نگاه سریال «همسایه» به افغانستانیها واقعی است؟
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۸۰۸۵۱
محمدحسین غضنفری، کارگردان سریال «همسایه» درباره دشواریهای ساخت این سریال در شرایط کرونا و همزمانی تولید آن با حوادث اخیر افغانستان و حساسیتهای موجود، گفت.
کارگردان «همسایه» درمورد ضرورت پرداختن به موضوعی درباره افغانستان در یک سریال و این که این اتفاق چقدر میتواند به بهتر شدن روابط مردم دو کشور کمک کند اظهار کرد: «نکته مهمی که در ساخت این سریال به آن تاکید شد و انگیزه من را برای ساخت زیاد کرد، نگاه نادرست بخش زیادی از جامعه ما به مهاجران افغانستانی بود که تلاش کردم این نگاه تغییر کند و به نوعی با این مهاجران همذاتپنداری کردم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
غضنفری درباره شخصیتهای مهاجران افغانستانی سریال «همسایه» که تا چه میزان مابهازای بیرونی داشته و با واقعیت همراه است اظهار کرد: «شاید آمار دقیقی از مهاجران در کشورمان نداشته باشیم اما چیزی که میدانم به حدود ۴ میلیون نفر میرسد. بخش زیادی از این ۴ میلیون نفر، افراد تحصیل کردهای هستند و حتی بیزینس دارند. در برخوردی که با خیلی از آنها به واسطه ساخت سریال داشتم، احساس کردم که چقدر افراد باسواد و فهیمی هستند اما دیده نشدهاند. ضمن این که ما به فیلمنامه و آنچه نوشته شده بود وفادار بودیم. شاید سوال شود که چرا ما قشر تحصیلکرده و باسواد را بیشتر به تصویر کشیدهایم اما در فیلمنامه آدم خوب و بد از این قشر داریم که رفتهرفته در ادامه داستان با آنها مواجه میشویم.»
چرا ایرانیها منفی، افغانستانیها مثبت؟او درباره نقدی که پیرامون مثبت نشان دادن بیش از حد کاراکترهای افغانستانی در مقایسه با شخصیتهای ایرانی میشود، توضیح داد: «برای قضاوت کردن کمی زود است؛ اینگونه نبوده است. در قسمتهای ابتدایی این اتفاق در شخصیتهای افغانستانی و ایرانی دیده میشود اما در ادامه کار، بدمَنها هم دیده خواهند شد و اینگونه نیست که کاملا تصویری مثبت نشان دهیم. شخصیتهای ایرانی هم که در کار دیده میشوند، سیاه و سفید و خاکستری هستند. البته سریال، قطعا ضعفهایی داشته و قائل به این نیستیم که کارمان بینقص بوده است. میتوانست بهتر از این باشد اما با توجه به شرایط موجود، مثل مربی فوتبال که باختش را به گردن میگیرد، اگر باختی وجود داشته باشد ما نیز آن را به گردن میگیریم.»
محوریت «همسایه» اتفاقات اخیر افغانستان نبودکارگردان «همسایه» همچنین درباره تولید و پخش این سریال که همزمان با اتفاقات اخیر افغانستان صورت گرفت، اظهار کرد: «این موضوع کاملا اتفاقی بود و ما قبل از اتفاقات افغانستان تولید کار را شروع کردیم. ما خودمان حین کار نسبت به اتفاقات افغانستان که همزمان با تولید کارمان بود، ابراز تعجب کردیم. این همسو بودن، شاید برای خیلیها سوال باشد و اینکه تلویزیون اقدام به ساخت چنین سریالی به دلیل این اتفاقات کرده است اما اصلا اینطور نبود. ضمن این که از زمانی که کار تولید شد، قرار بر این بود که همان اواخر تابستان هم روی آنتن برود.»
غضنفری در پایان گفت: «موضوع افغانستان و آدمهایش جذاب است. آنها قصههای جالبی دارند. خیلی جامعه بکر و نابی دارند. افغانستان، هم موضوعی جهانی است و هم این که قصههای عجیبوغریبی دارند و از زوایه دید جامعهای که این قصهها را لمس نکرده است، میتواند عجیب باشد.»
