Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-25@20:35:28 GMT

جاسوس تاریخ مصرف گذشته چگونه ما را سرگرم می‌کند

تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۲۷۸۴۶

جاسوس تاریخ مصرف گذشته چگونه ما را سرگرم می‌کند

در فیلم «یهودا و مسیح سیاه»، سفیدپوستان، نگاه بسیار منفی نسبت به جنبش پلنگ سیاه دارند و طبق نظر افراد بلند پایه آمریکایی، پلنگ سیاه را بزرگ‌ترین خطر برای امنیت ملی آمریکا می‌دانستند.

به گزارش مشرق، فضای ضد نژادپرستی در آمریکا، از زمان قتل فجیع «جورج فلوید» به دست پلیس آمریکایی، به شدت اوج گرفته است. البته چندی پیش و به‌خاطر فشار بسیار زیاد رسانه‌ها، قاتل فلوید گناهکار شناخته شد ولی در این بین، از تقریبا یک سال پیش تا به حال، قتل‌های ناجوانمردانه رنگین‌پوستان در آمریکا، به دست پلیس و نژادپرستان، افزایش چشمگیری داشته است و به نوعی سیستم نژادپرست، با در پیش گرفتن این سیاست‌ها از مدت‌ها قبل، انتقام اجرای عدالت را در مورد فلوید، از دیگر همنوعانش گرفته و می‌گیرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. .


هالیوود هم در یکی دو سال اخیر، با پرداختن به داستان‌هایی در مورد سیاه‌پوستان در طیف‌های مختلف، سعی کرده تا به اصطلاح سیاه‌پوستان را وارد میدان کند تا اذهان عمومی را آرام کند.
فیلم «یهودا و مسیح سیاه» به نویسندگی و کارگردانی «شاکا کینگ» محصول سال ۲۰۲۱ است که توانست جوایز بین‌المللی زیادی را از جمله جایزه اسکار بهترین بازیگر مکمل مرد و بهترین آهنگ اورجینال را از آن خود کند. این فیلم روایت زندگی رهبران جنبش پلنگ سیاه را بازگو می‌کند.


 

داستان پلنگ‌های سیاه


داستان فیلم «یهودا و مسیح سیاه»، در مورد زندگی و مبارزات «فردریک آلن همپتون»، رئیس حزب پلنگ سیاه در «ایلینویز» است. همپتون که با سخنرانی‌های انقلابی خود سعی در بیداری همنوعان خود داشت، مدت‌ها زیر نظر سازمان FBI  بود و سرانجام پلیس با اجیر کردن یک محکوم سیاه پوست به نام «ویلیام اونیل» توانست جاسوسی را به حلقه نزدیکان همپتون وارد کند تا از حرکات جنبش مطلع شوند و در نهایت هم با خبرچینی اونیل، محل اختفای همپتون را پیداکردند و او و تعدادی از رهبران جنبش را در شبی هولناک، به رگبار بستند.داستان در فیلم یهودا و مسیح سیاه بیشتر روی خیانت اونیل و چگونگی پیوستن او به اف‌بی‌آی برای خبرچینی مانور می‌دهد.


خطری که باید دفع می‌شد


در فیلم «یهودا و مسیح سیاه»، از همان ابتدای ماجرا مخاطبین می‌بینند که سفیدپوستان، نگاه بسیار منفی نسبت به جنبش پلنگ سیاه دارند و طبق نظر افراد بلند پایه آمریکایی، پلنگ سیاه را بزرگ‌ترین خطر برای امنیت ملی آمریکا می‌دانستند، خطری که طبق گفته خودشان به مراتب بزرگ‌تر از روسیه و چین بود!
این نوع رویکرد داستان، کاملاً می‌خواهد به مخاطبینش نشان بدهد که وقتی مسائل امنیت ملی سفیدپوستان در آمریکا مطرح باشد، جای هیچ‌گونه رحم و شفقتی باقی نمی‌ماند و در نهایت هم با کشته‌شدن یا بهتر بگوییم، سلاخی شدن همپتون و دوستانش، نشان می‌دهد که سفیدپوستان تا چه اندازه در دفع خطرات دشمنان‌شان موفق هستند!


بیشتر بخوانید:

ژاپنی‌ها چگونه با انیمه فاتح سینما شدند

با خشونت تنها به خودتان ضرر می‌زنید!


