موج وارونه| حضور «شاه ماهی سرخ» در انتخابات ایران!/ چگونه سامانه ذهنی مخاطب را به هم بریزیم؟
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۷۰۲۲۵
خبرگزاری فارس-گروه رسانه: میزگرد «موج وارونه» با موضوع «رد صلاحیت یا عدم احراز صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری» با مشارکت خبرگزاری فارس و رادیو گفت و گو برگزار شد. در این میزگرد دکتر سید مرتضی موسویان مدیرعامل محترم انجمن سواد رسانه ایران و دکتر محمودرضا کبیری کارشناس محترم رسانه و تحلیلگر حوزه مسائل اجتماعی حضور داشتند که متن آن در ادامه می آید:
** آقای دکتر موسویان، به تازگی داریم عبور میکنیم از ماجرای رد صلاحیت یا تایید صلاحیت نامزدهای محترمی که قصد داشتند در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موسویان: ابتدا اجازه میخواهم که نکتهای را خدمت شنوندگان عزیز عرض کنم و آن این است که با توجه به مطالعاتی که داشتم، میتوانم بگویم که سادهترین کشور برای این که شخصی خودش را در معرض انتخاب برای دومین جایگاه بالای نظام قرار دهد، جمهوری اسلامی ایران است. تقریبا هیچ جا به این راحتی نمیشود آمد و ثبت نام کرد. اما از این موضوع که بگذریم، که حالا به هر حال جای بحث دارد که هر کشوری برای خودش یک قوانینی دارد که این قوانین اجازه نمیدهد که افرادی که غیر سیاسی هستند اصلا وارد این مقوله بشوند. از این مطلب که بگذریم، بحث مربوط به وظیفهی شورای نگهبان مطرح است و آن بررسی صلاحیت است که همان گونه که خود شورای نگهبان توسط سخنگویش اعلام کرده است، شورای نگهبان وظیفهی بررسی احراز صلاحیت را دارد، نه رد صلاحیت. احراز صلاحیت به معنای این است که با توجه به آن چه که قانون مشخص کردهاست و تعریفی که وجود دارد و قاطبهی حقوقدانانی که در شورای نگهبان این فهم و ادراک را دارند که تفسیر کنند آن چه که قانون نوشتهاست یک فرد را، گذشتهاش را، حالش را، عملکردش را با آن چه که قانون تعیین کردهاست، اینها تطبیق میدهند و اگر شخصی به هر حال در لیست تاییدی قرار نمیگیرد به معنای رد صلاحیت نیست، بلکه به معنای این است که او احراز صلاحیت نشده است. یعنی صلاحیت در جایگاههای تعریف شده را نتوانسته احراز کند. بنابر این، این افراد ممکن است که در دورههای بعد با توجه به سمتهایی که دارند، با توجه به این که منشا اثر میشوند در خیلی از مواردی که قانون تعیین کردهاست، دوباره بتوانند کاندید شوند و بتوانند احراز صلاحیت شوند.
** بله درست است. آقای دکتر کبیری نظر شما را هم دربارهی این موضوع بدانیم.
کبیری: خواهش میکنم. آقای دکتر موسویان صحبت را به گونهای شروع کردند که بار خیلی سنگینی را از دوش ما برداشتند و آن هم این است که ، واقعیت هم این است که نوع ورود کاندیداها به انتخابات، مخصوصاً انتخابات ریاست جمهوری در ایران، بسیار ساده و سبک است. ما یک اصل ۱۱۵ قانون اساسی داریم و یک مادهی ۲۸ را داریم که به هر حال یک شرایط خیلی کلی را برای افرادی که مایل هستند کاندیدا شوند فراهم کردهاست. خوب در این جا وظیفهی شورای نگهبان کاملاً مشخص است. میگوید من نمیگویم که اینها رد شدهاند یا اتفاق دیگری افتاد؛ من میگویم عدم احراز برای اینها میگذارم. عدم احراز به معنای این است که در واقع آن قانون گذار و افرادی که به نوعی برای این فضا دارند کار عملیاتی انجام میدهند به این نتیجه نرسیدهاند که رفتار و آن حوزهها استراتژیکی کاندیدای مورد نظر، آیا در چارچوب قانون اساسی است یا نه. این خیلی متفاوت است با این که ما بگوییم که مثلا یک نفر را گفتهاند که نه در این چارچوب کارش را انجام نمیدهد. آن بحث عدم احراز صلاحیت در بحث شورای نگهبان دقیقا به این موضوع میپردازد.
** درست است. ولی در رسانهها ما با کلیدواژهی رد صلاحیت مواجه هستیم. حالا چه رسانههای مکتوب، چه رسانههای داخلی، چه رسانههای خارجی. درست است یا غلط آقای دکتربه نظر شما؟
کبیری: ببینید خدمت شما عرض کنم، ما اساسا سه کلمه بیشتر نداریم، یا تایید صلاحیت میشوند، یا عدم احراز میکنند یا رد صلاحیت میشوند. آن موردی که در رسانه میبینیم که به نوعی شانتاژ خبری میشود و ما حالا در حوزهی رسانه یک مقدار پا را فراتر گذاشتهایم و میگوییم متاسفانه برخیها به شارلاتانیزم رسانهای رسیدهاند این است که بحث عدم احراز را با عدم صلاحیت با هم دیگر التقاط میکنند و به مخاطب خودشان ارائه میدهند و این دقیقا آن نکتهی بسیار کلیدی است که در واقع میبینیم دستگاه قانونگذار در کشور را با چالش خیلی جدی روبرو میکنند.
