۱۰ نظریه عجیب درباره جهان هستی
تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۰۳۸۸۲
آفتابنیوز :
چرا جهان به این شکل است؟ دانشمندان شیوههای زیادی برای توضیح کیهان کشف کردهاند که منجر به ایدههایی دیوانه کننده شده است. از سناریوی شاخهای از جهان گرفته که به شناور شدن جهان در فضایی با ابعاد بالاتر میپردازد گرفته تا نظریه Big Splat یا فروپاشی بزرگ که توصیف میکند که چگونه یک جهان حاصل از فروپاشی درونی پدید میآید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در اینجا برخی از عجیبترین ایدهها درباره جهان هستی را مطرح میکنیم.
۱- جهان غشایی
جنبهای از جهان که ما آن را ثابت و مسلم میدانیم این است که جهان سه بعدی است. یعنی سه جهت عمود بر هم وجود دارد که میتوانید در آنها حرکت کنید. با این حال، برخی نظریهها بعد فضایی دیگری را، که ما نمیتوانیم مستقیماً آن را درک کنیم در جهت دیگر نشان میدهند. به این ترتیب جهان ما یک غشاء سه بعدی است که در داخل یک توده شناور است.
هر چند که فهم چنین وضعیتی پیچیده به نظر میرسد، اما تصویری که این نظریه ارائه میکند چندین مشکل در فیزیک را حل میکند. به عنوان مثال، فیزیکدانان نظری، نسخهای از جهان شاخهای را پیشنهاد کردند که عدم تقارن در نیروهای زیر اتمی را ما توضیح میدهد و علت آن را وجود جهانهای موازی با ما میداند. همچنین میتوان با اندازهگیری امواج گرانشی ساطع شده از سیاهچاله بحث اتصال یک غشا به غشای دیگر را توضیح داد.
۲- فروپاشی بزرگ
در آیندهای دور، کهکشانها سرانجام آنقدر دور میشوند که نور یکی از آنها هرگز به دیگری نمیرسد. وقتی ستارهها پیر میشوند و میمیرند، زمانی فرا میرسد که دیگر نور یا گرمایی باقی نمیماند. جهان یک فضای تاریک، سرد و خالی خواهد بود. به نظر میرسد این پایان همه چیز است. اما بر اساس یک نظریه، این در واقع آغاز جهان در یک چرخه تکراری بی پایان است. این زمانی اتفاق میافتد که یک غشای سرد و خالی با دیگری برخورد میکند. چنین برخوردی انرژی کافی برای ایجاد یک جهان کاملاً جدید تولید میکند.
۳- کیهان پر از پلاسما
بیگ بنگ همچنان نظریه ترجیحی بسیاری از دانشمندان است که دو مشاهدات کلیدی آن را تایید میکنند: گسترش جهان و زمینه مایکروویو کیهانی. بلافاصله پس از انفجار بزرگ، جهان بسیار کوچکتر و گرمتر بود و با یک پلاسمای درخشان مانند خورشید پر شده بود. ما هنوز شاهد پایان این مرحله فوق داغ به شکل دریایی از تشعشعات هستیم که کل فضا را پر کرده است. انبساط جهان در طی میلیاردها سال، دمات را تا منفی ۴۵۴ درجه فارنهایت (منفی ۲۷۰ درجه سانتیگراد) خنک کرده است، اما هنوز هم این انفجارها توسط تلسکوپهای رادیویی قابل تشخیص است.
امواج ماکروویو کیهانی تقریباً از هر جهت یکسان به نظر میرسد یعنی اگر جهان همیشه با سرعت فعلی خود گسترش یافته باشد، نمیتوان گسترش و چگونگی عمل این امواج را توضیح داد. بسیاری از دانشمندان بر این باورند که در کسری از ثانیه مهبانگ یا انفجتر بزرگ رخ داد و از مقیاس زیراتمی به چندین سال نوری رسید.
