Web Analytics Made Easy - Statcounter

همزمان با ایام دهه کرامت رضوی ویژه‌برنامه «توحیدخانه» با موضوع «جلوه‌های تمدنی در فرهنگ و سیره رضوی» از شبکه ۴ سیما پخش می‌شود.

در نخستین قسمت از این مجموعه که به همت بنیاد پژوهش‌های اسلامی تهیه شده است، موضوع «امام رضا(ع) و گفتمان سیاست و قدرت در شیعه» توسط حجت الاسلام دکتر سیدعباس نبوی، رئیس مؤسسه تمدن و توسعه اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سیدعباس نبوی در ابتدای این بحث، دهه کرامت را دهه تکریم اهل بیت(ع) توسط ملت و جغرافیای ایران دانست و سپس به نگاه‌های متفاوت درزمینه ماجرای پذیرش ولایتعهدی مأمون اشاره کرد و گفت: یک پاسخ قدیمی و تاریخی به این مسئله وجود دارد که بسیاری از مورخان و متکلمان برای اینکه درگیر جزئیات این موضوع نشوند به این حد بسنده کرده‌اند و گفته‌اند  امام معصوم(ع) خودش مصلحت خود را می‌داند. این نگاه تأکید دارد که ما بیش از این نمی‌توانیم در این مسئله کنکاش کنیم.

رئیس مؤسسه تمدن و توسعه اسلامی با نسبت دادن این روند به فقه عادی و رایج گفت: در فقه جاری و رایج افراد صرفاً می‌خواهند سؤالات جاری خودشان را مطرح کنند و پاسخ‌های فوری بگیرند. بخش اعظم فقه ما همین طور شکل گرفته است. بنابراین دست ما از مسئله فقه سیاسی و فقه اجتماعی خالی مانده است. در بحث از فقه سیاسی یا اجتماعی، نه تنها نحوه دلالت و استدلال ما قوی‌تر از فقه رایج مرسوم است بلکه بسیار جامع‌نگرتر و گسترده‌تر است. وی در ادامه به آیه ۱۴۴ سوره آل‌عمران اشاره کرد و گفت: در این آیات به مفهوم ارتداد و بازگشت اشاره شده است. این تعبیر در روایات ما زیاد آمده که مردم پس از پیامبر مرتد شدند که مشخص است ارتداد به آن معنای اصطلاحی که مردم از دین برگردند نبوده است بنابراین باید ابعاد معنایی آن مشخص شود. برای درک این موضوع بد نیست به ماجرای ابتدای بعثت برگردیم، آنجا که کفار به پیامبر(ص) از طریق ابوطالب پیشنهاد می‌دادند مصالحه‌های تک‌بعدی را بپذیرد. یعنی چه؟ یعنی یک‌بار گفتند محمد صرفاً سرور معنوی ما باشد که با جواب منفی حضرت مواجه شدند. یک‌بار گفتند محمد بیاید و صرفاً سلطان باشد که اینجا نیز با جواب منفی معروف یک دست ماه و یک دست خورشید روبه‌رو شدند.

ارتداد، گرایش یکسویه به معنویت یا سیاست

نبوی با بیان اینکه هدایت و معنویت و سیاست و قدرت دو رکن هستند، گفت: اگر این دو رکن با هم جمع شوند دیگر جایی برای دعاوی کاذب نمی‌ماند. بنابراین ارتداد در اینجا به معنای چنین بازگشتی است. بازگشتی که تکسویه می‌شوید و می‌پذیرید در بعد حقانیت و معنویت خود را طوری با اتقا و تقیه حفظ کنید اما به بعد و عرصه جامعه و سیاست کاری نداشته باشید. عکس این قضیه نیز در امامیه اتفاق افتاد یعنی جریانی از مجموعه فرزندان جناب زید بن علی آمدند و مبحث قدرت را گرفتند ولی آن‌طور که باید نتوانستند ادامه دهند.

رئیس مؤسسه تمدن و توسعه اسلامی دوران امیرالمؤمنین(ع) را دوران بازگشت توأمان معنویت و قدرت خواند و ادامه داد: فرض بنی‌عباس این بود که اهل بیت(ع) را به همان افق معنویت راندیم ولی دیدیم از شدت اضطراب، آن وضعیت را برای امام کاظم(ع) به‌وجود آوردند. این‌ها همه به خاطر همان دعوای دو رکن اصلی سیاست و قدرت و معنویت و حقانیت بود.