** درست است. انگار که در واقع کسی که حالا عدم احراز صلاحیت میشود در این موضوع، بعضیها مثلاً تصورشان این است که این بنده خدا باید از کل زندگی و از کل مقامات و مسئولیتهای کشور بیرون برود.
کبیری: خیر، واقعا یک همچین حالتی را ندارد. شرایط عدم احراز با شرایط رد صلاحیت کاملا متفاوت است. متاسفانه آن قسمتی است که ، البته آقای دکتر من عذرخواهی میکنم خدمت شما اما واقعیت امر این است که ما در حوزهی سواد رسانهای یک مقدار خیلی جوان و نوپا هستیم، و مردم برای این که بخواهند با این موضوعات ارتباط معنایی و فکری پیدا کنند شدیداً به مشکل برمیخورند. بحث عدم احراز و یا عدم صلاحیت کاندیداها هم دقیقا یکی از آن نکاتی است که ما در جامعه و در این روزها شدیداً با آن درگیر هستیم و میبینیم که مردم و مخاطبینی که به نوعی دل در گرو انتخابات دارند با این مسئله روبرو هستند که تفاوت بین عدم احراز و عدم صلاحیت را نمیتوانند از هم تشخیص دهند.
** درست است. آقای دکتر، نکتهای که آقای دکتر کبیری فرمودند محل خوبی است برای ورود به این حوزه که خب نقش سواد رسانه چیست؟ بالاخره شما استاد مبرز و خوشنام و استاد همهی ما هستید در حوزهی سواد رسانه، و از این منظر بخواهم که نقطه نظر شما را بدانم.
موسویان: بحث سواد رسانه و ارتقای آن از پایهایترین مواردی است که سالهاست کشورهای توسعه یافته دارند به آن میپردازند. این موضوعی است که حتی از پیش از دبستان شروع کردند. امروز چون به هر حال تعیین کنندهترین بخش زندگی افراد با رسانه میگذرد و رسانه نقش بسیار عمدهای در همهی زمینههای زندگی بشر دارد داشتن سواد رسانه به این معنی است که فرد را ارتقا میدهد به جایگاهی که بتواند نقد کند. شما در نظر بگیرید که وقتی یک نقاد، یک نقد کنندهی فیلم یک فیلمی را میبیند، وقتی شروع میکند به صحبت کردن میبینید از زوایایی به فیلم نگاه کردهاست که شما به آن از این زاویه نگاه نکردید. میبینید که موزیک را و موسیقی را به شکلی مورد بررسی قرارداده است که نتهایش نوشته نشدهاست ولی اثرش وجود دارد. آنچه که به هر حال اجازه میدهد یک کشور در ریل توسعه قرار بگیرد، این است که جامعهی نخبه و Elite بیشتر از ده درصد جمعیتش بشود. وقتی که ما صحبت از جوامع توسعه یافته میکنیم، این جوامع معمولا دارای تعداد نخبگانی بیش از ده درصد جمعیتشان هستند. واقعیتش این است که یک کشور را نخبگان هستند که جلو میبرند و آن کشور را از مرزهای دانش میگذرانند.
** پیشران جامعه هستند.
موسویان: دقیقا. وقتی ما صحبت از مثلا هند میکنیم، به عنوان یک کشوری که در امر نرمافزار به هر حال جز کشورهای برتر محسوب میشود، و این را مقایسه میکنیم با وضعیت روزمرهی مردم عادی، به هر حال شاید این موضوع برایمان ثقیل باشد که چرا هند با این اختلاف طبقاتی که در آن وجود دارد، با این همه مردم فقیری که دارد، چرا در زمینهی نرمافزار حرفی برای گفتن دارد و جزو کشورهایی است با رنکینگ اول یا دوم. دوم به صورت صریح و روشن. این به خاطر آن جامعهی Elite و جامعهی خبرهای است که در این زمینه به هر حال دارد. وقتی کشور خودمان را هم در زمینههای مختلف میگوییم ما وارد باشگاه فضایی شدیم، ما در مورد کشورهایی که در زمینهی بیولوژی کار میکنند به هر حال چندمین کشور شدیم، این مرهون آن جامعهی نخبه یا جامعهی Elite است. وقتی از سواد صحبت میکنیم، منظورمان این است که این جامعهی Elite توانستهاند به طبقهی پنجم از تعریف سواد در زمینهی خودشان برسند. این طبقهی پنجم به این معنا است که اینها نه تنها نظریهها و پارادایم نهایی موجود را نقد میکنند بلکه نظریه و پارادایم جدید خلق میکنند؛ و این نظریه و پارادایم جدید وقتی خلق میشود و زندگیاش را شروع میکند دیگران باید بیایند خودشان را با این پارادایم وفق بدهند. همان گونه که در خیلی از موارد ما باید با دیگر پارادایمها خودمان را تطبیق بدهیم. هزارهی سوم، هزارهی خلق پارادایمها توسط کشورهای مختلف از جمله کشورهای در حال توسعه است. یعنی کشورهای در حال توسعه هم در هزارهی سوم این امکان را پیدا کردند که در زمینههای مختلف پارادایم خلق کنند و وقتی این پارادایم خلق میشود و قدرت زیست پیدا میکنند دیگران مجبوراند که خودشان را با این پارادایم تطبیق بدهند. وقتی مقام عظمی ولایت پیشبینی میکنند که در پنجاه سال آینده دیگران باید بیایند زبان فارسی را یاد بگیرند، منظور این است که دیگران باید برای تطبیق پارادایمهای ساخته شده توسط ما، زبان ما را یاد بگیرند و از طریق یادگیری این زبان بتوانند تطبیقپذیری بیشتر را برای خودشان حاصل کنند. این نکته، نکتهی اساسی است. بنابر این سواد رسانه به معنای عاماش در حقیقت سوادی است که فرد میتواند در هزارهی سوم که تعریف رسانه از تعاریف سنتی خودش گذر کردهاست و به این جا رسیده است که حتی هر فردی یک رسانه است، و دیگر نمیتوانیم بگوییم که رسانه مجموعهای از فرستنده و گیرنده و بستر بیان است و همهی این 3 عامل در یک جا تجمع کردهاست، پس بنابر این وقتی تبلور سواد را از آن یاد میکنیم در یک فرد، در هر زمینهای منظورمان این است که این فرد به جایی رسیدهاست که پارادایمهای جاری را نقد میکند، آنها را کنار میگذارد و پارادایم جدیدی خلق میکند.
