نامه عباس عبدی به آیت الله رئیسی/ طرح صیانت، امید مردم به دولت شما را نشانه گرفته
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۷۶۹۱۱
به گزارش الف به نقل از روزنامه اعتماد: در این نامه آمده است:
با سلام و احترام
طبیعی است که دراین روزها ذهنیت و توجه شما به انتخاب همکاران متمرکز شده باشد و کمتر فرصت کنید تا به گزارشهای دیگر بپردازید.ولی واقعیت این است که طرح مشهور به صیانت...چنان مشکلی را برای مدیریت شما از همان آغاز ایجاد خواهد کرد که به این سادگی نمیتوان بر آن غلبه کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ماجرا این است که اینترنت بهرغم تمام مشکلاتی که دارد با دو عنصر مهم در هم تنیده شده است؛ اول کار و دوم زندگی جاری مردم. هر گونه محدودیتی در این زمینه با واکنش مواجه خواهد شد. واکنشها نیز از تشدید اعتراضات میدانی گرفته تا خشم و بدبینی و حتی فحاشی رخ خواهد داد. ولی به نظر من دو واکنش آن بیش از هر چیزی برای دولت شما پرهزینه خواهد بود.
اول، کاهش امید است. بهرغم همه ناملایمات، حدود 45 درصد مردم فکر میکنند که با آمدن شما وضع بهتر خواهد شد. اولین وظیفه دولت افزایش این تعداد است. همین امید موتور محرک برای انجام کارهای موثرتر است. پس هر اقدامی که این نسبت امیدواری را کم کند، به عنوان مانع در راه دولت شما خواهد بود.
بنده با توجه به تجربیاتم با اطمینان میگویم که تصویب این طرح به کاهش امید و اعتماد نسبت به دولت شما منجر میشود. این ادعا یا فرضیه را میتوان به سادگی و از طریق نهادهای موجود و معتبر نظرسنجی آزمون و تایید یا رد کرد.این کار ناصواب و سوگیرانه برخی نمایندگان در هنگامه آغاز به کار دولت شما، ضربه سنگینی به فرآیند اعتمادآفرین به دولت شماست.شاید برخی معتقد باشند که هدف این طرح محدود کردن نیست. با توجه با سابقه طراحان و بیاعتمادی مطلق به آنان و خوشحالی زایدالوصف آنان هیچ فرد عاقلی این ادعا را نمیپذیرد.
دومین واکنش بسیار بدتر است. روند رو به رشد گرایش به مهاجرت از کشور. نمیدانم که مشاوران شما این موارد را بازتاب میدهند یا خیر؟ در همین روزهای اخیر مطالبی یا اخباری را میخوانیم یا میشنویم که گرایش شدیدی به مهاجرت عمومی و بهطور مشخص نخبگان از کشور آغاز شده است. رشد شدید و حتی چند صد درصدی یافتن کلمات و مفاهیم مرتبط با مهاجرت در گوگل نمونه آن است. ولی ما که حوصله خواندن نوشتههای افراد محترم و نخبه کشور شامل کارآفرینان، پزشکان،جوانان خلاق و...را داریم، با قلبی اندوهناک باید شاهد خالی شدن کشور از نیروهایی شویم که در اینجا آموزش دیدهاند، ثروت کسب کردهاند و باید در خدمت خود و مردم باشند، ولی به علل روشن و قابل فهمی ناامید از ادامه کار هستند. کسانی که حتی ثروت دارند و کم و کسری مادی ندارند، ولی به لحاظ روحی و روانی دیگر کشش لازم را برای ماندن در کشور ندارند.
این واکنش حتی از اعتراضهای خیابانی نیز برای اداره امور خطرناکتر است، چون از یکسو ناامیدی را تشدید میکند، در حالی که اعتراضات خیابانی حداقل نوعی کنشگری و فعال بودن را نشان میدهد. از سوی دیگر کشور را از مهمترین سرمایهاش که نیروی انسانی کارآمد است، تهی میکند و این بزرگترین خسارت سرمایهای است و بالاخره خروج این افراد از کشور قطعا با خروج شدید سرمایه مالی نیز همراه خواهد شد و یک شوک دیگر به قیمت ارز وارد میکند و چه بسا آن را به 40 هزار تومان نیز برساند و شیرازه امور اقتصادی را از هم بپاشاند. فراموش نکنیم که بخش مهمی از رشد قیمت ارز در 2 و 3 سال گذشته ناشی از تقاضای این نوع ارز بود که به خروج سرمایه از کشور منتهی شد و ربطی به ارزش واقعی یا قدرت خرید ریال نداشت.
