رشد چشمگیر اقتصاد دیجیتال در سال ۹۹ / نقش کرونا در روی آوردن مردم به خرید اینترنتی چگونه بود؟
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۵۷۶۲۵
به گزارش خبرنگار حوزه دنیای ارتباطات گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، این روزها باتوجه به شیوع گسترده ویروس کرونا در سطح جامعه، بسیاری از کسب و کارها به صورت آنلاین فعالیت میکنند و توصیه میشود که هموطنان از خریدهای حضوری تا حدامکان جلوگیری کنند. در همین راستا با یکی از شرکتهای خرید اینترنتی به گفتوگو نشستیم تا درباره افزایش یا کاهش استقبال مردم از این نوع خریدها توضیحاتی دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین راستا امیرحسن موسوی مدیر روابط عمومی دیجی کالا در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان در پاسخ به سوالی مبنی بر میزان فروشهای اینترنتی این شرکت با توجه به تعطیلات و همچنین شیوع گسترده کرونا اظهار کرد: بدون شک شیوع ویروس کرونا بر روی آوردن کاربران به خرید آنلاین تاثیرگذار بوده و آمارهای سال ۹۹ در مقایسه با سالهای گذشته نشان دهنده رشد سهم اقتصاد دیجیتال از اقتصاد کشور بوده و در همین راستا متوسط سالانه فروش دیجیکالا در هشت سال گذشته نیز رشد داشته است.
مدیر روابط عمومی دیجی کالا افزود: در سال ۹۹ در مقایسه با سال ۹۸ نیز در ارزش خالص کالای فروخته شده شاهد رشد محسوسی بودهایم و این شرایط در روزهایی که با پیکهای مختلف کرونا روبرو بوده ایم و نیز با برگزاری جشنوارههای بزرگ، به بیشینه خود رسیده است.
او در پاسخ به این سوال که آیا استقبال مردم از خرید اینترنتی بیشتر شده گفت: از ابتدای شیوع کرونا هر زمانی که ما با محدودیتهای کرونایی در پیکهای مختلف مواجه شدیم کاربران به فراخور محدودیت در رفتوآمد و خرید، سعی کردهاند که نیازها و کالاهای روزانه خود را از پلتفرمهای آنلاین برطرف کنند و بعضی از خریدهایشان را از این مسیر انجام میدهند. ما هم متناسب با تنوع و گستردگی کالاهایی که دارد و همینطور امکان تحویل سفارش در مقصد دلخواه کاربر، فرصت خوبی را برای کاربران فراهم کردهایم که متناسب با شرایط پیش آمده در مسیری درست، سلامت و ایمن مایحتاج خود را برطرف کنند.
رشد خرید قابل توجه ماسک تنفسی از پلتفرم آنلاینموسوی ادامه داد: در مورد استقبال از خرید اینترنتی میتوان به آمارهای مربوط به جستجوی کالاهای مورد نیاز در دیجیکالا اشاره کرد و همانطور که در گزارش سال ۹۹ یعنی سالی که به شدت با روزهای وخیم شیوع کرونا گره خورده نشان میدهد جستجوی ماسک تنفسی در سایت ما رتبه سوم را از میان کالاها به خود اختصاص داده است. این یعنی فارغ از آنکه جستجوی کاربران به خرید منجر شود یا خیر، اقبال مردم به خرید اینترنتی به شدت بالا رفته است.
مدیر روابط عمومی دیجی کالا در پاسخ به این سوال که در حال حاضر بیشتر خریدها در چه حوزهای است گفت: ما کار خود را به عنوان مرجع خرید محصولات الکترونیک آغاز کردیم و در طول ۱۴ سال فعالیت خود همواره کالاهای الکترونیک از اقبال گستردهای از سوی کاربران برخوردار بوده است. به صورت کلی خریدهای مردم در طول سی روز گذشته مربوط به خانه، آشپرخانه و محصولات پروتئینی و محصولات الکترونیکی بوده است.