** یک گفتمان تازهای میسازد.
موسویان: دقیقا.
فیروزفر: یک نکتهای میخواستم بپرسم. آقای دکتر در صحبتهایتان اشاره فرمودید که جامعه را آن گروه Elite پیش میبرند. میخواستم ببینم که در بحث سواد رسانهای هم واقعا این اتفاق میافتد؟ یعنی الان در جامعهی گروه Elite ما خودشان به سواد رسانهای تسلط دارند که بخواهند در این زمینه پیشرو باشند یا خیر؟
موسویان: من به هر حال صریحی دارم و بایستی با کمال تاسف جواب شما را با پاسخ منفی همراه کنم. به این معنا که انتظار داریم که بهترینهای ما، رشتههایی مثل ارتباطات را انتخاب کنند و باسوادترینهایمان وارد عرصهی رسانه بشوند. من نکتهای را که تجربهی خودم است خدمتتان میگویم. من زمانی که رییس دانشکدهی صدا و سیما بودم، آقای گریس را دعوت کردهبودیم از هیئت مدیرهی بی بی سی که از بازنشستگان آن جا بود، در صحبت خصوصی به ایشان گفتم که من واقعا از خبرنگارها و ژورنالیستهای اروپایی ابتداعا یک زمینهی بسیار بدی در خاطرم بود ولی وقتی مراجعه کردم به یک نشستی که در هاید پارک لندن اینها سالانه دارند، و دیدم که بیست و چهار ساعت چگونه یک فردی که دو دقیقه بیشتر فرصت ندارد یک موضوع بسیار پیچیده را در موردش صحبت میکند، از نظر خودم برگشتم و دیدم که اینها چقدر با سواد هستند و چقدر مطالعه دارند. و آن چیزی که ما در رسانهها میبینیم ناشی از ساختار سیستمی حاکم بر آن رسانههای است که چیزی به جز این خروجی را از آنها نمیخواهد. به هر حال اینها کسانی هستند که تاریخ را قشنگ میدانند، سیاست را قشنگ میدانند و میبینید وقتی با یک موضوع برخورد میکنند خودشان جریانساز میشوند، و خودشان به هر حال میآیند و یک خطی را مطرح میکنند و وادار میکنند که کسی که در مصاحبه با آنها قرارگرفته و نشسته است در آن خط صحبت کنند. ما سه رقم مصاحبه داریم؛ مصاحبهی بدون ساختار، نیمه ساختار، و ساختارمند. میبینیم که چگونه خبرنگاران از قبل ساختارهایی ایجاد میکنند، برخلاف آنچه که امروز در ایران متداول است که سوالها را میگیرند، تغییر میدهند، بعد میگویند بپرسید و دوباره همان جوابهایی که مشخص است ارائه میکنند. نه این گونه نیست. در جریان مصاحبه چنان فرد را در چارچوبهای ساخته شده توسط خودشان قرار میدهند که آن راه و گریزی جز راستگویی ندارد و اگر اشتباهی وجود دارد، راهی جز اعتراف ندارد. این نکتهای است که باید در رسانههای خودمان ببینیم و باید بهتر ازاینها را به هر حال در جایگاههای دانشجویی در رشتههای مربوط ما ملاقات کنیم و متاسفانه این گونه نیست. در کشورهای دیگر بهترین افراد میروند جامعه شناسی میخوانند، اقتصاد میخوانند، روانشناسی میخوانند، ارتباطات میخوانند، اما این جا نه، همه به دنبال پزشکی و مهندسی هستند. البته واقعا من خودم هم رشتهی به اصطلاح لیسانس و فوق لیسانسم الکترونیک و کامپیوتر است ولی بیشتر این فعالیت و بیشترین مطالعهای که داشتم در زمینهی ارتباطات بودهاست و به هر حال این نکته، نکتهی اساسی است.