با این ملاحظات امیدوارم که اقدامی جدی و موثر برای بازسازی اعتماد و زنده کردن امید و جلوگیری ازخروج سرمایه انسانی و مادی جامعه به عمل آیدکه این مساله پاشنه آشیل مدیریت آینده کشور است. در حال حاضر بعضی از نخبگان و مردم عادی فکر میکنند که چنین مصوبهای برای سنگاندازی در مقابل دولت شماست. موضعگیری شما نشان خواهد داد که آیا چنین طرحی با موافقت و با رضایت شما بوده یا شما همچنان به سخنان دوره تبلیغات انتخاباتی خود پایبندید که فضای مجازی،فضای کارو زندگی مردم است و نبایدبه آن لطمهای وارد شود.اکنون این یک آزمون مهم است که نشان دهید موضع گیری ایام تبلیغات بیان صادقانه خطمشی شما بود و در این صورت مردم هم میتوانند به دیگر شعارها و مواضع اعلامی شما در دوران تبلیغات انتخاباتی اعتماد کنند. در غیر این صورت، اعتماد از همین جاهاست که خدشهدار شده و از میان میرود. ابتدا میخواستم این نامه را خصوصی بفرستم ولی اهمیت اجتماعی مضمون آنچنان بود که ترجیح دادم از طریق رسانه عمومی تقدیم کنم.
منبع: الف
کلیدواژه: دولت شما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۷۶۹۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت عباس عبدی از بازدیدش از مسجد پارک قیطریه : مسجد را در تقابل با نهادهای دیگر قرار دادن، اعتبار نهاد دین را افزایش نمیدهد
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «مسجد بهعنوانیکنهاد» در روزنامه اعتماد نوشت: اعلام اینکه شهرداری قصد دارد در پارک قیطریه مسجد بسازد، در حالی که نمازخانهای هم دارد، و در اطراف آنجا نیز چند مسجد محلی وجود دارد موجب تعجب و اعتراض عمومی شد و برخی این اعتراضات را منتسب کردند به مخالفت با اقدامات دینی!! در حالی که توجه ندارند، اینها ظاهرش دینی است و باطن و نتیجه آن دینزدایی از جامعه است. این یادداشت درصدد پرداختن به مساله مسجد و نمازخانه و تفاوت این دو و تأکید بر نهادمند بودن مسجد است. به نظر میرسد که هنوز برخی افراد توجه لازم را به تفاوت میان مسجد و نمازخانه نکردهاند. نمازخانه محلی غیر رسمی و بدون آداب معینی برای آسایش نمازگزاران است. محلی که بهطور معمول کوچک است، نه وجود پیشنماز برای آن ضروری است و نه لزوما نماز را در رأس ساعت مقرر میخوانند. نه حتی برای مکان آن خطبه خاص فقهی خوانده میشود. به راحتی تغییر کاربری داده میشود و در اغلب موارد نیز میتواند موقتی باشد. مخروبه شدن آن یا تعداد اندک نمازگزاران نیز مسالهای نیست. از ظهر تا آخر شب هر کس که فرصت نمازگزاردن دارد از آن استفاده میکند و صرفا برای نماز خواندن و اغلب به صورت فرادا است. در حالی که مسجد به کلی متفاوت است. مسجد بیش از اینکه محلی انحصاری برای نماز خواندن باشد، یک نهاد مهم شهری و روستایی است، به همین علت است که حتی در محلههای روستایی و شهری اصرار میشود که هر کدام مسجد خود را داشته باشند. مسجد را هر جایی نمیسازند. مسجد با وجود روحانی و پیشنماز و حتی متولی و خادم و هیأت امنای آن شناخته میشود. کارکرد آن در رسیدگی به امور دینی و غیر دینی مردم و جمع شدن اهل محل یا شهر در آنجا جزو جداییناپذیر از کارکرد عبادی و مذهبی آن است. مسجد جزیی از یک محله یا روستا است. بهطور معمول با همیاری افراد محل و خیرین ساخته میشود. مخروبه شدن مسجد اعم از فضای مادی و ساختمان آن یا فضای عبادی و نمازگزاران یا فضای اجتماعی و عمومی آن، حامل پیام منفی مهمی است. آبادی مسجد به آبادی همه این اجزا مربوط میشود و بهطور کلی رونق آن نشانه رونق دینداری است. یکی از بزرگترین خطاهایی که پس از انقلاب صورت گرفت تحتالحمایگی قرار دادن مساجد از سوی دولت و ساختار رسمی بود. اعم از کمکهای مالی یا تخفیفها، ارایه امتیازات اداری و اقتصادی و رایگان کردن آب و برق و گاز و غیره یا نصب ائمه جماعت از سوی صاحبان قدرت و حذف امامان جماعت نامقبول از سوی آنان. اخیرا نیز توافقنامه کمک مالی ۸ میلیارد تومانی افشا شده که میان شهرداری تهران با مدیریت یک مسجد برای ساختن محل اجتماعات!! منعقد شده که طبعا از این نوع پرداختهای شهرداری زیاد است. با مجموعه این کارها، همزمان هم نهاد محلی و مدنی مسجد را از ریل استقلال خارج کردند و هم روحانیت و امام جماعت آن را وابسته به حکومت