درباره پسر ۱۵ ساله، فرشته نجات ایذه
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۲۶۹۷۹
«علی بیمحابا خود را به خانه همسایه میرساند. وقتی دستپاچگی زن همسایه را میبیند و پیرزنی را که در آتش در حال سوختن بود، بهسرعت گاز پیکنیکی را برمیدارد. گاز پیکنیکی را با خود به خانه خاله میبرد تا از بالکن به بیرون بیندازد اما بالکن خانه حفاظ داشت و گاز پیکنیکی رد نشد. موج گاز و شعله علی را میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: «شد منجی. سوخت تا مادر و دختر نسوزند. در آن مهلکه آتش بیامان، تن به شعلهها زد. شد فرشته نجات خانه همسایه. شش روز از آن روز آتشین آپارتمان شماره ۶۷ منطقه چهارراه هلال احمر ایذه میگذرد؛ از همان روزی که علی شد مهمان خانه خاله. علی ۱۵ سالهای که آن غروب جهنمی فقط به نجات فکر کرد.
با صدای فریاد زنان خانه همسایه به میانه آتش رفت؛ آتشی که هر لحظه دامنهاش فزونی میگرفت. زن همسایه از ترس بیحرکت مانده بود؛ هر چند که آتش بر صورت و دستانش حملهور شده بود اما موج سوزان آتش درصدد بود تا مادر ۸۰ ساله را هم بگیرد.
حالا شش روزی است که علی روی تخت بیمارستان در بخش سوانح سوختگی بیمارستان اصفهان بستری است. ۹۱ درصد سوختگی دارد. هنوز وضعیت جسمانیاش پایدار نیست. پزشکان معتقدند رو به بهبودی است ولی تا وضعیتش به ثبات نرسد جراحی نمیشود.
داود لندی، پدر ۴۵ ساله فرشته نجات ایذهای، است که حالا در این مدت هموغمش تنها پسرش است. او به «شهروند» از جزئیات ماجرای آن روز کذایی میگوید: «۱۸ شهریورماه بود. پنجشنبه صبح علی به خانه خالهاش رفت. همبازی پسرخاله و دخترخالهاش است. معمولا با هم بازی میکنند. تا غروب در خانه خاله بود. خاله و شوهرخالهاش در خانه نبودند. سر کار میروند. در حال بازی بودند که صدای فریاد زن همسایه، علی را به آپارتمان روبهرویی میکشاند. مادر ۸۰ سالهای به همراه دخترش در خانه تنها بودند. گاز پیکنیکی را روشن کرده بودند اما پیکنیکی گویا نشتی داشته است. شعلهور میشود. همان موقع بود که علی صدای فریادهای زن همسایه را میشنود. بیمحابا برای کمک میرود.»
پدر که کارمند امور صنفی است و ۲۰ سال سابقه کار دارد با صدایی که افتخار در آن موج میزند، ادامه میدهد: «علی همیشه در کمککردن نمونه بود. در همه زندگی تلاش میکرد یاریرسان دیگران باشد. بارها دیده بودم که در خیابان دست مستمندان را میگیرد تا بتواند از خیابان عبور کنند یا به کودکان کمک میکند. همیشه مراقب خواهرها و مادرش بود. در کار خانه و بیرون کمک میکرد. بارها دوستان و آشنایان از علی به خاطر محبتها و فداکاریهایش تقدیر کرده بودند.»
او اما این بار غم دارد. نگران زخمهای عمیق و سوزان تنها پسرش است که در بیمارستان زیر دستگاههای پزشکی با مرگ دستوپنجه نرم میکند. شاید اگر این بار فرشته نجات نمیشد در کنار خانواده پنج نفریشان حالا به امید روزهای روشنتر بود.
«علی بیمحابا خود را به خانه همسایه میرساند. وقتی دستپاچگی زن همسایه را میبیند و پیرزنی را که در آتش در حال سوختن بود، بهسرعت گاز پیکنیکی را برمیدارد. گاز پیکنیکی را با خود به خانه خاله میبرد تا از بالکن به بیرون بیندازد اما بالکن خانه حفاظ داشت و گاز پیکنیکی رد نشد. موج گاز و شعله علی را میگیرد. او میسوزد؛ خیلی فجیع و زیاد. پسرخاله و دخترخاله علی که وحشت کرده بودند سعی میکنند آتش را خاموش کنند اما خیلی مثمرثمر نبود تا این که همسایهها باخبر میشوند.»
