده باشند اما این هم در بهترین حالت و با کنار گذاشتن نگاه بدبینانه، بیتجربگی و ناشیگری مدیران ایرانی را میرساند که نتوانستند خواسته خود را در بیرون راندن این مربیان به گونهای پیش ببرند که بعدا مجبور به دادن غرامت نشوند.
سادهترین دلیلی که با آن این مدعیان و طلبکاران توانستهاند دادگاه را متقاعد به صدور حکم به نفع آنها کند، عقب افتادن دستمزدشان در زمان حضورشان در ایران بوده است.خودداری فدراسیون و یا باشگاهها از پرداخت به موقع دستمزدها شاید دلیل اصلی ترک کردن ایران از سوی آنها بوده آن با اطمینان کامل از این بوده که دستمزدشان را کامل میگیرند. پس در اینجا این سوال بوجود میآید که چرا در هنگام بستن قرارداد به این موارد توجه نشده و اینکه اصلا وقتی منابع مالی برای دادن دستمزد یک مربی یا بازیکن خارجی وجود ندارد چرا مدیران تن به بستن این نوع قراردادها میدهند.
اما بدهکار کردن فوتبال ایران به خارجیها آن هم به خاطر خدماتی که ندادهاند را باید یک جا متوقف کرد. باید یک بار مدیرانی که چنین فجایعی بر سرمان آوار کرده اند را بازخواست کرد تا دیگر هوس بستن قرارداد یک شبه و کارشناسی نشده به سرشان نزند. نباشد که بازیکن خارجی درجه چندم بیاید در تیمهای بزرگ چند بار پایش به توپ بخورد و با چندصد هزار دلار به کشورش برگردد و هیچ کس هم نگوید چرا به این همه بازیکن بنجل این همه پول دادهایم. باور کنید باید در صدر مطالباتمان از این فوتبال باید روشن شدن ابعاد این قراردادها و چرایی رفتن مربی و بازیکن با پای خود از ایران و گرفتن غرامت باشد.
اگر یک بار واکاوی کنیم که چرا این قدر خوار و ذلیل قرارداد میبندیم یا اینکه چرا وقتی پول نداریم قرارداد سنگین امضا میکنیم قطعا به دلایل اصلیتر سوءمدیریتها در فوتبال هم خواهیم رسید.
شاید بتوان بخشی از این ایراد را متوجه جامعه هواداری در فوتبال هم کرد. اینکه فشار آنها به مدیران و قضاوت کردن عملکرد مدیران تنها با بمبهای فصل نقل و انتقالات باعث شده تا مدیران برای جلب رضایت آنها تن به هر قراردادی با هر شرایطی بدهند. در این شرایط فوتبال ایران به شدت نیازمند مدیرانی است که جلوتر از عامه هواداران و بلندتر و جامعتر از آنها به مسائل نگاه کند. مدیرانی که بتوانند همچون نخبگان ترسیمگر دیدگاهها و معیارها و افقهای جدید در تعریف موفقیت در فوتبال باشند. مدیرانی که تابع اصول مدیریتی نوین باشند نه اینکه اصول را فدای اهداف پوپولیستی کنند. البته اگر بتوانیم این مدیران و نخبگان را جذب ورزش و فوتبال کنیم و به آنها زمان دهیم. که این همه خود رویایی است!
حالا که پروندههای ویلموتس و کالدرون و استراماچونی را میبینیم و رقمهای دلاریاش را در نرخ تبدیلش به ریال ضرب میکنیم و دود از سرمان بلند میشود باید یادی کنیم از مربیانی چون کیروش، برانکو، دنیزلی و ... که سالها در این فوتبال ماندند و با اینکه آنها هم توان پیچاندن و رفتن و پول گرفتن بی زحمت را داشتند باز ماندند و کارشان را کردند. غر زدند اما نارو نه. وگرنه با این مدیران فوتبالی آنها هم میتوانستند کلاهی گشاد بر سر این فوتبال بگذارند. کلاهی که البته با آنچه مدیران ما انجام داده و میدهند، خودمان بر سر خودمان گذاشتهایم!
