خاطرات شنیدنی جنگ تحمیلی
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۸۷۶۱۸
مراسم رونمایی از کتابهای صوتی «گمشده دره سبز» نوشته مریم بازرگانی با صدای جهانگیر الماسی، «جشن حنابندان» نوشته محمدحسین قدمی و «مربعهای قرمز» نوشته زینب عرفانیان با صدای ایوب آقاخانی برگزار شد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، کتابهای صوتی «گمشده دره سبز» نوشته مریم بازرگانی با صدای جهانگیر الماسی، «جشن حنابندان» نوشته محمدحسین قدمی و «مربعهای قرمز» نوشته زینب عرفانیان با صدای ایوب آقاخانی به مناسبت هفته دفاع مقدس با حضور راویان، نویسندگان و گویندگان آثار، رونمایی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علیاکبر شیروانی،مدیرعامل انتشارات سوره مهر، در این مراسم با مقایسه استیلای رسانهها و حسها در دوران مختلف تاریخ انسان گفت: در هر دوره یکی از حسها غالب بوده و دورهای رادیو رسانه اصلی بود. در دورههای دیگر کتابت و تصویر اهمیت پیدا میکنند اما امروز در دورهای هستیم که همه رسانهها مهم هستند. نرمافزاری بر پایه صوت، تولید میشود و محبوبیت زیادی پیدا میکند، نرمافزار دیگری در حوزه متن تسلط و محبوبیت دارد و آن دیگری بر اساس تصویر و ویدئو اقبال عمومیپیدا میکند. بر این اساس ما امروز در یک تقاطع تاریخی هستیم و باید برای همه این حوزهها، محتوای مناسب در اختیار مخاطبانمان قرار دهیم.
شیروانی با تأکید بر اهمیت تولید و انتشار کتاب صوتی افزود: ما در تاریخ معاصر شاهد رشادتها و ایثارهایی بودیم که کتابهای آنها روح حاکم بر این نشست است و همه ما مدیون آنها هستیم. آنها باعث شدند امروز با خیال راحت بنشینیم و از اهمیت صوت و تولید کتاب صوتی صحبت کنیم نتیجه این رشادتها و ایثارهاست که همواره در تاریخ ایران بوده اما دوران دفاع مقدس به شکل ویژهای بروز و ظهور پیدا کرد.
در این مراسم جهانگیر الماسی با تشکر از فعالیتهای سماوا برای تولید کتابهای صوتی، این اقدام را ارزشمند و قابل ستایش دانست و تأکید کرد: مهمترین نتیجه تولید کتاب صوتی با هزینه پایین برای جامعه، توزیع عادلانه محصولات فرهنگی در سراسر کشور است. این آثار بخشی از نیاز قشرهای محروم که واسطه قیمت بالا به کتاب دسترسی ندارند، تأمین میکند. گام ارزشمند و جوانردانه شما باعث میشود بچهها در اقصی نقاط کشور، حداقل از طریق صوت و کلام به منابع و مطالب کتابها دسترسی داشته باشند.
این هنرمند در مورد فرآیند همکاری برای تولید کتاب صوتی «گمشده دره سبز» گفت: این کار برای من جذابیتهای اجرایی ویژهای داشت. برای اولینبار که کار را شروع میکردم و نویسنده محترم اشاره میکرد که این شخصیت، ترک، کرد یا اصفهانی است، ناخودآگاه خلق شخصیتها عطف به ویژگیهای زبانی و منطقهای اتفاق افتاد و مفاهیمی که پشت واژگان بود، بیشتر عیان شد و دیدم که خوانش کتاب امکان اجرای گستردهای پیدا میکند. جوانبی که نه تنها برای خواننده و حتی برای نویسنده هم واضح نیست و با اضافه شدن یک لهجه کوچک و کمرنگ یکبار معنایی فوقالعادهای به متن اضافه میشود که در کتابت ممکن نیست و در هنر با آن سرو کار داریم.
ایوب آقاخانی نیز تولید نسخههای صوتی کتابها را از الزامات امروز جامعه دانست و یادآور شد: توسعه فرهنگ کتاب شنیداری ذاتاً یک اتفاق مهم و کلان در جامعه و یک ضرورت اعلام نشده اما بسیار جدی است. جامعه مخاطبان کتاب صوتی لزوماً کتابخوانها نیستند. آنها جامعه مستقل خودشان را دارند و شما ناگزیر هستید برای توسعه فرهنگ کتاب شنیداری به نگهداری و جلب و جذب جامعه مخاطبان فکر کنید. این افراد اشتراکاتی با جامعه کتابخوان دارند اما واقعاً جو مستقلی دارند.
