آمریکا: پیشنهاد مذاکره با ایران برای همیشه روی میز نخواهد بود
تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۵۸۰۷۶۷
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، ند پرایس سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا در نشست خبری هفتگی خود در پاسخ به سوالی درباره ادعای روزنامه وال استریت ژورنال مبنی بر اینکه واشنگتن در حال بررسی وضع تحریمهای نفتی سختتر علیه ایران است، گفت: وقتی صحبت از تحریم ها و اجرای آن می شود باید بگویم که تمام تحریم های آمریکا همچنان اعمال میشوند مگر اینکه از طریق یک روند دیپلماتیک لغو شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بنابر گزارش وب سایت وزارت امورخارجه آمریکا، وی افزود: ما آماده ازسرگیری مذاکرات وین و تکمیل این رایزنی ها به صورت سازنده و بازگشت به محدودیت ها در این توافق هستیم. علت آن، این است که ما نیز همانند جامعه بینالملل از مزایای وجود سازوکاری برای ارائه ضمانتهای دائمی و قابل راستیآزمایی درخصوص عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای آگاهیم.
ند پرایس در ادامه اظهارات خود تلاش کرد توپ را به زمین ایران بیندازد و گفت: اکنون دولت رئیسی است که باید انتخاب کند که گفتوگوها را ادامه دهد. امیدواریم که چنین کند اما ما در موقعیتی نیستیم که به جای آنها حرف بزنیم.
سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا همچنین در پاسخ به این سوال که آیا موضع واشنگتن در مذاکرات تغییر خواهد کرد یا اینکه آنها منتظر بازگشت ایران به مذاکرات هستند؟ اظهار داشت: هفته گذشته اعلام کردیم که آماده ادامه رایزنی ها هستیم اما ایرانیها خواستار زمان بیشتری برای انجام مسائل مربوط به دوران انتقال ریاستجمهوری شان شدهاند. آمریکا علاقهمند به بازگشت دوجانبه به برجام است، به همان دلیلی که بالاتر گفتم. موضع ما از مدتها پیش مشخص بوده است.
وی ادامه داد: ما تمایل خود را برای ادامه گفتوگوها در وین پنهان نکردهایم، زیرا معتقدیم که بازگشت دوجانبه به برجام در راستای منافع ملی مان است.
پرایس در عین حال گفت: اما پیشنهاد مذاکره به ایران به صورت نامحدود ادامه نخواهد داشت. این را هم شفاف گفتهایم که این پیشنهاد برای مدت نامحدود روی میز قرار نخواهد داشت. زمانی که روال انتقال قدرت در ایران به پایان برسد، آماده بازگشت به وین و ادامه گفتوگوها هستیم.
وی همچنین در پاسخ به اظهارات اخیر عباس عراقچی مبنی بر اینکه اگر آمریکا و انگلیس مانع تراشی نمی کردند تاکنون موضوع تبادل زندانیان با این کشورها به سرانجام رسیده بود، بار دیگر ادعای خود را درباره ناعادلانه بودن حبس شهروندان آمریکایی در ایران تکرار کرد و مدعی شد که واشنگتن کاملا در این باره شفاف بوده و برای آزادی این افراد تلاش کرده است.
به گزارش ایسنا، عباس عراقچی مذاکره کننده ارشد کشورمان در رایزنی های وین اخیرا در اظهاراتی گفت که دور بعدی مذاکرات وین باید منتظر دولت جدید در تهران بماند و این اقتضای هر دموکراسی است.
وی همچنین خاطر نشان کرد: آمریکا و انگلیس باید این نکته را درک کرده و ایجاد ارتباط بین یک تبادل انسانی - که آماده اجرا می باشد - با برجام را متوقف کنند.
این دیپلمات ارشد افزود: تبادل (زندانیان) را گروگان اهداف سیاسی قرار دادن، باعث از دست دادن هم تبادل و هم توافق می شود. ده فرد زندانی از همه طرف ها می توانند همین فردا آزاد شوند، به شرط آنکه آمریکا و انگلیس به تعهدات خود در توافق به عمل آمده، عمل کنند.
