عملیات علیه اجارهنشینی
تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۴۲۳۲۱
اسم اثاثکشی که میآید ذهن آدمیزاد میرود به دو طرف و نزدیک است که در این کشاکش به دو سمت محور ذهنی حتی جر بخورد، چگونه؟ حالا یک چای بریز بیا بنشین برایت بگویم چگونه. بنده خودم شخصا وقتی عزیزی میگوید: اثاثکشی داریم دو فولدر توی کلهام وا میشود. یک فولدر محتویاتش این است که خب الحمدا... پول و پلهاش را نزده به سم گاو و جمع و جور کرده خودش را و به فضل پروردگار متعال یا یکجا را خریده یا اینکه یک جای بزرگتر یا بهتر را اجاره کرده است و یک خواب به خوابهای خانه اضافه کرده یا از منفی یک و زیرپله آمده بالا روی زمین یا رفته دوتا محله و کوچه و خیابان بالاتر.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همه اثاثکشیهای مهم زندگیام فکر میکنم و تا جایی که صفحه جا بدهد و صفحهبند محترم
هی گوشیور ندارد داخلیام را بگیرد که فلانی مطلبت را بچلان؛ برایتان از تجربیات اثاثکشی در زندگیام میگویم.
تابستانهای متمادی
پدرم سالهای آخر خدمتش توی آموزش و پرورش یک مدرسه غیرانتفاعی راه انداخت. طبیعی است که مدرسه، ساختمان میخواهد و ساختمان وسایل و تجهیزات. خانههای بم معمولا بزرگ بود و چند اتاقه و خانههای قدیمیترش جان میداد برای مدرسه شدن. معمولا پدر، قراردادها را دوساله میبست و توی این دو سال طبیعتا تعداد ثبتنامیهای مدرسهمان افزایش مییافت و ما باید مدرسه را عوض میکردیم، قرارداد که نوشته میشد، ما بودیم و جابهجا کردن دویست سیصدتا صندلی، ده دوازده تا تخته سیاه، چندتا کمد و کامپیوتر و هر چیزی که فکر کنید توی یک مدرسه باید وجود داشته باشد، حالا تو فکر کن یک روز این اثاثکشی افتاده بود درست توی همان روزی که ایران و ایرلند بازی داشت و ما قرار بود برویم جامجهانی... جوادخان خیابانی یکجایی زنده روی آنتن یک چیزی به آرش برهانی میگوید که آرش هنگ میکند، دیدهاید؟ جوادخان میپرسد: دربی بازترین دربی باز دربی کیه و آرش عین سیامک انصاری توی دوربین زل میزند و جوابی ندارد... آن سال ما جامجهانی نرفتیم و اثاثکشی مزخرفترین حالت اثاثکشی را داشت نشان میداد... یک روز عصر مادرم خیال همه را راحت کرد. خانه ما ۹ تا اتاق داشت. به پیشنهاد مادر، ما خانهمان را کردیم مدرسه و یک خانه کوچکتر اجاره کردیم، هم اجاره کمتری دادیم و هم دیگر از شر اثاثکشی مدرسه راحت شدیم... شهریور ماه بود که خانه خودمان را مدرسه کرده بودیم و دیماه بود که زلزله شد، خانهای که اجاره کرده بودیم، خیلی نریخت و کشته نداد و خانه خودمان که مدرسه بود و قدیمیتر ویرانهای بود که نگو و نپرس... اگر آن روز خدا به زبان مادرم نداده بود و بابا به حرفش گوش نکرده بود، قطعا الان حامدی نبود که برایتان چیزمیز بنویسد اینجا.
سه سال از زلزله گذشته بود، آمده بودم تهران دانشجو بودم... همان سالها چشمهای دختری اذیتم میکرد، رفتم گفتم تا بیستوچهارسالگی را تنها قدم زدم از این به بعد با هم قبول است؟ یکسال طول کشید تا بله را گفت. بله را که گفت قرار شد به خاطرش جشن بگیریم، بله گفت و حالا دو تا بچه داریم و چهارده سال است همسفریم و همسر... یک شصت متری بیست ساله طبقه دوم توی ستارخان اجاره کردیم... با پولی که داشتم چیزی بهتر از این نمیشد اجاره کرد، قرارداد را که بستم، کلید را که بنگاهی داد تازه شروع داستان بود، خانه مدتی ساکن نداشت، دقیق یادم است برای راهاندازی کولر به یکی زنگ زدم دستش بند بود شماره پسرش را داد که این کاره بود، خودکار دمدستم نبود و با نوک انگشت روی دودههای نشسته روی رنگ دیوارها شماره را یادداشت کردم، تمیزکاری و اثاثکشی انجام شد و ما چهارسال آنجا نشستیم.
خانه دومی که جابهجا شدیم خیابان سمیه بود، آن سالها کسی نبود که به ما بگوید نرو سمیه. ما رفتیم سمیه... آنجا قدیمیتر از ستارخان. اینجا دیگر بازسازی هم لازم داشت، داشتیم کانال کولر را با فرز میبریدیم که به جای دیگری هدایتش کنیم جرقههایش ریخت توی پاسیوی طبقه اول و دردسرتان ندهم رختخوابهای بنده خدا که آنجا بود آتش گرفت، خیلی خدا رحم کرد که آتش به کپسولهای گازی که گوشه پاسیو بودند سرایت نکرد وگرنه آن پنج واحد را میفرستادیم روی هوا.
