نامهای از ایران به عربستان
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۹۲۱۹۸
برای پیبردن به ریشه اختلافات ورزشی این دو کشور باید به زمانی برگشت که عدهای در تهران از دیوار سفارت عربستان بالا رفتند و روابط دیپلماتیک دو کشور را شکرآب کردند. بعد از آن تا به حال، قریب به پنج سال میشود که هیچ ورزشکار حرفهای عربستان برای حضور در تورنمنتهای ورزشی به ایران نیامده است. البته ورزشکاران ایرانی هم متقابلا تا همین چند وقت پیش به عربستان نمیرفتند، ولی بالاخره با تصمیم و رأی کنفدراسیون فوتبال آسیا، این تابو از سمت ایران شکسته شد و تیمهای ایرانی برای شرکت در تورنمنتهای ورزشی راهی عربستان شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عربستان زیر میز میزند؟
با سفر دو باشگاه فوتبال ایران به عربستان احتمال میرفت همه چیز بدون سروصدا، بین دو کشور وصل و جور شود. مسئولان عربستانی با شاخه گل در فرودگاه به استقبال ایرانیها رفتند و در طول برگزاری این رقابتها هم مسئولان دو باشگاه استقلال و فولاد از رفتار و میزبانی خوب عربستانیها صحبت کردند. دیگر به نظر میرسید کدورتهای بهوجودآمده رفع و رجوع شده که به ناگاه شایعهای مطرح شد که گویی عربستان قرار است زیر میز توافق صوری بزند! ماجرا از این قرار است که دو تیم ایرانی استقلال و تراکتور در مرحله حذفی لیگ قهرمانان آسیا به رقبای عربستانی خوردهاند. تراکتور باید به عربستان برود و با النصر روبهرو شود ولی نکته مهم درباره استقلال است که باید در تهران از الهلال پذیرایی کند. با وجود این، اما خبرنگاران عربستانی میگویند تنشهای سیاسی بین دو کشور برطرف نشده و همچنان بازی نمایندگان ایران و عربستان طبق روال پنج سال اخیر باید در زمین بیطرف برگزار شود! این ادعا در حالی مطرح شده که استقلال و فولاد با تیمهای عربستانی در خاک این کشور بازی کردند. عربستانیها اما میگویند مرحله انتخابی استثنا بوده وگرنه چیزی تغییر نکرده است. مسئولان ورزش ایران هم بدون اینکه توافقی با AFC برای برداشتن قانون بازی در زمین ثالث بین تیمهای ایرانی و عربستانی داشته باشند، نمایندگان ایران را به عربستان فرستاده و حالا خودشان هم دقیقا نمیدانند چه چیزی در انتظارشان است.
پای تیم ملی هم گیر است
میزبانی استقلال از عربستان تنها مشکل فوتبال ایران در این روزها نیست؛ با صعود تیمهای ملی ایران و عربستان به مرحله نهایی انتخابی جام جهانی و احتمال همگروهشدن این دو در این مرحله از رقابتها، این نگرانی وجود دارد که نکند در عرصه ملی هم عربستانیها به AFC نفوذ کنند و سرنوشت این بازی حساس را به کشور ثالث برده یا کاری کنند تا بازیها بهصورت متمرکز برگزار شود. به همین دلیل، آنها بیش از پیش به تکاپو افتادهاند تا با طرحهای پیشنهادی، رفتهرفته کدورتهای بهوجودآمده در زمینه ورزش را از بین ببرند به این امید که این رفتوآمدهای ورزشی، مقدمهای برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک دو کشور باشد. همین چند روز پیش بود که رضا صالحیامیری، رئیس کمیته ملی المپیک ایران، بهوضوح از طرح بازی دوستانه با تیم ملی عربستان خبر داد و آن را همردیف اقدامی دیپلماتیک توصیف کرد. او با بیان اینکه هماکنون با هماهنگی مقامات ارشد کشور بهدنبال دیپلماسی فعالیت ورزشی با کشورهای حوزه خلیج فارس ازجمله عربستان هستیم تا بتوانیم بستری برای دیپلماسی سیاسی و بازسازی روابط فراهم کنیم، گفت: در حقیقت دیپلماسی ورزشی یکی از ابزارهایی است که میتواند در کاهش تنش، افزایش فرصت، زیست مسالمتآمیز و تقویت روابط ملتها اثرگذار باشد. رئیس کمیته ملی المپیک با اشاره به اینکه دیپلماسی سیاسی بهراحتی شکل میگیرد، گفت: امروز توافق ما با عربستان سعودی برای برگزاری یک مسابقه دوستانه در ریاض و تهران باعث کاهش عصبیت سیاسی بین دو ملت خواهد شد.
