درباره عنصری بلخی
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۱۶۸۱۷
ابوالقاسم حسن بن احمد عنصری بلخی در ۳۵۰ هجری در بلخ دیده به جهان گشود، پس از پایان دوره تحصیلی خویش تجارت پیشه کرد و سپس به شاعری پرداخت و به زودی یکی از برجستهترین شاعران دربار محمود غزنوی شد به گونه ای که به دلیل خلق اشعار بیبدیل عنوان ملک الشعرایی را از شاه غزنوی گرفت. (۱) عنصری در دربار محمود چنان ثروتی جمع کرد که زبانزد شعرای بعدی گشت، چنانچه خاقانی شروانی در این باره گفته است: «شنیدم که از نقره زد دیگدان / ز زر ساخت آلات خوان عنصری.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علاوه بر این یکی از نخستین اشاره ها در مورد عنصری را دولتشاه سمرقندی در تذکره خویش این گونه بیان میکند: مناقب و بزرگواری او اظهر من الشمس است و سرآمد شعرای روزگار سلطان محمود بوده و او را ورای طورِ شاعری فضایل بسیار است و بعضی او را حکیم نوشتهاند. چنین گویند که در رکاب سلطان محمود همواره چهارصد شاعرِ متعین ملازم بودندی و پیشوا و مقدم طایفه شعرا استاد عنصری بود و همگان بر شاگردی او مقرّ و معترف بودند. این توصیف نشان دهنده اهمیت و جایگاه والا عنصری در دربار غزنویان دارد.
تالیفات و درونمایه اشعار عنصری
از مهمترین آثار این شاعر گراسنگ میتوان از دیوان شعر، مثنوی شادبهر و عینالحیوة، مثنوی وامق و عذرا و مثنوی خنگ بت و سرخبت نام برد. بسیاری بر این باور هستند که دیوان شعر عنصری مشتمل بر ۳۰ هزار بیت و حاوی قصیده، غزل، رباعی، قطعه، ترکیب بند و مثنوی بوده است، که در اثر گذشت زمان از میان رفته است اما با این وجود آثار پراکنده بسیاری از انواع شعر پارسی از وی بجای مانده و در دست است. بسیاری از قصاید وی در ستایش سلطان محمود و مسعود غزنوی است. در قصیده ها و غزل های عنصری اصطلاحات حکمت و منطق هم وجود دارد. قصیده های عنصری بدون مقدمه است و بیشتر به توصیف می پردازد. از دیگر ویژگی های شعری عنصری دقت خیال و باریک اندیشی و کوشش در آوردن مضامین نو و ابداعی است که، فهم اشعار وی را تا حدی دشوار میسازد. علاوه بر این معانی اشعار عنصری بیشتر فلسفی است و حتی در ترکیبات الفاظ هم یک نوع فلسفه دانی به خرج داده و آنها را از روی اصول فلسفه ترکیب کرده اما با وجود این، اصطلاحات فلسفی در شعر او کم است و میخواسته است که معانی فلسفه را در شعر مضمحل کند و به آنها لباس شعر بپوشاند. (۲)
عنصری در شعر از ۲ شاعر بزرگ عرب ابوتمام و متنبی متأثر بود. در تمام دیوان شعر او یک قرینه غیر متوازن و تعبیر غیر مناسب دشوار میتوان یافت.(۳)
صادق رضازاده شفق در تاریخ ادبیات ایران در خصوص سبک شعری عنصری می گوید: هنرنمایی عنصری عمده در مدیحه سرایی اوست و قسمت عمدۀ مدایح او متوجه به سلطان محمود و جنگ ها و دلیری های آن پادشاه است. عنصری در سفرهای وی ملتزم رکاب بود، وقایع را مشاهده می کرد و ممدوح خود را با وصف های عالی و مزیت های دقیق خیالی متصّف می ساخت. در واقع تقریباً بیشتر قصاید او متوجه به مدح و توصیف سخا، وفا، دانش، شجاعت، ناموری و عدل پروری حکمداران بوده است. پس از این شاعر، غیر از فنّ خود که مدیحه سرایی است، انتظاری نباید داشت و چنانکه گفته شد؛ الحق در این فن تواناست. یعنی کلمات برگزیده و مفید معنی را با حُسن انتخاب و صفای قریحه بهم نیک پیوند داده و معانی دقیق و شعر شیوایی به وجود آورده است. شعرش نه مانند شعر فرخی ساده و نه مثل بعضی اشعار منوچهری معروض تنافر لغات و دشوار و ناهنجار، بلکه استوار و متین و در عین حال صاف و روان مانند آب در جریان است. (۴)
علاوه بر این موارد مبنای سخن عنصری بر عواطف و احساسات شاعرانه نیست. شعر وی از لطافت شاعرانه چندان بهره ندارد، عنصری خود نیز متوجه این مطلب بوده و در قطعه معروف خود، تغزل را رودکیوار نیکو دانسته، اقرار کرده است که تغزلهای وی رودکیوار نیست؛ اما خلق مضامین مدحی و آمیختن برخی از مفاهیم شعری با بعضی تمثیلها و رنگ استدلال دادن به معانی غزلی و مدحی از شاخصهای سخن اوست. همچنین در شعر عنصری، ترکیبهای عربی نیز به میزانی متوسط به کار رفته است.