** آقای دکتر من موقعی که میخواستم از رشته ریاضی تغییر رشته بدهم در دبیرستان و بیایم انسانی، باور کنید هنوز با این که الان مقطع دکتری تحصیل میکنم هنوز گاهی اوقات کنایههایی آدم میشنود که شما اگر درسخوان بودید میرفتید ریاضی میخوانید حالا که آمدهاید علوم انسانی میخوانید پس معلوم است که از این جهت میلنگیدید. واقعیت تلخی است واقعا این نکتهای که شما فرمایش کردید. آقای دکتر کبیری شما هم نقطه نظرتان را در مورد موضوع جدیای که آقای موسویان فرمایش کردند، دوست داریم بشنویم.
کبیری: خدمتتان عرض کنم که از آن جایی که من به نوعی دارم با این بچههای هشتادی و دههی نودی و اواخر دههی هفتادی به هر حال با هم دیگر سر و کله میزنیم، من همیشه به آنها میگویم سختترین علم دنیا و مشکلترین علم دنیا بحث رسانه است و سواد رسانهای است. کسی که میآید و میخواهد در حوزهی رسانه کار کند باید فلسفه را بشناسد، تاریخ را باید بشناسد، جامعه شناسی را به صورت کامل باید بشناسد و در نهایت مفاهیم عملیاتی علوم سیاسی را باید بداند. بدون برو برگرد. اگر اینها را نداشته باشد نمیتواند در حوزهی سواد رسانهای و رسانه قدم بزند. در یک ماه گذشته من خدمتتان عرض کنم که صحبتهایی که در فضای مجازی رد و بدل میشود، بعضا دو ساعت، سه ساعت، چهار ساعت، شش ساعت رد و بدل میشود، ما به خوبی میتوانیم ببینیم سطح سواد رسانهای افرادی که داخل کشورمان هستند کجاست و افرادی که خارج از کشور است کجاست. من با برخی از عزیزانی که در این فضای به نوعی رومهایی که تشکیل شد و صحبت میکردند من با آنها گفتمان میکردم و میگفتم فلانی، چرا فلان موضوع را، شما استاندار بودید در این کشور یا مثلا شما موقعیت خاصی را در کشور داشتید و شما این نوع صحبت کردنتان چگونه بود به راحتی میگفت که شخص سوال کننده جوری مرا گوشهی رینگ آورده بود که من از لحاظ ذهنی به هم ریخته بودم. یعنی نمیتوانست که از لحاظ ذهنی خودش را آن قدر کنترل کند که بخواهد صحبتی را که انجام میدهد را صحبتی باشد که فردا به نوعی، فردای روزگارش بتواند آن را توجیح کند. میخواهم خدمتتان عرض کنم یقین دارم که الان، در دنیای الان، در فضایی که زندگی میکنیم سواد رسانهای در کشور ما فوق العاده نوپا است، یک نهاد فوق العاده نوپا است. آقای دکتر شما کاملا درست فرمودید. متاسفانه پیشتازان ما در این عرصه هم افرادی هستند که نیاز به این دارند که شدیدا قدرتمندتر حرکت کنند. من یک موردی را خدمتتان عرض کنم شما فرمودید دانشجوی دکتری هستید، من برای فوق دکتری خودم به دو کشور سفر کردم برای این که فوق دکتری را بتوانم آن جا در حوزهی رسانه بخوانم. شاید برایتان جالب باشد بدانید که سوالاتی که از من میکردند به هیچ عنوان در چارچوب رسانه نبود. سوالاتی که از من داشتند سوالات فلسفی بود. تاریخی بود، سوالات جامعهشناسی، نه کشور خودمان. میگفتند مثلا ما وقتی در مورد ایران صحبت میکنیم در مورد فلات ایران با شما صحبت میکنیم، یعنی چی؟ یعنی عراق را در برمیگرفت. یعنی چی؟ یعنی پاکستان را، افغانستان را در برمیگرفت، یعنی چی؟ یعنی به من میگفت تو وقتی جامعه شناسی تاکستان را نمیدانی چگونه میخواهی بیآیی این جا صحبت کنی؟ تو وقتی نمیدانی که مثلا آذربایجان چه وضعیتی دارد، نه آذربایجان ما نه، آن آذربایجان.
** کشور آذربایجان.
کبیری: بله. میگفت وقتی شما این را نمیدانی، وقتی در مورد بحرین و قطر و عمان، جامعه شناسی اینها را نمیدانی، وقتی مفاهیم سیاسی که آن جا مصطلح است را نمیشناسی، مثلا چگونه میخواهی بیآیی در مورد حوزهی رسانه صحبت کنی؟ میخواهم خدمتتان عرض کنم...
