Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-04-25@08:14:33 GMT

از فاو تا کلمبیا ؛ فتح الفتوح متملقان

تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۱۵۰۶۷

از فاو تا کلمبیا ؛ فتح الفتوح متملقان

 سال 1386 ، محمود احمدی نژاد برای حضور در اجلاس سازمان ملل راهی آمریکا شد. یکی از برنامه های او در این سفر، سخنرانی در دانشگاه "کلمبیا" بود که البته با حواشی زیادی همراه بود.

بلافاصله بعد از بازگشت او، نهاد ریاست جمهوری کتابی به نام "تجلی هویت ایرانی در نیویورک" منتشر کرد و در آن به تعریف و تمجید از احمدی نژاد پرداخت و سخنرانی اش در "کلمبیا" را فراتر از حماسه نبرد "فاو" و "فتح الفنوح" نامید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



 در آن شرایط که جریان سیاسی حاکم مشغول تملق احمدی نژاد بود، عصر ایران به نقد این ماجرا پرداخت. یادداشت جعفر محمدی در تاریخ 6 آبان 1386 را بخوانید: ( "15 سال با عصر ایران"، مروری است بر خبرها و تحلیل های منتشر شده در عصر ایران طی یک و نیم دهه گذشته؛ هم خاطره، هم درس و شاید هم عبرت)


در حالی که خود رییس جمهور تصریح دارد- و به حق- که هر آنچه داریم از مجاهدت های شهیدانی است که جان خود را برای آزادی این مرز و بوم به محضر دوست تقدیم کرده اند، برخی از اطرافیان آقای احمدی نژاد، که گویا وظیفه ای جز بت سازی از ایشان برای خود متصور نیستند، به سادگی آب خوردن - و شاید ساده تر ار آن- پا بر رشادت های کسانی می گذارند که در سالهای خون و خاکریز، دین و میهن و ناموس ایرانی را پاس داشتند.

اخیرا مرکز پژوهش و اسناد ریاست جمهوری کتابی منتشر کرده است به نام "تجلی هویت ایرانی در نیویورک".
در این کتاب، به تحلیل سفر دکتر احمدی نژاد به نیویورک و سخنرانی وی در دانشگاه کلمبیا پرداخته شده است.

در مقدمه این کتاب، با "فتح الفتوح" خواندن سخنرانی رییس جمهور ایران در دانشگاه کلمبیا، آن را فراتر از نبرد "فاو" دانسته اند.

فاو یکی از شهرهای مهم و استراتژیک عراق در جنوب شرقی این کشور است و فتح آن که در عملیات والفجر 8 (20/11/64) صورت گرفت، یکی از بزرگترین دستاوردهای ایران در طول نبرد هشت ساله بود.
در این عملیات، ایران، به مرزهای کویت هم رسید. این عملیات به حدی وسیع، پرعظمت و مهم بود که شخص صدام بر اقدامات تدافعی عراقی ها نظارت می کرد و در همان ساعات نخست به نیروهایش دستور مقاومت داد تا سه لشکر زرهی دیگر به منطقه بفرستد.

در نبرد فاو، علاوه بر آزادی این بندر مهم عراقی، بخش هایی از خاک کشورمان در اروند رود نیز آزاد شد و علاوه بر آن، ارتباط عراق با آب های آزاد جهان به طور کلی قطع شد و امنیت شمال خلیج فارس نیز بهبود یافت.

از نظر سیاسی نیز زمینه تثبیت قرارداد الجزایر فراهم شد، همان قراردادی که صدام با پاره کردنش به ایران حمله کرد.

در نبرد فاو 50 هزار نظامی عراقی کشته یا مجروح شدند و البته تعداد زیادی از نیروهای ایرانی هم به شهادت رسیدند و بی گمان اگر جانفشانی های آنان نبود و نبرد فاو، بدان پیروزمندی شکل نمی گرفت، ای بسا، ورق جنگ برمی گشت و ارتش عراق شهرهای ما را یکی از پس دیگری اشغال می کرد و تاریخ به گونه ای رقم می خورد که نه احمدی نژادی باقی می ماند و نه سفر نیویورکی و نه سخنرانی در دانشگاه کلمبیا!