در فیلم «یهودا و مسیح سیاه»، یکی از مهم‌ترین مسائلی که مطرح می‌شود، بی‌نتیجه بودن تفکرات انقلابی و ضد نژادپرستی است. در فیلم، کارگردان سعی دارد به مخاطب این مسئله را القا کند که هر چند مصالحه با دولت هیچ نتیجه‌ای برای سیاه‌پوستان ندارد و تنها انقلاب می‌تواند راه آزادی را در آمریکا برای آنها باز کند اما این مسئله تنها در صورت اتحاد کامل بین سیاه‌پوستان اتفاق می‌افتد که آن هم قرار نیست اتفاق بیوفتد... و به زبان ساده‌تر فیلم می‌خواهد بگوید که سفیدپوستان با راه‌های مختلف اجازه این اتحاد را نمی‌دهند.
در «یهودا و مسیح سیاه»، مخاطبین تلاش‌های خالصانه‌ای را می‌بینند که در نهایت به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسند و فیلم سعی دارد به‌صورت سربسته به مخاطبینش نشان بدهد که انقلاب و برخورد خشن، که از قضا تنها راه باقیمانده برای سیاه‌پوستان آمریکاست، به هیچ وجه جواب نمی‌دهد.
این نوع رویکرد با توجه به شعله‌ور شدن آتش قیام و تظاهرات خیابانی در شهرهای مختلف آمریکا بر ضد نژادپرستی، به شدت جالب توجه است و نشان از دیدگاه‌های ‌هالیوودی دارد که همچنان باید در جهت منافع دولت نژادپرست این کشور، فیلمنامه‌هایش را تنظیم کند و به مخاطبینش بقبولاند که تلاش برای رسیدن به برابری و آزادی بی‌فایده است.
 

مهره سوخته خرج می‌شود


در فیلم «یهودا و مسیح سیاه»، مخاطب می‌بیند که مهم‌ترین عامل شکست جنبش پلنگ سیاه نه اعمال خشونت‌آمیز پلیس و مراجع قانونی و نه کارشکنی‌های دولت، که خیانت عده انگشت شماری از سیاه‌پوستان است.
البته که در هر جنبشی خیانت می‌تواند مشکلات زیادی را به‌وجود بیاورد و ضربات سختی بزند اما این مسئله که دیکتاتوری در آمریکا به قدری است که جای هیچ آزادی بیانی را برای مخالفین و معترضین به سیاست‌های دولت باقی نمی‌گذارد، هم قابل تأمل است.
اینکه رهبران جنبش پلنگ سیاه که بیشتر اقداماتشان صرف بالا بردن کیفیت زندگی روزمره سیاه‌پوستان از جمله تغذیه، آموزش و بهداشت کودکان سیاه‌پوست بود، تنها به‌خاطر مقابله با پلیس نژادپرست که دیگر همه دنیا میدانند چطور سیاه‌پوستان را قتل‌عام می‌کند، کشته می‌شوند، جای هیچ‌گونه سؤالی را برای مخاطبین آگاه در مورد آزادی بیان در آمریکا باقی نمی‌گذارد.


نکته مهم دیگر در فیلم «یهودا و مسیح سیاه» استفاده ابزاری از ویلیام اونیل است که در انتهای داستان نشان می‌دهند چگونه اف‌بی‌آی از او برای مقاصد شوم شان استفاده می‌کند و بعد از اینکه در ازای مبلغ حقیری او را به جاسوسی وادار می‌کند، با اطلاعاتش موفق به پیدا کردن مخفیگاه همپتون می‌شود و ۲۰ سال بعد وقتی دوباره آتش شورش سیاه‌پوستان بالا می‌گیرد، برای گم کردن رد جنایت‌های خود، دوباره توپ را در زمین سیاه‌پوستان می‌اندازد و درست در روز ۱۵‌ام ژانویه ۱۹۹۰ که روز مارتین لوتر هم بود، مستند «چشم به جایزه ۲»، از شبکه PBS را پخش می‌کنند و در بخشی از آن بعد از افشای خیانت ویلیام اونیل، مصاحبه با اونیل از همه جا بی‌خبر را ضمیمه مستند کردند و اونیل که نمی‌دانست قرار است به‌عنوان آخرین خدمتش در این بازی خرج شود، سخنان زیادی را در مدح خدماتش بیان کرد. در بخشی از این مصاحبه اونیل گفته است:
«من هرگز جزو انقلابی‌های صندلی‌نشین نبودم و تلاشم را کردم... حالا هم ‌ترجیح می‌دهم تاریخ به جای من حرف بزند...»
عصر همان روز و درست بعد از پخش مستند رسواکننده پی‌بی‌اس، ویلیام اونیل که دیگر هویتش به‌عنوان جاسوس اف‌بی‌آی، لو رفته بود، خودکشی کرد و به زندگی خود پایان داد.اخبار خیانت اونیل و خودکشی او برای مدت زیادی توانست جامعه را سرگرم کند و سیاه‌پوستان آن دوره را از مطالبه حقوق برحقشان دور کند.
 