نامه به فدراسیون فوتبال عربستان
حالا در چنین فضایی خبر میرسد فدراسیون فوتبال ایران هم نامهای به فدراسیون فوتبال عربستان نوشته و از آمادگی ایران برای میزبانی از تیمهای عربستانی خبر داده است. اینکه چنین نامهای میتواند دردی از این مسئله دوا کند یا نه هنوز مشخص نیست ولی موضوعی که روشن است این است که مسئولان فدراسیون فوتبال ایران در تلاش هستند بهانهجوییهای عربستانیها را پایان دهند. البته مشخص نیست وقتی چنین قانون سختگیرانهای از سوی AFC گذاشته شده چرا نامه به فدراسیون فوتبال عربستان فرستاده شده ولی همین که حداقل این نامه شبیه به تیری در تاریکی هم باشد بد نیست. نکته عجیبی که در این بین بسیار میتواند کمکحال فوتبال ایران باشد ولی تبدیل به نقطهضعفی در این مسیر شده، حضور پست نایبرئیسی در کنفدراسیون فوتبال آسیاست؛ پستی که در اختیار مهدی تاج، رئیس سابق فدراسیون فوتبال ایران است ولی او هرگز نتوانسته از آن در جهت کوچکترین اقدامی به نفع فوتبال ایران استفاده کند.
حالا با توجه به صحبتهای رضا صالحیامیری مبنی بر تلاش برای برگزاری دیداری دوستانه با عربستان و البته نامه ارسالی از فدراسیون فوتبال ایران به عربستان، به نظر میرسد گشایشهایی در این مسیر قرار است رخ دهد. موضوعی که در این میان همچنان در اولویت قرار میگیرد، مسئله زمان است؛ مسئولان ورزش ایران باید به این نکته دقت کنند که اگر قرار است در زمینه ورزشی با تیمهای عربستانی به توافق مشترکی برسند و همه چیز را به روال سابق برگردانند، باید عجله کنند؛ عجلهای که نفع اولش را تیم ملی میبرد و بعد باشگاههای ایرانی ذینفع میشوند. منبع: روزنامه شرق
منبع: ساعت24
کلیدواژه: فدراسیون فوتبال ایران عربستانی ها دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۹۲۱۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اوزیل:به عربستان و قطر نه گفتم که بزرگ شدن فرزندانم را ببینم/ مقابل بهترین بارسلونا ۲۰۰ درصد انگیزه داشتم
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری علم و فناوری آنا، در دهه گذشته ستارهای در تیم ملی فوتبال آلمان بازی میکرد که از تکنیکی ناب و تماشایی برخوردار بود. آن بازیکن شاخص و مسلمان که در جامهای جهانی ۲۰۱۰، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ با پیراهن «مانشافت» به میدان رفت و حتی در راه قهرمانی جام جهانی برزیل (۲۰۱۴) و برد ۷ گله مقابل برزیل نقش غیرقابل انکاری داشت، «مسعود اوزیل» بود.
همان هافبک ترکه ای، اما فوق العاده خلاق که با کارهای اعجاب انگیزش در میدان، باعث حیرت بسیار علاقمندان حتی مورینیو و ونگر، مربیان صاحب نامش میشد و در عین حال گواردیولا آرزوی داشتن او را داشت. مسعود فرزند کارگری مهاجر ترکیهای به آلمان بود که در ۱۵ اکتبر سال ۱۹۸۸ در شهر «گلزن کرشن» ژرمنها چشم به جهان گشود؛ و در تیمهای وست فالیا، تئونیا شالکه، فالکه، روت وایس اسن و شالکه ۰۴ الفبای ورزش را فراگرفت. بعد نیز در تیمهای حرفهای شالکه و وردربرمن از آلمان، همینطور رئال مادرید اسپانیا، آرسنال انگلیس، فنرباغچه و باشاک شهیر ترکیه توپ زد.
اوزیل یک سال قبل در حالی که هنوز توانایی بازی کردن را داشت، کفش هایش را آویخت و با مستطیل سبز خداحافظی کرد.از او در ماههای اخیر خبری نبود تا این که چندی قبل تصاویری از ملی پوش سابق آلمانها در فضای مجازی انتشاریافت که بسیار عجیب بودند. چرا که آن جوان لاغراندام، به ورزشکاری با اندام و عضلات درشت شبیه به قهرمانان پرورش اندام تغییر چهره داده بود.