۴-جهان هولوگرافیک
به یک هولوگرام امنیتی فکر کنید. این هولوگرام در اصل یک شی دو بعدی است که یک تصویر کامل سه بعدی را رمزگذاری میکند. بر اساس این نظریه، ممکن است کل جهان سه بعدی در مرز دو بعدی خود «رمزگذاری» شود. این نظریه با مشاهدات و آزمایشهایی که دانشمندان داشتهاند همخوانی دارد.
۵- جهان حالت پایدار
به گفته ناسا، انفجار بزرگ یا مهبانگ بهترین حدس ما در مورد چگونگی شکل گیری جهان است. جهان در گذشته متراکمتر بود و در آینده متراکمتر خواهد شد. همه دانشمندان از این موضوع راضی نبودند، بنابراین راهی برای ثابت ماندن چگالی جهان در حال گسترش ارائه کردند. این تفکیک شامل ایجاد مستمر ماده با سرعت حدود سه اتم هیدروژن در متر مکعب در میلیون سال است. این مدل با کشف ماکروویو کیهانی از بین رفت و با مشاهدات تجربی اخیر ناسازگار از آب درآمد.
۶- جهان چندگانه
برخی از دانشمندان تصور میکنند که وقتی جهان ما از این مرحله تورمی خارج شد، تنها یک حباب کوچک در دریایی وسیع از فضای در حال تورم بود. در این نظریه که "تورم ابدی" نامیده میشود و توسط پل اشتاین هارت پیشنهاد شده است، جهانهای حبابی دیگری دائماً در سایر نقاط دریای تورمی در حال ظهور هستند و کل "یک جهان چندگانه" را تشکیل میدهند.
۷- گرانش را اشتباهی فهمیدهایم
نظریههایی که دربارۀ جهان ارائه میشوند به درک دقیق گرانش بستگی دارد. گرانش تنها نیرویی است در فیزیک که در مقیاس بسیار بزرگ بر ماده تأثیر میگذارد. اما گرانش به تنهایی نمیتواند مشاهدات نجومی خاصی را توضیح دهد. اگر سرعت ستارگان در حومه یک کهکشان را اندازهگیری کنیم، میبینیم که آنها بسیار سریع حرکت میکنند تا در مدار باقی بمانند، تنها چیزی که آنها را عقب میاندازد، گرانش کهکشان قابل مشاهده است. به طور مشابه، به نظر میرسد که خوشه کهکشان با نیرویی قوی تر از آنچه که با گرانش ماده مرئی محاسبه میشود، در کنار هم نگه داشته شده اند. دو راه حل ممکن برای فهم این مسئله وجود دارد. استانداردی که اکثر دانشمندان از آن استقبال میکنند این است که جهان حاوی ماده تاریک دیده نشده است که گرانش گم شده را توضیح میدهد.
۸- فضا-زمان فوق سیال
حتی اگر فضا فقط سه بعد داشته باشد، هنوز بعد چهارم در قالب زمان وجود دارد، بنابراین میتوانیم جهان موجود در فضا-زمان چهار بعدی را تجسم کنیم. بر اساس برخی نظریهها، این فقط یک چارچوب انتزاعی نیست که حاوی اجسام فیزیکی مانند ستارگان و کهکشانها باشد، اما به خودی خود یک ماده فیزیکی است، شبیه اقیانوس آب. همانطور که آب از مولکولهای بیشماری تشکیل شده است، فضا زمان-بر اساس این نظریه-از ذرات میکروسکوپی در سطحی عمیق تر از آنچه ابزارهای ما به آن دسترسی دارند، تشکیل شده است.
این نظریه فضا-زمان را به عنوان یک ابرسیال با ویسکوزیته صفر تجسم میکند. ویژگی عجیب چنین مایعاتی این است که نمیتوان آنها را مانند یک مایع معمولی هم زد. وقتی این کار را بکنید آنها به گردابهای کوچکی تجزیه می شوند-کهبر مبنای این نظریه- ممکن است دانههایی باشند که کهکشانها از آنها تشکیل میشوند.