این هنرمند ادامه داد: کتاب چاپی با کتاب صوتی تفاوتهایی دارد و من پیشنهاد میکنم در صورت امکان کتابها ویرایش مجددی با صلاحدید خوانش شود تا نتیجه بهتری حاصل شود. این با حضور یک ناظر ضبط حل خواهد شد.
در ادامه محمدحسین قدمی درباره نحوه نگارش«جشن حنابندان» نیز توضیح داد: این کتاب گزارش دو عملیات است که قبلاً در روزنامهها چاپ میشد. روزی شهید آوینی تماس گرفته و برای تهیه گزارش درخواست همکاری کرد. ما به گروه جهاد پیوستیم و با فیلمبردار مجموعه به سمت منطقه راهی شدیم. قصههای مختلفی را ضبط کردیم و با مشورت همدیگر در مورد آنها نوشتیم.
قدمی از انتشار نسخه صوتی کتاب «جشن حنابندان» اظهار خوشحالی و تأکید کرد: برخی از افراد علاقه و فرصت چندانی به خواندن کتاب فیزیکی ندارند اما نسخه صوتی کتابها را در فرصت مقتضی گوش میدهند. از این نظر تبدیل کتابها به نسخه صوتی باکیفیت اقدام بسیار خوبی است.
زینب عرفانیان، نویسنده کتاب «مربعهای قرمز» هم با اشاره به فراگیری عدم مطالعه در سطح جامعه گفت: در دنیای کنونی کتاب نخواندن افتخار نیست. خوشحالم که کتابم قدم به قدم جایگاه خودش را پیدا میکند. از تیم سماوا و آقای آقاخانی که زحمت خوانش کتاب را کشیدند تشکر میکنم. کتاب صوتی بهانه را از دست کتابنخوانها بگیرد و کمک کند افراد بیشتری مفاهیم موجود در کتابها را دریافت کنند و با داستان و متن کتاب ارتباط بگیرند. سختی تولید کتابهای دفاع مقدس سختی بیشتری دارد چون خواننده میداند که این داستان واقعیاست و برای آدمهایی از جنس خودمان، روی همین خاک و زیر همین آسمان اتفاق افتادهاست و این موضوع نباید روی احساس و و صدای خواننده تاثیر بگذارد که مدیریتش کار سختیاست.
این نویسنده دفاع مقدس ادامه داد: غیر از افرادی که حسب اجار و علاقه به سمت کتاب صوتی میآیند، یکی از مخاطبان اصلی این آثار روشندلان هستند که با استفاده از این آثار به محتوای بیشتری دسترسی پیدا میکنند و این کتابهای جدید که رونمایی میشوند به کتابخانه شخصی آنها اضافه میشود.
«جشن حنابندان» شامل دو گزارش از عملیات کربلای 5 و بیت المقدس 4 در مناطق جنوب و غرب کشور است. گزارش اول که از آذر سال 1365 شروع میشود و تا 9 بهمن ماه همان سال ادامه دارد 127 صفحه از کتاب را در برمیگیرد. این گزارش با ذوق و علاقه شخصی نویسنده و در طول عملیات کربلای 5 نوشته شده است. مقطع زمانی آغاز گزارش دوم، یکم آذر سال 1366 است و تا 13 فروردین سال 1367 ادامه مییابد. گزارش دوم مربوط به عملیات بیتالمقدس 4 و در مناطق غربی کشور و بخشی از خاک عراق(از جمله حوادث مربوط به بمباران شیمیایی حلبچه) است. نویسنده هر دو گزارش را از میان خاطرات رزمندگان لشکر 27 محمد رسولالله(ص) گردآوری کرده است. او در گزارش دوم، از میان دستههای مختلف، دسته ایمان را که به خط شکنی معروف بودند انتخاب کرده و کار را با آن دسته شروع کرده است. در این کتاب از نحوه برخورد رزمندگان ایرانی با اسرای عراقی و دیدار از حلبچه و ابراز انزجار و تنفر مردم عراق از صدام در سالهای جنگ، خاطراتی جذاب و خواندنی نوشته شده است.
کتاب «گمشده دره سبز» خاطرات محمدعلی کاظمی رزمنده 16 ساله عملیات خیبر از سالهای جنگ و اسارت به قلم سیده مریم بازرگانی است که در زمان هشت سال جنگ تحمیلی نوجوانی بیش نبودند و با سن کم و با شور حال نوجوانی در جبهههای جنگ حاضر میشوند و در اسفند ماه 62 در سن 16 سالگی به مدت 7 سال در عملیات خیبر به اسارت نیروهای عراقی درمیآید.
