خالق ملودی آشنای «انتخابات» چه کسی است؟
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۷۰۵۵۵
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار میدهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید
نوستالژیکترین تیتراژهای رمضانی + تصاویرآنچه در این روزها بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، بازخوانی از ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره سازی کند. خاطره سازی که پس از واکاوی و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را ببریم به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود.
«خاطرهبازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در پانزدهمین گام از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی تیتراژ فیلم سینمایی «ترن» ساخته امیر قویدل و آهنگسازی مجید انتظامی رفتیم که گرچه آهنگسازش آن را در چارچوب یک موسیقی تیتراژ طراحی و اجرا نکرده، اما به طرز شگفتآوری تم اصلی آن طی سالهای اخیر تبدیل به مهمترین و ماندگارترین موسیقی تیتراژ برنامههای مهم انتخاباتی رسانه ملی شده که گویی برنامههای تلویزیونی این حوزه بدون رخ نمایی این ملودی معنایی ندارد؛ ملودی آشنایی که طبیعتاً همین امروز و همزمان با برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز سهمی از آنتن تلویزیون خواهد داشت.
کما اینکه تولیدات و آثار دیگری هم به صورت اختصاصی در حوزههای مختلف انتخابات تهیه و تولید شده، اما هیچکدام از این آثار نتوانسته به اندازه این ملودی روی مخاطبان اثرگذار باشد. این موسیقی چندی پیش هم در قالب یک آلبوم مستقل به صورت بینالمللی عرضه شد.
داستان فیلم سینمایی «ترن» که روایت آن برگرفته از فیلم «قطار افسار گسیخته» به کارگردانی آن دری کونچالوفسکی الهام گرفته شده، در اواخر پائیز و اوایل زمستان ۱۳۵۷ میگذرد که در اوج اعتصابات عمومی، یک قطار محموله سوختی متعلق به ارتش که قرار است در انبار اصفهان تخلیه شود توسط اعتصابیون شرکت نفت و راه آهن دولتی با پیروی از فرمان امام مبنی بر تأمین سوخت داخلی کشور ناگهان تغییر مسیر داده و عازم منطقهای دیگر که اهالی آن به سوخت نیاز دارند میشود. حکومت نظامی با توجه به موقعیت و شکستهای پی در پی و همچنین پرداخت وجوه سهمیه سوختی و اخذ حوالهها مدعی است که این قطار به سرقت رفته و جهت جلوگیری از حرکت آن به اقدامات شدید و نهایتاً به انهدام قطار دست میزنند.
فیلم «ترن» به کارگردانی امیر قویدل از آن دسته آثار سینمایی تولید سال ۱۳۶۶ است که حال و هوایش رنگ و بوی دهه شصت را میدهد، چیزی همانند اغلب فیلمهای سینمایی آن دوران که با صدای ماندگار دوبلورهای درجه یک کشورمان آنچنان در ذهن و قلبمان حک شده که اگر فقط چند لحظه روی این آثار متمرکز شویم، تمام روایتهای داستانی اثر به همراه بازیگران و رنگ بندیها و خلاصه همه جزییات کار مقابل چشمانمان قرار میگیرد و میتوانیم آن را برای یکی دیگر به صورت کامل تعریف کنیم.
اصلاً مگر میشود بازی بزرگانی، چون فرامرز قریبیان با دوبله منوچهر اسماعیلی، خسرو شکیبایی با دوبله خسرو خسروشاهی، عنایت بخشی با دوبله ایرج ناظریان، حسین ملکی، آرش تاج تهرانی، سروش خلیلی، کیومرث ملک مطیعی، کنعان کیانی و دیگر هنرمندانش را از یاد برد؟ مگر میشود در آن روزگاری که کشور درگیر هزار و یک مشکل و جنگ بود ماندگاری چنین آثاری را به فراموشی سپرد؟ مگر میشود آن موسیقی شاهکار که اگر یک موزیسین خارجی روی آن کار کرده بود، تا همین امروز حلوا حلوایش میکردیم را فراموش کرد؟
قطعاً آنهایی که سالهای کودکی و نوجوانی شان در دهه شصت سپری کردهاند، خوب میفهمند که پاسخ به این پرسشها در ۹۹ درصد آن خیر است. چون اینها فراموش شدنی نیستند. وقتی در همین چند سال که احوالات رسانه با دهههای شصت و هفتاد تلویزیون در آستانه انتخابات بسیار متفاوتتر شده، این موسیقی فیلم سینمایی «ترن» ساخته مجید انتظامی است که یک کارکرد تیتراژ گونه پیدا میکند و میشود گل سرسبد موسیقی تیتراژ تمام برنامههای انتخاباتی صدا و سیما که هر موسیقی جدیدی هم ما به ازایش تولید کنیم، حداقل تا امروز حس و حال این ملودی را پیدا نمیکند. گو اینکه مجید انتظامی در آن روزگار با نبوغ ذاتی خود فکر این روزها را کرده بود که یک موسیقی چگونه میتواند تبدیل به یکی از نمادهای هنری ایجاد هیجان در آستانه انتخابات میان مردم شود.