۹- نظریه شبیه سازی
تا کنون، همه نظریهها از دانشمندان آمده است اما در اینجا یکی از فیلسوفان را هم داریم که نظریهای درباب جهان دارد. اگر همه اطلاعات جهان از طریق حواس و ابزار علمی به مغز ما برسد، چه کسی می تواند بگوید که همه اینها به صورت یک توهم هوشمندانه طراحی نشده است؟ ممکن است کل جهان چیزی جز یک شبیهسازی کامپیوتری فوق العاده نباشد. این ایدهای است که بعد از فیلمهایی از قبیل «ماتریکس»رواج یافت. هرچقدر که این ایده عجیب به نظر برسد، اما برخی از فیلسوفان آن را جدی میگیرند.
۱۰. سفر کیهانیِ خودمحور
قوانین فیزیک در بر دارنده مفاهیم ثابتی است که قدرت گرانش، الکترومغناطیس و نیروهای زیر اتمی را تعیین میکند. تا آنجا که میدانیم، این اعداد میتوانند هر مقدار ممکن داشته باشند اما اگر آنها حتی از مقادیری که در واقع دارند کمی فاصله بگیرند، جهان مکان متفاوتی خواهد بود. اما بسیاری از افراد این تصور را دارند که جهان به شکلی ساخته شده است که برای تکامل زندگی بشر باشد. این نوع نگاه عمیقاً انسان محور است.
منبع: LIVESCIENCE/ترجمه: ایرنا
منبع: آفتاب
کلیدواژه: نجوم نظریه جهان هستی نظر می رسد فضا زمان نظریه ها بر اساس سه بعدی سه بعد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۰۳۸۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
در هوای مهاجرت ۷۰ میلیون ایرانی!/کلاهها را به احترام ایران از سر بردارید/خطر دوقطبی شدن در موضوع تعطیلات
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز چهارشنبه ۵ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که استقبال گرم لاهور و کراچی از رئیسجمهور ایران، چرا کابوس پتروشیمی میانکاله را رها نمیکند؟، تتر به جای دلار در معاملات نفتی و بازی با آمار واردات خودرو در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
غلامرضا صادقیان سردبیر روزنامه جوان درسرمقاله امروز این روزنامه با عنوان در هوای مهاجرت ۷۰ میلیون ایرانی! نوشت: رطوبت این روزهای کشور هرچند شادیبخش است و موجبات فرحناکی روان ایرانیان را در میان موج گرانی و گرفتاریهای دیگر فراهم آورده است، اما نمیتوان با آن چیزی را اثبات کرد الا که میتوان چیزی را ابطال کرد و آنهم نظریه معروف و مشعوف «مهاجرت ۷۰ میلیون ایرانی از خشکسالی، بزودی» است! متأسفانه حتی در سطح متخصصان ذیفنون ما نیز دو ضعف کشنده نمایان است، اول آنکه در نظریههای خود، بسیار سطحیباف و تکوجهیگرا شدهاند و دیگر اینکه گاهی نظریه علمی را در خدمت کینه یا مسئلهای که با نظام جمهوری اسلامی دارند، بهکار میگیرند که این دیگر وهن علم است.
رطوبت این روزهای کشور هرچند شادیبخش است و موجبات فرحناکی روان ایرانیان را در میان موج گرانی و گرفتاریهای دیگر فراهم آورده است، اما نمیتوان با آن چیزی را اثبات کرد الا که میتوان چیزی را ابطال کرد و آنهم نظریه معروف و مشعوف «مهاجرت ۷۰ میلیون ایرانی از خشکسالی، بزودی» است! متأسفانه حتی در سطح متخصصان ذیفنون ما نیز دو ضعف کشنده نمایان است، اول آنکه در نظریههای خود، بسیار سطحیباف و تکوجهیگرا شدهاند و دیگر اینکه گاهی نظریه علمی را در خدمت کینه یا مسئلهای که با نظام جمهوری اسلامی دارند، بهکار میگیرند که این دیگر وهن علم است.