برغم این واقعیت ها، متاسفانه در مقدمه کتاب مذکور شاهد آن هستیم که مرکز پژوهش و اسناد ریاست جمهوری با صغری و کبری چیدن های مضحک سعی بر آن دارد که سخنرانی یک ساعته رییس جمهور در دانشگاه کلمبیا را برتر از نبرد خونین و سرنوشت ساز فاو تلقی نماید!
جالب آنکه این کتاب، حتی به جنگ 33 روزه سال گذشته حزب الله لبنان با اسراییل اشاره می کند و مدعی می شود کاری که آقای احمدی نژاد در "کلمبیا" انجام داد از نبرد نیروهای حزب الله در مارون الراس با ارتش اسراییل هم دشوارتر بوده است!!

البته، در ارزشمند بودن سخنرانی رییس جمهور سخنی نیست و ما نیز در همین سایت همزمان با سفر دکتر احمدی نژاد به نیویورک آن را به عنوان اقدامی برای بهره گیری از فضای رسانه ای غرب ستودیم ولی این بدان معنا نیست که تمام ارزش های برتر و والاتر را به پای یک سخنرانی - هر چند مهم- یک رییس جمهور قربانی کنیم.

آیا انصاف و منطبق با واقعیت است که یک سخنرانی در یک محیط دانشگاهی در آمریکا را برتر از عمل کسانی بدانیم که عزیزترین سرمایه خود، یعنی جانشان را در معرض گلوله های مستقیم دشمن و باران خمپاره ها و توپ ها و راکت ها و بمب ها و سلاح های شیمیایی قرار دادند و یکی پس از دیگری بر زمین افتادند تا ایران و ایرانی بماند؟!

این کتاب، هر چند تمجید از رییس جمهور است ولی وجه غالب آن - با مقدمه اهانت باری که نگاشته شده است- توهین به تمام کسانی است که در دفاع از وطن حاضر بودند و از جمله کسانی که در عملیات فاو، جانباز شده اند و اینک بر روی ویلچر و یا آسایشگاه های جانبازان روزگار سپری می کنند و دردمندانه می بینند کسانی که ای بسا حتی یک روز هم گذرشان به جبهه نیفتاده، چگونه در تملق گویی دیگری، آنها را نفی می کنند و کارشان را کوچک می شمارند.

آقای احمدی نژاد! شما که خود در جبهه بوده اید تذکری به اطرافیانتان بدهید، شاید...!

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۱۵۰۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فاصله بین محمود احمدی نژاد و محصولی به روایت عباس زاده مشکینی /کسی در پرونده سوآپ نفتی اردبیل بازداشت نشد

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روایت ها از دوران استانداری محمود احمدی نژاد در اردبیل و ردپای محصولی در سوآپ نفتی در همان دوره، بارها و بارها تکرار شده است.

محمود عباس‌زاده مشکینی، نماینده فعلی مشکین شهر در مجلس که طی روزهای اخیر مهمان «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین بود، روایت خود از این ماجرا را دارد. . او که در دوران استانداری احمدی نژاد در اردبیل، مدیر کل امور شهری و روستایی استانداری اردبیل بوده است می گوید؛«ما نفت را از آذربایجان به ارزانی می‌خریدیم و بعد به گرانی می‌فروختیم که در اینجا پولی نصیب استان می‌شد، به این صورت که آن زمان به اندازه بودجه عمرانی دولت از محل سوآپ پول به قلک عمرانی استان تزریق شد. لذا از دولت مرکزی پول نمی‌گرفتیم و یک خلاقیتی بود.»

او حضور محصولی در یکی از کارگزاری هایی که مسئول این سوآپ نفتی بودند را رد نمی کند و تاکید دارد؛«خیلی‌ها بودند که نفت و گازوئیل را می‌گرفتند و می‌بردند می‌فروختند و حاشیه سودی هم داشتند. محصولی هم مسئول یکی از این کارگزاری ها بود.»

