ارتباط میان «در کنار پروانه ها» و آیه های قرآن چیست؟/ قصه ای که میان خواب و بیداری می گذرد
تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۴۶۳۶۲
خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: همیشه تحول و تغییر در زندگی آدم ها می تواند جذاب باشد. حال می خواهد این تغییر در فردی با گرایش های مثبت بوده یا در فردی با گرایش های منفی.
این شب ها سریال «در کنار پروانه ها» به کارگردانی داریوش یاری و تهیه کنندگی بهروز مفید از شبکه دو پخش می شود. سریالی که به خوبی توانسته با بهره گیری از آیه های قرآنی قصه هایی خانوادگی را به تصویر بکشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«امیرمحمد عبدی» نویسنده این سریال که پیش از این سریال های چرخ فلک، محکومین، سرگذشت و ... را به نگارش درآورده است، درباره جزئیات تغییر آدم ها در قصه سریال و آثار نمایشی و ارتباط میان خواب با زندگی واقعی افراد با ما گفت و گو کرد.
** این روزها همچنان مشغول نگارش سریال «در کنار پروانه ها» هستید؟
بله به خاطر اینکه یکی از بازیگرهای اصلی مان به کرونا مبتلا شد و به خاطر اینکه در برخی سکانس ها نمی توانستیم از حضورش استفاده کنیم مجبور شدیم تغییراتی در متن بدهیم. این تغییر و تحول ها ما را مجبور نکرد چیزی را حذف کنیم یا اضافه کنیم بلکه مجبورمان کرد تا در زمان بندی که داریم برخی اولویت ها را تغییر دهیم. برای مثال سکانسی داشتیم که علی محمد در آن حضور داشت و باقی بازیگرها هم بودند و بعد از اینکه آقای شهراز بیمار شدند مجبور شدیم برخی از این سکانس ها را طوری طراحی کنیم که تصاویر آقای شهراز را به طور جدا بگیرند و بقیه را جدا و در تدوین این دو تصویر را در کنار هم قرار دهند. در فیلم نامه اینطوری نوشته نشده بود و این سکانس ها خیلی شلوغ بود.
** این تغییرها به نتیجه کار و آنچه مدنظرتان بود لطمه وارد کرد؟
نه بعید می دانم. اما اگر این شرایط نبود حتما کیفیت این چند سکانس بهتر می شد. آقای شهراز یکی از بازیگران خوب و اصلی این سریال در نقش علی محمد است و به شخصه بازی شان را خیلی دوست دارم.
** داستان کلی این سریال ایده شما بود یا آقای مفید؟
دی ماه که مشغول نگارش کاری بودم آقای مفید تماس گرفتند و طرح این سریال را به طور خلاصه برایم تعریف کردند. بعد از آن من به همراه آقای مفید در تماس های تصویری بارها درباره فیلم نامه صحبت کردیم. حین نگارش هم با آقای مفید و یاری بارها صحبت کردیم تا فیلم نامه به آنچه مد نظر گروه است نزدیک شود. آقای مفید از جمله تهیه کننده هایی است که فیلم نامه برایش به شدت مهم است و عنصر اصلی شکل گیری و موفقیت یک سریال را فیلم نامه آن می داند به همین خاطر در مرحله نگارش زمان زیادی برای هرچه بهتر شدن متن ها گذاشتیم.
** آنطور که از قصه «در کنار پروانه ها» مشخص است این سریال یک سریال ماه رمضانی به شمار می رود. خودتان چنین عقیده ای ندارید؟
به این موضوع فکر کرده بودیم اما نه اینکه اگر ماه رمضان جایگزین ماه محرم می شد در قصه ما خیلی تغییر ایجاد می شد.
** منظور از ماه رمضانی بودن سریال، تاثیرپذیری مخاطب در این ماه است.
البته اگر در رمضان پخش می شد، در کیفیت و دیده شدن سریال تاثیر می گذاشت و قطعا کنداکتور ماه رمضان یکی از بهترین کنداکتورها است و مخاطب بیشتری دارد و مردم به خاطر قرار گرفتن در فضای معنوی این ماه راحت تر می توانند حرف های ما را باور کنند.
