علیه مرجعیت اجتماعی هنرمندان
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۰۵۴۳۷
در بزنگاههای مهم تاریخی، مواضع هنرمندان به عنوان یکی از گروههای به اصطلاح «مرجع» مورد توجه قرار میگیرد. این کنجکاوی نسبت به مواضع آنها، اغلب این انتظار را به وجود آورده که جامعه نیازمند اظهار نظر یا واکنش هنرمندان در بزنگاههای اجتماعی و سیاسی است و این اظهارات تأثیری بر واقعیت رخداد دارد. این تصور اغراق آمیز بیشتر حاصل سوء تفاهمات شهرت و ساخته شدن فردیتی کاذب به سبب توجه رسانهها به هنرمندان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مردمان بر اساس نیازی ملموس و مشاهدهپذیر، دست به کنشی جمعی میزنند و در این میان هدایتگر آنها پس از آن نیاز ملموس، هیجانات و باورهای آنهاست.
اگر چهره شناخته شدهای به سبب موضع خود مورد توجه قرار میگیرد و نقد یا ستایش میشود، به سبب آن است که از جایگاه «شهرت» با این هیجانات یا باورها ارتباطی برقرار کرده است.
در اینجا مردمان صاحب کنش به اظهارات هنرمند نیاز ندارند، بلکه توجه به آن اظهارات صرفاً از روی تأیید یا رد هیجانات و استدلالهای کنشگران رخ میدهد و نوعی خاصیت صرفاً تبلیغاتی دارد. پس این اظهارات با همه هیاهویی که ممکن است ایجاد کند، اغلب جریانساز نیست و بیشتر واکنشی است.
از دیگرسو همان طور که پیشتر گفته شد، تصورات اغراضآمیز از نقش هنرمند و اهمیت نظرش درباب مسائل مختلف جمعی، حاصل درک اشتباه از شهرت و ساخته شدن فردیتی کاذب به سبب توجه رسانههاست. یکی از موضوعات ثابت رسانهها هنرمندان، آثار آنها و اخبار و حواشی پیرامون آنهاست.
این توجه رسانهای گاه نوعی فردیت کاذب هم میسازد. به این معنا که گویی هنرمند فارغ از اثر خود، باید خودش هم مورد واکاوی قرار گیرد. گویی هم رفتارش به عنوان فرد در همه شئون باید زیر ذرهبین باشد و هم نظریاتش در جریان روزمره و جدای از اثر، مورد پرسش و سنجش قرار گیرد!
این در حالی است که هیچ دلیل منطقی و از پیش روشنی مبنی بر اینکه هنرمند به صرف اینکه هنرمند است، باید رفتار و افکاری سنجیده، منسجم و قابل دفاع داشته باشد و در برابر مسائل اصلی جامعه صاحب نظر باشد، وجود ندارد.
نظریات هنرمند تا جایی اهمیت دارد و قابل نقد است که در بافت اثرش مطرح شود و از نظر اجتماعی و سیاسی هم، همین بافت است که میتواند اهمیت و تأثیر داشته باشد.
هنرمند، شهروندی است که به عنوان انتخابی فردی میتواند در مسائل جمعی دخالت کند یا تنزه طلب باشد، اما هنرمند سیاسی با اثرش سیاسی میشود. او به شکلی تدریجی و نرم در هیجانات جامعه و در نهایت در واقعیت تاریخی او اثر میگذارد.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۰۵۴۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا قامت این قوم افراخته میشود؟
سروش زادعلی، پژوهشگر مسائل اجتماعی ایران؛ لر تباران خاصه لرهای بختیاری همیشه خود را وام دار کشور میدانند و ارتباط ایران و این قوم دارای یک ریشه عمیق و پیوند ذاتی تاریخی، همچون رابطه پدر و فرزندی است. در طول تاریخ همیشه رهبران سیاسی اجتماعی در این قوم بوده است که با تدبیر ثروت سرزمینهای لر نشین خاصه مناطق بختیاری که سرشار از ثروت است را بصورت عادلانه در تمام کشور توزیع و مناطق لر نشین هم از آن بهرمند شده اند.
قوم لر در عرصههای مختلف سیاسی اجتماعی کشور تاثیرات مثبتی داشته و اقدامات مهمی در راستای توسعه و رشد کشور برداشته است برای نمونه سردار اسعد بختیاری با اقدامات بجا و درست خود زمینه را برای توسعه سیاسی اجتماعی کشور فراهم آورد و تاثیر فراوانی در بوجود آمدن انقلاب مشروطیت و بنیان نهادن دموکراسی مدرن در تاریخ معاصر کشور داشته است.
متاسفانه در زمان پهلوی بسیاری از سران سیاسی اجتماعی ایل بختیاری اعدام شدند، با از بین رفتن رهبران این ایل تبعیض و عدم رسیدگی به مناطق لر نشین در نبود مطالبه گری شدت یافت، زمینه فقر و عدم توسعه در این مناطق کلید خورد تا جایی که برخی از فرهیختگان لرتبار تا به حال از گفتن قومیت خود احساس خجالت میکنند.
بعد از انقلاب اسلامی تا حدودی اوضاع بهبود پیدا کرد، اما متاسفانه هنوز هم با توجه به وسعت، جمعیت و ثروتی که در جغرافیا و نیروی انسانی مناطق لر نشین وجود دارد به نسبت در ساختار سیاسی اجتماعی کشور کمتر دخالت داده میشوند.
سرزمینهای لر نشین خاصه مناطق بختیاری نشین آمار بالای بیکاری و عدم توسعه را دارا هستند این در حالی است که مهمترین منابع ثروت کشور در استانهای لرنشین کشور قرار دارد، نفت و کشاورزی که بخش عمده آن مربوط به شهرهای بختیاری نشین استان خوزستان، گاز که مربوط به لرهای جنوبی در استان بوشهر، سر منشا پر آبترین رودهای شیرین کشور در مناطق بختیاری نشین چهارمحال بختیاری و لرستان قرار دارند، دز، کرخه، کارون و اروند را تشکیل میدهند و از مرکز تا جنوب کشور قومیتهای مختلف را دور خود جمع کرده اند و دهها ثروت دیگر که ازسرزمینهای لر نشین استخراج میشود و ثروت حاصل از آن خرج تمام کشور میشود.
لرهای بختیاری در طول تاریخ نشان داده اند که افرادی انقلابی، دلسوز، وطن پرست، عدالت خواه و باهوش هستند در این قوم فرهیختگان زیادی در زمینهها مختلف خاصه حوزه سیاسی اجتماعی وجود دارد، اما متاسفانه در مناطق و استانهایی که در اکثریت هستند نسبت به جمعیت و وسعت جغرافیای که وجود دارد از آنها استفاده چندانی نمیشود این موضوع رابطه مستقیم و معناداری با عدم توسعه این مناطق دارد.
قوم لر با وجود ثروت سرشاری که در این مناطق وجود دارد و با وجود نامهربانیهایی که نسبت به آنها روا داده شده همه بصورت متحد وطن پرست هستند و هیچ جریان جدایی طلبی را تا بحال در خود جا نداده اند؛ لذا میبایست با توجه به پتانسیل که در این قوم وجود دارد از نیروی انسانی آن در سطوح مختلف حوزه سیاسی اجتماعی نهادهای کلان حاکمیتی استفاده گردد تا بتوان امیدوار بود تبعیضات و ناملایماتیها که نسبت به این قوم روا داده شده است کاسته شود همچنین با ایجاد صنایع مختلف و بسترسازی طرحهای توسعه برای این مناطق زمینه پیشرفت و اشتغال در این مناطق فراهم آید.