اثاثکشی آخرم همین سه سال پیش بود، سر یک قصهای مجبور شدم از خانه سمیه بلند شوم. بنگاه به بنگاه و املاکی به املاکی پی رهن و اجاره بودیم که دیدیم یک بنده خدایی واحدی را برای فروش گذاشته. قیمت ملک هنوز ترکیده از این انفجار اتمی نشده بود. یک کمی خودت را، سفرهات را میچلاندی میشد یک کارهایی کرد، ما هم همین کار را کردیم. برنامه این بود که کار را بیخیال شده بودم و میرفتم صبحها تا عصر واحد میدیدم و عصرها میرفتم به همسر گزارش میدادم که یک صدمتری دیدم فلان و یک هشتاد متری دیدم بهمان. آن روز عصر با فروشنده قرارمان را گذاشتیم. آمد.
حرفهایمان را زدیم. پیرمرد راه آمد. قبول کرد. خرد خرد پولش را دادیم، کلید را همان عصر تحویلم داد و قرار شد شش ماه بعد که تسویه کردم سند را به نام بزند، کلید را گرفتم و زنگ زدم به همسرم پاشو بیا فلان آدرس. گفت اجاره؟ گفتم نه خریدم. خدا بخواهد چشم شیطان کر و گوشش کور تا یک چندسالی احتمالا اثاثکشی نخواهیم داشت و این خیلی حس خوبی است. من قرار بود راجع به اثاثکشی چیزمیز بنویسم، ولی نمیدانم چرا مطلب لیز خورد سمت خانه عوض کردن و اجاره و خرید، البته بیارتباط با هم نیستند و به نوعی میشد این ستون را هم از حقیر پذیرفت.
از سر کار آمد دید صاحبخانه اثاثش را ریخته توی کوچه و دارد سر زن و بچهاش داد و بیداد میکند. پیرمرد کفاش بود، درآمد آنچنانی نداشت، توی کوچه دلش شکست، توسل کرد به امام عصر (عج) روی سادگیاش گفت: دورتان بگردم شما اهل بیت را خیلی اذیت کردهاند، مسموم شدهاید شکنجه شدهاید.
اسیری و زندان رفتهاید، ولی قربانتان شوم شما مستاجری نکشیدهاید، از همه اینها سختتر است. به دو روز نکشید حضرت را دید، کمکش کردند، خانه خرید و برای همیشه از اثاثکشی راحت شد.
حامد عسکری شاعر و نویسندهای که میتواند پای اثاثکشی پنج واحد آپارتمان را آتش بزند
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: اجاره نشینی حامد عسگری اثاث کشی یک جای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۴۲۳۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پذیرش سطح عالی و مقطع خارج مدرسه عالی فقه و اصول امام حسین(ع) قم
به گزارش حوزه استان ها خبرگزاری تقریب، جزئیات پذیرش مقطع سطح عالی مدرسه عالی فقه و اصول امام حسین علیه السلام تحت اشراف آیت الله العظمی مکارم شیرازی در سال تحصیلی ۱۴۰۴_ ۱۴۰۳ بدین شرح است:
شرایط پذیرش:
اتمام پایه شش تا شهریور ۱۴۰۳
داشتن پرونده تحصیلی در مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
حداقل معدل ۱۹ در دروس مقدمات
قبولی در مصاحبه علمی و عمومی
تعهد به اشتعال تحصیلی تمام وقت
برای ثبت نام می توانید از یکی از این دو راه ذیل اقدام نمایید:
۱. ثبت نام در سامانه نجاح جهت شرکت در آزمون جامع و انتخاب مدرسه عالی امام حسین علیه السلام به عنوان اولویت.
۲. ارسال ریز نمرات دوره مقدمات و مدارک سوابق آموزشی، پژوهشی، عضویت در مرکز نخبگان و... از طریق لینک:
https://formafzar.com/form/axvic
زمان ثبت نام: تا نیمه اردیبهشت ۱۴۰۳
پس از بررسی نتایج، در اولین فرصت با متقاضیانی که شرایط پذیرش را دارند جهت مصاحبه علمی و عمومی تماس گرفته خواهد شد.
برای دریافت اطلاعات بیشتر می توانید در ساعات اداری با شماره های زیر تماس بگیرید.
شماره تلفن: ۰۲۵۳۷۷۴۲۶۲۶
شماره ۰۹۱۹۳۴۹۳۹۴۰ (حاج آقا دارابی نیا معاون محترم علمی مدرسه)
آیدی ایتا: @mfih_Amoozesh
لینک صوت معرفی مجموعه:
https://b۲n.ir/m۸۰۴۹۰
هدف و چشم انداز و شیوه پذیرش
برنامه آموزشی
آموزش تکمیلی
فقه های تخصصی
برنامه ی پژوهشی
فعالیت های فرهنگی
آدرس: قم خیابان شهداء (صفائیه)، کوچه ۲۲ (آمار) پلاک ۱۶، مدرسه عالی فقه و اصول امام حسین (علیه السلام)
برای آشنایی با سیاست های آموزشی، پژوهشی مدرسه عالی امام حسین علیه السلام به سایت مدرسه مراجعه کنید.
www.mfih.ir
انتهای پیام/