** داستان این سریال به نوعی بلوغ و رشد و تکامل یک فرد را طی چند ماه نشان می دهد. رهی جوانی است که از مشکلات روزگار خسته شده و مدام غر می زند. اما با اتفاق هایی که در داستان برایش می افتد، مشخص است که یک روزی زندگی اش دچار تغییراتی می شود.
من همیشه در داستان هایی که قرار است در آنها بلوغ اتفاق بیفتد به تدریج و آرام آرام این اتفاق را برای شخصیت اصلی رقم می زنم و با خساست او را به سمت المان های مثبت می برم. در این سریال هم تمام تلاشمان این بود که نکند مخاطب فکر کند ما می خواهیم شخصیت رهی تغییر کند و داریم او را به زور و با سرعت به سمتی که می خواهیم می بریم. بلکه قصد داریم تا در طول مسیری که می رود به صورت آرام آرام این تغییر در وجودش ته نشین شود تا به باور مخاطب نیز آسیبی وارد نکند.
** یعنی می خواستید از همان ابتدا قصه را طوری پیش ببرید که رهی در طول مسیری که در آن قرار می گیرد تغییر کند؟
بله و دوست داشتیم روی عادی سازی این مسیر خیلی کار کنیم. از همان ابتدا هم به دوستان نویسنده و کارگردان هم گفتم که خیلی آرام پیش برویم چون اگر سرعتمان کمی زیاد می شد کار خراب می شد و ممکن بود به آنچه در ذهنمان هست نرسیم.
** تا به اینجای کار از سریال راضی هستید؟
از آنجایی که خیلی استرس دارم همیشه و در مورد کارهایم بازخوردها را دنبال نمی کنم و خودم مثل یک مخاطب تا قسمت پایانی سریال را تماشا می کنم و بعد نظرها را می خوانم. در حالت کلی وقتی کاری را شروع می کنیم همه دوست داریم کار ماندگار و خوبی انجام دهیم اما ممکن است شرایط طوری رقم بخورد که کار خوب شود و یا نه و این به خیلی موارد بستگی دارد.
** تا به حال شما سریال های بسیاری با موضوع های خانوادگی نوشتید. اما فکر می کنم این سریال اولین کاری است که شما با فرمت غیر اپیزودیک آن را به نگارش درآوردید.
بله، در این سریال برای اولین بار یک قصه را در سی قسمت روایت کردم. برای مثال سریال های محکومین، سرگذشت، چرخ فلک و ... همگی اپیزودی بودند و در هر قسمت شان قصه مربوط به زندگی یکی از شخصیت ها را می دیدیم.
** این تغییر برایتان سخت نبود؟
نه اتفاقا نگارش یک قصه به هم پیوسته راحت تر است چون یک بار قصه و شخصیت ها را طراحی می کنید و تا پایان می دانی باید چه کنی اما در کارهای اپیزودی اینطور نیست و در هر اپیزود باید یک قصه و چند شخصیت جدید معرفی کنید.
** شما در سریال محکومین هم به نوعی به تحول آدم ها می پرداختید. اما خب تحول در آنجا از دیدگاه و زاویه دیگری بود. محکومین داستان مجرم هایی بود که هر کدام بنا به دلایلی زندانی شده بودند و طبق قانون، دادگاه تخفیفی برای ارتکاب به جرم برایشان در نظر می گرفت و همین تخفیف می توانست شخصیت آنها را تغییر دهد.
اصولا به تحول اعتقادی ندارم بلکه به تسلیم شدن معتقدم. چون تحول کار خیلی سختی است. در محکومین هم با آقای مفید قراری گذاشتیم که اگر یک شخصیت داریم در طولانی مدت نظر او تنها نسبت به یک موقعیت باید تغییر کند نه سایر موقعیت ها و در «در کنار پروانه ها» هم سعی کردیم از همین قانون تبعیت کنیم.
** قصه تحول آدم ها یا تکاملشان در آثار نمایشی چقدر می تواند برای مردم جذاب باشد؟ آنهم در کارهایی که مناسبت خاصی هم ندارند.
