امامت و ولایت در کلام «امام رضا(ع)»
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۰۳۷۵۷
یک کارشناس علوم قرآنی گفت: «امام رضا (ع)» در حدیثی میفرمایند مسئله توحید و بندگی خداوند متعال به پذیرش ولایت بستگی دارد، یعنی خدا نمازی از انسان را میپذیرد که از مسیر ولایت گذشته باشد.
به گزارش پول نیوز، محمد فرضی پوریان پیرامون جایگاه ولایت در کلام «امام رضا (ع)» گفت: بدون شک یکی از مهمترین مسائل درونی جامعه اسلامی، مسئله «امامت» است، شناخت «امام رضا (ع)»، صفات و ویژگیهای ایشان چنان مهم و پراهمیت است که در حدیث نبوی معروف که در جلد ۲ صفحه ۴۰۹ کتاب «کمال الدین و تمام النعمة» آمده است: «مَنْ مَاتَ وَ لَیْسَ لَهُ إِمَامٌ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة، کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی به اهمیت جایگاه ولایت اشاره و ابراز کرد: اهمیت جایگاه ولایت در کلام «ائمه اطهار (ع)» بسیار بیان شده است، به طور مثال زُرارَة بن اَعْیَن میگوید: در کتاب شیخ کلینی جلد ۲ به روایتی از «امام باقر (ع)» اشاره شده که این امام بزرگوار در آن فرموده اند: «اسلام بر پنچ پایه بنا شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت»، سپس من پرسیدم: کدام یک از اینها برتر است؟ حضرت فرمودند: ولایت برتر است. زیرا ولایت کلید آنهاست و شخص والی دلیل و راهنمای آنها، «ائمه (ع)» راهنمای نماز، زکات، حج و روزه میباشند و این اعمال بدون راهنمایی آنها درست نیست.
فرضی پوریان به کلام «امام رضا (ع)» پیرامون ولایت اشاره کرد و افزود: اهمیت ولایت در کلام «امام رضا (ع)» به زیبایی دیده میشود. «امام رضا (ع)» در مسیر حرکت به سمت مرو، به نیشابور رسیدند و مورد استقبال بینظیر مردم آن دیار قرار گرفتند و در جمع آنها فرمودند پدرم «موسی بن جعفر(ع)» از پدرش و او نیز از پدر و جدش «رسول خدا (ص)» نقل کردند که خداوند متعال فرموده است: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی، کلمه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و قلعه محکم من است، هر کس در آن داخل شود، از عذاب من در امان است»، سپس زمانی که قافله راه افتاد ایشان فرمود: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا، با شرایطی که من یکی از آن شرایطم». این حدیث به سلسله الذهب سندی از طلا معروف است. همچنین، چون در کتب روایی شیعه و اهل سنت با اسناد فراوان نقل شده مورد اطمینان است.
وی تفسیر ولایت را از زبان «امام رضا (ع)» مورد بررسی قرار داد و تاکید کرد: در این روایت «امام رضا (ع)» به زیبایی مسئله توحید و ایمان به خداوند متعال و سعادتمند بودن در آخرت را معطوف بر خود و پذیرش مسئله امامت میکنند، یعنی حتی توحید بدون داشتن ولایت و امامت سعادت انسان را تامین نخواهد کرد، چرا که همه چیز از مسیر امام و حجت خدا میگذرد. به عبارت دیگر حتی «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» گفتن و بندگی خدا نیز بدون داشتن امام و ولی خدا امکان پذیر نیست.
این کارشناس علوم قرآنی در همین راستا ابراز کرد: این روایت در واقع تفسیر همان روایت نبوی است که در اول بحث اشاره شد، آنجا که «پیامبر اکرم (ص)» فرمودند: هر کس امام خویش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است، یعنی مرگ او به مانند مرگ یک مشرک است، یعنی اسلام او برایش سودی ندارد، در اینجا نیز «امام رضا(ع)» میفرمایند: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» زمانی ارزشمند و کارساز است که انسان را از عذاب الهی نجات دهد و همراه با امامت و ولایت باشد.
