Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، پس از فرار شبانه تروریست‌های سنتکام از فرودگاه کابل؛ وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی سراسیمه به صحنه آمده و می‌گوید: آثار خروج آمریکا از افغانستان هنوز مشخص نیست، اما هشدار می‌دهم که این می‌تواند بر دشمن دیرینه ما، یعنی ایران، تأثیر بگذارد.

یائیر لاپید ادامه می‌دهد: من فکر نمی‌کنم تاکنون تمام پیامدهای این حرکت، یعنی این خروج از افغانستان را کاملاً درک کرده‌ایم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

منظورم تأثیری است که بر پاکستان می‌گذارد. تأثیری که بر ایران می‌گذارد، با توجه به مرز طولانی که ایران با یک دولت سنی مذهب رادیکال دارد. این امر تأثیر عمده‌ای بر مبارزه بین القاعده و داعش خواهد داشت. بنابراین، فکر می‌کنم باید کمی صبر کنیم پیش‌ازاین که در مورد عواقب این امر دقیقاً نتیجه‌گیری کنیم.

بیشتربخوانید

واکاوی گزارش جدید نیویورک تایمز درباره عملیات ترور شهید فخری زاده

اظهارات وزیر خارجه رژیم اشغالگر قدس نشان از عجز، ترس از آینده و نیز خالی شدن دست آن‌ها در مناسبات آتی دارد. کارشناسان امنیت بین‌المللی اعتقاد دارند که جمهوری اسلامی ایران، چین و روسیه در همگرایی با یکدیگر قطب امنیتی در آسیا تشکیل داده و سایه این اقتدار منطقه‌ای باعث خروج آمریکایی‌ها از افغانستان شده است. این وحدت عمل اخیراً با عضویت ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای تقویت‌شده و اثرات آن بر سازمان پیمان امنیت جمعی آشکار است.

وب‌سایت «بریکینگ دیفنس» در گزارشی نوشته است که مقامات رژیم صهیونیستی با نگرانی تحولات افغانستان را دنبال می‌کنند. این سایت به نقل از «یک مقام ارشد نظامی» اسرائیلی نوشته است که وقایع روی‌داده در فرودگاه کابل، «روز سیاهی» بود که بر تمامی کشورهای منطقه نسبت به وعده‌ و وعیدهای آمریکا، تأثیر خواهد داشت. یک منبع نظامی اسرائیلی دیگر نیز به این سایت گفته است خروج آمریکا و «انداختن افغانستان به دامان یک گروه تروریستی، نشانه‌ای بد است که بر برخی از کشورهای دیگر منطقه، اثرات عمده خواهد گذاشت». این سایت به نقل از نظامیان اسرائیلی، که نام آن‌ها را نبرده، نوشته است که افغانستان ممکن است دروازه‌ای گشوده برای اعزام دگرباره تروریست جهت حمله به منافع آمریکا و متحدین آن باشد.

مراکز امنیتی رژیم صهیونیستی از آنکه به‌زودی عراق و اردن نیز به سرنوشت افغانستان مبتلا شوند سخت نگران هستند. موشه یعلون، از وزیران دفاع اسبق که مدتی است از صحنه سیاست دوری گرفته، در روز فرار اشرف غنی از افغانستان، در توئیتی نوشته بود: هرچند افغانستان از اسرائیل دور است اما عقب‌نشینی آمریکا از آنجا و قدرت گرفتن طالبان، بر مواضع آمریکا در منطقه اثرگذار خواهد بود و ممکن است امنیت اسرائیل را تحت تأثیر قرار دهد.

افتادن سایه ترس بر سر مقامات رژیم صهیونیستی باعث شد تا آن‌ها با توسل به یک گزارش سفارشی در روزنامه نیویورک‌تایمز بخش‌هایی از صحنه ترور شهید فخری زاده را بازگو کنند.