بخش هایی از گفتگو با محمود عباس‌زاده مشکینی، نماینده مشکین شهر در مجلس یازدهم را بخوانید؛ (مشروح این گفتگو طی روزهای آینده منتشر خواهد شد.)

****

*آقای عباس‌زاده! روایت های زیادی از رابطه احمدی نژاد و محصولی در دوران حضورشان در ارومیه و اردبیل شنیده می شود، خصوصا در ماجرای سوآپ نفتی. روایت شما از این رابطه و پرونده چیست؟

در مورد محصولی قضیه به این ترتیب است که او در دوره‌ای تحت عنوان فردی از بخش خصوصی به اردبیل آمد، آن زمان احمدی‌نژاد استاندار اردبیل بود و این دو ارتباطی داشتند، بعد از آن هم در دولت احمدی‌نژاد وزیر شد و همکاری افزایش پیدا کرد.

فاصله بین احمدی نژاد و محصولی بیشتر خواهد شد

با توجه به اینکه بنده هر دو نفر را می‌شناختم از ابتدا متوجه تفاوت‌های فکری این دو نفر می‌شدم کما اینکه در شکل‌گیری جبهه پایداری که بنده فکر می‌کنم پایه‌گذار این جریان محصولی بود، این تفاوت خودش را نشان داد و معلوم بود که تفکر احمدی‌نژاد این نیست و هر چه جلوتر آمدیم این تفاوت‌ها آشکارتر و روشن‌تر شد.

بنده دو جریان احمدی‌نژاد و محصولی را به عنوان دو جریانی که زاویه آنها کم شود، پیش‌بینی نمی‌کنم و حتی اعتقاد دارم این زاویه بیشتر و بیشتر هم خواهد شد. اگر محصولی و احمدی‌نژاد را به عنوان دو فرد در نظر بگیریم فاصله آنها بیشتر خواهد شد اگر به عنوان دو جریان هم در نظر بگیریم، باز هم فاصله آنها بیشتر خواهد شد چراکه تفاوت‌های فکری ساختاری دارند.

سوآپ نفتی خلاقیت خوبی بود زیرا...

*شما در جریان مسائل مرتبط با قضیه سوآپ نفتی هم هستید؟

از نزدیک خیر اما از دور بله. جریان به این ترتیب بود که در آن زمان میان آذربایجان و ارمنستان اختلاف بود و ارمنستان میان آذربایجان و نخجوان که مربوط به خاک آذربایجان است، فاصله انداخته بود و آذربایجان نمی‌توانست به این استان سوخت برساند، از طرفی استان‌های ایران سهمیه نفت و گازوئیلی ندارند، آن زمان خلاقیت خوبی صورت گرفت و از داخل کشور چیزی به بیرون نرفت.

آن زمان میان ایران و جمهوری آذربایجان قراردادی بود که طبق آن نفت و گازوئیل را باکو از طریق پارس‌آباد وارد ایران می‌کرد، کامیون‌های آذری عرض استان اردبیل و آذربایجان شرقی را می‌پیموندند، به سمت جلفا می‌رفتند و مجدداً وارد خاک نخجوان می‌شدند، قرار بود حق راهی به ایران پرداخت کنند اما از دولت وقت ایران مجوز قانونی گرفتند و با ابتکاری گفتند که وقتی دولت مرکزی به اردبیل نفت و گازوئیل می‌دهد به جای اینکه این موارد را به پالایشگاه اردبیل بفرستد، سهم ما را از تبریز پرداخت کند و ما در داخل استان نفت و گازوئیل وارداتی باکو را استفاده می‌کنیم و کامیون‌ها هم دیگر عرض استان اردبیل را نمی‌روند، بلکه ما همین نفت و گازوئیل وارد شده را مصرف می‌کنیم و از سهم اردبیل و میزان سوخت مصرفی نخجوان را از تبریز می‌دهیم.

