جلال ستاری؛ استادی که دلباختۀ فرهنگ ایران بود
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۸۷۴۲۱
به گزارش گروه فرهنگی ایرنا، جبار رحمانی انسانشناس و از اعضای موسسه انسانشناسی و فرهنگ که در سالهای اخیر و به واسطه پروژه تاریخ فرهنگی ایران مدرن ارتباطی صمیمی با جلال ستاری داشت، در سوگ درگذشت این استاد نامدار اسطورهشناسی نوشت: استاد جلال ستاری یکی از محققان بزرگ دوره معاصر ایران زمین درگذشت، خبری سخت و جانکاه بود که امروز شنیدیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: نزدیک به یکصد اثر تالیفی و ترجمه ای این استاد بزرگ، بخشی از میراث علمی و فرهنگی او برای ایران است، فرهنگی که او دلباخته اش بود و عمر خودش را در راه اعتلای آن فرهنگ صرف کرد.
شخصیت استاد ستاری، کمتر از آثارش شناخته شده است. مردی که پس از آشفتگی های بعد از ۱۳۵۷، ماندن در وطن را با آنکه خطر جانی برایش داشت، به مهاجرت ترجیح داد. او ماند و تحمل کرد ولی تسلیم تلخی های روزگارش نشد. بلکه با کارهایش بخشی از جلال و شکوه این فرهنگ را نشان داد و به نمایش گذاشت، او مرهمی بود بر زخم های این فرهنگ در نیم قرن اخیر. کارهای او در حیطه اسطوره شناسی بیشتر شناخته شده اند اما هدف اصلی او نه دفاع از اسطوره اندیشی، بلکه دفاع از حریم عقل در برابر تعدی های منطق اساطیری در تاریخ معاصر ایران بود.
رحمانی در ادامه پیام خود نوشت: جلال ستاری در تمام نوشته هایش تلاش کرد نحوه عملکرد نظام ذهنی اسطوره اندیش را نشان دهد تا بتواند زمینه ها و نشانه های تعدی این نظام به حریم عقل و پیامدهای آن برای جامعه را آشکار کند.
ستاری علاوه بر پژوهش در قلمرو اسطوره ها، نقشی کلیدی در اعتلای علم اسطوره شناسی ایران (فارغ از جریان های دانشگاهی که شیفته اسطوره دانی بودند) داشت. شاید به درستی بتوان گفت که جلال ستاری از معدود اسطوره شناسان به معنای دقیق کلمه بود اما در کنار اسطوره شناسی، هم در میانه سنت و تاریخ گذشته و هم در دوره مدرن و از لابلای جریان های نوسازی و مدرنیسم ایرانی تلاش بسیاری برای بازشناسی انتقادی فرهنگ ایران زمین کرد. او شخصیتی فرهنگی بود که هم فرهنگ شناس بود و هم منتقد جدی فرهنگ. هرچند نظام دانشگاهی ایران در کلیت خودش، نه قدردان او بوده و نه تلاشی برای بازشناسی آثار بسیار بزرگ او کرده است.
این انسان شناس افزود: استاد ستاری در کنار استادان بزرگی مانند ایرج افشار و دیگران بیش از آنکه در نظام دانشگاهی قدردانشان باشند، جامعه و گروه های فعال فرهنگی قدردانشان بودند. این استادان بزرگ، هرچند نه قدرشان دانسته شد و نه به موقع هم جامعه دانشگاهی ارزش آثارشان را شناخت اما ذهن آنها در قلمرو شخصیشان، ستار العیوب بود و بی توجه به این کوتاهی ها، عمرشان را برای فرهنگی که بدان عشق ورزیدند، صرف کردند.
در این چند دهه اخیر، هرچند عمدتا از دانشمندان و استادان ایرانی که در کشورهای غربی هستند بسیار سخن گفته شده است اما از استادانی که با رنج جانکاه در این کشور ماندند و کار کردند و چراغ فکر و فرهنگ را روشن و باشکوه نگه داشتند، کمتر سخنی به میان رفته است.
مطالعه فرهنگ ایران زمین بدون رجوع به کارهای بزرگانی مانند ستاری ناممکن است، از این رو میتوان گفت نه تنها آثار این استادان نمودی از فرهنگ ایران زمین است، بلکه خودشان به مثابه یک الگو و شخصیت فرهنگی، بخشی از این سنت فرهنگی و میراث معنوی فرهنگ ایران زمین هستند.