وامق و عذرا از دیگر آثار عنصری به شمار می رود، این اثر قصه داستانی کهن بود که عنصری آن را در بحر متقارب به نظم کشید و برخی از ابیات آن در فرهنگ نامه ها پراکنده است. باید اذعان کرد که ابیات پراکنده این مثنوی در فرهنگها و کتاب های لغت، ترجمان البلاغه و حدائق السخر نقل شده است. قصه وامق و عذرا از حکایتهای یونانیان مأخوذ است. داستان حقیقی وامق و عذرای عنصری کاملاً معلوم نیست و از هیچ مأخذی جزئیات آن روشن نشده است.
این منظومه گرانبها، با مقدمه، تصحیح و تحشیه محمد شفیع و به سعی و اهتمام فرزندش احمد ربانی در لاهور به چاپ رسید. علاوه بر وامق و عذرا؛ مثنوی خنگ بت و سرخ بت مفقود شده است و چند شعر پراکنده در فرهنگها باقی مانده، این مثنوی در بحر متقارب سروده شده است. درباره جزئیات این قصه اطلاع دقیقی در دست نیست اما شرح بسیار مختصری از آن در اسکندرنامه منثور که در میان سده های ۶ و ۸ هجری نوشته آمده است.
در ادامه به یکی از اشعار زیبای این شاعر گرانسنگ میپردازیم:
در عشق تو کس پای ندارد جز من
بر شوره کسی تخم نکارد جز من
با دشمن و با دوست بدت می گویم
تا هیچ کست دوست ندارد جز من
***
باد نوروزی همی دربوستان بتگرشود
تا زصنعش هر درختی لعبتی دیگر شود
باغ همچون کلبه بزاز پر دیبا شود
باد هممچون طبله عطار پر عنبر شود
سوسنش سیم سپید از باغ بردارد همی
باز همچون عارض خوبان زمین اخضر شود
روی بند هرزمینی حله چینی شود
گوشوار هر درختی رسته گوهر شود
چون حجابی لعبتان خورشید رابینی زناز
گه برون آید ز میغ و گه به میغ اندر شود
افسر سیمین فرو گیرد زسر، کوه بلند
باز مینا چشم و زیبا روی و مشکین سر شود
روز هر روزی بیفزاید چو قدر شهریار
بوستان چون بخت او هر روز برناتر شود.
خاموشی
سرانجام ملکالشعرای برجسته دربار محمود و مسعود غزنوی پس از سالها خدمت به حوزه ادب و فرهنگ ایرانی و برجای گذاشتن اشعاری بیبدیل و گرانسنگ در ۴۳۱ هجری دیده از جهان فروبست و در بلخ به خاک سپرده شد.
منابع
۱- حکیمیان، ابوالفتح. فهرست مشاهیر ایران. تهران: دانشگاه ملی، ۱۳۵۷، ج ۲، ص ۲۷۹- ۲۸۰.
۲- بدیعالزمان فروزانفر، تاریخ ادبیات ایران، به کوشش عنایتالله مجیدی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۳، ص ۱۹۰-۱۹۲.
۳- بدیعالزمان فروزانفر، سخن و سخنوران. تهران: خوارزمی، ج ۲، ۱۳۸۰، ص ۱۱۲، ۱۱۳.
۴- تاریخ ادبیات ایران، تألیف رضازادۀ شفق، انتشارات دانشگاه پهلوی، مرداد ۱۳۵۷، مقدمه.
