Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-04-24@18:57:50 GMT

کثیف و دردآور

تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۰۶۳۳۲

کثیف و دردآور

علی ربیعی - سخنگوی دولت

چند تن از دوستان و همکاران متنی از کانالهایی موسوم به "خیانت خواص" و "هشداردهی" برایم فرستادند.

البته پیگیری این نوع کانال ها هیچگاه نه برایم ارزشی داشتند و نه اهمیت، اما همزمانی آن با انتخابات و برخی القائات ناجوانمردانه موجب شد با دقت این دو متن را بخوانم. یک عملیات روانی کثیف به شیوه ای غیراخلاقی و احتمالا مبتنی بر یک سناریوی خودساخته را در آن یافتم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به قول خودشان سه گروه فرضی را تحت عنوان "گعده" متشکل از  سیاسیون اصلاح‌طلب شناخته شده در مثلثی با رئوس آقایان خاتمی، عبدالله نوری و من را ساخته و پرداخته کرده اند و در گزارش بعدیشان، به شرح و بسط جلسات فرضی شکل گرفته در ذهن بیمارگونه‌شان پرداخته‌اند. تنها مطالب درست در این دو بیانیه فقط اسامی افراد است بجز اسامی افراد که واقعیت دارد همه مطالب ساختگی، دروغ و حاوی تهمت هست.

تاکنون با موارد بسیاری از این دست مواجه شده‌ام، با اینکه این نوشته‌ها به قدری سرشار از دروغ بدیهی و دور از ذهن هستند که حتی ارزش پاسخگویی هم ندارند.

حداقل خط دهندگان آنها می دانند که شکل گیری چنین جلساتی در رویاهای بیمار می تواند پدید می آید.

 اما این‌بار نه به لحاظ اهمیت این نوشته‌ها، بلکه به دلیل ضرورت کالبدشکافی جریان و فرآیندی که در بستر آن این گونه خبرسازیهای جعلی و پلشت شکل می‌گیرد بدان می پردازم.

وقتی که می خواندم با خود می اندیشیدم که وقتی با من و امثال من که با همه وجودم پای سربلندی ایران و انقلاب و جمهوری اسلامی تا به یاد دارم دویده ام چنین می کنند خدا آخر عاقبت همه را ختم به خیر کند.

هرچند برای ایجاد شفاقیت و پیشگیری از روند نادرست شکل گرفته حق طرح شکایت در این خصوص را برای خود محفوظ می‌دانم اما برای جریانی که این گونه افکار را راه انداخته اند لازم دانستم این یادداشت را بنویسم و به چه نکته اشاره کنم.

۱- شاید یکی از برجسته‌ترین تفاوتهای انقلاب اسلامی با نظریات مادی‌گرایانه که در اوایل انقلاب، بر آن تاکید و به آن افتخار می‌شد این بود که در فرهنگ دینی ما، هدف وسیله را توجیه نمی‌کند یعنی برای هیچ امری، حتی مقدس، هیچ مسیر غیرمقدسی جایز نیست. هر گام برای نیل به هدفی متعالی، باید از مسیرهای تعالی بخش عبور کند. اما به مرور، گویی تعبیر رایج "وظیفه انقلابی مارکسیستی" که هر وسیله‌ای را برای نیل به هدف توجیه می‌کرد، مبدل به واژه "تکلیف" و به رویه نامیمون در میان کنشگران سیاسی تبدیل شد. دروغ پردازی،  تهمت زدن و آبرو بردن، نام افشاگری به خود گرفت و  "روشنگری" ، "امر به معروف" و "شفافیت" را به محاق برد. وقتی پای کسب قدرت هم به میان می‌آید گویی همه حریم‌ها درنوردیده می‌شود. متاسفانه این امر در میان برخی گروههای سیاسی و بازیگران صحنه قدرت، جاری شده است. اتفاقا این امر، در میان گروههایی که دیگران را به بی دینی متهم می کنند بیشتر دیده می‌شود. نوشتار فوق‌الاشاره، از همین جنس است.

۲- این اخبار بهانه‌ای شد که نگاهی به این کانالها بیندازم. به نظرم رسید این کانالها متعلق به جریانی هستند که با دریافت تحلیل‌های نصفه نیمه  غلط، به عنوان بخشی از عملیات روانی، اقدام به دروغ‌پردازی می‌کنند.

این اخبار برداشتی از شبه بولتن سازی های رایج نشات می گیرند. به نظرم سلامت سیاسی یک جامعه، به پرچیده شدن بساط جریانهای غیررسمی آلوده‌کننده فضای سیاسی از هر گروه و جناحی که می‌خواهند باشد وابسته است. اینها آفت یک جامعه با سامان سیاسی سالم بوده و مغایر با آرمان انقلاب اسلامی، امام راحل و دغدغه های مقام معظم رهبری هستند. روح انقلاب با صفت اسلامی آن و جمهوریت ما نیز همبسته با اسلامیت تعریف شده است. اخلاق مداری، راستگویی و صداقت جان مایه اصلی انقلاب اسلامی و خون شهدا و فداکاریها و جانفشانی های یک قرن ملت ایران بوده است.