پرچمی که امام رضا(ع) در ایران استوار کرد

نبوی اضافه کرد: بنیانی که حضرت رضا(ع) جایش را محکم کرد این بود که اهل بیت پایشان را از این دو رکن بیرون نخواهند گذاشت و پرچم آن را در ایران استوار کرد. انگار حضرت می‌خواست بگوید: ‌ای اهل حجاز و عراق نخواستید و نگذاشتید و نمی‌خواهید، من پرچم را به جای دیگری خواهم برد. بنابراین همه این‌ها با همدیگر جمع شد. ازاین رو در بحث سیاست و قدرت زمانی که به تمدن و گفتمان رضوی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم احیای همگام حقیقت شریعت و معنویت به همراه قدرت حق و حضور اجتماعی و سیاسی آن کاملاً اتفاق افتاد.به همین دلیل است که نمی‌توانید از حدیث سلسله الذهب روایت یک ولایت خام و پاستوریزه داشته باشید و بگویید ما صرفاً محب حضرت هستیم و این کافی است. اکنون نیز که جمهوری اسلامی را تأسیس کرده‌ایم با همه ابتلائات و آزمایش‌هایی که در دل آن است، باید حواسمان به زنده نگه داشتن این پرسش در عرصه قدرت و سیاست در گفتمان رضوی باشد که آیا اکنون می‌خواهیم مرتد شویم و روند یکسویه‌ای را نسبت به هدایت و معنویت یا قدرت و سیاست پیش بگیریم یا خیر؟

هشدارهای روایت‌ها به علما و عوام

وی با بیان اینکه باید مواظب باشیم در عین توجه به رکن معنویت و حقانیت که مقتضای رشد فطرت ایمان است، موازنه آن با قدرت و سیاست حفظ شود، اظهار کرد: بحث بر سر این است که باید این موازنه را حفظ کنیم و قدرت و سیاست و آنچه زبان اجتماع است از دستمان در نرود. مردم انتقاد می‌کنند بخشی از مسائلتان به سمتی رفته است که توازن را از دست داده‌اید. یعنی وقتی می‌خواهید مناسباتی که در بخش قدرت و سیاست دارید را تعریف کنید با آن شاخصه‌هایی که در مبانی دینی و در جنبه‌های اخلاقی و فقهی دارید با هم نمی‌خوانند و توازن ندارد. این خیلی‌ها را می‌گزد و ناراحت می‌کند و خیلی از اوقات زمینه‌ای را به‌وجود می‌آورد که ارتداد اتفاق بیفتد. می‌گویند اگر این‌طوری است پس ما قدرت را نمی‌خواهیم. حالا که قدرت را نخواستید آن را به چه کسی بدهیــــــــم؟ اصطلاحی در علوم سیاسی هست که می‌گوید پیشران حیات اجتماعی، قــــــدرت است و هر جایی که قدرت نباشد قدرت دیگری جای آن را پر می‌کند. یعنی اگر کدخدای صالحی نداشته باشید حتماً کدخدای ظالمی دارید. این اتفاق به صورت معکوس اتفاق خواهد افتاد.

وی افزود: ما در روایات در این زمینه خیلی بحث داریم که تأکید می‌کنند نخست بالذات شاید رابطه‌ای در این توازن پیدا نکنید ولی شاخص‌های آن در آنچه پیامبر بنیان گذاشته است وجود دارد.