۵۸۲۵۹
کد خبر 1557162منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سریال ایرانی تلویزیون بازیگران سینما و تلویزیون ایران افغانستان ایران افغانستان طالبان هم سایه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۸۰۸۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«آژانس دوستی» و تماشای یک تیتراژ واقعی/ گرامیداشت آدمهای رفته!
دریافت 203 MB
خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در صد و سیزدهمین شماره از این روایت رسانه ای به سراغ موسیقی سریال تلویزیونی «آژانس دوستی» رفتیم که در سال ۱۳۷۸ به کارگردانی تعدادی از هنرمندان صاحب نام عرصه تلویزیون از شبکه یک سیما پیش روی مخاطبان قرار گرفت و تبدیل به یکی از پرمخاطب ترین مجموعه های داستانی سیما در دهه هفتاد شد. مجموعه ای که حضور ستاره های بازیگری تئاتر، تلویزیون و سینما در آن که اکنون تعداد زیادی از آن ها در بین ما نیستند، موجب شد تا به عنوان یکی از خاطره سازترین سریال های تلویزیون هم لقب بگیرد و همچنان هم به ماندگاری خود ادامه دهد.
سریال تلویزیونی «آژانس دوستی» محصول سال ۱۳۷۸ شبکه یک سیما به تهیه کنندگی فتح الله جعفری جوزانی، نویسندگی حمید جبلی، عبدالله اسفندیاری و فتح الله جعفری جوزانی است که در آن سال ها توسط احمد رمضان زاده، محرم زینال زاده، حمیدرضا صلاحمند، مجید جعفری شیرازی، فرامرز قریبیان، کاوه دژاکام و اکبر منصور فلاح در قالب قسمت های جداگانه کارگردانی شد. مجموعه ای که به گفته دست اندرکارانش فقط ۱۰۰ میلیون تومان هزینه داشت که متاسفانه گویا مشکلات مالی مانع ساخت فصل سوم آن شد. مجموعه ای که قطعا یکی از پربیننده ترین و متفاوت ترین سریال های آن سال های تلویزیون محسوب می شد و دربرگیرنده جذابیت هایی بود که در روزگار فقدان اپلیکیشن های اینترنتی حمل و نقل شهری خاطرات ماندگاری را برای مردمان آن سال ها ساخت.
طبیعتا یکی از نکات درخشان و قابل اتکایی که فارغ از ارایه داستانک های به روز و برآمده از زندگی مردم کوچه و خیابان که توسط گروه نویسندگان برای این مجموعه در نظر گرفته شده بود، حضور تعدادی از بهترین های بازیگری تئاتر و سینما و تلویزیون در سریال بود که ارزش آن را ۲ چندان کرد و موجب شد تا خط داستانی مورد نظر گروه نویسندگان به دلیل بازی ساده، روان و باورپذیر بازیگران از هنرمندان پیشکسوت گرفته تا جوانانی که در آن روزها گمنام بودند، بیشتر در ذهن دیداری مخاطب رسوخ کند و سریال «آژانس دوستی» را تبدیل به یکی از بهترین های آن روزگار سازد. روزگاری که همه ما تا این حد درگیر زندگی در فضای مجازی و حاشیه هایش نبودیم و می توانستیم با تمام سختی و مشکلاتی که در محیط پیرامونی مان وجود داشت زیست راحت تری داشته و بیشتر یکدیگر را دوست داشته باشیم.
زیستی که به واسطه ساخت چنین سریال هایی که عمدتا به صورت هفتگی پیش روی بینندگان قرار می گرفت دربرگیرنده جذابیت های زیادی بود و با شنیدن موسیقی و تماشای قصه هایی از زندگی مردم در قاب تلویزیون بهترین خاطره ها را برای ما ثبت می کرد و موجب می شد حتی کوچک ترین مولفه های چنین آثار تصویری را به خاطر بسپاریم و در این روزها به بهانه ای یادآوری شان کنیم. شرایطی که طبیعتا موسیقی نیز در آن نقش مهمی داشت.