همین موضوع بهانهای بود تا مطبوعات آلمان و اروپا دنبال فرصتی باشند که با ملی پوش اسبق و قهرمان بدنساز امروزی مصاحبه کنند.
به این هدف، گزارشگر روزنامه مارکا اسپانیا عاقبت دست یافت. آنچه در این گزارش میآید، اظهارات اوزیل در مورد مسائل گوناگون است.
*دلتنگی به خاطر فوتبال
هنوز مدت زیادی از خداحافظی ام از فوتبال نگذشته و حقیقت این است خیلی دلتنگ نشده. البته به حرفه ام و تمام تیمهای کوچک و بزرگی که برای شان بازی کردم، افتخار میکنم. بابت تصمیمی هم که یک سال قبل گرفتم، خیلی خوب فکرکردم و دقیقا میدانستم چه میخواهم. واقعیت این است از زندگی با خانواده ام در استانبول بسیار لذت میبرم. خوشحالم دیگر درگیر فوتبال نیستم و میتوانم بزرگ شدن دو فرزندم را هر روز ببینم. البته که میتوانستم همچنان به کار ادامه دهم. به خصوص که از عربستان، قطر و چند لیگ دیگر هم پیشنهاد داشتم، اما نخواستم و از این بابت پشیمان هم نیستم. چون به نظرم هیچ چیز زیباتر از بودن در کنار خانواده نیست. پس از هر ثانیه این همراهی لذت میبرم. ضمن آنکه فعالیتهای خودم را هم دارم، مثل کارهای که در زمینه املاک انجام میدهم یا هر از گاهی تفریحی فوتبال بازی میکنم. همچنین میتوانم در زمینه بدنسازی فعالیت کنم و به تازگی هم شیفته اسب سواری شده ام.
*چالش بدنسازی
در مورد فعالیتم در زمینه بدنسازی که برای خیلیها سوال برانگیز شده، باید توضیح دهم که هدفم شرکت در مسابقات پرورش اندام نیست. بلکه این کار را میکنم که همیشه در فرم مطلوب بمانم. این فعالیتی است که مرا خیلی سرگرم میکند. برای این منظور در خانه ام، باشگاهی بدنسازی کوچکی درست کرده و زیر نظر مربی شخصی ام، به دقت تمرین میکنم.
*ارتباط با دنیای فوتبال
کم و بیش با فوتبال ارتباط دارم. هنوز هم بازیها را تماشا میکنم. به خصوص بازیهای رئال مادرید، آرسنال و فنرباغچه را، اما وقتی هم که حال و حوصله ندارم، تلویزیون منزلم خاموش است. همچنین به صورت تلفنی با دوستان و هم تیمیهای قدیمی نیز در تماس هستم.
*امکان بازگشت به فوتبال
هیچکس از آینده خبرندارد. من هم نمیدانم چه چیزی در انتظارم است. پس در شرایط حاضر بحث حضورم در فوتبال منتفی است. چون از وضعیت کنونی خوشحالم. فعلا میخواهم همینطور ادامه دهم. شاید یکی، دو سال دیگر اوضاع را بررسی کنم و انگیزه بازگشت داشته باشم. انوقت شاید دنبال مربیگری یا مدیریت ورزشی بروم.
*نبرد رئال مادرید- منچسترسیتی
هر دو بازی رئال مقابل سیتیزنها را لیگ قهرمانان تماشاکردم. به وضوح سیتی نشان داد چرا هیچ تیمی از رویارویی با آن استقبال نمیکند. آنها در اکثر مواقع بازی با رئال، مسلط بوده و برتری داشتند. اما رئال مثل همیشه بسیار با هوش عمل کرد. خیلی خوب دست به دفاع زد و آنقدر کارش خوب بود که پای تلویزیون تشویقش میکردم. وقتی هم که رودیگر پنالتی را گل کرد و کار تمام شد، واقعا خوشحال بودم. به نظرم مادریدیها کار بسیار بزرگی کردند. اطمینان دارم این رئال میتواند قهرمان اروپا شود.
