عرض ارادت شاعران به امام هشتم/ دلتنگ توام حضرت خورشید طلب کن
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۱۵۳۶۱
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، همزمان با میلاد ثامن الحجج امام رضا(ع) جمعی از شاعران با ابیات خود به امام مهربانیها عرض ارادت کردند.
در مدرسه و کلاس آموختهایم
بی واهمه و هراس آموختهایم
جای عدد هشت نوشتیم رضا «ع»
ما درس بر این اساس آموختهایم
ماقطره کوچکیم در پای تو غرق
رودیم ولی درون دریای تو غرق
از گنبدت آنقدر طلا ریخته که
خورشید شده است در تماشای تو غرق
سیاره و ماه ناگهان خلق شود
تاریکی محض بعد از آن خلق شود
تصمیم بر این بود پس از خلقت تو
خورشید برای آسمان خلق شود
زایر همه حاجت از خدا میگیرد
از دست تو دم به دم دعا میگیرد
آقا تو طبیب دردهای همه ای
هرکس به تو می رسد شفا میگیرد
شب آمده زیر آسمان بیدارند
هرچند که خوابیده جهان بیدارند
آهنگ رضا رضاست روی لب من
در من همه کبوتران بیدارند
میبندی و باز میکنی دفتر را
در من تب و تاب لحظه آخر را
هنگام وداع در دلم میریزی
پیمانه یک زیارت دیگر را
بهرام مژدهی استان گیلان رشت
***
بغض اگر با گریهام گاهی تبانی میکند
با دل درمانده هرشب همزبانی میکند
میرود رویای من تا خاطرات کودکی
کودکی در عکسها شیرین زبانی میکند
دست عکاس و صدای عکس فوری با حرم
در خیابان طبرسی میزبانی میکند
میدوم سمت حرم در دستهایم گندم است
درب اول، کفتری پادر میانی میکند
خادمی با چوب پر دنبال رد آهو است
در خیالش قصهها را بازخوانی میکند
این طرف تر شاعری آرایه میبافد به هم
آن طرف آقای خوبش مهربانی میکند
یک کبوتر میپرد این سو و آن سو در حرم
شک ندارم بی صدا نامه رسانی میکند
از پس نقارهها خورشید بالا میرود
مثل سربازی که دارد دیده بانی میکند
ماه شب میافتد از چشمان برج آسمان
بر زمین تا شمس هشتم حکمرانی میکند
سمیرا یکه تاز
***
کار از دعا گذشت و به چشمان تر رسید
از اشک هم گذشت و به خون جگر رسید
وقتی رسید زخم جدایی به استخوان
بهر دوای درد، بلیط سفر رسید
پای سفر نداشتم از بیم جان، ولی
همراه دعوتم به حرم بال و پر رسید
بغضی که مانده بود میان گلو شکست
از شوق پایبوس تو بغضی دگر رسید
این خیر اگر رسید به من جای شبهه نیست
از ندبههای مادر و اشک پدر رسید
هر حاجتی که در دل من بود و خواستم
از آنچه خواستم ـ بهخدا ـ بیشتر رسید
کوتاهتر ز پلک زدن بود این سفر
آه از وداع.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نفیسه سادات موسوی
***
مرا یک شب دعا کن، دعوتم کن، تا فراسوها
بزن دست مرا پیوند با آشفته گیسوها
نگاهم اشک، دل خسته، غمم آنقدر سنگین است
که ترسم بشکند، یکباره بازار ترازوها
دوباره عطر پرواز کبوترهات، گیجم کرد
هوایی شد دل من با تمام یاس و شب بوها
دو چشمم میشود درویش درگاهت که دل بسته
به ذکر«یا علی موسی الرضا» و ذکر «هو هو ها»
حرم لبریز اشک و آه، میلرزد دلم ناگاه
که دستم را تو میگیری ز جمع سر به زانوها
فاطمه ناظری
***
خسته از اضطراب هر روزه، یک بلیت قطار میخواهم
از کرج مقصدش به سمت بهشت، ساعتی را قرار میخواهم