** تازه اینها را همه را گفتید که برسد به رسانه.
کبیری: اصلا میگفت اینها الفبای رسانه است. آقای دکتر، اساتید آن جا به من میگفتند این الفبای رسانه است، شما اینها را یاد بگیرید بعدا بیایید صحبت کنید. الفبایی که به من میگفتند چه بود؟ میگفتند یعنی شما مثلا ۱۴-۱۵ کشور دور و بر ما باید به صورت کامل باید فلسفهاش را، تاریخش را، جامعه شناسیاش را و مفاهیم سیاسیاش را یاد بگیرید و بلد باشید. این که در ایران شما در چه چارچوبی هستی اصلا برای آنها ملاک نیست. و میگفت که زمانی که توانستی اینها را یاد بگیری، بیا در مورد رسانه با هم بنشینیم صحبت کنیم. رسانه فوق العاده پیچیده است. در این فضایی که ما داریم قدم میزنیم، ببینید به راحتی صدای من را میشنوید؟
** بله.
کبیری: نه این یک تکنیک رسانهای بود من به شما گفتم. به همین سادگی. به این میگویند شاه ماهی سرخ. این یک تکنیک به اسم تکنیک شاه ماهی رسانهی سرخ است. یک کلمه من به شما گفتم شما یک دفعه به خودتان آمدید گفتید بله بله...
** حواست جمع است.
کبیری: حواسم هست. ببینید به همین سادگی ذهن شما را من میتوانم به هم بریزم. وقتی که ما در مورد رسانه صحبت میکنیم باید بتوانیم یک عملیات روانی را در حوزهی ذهن، انگاره سازی ذهنی باید بتوانیم در دادهی فناوری و زیست فناوری که داریم در آن زندگی میکنیم، باید بتوانیم پیاده کنیم. و ما باید در مورد این موضوعی که الان داریم با شما صحبت میکنیم.
** درست است. چقدر حیف است که ما داریم این گفتگو را در حال و احوالی میکنیم که گاهی اوقات از برخی نخبگان سیاسی چیزهایی در حوزهی رسانه میشنویم که سره و ناسرا را به هم مخلوط میکنند و ارائه میکنند به مردمی که حالا یک قدری هم سرگشته میشوند دیگر، یعنی در این فضا سرگشتگی پیش میآید وقتی که تو نمیدانی دارند راست میگویند، نمیدانی که چقدر دقیق است کلامشان، و گاهی هم ورود به همان عملیات روانی که آقای دکتر کبیر شما فرمایش کردید. آقای دکتر موسویان من میخواهم از شما بپرسم که حالا ما مردم چه کنیم ، که بتوانیم این فضا را درست فهم کنیم بالاخره انتخابات نزدیک است، ما هم یک قدری عملیاتیتر صحبت کنیم، اجراییتر صحبت کنیم. چه کنیم که بهتر بتوانیم بفهیم این برنامهای که فلان نماینده و فلان نامزد دارد صحبتش را میکند، چه قدر واقعی است، چه قدر عملیاتی و اجرایی است، و چه قدر قابلیت اجرا را دارد.
موسویان: یک نکته بسیار بسیار اساسی را میخواهم مطرح کنم و میخواهم شنوندگان عزیز خوب به این نکته توجه داشته باشند. ببینید نکتهای که میخواهم بگویم زیاد پیچیده نیست. اگر ما به بیانات مقام معظم رهبری توجه کنیم، از ابتدایی که ایشان صحبت از تهاجم فرهنگی کردند، بعد ناتوی فرهنگی را گفتند و بعد جنگ فرهنگی را مطرح کردند و الان جنگ شناختی را رویش انگشت گذاشتهاند و همواره این موضوع را در جلسات مختلف به مسئولین بلند پایه گوشزد کردند که آقا حواستان هست که به کجا میرویم؟ آیا حواستان است که تمدن دارد پوست اندازی میکند؟ آیا حواستان است که ما یک تحول تمدنی را به اصطلاح تجربه میکنیم؟ ایشان خودشان مثال میزنند مثل این که ما مثلا از انقلاب صنعتی داریم عبور میکنیم به انقلاب اطلاعاتی، و از انقلاب اطلاعاتی الان به یک جامعهی تمدنی جدید میرسیم.
** نگاه کاملاً فرامرزی است. اصلا فرض نمیشود.
موسویان: دقیقا، دقیقا. نکتهی اساسی این است که ببینید چه کسانی چه میزان به این موارد اساسی توجه کردند. یعنی وقتی ایشان انگشت میگذارند میگویند اگر من رهبر نبودم قطعا هدایت فضای مجازی کشور را به عهده میگرفتم. منظور من این است که کشورهای دیگر نقشهی راه حکمرانی را برای انقلاب تمدنی ریختهاند و ما متاسفانه در چارچوب عملیاتی کردن چشمانداز ۱۴-۰۴ هم به هر حال دچار معضل هستیم.
کبیری: آقای دکتر، من در کلامتان عذر خواهی میکنم از خدمتتان. جنگ شناختی یک مثال خیلی ساده دارد. جنگ شناختی یعنی این که بدانیم در حال حاضر که من و شما با هم گفتگو میکنیم، بیش از ۴۵۰۰ شبکهی رادیویی، تلویزیونی و فضای مجازی همزمان برای ما پمپاژ اخبار منفی میکند، همزمان. ما مگر چند رسانه در کشورمان داریم، و از این چند رسانه که در کشورمان داریم مگر چقدر آدم داریم که بخواهد در این جبهه بایستد و بخواهد بگوید که جنگ شناختی ما، ما این سمت موضوع ایستادهایم و ۴۵۰۰ توپخانه به صورت همزمان، ۲۴ ساعته و لحظهای بر ما میزنند. در کمترین پیک ساعت ما، هزاران پیام برای ما مخابره میشود.
