مراجعه مردم به رمالها و فالگیران درحال افزایش است/ خرافات یک باور غلط بر پایه شانس است/ فالگیرها از سرنخهایی که مردم میدهند، پیش گویی میکنند/ وجود درمان برای افراد خرافاتی
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۱۶۲۳۸
افسانه وکیلی گفت: برخی از فالگیرها به علت اینکه با حالتهای چهره افراد آشنایی دارند و از کلام خود آنها اشارات و سرنخ هایی می گیرند، میتوانند طوری صحبت کنند که انگار پیش گویی می کنند به همین دلیل مردم به سمت آنها میروند درواقع تا زمانی که افراد ساده لوح در جامعه وجود دارند رمالان و فالگیران هم بازارشان داغ خواهد ماند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش برنا؛ خرافات تقریبا در بیشتر کشورهای دنیا وجود دارد اما این باورهای غلط از فرهنگی به فرهنگی دیگر با هم متفاوت است. باورهای خرافی امروزه آنچنان در تار و پود زندگی بسیاری از مردم رسوخ پیدا کرده است که کنار گذاشتن و ترک این باورهای خرافی تقریبا غیرممکن شده است. با نگاهی به صفحات اینستاگرام و کانالهای تلگرامی میتوان به وجود آنها پی برد، رمالها فالگیرهایی که حتی میلیونها تومان دریافت میکنند تا فقط از آینده خبر دهند.
افسانه وکیلی، روانشناس و مدیر دفتر مشاور خانواده در گفتگو با خبرنگار برنا با اشاره به روانشناسی خرافات از جمله رمالی و فالگیری گفت: اگر تیغی را بیدلیل باز و بسته کنیم در آن خانواده یا فامیل اختلاف به وجود میآید، اگر لنگه یک کفش روی کفش دیگر سوار شود نشان دهنده خبر بدی است، رفتن به دکتر آن هم در روز شنبه باعث بازگشت بیماری است، سیزده عدد نحسی است، اگر بالای سر زنی که وضع حمل کرده سیخ یا وسیله آهنی تیز قرار ندهیم آل او را میبرد و ... اینها از جمله خرافاتهایی هستند که در جامعه ما دامن بسیاری از مردم را گرفته است و حتی در برخی افراد زندگیشان را مختل کرده است.
او افزود: خرافات باور غلطی است که بر پایه جمل، ترس از ناشناختهها، چیزهای پیش بینی نشده، باور به جادو، باور به شانس یا عوامل دیگر قرار دارد و در همه افراد هم دیده میشود برای مثال اگر از فردی بپرسیم آخرین باری که به تخته زدی، در داخل خطهای پیاده رو راه رفتی، از گربه سیاه اجتناب کردی و... کی بوده است حتما به چندساعت اخیر اشاره میکند.
وکیلی با اشاره به منشا خرافات تصریح کرد: یک روان شناس معروف به نام اسکینر در آزمایشهای خود با کبوتران موفق به کشف نوعی رفتار یعنی همان خرافات شد. اسکینر در این آزمایش به کبوتر گرسنه در فاصلههای زمانی ثابت بدون توجه به اینکه کبوتر چه نوع رفتاری را نشان میدهد غذا می داد به عنوان مثال به طور تصادفی هنگامی که کبوتر شانه راستش را بلند می کرد به او غذا داده می شد و پس از دریافت غذا، کبوتر این رفتار را مرتب تکرار میکرد که غذا دریافت کند. رفتار خرافی در انسان نیز این چنین شکل میگیرد برای مثال فرض کنید ورزشکاری به صورت تصادفی وقتی پیراهنی با شماره خاصی به تن دارد امتیاز کسب میکند و از آن به بعد ممکن است او رابطه بین آن پیراهن خاص و کسب امتیاز را یک رابطه علت و معلولی بداند و همیشه آن پیراهن را بپوشد همچنین پوشیدن این پیراهن به آن ورزشکار کمک میکند که اضطراب خود را کاهش داده و از ناایمنی درونی خویش بکاهد ولی این رفتار میتواند باعث افت عملکرد آن ورزشکار شود و آن هنگامی است که آن ورزشکار شیء شانس آور خود را گم کند.