چند سال پیش شخصی از دولتمردان سابق مدعی شد که «بهزودی ۷۰ میلیون ایرانی از خشکسالی مجبور به مهاجرت میشوند»! این نظریه را همان زمان در خدمت کینه شتری یک جریان سیاسی از نظام و سق سیاهنمای آنان ارزیابی کردم. علم هواشناسی آنقدر پیشرفته نیست که بتوان پیشبینیهای اینچنینی بیرون داد. گرمشدن دنیا و اثرات آن نیز دانشمندان را برای آینده و چگونگی اثرگذاری آن روی بخشهای مختلف جهان، متفقالقول نکرده است. هیچچیز را که برچسب علمی داشته باشد، نمیتوان با قطعیت دربارة وضع آبوهوای آینده ایران و جهان مدعی شد. واضح است که بخش بزرگ و مرکزی کشور ما فلات است؛ و صدهاهزار سال است که همین است و هیچ گاه بارش استوایی نداشته، اما «مهاجرت از بیم خشکسالی» بحثی چند عاملی است. آب هنوز در ایران به مقدار نیاز و متناسب با جمعیت و همسان با یک الگوی توسعهیافته کشاورزی و صنعتی و شرب یافت میشود. با تغییر در مدیریتها و الگوی مصرف نیز نیاز ما برای رسیدن به تطابق با وضع موجود، تنظیمپذیر است. منابع دیگر آب از شیرینسازی دریا (که چهار عملیات بزرگ آن در چهار نقطه از فلات مرکزی ایران به نتیجه نزدیک است) تا «آب عمیق» تا تقطیر رطوبت هوا در دسترس است. الگوهای آینده مصرف آب در صنایع و کشاورزی و حتی آب شرب و بهداشت شهری نیز میزان مصرف را تا سطح قابلتوجهی کاهش میدهد. اگر تمامی تغییرات را بتوان لحاظ کرد نیز باز با قدرت و یقین نمیتوان استدلالی به نفع یا زیان خشکسالی در ایران کرد، اما میتوان گفت که مهاجرت ۷۰ میلیونی، سخنی گزاف است. ساختارها و سازههای بناکننده یک کشور با تغییرات، متناسبسازی میشود.
همان مدیر معروف مدتی بعد از نظریه مهاجرتی، در زمان بارشهای سیلآسای فروردین ۹۸ گفت که خوزستان تا سالها مشکل آب پیدا نمیکند! (که آن هم حرف غلط و غیرعلمی بود). اکنون یکی دیگر از روزنامههای اصلاحات نوشته است سیستان و بلوچستان هنوز تشنه است، چون این همه بارندگی به دریا رفت! (با اینکه مدیر آبفای استان اعلام کرد که به دلیل پرشدن سدها تا سه سال دیگر مشکل آب نخواهیم داشت). همان آقای مدیر در دهه ۷۰ وقتی وزیرکشاورزی بود با تکیه محکم بر دکترای زراعت از امریکا اعلام کرد «ایران هرگز در تولید گندم خودکفا نمیشود»! الان مقصود آن نیست که در ابطال آن نظر بگوییم ایران در این سالها به تناوب به خودکفایی در گندم رسیده است. مسئله اینگونه اظهارنظرهاست که «کینهای» است تا «علمی». خودکفایی گندم را فقط نمیتوان با آب و زمینکشاورزی سنجید. دهها عامل دیگر و عوامل ناشناخته آینده را هم باید درنظر گرفت. اکنون میزان مصرف نان و آرد در کشور با مدیریت توزیع و ممانعت از قاچاق، کم شده. با شیوع دیابت، کمتر هم خواهد شد. با افزایش میانگین سنی باز هم کمتر. با کاهش نرخ رشد جمعیت، باز کمتر. با تنوع سبد غذایی و تمایل به مصرف سبزیجات در الگوهای جدید، بازهم کمتر. با الگوهای بهینهسازی مصرف آرد، کمتر و کمتر. این فهرست آخر ندارد. حتی مسئله زمین و آب هم یک مسئله ایستا نیست. بهرهوری از زمین و بذر جدید و آبیاری نوین هم به شدت تغییر میکند.
اکنون سدهای آب در چهارگوشه شمالغربیوشرقی و جنوبغربیوشرقی کشور پر یا سرریز است و میانگین پرشدگی سدها به ۶۴ درصد رسیده است. تنش آبی در بیشتر نقاط کشور کم شده است. وقتی یک هفته پس از سیل دبی هنوز کل شهر زیر آب است و کمکم به دریا میرود، چرا باید گفت آب سیستان و بلوچستان به دریا رفته است، مگر اینکه سق سیاهنما داشته باشیم.