مجید انتظامی به گفته بسیاری از دستاندرکاران حوزه موسیقی و سینما در کارنامهی هنری خود آثار فاخر، پرشنونده و ماندگاری را دارد، اما موسیقی متن فیلم ترن که در همان دوران توانست لوح زرین بهترین موسیقی متن فیلم ششمین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کند، به اعتقاد خیلیها به تنهایی برای ماندگاری او در هنر آهنگسازی بس بود، کما اینکه همین ملودی به قدری در ماندگاری به توفیقات مستمر پیدا کرد که شاعران و خوانندگان هم روی آن شعر نوشتند و کارهایی را خواندند.
چون قصد و انگیزه نگارنده در این گزارش تمرکز روی این نکات حقوقی، اما لازم و ضروری نیست، خیلی سریع از آن عبور میکنیم، ولی طور حتم اگر ماجراهای پیچیده مربوط به رعایت حقوق مادی و معنوی خالق اثر به صورت کامل و دقیق اجرا میشد، هم اکنون باید مجید انتظامی را یا باید در راهروهای دادگاهها و مراجع قضایی برای احقاق حقوق خود جستجو کرد و یا در بهترین شکل ممکن او را در شرایطی میدیدیم که به واسطه آثار و ملودیهای فوق ماندگاری که در حوزههای مختلف تولید کرده از درآمد هنگفتی به جهت استفاده افراد و مجموعهها به واسطه آثارش برخوردار بوده باشد. موضوعی که قطعاً میتواند در فرصت رسانهای دیگر مورد توجه قرار گیرد که آیا رسانه ملی و سایر مجموعه این آثار را برای استفادههای رسانهای نظیر انتخابات از آهنگساز خریداری کردهاند یا خیر؟ آیا آهنگساز و صاحب اثر از چنین فرآیندی که برای آثارش پدید آمده رضایت کامل دارد یا نه؟
مجید انتظامی که طی گزارشهای پیشین بارها و بارها درباره نقطه نظراتش پیرامون موسیقی فیلم مطالب متعددی را منتشر کردهایم، درباره شیوه نوشتن موسیقی متن فیلمها گفته است: مشخص است که در فیلم، ما با یک کار نمایشی روبهرو هستیم و بدیهی است که موسیقی چنین کاری بهعنوان یک عامل مؤثر باید همسوی با این کار نمایشی حرکت کند. شناخت فیلم و آشنایی با قواعد نمایشی هر فیلم، سازندهی موسیقی را بر آن میدارد که نسبت به ترکیب کلی فیلم دیدی صحیح داشته و موسیقی را متناسب با آن بسازد. انگیزه، کشمکشها، اوج و فرود، هدف و بالاخره نتیجهگیری، عناصری هستند که موسیقی فیلم باید آنها را همراهی کند و البته این امر به ساختار کلی فیلم وابسته است که موسیقی در کجا و چگونه به بیان حالت کلی تصویر بپردازد که هرچه بیشتر در درک تصویر و به تبع آن در مخاطب، تأثیر بگذارد. این یک تعریف کلی در مورد موسیقی فیلم بود. البته موسیقی فیلم میتواند خودش را در ابعاد دیگری هم نشان بدهد و آن، موقعی است که موسیقی در بطن قرار میگیرد و فراتر از تصویر میرود و معنای خاصی پیدا میکند و با زیبایی بهطور نمادین، به تعریف و توضیح اتفاقی که در تصویر روی نمیدهد میپردازد و چیزی را بیان میکند که تصویر بیان نمیکند و گاه حتی موسیقی فیلم و تصویر، در تضاد قرار میگیرند تا مفهوم جدیدی زاده شود.