کبیری: جنگ شناختی چنین جنگ وحشتناکی است. به نظر شما اصلا امکان دارد که بتوانیم وارد فضایی بشویم که تا این اندازه غبارآلود است.
موسویان: ما چارهای جز این نداریم. اصلا نمیتوانیم وارد نشویم. یعنی نکته این جا است که ما راه به عقب برایمان وجود ندارد، به هر حال با هر وضعیتی که داریم باید روبرو بشویم و چارهای جز روبرو شدن نداریم. نکتهای که هست این است که، ببینید سال 93 در شورای عالی فضای مجازی مصوب میشود که تمام زیرساختهایی که میخواهند در کشور ما کار کنند باید این جا ایجنت داشته باشند، باشد این جا نماینده داشته باشند و ما بتوانیم با نمایندهشان صحبت کنیم.
** همان گونه که در تمام دنیا همین گونه است.
کبیری: در تمام دنیا همین اتفاق میافتد.
موسویان:نظارت ICD موظف میشود که بنویسد این آییننامه را. آییننامه نوشته میشود ولی اجرا نمیشود. اما در کشور ترکیه، ۴۸ ساعت از فرمان رئیس جمهور نمیگذرد که فیسبوک مجبور میشود آن جا ایجنت تاسیس کند.
** بله همین چند روز قبل دفتر زدند.
موسویان: این نکته، نکتهی اساسی است. من منظورم این است که وقتی ما گوش نمیدهیم، هزینه میکنیم، فرصتها را از دست میدهیم، به عقب برمیگردیم برای این که گوش نمیدهیم. سیاستهای کلان در کشور توسط مجمع تشخیص از سمت مقام معظم رهبری در زمینهی فضای مجازی ابلاغ شدهاست ولی هیچ کدام عملیاتی نمیشود. بحث شفافسازی مصوبهی مجلس دارد. سالها است که ما باید این را در سازمانهایمان اجرا کنیم ولی کسی اجرا نمیکند. اینها نکاتی است که به هر حال آن ریل توسعه و ریل رفتن با چراغ مه شکن در فضای مه آلودی که شما گفتید آماده میکند. یعنی این که اگر ما این موارد را به خاطر منافع گروهی، به خاطر منافع سیاسی، به خاطر منافع کذا و کذا، به هر حال وقتی که من این جا صریح میگویم که دبیر شورای عالی فضای مجازی ابتداعا در چند سال گذشته تلگرام را جاسوس مینامد ولی هیچ کس جرات این که مدیریت کند، من نمیگویم فیلتر کنند، اصلا فیلترینگ را از ابتدا من مطرح نمیکنم، من میگویم باید مدیریت کنند.
** همان گونه که ترکیه فیسبوک را مدیریت کرد.
موسویان: همان گونه که مدیریت میکند. یعنی باید اگر کسی در این جا فعالیت میکند به حکمرانی این جا این قدر وقت بگذارد که برایش این اعتبار را قائل باشد که بتواند با او صحبت کند نه این که مقام بلند پایهی ما برود ترکیه با یک کسی که مثلا کذا و کذا است ملاقات کند. آخه این یعنی چه؟ ببینید بحث من این جا است که...
** آخه آقای دکتر این نکتهها چیزهایی است که در تمام دنیا هم مرسوم است، یعنی چیزی نیست که ما بگوییم فقط جمهوری اسلامی ایران گفته است که ...
کبیری: دقیقا میخواستم همین موضوع را عرض کنم. آقای دکتر مگر همین چند روز قبل نبود که در آمریکا ۴۰ مورد از قضات مطرح کردند که عنوان کردند بحث اینستای زیر ۱۲ سال را مطرح کردند. مگر در فرانسه، مگر در آلمان مگر اینها اتفاق نمیافتد.
** اصلا فیسبوک این کار را کرد. گفت که من اینستاگرام زیر 12 سال را میخواهم آغاز کنم. رسماً فیسبوک اعلام کرد.
کبیری: دقیقا همین است.
موسویان: ببینید بحث مربوط به اخلاق در اینترنت، محورش کشورهای غربی هستند که هر بار یک سال برگزار میکنند. و حقوق کودکان در اینترنت باز مواردی است که ما هر سال در موردش نشست داریم و این موارد، مواردی نیست که آنها بگذرند و قوانینی که دارند منع میکند از این که فردی که زیر ۱۸ سال است وارد فضاهایی بشود که برای او ممنوع شدهاست. ببینید ما عملاً آن چه که باید و به صلاحمان است را به دلایل مختلف از جمله نفع کوتاه مدت جناحی برای مثلا جذب رای بیشتر، چون امروز در جایگاهی هستیم که به هر حال باید این نکته را بگوییم و از خدا میخواهم که به زبان من مواردی را جاری کند که به نفع کشور و مردم باشد. امروز اگر کسی آمد گفت من در فضای مجازی چنین میکنم، چنان میکنم بدانید که این فرد، فردی است که منطقی و تخصصی و فنی صحبت نمیکند. فضای مجازی در تمامی کشورها تحت عنوان فضای حاکم و پارادایم حاکم بیشترین درجه اهمیت را دارد. یعنی نقشهی راه کشورها را توجه کنید، آنها از همین حالات تمام قوانینشان را تغییر میدهند با توجه به این پارادایم. وقتی من صحبت میکنم میگویم که این که مثلا ما یک کمیسیون فضای مجازی حتی در مجلس داشته باشیم، این افاقه نمیکند. این اصلا درست نیست. چرا که تمام کمیسیونهای مجلس، اینها باید در پارادایم جدید به هر حال کار کنند. و باید آنچه که مربوط به گذشته است کنار بگذارند. بنابر این توجه به حکمرانی فضای مجازی با توجه به منظومهی فکری مقام معظم رهبری و اندیشههای اسلامی در انقلاب اسلامی بایستی تغییر داشته باشد.