در همه جای دنیا قصه هایی که به موضوع تغییر، ارتباط دارد از جمله محبوب ترین ژانرها است. اگر دقت کنید در بین سریال های ایرانی و خارجی می بینید که قصه هایی با چنین موضوعی، برای مردم جذاب ترند.
** یکی از موضوع هایی که در این سریال مدام به چشم می آید اعتقاد به خواب و دیدن خواب است. رهی از همان قسمت اول هر شب خوابی می بیند که تکرار می شود و آن هم دیدن دستی است که دارد آیه ای از قرآن را می نویسد. قصه سریال چقدر از آیه های قرآن وام گرفته است؟
ما نمی توانستیم آنطور که شما می گویید این را تعریف کنیم. جز دو مورد که معنی را به طور مستقیم از متن آیه استخراج کردیم که در قسمت های بعدی می بینید، نمی توانستیم به طور مستقیم ربطی بین آیه و داستان سریال پیدا کنیم. در دو سه سکانس مهم این ارتباط میان خواب و زندگی شخصیت رهی را شاهدیم و همان ها هم خوب درآمده است. اما خوابی که رهی می بیند ریشه در واقعیت دارد.
** اما مخاطبی که سریال را دنبال می کند ترجمه آیه ای که هر شب رهی در خواب می بیند را به خوبی می داند و آنهم این است که بالاخره یک روزی می آید که گره از کار رهی باز می شود.
رهی به واسطه زیستی که می کند این اتفاق برایش می افتد. گاهی اوقات پایه و اساس نا امیدی، عدم شناخت است. برای مثال خیلی ها که به بیماری مبتلا می شوند با خود هزار فکر و خیال درباره بیماری می کنند و به همین خاطر نا امید می شوند و به دکتر نمی روند. اما وقتی به دکتر مراجعه می کنند تازه متوجه می شوند که همه فکر و خیال هایشان باطل بوده و دچار عدم شناخت شدند.
** شخصیت رهی با اینکه کار خلاف می کند اما هیچ گاه در زندگی اش وجدان را کنار نمی گذارد.
همیشه سعی ام بر این بوده که کارهایم واقعی باشند. همه تلاشمان این بود که اگر رهی نمی خواهد دزدی کند باید دلیل منطقی برای مخاطب داشته باشیم و ناراحتی قلبی بهترین دلیلی بود که مانع از این کار می شد.
** شما از جمله نویسنده هایی هستید که در انتخاب بازیگر هم به گروه مشورت می دهید؟
نه این کار را نمی کنم. چون تصور من از شخصیت های قصه با تصور دوستان تهیه کننده و کارگردان متفاوت است و بارها دیدم که در انتخاب بازیگران، دوستان بهتر عمل می کنند و بازیگرهایی که انتخاب می کنند به باورپذیری قصه و تاثیر روی مخاطب در خروجی کمک بیشتری می کند.
** از انتخاب «سامرند معروفی» برای نقش رهی راضی هستید؟
بله، او بازیگر بسیار توانمندی است. اما اگر من جای سازنده ها بودم بازیگر 32 ساله را برای این نقش می آوردم. معروفی هم از پس این نقش به خوبی برآمده است و هم اینکه برای بهتر شدن نقشش خیلی تلاش می کند و باید به او آفرین گفت.
** نکته قابل توجه در این سریال صحبت های رهی با خدا است که این شائبه را در ذهن مخاطب پدید می آورد که او دارد به عبارتی کُفر می گوید.
ما اسمش را قهر و کفر نمی گذاریم. از روز اول گفتیم رهی در این سکانس ها برای خدا ناز می کند و یک جاهایی لازم بود این اتفاق را نشان دهیم.