این آهنگساز شناخته شده سینمای ایران در همین گفتگو بود که اذعان کرد: نوشتن موسیقی فیلم بسیار مشکلتر از موسیقی معمولی است. شما در موسیقی معمولی، حالات و معناهای درونی خود را مینویسید و تمی را که دوست دارید کار میکنید و آن را با بافتهای دراماتیک که خودتان میدانید جلو میآورید تا زمانش به اندازه کافی برسد؛ اما در سینما، شما گاه با فیلمها و تمهایی کار میکنید که از آنها بدتان میآید و بهاجبار، چون این تم مکمل آن فیلم است، روی آن کار میکنید. […]آهنگسازی فیلم، مثل جراحی است. باید بیماری و ضعف را تشخیص بدهید. آهنگساز فیلم هم تا وقتی فیلم را ندیده برای خودش چیزی نمیبافد، آن فیلم را میبیند و تحت تأثیر فیلم یک ملودی میسازد و روی آن کار میکند. درنتیجه هنر این است که شما از یک تصویر، تفسیر موسیقایی بکنید. نمیشود گفت موسیقی فیلم هنر نیست، چون شما تحت تأثیر فیلم چیزی ساختهاید.
به هر ترتیب موسیقی متن فیلم سینمایی «ترن» مرحوم امیر قویدل و آهنگسازی مجید انتظامی فارغ از تمام ویژگیهای محتوایی که برای مخاطبان آن سالهای سینمای ایران با اتکا به کارگردانی، تجربه عوامل فنی و گروه بازیگرانش داشت، همچنان در ردیف ممتازترین و بهترین آثار سینمایی مرتبط با فیلمهای انقلابی است که تاکنون به نمایش درآمده که توانسته به عنوان یک «یادگاری» موسیقایی - سینمایی این چنین به «ماندگاری» برسد.
یک سینمای ناب دهه شصتی با آن امکانات کم که به واسطه موسیقی حیرت انگیز و ماندگار مجید انتظامی توانست شمایلی از خود را به مخاطبان ارائه دهد که در کمتر اثر سینمایی شاهد آن بوده و یا اگر هم در نزدیکی چنین شرایطی قرار گرفته در قالب یک موسیقی تاریخ مصرف دار بعد از مدتی به طور کامل به فراموشی سپرده شدهاند. کما اینکه استفاده مستمر از این موسیقی با وجود آثار جدید تولید شده در رسانه ملی به بهانه انتخابات گواه مهمی بر ادعایی است که مجید انتظامی عنصر جدایی ناپذیرش بوده است.
منبع: مهر
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: تیتراژ انتخابات 1400 تیتراژ تلویزیونی موسیقی متن فیلم موسیقی تیتراژ مجید انتظامی فیلم سینمایی موسیقی فیلم برنامه ها فیلم ها روی آن روز ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۷۰۵۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آژانس دوستی و تماشای یک تیتراژ واقعی
کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در صد و سیزدهمین شماره از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی سریال تلویزیونی «آژانس دوستی» رفتیم که در سال ۱۳۷۸ به کارگردانی تعدادی از هنرمندان صاحب نام عرصه تلویزیون از شبکه یک سیما پیش روی مخاطبان قرار گرفت و تبدیل به یکی از پرمخاطبترین مجموعههای داستانی سیما در دهه هفتاد شد. مجموعهای که حضور ستارههای بازیگری تئاتر، تلویزیون و سینما در آنکه اکنون تعداد زیادی از آنها در بین ما نیستند، موجب شد تا به عنوان یکی از خاطره سازترین سریالهای تلویزیون هم لقب بگیرد و همچنان هم به ماندگاری خود ادامه دهد.
سریال تلویزیونی «آژانس دوستی» محصول سال ۱۳۷۸ شبکه یک سیما به تهیه کنندگی فتح الله جعفری جوزانی، نویسندگی حمید جبلی، عبدالله اسفندیاری و فتح الله جعفری جوزانی است که در آن سالها توسط احمد رمضان زاده، محرم زینال زاده، حمیدرضا صلاحمند، مجید جعفری شیرازی، فرامرز قریبیان، کاوه دژاکام و اکبر منصور فلاح در قالب قسمتهای جداگانه کارگردانی شد. مجموعهای که به گفته دست اندرکارانش فقط ۱۰۰ میلیون تومان هزینه داشت که متاسفانه گویا مشکلات مالی مانع ساخت فصل سوم آن شد. مجموعهای که قطعاً یکی از پربینندهترین و متفاوتترین سریالهای آن سالهای تلویزیون محسوب میشد و دربرگیرنده جذابیتهایی بود که در روزگار فقدان اپلیکیشنهای اینترنتی حمل و نقل شهری خاطرات ماندگاری را برای مردمان آن سالها ساخت.