وی پیرامون امر پروردگار درباره ولایت بیان کرد: خداوند متعال برای امتحان انسانها، برخی انسانهای دیگر را برگزیده و حجتهای خود را بین مردم قرار داده و به بقیه مردم امر میکند که از آنان اطاعت کنند. مانند همان دستوری که به ابلیس داد که بر حضرت آدم سجده کند و او به علت غرور و تکبری که داشت از سجده امتناع کرد. اینجا نیز خداوند متعال به دیگر انسانها دستور داده است که از اولیای او تبعیت کنند و برخی به علت غرور و تکبری که داشتند، این دستور الهی را کنار گذاشتند.
این کارشناس علوم قرآنی بار دیگر بر سخنان «امام رضا (ع)» پیرامون ولایت تاکید کرد: «امام رضا (ع)» در حدیثی میفرمایند مسئله توحید و بندگی خداوند متعال به پذیرش ولایت بستگی دارد، یعنی خدا نمازی از انسان را میپذیرد که از مسیر ولایت گذشته باشد، روزهای از انسان را میپذیرد که از مسیر ولایت به ما رسیده باشد، نه از مسیرهای دیگر. انسانها و مسیرهای دیگر ولو اینکه سخن حق را بگویند قابل قبول نیستند، زیرا آنها در راهی نیستند که خدا دستور داده است.
فرضی پوریان به اعتقادات شیعه در مورد ولایت پرداخت و خاطرنشان کرد: اطاعت از خداوند متعال و مسئله توحید و بندگی خدا به پذیرش امامت و ولایت اولیای او بستگی دارد. از این روست که شیعه امامت را جزء اصول میداند نه فروع، چون اساس توحید و اساس ایمان بر آن متوقف است.
منبع: میزانمنبع: پول نیوز
کلیدواژه: امامت و ولایت در کلام امام ولایت امام رضا ولایت کلام ولایت مسئله توحید ولایت در کلام خداوند متعال بندگی خدا انسان ها امام رضا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۰۳۷۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا در برزخ شفاعت وجود دارد؟
شفاعت بهمعنای طلبِ برداشتن عذاب و عِقاب از کسی یا کسانی است که مستحق عذاب و عقابند. (شیخ طوسی، التبیان، ج۱، ص۲۱۳) و به عبارتی نوعی وساطت و میانجیگری در عفو و بخشیدن گناهان است. (مطهری، مجموعه آثار، ج۱، ص۲۵۴)
شفاعت یک معنای عام دارد و یک معنای خاص. گویا بحث درباره شفاعت در دنیا و برزخ، در گرو این دو معناست. شفاعت در لغت از ماده "شفع" و به معنای «ضمیمهکردن چیزى به چیز دیگر و جفت نمودن آن» است. یعنى اگر بنا باشد کارى براى شفاعتشونده صورت گیرد؛ ولى مشکلى در بین باشد، شفاعتگر آن را سامان مىدهد. شفاعت به معنای عام، قرارگرفتن دو چیز در کنار هم و موجودی قویتر و برتر، در کنار موجود ضعیفتر و کمک کردن به او برای پیمودن مراتب کمال است. (مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج ۶، ص ۲۵۶)
پس شافع کسی است که برای انجام هدفی، ضمیمه غیر خود میشود و او را که تاق است جفت میسازد. (النهایه، ج ۲، ص ۷۱۵)
کسی مورد شفاعت قرار میگیرد که شایستگی داشته باشد. اگر به افرادى بدون شایستگى و بىجهت کمک شود و بر دیگران مقدم شوند، این کار تبعیض ناروا و تشویق مردم به گناه است. قطعا هدف خداوند از قرار دادن شفاعت، این نیست که برخلاف عقل نیز میباشد. ولى افرادی که در مسیر هدایت قرار دارند و اعمال واجب را انجام داده و از اعمال حرام دوری کردهاند، ولی گاهی گناهی هم مرتکب شدهاند که عمدی بر انجام آن نداشتهاند؛ در این صورت مورد کمک شفیعان قرار میگیرند، تا کاستیهایشان جبران شود.