رحمانی در پایان نوشت: هرچند جای چنین الگوهایی در فرهنگ دانشگاهی ما خالی است اما فرهنگ عمومی و گروه های مدنی نشان داده اند که در حد توان، قدر دان این استادان بزرگ بوده اند. استادانی که مستقیم یا غیر مستقیم حق استادی بر هر محقق دلباخته فرهنگ ایران زمین دارند.
جلال ستاری؛ اسطورهشناسی که اسطوره شد
جلال ستاری (متولد ۱۴ مرداد ۱۳۱۰)، نویسنده، مترجم و اسطورهشناس و از معدود چهرههایی است که سالها در حوزه اسطوره و اسطورهپژوهی تلاش های پیگیری انجام داده و علاوه بر ترجمه آثار متعدد، در این زمینه مولف اثر نیز بوده است.
ستاری در سوئیس تحصیل کرد و دکتری گرفت و یکی از استادان معروف او ژان پیاژه بود.
در سال های دهه پنجاه که وی برای نخستین بار آثار اندیشمندانی چون گاستون باشلار، آنتونن آرتو، جرج دومزیل، ولادیمیر پراپ و بسیاری دیگر را به فارسی ترجمه می کرد، این نام ها که حتی امروز هنوز چندان شناخته شده نیستند، کاملا ناشناس بودند. ستاری در همان سالها، تاثیر مهمی در سازمان دادن به برنامهریزیهای فرهنگی نهادینه در کشور داشت و پس از آن نیز فعالیتهای انتشاراتیاش، دو چندان شد. جلال ستاری بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینههای افسانهشناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی در طی بیش از ۶۰ سال، تألیف و ترجمه کرده است.
وی در سال ۱۳۸۴ نشان فرهنگ و هنر را از وزارت فرهنگ فرانسه را دریافت کرد.
جلال ستاری در مقام نویسنده و مترجم تخصصی نزدیک به ۹۰ جلد کتاب در زمینههای افسانهشناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی در طول بیش از ۶۰ سال به رشتهٔ تحریر درآوردهاست. این کتابها بیشتر از کتابهای مرجع و شاخص در زمینههای تخصصی خود هستند.
جانهای آشنا، آخرین مصاحبه با سارتر (ترجمه)، جهان نگری (ترجمه)، تراژدی و انسان، بازتاب اسطوره در بوف کور، فرهنگ و تئاتر و طاعون (ترجمه)، اسطوره در جهان امروز پژوهشی در ناگزیری مرگ گیلگمش (ترجمه)، سیمای زن در فرهنگ ایران، در قلمرو فرهنگ، شرق در ادبیات فرانسه (ترجمه)، افسون شهرزاد، نمایش در شرق، اسطوره و رمز در اندیشه میرچا الیاده، درد عشق زلیخا، در بی دولتی فرهنگ، آیین و اسطوره در تئاتر، پژوهشی در اسطوره گیلگمش و افسانه اسکندر، جهان اسطورهشناسی (ترجمه) بخش اندکی از آثار اوست.
جلال ستاری شنبه، نهم مرداد در سن ۹۰ سالگی بر اثر سکته مغزی در منزلش در کرج از دنیا رفت.
قرار است آیین تشییع این نویسنده نامدار سه شنبه پیشرو (دوازدهم مرداد) برگزار شود.
برچسبها ادبیات فرانسه جلال ستاری ایرج افشار اختصاصی ایرنا جبار رحمانی اسطوره شناسی استاد دانشگاهمنبع: ایرنا
کلیدواژه: ادبیات فرانسه جلال ستاری ایرج افشار ادبیات فرانسه جلال ستاری ایرج افشار اختصاصی ایرنا جبار رحمانی اسطوره شناسی استاد دانشگاه فرهنگ ایران زمین اسطوره شناسی اسطوره شناس جلال ستاری زمینه ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۸۷۴۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف حلقه گمشده تاریخ در فلات ایران
غار پبده در جنوب زاگرس حدس زده میشود که انسانهای خردمند ۴۲ هزار سال پیش در این غار زندگی میکردند.
