«من محافظ حاج قاسمم»؛ خاطرات شفاهی پاسدار شهید وحید زمانینیا
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۳۲۲۱۰
«من محافظ حاج قاسمم»؛ خاطرات شفاهی پاسدارشهید وحید زمانی نیا، از محافظان همراه شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد توسط انتشارات شهیدکاظمی منتشر شد
خبرگزاری میزان - این اثر ارزشمند که در قالب داستان مینیمال (داستان کوتاه) به نگارش در آمده، به خاطرات شفاهی شهید از خانواده، دوستان، همکاران و همرزمان پرداخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهید وحید زمانی نیا در سال۱۳۷۱ در استان تهران در خانوادهای انقلابی دیده به جهان گشود. زندگی در محله شهر ری و در جوار حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) از همان کودکی وحید را شیفته اهلبیت (ع) نمود. وحید از دوران نوجوانی تصمیم گرفت پاتوق خودسازی و تهذیب نفسش را حرم سیدالکریم قرار دهد؛ به طوری که هرگاه در تهران بود خودش را شبهای جمعه به بارگاه ملکوتی حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) میرساند. وحید عاشق دستگاه پر برکت سیدالشهدا (ع) بود، به طوری که تمام اوقات غیر کاریاش را در هیئتهای مختلف شهر تهران میگذراند. علاقه ویژهاش به روضههای آسمانی حاج منصور ارضی، از او شخصیتی متعبد و دلبسته حریم آل الله ساخته بود. از زمانی که لباس مقدس پاسداری را بر تن کرد، مدافع حرم حضرت زینب (س) شد و بارها و بارها به سوریه رفت تا شاید مزدگریهها و جهادش را از بیبی زینبس بگیرد، ولی خدا برای او سرنوشتی دیگری را رقم زد. او با اینکه سنش کم بود، ولی خیلی زود محافظ سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی شد. جهاد در رکاب حاج قاسم او را به لحاظ معنوی در عالیترین مرتبه قرار داد. با اینکه تازه داماد بود و همسرش انتظار رفتن به خانه بخت را میکشید، ترجیح داد به جای رخت دامادی در کنار حاج قاسم راه آسمان را انتخاب کند. سرانجام وحید زمانی نیا در کنار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد توسط پهپادهای تروریستهای آمریکایی دعوت حق را لبیک گفت و با پیکری تکه تکه به استقبال اربابش امام حسین (ع) شتافت.
بیشتر بخوانید: برای مطالعه معرفى آخرین كتب منتشر شده اینجا کلیک کنیدبرشی از کتاب:
سال ۹۴، در جریان آزادسازی حلب، عازم مناطق عملیاتی شد. داعش و عوامل تکفیری از گازهای شیمیایی استفاده کرده بودند و عدهای از مدافعان حرم به علت اسقرار طولانی، دچار عارضهی شیمیایی شده بودند. شنیدم که دو، سه ماه غریبانه به سر بردهاند. میگفتند اوضاع نیروها اسفناک بوده و لحظات سختی را سپری کردهاند. به دلیل شرایط ویژهی منطقه، قادر به تهیهی غذا و آب نبودند و دسترسی به امکانات بهداشتی نداشتهاند. به لطف خدا بعد از مدتی از این وضعیت نجات پیدا میکنند.
خیلی از رزمندگان شیمیایی شده بودند. یک روز ابلاغیه آمد «آنهایی که در آزادسازی حلب و حومه بودهاند، بروند تست بدهند تا از سلامت و یا درصد شیمیایی ریه آگاهی پیدا کنند و اگر لازم به درمان است، درمان را آغاز نمایند.» به وحید گفتم که جریان این است. گرفت به شوخی و خنده که سمت ما خبری نبود!
گذشت تا اینکه سال ۹۷ مأموریتش در سوریه تمام شد و برگشت ایران. از همان موقع محافظ سردار سلیمانی شد. حالا که آمده بود، بیشتر همدیگر را میدیدیم. سرفه میکرد، آبریزش بینی داشت و بیدلیل اشکهایش سرازیر میشد. میگفت: «چیزی نیست،
«من محافظ حاج قاسمم»؛ خاطرات شفاهی پاسدارشهید وحید زمانی نیا، از محافظان همراه شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد، به همت موسسه فرهنگی و پژوشی مبین با همکاری نشر شهید کاظمی در ۹۶صفحه و قطع رقعی تهیه و تدوین و همزمان با سالروز تولد این شهید عزیز منتشر شد.
علاقهمندان جهت تهیه کتاب میتوانند از طریق سایت manvaketab.ir و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه با تخفیف تهیه نمایند.
