نذری متفاوت بانوان جهادی انصارالمهدی/ وقتی نذر پیتزا لبخند به لب کودکان مینشاند
تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۶۰۶۹۳
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، خروسخوان که میشود بوی نذری از خانه همسایه سربلند میکند، هلهله و سرور برپا میشود و غوغای شادی در دل شیعیان بلوا به پا میکند، عید غدیر عیدی سفارش شده است که هر کس به نوعی قدمی برمیدارد.
هرکسی از هر گوشه و کناری دستی میگیرد و برای خود توشهای میاندوزد تا امیرالمومنین شفاعتش کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در گوشه و کنار شهر شیراز و استان فارس نیز از دو روز پیش هلهله عید غدیر برپا شده و هر کس به نوعی در کارهای خیر شریک شده است، از نذری غذای گرم گرفته تا توزیع بستههای معیشتی و گوشت قربانی، نذری متفاوتی اما این روزها در گوشهای از شهر شیراز صدای زیادی به پا کرده است.
۱۵ بانوی جوان شیرازی که سن بزرگترینشان سی و یکی دو سال است، گرد هم جمع شدهاند و پیتزا توزیع میکنند.
نذری که شاید در میان سایر نذرها کمی متفاوتتر است و میتواند بهعنوان غذایی که قطعا اولویت بسیاری از خانوادهها بهویژه خانوادههای نیازمند نیست، لبخند شادی بر لب کودکان بنشاند.
زینب باعرضه، بانویی متولد سال ۶۸ و مسوول گروه جهادی انصارالمهدی است، گروه نوپایی که از دو سال پیش با تجمع چند دوست قدیمی گرد هم شکل گرفت تا با نیت انجام کار خیر گره از مشکلات خانوادههای نیازمند بگشاید.
او که حالا برای دومین سال پیاپی عید غدیر نذر پیتزا دارد، دلیل انتخاب این غذا را اینگونه عنوان میکند: در اعیاد و ایام مذهبی نذریهای زیادی چه به صورت غذای گرم و چه بسته معیشتی توزیع میشود اما از سال پیش ایده توزیع پیتزا را برای خانوادههایی که فرزند دانشآموز دارند، دادیم چرا که پیتزا غذای هیجانانگیزتر است و معمولا با هر ذائقهای بهویژه کودکان سازگارتر است.
باعرضه افزود: سال گذشته این طرح را اجرا کردیم و با توزیع بیش از ۱۰۰ عدد پیتزا با استقبال بسیار زیادی روبهرو شدیم و بازخورد بسیار خوبی داشت، لذا امسال نیز تصمیم به اجرای دوباره آن گرفتیم.
وی ادامه داد: در این راستا پوستری تهیه کرده و از مردم تقاضای کمک داشتیم که تا شب گذشته ۳۰ میلیون تومان کمک جمعآوری شده و با وجود اینکه اعلام کردهایم دیگر هزینهای واریز نشود، اما هنوز هم مردم واریزی دارند پس تا زمانی که کمکها جمع شود توزیع پیتزا که از ظهر روز گذشته آغاز شده است را ادامه خواهیم داد.
او با اشاره به اینکه خودمان نیز توقع این مقدار کمک را نداشتیم، گفت: با مبلغ جمعآوری شده پیشبینی کردهایم که حدود ۱۴۰۰ عدد پیتزا به خانوادههای نیازمندی که از قبل شناسایی شدهاند، هدیه شود.
وی ادامه داد: حدود ۱۴۰ خانواده در لیست ما هستند که تلاش میکنیم تا هرجا که بتوانیم به آنها کمک کنیم، چنانچه توزیع ۲۰۰ بسته معیشتی، پخت غذای گرم، توزیع ماسک و ... را در کنار دیگر فعالیتهای فرهنگی انجام دادهایم.