کتاب «مربع های قرمز»، عنوان سؤال برانگیزی است که جلد کتاب نیز بر اساس آن طراحی شده است. این اثر به خاطرات حاج حسین یکتا، از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس پرداخته و برهه حضور وی در دفاع مقدس در این کتاب برجسته شده است. او در مقدمه مینویسد: هر چه از رشادت همرزمانم و غربت و مظلومیتشان میدانستم در روایتگریهایم گفته بودم. با مکتوب کردن خاطراتم دنبال ناگفتهای از بچهها بودم. دنبال سبک بندگی کردنشان، سبک عبادتشان، سبک رفاقتشان، دنبال سبک زندگی کردنشان در جنگ. سبکی که این روزها جایش بین جریان زندگی جوانان به شدت خالی است.
روایت جهانگیر الماسی از مردان کوچک جنگ«سماوا» مؤسسه تولید کتاب صوتی است که در طول یک سال فعالیت خود، حدود 100 نسخه کتاب صوتی تولید کردهاست.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: هفته دفاع مقدس سوره مهر کتاب صوتی هفته دفاع مقدس سوره مهر کتاب صوتی تولید کتاب صوتی جهانگیر الماسی مربع های قرمز جشن حنابندان دره سبز کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۸۷۶۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا شادترین شاعر ایران سالها نادیده گرفته شد؟
به گزارش قدس آنلاین به نقل از ایسنا، محمدعلی اسلامی ندوشن متولد ۱۳۰۴ در ندوشن یزد بود که برای دیدار با فرزندانش به کانادا رفت و بعد بهخاطر عوارض کهولت سن و کرونا آنجا ماندگار شد و پنجم اردیبهشت سال ۱۴۰۱ چشم از دنیا فروبست و خانواده پیکرش را همانجا به امانت به خاک سپردند تا در فرصت مناسب، طبق وصیت خودش به ایران برگردد و در نیشابور در جوار آرامگاه عطار و خیام آرام گیرد؛ هرچند زادگاهش یزد بود و از ندوشن برخاسته بود.
پیکر اسلامی ندوشن ۲۸ آبان ۱۴۰۲ به ایران بازگشت و بعد از تشییع در دانشگاه تهران، یزد و نیشابور در خانه ابدیاش آرام گرفت.
این نویسنده و پژوهشگر دانشآموخته حقوق بینالملل از فرانسه بود و استاد پیشین دانشگاه تهران، که علاوه بر درسهای حقوقی، به تدریس نقد ادبی، سخنسنجی و ادبیات تطبیقی نیز میپرداخت. او سالها زندگی خود را صرف تحقیق در آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کرد و آثارش بهصورت کتاب در بیش از ۵۰ جلد در زمینههای گوناگون اعم از ادبی، فرهنگی و اجتماعی به چاپ رسیده است.
همزمان با سالروز درگذشت محمدعلی اسلامی ندوشن در اردیبهشت که با نام سعدی گره خورده و در هفته بزرگداشت این شاعر قرار داریم، بخشهایی از جستار او را درباره سعدی که در کتاب «چهار سخنگوی وجدان ایرانی» (چاپ سوم - ۱۳۸۰) منتشر شده است میخوانیم. اسلامی ندوشن در این کتاب سعدی را حاضرترین فرد در متن جامعه ایرانی میداند و از این شاعر به عنوان اولین معلم و یک مصلح اجتماعی یاد میکند و او را «سخنگوی ضمیر آگاه ایرانی» میخواند که در دورههایی کمتر به او توجه شده و کمتر درباره او حرف زده شده است.
