سیلی به جمهوریت نظام راهکار اصلاح طلبان برای رسیدن به قدرت
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۱۶۱۹۶
ذبیح الله سالخورده گفت: اصلاح طلبان با جمهوریت نظام اسلامی به قدرت می رسند، اما هر زمان رویکردی مردمی ندارند تلاش می کنند با روزنامه های زنجیره ای و معاند به جمهوریت نظام سیلی بزنند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ ذبیح الله سالخورده کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با راه آرمان اظهار کرد: در نظام جمهوری اسلامی هر فرد که طبقه های بالای نظام را در مسولیتی گذرانده باشد، اصل تفکیک قوا را به خوبی لمس کرده است و می داند که قانون اساسی در ایران قدرت را به درستی تقسیم کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: از دلایل این تقسیم جلوگیری از فساد و دیکتاتوری است، چرا که تجمیع همه قدرتها در یک قوا امکان فساد سیستماتیک را افزایش خواهد داد، این از حسن های نظام جمهوری اسلامی است.
این کارشناس مسائل سیاسی بیان کرد: قوه مجریه از اساسی ترین قوای نظام جمهوری اسلامی و وظیفه آن اجرای قوانین سیاسی، اجتماعی همچنین تحرک و پویایی اقتصادی است.
سالخورده تاکید کرد: حال آیا اقتصاد و صنعت جمهوری اسلامی طی سه و پنج سال حاکمیت اصلاحات متحول شده است؟
وی یادآور شد: اصلاح طلبان طی چهل و سه سال گذشته، بیش از ۳۴ سال حاکمیت بر قوه مجریه و اقتصاد ایران، از منتقدین سرسخت وضعیت اقتصادی موجود بوده اند، یعنی خود تخریبی و خود انتقادی یا به قول زاکانی پرویی نجومی! اصلاح طلبان معیشت مردم را به حد فلاکت می رسانند سپس طلبکار می شوند.
این کارشناس مسائل سیاسی ابراز کرد: این حزب سهام دار بزرگ کاندیداهای پوششی از دولت میرحسین موسوی تا شیخ حسن روحانی بوده اند، اما کاندیدای دیگر را متهم به پوششی می کنند.
سالخورده اذعان کرد: بازی های سیاسی را در صورتی ادامه می دهند که اوضاع صد در صد به نفع آنها باشد، هر زمان مردم از آنها روی برمی گردانند تلاش می کنند زیر میز بازی بزنند و استاد رقیب هراسی هستند.
وی ادامه داد: با جمهوریت نظام اسلامی به قدرت می رسند، اما هر زمان رویکردی مردمی ندارند تلاش می کنند با روزنامه های زنجیره ای و معاند به جمهوریت نظام سیلی بزنند.
این کارشناس مسائل سیاسی مطرح کرد: اصلاح طلبان با سنگر گرفتن پشت کاندیدای پوششی اعتدال، شیخ حسن روحانی به قدرت رسیدن اما رادیکال ترین دولت تاریخ بودند که شعارهای و رفتارهای ساختار شکنانه داشتند، با ابزارها و ساختارهای درونی نظام به قدرت می رسند سپس طلبکار حاکمیت می شوند.
سالخورده در پایان خاطرنشان کرد: حال در سال ۱۴۰۰ سخت ترین سیلی را از طرف مردم دریافت کردند به طوری که کاندیدای اصلاحات پایین تر از محسن رضایی و آرا باطله قرار گرفت و در واقع از طرف مردم به شدیدترین وضع ممکن تحقیر سیاسی شد.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: کارشناس مسائل سیاسی جمهوری اسلامی جمهوریت نظام اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۱۶۱۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم میآورد!
پسر شاه مخلوع دریافته که سران همان حکومتی که وی سال قبل به دستبوسیشان در اورشلیم رفت امکان مقابله نظامی با جمهوریاسلامی را ندارند، سعی میکند خود را چهرهای میهندوست و دارای عرق ملی جلوه دهد!
به گزارش مشرق، رضا پهلوی فینفسه بیاعتبارتر از آن است که شایسته نقد باشد. نقدشونده باید واجد حداقل شرایط و ویژگیهایی برای سرازیرشدن انتقادات بهسوی خود باشد که فرزند شاه مخلوع دارای این شرایط نیست. او فرد بیپرنسیبی است که بهدلیل تنزل امر سیاسی و ابتذال دامنگیر و همهجانبه، خود را در موقعیت اپوزیسیون جمهوریاسلامی تعریف کرده و با حمایت رسانههای فارسیزبان برونمرزی، توهم جمعی را در میان عده قلیلی پدیدار کردهاند؛ بهخصوص در بیرون مرزها و میان ایرانیان خارج از کشور که سالهاست روزشمار فروپاشی جمهوریاسلامی را برپا کردهاند و پس از برجستهشدن گفتمان براندازی این توهم عمیقتر شده است.