این روانشناس ادامه داد: باورهای خرافی به افراد توهم حس کنترل بر رویدادهایی را که نمی فهمند، می دهد. افراد با باورها و اعمال خرافی خود تلاش میکنند که رویدادها را کنترل کرده و آنها را قابل پیش بینیتر کنند برای مثال ۱۰ نفر آدمی که دچار نا ایمنی درونی هستند ممکن است بیشتر، افکار و اعمال خرافی داشته باشند چرا وقتی این اعمال خرافی با رویدادهای خاصی جفت میشوند برای فرد یک ایمنی و اطمینانی به وجود میآورد و همین باعث میشود برخی رفتارها به صورت آیینهای خرافی در مردم یک جامعه گسترش پیدا کند زیرا مردم به رابطه بین آن رخدادها به صورت رابطه علت و معلولی نگاه میکنند.
او عنوان کرد: عامل دیگری که در پا برجا ماندن خرافات در جامعه تاثیر دارد این است که وقتی ما به خرافات خاصی معتقد باشیم بیشتر به دنبال شواهدی میگردیم که آن عمل خرافی را تأیید میکند یعنی شواهد مخالف یا دال بر رد کردن خرافات را نادیده میگیریم و فقط به آن قسمتی از شواهد توجه میکنیم که تصادف با آن خرافات اتفاق افتاده و بین آن رابطه علت و معلولی بر قرار میکنیم بنابرایم این باعث شکل گیری خرافات در یک جامعه می شود.
وکیلی در ادامه گفت: اعتقاد به خوابهای خاص نیز ممکن است ریشههای خرافی داشته باشد مثلا برخی از افراد پدیدههای خاصی را با پیشگوییهای خاصی و خبرهای ناگوار در آینده ارتباط میدهند در حالی که آن خواب ممکن است صرفا تاثیر افکار روزانه با ترس و اضطرابی باشد که شخص در مورد آن موضوع دارد به عنوان مثال درصد قابل توجهی از مردم خوابهایی در مورد کشته شدن خود و یا در معرض تهدید قرار گرفتن جان خودشان با اطرافیانشان میبینند ولی این لزوما خبر از حادثهای ناگوار نمیدهد.
این روانشناس با اشاره به اینکه راه درمان افراد خرافاتی در علم روانشناسی وجود دارد، بیان کرد: اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در علم روانشناسی و روانپزشکی، تشخیصی است که برای افرادی که خرافاتی هستند یا به این حرفه اشتغال دارند گذاشته می شود. این افراد به سحر و جادو اعتقاد دارند، وضع ظاهری آنها عجیب و نامتعارف است، مدعی غیب بینی و داشتن بصیرتهایی ویژه هستند، ادعا میکنند که میتوانند حوادث آینده را پیش بینی کرده و بر آنها اثر بگذارند، تکلم آنها مبهم، حاشیه پردازانه، استعارهای با شرح و تفصیل مفرط یا قالبی است، اینها اغلب ادعای رابطه با موجودات عینی و یا حتی امام زمان را در جامعه ما دارند و هر از چند گاهی نیز خبر از دستگیری برخی از این افراد را در گوشه و کنار می شنویم.
او از افزایش مراجعه مردم به رمالها خبر داد و گفت: اعتقاد و مراجعه مردم در جامعه ما به رمالها و فالگیران درحال افزایش است درحالی که پیامبر اکرم (ص) با همه کرامات خود می فرمایند«من از لحظه بعدی خود خبر ندارم».
وکیلی در پاسخ به این سوال که دلایل گرایش به فالگیری چیست؟ گفت: گاه چیزهایی که آنها میگویند به طور تصادفی در آینده جفت میشود و مردم به آن به صورت پیش گویی مینگرند، برخی از آنها به علت اینکه با حالتهای چهره افراد آشنایی دارند و از کلام خود آنها اشارات و سرنخ هایی می گیرند، میتوانند طوری صحبت کنند که انگار پیش گویی می کنند به همین دلیل مردم به سمت آنها میروند و واقعا فکر میکنند که آنها میتوانند آیندهشان را بگویند.
او با اشاره به دعانویسی تاکید کرد: برخی از مردم برای حل و فصل کارهایشان یا رهایی از مشکلات خود به دعا نویس مراجعه می کنند. ما میتوانیم در حق خود و دیگران دعا کنیم ولی نه اینکه دعایی را در غذا یا نوشیدنی کسی بریزیم و ازمشکل رهایی پیدا کنیم و یا چیزی به دست آوریم مگر نه این است که خداوند در قرآن میفرماید چیزی برای انسان نیست مگر اینکه برای آن تلاش کند اما متاسفانه سود جویان از نادانی بسیاری از افراد ساده لوح استفاده میکنند درواقع تا زمانی که افراد ساده لوح در جامعه وجود دارند رمالان و فالگیران هم بازارشان داغ خواهد ماند.