مجموعه سیاهپوستان آشنا


در فیلم «یهودا و مسیح سیاه»، «دنیل کالویا» و «کیت استنفیلد» در نقش‌های اصلی داستان ایفای نقش کردند. این دو بازیگر که قبلاً در فیلم معروف و جنجالی «برو بیرون» با هم، همبازی بودند و با آن فیلم به شهرت رسیدند.
این دو بازیگر در فیلم یهودا و مسیح سیاه هم به نوعی تکرار همان نقش سیاه‌پوستان در تله سفیدپوستان را دارند، منتها در قالب بیوگرافی تاریخی.چند سالی می‌شود که هر ساله تعداد اندکی از بازیگران سیاه پوست، وارد میدان فیلم‌های ‌هالیوودی می‌شوند و این بازیگران معمولا در نقش‌های معترض به نژادپرستی ایفای نقش می‌کنند و به نوعی کلیشه در فیلم‌ها تبدیل می‌شوند طوری که با دیدن اسم یکی از آنها در بین بازیگران اصلی، مخاطبین می‌فهمند که قرار است فیلمی ‌با مضامین نژادپرستانه یا ضد نژادپرستانه نگاه کنند!
در «یهودا و مسیح سیاه» هم با دوباره قرار گرفتن این دو بازیگر کنار یکدیگر، مخاطبین پای روایت سفیدپوستان به اصطلاح برنده آن دوره می‌نشینند و می‌بینند که چطور صدای بزرگ‌ترین انقلاب و جنبش سیاه‌پوستان آمریکا، به‌وسیله سیستم نژادپرست، در نطفه خفه شد.
فیلم «یهودا و مسیح سیاه»، با هزینه ۲۶ میلیونی تنها ۶ میلیون فروش داشت ولی به‌خاطر استقبال منتقدین از این فیلم و موفقیتش در بردن جوایز اسکار و گلدن گلوب، تهیه‌کنندگانش از این فیلم به‌عنوان یک موفقیت بزرگ برای تیم تولیدکننده یاد می‌کنند.

منبع: کیهان

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا فلسطین هالیوود جایزه اسکار مسیح سیاه جورج فلوید آمریکاست گلدن گلوب سفیدپوستان سفید پوستان آمریکا روسیه یهودا و مسیح سیاه سیاه پوستان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۲۷۸۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«رضاخان را بهتر بشناسیم»

خبرگزاری مهر_ فرهنگ و ادب: چهارم اردیبهشت ۱۳۰۵ بود که رضا پهلوی به‌عنوان موسس سلسله پادشاهی پهلوی در ایران تاجگذاری کرد. حسین اصغری پژوهشگر تاریخ معاصر به این‌مناسبت یادداشتی با عنوان «رضا خان را بهتر بشناسیم» نوشته که برای شناخت بهتر و بی‌تعارف این‌چهره تاریخی نوشته شده است.

این‌یادداشت برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.

مشروح این‌یادداشت را در ادامه می‌خوانیم؛

عبارت «زمان حال، طومار گذشته است که بسته شده تا به عمل درآید»، تعبیری است از ویل دورانت که نشان‌دهنده این حقیقت است «برای درک صحیح زمان حال، لازم است تاریخ و گذشته مورد بررسی و توجه قرار گیرد». نه تنها برای درک درست از وضعیت حال، بلکه برای تدوین نقشه راه برای آینده‌ای روشن نیز ضرورت دارد تا با نگاهی دقیق و موشکافانه به تاریخ، نقاط ضعف و تاریک عملکرد گذشته شناسایی شود و جهت رفع و جلوگیری از تکرار آن در آینده اقدامات لازم به عمل آید.