مثلاً روایاتی که حضرت عسکری(ع) در باب بحث تقلید مطرح کرده‌اند: «اما من کان فقها...» حضرت پیش از این عبارت، در عبارتی طولانی می‌فرماید بین عوام ما و عوام یهود یک فرق است. راوی پرسید: چطور است که خداوند این طور در قرآن کریم علمای یهود را مورد شماتت قرار می‌دهد و این‌قدر تکریم نسبت به علمای اسلامی شده است. حضرت می‌فرماید: بین علمای ما و علمای یهود تفاوت بسیار بزرگی است و بین عوام ما و عوام یهود نیز این تفاوت وجود دارد. تفاوت همین است که وقتی احوال و علمای یهود داخل در دنیا شدند، آنچه در بهره دنیا به دستشان آمد برایشان محور شد و عوام یهود نیز تأیید کردند و به ذیل این‌ها چسبیدند. اگر الان دستورالعمل‌هایی که اخبار و بزرگان خاخام‌های یهودی ۲ هزار سال پیش در دوره‌های مختلف برای امت و ملت یهود صادر کرده‌اند را ببینید می‌فهمید چه فجایعی در آن وجود دارد. حضرت عسکری(ع) می‌فرماید: اما عوام ما حواسشان باشد اگر علمای ما به دنیا چسبیدند و وارد عرصه سیاست و قدرت شدند و سیاست و قدرت برایشان اصل شد، مردم از آن‌ها تبری بجویند. مردم حواسشان باشد ما هر دو رکن را می‌خواهیم ولی حواستان باشد در این موازنه برای هر کسی این قدرت اصل شد، او دارد از مسیر و مبنای رضوی خارج می‌شود.

رفت و برگشت مدام در موازنه سیاست و معنویت

نبوی در پایان با بیان اینکه این منازعه اکنون نیز وجود دارد، گفت: این موازنه به صورت دائم در حال رفت و برگشت. به تعبیری دعوای دیپلماسی و میدان یک دعوای دائمی است.

 وقتی وارد میدان می‌شویم می‌خواهیم قدرت امت اسلامی را محکم نشان دهیم و دستاوردهای آن را برای پیشرفت و رشد اخلاق و حیات طیبه مردم استفاده کنیم. این موازنه مدام در حال رفت و برگشت است. در بخش ایمان و معنویت نیرو و انسان تربیت می‌کند و در بخش میدان جلو می‌برد و دوباره برمی‌گردد و از دستاورد آن کمک می‌گیرد تا بقیه مسیر رشد و تعالی را تقویت کند. این توازن به صورت دائم است و به همین دلیل در روایات نیز همواره به آن اشاره می‌شود. اگر در این بین عطش کاذبی به‌وجود بیاید مسیر را منحرف می‌کند. همین دعواها سر میدان و دیپلماسی از همین جنس بود که می‌تواند به غلتیدن یکسویه ما به یک طرف و در نهایت به ارتداد ما منجر شود. در واقع بزرگ‌ترین دستاورد دهه کرامت برای ما این است که امام رضا امضا کرده این قضیه برنمی‌گردد و این ارتداد ان شاءالله رخ نخواهد داد.

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: کرامت رضوی امام رضا ع گفتمان سیاست قدرت و سیاست سیاست و قدرت دو رکن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۸۰۸۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برای آگاهی‌بخشی و انعکاس خواست مردم