چقدر با این گونه انتشار موارد بی مهابا با آرمان های انقلاب فاصله گرفته ایم. اگر این موارد از سوی رسانه های خارج نشین بدخواه ایران بود هرجی نبود، اما وقتی به نام انقلاب این چنین می کنند درد آور است.

 3- دوخبری که بهانه این یادداشت شد، در اصل فاقد ارزش و پاسخگویی هستند اما جریانهایی که در تریبونهای رسمی و برنامه‌های زنده صدا و سیما بی‌پروا به منتخب مردم تهمت می‌زنند و جعل واقعیت می‌کنند زمینه‌ساز روندهای ناسالم شده و در نتیجه در رسانه‌نماهای بی‌سر و صاحب مجازی هم این پیروی‌ها در اشکال مختلف دیده می‌شود. متاسفانه هر روز با پدیده زوال اخلاق در مناسبات و کنشهای سیاسی روبرو هستیم.

من فکر می‌کنم فضای سیاسی بی‌اخلاق، زمینه ساز ناامنی و دور شدن افراد سالم از این فضاها و در نتیجه، به میدان‌داری لمپنیزم سیاسی منجر خواهد شد. همه آنهایی که دل به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران بسته اند باید به دنبال یک جنبش و نهضت عظیم اخلاقی باشند.

قطعا انسجام، تعالی و بالندگی جامعه ما از این مسیر به دست می آید.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: انتخابات عبدالله نوری ذهن ایران انقلاب جمهوری اسلامی انقلاب اسلامی سلامت جامعه امام راحل مقام معظم رهبری اخلاق ملت ایران آرمان های انقلاب رسانه صدا و سیما نظام جمهوری اسلامی ایران علی ربیعی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۰۶۳۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«تا اطلاع ثانوی تعطیل»، نگاهی متفاوت به انقلاب فرهنگی!

مستند «تا اطلاع ثانوی تعطیل»، از تولیدات مرکز مستند سفیرفیلم است که به بحث تاریخی و مهم انقلاب فرهنگی در بهار سال ۱۳۵۹ پرداخته است.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، مستند «تا اطلاع ثانوی تعطیل»، از تولیدات مرکز مستند سفیرفیلم است که به بحث تاریخی و مهم انقلاب فرهنگی در بهار سال ۱۳۵۹ پرداخته است. به همین دلیل و به مناسبت سالگرد انقلاب فرهنگی مصاحبه‌ای با مهدی ملکی و محمد مهدی انتظار برای بحث و بررسی این مستند انجام داده ایم که در ادامه از نظر شما می‌گذرد.

آقای انتظار، ممنون از وقتی که در اختیار ما قراردادید. به عنوان سوال اول، آیا انقلاب فرهنگی زمینه‌های تاریخی هم داشته است یا صرفا اتفاقی مقطعی در ابتدای انقلاب بوده است؟


واقعیت این است که طرح انقلاب فرهنگی از دهه ۴۰ در ذهن امام (ره) بوده است، چون ایشان، ۱ دی ماه سال ۱۳۴۰، درخواست اسلامی کردن دانشگاه‌ها را به نخست وزیر وقت ارائه کرده بودند و این موضوع ریشه‌ای تاریخی داشته است.


اما این امر محقق نشد تا سال ۵۹ که ۱ سال و اندی از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته بود و حالا دانشگاه‌ها تبدیل به میدان جنگ گروه‌های سیاسی و شبه نظامی شده بود و نیاز به تغییر و تحول و انقلاب فرهنگی احساس میشد!


به طوری که در محوطه حیاط دانشگاه کمک مالی برای کومله‌هایی که در حال اغتشاش در مرز‌ها بودند جمع آوری می‌شد! حالا فضای دانشگاه به هر مکانی شبیه بود الا محل تحصیل!


امام (ره) در آن زمان پیام و یا دستوری برای انجام انقلاب فرهنگی صادر کردند؟


بله، با بیانیه نوروزی معروف امام (ره)، دانشجویان انجمن اسلامی دست به کار شده و به صورت جدی‌تر از قبل در مقابل گروه‌های چپ به میدان آمدند. یکی از چالش‌های اساسی ما بحث هماهنگی مصاحبه با اشخاص سیاسی بود که به دلایل مختلف حاضر به انجام مصاحبه نبودند.