** به طور معمول برخی از شخصیت های سریال ها ما به ازای بیرونی دارند. در مورد شخصیت های این سریال هم به این صورت است؟
مجید با بازی وحید رحیمیان دوست دوران کودکیم بود و من ۱۵ سال با زندگی کردم. به خاطر شغل پدرم در کودکی به شهرهای مختلفی می رفتیم و یکی از آنها روستایی در شمال بود که مادر بزرگم در آنجا زندگی می کرد و من هم مدت زیادی در آنجا می ماندم و دوست های بسیاری هم داشتم. مجید هم یکی از دوستانم بود که خصوصیاتش دقیقا برگرفته از دوست صمیمی خودم است که مدت ها است از او بی خبرم. همچنین شخصیت «گیسو» در طرح اولیه بود اما مجید نبود و او را خودم به گروه پیشنهاد دادم. گیسو هم یک طورهایی شبیه به مادربزرگم است و سبک زندگی که در روستا دارد آن فضای کودکیم را تداعی می کند.
** درست است که این سریال از جمله سریال های تلخ تلویزیون است اما با حضور شخصیت مجید کمی از این تلخی گرفته شده است.
به طور معمول در قصه هایی که می نویسم فردی شبیه به مجید حضور دارد. حضور چنین نقش هایی در کنار شخصیت های اصلی داستان، هم کارکردی داستانی دارد و هم اینکه می تواند فضا را تلطیف کند و بانک عاطفی خوبی برای یک نویسنده است.
به گزارش فارس، پروانه معصومی، برزو ارجمند، سامرند معروفی، محمود جعفری، خسرو شهراز، مهران رجبی، شهین تسلیمی کاوه سماک باشی، مجید پتکی، الناز اسماعیلی، فرناز زوفا، علی مجلسی، مهرداد بخشی، با حضور: بیتا سحرخیز، نگار عابدی، نسرین بابایی و وحید رحیمیان از بازیگران این مجموعه تلویزیونی هستند.
سرپرست نویسندگان: امیرمحمد عبدی نویسندگان: علی حمیدنژاد، سید حسن حسینی، سعید عبدی، بر اساس طرحی از سمیرا ذوالقدری، روابط عمومی :سپیده کامرانی فر.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: ماه رمضان سریال در کنار پروانه ها داریوش یاری کارگردان کنار پروانه ها آقای مفید فیلم نامه شخصیت ها قصه هایی سریال ها سکانس ها آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۴۶۳۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این مرد با چنگ و دندان شغلش را حفظ کرده است | در کوچه درختی چه می گذرد؟
همشهری آنلاین- رابعه تیموری:داوود پاکیزه و درست کار میکند، آنقدر پاکیزه که اوستا عبدالله را عمری میان مشتریانش روسپید نگه داشته است. اوستا عبدالله در سفیدگری مو سپید کرده و به آتش کوره دکان دود اندودش دیگ و پاتیلهای کارکرده بسیاری جلا پیدا کردهاند. روزگاری همکاران اوستا عبدالله در بازار سیداسماعیل پرشمار بودند، اما حالا در این بازار فقط او و تک و توک سفیدگرانی جا خوش کردهاند که هنوز نمیتوانند از کار و کسب دیرینه خود دل بکنند:
بیشتر بخوانید:اجناس این بازار مورد نیاز زنده و مرده بود
وسط تاریکی دکان حاج عبدالله، رویه طلایی تغار مسی خوب برق میزند. کف آن را هنوز داوود نسابیده و لکهای سیاه، رنگ نقرهای کف تغار را پوشانده است. اندازه دکان حاج عبدالله به ١۵ متر نمیرسد. دوده کوره تا کمره دیوارهای طبله کرده دکان بالا رفته و قفسهها و رفهای فلزی که ابزار کار و وسایل خرده ریز را توی آنها چیدهاند، زنگار بستهاند. کیسههای شن و نشادر گوشه دکان تلنبار شدهاند و ظروف دوده گرفتهای را که باید امشب توی محلول جوهر نمک بخوابانند، شلوغ و درهم توی قفسهها جای دادهاند. تاباندن کوره با گاز شهری به صرفهتر است، ولی اوستا عبدالله محض احتیاط پیت نفت آبی رنگ زیر رف را هم هیچوقت خالی نمیگذارد. پیت حلبی هم که توی آن ذغال میریزند و روی آن بساط چای صبحانه و عصرانهشان را به راه میکنند، با نفت میسوزد. دیگچهها و سینی و قابلمههایی را که سفید شدهاند، کنار در باریک دکان چیدهاند و نصیر مشغول بستهبندی آنها است تا به مشتریان تحویل دهند. داوود کوره را تابانده و مشغول جوشاندن دیزاب است. تا دیزاب داغ از قل زدن بیفتد، میتواند کمی نفس چاق کند.