آیا شفاعت در برزخ هست؟
اصل شفاعت در شیعه و همه مذاهب اسلامی در قیامت مورد قبول است و آن را ضروری دین میدانند. ولی در این که شفاعت در برزخ هم وجود دارد یا نه محل اختلاف است.
مفسران شیعه و سنی همگی مقام شفاعت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله را قبول دارند و اختلافی با هم ندارند. مفسران لفظ "مقام محمود" در آیه ۷۹ سوره اسراء را مقام شفاعت برای رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تفسیر کردهاند.
از جمله موارد اختلافی این موضوع، بحث از زمان تحقق شفاعت است. برخی از مفسران و علما معتقدند شفاعت تنها در آخرین موقعیت قیامت که حساب و کتاب به اتمام رسیده، اتفاق میافتد. اما برخی از علما نیز معتقدند که شفاعت فقط مربوط به قیامت نیست، بلکه در دنیا و برزخ را نیز شفاعت پیامبر اکرم و ائمه علیهمالسلام رخ میدهد.
پس در این که شفاعت در قیامت وجود دارد هیچ شکی وجود ندارد، اما در مورد شفاعت در برزخ تردیدهایی دیده میشود که آیا در برزخ هم اهلبیت علیهمالسلام مردم را شفاعت میکنند یا خیر؟
استناد به روایت امام صادق علیهالسلام
برخی از مخالفان شفاعت در برزخ، به روایت امام صادق علیهالسلام استناد میکنند که فرمود:به خدا قسم تنها خطری که من بر شما احساس میکنم، برزخ است و، چون قیامت شود و کار به دست ما برسد، ما بر کار شما از خودمان اولویت داریم. (کافی، ج ۱، ص ۶۶)
ارزیابی روایت امام صادقعلیهالسلام
این روایت از جهت سندی مرسل است و مشابهی هم ندارد. همچنین در این حدیث تصریح نشده که در برزخ شفاعتی نیست، بلکه تأکید شده که در قیامت، کار با ولایت است. چون در آیه ۷۱ سوره اسراءتاکید شده که در قیامت هر کس با امامش محشور میشود. حال امام حق یا باطل، فرقی نمیکند.
بر اساس روایات امیرالمؤمنین علیهالسلام میزان و تقسیمکننده بهشت و جهنم است و در قیامت کار با ولایت و ولیّ میباشد؛ بنابراین شفاعت پیامبر اکرم و اهل عصمت صلواتاللهعلیهم، به عنوان ولایت، از مؤمنین و اهل ولایت قطعی است. پس شفاعت در قیامت قطعی است، اما شفاعت در برزخ مورد شک و تردید میباشد.
اما روایات موثقی که کمک و دستگیری اهل بیت علیهمالسلام در قبر و برزخ را تایید میکنند، نشانگر شفاعت در برزخ است.
شفاعت در دنیا در قرآن کریم
با دقت در برخی آیات به شفیع واقع شدن برخی انبیاء در دنیا میرسیم که وجود شفاعت در دنیا را تایید میکند. در آیه ۶۴ سوره نساء بیان شده: «اگر آنها هنگامى که به خود ستم مىکردند (و مرتکب گناه مىشدند) به نزد تو مىآمدند و از خدا طلب آمرزش مىکردند و پیامبر صلىاللهعلیهوآله نیز براى آنها استغفار مىکرد خدا را توبهپذیر و مهربان مىیافتند.» در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا تقاضاى مغفرت از سوى پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله براى مؤمنان خطاکار چیزى جز شفاعت مىتواند باشد؟!