این بانوی جهادگر خاطرنشان کرد: اعضای اصلی گروه انصارالمهدی ۱۵ بانو هستند که از متولد ۶۸ تا ۷۹ را شامل میشوند و در ایام مختلف دوستان دیگری حتی از دهه ۸۰ نیز به جمعشان اضافه میشوند.
باعرضه درباره نحوه توزیع پیتزا گفت: ما خانوادههای نیازمند را که حتما دانشآموز دختر داشته باشند شناسایی کردهایم و به طور متوسط به هر خانواده سه عدد پیتزای ۲۸ سانتی(متوسط) میدهیم و به این ترتیب توانستهایم سهم کوچکی در نشاندن لبخند بر گوشه لب خانوادهها و کودکانشان داشته باشیم.
انتهای پیام/س
منبع: فارس
کلیدواژه: نذری پیتزا عید غدیر انصارالمهدی کودکان نیازمند گروه جهادی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۶۰۶۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خانم معلمی که کلاس درسش را در بیمارستان بر پا کرد
به گزارش همشهری آنلاین، اعظم سعیدیان فر، معلم دبستان سید احمد حسنزاده ناحیه ۶ شهر اصفهان است که کلاس درس را در بیمارستان بر پا کرده و فضای تعلیم و تربیت را برای کودکان به ارمغان برده است. معلم ایثارگر اصفهانی در خصوص چرایی حضور در بیمارستان برای تدریس به کودکان بستری شده اینگونه توضیح میدهد: «پدرم حدود ۱۵ سال مبتلا به بیماری سرطان بودند و به همین دلیل بیشتر لحظات زندگیم را در بیمارستان سپری کردم و در نهایت ایشان سال گذشته با وجود تمام تلاشی که کردیم دار فانی را وداع گفتند.»
سعیدیانفر به نوع سرطان پدر اشاره میکند و از دلمشغولی وی برای حمایت از سه دختر خود میگوید؛ همین مورد را دلیل امید پدر برای مبارزه با بیماری سرطان عنوان میکند اما کهولت سن و شرایط خاص بیماری کرونا اجازه حضور بیشتر پدر را در کنار اعضای خانواده نمیدهد.
روایتی از روزهای سخت در کنار پدر در بیمارستانخانم معلم از روزهای سخت این چنین میگوید: تمام این روزها و لحظات را در بیمارستان کنار پدر بودم و درک کردهام که خانوادهها علاوه بر اینکه بیمارداری میکنند تا چه اندازهای شرایطی دشوار را سپری میکنند و هم از نظر مادی و هم از نظر روحی و روانی نیاز به حمایت دارند.خانم سعیدیانفر که سرگروه استانی پایه چهارم ابتدایی است از آشنایی با سازمان مردم نهادی در گروههای درسی سخن میگوید و به نیت خیرات برای پدر مرحومش و کمک به برداشتن بار روی دوش خانوادهها مسؤولیت تدریس در بیمارستان را با وجود همه دشواریهای این مسیر و در دوران شیوع گسترده ویروس کرونا داوطلبانه میپذیرد.
معلم ایثارگر اصفهانی در خصوص ساعات کاریاش اینگونه میگوید: بدون دریافت هیچگونه هزینهای و یا مورد خاصی یکشنبهها و سهشنبه یک ساعت و نیم الی سه ساعت بعد از ساعت کاری و بعدازظهرها به دانشآموزی که از درس عقبافتاده و مشکلات خاصی در ارتباط با بیماری خود دارد، تدریس کردم.
سعیدیانفر علاوه بر مشکلات جسمی، چالشهایی نظیر حفظ روحیه و نوع تغذیه را از مشکلات کودکان دارای بیماریهای خاص میداند و باتوجهبه اینکه برای کودکان بستری شده با بیماریهای خاص، هر لحظه احتمال وخیم شدن بیماری نیز وجود دارد و شرایط روحی خانوادهها را برای همکاری دشوار میداند؛ اما با همه این تفاسیر خانواده کودک بیمار نهتنها با خانم معلم همراهی دارند بلکه از حضور فردی که بدون چشمداشت برای کمک آمده ابراز خوشحالی کرده و از حضور وی استقبال میکنند.