با این همه ، ضمن علم به این مسئله و آگاهی از بیوزنی رضا پهلوی، باید مواضع خطرناک و دوگانه او را نمایان کرد تا پرده از بیوطنی اپوزیسیونی برداشته شود که برخلاف ژستهای خود، نه عرقی به وطن دارند و نه اندک شرافتی. او ایران ما را ویرانه و نابود میخواهد تا شاید اربابان غربیاش مجالی برای جلوس بر صندلی قدرت به شازده دهند اما بر خلاف رضا پهلوی و دیگر چهرههایی که این روزها برچسب اپوزیسیون را به سینه چسباندهاند، غربیها از ذکاوت بیشتری برخوردارند. پهلوی و دیگر نفرات آلتدست و ابزاری برای یارکشی از افکارعمومی ایران و تسهیل پروژه براندازی هستند و هیچگاه غرب آنان را دارای جایگاهی برای بهدستگرفتن کرسی قدرت نپنداشته و بر اساس مقتضیات زمانه و شرایط، احتمال قریب به یقین و پس از عدول غربیها از بهپیشبردن پروژه براندازی، آنان را همچون دستمال استفادهشدهای به خاکروبه میاندازند.
موضوع این جستار، موضعی است که رضا پهلوی اخیراً در مصاحبه با یک رسانه هندی پس از نزاع مستقیم ایران و اسرائیل و پاسخ جمهوریاسلامی به رژیمصهیونیستی، اتخاذ کرده. وی در این مصاحبه مدعی است که خط قرمز او حمله به خاک ایران بوده و همیشه با هر گونه تقابل نظامی مخالفت ورزیده است. اما بد نیست که نگاهی به اظهارات او در چند ماه قبل داشته باشیم تا ابعاد جدیدی از هزاررنگی وی نمایان گردد. چند ماه قبل و در میانه بحبوحه جنایات اسرائیل در غره بود که شازده در گفتوگو با رسانه ضد ایرانی «ایندیپندنت» از اربابان غربی خود بهجای مقابله با حماس و مقاومت اسلامی در منطقه، درخواست حمله به ایران و بهقول خود قطع سر اختابوس را داشت اما مواجهه با واقعیت و دیدن قدرت ایران برای مقابله با کارفرمایان عبری و غربی رضا پهلوی، موجب چرخش عجیب این شازده متوهم شده و حالا وی مدعی مخالفت با حمله نظامی به خاک ایران است!
پسر شاه مخلوع دریافته که برخلاف آنچه که پیش از این میپنداشت، سران همان حکومتی که وی سال قبل به دستبوسیشان در اورشلیم رفت و حتی دیگر کشورهای غربی، امکان مقابله نظامی با جمهوریاسلامی را ندارند و بههمین دلیل با ۱۸۰ درجه تغییر موضع، از عقیده قبلیاش مبنی بر رویارویی نظامی عدول کرده و سعی میکند خود را چهرهای میهندوست و دارای عرق ملی جلوه دهد! اما اینگونه اظهارات تنها عیانکننده رسوایی اپوزیسیونی است که در بدنامی و خیانت بر تارک تاریخ ایران میدرخشند! جمهوریاسلامی در طول حیات خود با خیل عظیمی از اپوزیسیونی مواجه بوده که هر چند در مخالفت با اصل نظام از هیچ کوششی دریغ نکردهاند اما در میان آنها کمتر افرادی وجود داشته که حاضر بودند به هر قیمتی ولو به توبرهکشیدهشدن خاک ایران و حمله نظامی به کشور، نظام سیاسی ساقط شود. ظاهرا دورانی که سیاسیون و اپوزیسیونی چون «ابوالحسن بنیصدر» و «داریوش همایون» با وجود قاطعیت در تقابل سیاسی با جمهوریاسلامی، به هر شکلی با دخالت خارجی و یا تهاجم به خاک ایران مخالفت می ورزیدند دیگر گذشته است . عصر کنونی، دوره مانور اپوزیسیون بیوطن و بوقلمون صفتی است که علاوه بر مزدوری برای قدرتهای غربی، نه تعلقی به خاک کشور داشته و نه وزن و جایگاه برای سیاستورزی و این قسم مواضع سند واضحی برای وطنفروشی آنان است.
منبع: الف