همزمان آتشنشانی و اورژانس مطلع میشوند. آتش را خاموش میکنند و مادر، دختر و علی را به بیمارستان سوانح سوختگی طالقانی اهواز میبرند. علی با ۹۱ درصد سوختگی و پیرزن همسایه با ۴۰ درصد سوختگی و زن همسایه هم با سوختگی کمتر در بیمارستان بستری میشوند. در حالی که آمبولانس مصدومان را به مرکز درمانی انتقال دادند، خانواده علی هم در جریان این حادثه شوم قرار میگیرند.
پدر که این روزها را در بیمارستان سپری میکند دو دختر دیگر هم دارد. دنیا ۱۹ ساله و زهرای ۸ ساله. او به خبرنگار ما از وضعیت جسمانی فرشته فداکار ایذه میگوید: «وقتی با خبر شدیم به همراه همسرم به بیمارستان رفتیم. دیدن علی در آن وضعیت برایمان وحشتناک بود. شرایط جسمیاش وخیم بود به همین خاطر تصمیم گرفتیم او را در بیمارستان مجهزتری در اصفهان بستری کنیم. با هزینه خودم آمبولانس گرفتیم و علی را به اصفهان منتقل کردیم؛ هر چند که او را ابتدا پذیرش نمیکردند اما اصرار و التماسهایمان باعث شد تا علی در اصفهان بستری شود. از آن روز علی به همراه من و مادرش در اصفهان هست. شرایط علی هنوز به وضعیت پایداری نرسیده است اما روندِ رو به بهبودی دارد و پزشکان میگویند اگر به همین صورت پیش برود روز شنبه علی را جراحی خواهند کرد.»
این پدر از وضعیت مادر و دختر همسایه هم خبر دارد و به «شهروند» میگوید: «آنها هم در آن آتش سوختند اما وضعیت پایدارتر و بهتری دارند. پیرزن حدود ۴۰ درصد سوختگی دارد و دخترش دچار سوختگی کمتری شده است اما همچنان در بیمارستان بستری هستند.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: حوادث گاز پیک نیکی خانه همسایه درصد سوختگی فرشته نجات خانه خاله زن همسایه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۲۶۹۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یزدیها پیشتاز اهدای عضو در ایران/ثبت سومین اهدای عضو سال جدید در یزد
به گزارش قدس آنلاین، اولین اهدای عضو سال جاری یزد در تعطیلات نوروزی با ایثارگری خانواده مرحوم «رمضانعلی غلامی» ۵۴ ساله که به علت ایست قلبی دچار مرگ مغزی شده بود، اتفاق افتاد و در ادامه مرحوم «سید احمد آتشی» ۳۳ ساله با اهدای کبد و کلیههایش دومین اهدای عضو یزد در سال جدید را به نام خود ثبت کرد.
امروز ۲۹ فروردین ماه هم سومین اهدای عضو سال جاری با ایثار یک هموطن دیگر در استان به ثبت رسید و مرحوم «سید جواد سجادی» ۴۴ ساله که به علت ضربه به سر دچار مرگ مغزی شده بود، اعضای خود را به بیماران نیازمند اهدا کرد.
به گفته دکتر «محمد پورشمسی» رییس اداره فرآهم آوری دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، کبد این ایثارگر در بیمارستان شهید صدوقی و کلیهها در بیمارستان ابوعلی سینای شیراز به بیماران نیازمند پیوند شد.
دکتر «سید کاظم رضوی» معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی یزد نیز میگوید: استان یزد برای سومین سال متوالی رتبه نخست اهدای عضو را در کشور به خود اختصاص داده است.
وی با اشاره به ۴۶ مورد اهدای عضو در سال گذشته، اظهار میکند: یزد تنها استان در کشور است که در زمینه اهدای عضو با شاخصها و استانداردهای بین المللی برابری میکند.
منبع: خبرگزاری ایسنا