سختیهای رسیدگی به کودکان بستری شده در بیمارستانخانم معلم عنوان میکند: خوشحالی کودکی که با او کار میکردم و خانواده او باعث انگیزه برای ادامه کار میشد؛ کودک هر هفته خوشحال و منتظر بود تا درس را با همکاری هم ادامه دهیم؛ با تهیه هدیه کوچکی نظیر کتاب و امثالهم سعی میکردم باعث خوب شدن حال فرزندم باشم تا بهتر بتوانم هم درس جدید را با او کار کنم و هم اشکالاتش را برطرف کنم. سعیدیانفر دانشآموزش را «فرزندم» خطاب میکرد و از عمل پیوند کلیه فرزندش حدود ۱۰ روز پیش خبر میدهد.
خانم معلم از سختیهای کار در محیط بیمارستان اینطور توضیح میدهد: انگیزه دادن به دانشآموز ۱۰سالهای برای تحصیل که تقریباً متوجه اتفاقات پیرامون خود است و به دلیل بیماری در بیمارستان بستری است کار بسیار دشواری است و تمام تلاشم را کردم که انگیزه او را حفظ کنم.
وی از سختیهای رسیدگی به کودکان بستری شده و رعایت ظرافتهای حضور در اتاق بیماران توضیح مختصری میدهد و باتوجهبه اینکه سالهای بسیاری با شرایط مشابه اما در بیمارستان دیگری مواجه شده بوده است اذعان دارد شرایط سخت خانوادهها را دراینخصوص کاملاً درک میکند و باانگیزه به کار تدریس در اتاق دانشآموز مشغول میشود.
حضور در بیمارستان و تدریس برای دانشآموز بستری شده در بیمارستان پایان ماجرا نیست، خانم معلم مدت ۸ سال است که در منطقه محروم حصه و به انتخاب خودش مشغول کار است و پس از ساعات کاری در روزهای یکشنبه و سهشنبه بلافاصله به بیمارستان رفته و تا حوالی ساعت ۱۷ ایثار را در بیمارستان تدریس میکند.
دوستداشتن مردم و همنوع، مسیر زندگی را هموار میکندخانم سعیدیانفر با بیان اینکه، ۶ سال در منطقه قهجاورستان، یک سال محله جلوان اصفهان و تا به امروز در منطقه حصه مشغول به کار هستم، میگوید: «از ابتدای کار در منطقه حصه با شرایطی بهمراتب نامطلوبتر از آنچه که تصور میکردم از لحاظ آموزشی، تربیتی و فرهنگی، مواجه شدم، بنابراین نیاز به حضور در آنجا را احساس کردم تا بتوان این منطقه محروم را نیز به نحو خوبی پوشش داد.
این معلم دلیل ازخودگذشتگی را اینگونه روایت میکند: من هم در یکی از همین مناطق رشد کردم و این که جایگاه و نگاه خوبی به این مناطق وجود نداشت شرایط را سختتر میکرد؛ معلمان خوب و پدرم بهعنوان راهنما از دلایل موفقیت و رشد من بودهاند؛ من تمام آنچه را کودکان مناطق محروم احساس میکنند را درک میکنم.
سعیدیانفر به سرلوحه قراردادن توصیه پدر برای «عشقورزیدن به مردم بهویژه کودکان» تأکید میکند و برای تدریس به دانشآموز دیگری در اردیبهشتماه و در فضای بیمارستان آماده میشود.این خانم معلم با بیان این نکته که، با علاقه در این منطقه کارس را ادامه دادهاست، خاطرنشان میکند: دوستداشتن مردم و همنوع، مسیر زندگی را هموار میکند، من از تعامل با کودکان در هرجایی بهویژه منطقه حصه لذت میبرم.