خاک تنهای این زمین انگار ، شوق دیدار گنبدت دارد
با دلی خسته زیر پای قطار، گفت من هم بهار میخواهم
روی دوشم سلام یک کوه است، دستهایم پر از دعای کویر
ذکر لبهای تشنهاش این بود، آب در شوره زار میخواهم
چشمم از نور میشود لبریز، گنبدت را گرفته در آغوش
بغض من دانه دانه میریزد، پاکی از هر غبار میخواهم
هر قدم تا رسیدنم به ضریح، زیر باران تو را صدا کردم
بی ثمر بودهام برای شما، آمدم برگ و بار میخواهم
آخرش با صدای نقاره، گره کور حاجتم وا شد
من که هستم؟ غبار پر تقصیر، از شما اعتبار میخواهم
الهام نجمی
***
ابر باید که سرانجام ببارد، آقا
و سرش را به ضریحت بگذارد، آقا
ابر با عینک دودی و عصایی لرزان
قصد پرواز از این پنجره دارد، آقا
ابر، چشمان خودش را به پرستو بخشید
که برایش خبر از دشت بیارد، آقا
ابر آمد لب حوضی که پر از آینههاست
اشک را دانه به دانه بشمارد، آقا
اگر از درد ننالد اگر از غربت خویش
چه کند، سر به بیابان نگذارد ؟ آقا
قفل فولادترین پنجره هم باز نشد
ابر از عالم و آدم گله دارد آقا
دوست دارد برود مثل پرستو تا اوج
ساک را بسته که اندوه بکارد، آقا
ابر رفتهست کسی نیست که او را آخر
به خداگونهترین غم بسپارد، آقا
موسی عصمتی
***
مژده که دور غصه به پایان رسیده است
نوکر به کوی شاه خراسان رسیده است
آیین آفتابیشان ذره پروریست
از یک نگاهشان به تنم جان رسیده است
بیش از هر آنچه فکر کنند اهل ادعا
ما را ز مهر و لطف کریمان رسیده است
آغوش مهربان خداوند در زمین
تسکین قلبهای پریشان رسیده است
گهگاه دشمنان سبب خیر میشوند
مردم !امام عشق به ایران رسیده است
فاطمه قمری
***
دلتنگ توام حضرت خورشید طلب کن
دل را که تَرک خورده و پوسید، طلب کن
یک بار بخوان اسم مرا در صف زوار
بگذار بگویم که مرا دید ....طلب کن
جاماندهام از قافله انگار رضا جان
پاشیده خدا نور به روی حرمت باز
باید که بگویم غزلی از کرمت باز
دل گفت کبوتر بشوم تا بپرم زود
گفتم که بمان با غزلم میبرمت باز
هر چند شدم خسته و بیمار رضا جان
باران زده بر پیکره خشک کویرم
دربند توام محو توام باز اسیرم
تاریکم و منشور سیاهیست جهانم
از حضرت خورشید کمی نور بگیرم
دست من و دامان تو دلدار رضا جان
پیچیده به جان پیچک احساس شبی مست
کوک است زمان، وعده ما ساعت هشت است
از ماهی تنها به تو ای رود سلامی
در کنج دلت جای جوابی به دلم هست؟
مهمان توام یک شب تبدار رضا جان
دیدم که شبی پنجرهای باز شد از شور
باید که کمی اشک گره میزدم از دور
دیدم که پر از بال ملائک شده مشهد
پس کوچهای از باغ بهشت است پر از نور
من منتظر وعده دیدار ....رضا جان
چشمان زمین پر شده از اشک، به یکبار
نقاره خبر میدهد از معجزه انگار
ده سال گذشته که کشیدی به سرم، دست
ده سال گذشته که شدم شاعر دربار
بیمارتوام، ای تو پرستار، رضا جان
سمیرا یکه تاز
***
غروب
مسافران سوار میشوند
به دست هر کدام کیف وساک
یکی به رنگ شهر
دل گرفته و غریب
یکی به رنگ روستا
نجیب و پاک
دمِ پگاه
قطار میرسد به ایستگاه
یکی یکی پیاده میشوند
پر از هوای او
پر از هزار امید و آرزو
غریب و آشنا
سلام میدهند
به گنبد طلایی رضا.