دیگ و پاتیلهای نذری
نصیر کنار دیگ مسی پر از جوهر نمک چمباتمه زده و هر بار که تکه پوست کوچک توی مشتش را روی آفتابه مسی میکشد، سیاهی و زنگار رویه آن توی راه آب باریک کف دکان راه میگیرد. بسیاری از همکاران حاج عبدالله برای سابیدن ظروف از اسکاج ظرفشویی زبر استفاده میکنند، ولی او هنوز هم پیش از آن که دسته پوست بز به آخر برسد، نصیر را برای خریدن پوست تازه به دباغی میفرستد. یک کیسه پر از شن ریزه هم همیشه ته دکان هست تا نصیر آنها را روی پوست بریزد و خوب کف و روی ظرفهای سیاه را بسابد.
دیگچهها و پارچ و آفتابهها را نصیر هم میتواند توی کوره بتاباند، ولی نزدیک محرم و صفر و ماه رمضان که دیگ و پاتیلهای نذری پزان از انباریها بیرون میآیند، داوود باید خودش دم کوره بایستد. وقتی دیگهای مسی بزرگ و سنگین داغ میشوند،آسا ن نیست که با یک دست لبه سرخ و حرارت دیده دیگها را بگیری و با دست دیگر دیزاب جوشیده را توی آنها بغلتانی، ولی داوود خوب از پس کار برمی آید. از ١٢ سال پیش که پدرش دیگر قوت سفیدگری نداشت و خانهنشین شد، داوود رشته کار دکان حاجی را توی دستش گرفت. قبل از آن گاهی وردست پدر، پای کوره میایستاد و از دیزاب جوشاندن تا قلع اندود کردن ظروف مسی را یاد گرفته بود.
پیشهای رو به فراموشی
نصیر چند سال بعد از اوستاکار شدن داوود شاگرد دکان حاج عبدالله شده و هنوز مانده که قلع اندود کردن ظروف سابیده شده را به او بسپارند، ولی باید اول صبح و پیش از رسیدن داوود و اوستا عبدالله کوره را روشن و کمو زیاد شن و نشادر و دیزاب و زغال چوب را بسنجد تا وسط کار لنگ نمانند. اگر چه اینروزها دیگر از دستههای کماجدان و پاتیل و تغارهای مسی که اول صبح جلوی دکان سفیدگری تلنبار میشدند خبری نیست و شاید حتی چند روز گذر مشتری به بنبست درختی نیفتد، ولی اوستا عبدالله به عادت گذشتهها هر شب به نصیر سفارش میکند که همه ابزار و لوازم کار را روبراه کند تا کمو کاستی در کارشان نباشد. حاج عبدالله عمری به انصاف و مدارا با مشتری شهره بوده و حالا هم سعی میکند خوش انصاف باشد، ولی قیمت قلع که هر روز بالا و بالاتر میرود دست و بالش را بسته و با قد کشیدن نرخ این فلز وارداتی، اجرت کار او و شاگردانش هم بیشتر میشود. حاج عبدالله میگوید: «قدیم قلع را از بلژیک وارد میکردند، ولی از چند سال پیش این فلز از مالزی به ایران میآید. ما بهصورت شمش و کیلویی قلع را میخریم و خودمان آن را آب میکنیم.» سفیدگری کار و کسب آبا و اجدادی اوستا عبدالله قاسمیان است و با آن که ظروف خوش رنگ و لعاب و ارزانقیمت تفلون جای ظروف مسی را در آشپزخانه بانوان ایرانی تنگ کردهاند، او باز هم نمیتواند از کوره سفیدگری و پیشه زنگار گرفته اش دل بکند.
کد خبر 846722 برچسبها فلزات خبر مهم مهارتها شغل