و چه قدر حیف که اکنون بسیاری از هنرمندان بازیگر این سریال سال هاست در خاک آرمیده اند و نبودشان فقدانی برای بازیگری در ایران محسوب می شود. فقدانی به عظمت آنچه آن ها روی صحنه های تئاتر و قاب های سینمایی و تلویزیونی پیش روی مخاطبانشان قرار دادند و ما فقط می توانیم در نبودنشان و اعتبار درخشانی که داشتند با بهانه های رسانه ای این چنین که موسیقی کلید واژه اصلی آن محسوب می شود، یاد آدم های رفته را گرامی بداریم و با هنرمندی شان خاطره بازی کنیم.
مرحوم فردوس کاویانی در نقش فردوس تهرانی راننده آژانس و راوی، مرحوم اسماعیل داورفر در نقش آقای رئوفی مدیر آژانس، مرحوم حسین پناهی در نقش هوشنگ رئوفی راننده آژانس، پژمان بازغی در نقش جواد راننده آژانس، حمید لولایی در نقش کامیاب راننده آژانس، اصغر همت در نقش احمد گودرزی راننده آژانس، سحر جعفری جوزانی در نقش صدیقه همسر جواد، فتح الله جعفری جوزانی در نقش مهندس ولی دوست هوشنگ، زویا امامی در نقش خانم تهرانی همسر فردوس تهرانی و ماهپاره چگینی در نقش بی بی مادر فردوس تهرانی بازیگران اصلی سریال «آژانس دوستی» را تشکیل می دادند.
این در حالی است که در قسمت های مختلف هم به تناسب داستانی که پیش روی مخاطبان قرار می گرفت بازیگران مهمان هم به این جمع اضافه میشدند که از آن جمله می توان به علی نصیریان، میرصلاح حسینی، نیکو خردمند، جعفر بزرگی، آرزو افشار، مرجان محتشم، عباس حقیقی، رضا شفیعی جم، آهو خردمند، سیما تیرانداز، رضا بنفشه خواه، الهام پاوه نژاد، سپیده گلچین، ولی الله شیراندامی، ژاله صامتی، آتش تقی پور، پروین دخت یزدانیان، اصغر بیچاره، داریوش اسدزاده، کامران فیوضات، یوسف تیموری، حمیرا ریاضی، مهرانه مهین ترابی، سعدی افشار، مریم بوبانی، عباس محبوب، نیلوفر دوستی، محرم بسیم، توران قادری، علی اوسیوند، فلامک جنیدی، زهره فکورصبور، پروین میکده، احمدرضا اسعدی، امیر غفارمنش، کامبیز دیرباز، ایرج سنجری، هاشم روحانی، رضا محمدزاده، سید ابراهیم عمادی، شراره رخام، ایرج خدری، اکبر منصور فلاح، شهرام زرگر و ... اشاره کرد.
قصه این سریال هم حول محور یک تاکسی سرویس به نام «آژانس دوستی» بود که اتفاقات اصلی داستان در آنجا رخ میداد. آقای رئوفی بزرگ صاحب جواز این آژانس بود و هر روز با رانندههای مختلفی که بهنوعی هرکدام قهرمان یک قسمت از سریال بودند، داستان را جلو میبرد. تهرانی، کامیاب، هوشنگ و جواد هم شخصیتهای اصلی و رانندههای این آژانس بودند و داستانهایی که آنها در مواجهه با مسافران خود داشتند، درونمایه اصلی هر قسمت این مجموعه را تشکیل میداد.