  شعر یا داستانی که همراه توده مردم است، آینه دغدغه آنان بوده؛ گاه منتقد حکومت وخواستار اصلاح یا دگرگونی آن است ادبیات سیاسی ــ اجتماعی نام می‌گیرد.پیشینه ادبیات اجتماعی را می‌توان لابه‌لای ابیات شاعران کهن پارسی‌گوی یافت. حبسیه‌های دوره خراسانی در شعر ناصرخسرو قبادیانی نمونه مشهور این گونه است. در سبک عراقی هم حافظ، سعدی، نظامی و مولانا ابیات اجتماعی ــ انتقادی زیادی دارند. به‌عنوان نمونه حافظ، با رندی و زیرکی و با زبان طنز و کنایه به هرآنچه در جامعه بوی زهد و ریا می‌داده معترض بوده است اما این ابیات در میان اشعار غنایی یا حتی تعلیمی تنها رعدی گذرا بودند تا پیش از دوره مشروطه. در دوره مشروطه گمان ادیبان این بود که زمان سرودن از خال و خط معشوق گذشته و شعر را به میان مردم آوردند. از آن روز ادبیات در خدمت انقلاب قرار گرفت. بنابراین امثال فرخی‌یزدی، میرزاده عشقی و ابوالقاسم لاهوتی ادبیات را به وسیله‌ای برای انعکاس خواست مردم کوچه و بازار تبدیل کردند.ادبیات اجتماعی ــ سیاسی مردم را به مبارزه دعوت می‌کند، وسیله‌ای برای آگاهی‌بخشی است و درصدد رساندن پیام جامعه یا گروهی به عموم است. ادبیات اجتماعی گاه افق امیدواری را به دید مردم می‌کشد و گاه از زشتی‌های جامعه می‌گوید. استعاره و نماد در این گونه کاربرد دارد و برخی نمادها پرچم این اشعار و داستان‌ها هستند. کبوتر، اهریمن، خورشید، صبح، ظلمت و... .
ادبیات اجتماعی و سیاسی در شکل مژده‌دهنده و هشداردهنده، درروزهای منتهی به انقلاب اسلامی سال۵۷شکلی واضح‌تر به خود گرفت. شاعرانی چون قیصر امین‌پور، سلمان هراتی، هوشنگ ابتهاج، شفیعی‌کدکنی و شهریار، در اشعار خود هم از بی‌عدالتی اجتماعی، فقر، فساد و ستم حاکمان می‌سرودند وهم مژده رهایی از بند را می‌دادند. تشویق به همدلی و حضور که از عناصر ادبیات انقلاب بود دردوره دفاع‌مقدس درادبیات پایداری باتغییراتی ادامه یافت.باگذشت مدت کمی از جنگ تحمیلی، شاعران که به‌خوبی می‌دانستند برای دمیدن روح حماسه و قهرمانی، سلاح کلمه چه اندازه بران و قوی است، با اشعار خود به رزمندگان روحیه می‌دادند و مردم عادی را به مشارکت دعوت می‌کردند.داستان اما کمی دیرترمتولدشدو برای ورود جدی به این حوزه هنوز به زمان نیاز داشت.داستان‌هایی که اوایل دوران دفاع‌مقدس خلق شدقهرمان‌محوربودندوبه صورت پررنگ‌تری روحیه حماسی راتقویت می‌کردند.
شاید اولین داستان دفاع‌مقدس «در انتظار شهادت» به قلم مهدی مشایخی باشد که درسال۱۳۶۰نوشته شد. اما تا روزگاری که این گونه در داستان‌ جدی گرفته شود راه درازی در پیش بود. این‌گونه بود که تازه در تیرماه سال۱۳۶۷ دفتر ادبیات و هنر مقاومت در حوزه هنری شکل‌گرفت. این دفتر که به همت مرتضی سرهنگی آغاز به کار کرده بود آثار ادبی جدی‌ای را ارائه داد.همواره وقتی از پدیده‌ای پرتنش دور می‌شویم فرصت بیشتری به‌وجود می‌آید که با تحلیل و دقت بیشتر به آن رویداد اندیشید. از این رو هرچه از روزهای اولیه انقلاب فاصله گرفتیم آثاری نوشته شد که قهرمانان ایدئولوژیک خارق‌العاده نداشتند. مخاطب به‌جای هیجان‌زدگی زودگذر، اندیشمندانه به غرور ملی می‌رسد و می‌تواند از راه همذات‌پنداری با شخصیت‌های کتاب، الگوسازی کند. او می‌اندیشد در شرایط مشابه این همبستگی ملی چطور سبب عبور از بحران می‌شود. 