کد خبر 615733 برچسبها ایران و آمریکامنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: ایران و آمریکا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۸۰۷۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دست برتر ایران و روایت وارونه غربگرایان
چرا افراطیون مدعی اصلاحات، اصرار دارند که نقش «بلندگوهای دشمن در ایران» را ایفا کنند و برای بهرهمندی آمریکا از امتیازات بیشتر، از یکدیگر سبقت میگیرند؟!
به گزارش مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: وقتی هر روز صبح نگاهی به صفحات اول روزنامههای مدعی اصلاحات میاندازیم و یا اظهارات برخی مدعیان اصلاحات را مرور میکنیم، به وضوح ردپای عملیات روانی دشمن را در برخی از این روزنامهها و اظهارنظرها میبینیم. به این نمونهها توجه کنید:
۱- روز گذشته روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «مدیریت تنشهای اخیر و چند پرسش» نوشت:«به نظر میرسد پس از تنش اخیر با اسرائیل و مخالفت آمریکا با افزایش تنش، بیش از چند سال اخیر زمان برای آغاز گفتوگوهای مستقیم میان ایران و آمریکا مساعد شده است.
هر دو کشور از تشدید تنشها در خاورمیانه راضی نیستند.همین کافی است تا پایهای برای آغاز دور تازهای از تعامل باشد. آیا میتوان امیدوار بود که در پس تنشهای اخیر شاهد نوعی تجدیدنظر در روشها بود و در نتیجه گفتوگوی غیرمستقیم و سپس مستقیم ایران و آمریکا وارد سرفصل تازهای شود؟»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«بنا بر برداشتی که از رویدادهای اخیر میتوان داشت، تنش بیشتر مضر است.کاهش تنش هم نیاز منطقه است، بنابراین در این شرایط برای پیشبرد اهداف بزرگتر به چیزی نیاز است؟ پاسخ مشخص است تقویت دیپلماسی برای آغاز گفتوگوی ایران با آمریکا.»
۲- در روزهای گذشته روزنامه هم میهن در مطلبی با عنوان «زمان چیدن میوه پاسخ نظامی ایران» نوشت:«جنگ هیچگاه هدف و غایت نیست. وقت آن رسیده است که ایران میوه اقدام نظامی و دفاع مشروع خود را بچیند. تنها راه رسیدن به این منافع، از طریق مذاکره است. ایران باید نشان بدهد که بعد از اقدام به دفاع مشروع، آماده مذاکره با کشورهای حامی اسرائیل و به ویژه آمریکا است. اگر ما از حجم ادبیات گزنده و بیاثر خود نسبت به آمریکا و غرب کاهش دهیم و به سمت مذاکره برویم، آمریکاییها هم مشتاق مذاکره هستند.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«ما باید بتوانیم از یک اقدام نظامی مشروع، یک دستاورد سیاسی ایجاد کنیم. اگر ما مدعی هستیم که غربیها فهمیدهاند قدرت ما چه اندازه است، آمادگی ما در چه حدی است، تا چه حد توان آتش و پاسخگویی و بازدارندگی داریم، بهجای اینکه به سمتی برویم که باعث جنگ شود تا توانمندیهای ما مصروف شود، باید از شمشیر در نیام برای گرفتن امتیاز از غربیها استفاده کنیم.»
۳- سخنگوی دولت اصلاحات چندی پیش در توئیتی نوشت:«حالا که مجامع حقوقی و سازمانهای بینالمللی اسرائیل را به خاطر حمله به کنسولگری ایران تحت فشار قرار دادهاند و آمریکا ایران را به خویشتنداری دعوت کرده، مذاکره مستقیم با آمریکا را شروع کرده و ما به ازای خویشتنداری را طلب کنید. فرصتها چون ابر بهاری در گذر هستند.»