نفت را از آذربایجان به ارزانی می‌خریدیم و بعد به گرانی می‌فروختیم

ما نفت را از آذربایجان به ارزانی می‌خریدیم و بعد به گرانی می‌فروختیم که در اینجا پولی نصیب استان می‌شد، به این صورت که آن زمان به اندازه بودجه عمرانی دولت از محل سوآپ پول به قلک عمرانی استان تزریق شد. لذا از دولت مرکزی پول نمی‌گرفتیم و یک خلاقیتی بود.

البته این کار را به کارگزار می‌دادند که انجام دهد به این ترتیب که به او می‌گفتند سهم ما را بگیر و فلان جا بفروش، لذا این کار با مجوز و قانونی صورت گرفت و هم به نفع استان بود. دولت که تغییر کرد و اصلاح‌طلبان روی کار آمدند، پرونده تشکیل دادند شکایت کردند وکیل گرفتند و نهایتاً نتوانستند آنچه می‌خواهند را اثبات کنند.

هیچ کسی در جریان پرونده سوآپ نفتی بازداشت نشد

*اما آقای اقبال عباسی، شهردار وقت گفته که چند نفر در جریان این پرونده بازداشت شدند...

خیر، هیچ‌کس بازداشت نشد، اقبال عباسی شهردار اردبیل زمان استانداری احمدی‌نژاد بود که بعد اصلاح‌طلب شد. خیر قضیه به این ترتیب نبود، پرونده تشکیل شد، به تهران آمد و تا دیوان عالی کشور و آن اتهاماتی که اصلاح‌طلبان به اینها زده بودند، رأی برائت گرفتند که اگر این رأی صادر نمی‌شد اینها نمی‌توانستند وزیر و و کیل شوند...(با خنده)

*همه پول‌های ناشی از سوآپ...

من شخصاً در جریان روند آن پرونده قضایی بودم که نهایتاً رأی برائت صادر شد.

محصولی، مسئول یکی از کارگزاری هایی بود که نفت و گاز را می فروخت و حاشیه سودی داشت

*بنابراین منظور شما این است که از این سوآپ نفتی هیچ پولی عاید محصولی و احمدی‌نژاد نشد؟

آن زمان سازمان همیاری‌های احمدی‌نژاد بود که این سازمان هیئت امناء داشت و درآمد آن با سیاست‌گذاری هیئت امناء هزینه می‌شد، لذا بحث شخصی نبود. البته آن زمان فقط یک کارگزار نبود بلکه کارگزاران فراوانی بودند که با سازمان همیاری‌های شهرداری قرارداد می‌بستند و این کار را انجام می‌دادند، لذا کارگزار سود می‌کرد.

*محصولی هم یکی مسئول یکی از آن کارگزاری ها بود...

بله محصولی هم به عنوان کارگزار طرف قرارداد بود، البته خیلی‌ها بودند که نفت و گازوئیل را می‌گرفتند و می‌بردند می‌فروختند و حاشیه سودی هم استفاده می‌کرد. در حال حاضر هم شرایط به همین ترتیب است به عنوان مثال فردی که نفت ایران را به عراق می‌برد، سود می‌کند. در این مورد خیلی حرف‌ها گفته شد.

۲۷۲۱۱

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898751

دیگر خبرها

  • روایت ده نمکی از پیشنهاد وزیر شدنش در دولت احمدی نژاد
  • محمود احمدی نژاد و مادر هوگو چاوز سوژه شدند
  • عکس| سرنوشت ترسناک احمدی نژاد از زبان رائفی‌پور
  • فاصله بین محمود احمدی نژاد و محصولی به روایت عباس زاده مشکینی /کسی در پرونده سوآپ نفتی اردبیل بازداشت نشد
  • چرا دوباره مادر چاوز؟
  • پشت پرده خشم احمدی نژاد از معاون تازه فوت شده‌اش
  • پشت پرده خشم احمدی نژاد از معاون تازه فوت شده اش /‌۱۸ نکته جالب درباره پرویز داوودی
  • هزینه تراشی به سبک احمدی نژاد /حمله کنندگان سایبری به عضو دفتر رهبری ، از چه کسانی خط می گیرند؟
  • پرویز داوودی؛ ‌۱۸ نکته درباره معاون اولی که از رییس خود برید
  • در غیاب احمدی‌نژاد