گروهک‌های سیاسی و جناح‌ها نیز دستمایه خلق آثار اجتماعی بسیاری قرارگرفته‌اند. گروهک‌های سرخورده از ایران مثل مجاهدین خلق، سلطنت‌طلبان، فدائیان خلق و ...هنوز داستان‌های زیادی برای نقل‌شدن دارند. «باران تمشک» اثر مصطفی فعله‌گری یکی از آنهاست. شخصیت اصلی داستان، جوانی است به نام سیاوش. او در دوره پهلوی زندانی ساواک بود. باران تمشک از زمانی شروع می‌شود که سیاوش زیر شکنجه‌ها به یاد کودکی و زندگی خانوادگی خود می‌افتد. نویسنده به‌جای استفاده از روایتی خطی، با استفاده از سیلان ذهن، که در حالت فشار روحی بسیار عادی است، مدام به گذشته و زمان حال داستان تردد می‌کند. آقای فعله‌گری با نثری گرم و استفاده از متدهای داستانی، به روش مبارزه مسلحانه گروهک فدائیان خلق اعتراض می‌کند.نوشتن از محمدرضا پهلوی در این دوران به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد. نویسنده‌ای مثل آقای محمدکاظم مزینانی قرار نیست از همان ابتدا شاه را مورد لعن و نفرین قرار دهد. او در «شاه بی‌شین» واقعا شاهی را نشان می‌دهد که چیزی از او کاسته شده، تاجش. داستان از روزگاری شروع می‌شود که شاه یک مملکت، در غربت با درد جسمانی و شکست هیمنه‌ رقت‌برانگیز شده است. استفاده از نظرگاه دوم‌شخص، شکست خط روایی و پیش‌بردن داستان به‌واسطه راویان متعدد شاه بی‌شین را به یک اثر متفاوت تبدیل کرده است. قصه پهلوی معمولا تا روزگار خروج شاه از ایران و پیروزی انقلاب پرتکرار است و روایت دوران پس از خروج او، نحوه زندگی و مرگ یک دیکتاتور بخش کمترشنیده‌شده‌ است که به قلم آقای مزینانی،خواندنی‌تر است.نوشتن از آسیب‌های زنان در ادبیات انقلاب چندان قدمتی ندارد. در آثار اولیه اگر شخصیت زن وجود داشت، نقش مکمل مرد بود. مثلا در «مرا ببوس» مخملباف نشانی از داستانی عاشقانه می‌یابیم که زن همان نقش مکمل را دارد اما در رمان «ماتروشکا» به قلم شیما جوادی زندگی دو نسل از زنان آسیب‌دیده روایت می‌شود. رمان درباره دختری به نام سوداست.مادر سودا به‌خاطر آرمان‌های سازمان منافقین او را طردکرده ودختر بااین حس طردشدگی بزرگ ورهاشده است.دختر با شخصیتی دوگانه، بزرگ شده که در واقعیت شبیه پدر بیمناک است و در رویاهایش می‌خواهد مادر باشد. سودا می‌خواهد در واقعیت هم راه مادر را ادامه دهد. به همین علت به سمت گروهی سیاسی کشانده شده و درنهایت سرخورده و خوار رها می‌شود. نویسنده با مقایسه دو دوره فعالیت سیاسی در ایران، به آسیب‌هایی که این گروه‌ها به خانواده و نسل‌های بعدی می‌زنند می‌پردازد. ماتروشکا نماد مادر است و خانم جوادی قصد دارد جایگاه مادر را در خانواده نشان دهد، این بار از پس یک داستان سیاسی ــ اجتماعی.توجه به جامعه وسیاست بخشی اززندگی روزمره ایرانیان است.ادبیات اجتماعی وسیاسی دردوره‌های مختلف تاریخی ایران جزو جریان‌های محبوب وپرکاربرد بوده است که باید درقالب‌های مختلف چه شعروداستان وچه مستندنگاری به شکلی جدی‌ترنوشته شود.

دیگر خبرها

  • آزادی فردی و اجتماعی باید مطابق شریعت باشد
  • عقلانیت، معنویت و عدالت، سه ضلع تفکر شیعی هستند
  • عقلانیت، معنویت و عدالت، سه ضلع تفکر شیعی هستند که برخاسته از معارف اهل‌بیت(ع) است
  • سیستان و بلوچستان بالاترین ظرفیت معادن را دارد
  • پویش مشهد مهربان مشارکتی مردمی برای احیای زندگی آسیب‌دیدگان
  • برای آگاهی‌بخشی و انعکاس خواست مردم
  • سه گروه اصولگرایان از نظر عباس عبدی : از "ارزشی های واقعی" تا "بی شخصیت های هتاک"
  •  نامزدها چطور می‌پذیرند بیش از درآمد چهار سال نمایندگی برای انتخابات هزینه کنند؟
  • عراقچی: پس از اقدام نظامی، زمان ورود به میدان سیاست و دیپلماسی است
  • آیا ایران از اسرائیل خواسته بود که در ازای توقف حمله به غزه، به سرزمین های اشغالی حمله نکند؟