//انتهای پیام: 3
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: برنا خانواده کفش گربه تصادف روانشناسی اشتغال امام زمان پیامبر اکرم مشکلات قرآن روانشناسی خرافات رمال پیش گویی فالگیر پیش گویی رمال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۱۶۲۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازشدن «پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» در بازار نشر
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب داستانی «پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» نوشته پیام ابراهیمی بهتازگی با تصویرگری مهناز سلیماننژاد توسط انتشارات فاطمی برای کودکان منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابهای طوطی» (واحد کودک و نوجوان انتشارات فاطمی) است.
اینناشر پیشتر دو داستان پلیسی «دایناسور در مرغدانی» و «خانه سنگی» را هم از مجموعه «گورکن و راسو» منتشر کرده است.
کتاب پیشرو دربرگیرنده یکداستان پلیسی برای کودکان است که شخصیت اصلیاش یکجغد کارآگاه است. او از کودکی علاقه زیادی به سرنخها داشته و با دنبالکردنشان، به پاسخهای دلگرمکننده میرسیده است. همیشه هم دوست داشته همه جزییات را یادداشت کند. چون توجه به جزییات مهمترین ویژگی یککارآگاه است.
از دیگر شخصیتهای داستان «پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» میتوان به «مقتول (ملقب به سون سوناریان)» اشاره کرد که یکخفاش نوجوان سربههوا و بازیگوش است. او هیچوقت نتوانست کارآگاه شود و از آنجا که نتوانست، تبدیل به مقتول شد. خانم همسایه که یککلاغ پیر و تنهاست هم در کنار جناب معلم که یکخفاش دیگر است، ازدیگر شخصیتهای اینداستان هستند. اما اینقصه یک «قاتل» هم دارد که ملقب به سونسَن سانسوناریان است و او هم یکخفاش است و نام سخت و پیچیدهاش باعث میشود حرفزدن از او سخت و پیگیری پروندهاش هم سختتر باشد.
کارآگاه قصه در حال روایت گذشته خود و پروندهای است که وقتی جوان بوده، باعث تغییر مسیر زندگیاش شده است؛ پرونده قتل مرموز یکخفاش جوان. او میگوید بهنظر میآمد پای یک قاتل زنجیرهای در میان باشد. در اینصورت جان هزاران خفاش در خطر بود اما سرنخها با هم جور در نمیآمدند. کارآگاه میگوید هرطور که بوده باید معمای پرونده را حل میکرد چون در غیراینصورت حیثیت خانوادگیاش به باد میرفت و لکه ننگی بر پیشانی شغل آباواجدادیاش باقی میماند...
«پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» در ۱۳ فصل نوشته شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
از خانه کلاغ که بیرون آمدم، دفترچهام را بیرون آوردم و یادداشتهایی را که نوشته بودم، مرور کردم. باید چندمتهم دیگر هم پیدا میکردم. ذهنم عجیب درگیر آن سرنخ بزرگ شد. همان سرنخ بزرگی که امواج صوتیِ زیرش به گوش خانم و آقای سوناریان میرسید. همان سرنخ بزرگی که احتمالا سون قرار بود خوراکیها را با او بخورد. سرنخ بزرگی که میتوانست من را به سون برساند.
تصمیم گرفتم در غارهای اطراف گشتی بزنم. چندغار را گشتم تا اینکه بالاخره توی یکی از غارها به سرنخ جدیدی رسیدم: بقایای آتشی که روی سقف به پا شده بود؛ چند سیخ آویزان و تهمانده غذاهایی که اینجا و آنجا روی زمین ریخته بود. میشد حدس زد در آناطراف خبرهایی بوده. و بعد در کنار همه آنها یک تصویر، یک عکس دونفره: دوخفاش در کنار هم. لبهای خفاش جوان سرخ بود. آیا او واقعا یک خفاش بود یا یکخونآشام؟ آیا رد خون متعلق به سون بود؟ آیا آنعکس لحظاتی پیش از مرگ سون گرفته شده بود؟ یا حتی بعد از مرگ او؟ چشمهای نیمهباز سون هر احتمالی را ممکن میساخت. پرونده داشت پیچیده میشد.
اینکتاب با ۸۰ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6086247 صادق وفایی