او گفت: بر اساس گزارش سال ۹۹ بیشترین کالاهایی که از نظر تعدادی بیشترین خرید را داشتهاند به ترتیب شامل این موارد میشوند: پایه نگهدارنده گوشی و تبلت و شارژر موبایل، دستکش یکبار مصرف، ماسک و کتاب بوده است. همچنین نکته جالب توجه کالایی هستند که کاربران مشتاق موجود شدن دوباره آنها هستند، ماسک و روغن دو قلم کالایی هستند که کاربران با فعال کردن «موجود شد به من اطلاع بده» استقبال خود را برای خرید آنها نشان دادهاند.
بیشتر بخوانید
هفته دیجیتال برای نخستین بار در ایران برگزار میشودموسوی در پاسخ به این سوال که برای اینکه مردم بیشتر از خریدهای اینترنتی استقبال کنند، چه طرحهایی گذاشتید یا قرار است اجرا کنید گفت: به طور عمومی طرحهایی که کار شدهاند براساس نیاز کاربران بوده و برای مثال، سال گذشته در یک پویش محیطی، با شعار آنلاین بخرید حتی اگر از دیجیکالا نمیخرید تلاش کردیم که اهمیت خرید آنلاین در دوران کرونا را به مخاطبان نشان دهیم. همچنین همواره در این مدت برای تمام مشتریان خرید اولی که برای اولین بار میخواهند از سایت ما سفارش دهند طرح ارسال رایگان برای هر نوع سفارشی را فعال کردهایم و اکنون نیز فعال است.
او ادامه داد: در مجموع کمپینهای ما مربوط به رویدادهای زمانی هم خواهند بود. به طور مثال در آینده که بحث بازگشت به مدارس را داریم به همین شکل سعی میکنیم کالاهای مورد نیاز کاربران را با تخفیفها و مشوقهای مطلوب در صفحه اصلی با سایر صفحهها قرار بدهیم که کاربران نیاز خودشان را برطرف کنند. نحوه انتخاب این کمپینها هم بیشتر برمیگردد به اینکه کاربران چه نیازی دارند.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: دیجی کالا فناوری اطلاعات خرید اینترنتی خرید اینترنتی دیجی کالا کالا ها سال ۹۹
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۵۷۶۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستان پدر پستچی من: زمینی که نخرید و پیکانی که خرید(اطلاع رسانی تبلیغی)
اسم من محسن است و 45 سال دارم. کارمند دولت هستم و در خیابان گلبرگ تهران زندگی می کنم. داستانی که می خواهم برایتان بگویم کاملاً واقعی است.
پدرم پستچی بود و 30 سال، با موتور، نامه و بسته پستی به خانه های مردم رساند. شغلش را خیلی دوست داشت. می گفت درست است که کارم زیر آفتاب سوزان و برف و باران و بوران است اما من، نقطه اتصال مردم به هم هستم.
آن زمان ها که او پستچی بود، نه پیامکی وجود داشت، نه ایمیل و نه شبکه های اجتماعی. بنابراین، پستچی ها، سفیران مردم بودند برای مردم و هر وقت پستچی زنگ خانه ای را به صدا در می آورد، گویا زنگ پایان انتظار برای یک خانواده زده می شد.
پدرم، در ساعات غیر کاری، یا اضافه کار می رفت یا به کارهای متفرقه ای که دو ریال نان حلال داشته باشد می پرداخت تا بتواند شکم خانواده 6 نفری ما را سیر کند و البته به فکر جهیزیه سه خواهرم نیز بود.
او برای این که پس اندازی داشته باشد به هر دری می زد. مثلا یک سال با دو نفر از همکارانش، میوه های سیب یک باغ را در دماوند خریدند و به سردخانه سپردند و عید فروختند و آن طور که می گفت آن سال 18 هزار تومان سود کرده بودند و پدر، از این بابت خیلی خوشحال و مفتخر بود. چند سالی هم با یک خیاطخانه شراکتی کار می کرد و هر از گاهی هم ماشین دست دوم خرید و فروش می کرد.
همین بی وقفه کار کردن بود که او را خسته و پیر کرد و البته اوایل دهه 60 بود که توانست از همکاران خودش پیشی بگیرد و 100 هزار تومانی پس انداز داشته باشد.