برچسبها شاعر بدیع الزمان فروزانفر تهران ایران بلخمنبع: ایرنا
کلیدواژه: شاعر بدیع الزمان فروزانفر تهران شاعر بدیع الزمان فروزانفر تهران ایران بلخ سلطان محمود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۱۶۸۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (7 فروردین)
دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم
نقشی به یاد خط تو بر آب میزدم
ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
جامی به یاد گوشه محراب میزدم
هر مرغ فکر کز سر شاخ سخن بجست
بازش ز طره تو به مضراب میزدم
روی نگار در نظرم جلوه مینمود
وز دور بوسه بر رخ مهتاب میزدم
چشمم به روی ساقی و گوشم به قول چنگ
فالی به چشم و گوش در این باب میزدم
نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم
بر کارگاه دیده بیخواب میزدم
ساقی به صوت این غزلم کاسه میگرفت
میگفتم این سرود و می ناب میزدم
خوش بود وقت حافظ و فال مراد و کام
بر نام عمر و دولت احباب میزدم
به زودی غم و غصه شما به پایان خواهد رسید و روزهای شاد و خوش فرا می رسد. همای سعادت روی شانه های شما خواهد نشست.
اگرچه سختی های زیادی را تحمل می کنید اما همین شرایط بد باعث می شود قدر روزهای خوش آینده را بیشتر بدانید. از لحظات عمر خود نهایت استفاده را بکنید و صداقت داشته باشید.
زندگی نامه حافظحافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و بههمراه مادرش زندگی سختی را سپری میکرد. گفته میشود او در اوقات فراغت خود به مکتبخانهای که نزدیک نانوایی بود میرفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت میکرد و نیززمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا میپرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود.
این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی مسلط شد و در دهه بیست زندگی خود به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد. جالب است بدانید که او قرآن را بهطور کامل حفظ بود و به همین خاطر تخلص حافظ را برای او انتخاب کردند. شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان از قبیل قوام الدين عبدالله، مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادی، مير سيد شريف علامه گرگانی، مولانا شمس الدين عبدالله و قاضی عضدالدين عيجی شرکت میکرد و به همین خاطر به اکثر دانشهای زمان خود مسلط بود.
حافظ در دوران شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرد و شغل دیوانی را برای خود انتخاب کرد. او علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان دیگری همانند شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز حضور پیدا کرده بود. حافظ از طریق دیوانی امرار معاش میکرد و شاعری شغل اصلی او نبود. جالب است بدانید که بزرگترین گناه از نظر حافظ، ریاکاری و مردمفریبی بود. حافظ در دوران زندگی خود اشعار بهویژه غزلیات بسیار زیبا و معنیداری سروده است که نیزاکنون پس از گذشت قرنها از آن، بوی تازگی داده و خواندنش آرامشبخش است. دیوان اشعار حافظ شامل غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات میشود.
حافظ در دوران جوانی عاشق دختری به نام شاخه نبات شد؛ البته برخی بر این عقیدهاند که نام همسر حافظ نسرین بود و او این نام را بهدلیل شیرین زبانی معشوقهاش به او اختصاص داده است. او برای رسیدن به معشوقهاش، ۴۰ شبانه روز را بهطور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زندهداری کرده و به دعا پرداخت. سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو میکنند. پسر این شاعر بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمهکاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت.
در تقویم رسمی ایران، ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار میشود.
آثار حافظ
دیوان حافظ شامل ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چند قصیده است که آن را در در ۵۰ سال از زندگی خود سروده است؛ یعنی بهطور متوسط در هر سال تنها ۱۰ غزل سروده است؛ زیرا او در لحظاتی خاص به سرودن اشعار خود میپرداخت و تمرکز خود را روی خلق آثاری ناب گذاشته بود که شایسته مقام معشوق باشد. این نکته بسیار قابلتوجه و تاملبرانگیز بوده و به همین خاطر دیوان او را به یک کتاب خاص و خواندنی تبدیل کرده است. دیوان حافظ بیش از ۴۰۰ بار به زبان فارسی و زبانهای دیگر دنیا به چاپ رسیده است. حافظ لقب ماهرترین غزلسرای زبان فارسی را نیز با اقتدار از آن خود کرده و تک بیتهای او بسیار درخشان و تماشایی است.
شاید تعبیر کردن یا قدرت تاویل پذیری را بتوان از مهمترین خصوصیات اشعار حافظ به حساب آورد؛ زیرا هر کس که دیوان حافظ را باز کرده و غزلی از آن میخواند، با توجه به شرایط روحی خود برداشت متفاوتی از آن میکند؛ بهگونهای که حافظ آن شعر را فقط برای حال آن لحظه او سروده است. در اشعار حافظ، تناسبات هنری به شکلی ظریف و دقیق رعایت شدهاند و ایهام و ابهام را به جا و درست به کار برده است. در برخی از اشعار حافظ، زبان طنز نیز به کار گرفته شده تا ناگفتهها به کمک زبان طنز بیان شود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (6 فروردین)