اما طبیعتا یکی از جلوه های جذاب و خاطره انگیزی که موجب بیشتر دیده شدن، سریال «آژانس دوستی» شد موسیقی تیتراژ و تیتراژ آن بود؛ آن هنگام که قبل از آغاز سریال، تصویری باز از فضای شهر پیش روی مخاطب نمایش داده می شد و بیننده از پس زنگ های پی در پی تلفن های آن دوران که همراه با موسیقی و تصویر نمایش داده می شد مرتب شنونده این صدا بود: «الو ... آژانس دوستی، الو ... آژانس دوستی، الو ... آژانس دوستی» و این عبارت چند بار با همراهی تصاویری از تهران و خیابان های شلوغش همراه با یک ملودی که درونمایهای ایرانی دارد به مخاطب ارایه می شد. تا در ادامه رزوشن آژانس پاسخ می داد: «آژانس دوستی بفرمایید»؛ دقیقا در همین جا به واسطه طراحی انجام گرفته، تصاویر تک تک بازیگران اصلی سریال روی صفحه با اسامی آنها نمایان می شد و ماجرای یک تیتراژ تلویزیونی را برای مخاطب متفاوت و شیرین تر جلوه می کرد.
آنجا که آقای رئوفی می گوید: «بنی آدم اعضای یکدیگرند» تا شیرین گویی هایی منحصر به فرد و استثنایی هوشنگ با بازی حسین پناهی، از جایی که پژمان بازغی جوان مشغول تست خوانندگی است و موارد دیگری که از قسمت های سریال استخراج شده و در نهایت به معرفی تصویری عوامل فنی و کارگردان می انجامد همه و همه دربرگیرنده یک طراحی خلاقانه و متفاوت به نسبت سریال های تلویزیونی آن دوران بود و حتی می تواند موسیقی تیتراژ سریال «آژانس دوستی» را تبدیل به یکی از متفاوت ترین ملودی های مرتبط با موسیقی تیتراژهای دهه هفتاد کند.
به نظر می آید یکی از مولفه های مهمی که توانسته در مسیر محتوای ارایه شده سریال به مذاق گوش شنیداری مخاطب خوش بیاید، موسیقی تیتراژ است. موسیقی که با قدم زدن در حال و هوای موسیقی ایرانی که کاملا منطبق با جریان اصلی داستان است، توانست در ایرانیزه شدن سریال کمک موثری داشته باشد. مولفه ای که در آن سال ها بیشتر مورد توجه آهنگسازان و هنرمندان فعال در عرصه آهنگسازی سریال و فیلم بود و تبدیل به جریانی شده بود که می توانست نقش غیرقابل انکاری در توسعه مفاهیم سریال ها و مجموعه های تلویزیونی ایفا کند. آن چنان که قبل از هنرمندانی چون افشین کنعانیان آهنگساز سریال و هم نسلانش در سریال ها و مجموعه های تلویزیونی دیگر به واسطه حضور آهنگسازان توانمندی چون فرهاد فخرالدینی، فریدون شهبازیان، مجید انتظامی، بابک بیات و برخی دیگر تجربه شده و پاسخ مثبتی هم از مخاطب دریافت کرده بود.
آنچه دست اندرکاران سریال تلویزیونی «آژانس دوستی» از موسیقی متن و تیتراژ به مخاطبان ارایه دادند، دستپختی مناسب و موثر در بضاعت اندک آن سال های عرصه تولید سریال های تلویزیونی بود که عواملش نسبت به این دوران و در روزگار پلتفرم ها و دیگر بسترهای رسانه ای، اسیر پول و ثروت نبودند و می توانستند خالصانهتر، دغدغه مندانهتر و متمرکزتر آثارشان را در خدمت محتوای قصه قرار دهند. مسیری که اگرچه فقط به فصل اول و دوم سریال محدود شد اما ماجرا را به شکلی هدایت کرد که اکنون می توان از پس پخش چندین و چند باره سریال که نزدیک به بیست و چهار سال از ساخت آن می گذرد، موسیقی تیتراژ آن را به عنوان یکی از ماندگارترین ها و خاطره انگیزترین تیتراژها معرفی و با آن خاطره بازی کرد.
کد خبر 6081776 علیرضا سعیدی