من در آن زمان 4 – 3 سال داشتم و طبیعتاً چیز خاصی یادم نمی آید ولی پدرم این گونه تعریف می کرد:
پس اندازم که به 100 هزار تومان رسید، احساس خوبی داشتم. آن موقع 100 هزار تومان پول خوبی بود و من گزینه های زیادی برای نحوه خرج کردنش داشتم و در نهایت از بین همه انتخاب ها رسیدم به دو چیز: یک قطعه زمین 1500 متری در شمال تهران و یک پیکان صفر کیلومتر.
پدرم رفته بود و زمین را دیده بود و به قول خودش احساس کرده بود که می خواهند یک تکه از بیابان بایر را به او قالب کنند. همکارش نیز که ترک موتور پدرم تا آنجا با او رفته بود به پدرم گفته بود: احمد آقا! اینجا موتورت خراب بشه تا بخوای به شهر برسی گرگ ها تو رو می خورن!
خلاصه این که پدر، قید زمین بی آب و علف و به قول خودش بیابان را زده بود و تصمیم گرفته بود بعد عمری موتور سواری و حسرت ماشین داشتن، پیکان صفر کیلومتر سفید بخرد و اولین مسافرت خانوادگی را با زن و بچه به شمال برود. تازه کلی هم پول اضافی برایش می ماند که می توانست دستی به سر و روی خانه بکشد و خرت و پرت های کهنه را نو نوار کند.
خلاصه آن که آن سفر را رفتیم و تنها یادگار سفر، 4 – 3 تا عکس قدیمی است که در همه شان یک پیکان و یک مرد میانسال که با غرور به آن تکیه داده، دیده می شود!
پدر، بعد از آن سفر 20 سال عمر کرد و تا آخر حیاتش همان پیکان را داشت و اواخر عمرش هم چند سالی با آن مسافرکشی کرد و اوایل دهه 80 عمرش را داده به شما.
او هر چند با خرید پیکان، حسرت به دل ماشین نماند ولی همیشه خود را سرزنش می کرد که چرا آن روز، حرف همکارش را باور کرده و آن زمین را نخریده است. می زد پشت دستش و می گفت: آخر آنجا کی را گرگ خورد که من دومی باشم.
هر چند ماه یک بار هم قیمت زمین های آن منطقه را می پرسید و وقتی می دید با پولش می تواند دهها پیکان بخرد، اعصابش خرد می شد و چند روزی، حال همه ما در خانه گرفته بود. مادرم می گفت: مرد! مگر خودآزاری داری که هی می ری قیمت زمین رو می گیری؟ آخه چیش به تو می رسه؟!
نه فقط مادر و من و سه خواهرم که همه فامیل ها و همسایه ها تا 7 کوچه آن طرف تر می دانستند که احمد آقا چه خبط و خطایی کرده و به لطف قیمت گیری های مدام پدرم، همه می دانستند که قیمت ملک در شمال تهران چقدر است و با 1500 متر زمین، می توان چند پیکان – و بعدها پراید و پژو 405 و سمند – خرید.
سال 1393 بود و روزی با الهه ، همسرم درباره تک فرزندمان نیما صحبت می کردیم که با این اوضاع نابسامان اقتصادی، آینده اش چه خواهد بود. نیما آن زمان 11 ساله بود و ما در یک آپارتمان نقلی 45 متری در مجیدیه مستاجر بودیم.
آن روز از هر دری حرف زدیم و حتی درباره این که بی ماشینی در جایی مثل تهران خیلی سخت است صحبت کردیم و من هم نمی دانم برای چندمین بار، ماجرای مرحوم پدر و زمین و پیکان را برای الهه تعریف کردم ( راستش را بخواهید تعریف این ماجرا بخشی از هویت خانوادگی ما شده است!).
خانمم که کامپیوتر خوانده بود و در یک شرکت نرم افزاری کار می کرد، چیزهایی درباره بیت کوین شنیده بود و به من گفت که الان بیت کوین، حکم همان زمین را دارد و بهتر است خودمان را بتکانیم و بیت کوین بخریم.الهه گفت که برای او هم سخت است که هر روز با اتوبوس و مترو سر کار برود و برگردد ولی ترجیح می دهد تصمیمی بگیریم که نیما مجبور نباشد در آینده با حسرت به همسرش بگوید که ای کاش پدر به جای خرید ماشین تصمیم بهتری می گرفت!