آقای ملکی، چطور شد که به فکر ساخت این مستند افتادید؟


روایت تاریخ کار بسیار حساسی است. باید همزمان تلاش می‌کردیم هم روایتی بی طرف ارائه دهیم و از همه طیف‌های سیاسی حرف برای گفتن داشته باشیم و هم حواسمان باشد نوک روایت‌مان آنقدر گرد نشود که اثرگذاری و جریان‌سازی اجتماعی اش را از دست بدهد و تبدیل به کاری خنثی شود. ما احساس کردیم چند دهه بعد از انقلاب نیاز به بازخوانی تاریخی از انقلاب فرهنگی داریم و چرا آن رویداد رخ داد و به همین دلیل به فکر ساخت این مستند افتادیم که اصطلاحا مختصر و مفید بگوئیم انقلاب فرهنگی دقیقا چه بود و چرا اتفاق افتاد و آیا در نهایت موفق بود یا خیر!


با چه افرادی برای ساخت این مستند مصاحبه کردید؟


آقای دکتر سیدنژاد و حجت‌الاسلام سید عباس نبوی و آقای دکتر فتح‌الله اُمّی به ما لطف داشتند و با درخواست اولیه ما برای مصاحبه موافقت کردند. در وهله بعدی تلاش کردیم با دکتراحمدی نژاد مصاحبه کنیم، چون در آن برهه تاریخی ایشان از پیشروان جنبش‌های دانشجویی بودند و در روایت ما از جریان انقلاب فرهنگی، نقش قابل توجهی داشتند، اما متاسفانه مسئولین دفتر ایشان پاسخگو نبودند و در این رابطه هرچه تلاش کردیم بی فایده بود. آقای دکتر صادق زیباکلام، شخصی بود که تصمیم گرفتیم بعنوان جایگزین دکتر احمدی‌نژاد به سراغشان برویم. گرچه او، خودش از اعضای انجمن اسلامی نبود، اما از دانشجویان فعال آن زمان بود که حالا به عنوان یک استاد علوم سیاسی مشغول می‌توانست مشاهدات خود از آن جریان را برای ما روایت کند.


آقای انتظار، روند پژوهش، فیلمنامه نویسی، تولید و پس تولید مستند تا اطلاع ثانوی تعطیل چقدر طول کشید؟


حدود یکسال طول کشید.


چرا انقدر طولانی؟


طی این پژوهش‌ها به این نتیجه رسیدیم که تعطیلی دانشگاه‌ها که در آن مقطع به محل نزاع گروه‌های سیاسی بدل شده بود، امری اجتناب‌ناپذیر بود، اما اصلاحاتی که در آن دوسال تعطیلی اتفاق افتاد، به قدری پختگی نداشت که منجر به یک تغییر بزرگ و اصطلاحا "انقلاب" شود. شاید به قول حرف‌های آقای فتح‌الله اُمّی کلمه انقلاب فرهنگی، لااقل برای اصلاحاتی که رخ داد اشتباه بود، شاید اگر عنوانش انقلاب آموزشی گذاشته می‌شد، پذیرش بیشتری داشت.


قبل از مستند شما، مستند‌های دیگری هم با این موضوع ساخته شده است یا خیر؟


راجع به موضوع انقلاب فرهنگی تا به حال چند مستند بلند و نیمه بلند تولید شده است. اما ما در "تا اطلاع ثانوی تعطیل" سعی کردیم جدای از روایت ماجرا، از یک زاویه جدید به مسئله نگاه کنیم و رویکرد مان نقد انقلاب فرهنگی بود و به همین دلیل با کار‌های دیگر تفاوت‌های جدی دارد و شباهتی ندارد.


به عنوان سوال آخر، اگر نکته‌ای دارید در خدمت شما هستیم.


به عقیده من ریشه بسیاری از چالش‌های فرهنگی اجتماعی امروز جامعه ما به آن دوران باز می‌گردد. شاید اگر اقدامات و اصلاحاتی که تحت عنوان انقلاب فرهنگی رخ داد، با پختگی بیشتری انجام می‌شد وضعیت امروز دانشگاه‌ها و حتی جامعه وضعیت بهتری می‌بود و شاهد چنین وضعی در دانشگاه‌ها نمی‌بودیم.


ممنون از شما دو بزرگوار به خاطر وقتی که در اختیار ما قرار دادید.


سلامت باشید.

دیگر خبرها

  • استقلال سیاسی کشور ایران بی‌مثال است / تداوم جدی در اجرایی شدن طرح نور
  • اخبار سیاسی ۵اردیبهشت؛ تاکید رهبر انقلاب بر حال خوب کارگران/افتتاح «اومااویا» با حضور رئیسی
  • علم الهدی: دشمنان اسلام از مسائل سیاسی عبور کرده و چشم به ولایت معصوم دارند
  • جهاد تبیین اولویت اول برنامه های سپاه
  • «تا اطلاع ثانوی تعطیل»، نگاهی متفاوت به انقلاب فرهنگی!
  • کارگران با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند
  • حجاب؛ قدرت زن ایرانی
  • کارگران فردا با رهبر انقلاب دیدار می‌کنند
  • مهم‌ترین دلیل توفیق سپاه، بافت مردمی آن است
  • برای آگاهی‌بخشی و انعکاس خواست مردم