اسلامی ندوشن در این کتاب نوشته است:
ز خلق، گوی لطافت تو بردهای امروز
به خوبرویی و سعدی به خوبگفتاری
سعدی تقریباً شادترین شاعر ایران است. شاعری است که کمتر ما را در دستاندازهای زمین و آسمان میاندازد، و یا در دستاندازهایی که وجدان ما را به تب و تاب افکند. خیلی آرام بیان میکند و در واقع میخواهد ما را آرام به راه راست بیاورد. نزدیک هفتصد سال سعدی در ایران معلم اول بوده. به عنوان «مصلح اجتماعی» میتوان گفت که درسدهنده به همه خانوادهها بوده. اگر درسش را گوش نکردهاند، موضوع دیگری است. او درس خود را داده، مردم هم خواندهاند و تکرار کردهاند، از مکتبخانهها تا بالاترین مجامع ایران. چه شد که طی این هفتصد سال، حاضرترین فرد در متن جامعه ایران بوده است؟ و چه شد که طی این پنجاه سال اخیر آنطور که میبایست، به مقام سعدی توجه نشد؟ کسان دیگری به عللی بیشتر در متن توجه بودند، بیشتر کتاب دربارهشان نوشته شد، بیشتر بحث و حرف درباره آنها صورت گرفت، مثل حافظ و مولوی و فردوسی. از این چهار بزرگ، از سعدی کمتر حرفش زده شد. برای این موضوع چند علت هست:
یکی اینکه از زمانی که بیشتر سیاسی شدیم، یعنی از شهریور ۲۰ که ایران در اشغال قرار گرفت، قشری از جامعه ایران یکدفعه سیاسی شد، گروههای مختلف، مرامها و حزبهای مختلف و زیر و بمهای مختلف پیش آمد و کسانی که خود را «پیشرو» میدانستند، سعدی خیلی به مذاقشان خوش نمیآمد؛ زیرا او را چنان که باید قاطع نمیدیدند که یک جهت را در پیش بگیرد؛ مثلا تکلیف با مولانا روشنتر است، یا فردوسی، یا حتی حافظ. سعدی چون همهجانبه است، همه مسائل بشری را مطرح کرده، هیچ جهتی را به تنهایی نگرفته و قصدش واقعا تربیت ساده اجتماعی برای جامعه بوده، باب طبع کسانی که بیشتر یکجهتی فکر میکردند، نبوده. سیاستْ قاطع است. یک حزب میگوید این باید بشود و آن نباید بشود، یک مرام نیز همینگونه فکر میکند. فکر یکجهتی باعث میشود که انسانها پیشوایان فکری خود را آسانتر در جهت معینی انتخاب کنند، تا آنها کمک کنند به نظریهای که آن حزب یا آن دسته و گروه به آن دلبسته است. این است که سعدی چنان که باید، باب طبع چپروها و کسانی که اندیشه تند را دنبال میکردند و خواه ناخواه روی نظریاتشان تعصب داشتند، نبود. آنها هم چون تبلیغات وسیعی داشتند، در دیگران و بهخصوص جوانها اثرگذار شدند. البته پیش اهل نظر همیشه سعدی، سعدی بوده؛ اما نزد کسانی که با سیاست تند سروکار داشتهاند، کمی نادیده گرفته شده و حتی کسانی سبکسرانه این جسارت را به خود دادند که لطیفترین سخنور زبان فارسی را «ناظم» بخوانند، نه شاعر!
علت دوم این بود که سعدی جامعه ایرانی را واگو و ترجمانی میکند؛ یعنی آینهای است در برابر ما. بدیهی است که او به این بسنده نمیکند. «مایی» که او میخواهد، آن است که بهتر از آنچه هست باشد، عیبهایش تا حد امکان کاهش گیرد. البته او اینقدر واقعبین هست که بداند بشر بیعیب نمیشود. کمال وجود ندارد و هر انسانی یک مقدار در معرض لغزش است؛ اما تا حد ممکن میخواهد جامعه را اصلاح کند؛ بنابراین آینه وجودی جامعه ایرانی است. عیبها و حسنهایش، هر دو را میگوید و ما البته در این پنجاهساله که دگرگونی سیاسی میخواستهایم، این را خیلی خوش نداشتهایم. گذشتگان ما قدر این سخنها را میدانستند و برایشان مسألهای نبود. ما که در معرض فرهنگ غرب و چپ قرر گرفته بودیم و عوارض بعدیاش را هم به نوعی دیدیم، خوش نداشتیم که قیافه خودمان را در آینه سعدی نظاره کنیم! گرایش بر آن بود که اندیشههای حزبی و سیاسی جامعه را پیش ببرد، تا اینکه یک فرد اخلاقی بخواهد آن را اصلاح کند.
سومین نکته این است که اصلاحکردن فردی خود، قدری مشکلتر است تا دنبالهروی از یک مرام و یک روش. این یکی آسانتر است؛ زیرا افراد جمع میشوند، دنبال هم راه میافتند، چند شعار را مدنظر قرار میدهند و امید دارند که فکر خود را بر کرسی بنشانند، در حالی که اصلاح فردی و اخلاقی کار آسانی نیست. انسان باید قدری تحمل محرومیت بکند، تحمل انضباط بکند، برای خود مقداری حفاظ اخلاقی قرار دهد تا بتواند انسان بهتری بشود، و چون این کار آسان نبوده، مردم آنطور که باید به طرف سعدی نرفتند.