طبیعتاً یکی از نکات درخشان و قابل اتکایی که فارغ از ارایه داستانکهای به روز و برآمده از زندگی مردم کوچه و خیابان که توسط گروه نویسندگان برای این مجموعه در نظر گرفته شده بود، حضور تعدادی از بهترینهای بازیگری تئاتر و سینما و تلویزیون در سریال بود که ارزش آن را ۲ چندان کرد و موجب شد تا خط داستانی مورد نظر گروه نویسندگان به دلیل بازی ساده، روان و باورپذیر بازیگران از هنرمندان پیشکسوت گرفته تا جوانانی که در آن روزها گمنام بودند، بیشتر در ذهن دیداری مخاطب رسوخ کند و سریال «آژانس دوستی» را تبدیل به یکی از بهترینهای آن روزگار سازد. روزگاری که همه ما تا این حد درگیر زندگی در فضای مجازی و حاشیههایش نبودیم و میتوانستیم با تمام سختی و مشکلاتی که در محیط پیرامونی مان وجود داشت زیست راحت تری داشته و بیشتر یکدیگر را دوست داشته باشیم.
زیستی که به واسطه ساخت چنین سریالهایی که عمدتاً به صورت هفتگی پیش روی بینندگان قرار میگرفت دربرگیرنده جذابیتهای زیادی بود و با شنیدن موسیقی و تماشای قصههایی از زندگی مردم در قاب تلویزیون بهترین خاطرهها را برای ما ثبت میکرد و موجب میشد حتی کوچکترین مولفههای چنین آثار تصویری را به خاطر بسپاریم و در این روزها به بهانهای یادآوری شان کنیم. شرایطی که طبیعتاً موسیقی نیز در آن نقش مهمی داشت.
و چه قدر حیف که اکنون بسیاری از هنرمندان بازیگر این سریال سال هاست در خاک آرمیدهاند و نبودشان فقدانی برای بازیگری در ایران محسوب میشود. فقدانی به عظمت آنچه آنها روی صحنههای تئاتر و قابهای سینمایی و تلویزیونی پیش روی مخاطبانشان قرار دادند و ما فقط میتوانیم در نبودنشان و اعتبار درخشانی که داشتند با بهانههای رسانهای این چنین که موسیقی کلید واژه اصلی آن محسوب میشود، یاد آدمهای رفته را گرامی بداریم و با هنرمندی شان خاطره بازی کنیم.
مرحوم فردوس کاویانی در نقش فردوس تهرانی راننده آژانس و راوی، مرحوم اسماعیل داورفر در نقش آقای رئوفی مدیر آژانس، مرحوم حسین پناهی در نقش هوشنگ رئوفی راننده آژانس، پژمان بازغی در نقش جواد راننده آژانس، حمید لولایی در نقش کامیاب راننده آژانس، اصغر همت در نقش احمد گودرزی راننده آژانس، سحر جعفری جوزانی در نقش صدیقه همسر جواد، فتح الله جعفری جوزانی در نقش مهندس ولی دوست هوشنگ، زویا امامی در نقش خانم تهرانی همسر فردوس تهرانی و ماهپاره چگینی در نقش بی بی مادر فردوس تهرانی بازیگران اصلی سریال «آژانس دوستی» را تشکیل میدادند.
این در حالی است که در قسمتهای مختلف هم به تناسب داستانی که پیش روی مخاطبان قرار میگرفت بازیگران مهمان هم به این جمع اضافه میشدند که از آن جمله میتوان به علی نصیریان، میرصلاح حسینی، نیکو خردمند، جعفر بزرگی، آرزو افشار، مرجان محتشم، عباس حقیقی، رضا شفیعی جم، آهو خردمند، سیما تیرانداز، رضا بنفشه خواه، الهام پاوه نژاد، سپیده گلچین، ولی الله شیراندامی، ژاله صامتی، آتش تقی پور، پروین دخت یزدانیان، اصغر بیچاره، داریوش اسدزاده، کامران فیوضات، یوسف تیموری، حمیرا ریاضی، مهرانه مهین ترابی، سعدی افشار، مریم بوبانی، عباس محبوب، نیلوفر دوستی، محرم بسیم، توران قادری، علی اوسیوند، فلامک جنیدی، زهره فکورصبور، پروین میکده، احمدرضا اسعدی، امیر غفارمنش، کامبیز دیرباز، ایرج سنجری، هاشم روحانی، رضا محمدزاده، سید ابراهیم عمادی، شراره رخام، ایرج خدری، اکبر منصور فلاح، شهرام زرگر و … اشاره کرد.