یک آدم منصف و مثبت میتواند ببیند که فلوات ایران زیر آب است و از اعصاب خرد و پرخاشگری و بسا مشکلات دانسته و نادانسته مردم با این طراوت و رطوبت کمنظیر کاسته شده است. آن دکترای سیاسی از لندن که گفت «اگر ایران به حمله کنسولگری پاسخ دهد، امریکا و اسرائیل یک تیرچراغبرق سالم در ایران باقی نمیگذارند» و آن دکترای کشاورزی که درباره خشکسالی و بیگندمی نظریه میدهد و آن اندیشمندان دیگری که هربار نظریه تازهای درباره ناتوانی نهاد دین در اداره کشور و حکومتداری میدهند، با آنکه وضع «لیبرالدموکراسی پایان تاریخ» را بعینه میبینند، باید حواسشان به ارزش نهاد علم و ذبح آن در پای کینههای سیاسی باشد.
کلاهها را به احترام ایران از سر بردارید
حسن هانیزاده تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: ایران در طول دو قرن گذشته یعنی از زمان قاجاریه تا پهلوی دوم هرگز در کانون توجه رسانهها قرار نداشت و تنها یک نقطه خاکستری در نقشه جغرافیایی جهان تلقی میشد. دوران سیاه حاکمیت قاجارها و پهلویهای پدر و پسر، ایران کشوری خنثی و نماد موجودیت آن بر نقشه جغرافیایی جهان گربه خفتهای بود که در گوشهای از منطقه غرب آسیا به اصطلاح جا خوش کرده.
ایران زمانی مورد توجه استعمارگران غربی قرار گرفت که ویلیام ناکس دارسی انگلیسی در سال ۱۹۰۱ میلادی قرارداد ننگین استخراج نفت ایران را با مظفرالدین شاه قاجار امضا کرد و به این ترتیب تنها وجه ممیزه ایران از نظر غربیها نفت بود. نگاه تحقیرآمیز استعمارگران در دوران قاجاریه و پهلویها نسبت به ایران، تراکمات سنگینی بر پیکره ملت بزرگ و وطندوستان واقعی ایجاد کرد که این تراکمات در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به یک نقطه انفجار تبدیل شد. از آن زمان ایران در مدار توجه رسانههای جهانی قرار گرفت، زیرا جمهوری اسلامی توانست معادلات منطقهای و جهانی را به سود ملتهای تحت ستم منطقه تغییر دهد. مساله فلسطین به عنوان یک مسئولیت اخلاقی، انسانی و اسلامی در مدارتوجه امام راحل (ره) قرار گرفت به اعتبار اینکه جمهوری اسلامی یک مفهوم جغرافیایی محدودی نیست بلکه یک مفهوم اعتقادی راهبردی است که مصلحت «امت» بر مصلحت «ملت» رجحان دارد. در جهان، جمهوریهای موز و شکلات و ساعت جیبی زیادی وجود دارند که وجود وعدم وجود آنها تاثیری در معادلات جهانی ندارند. ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل نقش تاثیرگذار جهانی خود دیگر آن «گربه خفته دوران قاجاریه و پهلویها بر روی نقشه جغرافیایی» نیست بلکه در این جنگل که نامش جامعه جهانی است به شیر شرزهای تبدیل شده که همه باید به احترام او کلاه از سر بر دارند. قدرتهای استعماری غرب بهویژه آمریکا که در اوج جنگ دوم جهانی با استفاده از سلاح هستهای صدها هزار نفر از مردم ژاپن را قتل عام کرد این پیام را به جامعه جهانی ارسال کرد که ایستادن در برابر این قدرت نوظهور خشن و بیرحم نابودی جمعی به دنبال دارد. جامعه جهانی که باید بر اساس عدالت، مساوات، احترام به حاکمیت ملی و پرهیز از خشونتهای غیر قابل توجیه حرکت کند به سمت رفتارهای تهاجمی و غیرمنصفانه آمریکا و غرب حرکت کرد. از این رو قانون جنگل جایگزین قوانین احترام انگیز بینالمللی شد و آمریکا بر اساس