** همهی ما را گول زدند.
کبیری: میخواستم به شما بگویم به همین سادگی میشود این کار را کرد. به همین سادگی من میتوانم این کار را انجام دهم.
** آقای دکتر، جسارتا راست و حسینی این است من اصلا کاری به چپ و راست و بالا و پایین ندارم؛ ما دیدهایم که در ادوار پیشین انتخابات ریاست جمهوری و گاهی اوقات شورای شهر و مجلس شورای اسلامی مثلا کسانی با ادعاهای عجیب توانستهاند اقبال عمومی به دست بیاورند، یعنی مثلا ما وقتی الان حرف میزنیم دربارهی این که یک روزی، یک آقایی آمد این جا و گفت، در انتخابات گفت، که من اگر فلانی بیاید میخواهد بین کلاسهای دانشگاهی را ، بین دختر و پسر دیوار بکشد یا در پیادهروها دیوار بکشد. ما الان دربارهی این موضوع صحبت میکنیم، تعجب انگیز است و کمی هم شاید مضحک باشد، ولی راستش این است که ما دیدیم در لایهای از اجتماع ما، تاثیرگذار واقع شد. حالا نکتهای که خانم فیروزفر فرمودند، محل بحث میشود که چه اتفاقاتی میافتد، این شگردها کجاست، چه پروسهای پیش میآید؟مخصوصا این که حالا اشاره کردید، آن دوره این تکنیکها بود؛ الان ما با چه چیزهایی مواجه هستیم؟ باید حواسمان را به چه مواردی جمع کنیم؟ الان دیگر چند روز مانده تا انتخابات.
کبیری: خواهش میکنم. خدمتتان عرض کنم که اجازه میدهید من در حد ۲-۳ دقیقه در ارتباط با روانشناسی و رفتارشناسی سیاسی انتخاباتی برایتان صحبت کنم. در حد ۲-۳ دقیقه، خیلی نه. من در ادامهی آقای دکتر عرض میکنم، وقتی که آن حکمرانی را ما نداشته باشیم به یک آنارشیسم میرسیم، بدون برو برگرد. در یک فضای آنارشیسمی وارد میشویم که لمپنی است، پوپولیسم، بدون برو برگرد من اینها را خدمتتان عرض میکنم. آن آنارشیسم فضایمان میشود لمپنیزم، رادیکالیز، دکماتیسم و پوپولیسم، این چهارتا.
** یک ذره من میخواهم معانی فارسی را هم بفرمایید چون ممکن است که کسانی کامل متوجه نشوند.
کبیری: آنارشیسم بیسامانی است که وجود دارد، قانون گریزی است که وجود دارد. ببینید اصلا این فضایی که به وجود میآید در حوزهی تکنیکهای رسانهای و عملیات روانی که الان انجام میشود و متاسفانه ما داریم میبینیم که شدیدا اینها دارد پیاده میشود و مردم چون وارد فضای واقعی فضای رسانهای نشدند با اینها نمیتوانند ارتباط برقرار کنند. ببینید فقط کافی است شما یک خبر جعلی را با یک ظاهر منطقی به مردم ارائه بدهید. مردم قبولش میکنند. تا وقتی هم که بخواهند به این نتیجه برسند که فضای مجازی که الان خبر جعلی دارد به آن داده میشود فقط یک ظاهر مردم فریب دارد، کار از کار گذشت است. چون ما در رسانه در مورد لحظهها صحبت میکنیم.
** او دیگر اثرش را گرفته است. حالا تو بیا آن را مدیریت کن.
کبیری: گرفته، تمام شده، و رفته است. در این دورهی انتخابات آن چیزی که ما به این نتیجه رسیدیم، ۶ تکنیک رسانهای است که قرار است پیاده شود و الان هم پیاده میشود. یکی از تکنیک شاه ماهی سرخ بود که خدمتتان عرض کردم، یک دفعه من یک صحبتی را عرض کردم خدمت شما، شما یک دفعه به خودتان آمدید و دیدید که در تلهی من گرفتار شدهاید، تلهای که من برای شما دقیقا چیده بودم در یک برنامه، خیلی واضح که شما یک دفعه به خودتان آمدید و دیدید همچین اتفاقی افتاده است.
** یعنی در فضای انتخابات چه شکلی میشود؟
کبیری: صدای من را نمیشنوید.
** ما میشنویم.
کبیری: همین، همین یک کلمه است. صدای من میآید یا نه؟ این همان شاه ماهی سرخ است که دارد شما را به سمت خودش برمیگرداند. دارد کل فضا را برای خودش تطهیر میکند. اتفاقی که دارد میافتد یک همچین چیزی است.