بابک نیک طلب
***
به شوق مىنگرم باز ماه کامل را
ضریح نور شما رد نکرده غافل را
شب تولد هستى ست، عاشقى مىگفت
کبوترانه بیاور در این حرم دل را
بیا و حاجت دل را به این و آن مسپار
نگاه لطف رضا، حل کند مسائل را
گدا همیشه گدا باز هم گدا آمد
همین که گوشه چشمى کنى تو...سائل را
دواى درد طبیبان عالمى با توست
مریض آمده آقا...شفاى عاجل را!
گلاب این حرم از کوچه باغ رضوان است
نسیم ذکر تو مدهوش کرده عاقل را
تمام عمر سر از سجده بر نمىدارد
کبوتر حرم از شوق...نور واصل را
محمد مهدى عبداللهى
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: امام رضا شعر میلاد امام هشتم سروده شاعران رضا جان طلب کن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۱۵۳۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تخریب بقیع؛ اهانت به آیات الهی
هشتم شوال مصادف است با سالروز تخریب قبور ائمه بقیع(ع) توسط گستاخترین مردم و کژفهمترین افراد بشر که با این کار، آیه شریفه «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ» را هتک و به حریم بهترین بندگان خداوند اهانت کرده و اجر رسالت را که براساس آیه شریفه «قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی» مودت و دوستی آلپیامبر(ع) بود، پایمال کردند.
این روز تاریخی، هرگز نباید فراموش شود. در چنین روزی، مظلومیت شیعه و ائمه آن(ع)، دوباره به جهانیان نشان داده شد و باید به همه بشریت فهماند همواره حق و حقیقت، مورد هجوم و تعدی باطلپرستان قرار دارد و اهل باطل تمام سعی خود را در نابودی حقیقت حتی در آثار تاریخیشان خواهند داشت؛ ولی زهی خیال باطل، چرا که خداوند اراده کرده است: «أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ».
40 چهارشنبه را میهمان کلمات گهربار و حیاتبخش حضرت علی بن موسیالرضا(ع) هستیم و همراه خوانندگان، شرح یک حدیث رضوی را در گفتوگو با اساتید حوزه و دانشگاه بررسی خواهیم کرد. شرح حدیث این هفته را در محضر فقیه عالیقدر و استاد دروس خارج حوزه علمیه قم آیتالله حاج شیخ محسن فقیهی هستیم تا از جام معرفت کلمات رضوی، جان تشنه خویش را سیراب کنیم.
با عرض تسلیت هشتم شوال، سالروز تخریب قبور ائمه بقیع(ع)؛ بفرمایید آیا در سیره امام رضا(ع) درباره اهمیت قبرستان بقیع و زیارت آن، روایاتی وارد شده است؟
روز هشتم شوال که توسط برخی از بزرگان به نام روز جهانی بقیع نامگذاری شده است، یادآور حمله وحشیانه وهابیان کورباطن به قبور مظلوم ائمه بقیع(ع) است که بحق، روزی فراموشنشدنی و غمبار برای شیعه است. در همین ابتدا از همه حوزههای علمیه، مردم شریف و شیعیان در سراسر جهان درخواست دارم در این روز بزرگ و جهانی، یاد ائمه مظلوم بقیع(ع) را گرامی بدارند و در فضائل آنها مجلس وعظ، خطابه و سخنرانی تشکیل دهند و صدا و سیما و رسانههای دیگر نیز این روز را تعظیم کنند و به همه بگویند تخریب قبور ائمه بقیع(ع)، اهانت به آیات شریفه الهی در ضرورت مودت و احترام و اطاعت اهلبیت پیامبر(ع) است و تاریخ هرگز این هتک حرمت را فراموش نخواهد کرد.