* ال کلاسیکو
به بهانه دیدار یکشنبه ال کلاسیکو رئال و بارسا، به یاد دوران حضور خودم در مادرید و نبردهای فراموش نشدنی با حریف کاتالانی افتادم. بازی که در آن زمان مهمترین مسابقه دنیای فوتبال بود. متاسفانه برای ما، بارسا شاید بهترین بارسلونای تاریخ بود. بارسای پپ گواردیولا در سطح دیگری بود و با بارسلونای کنونی تفاوت چشمگیری داشت. فکر میکنم حالا توجه جهان فوتبال بیشتر معطوف مسابقاتی مانند لیورپول – منچسترسیتی و یا دیگر دوئلهای مهم لیگ برتر باشد. در لالیگا، سطح ال کلاسیکو پایین آمده که این البته تقصیر رئال مادرید نیست. زیرا کهکشانیها بدون تردید همچنان یکی از بهترین تیمهای جهان هستند. در واقع مشکل اینجاست که بارسلونا از آن گذشته پرافتخار فاصله گرفته است. در زمان ما، ال کلاسیکو فوق العاده بود و من همیشه برابر آنها ۲۰۰ درصد انگیزه داشتم. واقعا چه دورانی باشکوهی بود که حتی رسانهها هم با آن بازیها دیوانه میشدند.
*بلینگهام، رودیگر و گولر
بلینگهام، رودیگر و گولر هر سه فوتبالیستهای شاخصی هستند. بلینگهام که در نیم فصل اول باورنکردنی و صدای همه را خفه کرده بود. البته در هفتههای اخیر کمی خسته به نظر آمده، با این حال اگر قهرمان لالیگا، لیگ قهرمانان و جام ملتها شود، میتواند کاندیدای توپ طلا باشد. رودیگر هم فوق العاده است. در فصل جاری واقعا تحت تاثیر بازی هایش بوده ام. به نظرم در سطح جهانی بازی میکند. از منتقدین او میپرسم کدام مدافع میانی بهتری را نسبت به او سراغ دارند؟ در همین رویارویی با منچسترسیتی دیدید که فوق العاده بود. گولر هم بازیکن خوبی است. او را خیلی خوب میشناسم. زمانی که هر دوی ما برای فنرباغچه بازی میکردیم، او در حکم برادر کوچکم بود. همه میدانند چه استعداد زیادی دارد. من هم عادت ندارم همینطور از بازیکنی بیهوده تعریف کنم. او فقط به زمان احتیاج دارد تا تمام قدرتش را نشان دهد. به او توصیه میکنم صبور باشد. مطمئن باشد زمان درخشش او هم فرا میرسد. هنوز خیلی جوان است و باید خیلی چیزها را یاد بگیرد تا بازیکنی در سطح جهانی شود.
*ارتباط با هواداران
هنوز هم با خیلی از هواداران در ارتباط هستم. هوادارانی که همیشه به من لطف داشته اند. شاید باورکردنی نباشد، اما حقیقتی است، چون هنوز مرتب از سوی هواداران رئال مادرید در شبکههای اجتماعی پیامهای محبت آمیزی دریافت میکنم. این در حالیست که بیش از ۱۰ سال از حضورم در مادرید گذشته، پس قدردان همه آنها هستم و به نظرم خود همین موضوع نشان میدهد چرا هواداران رئال، اینقدر خاص هستند.
*قهرمانی جهان با آلمان
مدال قهرمانی ام را در ویترین اتاقی در خانه ام است. خیلی هم از آن محافظت میکنم، چون با نگاه به آن، به یاد گذشته میافتم؛ همان زمانی که با تیم ملی آلمان فاتح جام جهانی شدم. آن افتخاری بسیار بزرگ بود که بابتش همه در تیم ملی زحمت کشیدند. از این بابت خوشحالم و به آنچه با تیم ملی کسب شد، افتخار میکنم.
*جام ملتهای ۲۰۲۴
تیمهای ملی انگلیس و فرانسه باورنکردنی هستند. نه تنها یک تیم ۱۱ نفره کامل در زمین دارند بلکه از ذخیرههای بسیار خوبی هم بهره میگیرند. با این حال در جامهای مختلف مثل یورو یا جام جهانی، لازم است که شما از بخت و اقبال کافی هم برخوردار باشید. چرا که یک ضربه که به تیر دروازه بخورد و گل نشود یا یک ضربه پنالتی که توسط داور گرفته نشود یا بازیکن آن را هدر دهد، میتواند نتیجه یک تیم را در جام به کلی عوض کند. حتی در کنار این تصمیمات داوری هم میتوانند تفاوت ایجاد کند تا جایی که یک تیم ممکن است از این بابت لطمه ببیند. با در نظرگرفتن همه اینها میگویم علاوه بر انگلیس و فرانسه، تیمهای مانند اسپانیا، پرتغال و آلمان نیز شانس موفقیت دارند.
انتهای پیام/