کردند. با ورود نیروهای شبه نظامی و فعالیتهای دولتی و حکومتی در مساجد، آنها را از کارکرد واقعی خود خارج کرد و میان مسجد و روحانی آن با مردم و جامعه به مرور زمان فاصله انداخت و به جایی رسیدهایم که طبق گزارش رسمی رصد فرهنگی کشور، از کل ۵۸ هزار باب مسجد شیعی حدود ۳۴ هزار باب (۵۴٪) فاقد امام جماعت هستند، و در ۱۶ درصد از مساجد نماز جماعت اصلا برگزار نمیشود و در ۱۳درصد نیز فقط در برخی ایام سال نماز جماعت برگزار میشود. کارکردهای غیر عبادی مسجد را اگر از آن بگیرند، این نهاد دچار اختلال میشود و کارکرد عبادی خود را نیز کمکم از دست میدهد. بنابراین مسجد را فقط براساس کارکرد عبادت بنا نمیکنند. به علت همین ویژگیهای نهادی است که آمار شاید دقیقی از مساجد کشور داریم، ولی هیچ آماری از نمازخانهها نداریم، چون در قالب نهادی شناخته نمیشوند. کارکردهای مسجد آن اندازه مهم است که اگر در برابر کارکردهای سایر نهادهای جامعه قرار گیرد ضربهپذیر خواهد شد. اگر احداث مسجد به عنوان روشی برای مقابله با نهادهای دیگر در پیش گرفته شود، در نهایت به مسجد به منزله یک نهاد لطمه وارد خواهد شد. (یک نمونه آن مسجدی است که جنب تئاتر شهر و برای به حاشیه راندن آن ساخته شد) . ساخت مسجد در بوستان فاقد کارکرد واقعی مسجد است و در حد نمازخانه باید باشد. اصولا آنجا مردمی ساکن نیستند که مسجد لازم داشته باشند حتی اگر نمازگزار هم باشند. مردم به دلیل دیگری به پارک میروند. مثل اینکه در ورزشگاه آزادی هم مسجد ساخته شود. هدف اصلی این کار تغییر کارکرد نهاد پارک یا بوستان است و این موجب ضربه خوردن به نهاد مسجد خواهد شد. چندی پیش اواخر ماه رمضان، رفتم پارک محل، ظهر بود و صدای اذان آمد، رفتم ببینم وضع مسجد پارک چگونه است. دو نفر پشت امام جماعت در حال نماز بودند، یک کودک هم تکبیر میگفت. امام جماعت که ظاهرا با شهرداری طرف قرارداد بود، سپس یک جوان که ظاهرا خادم مسجد بود و یک پیرمرد جمع نمازگزاران بودند (تصویر موجود است)، در حالی که میدیدم که در همان لحظه در پارک افراد زیادی بودند که بهصورت متعارف اهل نماز بودند. از نگهبان پرسیدم غروب چقدر هستند؟ گفت این روزها که افطاری مختصری میدهند قدری بیشتر است. این آباد کردن مساجد نیست. هنگامی که یک نهاد را جلوی نهادهای دیگر یا رقیب آنها قرار میدهید، بیش از آنکه به نهادهای دیگر لطمه بزند، خودش لطمه میخورد. نهادهای جامعه با یکدیگر سر جنگ ندارند. پس از انقلاب تعداد مساجد ۳ برابر شده است. قطعا بخشی از این کار به علت حمایتهای رسمی بوده و اتفاقا همین حمایتهای رسمی نهاد مسجد را تضعیف نموده است. شواهد پژوهشی و عینی فراوانی نشان میدهد که ساخت این تعداد مساجد تاثیری بر تقویت دینداری نگذاشته است. در حالی که مساجد زیادی ساخته شده، ولی تعداد مسجدروها زیاد نشده، و حتی بر اساس نتایج پیمایش رسمی که اخیراً منتشر شده، دینداری نیز کاهش یافته است. مسجد را در تقابل با نهادهای دیگر قرار دادن اعتبار نهاد دین را افزایش نمیدهد. نهادهای اجتماعی مکمل و نه در تقابل با یکدیگرند. پس این پرسش پیش میآید که چرا این سیاست غیرموثر به ویژه با آمدن دولت و شهرداری جدید اجرایی و مخالفت با آن به مخالفت با دین تعبیر میشود؟ این سوال مهمی است که در یادداشتی مستقل باید به آن پرداخت اما در پایان این یادداشت خوب است به این نکته طرفداران این سیاست پرداخت که میگویند مخالفان با این سیاست با تقویت دین مخالفند. در پاسخ باید گفت؛ اگر کسانی با دین مخالف باشند، بهطور طبیعی باید از این سیاستها دفاع یا حداقل در برابر آن سکوت کنند زیرا به تجربه دریافتهاند که اجرای این سیاستها همان هدف آنان؛ یعنی ضعیف کردن دین را محقق میکند. پس اغلب منتقدان چنین سیاستهایی، در درجه اول نگران سرنوشت نهاد دین و کارکردهای اجتماعی آن هستند. این مطلب را برای مردم و افکار عمومی و مسوولان خیرخواه باید نوشت و الا آنان که دنبال این طرحها هستند بهتر از هر کس میدانند که دغدغههای خودشان چیزهای دیگری است. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: اصرار بر حرمتشکنی مسجد؟ 8 دلیل در مخالفت با ساخت مسجد در پارک قیطریه کنایه حناچی به زاکانی: آنها با ساخت مسجد میخواهند بگویند ما آدمهای معتقدی هستیم