نکته قابل‌توجه آنکه در گزارش آمریکایی‌ها از ماجرای ترور هیچ نکته جدیدی ارائه نشده است. پیش‌ازاین علی شمخانی از نقش عوامل رژیم صهیونیستی و استفاده از سلاح ماهواره‌ای در انجام این عملیات شرورانه خبر داده و در رسانه‌های داخل کشور بازتاب داشته است. به نظر می‌رسد مقامات امنیتی دولت تروریست اسرائیل با انتشار جزییات دقیق‌تر و نیز بر عهده گرفتن مسئولیت آن اهداف دیگری را در سر دارند.

جا ماندن تجهیزات آمریکایی ها در افغانستان

روزنامه اسرائیلی «مکور ریشون» اخیراً در گزارشی از وضعیت امنیتی رژیم اشغالگر قدس می‌نویسد: به‌زودی صحنه منطقه دچار تحولات بزرگی می‌شود، از امروز اسرائیل تنها باید به خودش تکیه کرده و از هم‌پیمانان در صلح ابراهیم به‌درستی بهره ببرد.

وضعیت میدانی نشان می‌دهد که خط افتراق روشنی میان منافع آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی ایجادشده است؛ دورانی که نتانیاهو لیست ترور برای آمریکایی‌ها فرستاده و ترامپ آن را به مرحله عملیاتی درآورد به پایان رسیده است. بنابراین انتشار روایت از صحنه ترور شهید فخری زاده برای آمریکایی‌ها و اسرائیل معنایی مجزا از یکدیگر دارد.

منافع واشنگتن از بازخوانی ترور در آبسرد

مقامات غربی به دنبال یک‌راه حل اجماعی برای بازگشت ایران به میز مذاکرات هستند. بریتانیا، فرانسه و آلمان پس از پایان نشست شورای حکام در بیانیه مشترکی با ابراز «نگرانی عمیق» از «نقض پیاپی تعهدات هسته‌ای ایران»، از تهران خواستند تا از «فرصت دیپلماتیک» ایجادشده در پی توافق خود با مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی استفاده کند.

آمریکایی‌ها تمایل دارند از فرصت حضور وزیر امور خارجه کشورمان در نیویورک استفاده کرده و مقدمات بازگشت دست جمعی همه طرف‌ها به میز مذاکرات را فراهم آورند. البته امیر عبداللهیان آب پاکی را روی دست آمریکایی‌ها ریخته و اعلام کرده است که هیچ مذاکره مستقیمی میان تهران و واشنگتن در حاشیه سفرش به آمریکا صورت نخواهد گرفت.

تغییر روش ایران در برخورد با زورگویی غربی‌ها باعث شد تا هفته قبل راب مالی مذاکره‌کننده ارشد آمریکایی اعلام کند که تا ابد فرصت مذاکره وجود ندارد؛ در آن زمان واشنگتن پست در گزارشی نوشت: «معنای سخنان مالی مشخص نیست فرض کنید همین فردا صبح فرصت مذاکره به پایان برسد؛ بعدازآن چه؟ بایدن چه استراتژی در برابر تهران پیش رو خواهد داشت؟»

به نظر می‌رسد انتشار گزارش ترور و شهادت دکتر فخری زاده در نیویورک‌تایمز پاسخی برای سؤالات روزنامه آمریکایی باشد. برخی منابع دیپلماتیک در کشورمان اعتقاد دارند که آمریکایی‌ها به‌زودی به تنظیمات کارخانه بازگشته و ماشین ترور چون دوره اوباما آغاز به کار می‌کند!

ترور می‌کنیم تا توافق کنید!

ان بی سی نیوز در ۹ فوریه ۲۰۱۲ درباره کنترل دولت اوباما بر ترور و شهادت دانشمندان هسته‌ای نوشت: دولت اوباما از برنامه ترور کارشناسان هسته‌ای ایران اطلاع داشته اما در اجرای آن نقش بازی نکرده است. انتشار گزارش ترور در آبسرد و بیان علنی عوامل و مزدوران اجرای آن نشان می‌دهد، آمریکایی‌ها می‌خواهند سایه تهدید را بر سربرنامه هسته‌ای صلح‌آمیز کشورمان پهن کنند.

دولت آمریکا در دو سال اخیر شکست‌های استراتژیک و مهمی از جمهوری اسلامی ایران خورده است، در آخرین صحنه از تقابل مقاومت مردمی توانست سوخت موردنیاز مردم لبنان را به سامت از کانال‌های امن به مقصد عبور دهد؛ نکته قابل‌تأمل آنکه واشنگتن پس‌ازاین تحقیر بزرگ دست به خرابکاری زده و نیروگاه دیرعلی را مورد هدف قرارداد. کل زور آمریکا و رژیم صهیونیستی در این عملیات بزرگ فقط یک حمله تروریستی کوچک بود!

برخی آگاهان امنیتی منطقه اعتقاد دارند که آمریکایی‌ها با اشاره آشکار به ماجرای ترور شهید فخری زاده آخرین تلاش خود را برای بازگشت ایران به میز وین انجام داده است. این حربه منافقانه با تغییرات در وزارت امور خارجه و تیم مذاکره‌کننده بی‌اثر شده است. آمریکایی‌ها در ارزیابی نهایی خود دریافته‌اند که اگر سطح فشار از وضعیت کنونی بالاتر برود؛ ایران تمامی وظایف پادمانی را کنار گذاشته و از NPT خارج می‌شود.

رژیم صهیونیستی: فرسوده؛ عصبی با خط ترور خسته

وضعیت در مناطق اشغالی از کنترل دولت خارج‌شده است، بیماری کرونا امان مسئولان این پادگان تروریستی را بریده و سطح انتقادات از نفتالی بنت در بالاترین سطح خود قرار دارد، رژیم صهیونیستی با فشار مقاومت به عقب رانده‌شده و آن‌ها هر شب کابوس موشک‌باران می‌بینند.

در چنین وضعیتی اسرائیل تنهاتر از گذشته و بدون آمریکایی‌ها باید امنیت خودش را حفظ کند. انتشار گزارش سفارشی اخیر توسط موساد بیشتر شبیه یک آگهی تبلیغاتی برای یک کمپانی ورشکسته به منظور پیدا کردن مشتری برای چند کالای بنجل است.  

مقامات امنیتی اسرائیل تلاش می کنند تا این پیام منتشر شود که بعد از خروج آمریکایی‌ها از منطقه همچنان ماشین جنگی سر پا مانده و آن‌ها از امروز به بعد برای اشاعه تروریسم و انتشار جزییات آن محدودیتی قائل نیستند. رژیم صهیونیستی چون یک گراز وحشی قبل از شکار با گرد و خاک به پا کردن برای همه خط و نشان می کشد.

 اخیراً کانال ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی عنوان کرده است فیلمی را که حزب‌الله  از عملیات اسارت دو نظامی اسرائیلی در ژوئیه ۲۰۰۶ منتشر کرد، واقعی است. انتشار گزارشی نیم‌بند از ماجرای ترور در آبسرد نیز با همین پیام از سوی اسرائیل منتشرشده است. اما ساختار شبکه عنکبوتی رژیم صهیونیستی از مدت‌ها قبل با بحران‌های اساسی روبرو شده است و اختلاف میان مقامات اطلاعاتی و ارتش بر سر نوع واکنش به ایران بسیار شدید است؛ درحالی‌که ارتش اسرائیل بر سر رودررویی با تهران یک طراحی ویژه را به کابینه ارائه داده است، این اقدام صدای موساد را درآورده است؛ عامو گلعاد، سرلشکر ذخیره و مسئول سابق در تشکیلات امنیتی می‌گوید: رئیس ستاد ارتش نباید چنین کاری (تهیه نقشه علیه ایران) را انجام دهد بلکه این نخست‌وزیر است که باید سیاست آن را تعیین کند.

طراحی دشمن، استراتژی مقاومت

فشار دشمن برای نرمال کردن ایران و تسلیم در برابر زیاده‌خواهی غرب در دو فاز پیش می‌رود. فاز اول این برنامه ادراکی و روانی با توسل به انتشار گزارش‌هایی اغلب غلو شده است، فاز دوم آن محدود ضرباتی است که آمریکایی‌ها با توسل به برخی عناصر خودفروخته، مزدور و نیز جوخه ترور رژیم صهیونیستی به مقاومت مردمی در منطقه زده است، پیام هر دو فاز عملیات آن است که می‌توانیم آتش جنگ را تا داخل ایران بکشانیم. در هر دو صحنه طراحی‌شده دشمن در سال‌های اخیر شکست‌های سنگینی خورده و به عقب رانده‌شده است.

بازنده در میان اقیانوس‌ها: آمریکا و رژیم صهیونیستی با اتخاذ رفتار تهاجمی و راه‌اندازی جنگِ زیر سطح جنگ، علیه ایران و محور مقاومت، سعی داشتند با ایجاد دست برتر و تغییر موازنه بازدارندگی، از یک‌سو تغییر محاسبات ایران و وادار شدن به قبول توافق جدید را رقم بزنند و از دیگر سو عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی و حضور تجاری، سیاسی و نظامی اسرائیل در منطقه غرب آسیا را تثبیت کنند.

حمله به مقرهای محور مقاومت در منطقه و جنگ کشتی‌ها بخشی از رفتار تهاجمی آمریکا و رژیم صهیونیستی است که با پاسخ‌های درخور و در تراز بالاتر مواجه شده است. این پاسخ‌ها مقامات آمریکا و اسرائیل را وادار به اعتراف به شکست راهبرد رفتار تهاجمی کرده است. فرمانده سابق نیروی دریایی این رژیم جعلی با صراحت اعلام کرد: «جنگ کشتی‌ها را باختیم».

انهدام میز شطرنج اطلاعاتی: ضربه سنگین مقاومت به ایستگاه‌های جاسوسی رژیم صهیونیستی در منطقه؛ بخشی از بازی با مهره‌های حریف در خانه رقیب بود. در این ماجرا چنان خسارتی به حیثیت دولت‌های غربی وارد شد که کشورهای اروپایی مجبور به دادن بیانیه و اعلام موضع شدند. به گزارش الجزیره دولت‌های آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و ایتالیا در بیانیه مشترک انهدام خانه شیطان در اربیل را محکوم کرده‌اند. نسخه‌ای از این بیانیه جالب‌توجه در وب‌سایت وزارت خارجه انگلیس چاپ شد!

پاره شدن تور دفاعی؛ برهم خوردن موازنه امنیتی: مقاومت اسلامی با هوشمندی و خلاقیت در به‌کارگیری پرتابه‌های خود موفق شد برای ساعات طولانی، آسمان سرزمین‌های اشغالی را بسته و پروازهای فرودگاه‌های این رژیم را متوقف سازد.

ضعف گسترده سامانه «گنبد آهنین» (که رژیم صهیونیستی میلیون‌ها دلار برای آن هزینه کرده و آن را مرتباً تبلیغ می‌کرد) و نیز ناتوانی نیروی هوایی رژیم در از میان بردن توان موشکی مقاومت، سبب شد توازن قدرت هوایی به سود مقاومت تغییر کرده و ناامنی در جای‌جای سرزمین‌های اشغالی به چشم بخورد. «تساحی دافوش» خبرنگار رادیو ارتش رژیم صهیونیستی اعلام نمود که مقاومت اسلامی طی یک هفته ۳۶۰۰ موشک به عمق فلسطین اشغالی شلیک کرده که بزرگ‌ترین تعداد موشکی است که از زمان تشکیل اسرائیل به آن شلیک‌شده است. او همچنین تأکید نمود که «حماس ۷۵ درصد از ساکنان اسرائیل را مجبور کرد که به داخل پناهگاه‌ها بروند.»سلسله عملیات غرورآفرین تهدید منطقه‌ای را از مرکز به بیخ گوش صهیونیست‌ها منتقل کرد. این ضربات بی‌نظیر تحولی استراتژیک برای معادلات آتی است. ازاین‌پس دامنه مقاومت افزایش پیداکرده و تهدید برای اسرائیل به‌صورت علنی به نمایش درآمده است.

البته انتشار گزارشی تکراری از یک جنایت ناگوار در شمال تهران با قصد فشار به ایران برای ما درس‌هایی نیز در خود دارد. اقدامات امنیت بخش مردان میدان منجر به افزایش قدرت نرم و سخت ایران شد و بازیگری جمهوری اسلامی در مناسبات منطقه‌ای و جهانی را تقویت کرد. در طرف دیگر دیپلماسی تعامل، سهل اندیشی و اشتباه محاسباتی، گرفتار آمدن در فریب استراتژیک آمریکا و اسرائیل را فراهم ساخت. از میدان تا دیپلماسی، در دهه نود شاهد دو نگرش و دوجهان بینی متفاوت بودیم. نگرش انقلابی و جهان‌بینی توحیدی در برابر نگرش غیرانقلابی و جهان‌بینی نئولیبرال، اکنون این اختلاف سطح از میان برداشته‌شده است.

رهبر انقلاب اسلامی پس از ضربات سنگین جوانان مقاومت بر پیکر منحوس رژیم صهیونیستی در پیامی به جوانان کشورهای عرب‌زبان فرمودند: صهیونیست‌ها فلسطین غصب‌شده را از روز اوّل به یک پایگاه تروریسم تبدیل کرده‌اند. اسرائیل نه یک کشور، که یک پادگان تروریستی علیه ملّت فلسطین و دیگر ملّتهای مسلمان است. مبارزه با این رژیم سفّاک، مبارزه با ظلم و مبارزه با تروریسم است و این وظیفه‌ای همگانی است.

مقامات امنیتی در کاخ سفید پس از فرار مفتضحانه از افغانستان به‌خوبی می‌دانند که خانه عنکبوت سست‌تر از همیشه در آستانه فروپاشی است، محاسبات دشمن پس از شهادت شهید سلیمانی با درخشش مردم در خیابان‌های بغداد، دمشق؛ نجف؛ بیروت، صنعا و تهران به هم‌ریخت. آن‌ها به‌خوبی می‌دانند که یک ضربه به مقاومت تبدیل به «ابر رویدادی» دشوار علیه آن‌ها خواهد شد. این واقعه بسیار عظیم، هم‌زمان تحولی شگرف و رستاخیزی غیرقابل‌تصور در تمامی روندهای محیط داخلی، منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای ایجاد خواهد کرد.

منبع: مشرق

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: رژیم صهیونیستی تروریست ها شهید فخری زاده ترور شهید فخری زاده رژیم صهیونیستی رژیم صهیونیستی رژیم صهیونیستی انتشار گزارش خروج آمریکا آمریکایی ها منطقه ای هسته ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۶۹۹۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشت‌پرده حمایت تاریخی و بی‌چون‌وچرای آمریکا از رژیم صهیونیستی

خبرگزاری مهر، گروه بین‌الملل: در نخستین روز سال ۱۴۰۳، رهبر معظم انقلاب اسلامی با حضور در حسینیه امام خمینی (ره) در جمع اقشار مختلف مردم تهران سخنرانی و درباره تحولات اخیر منطقه، نکته‌هایی را یادآوری کردند.

رهبر معظم انقلاب به حمایت‌های همه‌جانبه غرب با محوریت آمریکا از رژیم صهیونیستی اشاره و خاطرنشان کردند: «اروپایی‌ها و آمریکا سلاح فرستادند، امکانات فرستادند، انواع و اقسام کمک‌ها را کردند. ظلمت دنیای امروز این است؛ ما امروز با این دنیا مواجهیم. این یک نگاه؛ این نگاه از یک زاویه که نشان‌دهنده وضعیّت دنیای امروز بود.»

اگرچه اوج حمایت‌های آمریکا از رژیم صهیونیستی در جریان تجاوزهای بیش از ۶ ماهه به نوار غزه صورت گرفته اما با نگاهی به گذشته و فضای پساجنگ جهانی دوم، حمایت‌های بی‌چون‌وچرای آمریکا از این رژیم جعلی همواره به چشم می‌خورد.

آمریکا بزرگترین تأمین کننده مالی-تسلیحاتی صهیونیست‌ها بعد از جنگ جهانی دوم

از زمان جنگ جهانی دوم، آمریکا بیش از هر کشور دیگری به رژیم جعلی صهیونیستی که در سال ۱۹۴۸ تأسیس شد، کمک کرده‌است.

بر اساس گزارشی که اندیشکده «شورای روابط خارجی» آمریکا به تازگی انتشار داده، فاش شده که رژیم صهیونیستی تبدیل به اصلی‌ترین متحد در بیرون از اعضای ناتو برای آمریکا شده‌است و این رژیم «دسترسی ممتاز به پیشرفته‌ترین فن‌آوری‌های و تجهیزات نظامی آمریکا را دارد.»

این اندیشکده آمریکایی با تاکید بر اینکه «اسرائیل از زمان تأسیس به عنوان بزرگترین دریافت‌کننده تصاعدی کمک‌های خارجی آمریکا بوده‌»، نوشته‌است که رژیم صهیونیستی از سال ۱۹۴۶ تا ۲۰۲۳، حدود ۲۱۶ میلیارد دلار کمک نظامی و ۸۱ میلیارد دلار کمک اقتصادی را از آمریکا دریافت کرده و مجموع این کمک‌ها به ۲۹۷ میلیارد دلار می‌رسد.

در فهرست این گزارش بعد از رژیم صهیونیستی، مصر در رده دوم دریافت‌کننده بیشترین کمک‌های خارجی آمریکا قرار گرفته‌است. اما مجموع کمک‌هایی که قاهره از واشنگتن دریافت کرده شامل ۸۹ میلیارد دلار کمک نظامی و ۷۸ میلیارد دلار کمک اقتصادی می‌شود که تقریباً معادل نصف مبالغی که این رژیم دریافت کرده‌است. همچنین بر اساس تحلیل کارشناسان این اندیشکده، تا سال ۲۰۲۸، آمریکا به طور سالانه بیش از چهار میلیارد دلار به رژیم صهیونیستی کمک خواهد کرد و احتمال افزایش یافتن این رقم به علت جنگ و جنایت رژیم در غزه و تغییر شرایط جغرافیای سیاسی منطقه نیز وجود دارد.

گزارش اخیر «اداره پژوهش‌های کنگره» (سی‌آراس) افزون بر کمک‌های تسلیحاتی، بر روی کمک‌های اقتصادی آمریکا به رژیم صهیونیستی تمرکز دارد و در بخشی از آن آمده‌است: «اکنون تقریباً تمام کمک‌های دوجانبه ایالات متحده آمریکا به اسرائیل در قالب کمک‌های نظامی است؛ اسرائیل از سال ۱۹۷۱ تا ۲۰۰۷ کمک‌های اقتصادی چشمگیری نیز دریافت کرد.» البته اداره پژوهش‌های کنگره به کمک ۱۰ میلیارد دلاری آمریکا برای ایجاد سامانه دفاع موشکی «گنبد آهنین» نیز اشاره می‌کند.

حمایت تاریخی رؤسای جمهوری آمریکا از رژیم صهیونیستی

تداوم حمایت‌های راهبردی از رژیم صهیونیستی در عین تلاش برای مدیریت رویکردهای آن، تقریباً در تمام دولت‌های آمریکا وجود داشته‌است. آمریکا در سال ۱۹۶۷ در ابتدا از هرگونه اتحاد نظامی با رژیم صهیونیستی خودداری می‌کرد اما تنها یکسال پس از آن با نقش‌آفرینی کنگره، هواپیماهای فانتوم جدید به رژیم صهیونیستی تحویل داده‌شد تا برتری نظامی این رژیم بر عرب‌ها میسر شود.

تل‌آویو همچنین در دهه ۷۰ میلادی حمله پیش‌دستانه‌ای علیه مصر و سوریه انجام نداد چرا که از تصمیم‌های بعدی آمریکا نگران بود، مسأله‌ای که مقدمه آغاز جنگ «یوم کیپور» (غفران) شد. همچنین در دولت بعدی آمریکا و دوران ریاست جمهوری کارتر، حمایت ظاهری از حقوق سیاسی فلسطینی‌ها با مطرح شدن ابتکار «کمپ دیوید»، سبب بروز تنش‌هایی در روابط دو طرف شد.

در دوره ریگان نیز حمایت آمریکا از همکاری امنیتی و مقابله با تروریسم، همزمان با گفت‌وگوها با سازمان آزادی‌بخش فلسطین انجام گرفت. بوش پدر نیز در مارس ۱۹۹۰ اعلام کرد که بیت‌المقدس شرقی بخشی از مناطق اشغالی است و در زمره حاکمیت رژیم صهیونیستی محسوب نمی‌شود اما در همان دوره آمریکا مجدداً تعهد خود درباره امنیت این رژیم را به ویژه بعد از بحران حمله عراق به کویت اعلام کرد. در دوره کلینتون نیز وی در ۱۳ دسامبر ۱۹۹۳ زمینه توافق «اسلو» بین رژیم صهیونیستی و سازمان آزادی‌بخش فلسطین را فراهم کرد.

در دوره بوش پسر، آمریکا شهرک‌سازی‌ها در مناطق اشغالی را مانعی در مقابل تشکیل دولت فلسطین عنوان کرد و با حمایت از خروج تل‌آویو از نوار غزه، آن را راهی برای بازگشت به روند نقشه راه و دستیابی به راه حل دو دولتی ارزیابی کرد اما در سال ۲۰۰۶ و بعد از آغاز جنگ ۳۳ روزه، شورای امنیت درخواست لبنان را برای اجرای آتش بس فوری بین رژیم صهیونیستی و لبنان رد کرد که ایالات متحده نقشی کلیدی در این زمینه داشت.

در دوره اوباما نیز به رغم تمرکز او بر بازسازی روابط با کشورهای اسلامی که در دوره بوش آسیب دیده بود، وی تمایل خود را برای برقراری صلح بین رژیم اشغالگر و فلسطین ابراز کرد. یک روز بعد از سوگند اوباما به عنوان رئیس جمهور، نیروهای نظامی اشغالگر به طور کامل از باریکه غزه عقب‌نشینی کردند و آمریکا متعهد شد ۹۰۰ میلیون دلار برای روند بازسازی غزه کمک کند. با این وجود، اوباما در سخنرانی ژوئن ۲۰۰۹ اظهار داشت که فلسطینی‌ها باید از بکارگیری خشونت بپرهیزند.

با این حال در دوره ترامپ، آمریکا به دلیل گرایش خاص رئیس جمهور، روابط مشاور (داماد) او با سران صهیونیست، سیاست‌های وی در انتقال سفارت آمریکا به قدس اشغالی، خروج یک‌جانبه از توافق هسته‌ای ایران و ۱+۵ و نیز حمایت‌های نظامی از این رژیم، در مجموع حمایت‌های تمام عیاری را از تل‌آویو به عمل آورد؛ حمایت‌هایی که در دولت بایدن نیز تداوم یافت و اوج آن را می‌توان در جریان جنگ جاری در نوار غزه مشاهده کرد.

فرجام کلام

روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی از آن دسته روابطی است که با تحول‌های سیاسی داخلی در درون کابینه رژیم و همچنین در کاخ سفید کمتر دچار نوسان شده‌است؛ هر چند دولت‌های مختلف آمریکا در عین اتحاد راهبردی با رژیم صهیونیستی، محدودیت‌هایی را در صورت تعارض سیاست‌های خود با تل‌آویو، اعمال کرده‌اند. در واقع می‌توان گفت که اختلافات دو طرف بیشتر جنبه تاکتیکی دارد تا راهبردی.

این روابط راهبردی از «هری ترومن» رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا که نخستین رهبر جهان در به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی بود تا امروز در دولت بایدن تداوم یافته‌است.

با استناد به مصاحبه چند ماه پیش «جیمی کارتر» رئیس جمهوری پیشین آمریکا، هر دولتی در این کشور باید از رژیم اشغالگر حمایت کند. کارتر ۹۹ ساله می‌گوید: «من به عنوان یک مسیحی در سیاستِ آمریکا به همراه خیلی‌های دیگر متعهد به یک قانون هستیم. آن قانون می‌گوید هرچه رژیم صهیونیستی در هر زمان انجام داد باید مورد حمایت قرار بگیرد و در عین حال باید به وسیله رسانه، افکار عمومی را برای پذیرفتن آن متقاعد کرد… ما مأمور به حمایت از سیاست‌های اسرائیل هستیم؛ هرچه که باشد…»

از نگاه ناظران، نفوذ و حضور فعال یهودی‌ها همچون لابی قدرتمند «آیپک» در ساختار قانون‌گذاری و تصمیم‌سازی‌ها در آمریکا باعث این حمایت دائمی و بی‌چون‌وچرای واشنگتن از رژیم صهیونیستی شده‌است. از طرف دیگر، از منظر دولتمردان آمریکایی، این رژیم از نقش حیاتی برای تأمین منافع آمریکا برخوردار است و در سیاست خارجی آمریکا به عنوان متحد قابل اعتماد عمل می‌کند.

دلیل این حمایت کورکورانه آمریکا از رژیم صهیونیستی هر چه که باشد، باعث شده که صهیونیست‌ها به بزرگترین جنایتکاران تاریخ تبدیل شوند که شهادت بیش از ۳۴ هزار نفر طی حدود ۷ ماه تنها گوشه‌ای از پرونده قطور نسل‌کشی آنان است.

همچنین این حمایت همه‌جانبه باعث شده که رژیم صهیونیستی افزون بر ترور و آتش‌افروزی در نقاط مختلف منطقه، به توسعه زرادخانه اتمی خود ادامه دهد. این رژیم جعلی تا کنون از امضای پیمان عدم اشاعه سلاح‌های هسته‌ای و نیز صدور مجوز برای بازرسی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از تأسیسات هسته‌ای خود امتناع کرده‌است.

کد خبر 6075744

دیگر خبرها

  • پشت پرده افزایش خودکشی رزیدنت‌ها در ایران
  • ادعای بی‌اطلاعی آمریکا از طرح حمله خطرناک اسرائیل به رفح
  • اسکله کمک‌رسانی آمریکا به غزه؛ پرده دودی برای حمله به رفح
  • آمریکا : از طرح حمله اسرائیل به رفح اطلاعی نداریم
  • آمریکا: از طرح حمله اسرائیل به رفح اطلاعی نداریم
  • نیویورک تایمز: نابودی حماس ممکن نیست
  • شهیدی که مغز متفکر مقاومت فلسطین بود
  • خارج کردن پیکر ۲۸۳ شهید دفن شده در گور جمعی بیمارستان ناصر خان یونس
  • پشت‌پرده حمایت تاریخی و بی‌چون‌وچرای آمریکا از رژیم صهیونیستی
  • نتانیاهو، گالانت را به افشای اطلاعات حساس متهم کرد