اما اینکه پرسیدید در سیره امام رضا(ع) آیا بقیع مورد عنایت بوده و سخنی در کلمات آن حضرت در این باره آمده؛ عرض میکنم بله. همانطور که در سیره سایر ائمه(ع) درباره این قبرستان مطهر توصیههایی شده، در سیره امام رضا(ع) نیز در چند موضع، سفارش و توصیههایی درخصوص این قبرستان مقدس وجود دارد.
یک مورد اینکه آن حضرت با تأسی به اجداد و پدران طاهرشان، به بقیع میرفتند و بر مدفونان بقیع سلام میدادند و از خداوند متعال برای اهل آن طلب مغفرت میکردند. ابنحمزه طوسی در کتاب «الثاقب فی المناقب» از علی بن اسباط نقل میکند: ذهبت إلی الرضا(ع) فی یوم عرفة. فقال لی: «اسرج لی حماری» فأسرجت له حماره، ثمّ خرج من المدینة إلی البقیع یزور فاطمة(س)، فزار و زرت معه. فقلت: سیدی علی کم أسلّم؟ فقال لی: سلّم علی فاطمة الزهراء البتول، وعلی الحسن والحسین، وعلی علی بن الحسین، وعلی محمّد بن علی، وعلی جعفر بن محمّد، وعلی موسی بن جعفر علیهم أفضل الصلاة وأکمل التحیّات. فسلّمت علی ساداتی ورجعت.
علی بن اسباط میگوید: در روز عرفه، خدمت امام رضا(ع) رفتم. حضرت به من فرمود: مرکبم را آماده کن. پس آماده کردم. حضرت به سمت بقیع رفتند تا فاطمه(س) را زیارت کنند. آن حضرت زیارت کردند و من هم زیارت کردم. پس پرسیدم: آقای من! بر کدام یک از مدفونان سلام دهم؟ فرمود: سلام کن بر فاطمه زهرا(س) و بر حسن و حسین و بر علی بن الحسین و محمدبن علی و جعفربن محمد و موسی بن جعفر(ع)، پس سلام دادم بر سروران خودم و بازگشتم.
یا در روایت دیگری آن حضرت به خاطر عظمت و احترامی که بقیع در نزد ایشان داشت، دوستداران و شیعیان خود را امر کردند دوستان و پیروان خود را در این مکان دفن کنند.
محدث نوری در خاتمه مستدرک الوسائل روایتی را نقل میکند: «قال أبو النضر: سمعت علی بن الحسن یقول: مات یونس بن یعقوب بالمدینة فبعث إلیه أبوالحسن الرضا(ع) بحنوطه وکفنه وجمیع ما یحتاج الیه...» یونس بن یعقوب در مدینه از دنیا رفت، علی بن موسیالرضا(ع) افرادی را برای غسل و حنوط و کفن وی فرستادند و به دوستان خود و پدرشان امر فرمودند بر جنازه یونس بن یعقوب حاضر شوند و به آنها فرمود: این شخص از دوستداران امام صادق(ع) و از شاگردان آن حضرت است که در عراق زندگی میکرده و اکنون در مدینه از دنیا رفته است و فرمود: قبرش را در بقیع حفر کنید. پس اگر اهل مدینه گفتند او عراقی است و در بقیع دفنش نمیکنیم، به آنها بگویید او از شاگردان و یاران امام صادق(ع) است که در عراق ساکن بوده، اگر مانع ما شوید و نگذارید او را در بقیع دفن کنیم، ما هم نخواهیم گذاشت دوستداران و یاران خود را در بقیع به خاک بسپارید. سپس امام رضا(ع) به یکی از شاگردان خود، محمد بن حباب فرمان داد به بقیع برود و بر جنازه یونس بن یعقوب نماز بخواند.