** پس سامان ذهنی مخاطب را به هم میریزد.
آقای کبیری: دقیقا. ببینید میآید از پله دوم شروع میکند با شما صحبت کردن. تکنیک شاه ماهی سرخ از پلهی اول با شما صحبت نمیکند، از پلهی دوم میآید صحبت میکند. پلهی اول را برای شما کاملا به نوعی ایزوله میکند که شما اصلا نبینید، اصلا نشناسید که یک همچین چیزی وجود دارد. بحث بعدی، بحث تکنیک درهی عمیق است که ما در این دورهی انتخابات داریم میبینیم به سختی دارد اتفاق میافتد. شما در فضای مجازی نگاه کنید. ببینید اغلب کلیپهایی که بیرون میآید، اغلب اخباری که بیرون میآید، به صورت خیلی بعضا میشود گفت ناجوانمردانه یک نفر را تخریب میکند. این تخریب را اصطلاحا میگویند تکنیک درهی عمیقی که وجود دارد. بحث بعدی که وجود دارد موضوع تکنیک شکستن آراء است. ببخشید چون شما فرمودید ده دقیقه بیشتر وقت ندارید، من دارم خیلی تند تند اینها را عرض میکنم. تکنیک شکستن آراء تکنیکی است که با توجه، ببینید شکستن آراء با تکنیک دشمن فرضی در واقع در یک چارچوب قرار میگیرد. این دو وقتی در کنار همدیگر قرار میگیرند یک دو قطبی در انتخابات به وجود میآورد، میگوید من این سمت میز هستم تو آن سمت میز هستی؛ حالا بیا بنشین در مورد این موضوع با هم دیگر صحبت کنیم و به یک چارچوب برسیم. آخری هم بحث تکنیک سایه است که شدیدا مطرح است. در تکنیک سایه فردی که کمترین میزان آراء را دارد، انقدر میرود با جریانات سیاسی که در واقع به نوعی میخواهد پشت سرشان قرار بگیرد، با آنها ارتباط برقرار میکند تا آن فضای سیاسی و آن گفتمان سیاسی را پشت سر خود قرار دهد. من سعی کردم خیلی کوتاه 6 مورد از تکنیکهای رسانهای که در این دوره از انتخابات قرار است از آن استفاده شود و دارد استفاده میشود را برای شما و شنوندگان عزیز عرض کنم.
** خیلی متشکرم. لطف کردین.
موسویان: من خدمتتان بگویم که این جمع بندی مواردی است که بیشتر در داخل میگذرد اما سوال سرکار خانم چیز دیگری بود و آن، این بود که به هر حال چه جریاناتی دارد علیه این انتخابات شکل میگیرد. هدف اصلی کاهش مشارکت است و مشارکت به هر شکلی بایستی نشان بدهد که مردم، نظام را قبول دارند و با انتخاب اصلحشان میتوانند جریان کار را افزایش بدهند و هدایت کنند. منظورم این است که ببینید آنچه که تمام توان منافقین در آلماتی به هر حال به کار گرفته شده است، در امارات و عربستان، در جایگاههایی که از قبل آماده شده است. در فضای مجازی دارد کار میشود، تماما به خاطر این است که و با این هدف است که مشارکت را کاهش بدهند. و به هر تقدیر یک صحبت خوبی در نشست دیگری در رادیو گفتگو مطرح بود و آن این بود که اگر که به عملکرد امریکا در عراق و در افغانستان نگاه کنید، میبینیم که هیچ قدمی برای رفاه مردم برداشته نشده است با این که به هر حال به ظاهر اینها تمامی امور را در دست دارند در افغانستان و در عراق. نفع خودشان را فقط دارند در آن جا میبینند و این موضوع، موضوع اساسی برای ما است.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: فضای مجازی ترکیه فضا مقام معظم رهبری موسویان کبیری موج وارونه حوزه ی رسانه پارادایم جدید فضای مجازی همین سادگی سواد رسانه ای احراز صلاحیت ریاست جمهوری شورای نگهبان ی فضای مجازی همان گونه شاه ماهی سرخ صحبت می کنیم نکته ی اساسی جامعه شناسی پارادایم ها جنگ شناختی ی انتخابات نکته ای زمینه ی رد صلاحیت آقای دکتر عدم احراز صحبت کنیم شما صحبت رسانه ها ما صحبت نظر شما هزاره ی جامعه ی یک دفعه شما یک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۷۰۲۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مقابله پدافند هوایی سوریه با اهداف متخاصم در حومه دمشق
رسانهها از فعال شدن سامانههای پدافندی ارتش سوریه در اطراف دمشق خبر میدهند.
به گزارش ایسنا، رسانهها روز پنجشنبه خبر دادهاند سامانههای پدافند هوایی ارتش سوریه در حال مقابله با اهداف متخاصم در آسمان حومه دمشق است.
خبرگزاری اسپوتنیک روز پنجشنبه خبر داده دفاع هوایی ارتش سوریه در حال دفع حملات رژیم صهیونیستی به حومه دمشق است.
صابرین نیوز نیز خبر داده رژیم صهیونیستی حوومه شهرک البحدلیه در حومه دمشق را هدف قرار داده است.
جزئیات بیشتری از این حادثه منتشر نشده است.
انتهای پیام