از جمله مواردی که ضرورت آشنایی و آگاهی نسبت به آن در جامعه احساس می‌شود، تاریخ معاصر ایران مخصوصاً دوران پهلوی است؛ اکنون که بیش از ۴۵ سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی می‌گذرد، یکی از پروژه‌های جدی دشمن که متأسفانه برخی از نتایج آن را در تحولات امروز جامعه شاهد هستیم مسئله تطهیر چهره رژیم پهلوی است؛ موضوعی که از طریق تحریف تاریخ، ذکر روایت نادرست یا کتمان حقایقی از آن دوران در دستور کار دشمنان قرار دارد. نسل جوان امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز دارد تا با تاریخ معاصر خود مخصوصاً تاریخ یکصد سال گذشته ایران آشنا شود؛ وقتی در تجمعات اعتراضی، شعار «رضاخان روحت شاد» از زبان نسل جوان شنیده می‌شود اولین نکته‌ای که به ذهن خطور می‌کند این است که «این افراد نسبت به تاریخ معاصر خود بی‌اطلاع هستند».

بررسی دوران ۵۷ ساله‌ای که پهلوی (رضاخان و محمدرضا) قدرت را در اختیار داشتند از جنبه‌های متعددی ممکن است اما در این نوشتار به دنبال این هستیم که تنها گوشه‌ای از پازل بسیار بزرگ رژیم پهلوی را از منظر ناظران خارجی بررسی کنیم و در همین راستا، توجه خود را به دوران رضاخان معطوف می‌کنیم.

افرادی که در اعتراضات شعار می‌دادند «مرگ بر دیکتاتور» و «رضاشاه روحت شاد» آیا می‌دانند که میلسپو [مستشار مالی آمریکایی] در کتاب خود که در سال ۱۳۲۵. ش منتشر شده، فضای جامعه ایران دوره رضاخان را سرشار از ترس و وحشت توصیف کرده است؟ او می‌نویسد: رضاشاه «هزاران نفر را حبس کرده و صدها نفر را کشته بود و بعضی‌ها را با دست‌های خود به قتل رسانده بود» و در نتیجه این حکومت وحشت «بر دل مردم ترس افتاده بود، به کسی نمی‌شد اعتماد کرد و احدی جرأت اعتراض یا انتقاد نداشت».

آیا از جنایاتی که ارتش رضاخان در حق ملت مظلوم ایران مرتکب شد خبر دارند؟ ویلیام داگلاس [قاضی ایالات متحده] در کتاب «سرزمین شگفت‌انگیز و مردمی مهربان و دوست‌داشتنی» از دیدار خود با فردی نام می‌برد که ارتش رضاخان به محل زندگی آن‌ها حمله کرده، جوانان آن‌ها را کشته، چندین هزار گوسفند و بز و چندصد گاو و ده‌ها اسب آن‌ها را غارت کرده‌اند، خان‌های آن‌ها را اعدام و در جنایتی کم‌نظیر اسلحه خود را روی سر کودکان در گهواره‌ها گذاشته و مغز آن‌ها را متلاشی کرده‌اند.

داگلاس در همین کتاب، روایت دیدار خود با پیرمرد قشقایی را بیان می‌کند که گفته بود «ما می‌توانیم ارتش را به‌خاطر برخی از این چیزها ببخشیم و با آن‌ها در آرامش زندگی کنیم؛ اما یک چیز وجود دارد که ما هرگز نمی‌توانیم آن را ببخشیم». آن مورد چه بود؟ اینکه سروانی از ارتش رضاخان روزانه مأمورانی را می‌فرستاد تا ۲ لیتر شیر تازه مادران را از زنان شیرده طایفه جمع کنند و به توله سگ‌های او بدهند! شدت زجرآور بودن این واقعه زمانی روشن می‌شود که بدانیم «سوگند به شیر مادر» یکی از مقدس‌ترین سوگندها در بین قشقایی‌ها بوده است.

آیا نسل جوانی که غبطه دوران رضاخان را می‌خورد می‌داند که جان گونتر [جهانگرد آمریکایی] در توصیف رضاخان و شرایطی که او حاکم کرده بود معتقد است که حتی سگ‌ها هم از قساوت او بی‌نصیب نبودند: «وقتی شاه در سفر است (که البته بی‌وقفه در سفر است)، در هر روستا و قریه‌ای که شب در آن منزل می‌کند، سگ‌ها را می‌کشند؛ زیرا او خواب سبکی دارد و هر صدایی او را پریشان می‌کند».