این روایات نشان میدهد قبرستان بقیع از تقدس خاصی نزد حضرت رضا(ع) برخوردار بوده است و متأسفانه در زمان ما، قومی خشن و جاهل به نام وهابیها، بدون توجه به سابقه بقیع نزد پیامبر و اهل بیت طاهرین آن حضرت(ع)، اینچنین لکه ننگی بر صفحه تاریخ ایجاد و این قبرستان مقدس و مطهر را هتک کردند.
به سیره پیامبر و اهل بیت آن حضرت(ع) در اهمیت بقیع اشاره فرمودید. اگر امکان دارد مواردی از این روایات را برای خوانندگان رواق ذکر کنید.
معاویه بن وهب گوید: پیامبر خدا(ص) همواره به بقیع میرفتند و برای دفن شدگان در آن طلب مغفرت میکردند...». (آقا رضا همدانی، مصباح الفقیه، ج۲، قسمت ۲، ص۴۷۱)
یا روایتی که علامه بزرگوار مجلسی(ره) از اهتمام حضرت صدیقه طاهره(س) به زیارت مدفونان در بقیع نقل میکند: «زهرا(س) به قبرستان بقیع میرفت و بر سر قبر شهدا و سربازان فداکار اُحد مینشست و اشک میریخت. علی بن ابیطالب(ع) هم برای آسایش فاطمه زهرا(س) سایبانی در بقیع بنا کرد که بعدها بیت الأحزان نامیده شد.(مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۳، ص۱۷۷)
امام صادق(ع) نیز با تأسی به پدران بزرگوارشان، در بقیع حضور مییافتند. سمهودی میگوید: «جعفر بن محمد این محل را محل استجابت دعا میدانست و فرموده است: در تمام اماکنی که پیامبر خدا دعا میکرد و محل آمد و شد آن حضرت بود، برای دعا شایسته و به استجابت نزدیک است». (قاضی سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج2، ص218)
به نظر حضرتعالی، علاوه بر اهمیت بقیع از نظر اینکه قبور چهار تن از ائمه بزرگوار شیعه(ع) در آنجا مدفون هستند، چه چیز دیگری میتواند این اهمیت را آشکار سازد؟
بقیع، شامل بخشهای مهمی از تاریخ صدر اسلام است. در طول بیش از 14 قرنی که از هجرت میگذرد، همیشه یادآور روزهای بزرگی بوده که هرکدام، از اسناد اساسی تاریخ در معرفی اسلام و رسالت حضرت رسول(ص) است.
حفظ آثار موجود در بقیع، حفظ مبانی توحیدی و قرآن کریم است و از صدر اسلام تا زمان تخریب این قبور، همیشه میان مسلمانان، با عظمت، قداست و اعتبار خاصی بوده است. واقعاً باید غصه خورد و سوگوار بود که این مشاهد توسط جاهلان روزگار تخریب و خسارات بزرگی به تاریخ اسلام به واسطه تخریب این اسناد تاریخی وارد شد.
هدف شوم و خبیثانه دشمنان در این اهانت بزرگ، از بینبردن پشتوانههای تاریخ اسلام و اسناد و آثار خارجی و عینی تاریخ بود؛ آثار و مشاهدی که تا دنیا برقرار است باید محفوظ بماند و در پاسداری و حفاظت از حریم آنها، نهایت اهتمام مبذول شود. هیچ کدام از ادیان، افتخار این پشتوانهها را نداشت و این اماکن مقدس، حصار محکم و استواری بود که در حقیقت، حافظ سوابق صدر اسلام است.
به هر حال این جنایت، فراموششدنی نیست و همه مسلمانان باید بکوشند این واقعه دلخراش را همه ساله، روز مصیبت اعلام و اهتمام کنند این آثار نوسازی شود. بهخصوص حرم ائمه طاهرین؛ امام حسن مجتبی، امام زینالعابدین، امام محمد باقر و امام جعفر صادق(ع)؛ این مفاخر بینظیر اسلام و بشریت.
مریم احمدی شیروان