۴- روزنامه شرق اخیرا در مطلبی با عنوان« احیای برجام در میانه بحران؟» نوشت:«در حالی که با توجه به تحولات منطقهای و جهانی، احتمال احیای برجام کمرنگتر از هر زمان دیگری است، اخیرا نشریه انگلیسی آی خبر داد که کاخ سفید در حال بررسی توافق هستهای جدید با ایران در ازای لغو برخی تحریمهای اقتصادی علیه تهران است تا از یک جنگ تمام عیار در منطقه جلوگیری کند. این منبع بدون ذکر نامش، فاش کرد که یک دیدگاه در داخل دولت این است که رئیسجمهور فرصتی را برای آغاز مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هستهای ایران میبیند.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه مدعی شد:«گفت وگوهایی هم درباره احیای برجام با جانشین رابرت مالی صورت گرفته است که نشان میدهد اکنون مذاکرات برجامی... در حال پیگیری است.»
اکنون تحولات به گونهای رقم خورده است که ایران و محور مقاومت، در مقابل آمریکا و متحدانش، دست برتر را دارند. در این شرایط آمریکا به شدت نیازمند روکردن یک برگ برنده برای خود است و «مذاکره با ایران» دقیقا همان چیزی است که برای واشنگتن حکم «امتیاز ویژه و طلایی» را دارد.
یک سؤال؛ آیا مذاکره با آمریکا، برای ایران نیز حکم «امتیاز» و «برگ برنده» را دارد؟ پاسخ قطعا منفی است. تجربه ثابت کرده است که آمریکا در مذاکره، به دنبال نتیجهای است که از طریق «جنگ» یا «تحریم» به دنبال آن بوده و چون نتوانسته از آن طرق، به نتیجه مطلوب خود دست یابد، راه سوم که همان مذاکره است را انتخاب کرده است.
نشان به آن نشان که در دولت قبل، به واسطه مذاکرات هستهای و امضای برجام، همزمان هم در قلب رآکتور هستهای بتن ریخته شد و هم تحریمها دو برابر شد.
«وندی شرمن» دیپلمات ارشد آمریکایی و از اعضای تیم مذاکرهکننده آمریکا- مرداد ۱۳۹۷- در مقالهای در نشریه فارن افرز نوشت:«کاری که برجام با برنامه هستهای ایران کرد، جنگ هم نمیتوانست انجام دهد.»
شرمن در بخش دیگری از این مقاله نوشته بود:«زمانی که گفتوگوهای چندجانبه سال ۲۰۱۳ از سر گرفته شد، چندین سال از وضع تحریمهای شدید علیه تهران میگذشت؛ اما با وجود همه این تحریمها، ایران تعداد سانتریفیوژهای خود را به ۱۹ هزار رسانده بود. تحریمها ممکن است به اقتصاد ایران آسیب رسانده باشد، اما آنچنان تاثیری در برنامه هستهای این کشور نداشت.»
پیش از آن نیز مقامات آمریکایی از جمله «باراک اوباما» رئیسجمهور اسبق این کشور صراحتاً گفته بود که با غلاف اسلحه و بدون شلیک حتی یک گلوله، صنعت هستهای ایران را از کار انداختیم.
افراطیون مدعی اصلاحات در حالی پالس مذاکره مستقیم با آمریکا را ارسال میکنند که حتی متحدان آمریکا نیز به خسارت بار بودن نزدیکی با آمریکا اعتراف کردهاند. به عنوان نمونه چندی پیش «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه در مصاحبه با خبرنگاران گفته بود: « اروپا باید در برابر فشار برای تبدیل شدن به «دنبالهروهای آمریکا» مقاومت کند... اروپا باید وابستگی خود به آمریکا را کاهش دهد...اروپا باید وابستگی خود به «فراسرزمینی بودن دلار آمریکا» را نیز کاهش دهد.»