به عنوان مورد آخر، اشاره‌ای کنم به برخی از مواردی که سر ریدر بولارد (وزیر و سفیر بریتانیا در ایران) در کتاب خود به آن پرداخته است و شامل برخی از اقدامات رضاخان در دوران حکومتش می‌شود؛ این موارد دیگر چیزی نیست که طرفداران پهلوی بتوانند ادعا کنند اتهامی است که از طرف مخالفان پهلوی به رضاخان نسبت داده شده است؛ چرا که آن‌ها را انگلستانی روایت کرده که خودش رضاخان را به قدرت رساند و پس از چند سال، این مهره خود را تغییر داد و پسرش را جایگزین او کرد. اکنون به برخی از این موارد اشاره می‌شود:

- شاه در انتخابات مداخله می‌کرد و مجلس آلت دستش بود.

- روزنامه‌هایی که اجازه فعالیت می‌یافتند، جرأت گفتن یک کلمه علیه او یا سیاستش را نداشته‌اند.

- او ایرانیان را با اعمال خشونت تحقیر می‌کرد

- شاه عده‌ای از ایرانیان برجسته را بدون محاکمه کشت؛ مثل مدرس و تیمورتاش

- تمام درآمدهای نفت را تحت کنترل خودش گرفت و البته بدون نیاز به تصویب کسی خرج تسلیحات کرد.

- وقتی او استعفا داد، در بودجه دولت کسری وجود داشت؛ درحالی‌که موجودی حساب شخصی او در بانک معادل ۶ میلیون پوند بود.

- شاه راه‌آهن پرهزینه‌ای را از محل درآمدهای جاری ساخت که نتیجه آن فقیر شدن طبقات کم‌درآمد ملت بود و سهم بی‌تناسبی از انحصارات دولتی بر روی شکر، چای، دخانیات و کبریت به آنان تحمیل می‌شد.

- مناطق گسترده‌ای از اراضی کشاورزی مرغوب را از راه مصادره تصاحب کرد.

- شاه در حالی‌که تعدادی قصر بی‌استفاده در تهران ساخت، در مورد تأمین آب لوله‌کشی هیچ کاری نکرد و گذاشت مردم تهیدست پایتختش حتی برای آب آشامیدنی محتاج جوی خیابان باقی بمانند.

روایات افراد خارجی از دوران رضاخان فراوان است؛ روایاتی در موضوعات مختلف از وضعیت معیشت و اقتصاد گرفته تا اوضاع برخورداری‌های عمومی از قبیل زیرساخت‌ها و اوضاع بهداشت و مواردی از این دست تا مسائل مربوط به آزادی و دیگر محورهای سیاسی اجتماعی اقتصادی نظامی که حاکی از دوران خفقان و تاریک رژیم پهلوی است که رضاخان برای این ملت مظلوم به ارمغان آورد. اگر نسل جوان از تاریخ خود و اتفاقاتی که بر جامعه او گذشته است بی‌خبر باشد ناخواسته به مهره‌ای تبدیل می‌شود که در جهت تأمین منافع اجانب ایفای نقش می‌کند و عاقبتی جز گرفتاری و دچار شن به مصائب همان دوران سیاه گذشته را در پی ندارد؛ چقدر این جمله دقیق و پرمعناست: «ملتی که تاریخ نداند، محکوم به تکرار است».

کد خبر 6086340 فاطمه میرزا جعفری

دیگر خبرها

  • رکورد لیگ برتر شکست: بیشترین گل زده تاریخ
  • آزار زنان در مراسم ترحیم؛ متهم به مادرمرده هم رحم نکرد | مرد موطلایی از طعمه‌ها فیلم سیاه می‌گرفت
  • ملاقات بهترین‌های تاریخ در مهرآباد!
  • هزار و ۶۱ کیلوگرم موادغذایی فاسد و غیربهداشتی در بوکان امحاء شد
  • امحاء بیش از یک تن مواد غذایی فاسد و غیربهداشتی در بوکان
  • «رضاخان را بهتر بشناسیم»
  • بهترین نوع زیتون از نظر طب سنتی | طبع زیتون گرم است یا سرد ؟ ؛ هر آنچه درباره زیتون باید بدانید
  • معدوم سازی حدود ۲ تن مواد غذایی تاریخ گذشته و غیر قابل مصرف در ارومیه
  • «پاندای کونگ‌فوکار ۴»؛ همچنان سرگرم‌کننده
  • معدوم سازی بیش از یک تن مواد غذایی فاسد و غیربهداشتی دربوکان