به گزارش یورونیوز؛ پژوهشی جدید با ترکیب شواهد ژنتیکی، بومباستانشناسی و باستانشناسی، فلات ایران را به عنوان یک منطقه کلیدی جغرافیایی معرفی کرده است که در مراحل اولیه مهاجرت انسان خردمند (هومو ساپینس) از آفریقا نقش مرکزی را ایفا میکرده است.
این کشف جدید، نور تازهای بر سفر پیچیده جمعیتهای انسانی میتاباند و درک ما از گسترش گونه خودمان به اوراسیا را به چالش میکشد.
این مطالعه با عنوان «فلات ایران به عنوان قطب تجمع انسان خردمند (هومو ساپینس) پس از خروج از آفریقا» در مجله «نیچر کامیونیکیشنز» Nature Communications منتشر شده و دوره حیاتی بین حدود ۷۰ هزار تا ۴۵ هزار سال پیش را برجسته میکند. دورهای که جمعیتهای انسانی به صورت یکنواخت در اوراسیا پراکنده نشدند و در نتیجه، شکافی در درک ما از محل سکونت آنها در این بازه زمانی وجود دارد.
یافتههای کلیدی این پژوهش شامل موارد زیر میشود:
فلات ایران به عنوان قطب سکونت اولیه انسان: این مطالعه با استفاده از رویکرد ژنتیکیِ نوآورانهای که با مدلسازی بومباستانشناسی ترکیب شده، نشان میدهد فلات ایران منطقهای است که امواج جمعیتیِ ساکن کل اوراسیا از آنجا سرچشمه گرفتهاند. این منطقه به عنوان زیستگاهی مناسب، قادر به پشتیبانی از جمعیت بزرگتری نسبت به سایر مناطق غرب آسیا بوده است.
مشابهت ژنتیکی در جمعیتهای باستانی و مدرن: مولفه ژنتیکیِ شناساییشده در جمعیتهای فلات ایران، بر تمایز بلندمدت آن در این منطقه تأکید میکند که با ماهیت قطببودن این ناحیه سازگار است و نیای ژنتیکیِ اجزاء ژنتیکیای است که از قبل سکونت در فلات را داشتهاند.
این امضای ژنتیکی به لطف رویکرد جدیدی که ۴۰ هزار سال آمیزش و سایر رویدادهای گمراهکننده را تفکیک میکند، کشف شد. این ارتباط ژنتیکی اهمیت فلات را به عنوان مکانی محوری برای سکونت اولیه انسان و مهاجرتهای بعدی برجسته میکند.
پروفسور مایکل پترایلیا، یکی از نویسندگان این مطالعه و مدیر مرکز تحقیقات تکامل انسان دانشگاه گریفیث استرالیا، تصویری به مراتب روشنتر از این تحرکات اولیه انسان ارائه کرد.
پروفسور پترایلیا گفت: «مطالعه میانرشتهای ما، دیدگاه منسجمتری نسبت به گذشته باستان ارائه میدهد و دانش ما را درباره دوره حیاتی بین خروج از آفریقا و تمایز جمعیتهای اوراسیایی افزایش میدهد. فلات ایران به عنوان منطقهای کلیدی پدیدار میشود و نیاز به کاوشهای باستانشناسی بیشتری را نشان میدهد.»
لئوناردو والینی، نویسندهی اول از دانشگاه پادوای ایتالیا، گفت: «این کشف، دورهای ۲۰ هزار ساله از تاریخ انسان خردمند (هومو ساپینس) خارج از آفریقا را روشن میکند، دورهای که در آن با جمعیت نئاندرتال تعامل داشتیم و رابطه بین جمعیتهای مختلف اوراسیایی را روشن میکند و سرنخهای مهمی برای درک تاریخ جمعیتشناسی گونه ما در سراسر اروپا، شرق آسیا و اقیانوسیه ارائه میدهد.»
پروفسور لوکا پاگانی، نویسنده ارشد، افزود: «این کشفِ فلات ایران به عنوان قطب مهاجرت اولیه انسان، درهای جدیدی را برای کاوشهای باستانشناسی میگشاید، درک ما از سفر گونه ما در سراسر قارهها را غنی میکند و نقش محوری این منطقه را در شکل دادن به تاریخ بشر برجسته میکند.»