قصه این سریال هم حول محور یک تاکسی سرویس به نام «آژانس دوستی» بود که اتفاقات اصلی داستان در آنجا رخ میداد. آقای رئوفی بزرگ صاحب جواز این آژانس بود و هر روز با رانندههای مختلفی که بهنوعی هرکدام قهرمان یک قسمت از سریال بودند، داستان را جلو میبرد. تهرانی، کامیاب، هوشنگ و جواد هم شخصیتهای اصلی و رانندههای این آژانس بودند و داستانهایی که آنها در مواجهه با مسافران خود داشتند، درونمایه اصلی هر قسمت این مجموعه را تشکیل میداد.
اما طبیعتاً یکی از جلوههای جذاب و خاطره انگیزی که موجب بیشتر دیده شدن، سریال «آژانس دوستی» شد موسیقی تیتراژ و تیتراژ آن بود؛ آن هنگام که قبل از آغاز سریال، تصویری باز از فضای شهر پیش روی مخاطب نمایش داده میشد و بیننده از پس زنگهای پی در پی تلفنهای آن دوران که همراه با موسیقی و تصویر نمایش داده میشد مرتب شنونده این صدا بود: «الو … آژانس دوستی، الو... آژانس دوستی، الو... آژانس دوستی» و این عبارت چند بار با همراهی تصاویری از تهران و خیابانهای شلوغش همراه با یک ملودی که درونمایهای ایرانی دارد به مخاطب ارایه میشد. تا در ادامه رزوشن آژانس پاسخ میداد: «آژانس دوستی بفرمایید»؛ دقیقاً در همین جا به واسطه طراحی انجام گرفته، تصاویر تک تک بازیگران اصلی سریال روی صفحه با اسامی آنها نمایان میشد و ماجرای یک تیتراژ تلویزیونی را برای مخاطب متفاوت و شیرینتر جلوه میکرد.
آنجا که آقای رئوفی میگوید: «بنی آدم اعضای یکدیگرند» تا شیرین گوییهایی منحصر به فرد و استثنایی هوشنگ با بازی حسین پناهی، از جایی که پژمان بازغی جوان مشغول تست خوانندگی است و موارد دیگری که از قسمتهای سریال استخراج شده و در نهایت به معرفی تصویری عوامل فنی و کارگردان میانجامد همه و همه دربرگیرنده یک طراحی خلاقانه و متفاوت به نسبت سریالهای تلویزیونی آن دوران بود و حتی میتواند موسیقی تیتراژ سریال «آژانس دوستی» را تبدیل به یکی از متفاوتترین ملودیهای مرتبط با موسیقی تیتراژهای دهه هفتاد کند.
به نظر میآید یکی از مولفههای مهمی که توانسته در مسیر محتوای ارایه شده سریال به مذاق گوش شنیداری مخاطب خوش بیاید، موسیقی تیتراژ است. موسیقی که با قدم زدن در حال و هوای موسیقی ایرانی که کاملاً منطبق با جریان اصلی داستان است، توانست در ایرانیزه شدن سریال کمک موثری داشته باشد. مولفهای که در آن سالها بیشتر مورد توجه آهنگسازان و هنرمندان فعال در عرصه آهنگسازی سریال و فیلم بود و تبدیل به جریانی شده بود که میتوانست نقش غیرقابل انکاری در توسعه مفاهیم سریالها و مجموعههای تلویزیونی ایفا کند. آن چنان که قبل از هنرمندانی، چون افشین کنعانیان آهنگساز سریال و هم نسلانش در سریالها و مجموعههای تلویزیونی دیگر به واسطه حضور آهنگسازان توانمندی، چون فرهاد فخرالدینی، فریدون شهبازیان، مجید انتظامی، بابک بیات و برخی دیگر تجربه شده و پاسخ مثبتی هم از مخاطب دریافت کرده بود.
آنچه دست اندرکاران سریال تلویزیونی «آژانس دوستی» از موسیقی متن و تیتراژ به مخاطبان ارایه دادند، دستپختی مناسب و موثر در بضاعت اندک آن سالهای عرصه تولید سریالهای تلویزیونی بود که عواملش نسبت به این دوران و در روزگار پلتفرمها و دیگر بسترهای رسانهای، اسیر پول و ثروت نبودند و میتوانستند خالصانهتر، دغدغه مندانهتر و متمرکزتر آثارشان را در خدمت محتوای قصه قرار دهند. مسیری که اگرچه فقط به فصل اول و دوم سریال محدود شد، اما ماجرا را به شکلی هدایت کرد که اکنون میتوان از پس پخش چندین و چند باره سریال که نزدیک به بیست و چهار سال از ساخت آن میگذرد، موسیقی تیتراژ آن را به عنوان یکی از ماندگارترینها و خاطره انگیزترین تیتراژها معرفی و با آن خاطره بازی کرد.
منبع: مهر
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی