مغز نوجوانان؛ هفت نکته که والدین باید درباره آنان بدانند
تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۷۷۶۰۹
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،بیحوصلگی، صبحها به سختی بیدار شدن، احساس شرمساری از همراهی با والدین، ما همه با این رفتارهای دوران نوجوانی آشنا هستیم.
اما چرا نوجوانان چنین رفتاری دارند؟
۱. مغز نوجوانان در جریان دگرگونی عظیمی است
"برخلاف آنچه مردم سالهای سال باور داشتهاند مغز نوجوانان در جریان دگرگونیهای اساسی شدیدی است، مغز از هر دو جنبه ساختمان و کارکرد از کودکی تا نوجوانی مدام در جریان تغییر است و حدود نیمه دهه بیستسالگی است که کمی ثبات پیدا میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲. رفتار نوجوانان بیشتر اوقات تحت تأثیر دوستانشان است
"دوستان مهمترین منبع اطلاعات و تأثیرگذاری در دوران نوجوانی هستند. اگر درباره خطراتی که نوجوانان را تهدید میکند و ما نگران آن هستیم فکر کنید، مانند سیگار کشیدن، زیادهروی در نوشیدن الکل یا استفاده از مواد مخدر همه مواردی است که به طور معمول برای نوجوانان به تنهایی پیش نمیآید، اما همراه با دوستان چنین کارهایی احتمال بیشتری دارد. در دوران نوجوانی تأثیر و نفوذ اجتماعی به اوج خود میرسد".
۳. سخت از خواب بیدار شدن نوجوانها دلیل بیولوژیکی دارد
"والدینی که نوجوان دارند میدانند که عادتهای خوابیدن در نوجوانان تغییر میکند. بچههای کوچک صبحها زود بیدار میشوند و کاملاً سرحال هستند و شب هم زود میخوابند. این روال در دوران نوجوانی تغییر میکند، نوجوانان را صبحها به سختی میتوان از رختخواب بیرون کشید و شبها هم به زور میخوابند. این موضوع دلایل گوناگونی دارد از جمله مشغول بودن بیشتر، تا دیروقت درگیر انجام تکالیف مدرسه بودن و انواع فعالیتهای فوقبرنامه یا معاشرت با دوستان و تلفن همراه.
علاوه بر همه اینها ما میدانیم که ساعت زیستی یا بیولوژیکی بدن آنها هم تغییر میکند. میدانیم که ملاتونین، هورمونی که شبهنگام باعث خوابآلودگی ما میشود، در نوجوانان دو ساعت دیرتر از دوران کودکی یا بزرگسالی آزاد میشود. به همین دلیل نوجوانان کمتر احساس خوابآلودگی میکنند و علاقهای ندارند که شبها زود به رختخواب بروند و در نتیجه صبحها هم بیدار شدن برای آنها سخت است. اگر نوجوان شما در تعطیلات آخر هفته تا لنگ ظهر در رختخواب میماند دلیل بیولوژیکی دارد".
۴. خطرات طولانیمدت برای تندرستی نوجوانان را نمیترساند
"پژوهشها نشان میدهد در نوجوانان بر خلاف بزرگسالان عوارض و خطرات طولانیمدت در زمینه سلامت یا عواقب قانونی تصمیمها به اندازه نتایج اجتماعی کارهای خطرناکی که میکنند اهمیت ندارد. به دلیل اینکه روابط اجتماعی برای نوجوانان اولویت اول است. برای آنها مهمترین چیز این است که دوستانشان درباره آنها چطور فکر میکنند".
۵. نوجوانان به حمایت برای تصمیمگیری و برنامهریزی نیاز دارند
"میدانیم که بخشهایی از مغز نوجوانان که در جریان تحول اساسی است مناطق مربوط به تصمیمگیری و برنامهریزی و خودآگاهی و آگاهی از دیگران است. دگرگونی این مناطق از مغز که درگیر این جریانهای شناختی هستند از دوران نوجوانی و حتی گاهی تا دهه دوم و سوم عمر ادامه پیدا میکند. این فرآیندهای شناختی در دوران نوجوانی به تدریج شکل میگیرند به همین دلیل نوجوانان در زمینههایی مانند تصمیمگیری و برنامهریزی نیاز به همراهی دارند".
۶. در زمینه آموزش پاداش بیش از تنبیه اثر دارد
"نوجوانان به پاداشهای فوری بیشتر از تنبیه واکنش نشان میدهند. به همین دلیل کنار آمدن با نوجوانان کار آسانی نیست چه به عنوان والدین و سرپرست و چه به عنوان معلم به خاطر داشتن این نکته کمک بزرگی است".
۷. دوران نوجوانی فرصت مناسبی است
"میدانیم که دردوران نوجوانی مغز با دگرگونیهای اساسی روبهرو میشود و دوران تغییرات شدید و گذار از مراحل دشوار و همچنین دوران آسیبپذیری است، برای مثال نوجوانان در معرض ابتلا به بیماریهای روانی قرار میگیرند. اما این دوران فرصت و موهبت هم هست. تغییراتی که در مغز روی میدهد ذهن را آمادهٔ دگرگونیها میکند و باعث میشود این دوران از زندگی فرصت مناسبی برای یادگیری و خلاقیت و نوآوری و توانبخشی باشد. برای چنین تلاشهایی هیچوقت دیر نیست".
منبع:تابناک با تو
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: والدین و نوجوانان نکات تربیتی دوران نوجوانی مغز نوجوانان دگرگونی ها صبح ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۷۷۶۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حق حضانت فرزند، اهرم فشار والدین
با گذر از راهروهای مجتمع قضایی خانواده زنی را دیدم که مدام در حال راه رفتن بود و توجهم را جلب کرد.
کنارش ایستادم و از او پرسیدم اینجا چه میکند و ماجرایش چیست؟ کمی بعد شروع به صحبت کرد، گویی منتظر بود با کسی درد دل کند و آرام شود.
او گفت: ۷ سال از زمانی که ازدواج کردم می گذرد و یک سال است که به طور رسمی طلاق گرفتهام.
دختری ۷ ساله داشت و برای حضانت فرزندش راهی دادگاه خانواده شده بود.
مهسا با بعض ادامه داد: همسرم بداخلاق و بددل بود و مدام فحاشی می کرد و فحش های رکیک می داد و دست بزن داشت.
هر چه از او و اخلاق بدش می گفت گریه اش هم به همان اندازه بیشتر می شد.
او گفت: زمانی که جلوی خانواده اش مرا کتک زد و فحاشی کرد؛ همان جا بود که فهمیدم زندگی مان به نقطه پایان رسیده است. وضع مالی خوبی دارد و در حال حاضر هم دانشجوی مقطع دکتراست. هر کس او را ببیند نمی فهمد که
چقدر بددل و مریض است. در نگاه اول همه فکر می کنند که مردی متین، آرام، سنگین و با شخصیت است. پشت ظاهر آرام او باطن پلیدی وجود دارد که هیچ کس از آن خبر ندارد. اینجا آمدم کمکم کنند. مستاصل هستم. فرزندم ۷
ساله شده و باید پیش پدر باشد اما او پدرش را دوست ندارد و زمانی که با پدرش می رود می گوید، بابا مدام فحش می دهد و به زنان نگاه می کند و حرفهای رکیک میزند. دخترم معنی فحشها را نمیدانست و از پدرش یاد گرفته
بود و در منزل به کار می برد که به او گفتم این حرفها زشت است و تازه متوجه بعضی الفاف رکیک شده بود. دخترم می گوید که پدرش مدام به او گفته مادرت بمیرد راحت می شویم در حالی که وقتی دخترم به خانه می آید می گوید
امیدوارم پدر بمیرد.
مهسا گفت: به همسر سابقم گفتم دخترمان دوست ندارد با تو باشد اما او قبول نمی کند. گفتم به زور نمی توانی کسی را نگه داری، همان طور که مرا نگه نداشتی. همسرم مستقیم به من گفته که بچه اهرم فشار من است. اینقدر
اذیتت می کنم که به زندگی برگردی. همسرم بیمار است و دو شخصیتی است. روزهای آخری که با هم زندگی می کردیم می گفت من افسردهام. خواهرش هم افسرده است و بیماری روانی دارد. او مدام مرا تهدید می کند و می گوید
از بعد از ۹ سالگی هم نمی گذارم دخترمان را ببینی.
مهسا گفت: یکتا ناصر را من میفهمم. همسرم مدت ۵ هفته فرزندم را برد، بدون اینکه اطلاع دهد و از او به اتهام آدم ربایی شکایت کردم و بعد از ۵ هفته او را آورد.
در حالی که این بانو گریه می کرد می گفت آمده ام کمکم کنند، چه کار کنم؟
براساس این گزارش، طبق ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی «برای حضانت و نگهداری طفلی که والدین او جدا از یکدیگر زندگی میکنند، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است و بعد از هفت سالگی در صورت به وجود
آمدن اختلاف، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه میباشد.»
منبع: خبرگزاری ایسنا