منافع خود و همپیمانان خود تلاش میکند تا اراده خود را بر ملتهای جهان تحمیل کند. حتی سازمان ملل به عنوان نهاد حافظ صلح جهانی به یک نهاد فلج و تابعی از اراده آمریکا و دو قدرت دیگر غربی دارای حق وتو تبدیل شد و هرگز این نهاد بینالمللی بدون موافقت آمریکا، انگلیس و فرانسه قادر به تصمیم گیری درباره مسائل کلان جهانی نیست. نمونه بیتحرکی و انفعال شورای امنیت سازمان ملل نسل کشی اسرائیل در غزه بود که ۹ پیش نویس قطعنامه را آمریکا وتو کرد. نمونه دیگر رای مثبت ۱۲ کشور از مجموع ۱۵ کشور عضو دائم و غیردائم شورای امنیت برای عضویت فلسطین در سازمان ملل رای مثبت دادند، اما با وتوی آمریکا مواجه شد. این در حالی است که در سال ۲۰۱۱ پس از جدایی سودان جنوبی از کشور بزرگ سودان در آفریقا این کشور مسیحی جدا شده از سودان در کمتر از ۴ روز به عضویت کامل سازمان ملل درآمد. اما جمهوری اسلامی ایران در طول ۴۵ سال گذشته به تنهایی در برابر رفتارهای تهاجمی و قلدرمابانه آمریکا و رژیم صهیونیستی ایستاد و ملت ایران سختیها و مشقتها را تحمل کرد، اما زیر بار ذلت نرفت. ایران از نگاه یک مقوله تاریخی که میگوید «هر ملتی اگر قادر به دفاع از خود نباشد برای همیشه در صفحات تاریخ دفن» خواهد شد، استراتژی دفاعی خود را ترسیم کرد تا تابعی از اراده بازیگران جهانی نباشد. شعار «واعدوا لهم ما استطعتم من قوه» یک شعارصرف تهی از مضمون نیست بلکه استراتژی دفاعی ایران بر گرفته از این آیه پر مفهوم قرآنی است. طبیعی است ایستادگی در برابر قدرتهای استکباری هزینههای سنگینی به همراه دارد، اما استقلال ملی و خروج از دایره امر و نهی قدرتهای استکباری، ارزش پرداخت این هزینهها را دارد. اوج اقتدار ملی ایران در کلام تاریخی رهبر معظم انقلاب در نماز عید فطر که فرمودند اسرائیل باید تنبیه شود تجلی یافت که خروجی آن عملیات «وعده صادق» بود. عملیات وعده صادق مسیر تاریخ مبارزات یکصد ساله ملتهای آزاده جهان بهویژه ملتهای اسلامی را تغییر داد، زیرا هیچ قدرتی در جهان توان رویارویی با رژیم صهیونیستی را ندارد. علت این امر این است که وجود غرب به بقای رژیم صهیونیستی بستگی دارد و فروپاشی این رژیم به مفهوم نابودی و فروپاشی غرب است. این عملیات ثابت کرد که ایران هرگز در موضوع امنیت و حاکمیت ملی خود با کسی تعارف ندارد و هر قدرتی بخواهد استقلال و امنیت ملی ایران را مخدوش کند با پاسخ کوبنده ایران مواجه خواهد شد. ناتوانی رژیم صهیونیستی و آمریکا در واکنش نسبت به عملیات تاریخی «وعده صادق» نشان داد که ایران قدرت بازدارندگی بسیار بالایی دارد و جهان باید به احترام این کشور کلاه خود را از سربر دارد.
خطر دوقطبی شدن در موضوع تعطیلات
مهدی حسن زاده طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان خطر دوقطبی شدن در موضوع تعطیلات نوشت: با گذشت ماهها از ارائه لایحه دولت به مجلس برای افزایش تعطیلات و رای موافق مجلس به کلیات این لایحه، طی روزهای اخیر و پس از مصوبه کمیسیون اجتماعی مجلس برای تعطیلی پنج شنبه و جمعه، بحثهایی را در فضای رسانهای و افکار عمومی ایجاد کرد و دوقطب که یک سر آن معتقد به تعطیلی پنج شنبه و جمعه و قطب دیگر که تعطیلی جمعه و شنبه را توصیه میکند، در این باره شکل گرفت.