انتهای پیام/
برچسب ها: اخبار ادبیات معرفی کتابمنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: اینجا اخبار ادبیات معرفی کتاب حاج قاسم سلیمانی در فرودگاه شهید وحید زمانی نیا خاطرات شفاهی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۳۲۲۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امام جماعت متفاوت «مسجد آبی»
کتاب «مسجد آبی» سرگذشت جالب مسجد امام علی(ع) در هامبورگ را به همراه حضور موثر شهید بهشتی بهعنوان امام جماعت این مرکز فرهنگی روایت میکند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دومین چاپ از کتاب "مسجد آبی" از سوی نشر معارف در دسترس علاقهمندان قرار گرفت. این اثر که به قلم محسن ذوالفقاری نوشته شده، دربردارنده اقدامات و خاطرات شهید آیتالله بهشتی در مسجد امام علی(ع) مرکز اسلامی هامبورگ است.
ذوالفقاری که پیشتر کتاب "تشکیلات بهشتی" را نوشته بود، در جریان نگارش این اثر با خاطرات شهید بهشتی درباره چرایی و چگونگی راهاندازی مسجد امام علی(ع) در آلمان روبرو میشود و این اولین جرقهای بود که در ذهن این نویسنده برای پرداختن به سرگذشت یک مسجد و امام جماعت آن زده شد.
امام جماعت متفاوت «مسجد آبی»
شهید بهشتی پنج سال و دو ماه مسئولیت امام جماعت این مسجد را علیرغم میل باطنی در ابتدای امر برعهده داشت؛ دورهای که به گفته ذوالفقاری خود نمونه عینی و بارز تشکیلاتداری شهید بهشتی بود. نویسنده در مقدمه کتاب به جریان راهاندازی این مسجد و چگونگی انتخاب شهید بهشتی برای برعهده گرفتن مسئولیت امام جماعت این مسجد اشاره میکند؛ مسجدی که بعدها به عنوان مرکزی برای فعالیتهای انقلابی متدینین شناخته میشود.
پول شاه خونی است
مسجد امام علی(ع) با حمایت مادی و معنوی آیتالله بروجردی پس از رونق گرفتن جلسات مذهبی در آلمان راهاندازی شد.مرحوم آیتالله بروجردی اولین بانی مسجد بودند که پس از اعلام این طرح در همان ابتدای امر مبلغ 10 هزار تومان معادل شش هزار مارک آن زمان به این امر اختصاص دادند، منوط بر اینکه مسجد در بهترین نقطه شهر و در زمینی مرغوب ساخته شود تا نشاندهنده همت و شان مسلمانان باشد. ایشان بر استفاده از پول پاک در ساخت این مسجد تاکید داشتند. شهید بهشتی نیز پس از قبول مسئولیت با این استدلال که هر پولی لیاقت صرف شدن در ساخت مسجد را ندارد، از پذیرفتن برخی کمکها امتناع میکرد. به عنوان نمونه، در جریان سفر شاه به آلمان، کمک محمدرضا شاه برای مسجد را نپذیرفت و اعلام کرد که پول شاه، خونی است.
خلاقیتهای نوآورانه به کمک نشر معارف اسلامی بیایند
مهمترین مسجد آلمان چگونه ساخته شد؟
ذوالفقاری پس از اشاره به سرگذشت پرماجرای ساختن این مسجد، به چگونگی انتخاب شهید بهشتی و اقدامات وی میپردازد. کتاب "مسجد آبی" در سه فصل مقدمات و انگیزهها، اقدامات و خاطرهها و پرسشها و پاسخها تدوین شده است. در فصل نخست، شهید بهشتی از چرایی و چگونگی قبول مسئولیت و مختصری نیز از سفر خود به هامبورگ میگوید. فصل آخر مربوط به زمانی است که به ایران بازمیگردد و با پرسشهای مردم، خبرنگاران و بازجوییهای ساواک درباره سفرش به آلمان و قبول بار سنگین امامت مسجد مواجه میشود.
فصل میانه، که اصلیترین فصل کتاب است، اقدامات و خاطرههای ایشان را شامل می شود که در مدت پنج سال و دو ماه، درآنجا مشغولیت داشته است. اصلیترین بخش این فصل گزارشی است از فعالیتهای مرکز اسلامی که در دوازده عنوان بیان شدهاست. ذیل هرکدام از سرفصلهای اقدامات نیز خاطرهها و پیامهایی به بیان و قلم این شهید بزرگوار آمده است.
مسجد امام علی(ع) که در میان شهروندان هامبورگ به دلیل استفاده از هنر ایرانی اسلامی با عنوان مسجد آبی شناخته میشود، یکی از هزاران مساجدی است که در تاریخ انقلاب نقش بسزایی در شکلدهی به جریانهای انقلابی داشت؛ مساجدی که کارکرد فرهنگی داشتند و توانستند با انتخاب درست در نحوه فعالیت، تشخیص درست نیاز مخاطب و سپردن مسئولیت خطیر امام جماعت به افراد کاردان و موثر، نقش غیر قابل انکاری در جامعه داشته باشند و در یک کلام، به مرکزی مردمی تبدیل شوند.
انتهای پیام/