حجت شفیعی
منبع: ورزش 3
کلیدواژه: فدراسیون فوتبال فوتبال ایران پای خود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۹۰۵۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امیرعبداللهیان: به آمریکا گفتیم بهدنبال تنش در منطقه نیستیم
وزیر امور خارجه کشورمان در بدو ورود به نیویورک گفت: با توجه به تحولات منطقه و اینکه وضعیت در غزه به نقطه جوش رسیده، نشست شورای امنیت فرصتی برای تبیین دیدگاههای ایران در راستای ضرورت تثبیت صلح و امنیت پایدار در منطقه است. - اخبار بین الملل -
به گزارش خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان بامداد امروز پنجشنبه جهت شرکت در نشست عالی شورای امنیت سازمان ملل متحد در خصوص مسائل فلسطین وارد نیویورک شد.
وی در بدو ورود در جمع خبرنگاران در خصوص این نشست گفت: روز پنجشنبه نشست شورای امنیت سازمان ملل با بررسی تحولات غرب آسیا و تمرکز بر فلسطین برگزار میشود. طبعا این نشست در سطح وزرا برگزار خواهد شد. با توجه به تحولات منطقه و اینکه وضعیت در غزه به نقطه جوش رسیده و این وضعیت سرریزش در منطقه و تحولات منطقه نمودار میشود، یک فرصتی است که دیدگاههای جمهوری اسلامی ایران در راستای ضرورت تثبیت صلح و امنیت پایدار در منطقه تبیین کنیم و در عین حال با استفاده از فرصت حضور در سازمان ملل در دیدارهایی با دبیرکل سازمان ملل و دیگر وزرای خارجه و همتایان و برخی از مدیران ارشد سازمان مللهای بینالمللی برای برون رفت از این مشکل، توقف فوری جنگ، ارسال کمکهای گسترده انساندوستانه و سایر مسائل مرتبط با موضوع فلسطین و اهمیت امنیت منطقه رایزنیهایی داشته باشیم.
امیرعبداللهیان در ادامه در خصوص تبادل پیامها با آمریکا اظهار داشت: به دلیل اینکه رژیم اسراییل در یک اقدام تروریستی سفارت ایران در دمشق را هدف قرار داد، مستشاران وابسته نظامی در سوریه در این اقدام تروریستی رژیم به شهادت رسیدند و ما مدتها خویشتنداری کرده بودیم با درک شرایط منطقه و مرتب به دبیرکل سازمان ملل اعلام کردیم که شورای امنیت باید به وظیفه خودش برای مقابله با این اقدامات رژیم اسرائیل عمل کند.
وی ادامه داد: از زمانی که تصمیم گرفته شد که در چارچوب حقوق بینالملل و دفاع مشروع پاسخ لازم داده شود و هشدار و تنبیه لازم صورت بگیرد، ما آمریکا را مطلع کردیم. به آمریکاییها به صراحت و به روشنی گفتیم که تصمیم در ایران در شورای عالی امنیت ملی و در سطح رییس جمهور کشورم برای پاسخ دادن به رژیم قطعی است و پیامهایی قبل از عملیات تبادل شد و بعد از اینکه اقدام انجام شد ساعت تقریبا 2:30 بامداد یکشنبه هفته جاری پیام دیگری را به ایالات متحده از مجاری دیپلماتیک ارسال کردیم.
وزیر امور خارجه درباره محتوای این پیامهای تبادل شده توضیح داد: به صراحت و به روشنی به آمریکا در این پیامها سعی کردیم بگوییم که اولا ما به دنبال توسعه تنش در منطقه نیستیم. آن چیزی که توسعه تنش در منطقه را میتواند افزایش بدهد رفتارهای رژیم صهیونیستی است. قبل از عملیات به طرف آمریکایی به روشنی گفتیم که ما پایگاهها و منافع آمریکا را در منطقه هدف قرار نخواهیم داد مگر اینکه در پاسخی که به رژیم اسراییل میدهیم آمریکا بخواهد اقدامی را در حمایت جنگی از رژیم صهیونیستی انجام دهد.
وی در آخر گفت: تبادل پیامها به ویژه از کانال سوئیس و مجاری رسمی دیپلماتیک با هدف اینکه یک درک درستی از اقدام ایران به وجود آید و با هدف جلوگیری از توسعه تنش و بحران در منطقه بین ما و آمریکا انجام شد.
امیرعبداللهیان وارد نیویورک شدبازدید امیرعبداللهیان از سرکنسولگری ایران در استانبولانتهای پیام/