راستش من از حرف هایش چیزی سر درنیاوردم ولی چون به او اعتماد داشتم، همه پس اندازمان را جمع کردیم و یک وام دو میلیون تومانی هم گرفتیم و سر جمع شد حول و حوش 4 و نیم میلیون تومان و با راهنمایی خانمم 3 تا بیت کوین خریدیم و فقط گفتیم: الهی به امید تو.
سرتان را درد نیاورم، حدود دو سال پیش، یکی از بستگان آپارتمان تر و تمیز 130 متری اش را در تهرانپارس می فروخت و ما هم بیت کوین هایمان را حدود 6 میلیارد تومان فروختیم و خانه را خریدیم و خیالمان از بابت خانه برای خودمان و حداقلی از آینده برای نیما راحت شد.
راستش را بخواهید، بخشی از پول را هم چند تا ارز دیجیتال دیگر خریدیم که یکی دو تاش کلا پودر شد ولی 5 – 4 تایش را توی سود هستیم و تو این دو سال، چند برابر شده است و امیدمان به خداست که تا وقت ازدواج نیما، رشد خوبی کنند و نیما، با مستاجری شروع نکند. خودش هم با پس انداز مختصری که دارد، هر روز یکی دو ساعتی را پشت کامپیوتر خرید و فروش ارز دیجیتال می کند و به قول خودش “تریدر” شده است!
خدا رفتگان همه را بیامرزد و از جمله پدر مرحوم مرا ؛ اشتباهی که او کرد و بارها و بارها برایمان تعریف کرد، باعث شد که من به عنوان پسرش، خطای او را تکرار نکنم و می دانم روح پدرم لااقل از این بابت راحت است.
امروز، ارز دیجیتال، حکم زمین را در 50 – 40 سال قبل دارد. خیلی ها مانند پدر ساده دل من فکر می کردند که اگر در اطراف شهر زمین بخرند، ممکن است گرگ بخوردشان. الان هم خیلی ها اصلاً نمی دانند ارز دیجیتال چیست و خیلی های دیگر هم مانند بابای خدابیامرز من، می ترسند گرگ ها بخوردشان. آدم ها این جورند دیگر! از چیزی که سر در نمی آورند می ترسند ولی بعدها یک عمر حسرت اش را می خورند.
اگر ارز دیجیتال برای خیلی ها یک پدیده عجیب و غریب است ، خدا را شکر که برای من شده است سقفی بالای سرم و آینده ای برای بچه ام.
چون خودم خیر دیدم، دوست دارم بقیه هم خیرش را ببرند. نترسید و با کمک کسی که کاربلد است وارد دنیای ارز دیجیتال شوید و سود کنید.
کاری نکنید که چند سال دیگر یک عمر حسرتش را بخورید. این فرصت هم مانند فرصت خرید زمین ارزان، به پایان می رسد، از خود و فرزندانتان دریغش نکنید. یک زندگی متعادل حق شما و خانواده و بچه هایتان است.
گروه تخصصی “کِی و چی” @keyochi مبتدیانی را که حتی یک کلمه از ارز دیجیتال نمی دانند “رایگان و آنلاین” آموزش می دهد و آنها را برای باز کردن حساب ارز دیجیتال با همان کیف پول دیجیتال(ولت) و خرید و فروش پشتیبانی می کند.
“کِی و چی” به کسانی که آموزش داده، می گوید “کِی” ، “چی” بخرند و “کِی” بفروشند تا سود کنند.
نکته مهم این است که تمام مراحل راه اندازی کیف پول و خرید و فروش، به طور صد در صد کامل توسط خودتان و با پسورد خودتان انجام می شود و شما حتی یک ریال از سرمایه تان را دست کسی نمی دهید.
برای شرکت در دوره های آموزش رایگان “کِی و چی” وارد این کانال شوید:
@keyochiedu
یا به ادمین آن در این نشانی پیام دهید تا شما را راهنمایی کنند:
@keyochiteams
@keyoch
کانال عصر ایران در تلگرام