این آیه پیوند بین مردم اعم از فاسق و با ایمان را مطرح میکند و این که اگر برای طلب بخشش از ایشان کمک بخواهند، خداوند به دلیل وساطت پیامبرش، توبه را میپذیرد. (تفسیر نور، ذیل آیه)
آیت الله جوادی آملی در تفسیر این آیه میگوید: این استغفار هم در حقیقت، همان توسّل و شفاعت است. همچنین مؤمنین میتوانند برای گنهکار استغفار بکنند، این میشود شفاعت دیگر. عالِم حقّ شفاعت دارد، در دنیا مؤمن هم حقّ شفاعت دارد. اینکه گفتند در نماز شب چهل مؤمن را دعا کنید، این همان معنای شفاعت است. شما وقتی چهل مؤمن را دعا میکنید یعنی شفیعاید «شَفع» یعنی جفت، خود این شخص به تنهایی به محکمهٴ خدا برود آسیب میبیند، وقتی شفیع کنار او باشد، دیگری همراه او باشد.
پس معلوم میشود مؤمنین هم حقّ شفاعت دارند. به هر تقدیر در آیهٴ ۱۱۴ سورهٴ «توبه» فرمود: ﴿وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لأَبِیهِ إِلَّا عَن مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ﴾؛ ابراهیم وعده داد که اگر تو صالح بودی، من طلب مغفرت میکنم. معلوم میشود که حالا او صالح نبود که مورد طلب مغفرت قرار بگیرد، معلوم میشود که اگر صالح بود استغفار ابراهیم برای او جا داشت، اینها نشانهٴ وسعت شفاعت است.
از طرفی فخر رازى در ذیل آیه ۶۴ سوره نساء مىگوید: آیه دلالت دارد که هرگاه پیامبرصلىاللهعلیهوآله براى گناهکاران و ظالمان استغفار نماید، خداوند آنها را مورد بخشش قرار مىدهد و این دلالت مىکند که شفاعت آن حضرت نسبت به کسانى که دچار معاصى کبیره مىشوند، در دنیا پذیرفته شده، پس واجب است در آخرت نیز پذیرفته شود؛ چون کسى در این موضوع میان دنیا و آخرت تفاوت نگذاشته است.
در تکمیل این استدلال باید گفت که «برزخ» دنباله و ادامه عالم دنیاست و لذا شفاعت رسول اکرمصلیاللهعلیهوآله شامل گناهکاران در برزخ هم مىشود.
همین معنا در داستان یعقوب و فرزندانش نیز در قرآن آمده که آنها از پدر خواستند در پیشگاه خدا براى آنان استغفار کند او هم پذیرفت. (یوسف، ۹۷)
همچنین در دنیا بسیار اتفاق افتاده که افراد یا اقوامى به خاطر شفاعت پیامبران و اولیاءالله از عذاب دنیا نجات یافتهاند و این چیزى جز شفاعت نیست.
شفاعت در برزخ
در جهان برزخ روایات بسیارى داریم که اعمال نیک همچون نماز، روزه و اعتقاد به ولایت امام و ...، سبب تخفیف عذاب مىشود؛ و یا دفن انسانی صالح و یا عالم که پروندهای پربار دارد، در قبرستانی موجب تخفیف مجازات گنهکاران آن قبرستان مىشود. این موارد دلیلی بر تایید وجود شفاعت در عالم برزخ است وگرنه نباید این موارد در تخفیف عذاب آنها در برزخ اثری میگذاشت تا زمان قیامت.