درخور توضیح است که دولت در لایحه خود که بر تعطیلی دو روز در هفته تاکید شده، خواستار این شده است که دستش در انتخاب روزهای تعطیل باز باشد. همچنین بهادری جهرمی، سخنگوی دولت نیز روز گذشته در این باره گفت: نظر ما این است که در انتخاب روز دست باز را داشته باشیم و انتخاب روز در اختیار نظرات کارشناسی بخشهای مختلف دولت قرار بگیرد. با این حال حسینی، معاون پارلمانی رئیس جمهور روز گذشته در یادداشتی که در روزنامه همشهری نوشته، تعطیلی روز پنج شنبه را توصیه کرده است که با توجه به موضع سخنگوی دولت، موضع معاون پارلمانی رئیس جمهور را باید موضعی شخصی دانست.
مروری بر سابقه مباحث مطرح شده در این باره نشان میدهد که از سالهای گذشته در بین فعالان اقتصادی که با خارج از کشور مراودات کاری دارند، ضرورت سامان دهی تعطیلات و انطباق تعطیلات در ایران با سایر کشورها مطرح بوده است. چراکه در بسیاری از کشورهای جهان تعطیلات هفتگی دو روزه است و شامل روزهای شنبه و یک شنبه میشود. با توجه به تعطیلی جمعه و شرایط نیمه تعطیل پنج شنبه در صورت تعطیلی این روز در عمل ۴ روز از هفته امکان برخی پیگیریهای اداری در ارتباط با خارج از کشور میسر نیست. همچنین افزایش بازدهی کاری در روزهای غیرتعطیل و کمک به گردشگری داخلی و رونق سفرهای کوتاه از دیگر دلایل مطرح شدن افزایش تعطیلات در کشور است.
در مجموع با توجه به لایحه دولت و موافقت مجلس با کلیات آن و نظر مثبت فعالان اقتصادی، به نظر میرسد درباره اصل دو روزه شدن تعطیلات در طول هفته تردیدی نیست، اما بر سر تعطیلی پنج شنبه یا شنبه اختلاف نظر وجود دارد. موافقان پنج شنبه به شرایط تثبیت شده نیمه تعطیل پنج شنبه اشاره دارند و از این جهت تعطیلی پنج شنبه را شدنیتر میدانند، اما از طرف دیگر موافقان تعطیلی شنبه معتقدند با تعطیلی شنبه و دایر بودن فعالیتها در روز پنج شنبه، تعطیلات مشترک در ایران و بسیاری از کشورها به ۳ روز کاهش مییابد و به روانتر شدن ارتباطات کاری، تجاری و بانکی با خارج از کشور کمک میکند.
به نظر میرسد راهکار حل مشکل در وهله نخست پرهیز از دوقطبی سازی و مواضع تند سیاسی بر سر موضوعی اجتماعی - اقتصادی مثل تعطیلی است. این مسئله یک منطق اقتصادی دارد که به روان شدن مراودات اقتصادی با کشورهای خارج برمی گردد. به ویژه در شرایطی که روزهای تعطیل در بسیاری از کشورها، حتی برخی کشورهای اسلامی نیز شبیه کشورهای غربی است؛ لذا تعطیلی شنبه با توجه به انطباق با تعطیلات سایر کشورها برای فعالان اقتصادی و سایر افرادی که به نحوی با حوزههای بین المللی مراودات کاری دارند، مفیدتر است. هرچند در نهایت باید در موضوعاتی که صبغه اجتماعی نیز دارد، برداشت عمومی و همراهی جامعه با آن نیز مدنظر قرار گیرد، لذا بهتر است فعلا بدون جبهه گیری قطعی درباره روز تعطیل اضافه بر جمعه، این موضوع از منظرهای مختلف بررسی شود.