«جانت یلن» وزیر خزانهداری آمریکا چندی پیش در نشستی در کمیته امور مالی مجلس نمایندگان آمریکا اعتراف کرد که استفاده از دلار در دنیا رو به کاهش است و تحریمها علیه ایران، حتی متحدان آمریکا را به فکر استفاده از ارزهای جایگزین در مبادلات جهانی انداخته است.
روزنامه «فایننشال تایمز» نیز چندی پیش در مطلبی نوشت:«سیاستهای آمریکا برای مقابله با تهران شکست خورده است... تداوم پیشرفتهای هستهای ایران در کنار افزایش نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی، از نشانههای شکست سیاستهای غرب در قبال ایران است.» هفتهنامه اکونومیست نیز پیش از این در تحلیلی با اشاره به رویارویی ایران و آمریکا نوشته بود: «در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران دست بالا را دارد.»
حال سؤال اینجاست که چرا افراطیون مدعی اصلاحات، اصرار دارند که نقش «بلندگوهای دشمن در ایران» را ایفا کنند و برای بهرهمندی آمریکا از امتیازات بیشتر، از یکدیگر سبقت میگیرند؟!
هر وقت از پادوها و دنبالههای دشمن در داخل کشور صحبت میشود، رسانهها و فعالین مدعی اصلاحات به خط شده و به گویندگان این واقعیت، برچسب «متوهم» و «خیالپرداز» میزنند. این فرافکنی و فرار به جلو در حالی است که در کارنامه طیف تندرو مدعی اصلاحات، مستندات متعددی در این خصوص وجود دارد.
از «علیاصغر رمضانپور» معاون فرهنگی وزیر ارشاد در دولت اصلاحات- و سردبیر فعلی شبکه تروریستی و ضدایرانی «اینترنشنال» تا «حسین باستانی» از نزدیکان خاتمی و خبرنگار فراری منتسب به طیف مدعی اصلاحات. وی هر روز صبح تا قبل از ساعت هفتونیم، بولتنی برای مطالعه رئیس دولت اصلاحات آماده میکرد. بولتنی که به مرور برای هیئت دولت، رئیسمجلس و سایر چهرههای کلیدی اصلاحات هم فرستاده میشد.
و از «مرجان شیخالاسلامی آل آقا» از فعالین رسانهای جریان مدعی اصلاحات و از متهمین اصلی پرونده ۶/۶ میلیارد یورویی پتروشیمی و متهم به مشارکت اخلال در نظام اقتصادی کشور و تحصیل مال نامشروع به مبلغ هفت میلیون دلار که سال ۹۶ از کشور متواری شد، تا کاملیا انتخابیفرد و مجتبی واحدی و فریبا داوودی مهاجر و رکسانا صابری و نفیسه کوهنورد و فرناز قاضیزاده و اکبر گنجی و ابراهیم نبوی و فرشته قاضی و رضا حقیقتنژاد و نیکآهنگ کوثر و مانا نیستانی و امید معماریان و هوشنگ اسدی و نوشابه امیری و محمد مساعد و جمشید برزگر و اردشیر امیرارجمند و نیما راشدان و...
اینها کسانی هستند که با قلمفروشی و وطنفروشی در خدمت سرویسهای جاسوسی غربی بودند و پس از آن نقاب از چهره برداشته و از کشور متواری شده و در دامان اربابان خود مشغول پادویی و مزدوری شدند.
ما در قریب به سه سال اخیر شاهد هستیم که «دیپلماسی پویا و فعال منطقهای و جهانی» جای «دیپلماسی انفعالی» را گرفته و این تغییر ریل گذاری، دستاوردهای بزرگی را در پی داشته است.
بهتر است افراطیون مدعی اصلاحات، این اظهارنظر وزیر امور خارجه دولت قبل را که در پایان کار دولت مدعی تدبیر و امید گفته بود، آویزه گوش خود کنند. وی گفته بود:«با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود رنجاندیم. اتفاقی که اگر نمیافتاد نه دوستان دوران سختی رهایمان میکردند و نه با فشار حداکثری ترامپ مواجه میشدیم.»