بنا بر روایاتی اقامه نماز لیلةالدفن و دادن صدقه در شب اول مرگ و درخواست مغفرت تشییعکنندگان برای اموات، باعث تخفیف عذاب میشود. همچنین در روایات آمده که امام رضاعلیهالسلام یکی از جاهایی که به دیدن زائر خود میرود، در هنگام جاندادن و برزخ است. (عیون اخبارالرضا، ج ۲، ص ۲۵۵) آیا این دیدار با امام باعث تخفیف در سختی مرگ نمیشود؟ آیا باعث آرامش و تخفیف عذاب او نمیشود؟ آیا اینها شفاعت به حساب نمیآید؟
بنا بر آیات و روایاتی همراهی و یاری پیامبر و ائمه علیهمالسلام به گنهکار و نیازمند به روشنی دیده میشود. پس شفاعت اختصاص به قیامت ندارد و همه ما آن را در دنیا لمس کردهایم. حال چگونه میشود در شرایط هولناک برزخ رها شویم؟
شفاعت مومنین در دنیا برای اموات در برزخ
بسیار سفارش شدهایم که برای اموات که دستشان از دنیا کوتاه شده و فرصتشان به اتمام رسیده، از خداوند طلب بخشش کنیم. این یعنی مومنین حاضر در دنیا میتوانند میت را شفاعت کنند. در واقع او با دعا، طلب بخشش، خیرات و احسانی که برای میت میفرستد، در حالی که میت در عالم برزخ است، شفاعتش میکند. وقتی افراد در دنیا میتوانند با هدایا و دعاهای خود، اموات را در برزخ شفاعت کنند، و آرامش و تخفیف عذاب را به آنها هدیه دهند، چگونه ممکن است شفاعت اهل بیت علیهمالسلام برای مومنین در برزخ فراهم نباشد؟!
تکامل در برزخ، شفاعتی برای مومنین
همانطوری که به وساطت ائمهعلیهمالسلام در دنیا، بیمارها شفا میگیرند و نیازهای مادی مردم برطرف میشود، اموات نیز در برزخ میتوانند با کمک اهلبیت علیهمالسلام تربیت و نقایصشان رفع شده و با حقایق قرآن آشنا شوند و به تکامل برسند تا لایق بهشت شوند، همین امر یعنی شفاعت در برزخ که مومن را به تعالی میرساند تا در قیامت شایستگی ورود به بهشت را پیدا کند؛ و اگر شفاعت و تربیت ولایت در برزخ نباشد به چنین مقامی نایل نخواهد شد. همه این امور شفاعت است.
مسلم است که آن بزرگواران به میت در سختىهاى عالم برزخ یارى مىرسانند (المیزان، ج ۱، ص ۱۷۴) علامه میپذیرد که معصومین علیهمالسلام در هنگام مرگ و در عالم قبر که عالم برزخ هست حضور دارند و آسانی و آرامش را به مومن میدهند، اما نام را شفاعت نمیگذارد.
در اینجا سوالی مطرح میشود که به فرض، روایات یاد شده از سوى پیامبر و ائمهعلیهمالسلام شفاعت نباشد؛ اما موضوع طلب بخشش از سوى پیامبرصلىاللهعلیهوآله از محضر الهى براى کسى که به ایشان در هنگام مرگ متوسل میشود و اتفاقا هم بهکمک میآیند اگر شفاعت نیست پس نامش چیست؟
اثبات شفاعت در سه عالم
ضمن پذیرش اصل شفاعت به عنوان امرى قطعی، با توجه به تعدادی از دلایل عقلى و آیات و روایات، مشخص شد در برزخ که ادامه عالم دنیا است، شفاعت وجود دارد.
به لحاظ کلّی شفاعت در همه عوالم اعم از دنیا، برزخ و قیامت وجود دارد. منتهی این معنای عام شفاعت است. بدیهی است تا وقتی که «ولایت» وجود دارد، شفاعت نیز هست. تا وقتی همه فیوضات الهی از طریق معصومینعلیهمالسلام و صاحبان ولایت و امامت میرسد، شفاعت وجود دارد. وقتی خداوند میفرماید که مؤمنین در دنیا با انبیاء و اولیا همنشین میشوند، بالتبع در برزخ و قیامت نیز چنین خواهد بود؛ بنابراین با تدبر در آیات و روایات متوجه میشویم که «شفاعت» بهمعناى وسیع کلمه در هر سه عالم دنیا، برزخ و آخرت، اتفاق میافتد، هرچند محل اصلى شفاعت و آثار مهم آن در قیامت و براى نجات از عذاب دوزخ میباشد.
ابوبصیر از امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام نقل میکند که فرمود: هنگامی که جنازه مومن را در میان قبر میگذارند، شش صورت زیبا با او وارد قبر میشوند. یکی از آنها در جانب راستش و دیگری در جانب چپ او میایستد. سومی روبروی صورتش، و چهارمی در پشت سر او، و پنجمی در کنار پای او میایستد و ششمی که از همه زیباتر است در بالای سر او میایستد؛ و به این ترتیب از میت پاسداری میکنند.
آنکه از همه زیباتر است از پنج صورت دیگر میپرسد، شما کیستید، خدا به شما جزای خیر دهد؟
آنکه در جانب راست میت قرار دارد گوید، من نماز هستم. آنکه در جانب چپ او است میگوید: من زکات هستم. آن که در روبروی او است، گوید، من روزه هستم. آن که در پشت او است، گوید: من حج و عمره هستم. آن که در کنار پایش ایستاده، گوید: من نیکیهای او هستم که به دیگران داشت. سپس آن پنج صورت، از آن صورت نورانیتر از همه، میپرسند: تو کیستی که از همه ما زیباتر و خوشبوتر هستی؟ او در پاسخ میگوید:
من ولایت آل محمد صلیاللهعلیهوآله هستم. (اصول کافی، ج ۲، ص ۹۰)
همچنین امام صادق علیهالسلام فرمود: در عالم قبر، از نماز، زکات، حج، روزه و ولایت و محبت میت با ما خاندان رسالت، سؤال میکنند، مقام ولایت که به صورتی در جانب قبر قرار دارد، به نماز، حج، روزه و زکات میگوید: اگر در شما نقص وجود دارد، من آن نقص را تکمیل میکنم. (المحاسن البرقی، ج ۱، ص ۲۸۸)
بنابر این ائمهعلیهمالسلام در برزخ اِعمال ولایت دارند و غم و اندوه و نگرانی و عذاب مومن را از بین میبرند و با تصرفات خودشان به مومنین و شیعیان لطف عام دارند. اِعمال ولایت عام فقط برای شیعیان است، اما اِعمال ولایت خاص برای کسانی است که استعداد بیشتری دارند. در واقع در برزخ عقاید و اعتقادات رسیدگی میشود و در قیامت اعمال محاسبه میگردد.
پس ولایت ائمه که شفاعت عام هست در دنیا و برزخ اثر دارد و بواسطه آبرویی که در نزد خداوند دارند، از انسان دستگیری میکنند و برخی مشکلات و سختیهای دنیا و هنگام مرگ و در عالم برزخ را رفع میکنند.
اما شفاعت خاص معصومین علیهمالسلام در قیامت و در آخرین مرحله بعد از حسابرسی رخ میدهد و سرنوشت قطعی فرد تعیین میشود که در اینجا شفاعتکننده مومنین را یا از جهنم نجات میدهند و یا درجه مومن بهشتی را بواسطه شفاعت بالاتر میبرند. یعنی شفاعت دو جانبه است؛ هم دفع ضرر و هم جذب منفعت را در پی دارد. این که امام رضاعلیهالسلام میفرماید من در سه جا به داد زائرم میرسم شفاعت عام است؛ و معنای فرمایش امام صادقعلیهالسلام که میفرماید من از برزخ شما میترسم احتمالا به معنای شفاعت خاص است که در قیامت اتفاق میافتد.
منبع: تبیان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی