باید به آمریکا تضمین دهیم که در پی نابودی اسرائیل نیستیم/ اگر دولت میرحسین میآمد زلزلهای به نفع مردم رخ میداد
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۰۹۴۳۵
تنها راه ممکن برای احقاق حقوق مردم ایران در مقابل دولت های سلطه گر غربی، سخن گفتن با زبان زور است. آمریکا و شرکای اروپایی واشنگتن فقط زبان اقتدار را متوجه می شوند.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*******
** باید به آمریکا تضمین دهیم که در پی نابودی اسرائیل نیستیم
«فریدون مجلسی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«برجام تنها برای دفاع از موجودیت رژیم صهیونیستی تنظیم شد تا ایران بمب اتمی نسازد و نتواند اسرائیل را که قول نابودی آن را داده است با بمب اتمی تهدید و نابود کند. بعد از برجام مقامات ارتشی گفتند حالا بمب اتمی نمیخواهند بسازند اما با موشک اسرائیل را نابود میکنند و همین برنامه نابودی است که آمریکا را به مقابله وامیدارد. لزومی ندارد از اختلافات با اسرائیل دست برداشته شود بلکه تنها همین باور به نابود کردن اسرائیل است که سبب این واکنشها از غرب میشود. این امر نیز در نهایت باوری است که بین جنگ و صلح انتخاب میکند».
این فعال اصلاح طلب در ادامه گفت:«بهتر است مستقیما با مقامات نظامی و شورای امنیت عالی مذاکره انجام شود... باید مقامات اصلی و مخالف برجام به میز مذاکرات بروند، یا مخالفت خود را قطعی کنند و یا شرایط جدید را بپذیرند و در نهایت بین جنگ و صلح یکی را انتخاب کنند. فکر میکنم تنها مقامات ارزشی و میدانی هستند که باید خود مستقیما به مذاکرات بروند.این از عهده وزارت امور خارجه ساخته نیست».
لقب «کاسبان تحریم» واقعا برازنده افراطیون اصلاح طلب است. برای این جماعت ایجاد گشایش اقتصادی برای مردم و بهبود معیشت جامعه اصلا هیچ اهمیتی ندارد. مسئله اصلی برای این طیف، تأمین خواسته های زورگویانه و غارتگرانه آمریکاست.
برای این طیف اصلا اهمیت ندارد که در قلب راکتور هسته ای بتن ریخته شد و غنی سازی ۲۰ درصد متوقف شد و این اقدامات در حوزه های مختلف و از جمله تهیه دارو و تأمین برق اخلال ایجاد کرد.
این طیف معتقد است که باید برای رضایت خاطر آمریکا و تروئیکای اروپا، در صنعت دفاعی و قدرت منطقه ای ایران نیز بتن ریخته شود.
در شرایطی که رژیم اشغالگر اسرائیل، به کودک کشی اعتیاد داشته و همچنین به ترور دانشمندان کشورمان و خرابکاری در تاسیسات هسته ای اقدام کرده است، افراطیون اصلاح طلب مدعی هستند که این ما هستیم که باید به آمریکا تضمین بدهیم که خواستار نابودی این رژیم غاصب و کودک کش و جنایتکار نیستیم.
جریان تندروی اصلاح طلب به دفعات با دوگانه های دروغین از جمله «مذاکره- جنگ»، «هسته ای- معیشت» و...کاسبی کرده است.
همانطور که هسته ای بهانه بود، موشکی و منطقه ای و حقوق بشر و حتی به رسمیت شناختن اسرائیل نیز بهانه است. آمریکا و تروئیکای اروپا با موجودیت کشور مستقل ایران مشکل دارند. این دولت های سلطه گر در پی ان هستند تا منابع ایران را غارت کرده و آن را به لقمه ای راحت الحلقوم بدل کنند.
تنها راه ممکن برای احقاق حقوق مردم ایران در مقابل دولت های سلطه گر غربی، سخن گفتن با زبان زور است. آمریکا و شرکای اروپایی واشنگتن فقط زبان اقتدار را متوجه می شوند.
** اگر دولت میرحسین می آمد زلزله ای به نفع مردم رخ می داد
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «در غیاب هژمونی» نوشت:«تغییر دولتها در این چهار دهه گذشته صرفا در «صورت» رخ داده است؛ چیزی شبیه تغییرات روبنایی. شاید اگر دولت میرحسین موسوی در سال ۸۸ به پیروزی میرسید جدال بین جماعتگرایی و جمهور مردم، از مرز صورتبندیها فراتر رفته و زلزلهای در محتوای سیاستورزی به وجود میآورد. پس بیدلیل نبود که میرحسین موسوی همچون بادام تلخی بود که اصولگرایان حاضر به بلعیدن و هضم آن نبودند و اصلاحطلبان نیز صرفا برای رسیدن به قدرت، تلخی آن را تحمل میکردند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«اگرچه میرحسین درصدد بود با جمهور مردم به قدرت برسد اما مترصد آن بود که محتوای این صورت را تغییر بدهد. اگر چنین چیزی محقق میشد، جای زیادی برای اصلاحطلبان در دولت او باقی نمیماند و بعید بود بازماندگان راست سنتی و اصولگرایان، دولت او را تا آخر برمیتافتند...احمدینژاد با هژمونی جماعتگرایی روی کار آمد و در طول هشت سال دولتداریاش خواست جماعت را از جماعتگرایان مصادره کند. جدال این دو موجب تضعیف جماعتگرایی شد و به جنگ منافع دامن زد».
روزنامه شرق در این مطلب تصریح کرد:«اگر دولت احمدینژاد جماعتگرایی را تضعیف کرد و آن را از ریخت انداخت، دولت روحانی آخرین تیر ترکش حامیان جمهور مردم بود. او ثابت کرد تا محتوا (اقتصاد) همان دری باشد که بر پاشنه قبلیاش میگردد، چیزی تغییر نخواهد کرد...دولت سیزدهم با ابتکار جماعتگرایان روی کار آمد تا در غیاب جمهور مردم و هژمونی جماعتگرایی، دولتی را پایهگذاری کند که صندوق رأی در آن دیگر نقش اساسی ندارد و با جماعتی هرچند اندک بتوان وضعیت موجود را حفظ کرد».
جریان اصلاح طلب و رسانه های منتسب به این جریان در «تحریف» ید طولایی دارند. البته وقتی مدیر نجومی بگیر را «ذخیره نظام» نامیده و مفسد گردن کلفت اقتصادی را «کارآفرین برتر» می نامند، اصلا عجیب نیست که «شورش علیه جمهوریت» را هم «زلزله به نفع جمهور» جا بزنند.
در سال ۸۸ دو نامزد شکست خورده در انتخابات ریاست جمهوری- موسوی و کروبی- با دروغ تقلب، رأی مردم را لگدمال کرده و در ادامه با گردن کشی مقابل قانون و امتناع از طی کردن مسیر قانونی اعتراض به نتایج انتخابات، کشور را ماهها دچار آشوب کرده و قطعنامه ۱۹۲۹ را به مردم ایران تحمیل کردند.
این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده که اگر در سال ۸۸ دولت میرحسین موسوی روی کار می آمد، زلزله ای به نفع جمهوریت رخ می داد، این ادعا در حالی است که در سال ۹۲ تمامی اعضای ارشد ستاد موسوی تحت عنوان دولت تدبیر و امید روی کار آمدند.
برای نمونه «عباس آخوندی» از اعضای ارشد ستاد میرحسین موسوی، به عنوان وزیر راه و شهرسازی انتخاب شد و زنگنه نیز وزیر نفت شد. نعمت زاده وزیر صمت شد و حسین فریدون و علی ربیعی و محمد شریعتمدار و ...در مناصب ارشد دولتی منصوب شدند.
در حقیقت دولت تدبیر و امید، ترکیب دولت های موسوی و کروبی در صورت پیروزی در انتخابات ۸۸ بود. برای مثال اگر کروبی در سال ۸۸ پیروز می شد، بر فرض «محمدعلی نجفی» از اعضای ارشد دولت وی بود.
اگر بر فرض موسوی در سال ۸۸ در انتخابات پیروز می شد، آخوندی و زنگنه و حسین فریدون و نجفی و نعمت زاده و عیسی کلانتری و...چهارسال زودتر در مناصب ارشد دولتی حضور یافته و ۴ سال زودتر شاهد تورم ۴۳ درصدی و افزایش ۱۰ برابری قیمت دلار بودیم.
** اذعان حامیان برجام به لزوم مقابله با سلطه گری آمریکا
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «راهبرد ریشه کنی تحریم ها» به قلم «محسن بهاروند» سفیر ایران در انگلیس نوشت:«زیادهروی دولتهای مختلف امریکا در تحریم، سلاحسازی دلار و سوءاستفاده سیاسی از جایگاه اقتصادی باعث شده است که اعتماد اولیه جهان به این کشور به تدریج تضعیف شود. تقریبا همه به این نتیجه رسیدهاند که در صورت عدم چارهاندیشی برای این معضل همواره ناچار خواهند بود که سلطه، زورگویی، رفتارهای یکجانبه و خودسرانه امریکا را تحمل کنند لذا باید چارهای اندیشید».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«با اینحال بسیاری هنوز سعی میکنند متعرض سیستم بینالمللی موجود نشده و با راهحلهای موقت یا بده بستان سیاسی با امریکا منافع کوتاهمدت خود را حفظ کنند. در حالی که طبعا مهار سلطهگری و هژمونی جهانی امریکا با بازی در میدان و قواعد بازی که خود برای حفظ این شکل گرفته است نتیجهبخش نخواهد بود. تغییر در وضعیت فعلی نیازمند عزم و اراده جدی سیاسی کشورهای پیشرو است».
روزنامه اعتماد در این یادداشت تصریح کرد:«سازمان همکاری شانگهای با توجه به وزن اقتصادی و جمعیتی آن میتواند بستر مناسبی برای این کار باشد. ایجاد کانالهای موازی تبادلات ارزی و تجاری همچنین تاسیس بانکهایی که بدون وابستگی به نظام بینالمللی بانکی فعلی کارگزاری تبادلات اقتصادی و تجاری را به عهده بگیرند و در عین حال جانشینی ارز یا ایجاد یک ارز جدید با سبدی از پول ملی همه کشورهای عضو به عنوان معیار سنجش ارزش معاملات و تبادلات تجاری منطقهای راهی امن برای خروج تدریجی از سلطه جهانی امریکا ایجاد خواهد کرد. جهان در حال گذار به سوی چندقطبی شدن است».
رسانه های اصلاح طلب و مقامات ارشد وزارت خارجه پس از آنکه خسارت محض برجام به مردم تحمیل شد، حداقل با شش سال تاخیر تازه به این نتیجه رسیده اند که باید با سلطه گری امریکا مقابله کرد.
در هفته های گذشته «علی خضریان» نماینده مجلس در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «آنچه پیرامون پیوستن ایران به سازمان شانگهای جهت ثبت تجربه ملت ایران باید یاداوری شود، طرح ادعای جناب محمدجواد ظریف است که به منظور پیشبرد اهداف سیاسی جریان غربگرا در نامهای به مسولان نظام مدعی موانع توهمی مانند وضعیت ایران در نسبت با FATF جهت عضویت در این سازمان شده بود». نکته قابل توجه اینجاست که این اظهارنظر نمانیده مجلس از سوی وزیر خارجه سابق تکذیب نشد.
حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی- ۲۹ شهریور- در دیدار با خانواده شهدا گفت: «متأسفانه شاهد بودیم که بعضیها واردات واکسن یا حتی پیوستن کشور به سازمان شانگهای را متوقف بر پذیرش FATF کرده بودند و حتی در جلسات رسمی نیز بر موضع خود پافشاری میکردند».
در روزهای گذشته خبرگزاری فرانسه در گزارشی نوشته بود:«عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، مقابله با تحریم های غرب است».
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا تحولات افغانستان ویژه های مشرق وزارت خارجه راه و شهرسازی امریکا انگلیس شورای امنیت حجت الاسلام سیدابراهیم رییسی علی خضریان میرحسین موسوی مجلس سازمان همکاری شانگهای آخوندی محمدجواد ظریف عیسی کلانتری دولت روحانی ستاد میرحسین موسوی دولت تدبیر و امید غربگرا علی ربیعی برجام فریدون مجلسی محمد علی نجفی ویژه های مشرق زنگنه محسن بهاروند ویژه های مشرق تحریف اسرائیل کاسبان تحریم احمدی نژاد احمدی نژاد ستاد موسوی عباس آخوندی نجفی اصلاح طلبان میرحسین موسوی دولت میرحسین جماعت گرایی جمهور مردم اصلاح طلب سال ۸۸ اگر دولت زلزله ای رسانه ها دولت ها هسته ای روی کار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۰۹۴۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زیرپوست وتوی کشور فلسطین
ایالات متحده از مهمترین بازیگران موجود در منازعه فلسطینی – صهیونیستی و به طور کلی روند صلح منطقه است. سیاست اعلامی آمریکا در قبال این مسئله، حمایت از راهکار دو دولت در سرزمینهای اشغالی به مرکزیت قدس شرقی و قدس غربی است. با این حال در جلسه اخیر شورای امنیت که موضوع عضویت کامل دولت فلسطین در سازمان ملل به رأی گذاشته شد، آن را وتو کرد. این دوگانگی نظر و عمل در مواضع آمریکا در این مقطع در حمایت از رژیم اشغالگر انجام میشود.
رویکرد ۲ دولت در دولتهای مختلف آمریکا
راه حل دو دولتی از زمانی که مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه ۱۸۱ را در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ تصویب کرد مورد حمایت بوده است. در عین حال چنین راه حلی برای پایان دادن به مناقشه فلسطین در قطعنامه سازمان ملل متحد در سال ۱۹۷۴ ارائه شد. این قطعنامه خواستار آن بود که دو طرف در کنار هم و در مرزهای مورد توافق پیش از سال ۱۹۶۷ دو دولت تشکیل دهند. در این راستا از زمان رسمیت رژیم اشغالگر در سال ۱۹۴۸ و متعاقب آن اشغال بخشی از سرزمینهای فلسطین، اردن، مصر و سوریه، آمریکا همواره حامی آن بوده است. از این رو یک مبحث اساسی در سیاست خارجی آمریکا در طول حدود نیم قرن اخیر، نحوه اداره مناقشه بین عربها و رژیم صهیونیستی است. رویکرد دو دولتی به عنوان یک محور عمده سیاستهای دولت آمریکا به ویژه در دو دهه گذشته بوده است.
دوره بوش
بوش پس از آنکه به کاخ سفید راه یافت سعی کرد با مطرح ساختن نقشه راه بر میزان فعالیتهای ایالات متحده برای حل و فصل مناقشه فلسطین بیفزاید. به همین منظور وی وانمود کرد که به تشکیل دولت مستقل فلسطین متعهد است. در عین حال مدتها طول کشید که تشکیل دولت مستقل فلسطینی که در نقشه راه پیشبینی شده بود مورد توافق قدرتهای جهانی و کشورهای عربی واقع شود. به این منظور دولت بوش از همان ابتدا در نظر داشت تا گروههای مبارز فلسطینی را با استفاده از زور وادار به پذیرش دولت صهیونیستی کند. یکی از مهمترین شیوهها به این منظور خلع سلاح این گروهها بود. به گمان سیاستمداران آمریکایی با خلع سلاح گروههای مبارز فلسطینی از جمله حماس، آنها مجبور به پذیرش طرح نقشه راه میشدند. دولت بوش همچنین با حمایت از خروج رژیم از باریکه غزه، آن را راهی برای بازگشت به روند نقشه راه و دستیابی به راه حل دو دولتی میدانست به گونهای که دو دولت در کنار هم و در صلح و امنیت زندگی کنند.
دوره اوباما
در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، او در ابتدا سعی کرد با مطرح کردن توقف شهرکسازیها از سوی تلآویو به عنوان یک پیششرط برای آغاز مذاکرات صلح، فلسطینیها را تشویق کند که با دریافت مشوق حاضر به اعطای امتیاز به رژیم صهیونیستی شوند، اما پس از آن دریافت که نتیجه مورد نظر او نه تنها حاصل نمیشود بلکه فلسطینیها را در شرایط سختتری قرار داد. پس از آنکه تلآویو درخواست واشنگتن برای توقف شهرکسازیها در کرانه باختری را نپذیرفت، اوباما در سال ۲۰۱۰ مجبور شد تا از اصرار بر توقف شهرکسازی به عنوان پیششرط آغاز مذاکرات صلح صرف نظر کند و این رویداد سبب تقویت موضع رژیم شد. این موضوع بیش از همه موقعیت بنیامین نتانیاهو را در سرزمینهای اشغالی تقویت کرد.
اوباما در می ۲۰۱۵ راه حل دو دولت را «مطلقا حیاتی» دانست. این سخنان از رئیس جمهور آمریکا پس از آن طرح شد که نتانیاهو دولت ائتلافی خود را تشکیل داد و با توجه به ترکیب وزرای کابینه آن، آینده توافق با فلسطین برای تشکیل دولت مستقل روشن به نظر نمیرسید. اوباما اظهار داشت که: «ایالات متحده هنوز معتقد است امنیت اسرائیل در بلند مدت در گرو توافق بر سر به رسمیت شناخته شدن دولت فلسطین است. من میدانم که در دولتی که به تازگی تشکیل شده، کسانی هستند که این فرضیه را قبول ندارند، اما این فعلاً تنها گزینه من است.»
دوره ترامپ
در دوره ترامپ با وجود حمایتهای بی حد و حصر از رژیم و اقدامات تاریخی ترامپ در انتقال سفارت این کشور به بیتالمقدس و توافق صلح آبراهام در نزدیک کردن رژیم به دو کشور عربی امارات متحده و بحرین، اما رویکرد دو دولتی همچنان در سیاست خارجی آمریکا ادامه یافت. ترامپ در دیدار با نتانیاهو در ۲۸ ژانویه ۲۰۲۰ طرح معروف به معامله قرن را ارائه و اعلام کرد که این طرح بر مبنای راه حل برد - برد استوار است و راه را برای تشکیل کشور مستقل فلسطین هموار میکند. صلح به سازش نیاز دارد؛ اما نمیخواهیم کاری انجام دهیم تا امنیت اسرائیل به خطر بیفتد. من برای اسرائیل کارهای زیادی کردم؛ سفارتمان را به قدس انتقال دادم و بلندیهای جولان را به عنوان بخشی از اسرائیل به رسمیت شناختم.»
دوره بایدن
سیاست اعلامی دولت جو بایدن نیز بر مبنای تشکیل دولت مستقل فلسطینی در سرزمینهای اشغالی است؛ اما به طور رسمی یک کشور مستقل فلسطین را به رسمیت نمیشناسد. با این حال اگر ترامپ به دلیل حمایت بالا از رژیم صهیونیستی همراهی نتانیاهو را داشت، اما بایدن به دلیل جنگ غزه با سد محکم نتانیاهو مواجه است. نتانیاهو رسماً اعلام کرده که با تشکیل کشور مستقل فلسطین بعد از اتمام جنگ غزه مخالف بوده و مخالفت خود را به آمریکا اطلاع داده است. جدا از این، «بی بی» مدعی است که تمامی اراضی غرب رود اردن باید زیر کنترل امنیتی اسرائیل باشند.
چرایی وتوی قطعنامه عضویت کامل فلسطین توسط آمریکا
ایالات متحده با عدم حمایت از صدور قطعنامهها در شوای امنیت درباره منازعه فلسطین، تلاش میکند تا آن را در جهت منافع خود مدیریت کند. از جمله میتوان به قطعنامه ۱۳۹۷ در سال ۲۰۰۲ اشاره کرد که در آن شورای امنیت به صراحت خواستار پیگیری راه حل تشکیل دو دولت مستقل شد. این قطعنامه با ۱۴ رأی موافق از تصویب شورای امنیت گذشت. نماینده آمریکا در نشست اخیر شورای امنیت اعلام کرد که «عضویت فلسطین تنها از طریق مذاکره مستقیم با اسرائیل و تحت حمایت آمریکا صورت خواهد گرفت.» در این عبارت دو نکته حائز اهمیت وجود دارد:
مذاکره مستقیم یا تلاش برای حذف حماس
ایالات متحده مدتها است تاکید دارد که تشکیل کشور فلسطین باید از طریق مذاکرات مستقیم بین رژیم و تشکیلات خودگردان فلسطینی که بر بخشهایی از کرانه باختری اشغالی توسط رژیم نظارت میکند، اتفاق بیفتد. نتانیاهو نیز در پیامی توئیتری در ۱۶ فوریه ۲۰۲۴ پس از گفت و گوی تلفنی با بایدن، همین موضع را تکرار کرد و گفت: «اسرائیل دستورهای بینالمللی در مورد توافق دایمی با فلسطینیها را رد میکند، چنین توافقی تنها از طریق مذاکرات مستقیم بین طرفین و بدون پیش شرط حاصل خواهد شد. اسرائیل مخالفت با به رسمیت شناختن فلسطین را ادامه خواهد داد. اگر ما چنین کاری کنیم پاداش بزرگی به تروریسم بیسابقهای میدهیم که در ۷ اکتبر راه افتاد و این کار از هرگونه توافق صلح در آینده جلوگیری خواهد کرد.» با این حال به نظر میرسد آنچه که آمریکا مذاکره مستقیم مینامد، بیشتر شامل بازگشت دوباره تشکیلات خودگردان و تلاش برای حذف حماس است. واشنگتن در تلاش است تا دولت حاکم بر غزه را تابع تشکیلات خودگردان فلسطین نموده و وضعیت این منطقه را به قبل از ژوئن ۲۰۰۷ برگرداند.
تلاش برای طرح مجدد معامله قرن
دولت بایدن از ابتدای روی کار آمدن به ویژه در شش ماه گذشته از جنگ غزه وانمود کرد که در حال طراحی سیاستی برای اعمال رویکرد دو دولتی و افزایش فشارها در این زمینه بر رژیم صهیونیستی است. این که آمریکا معتقد است مذاکره فلسطینی - صهیونیستی برای عضویت فلسطین باید با حمایت آمریکا باشد، نشان از آن دارد که بایدن همچنان مایل به ادامه چارچوبهای معامله قرن بعد از اتمام جنگ غزه است. بایدن قبل از عملیات طوفان الاقصی قصد داشت تا سال ۲۰۲۴ بتواند عربستان سعودی را در ازای یک پیمان دفاعی با ایالات متحده، به سمت روابط رسمی با رژیم صهیونیستی سوق دهد. این در حالی است که سیاستمداران فلسطینی به سیاستهای آمریکا بدبین هستند. مصطفی برغوثی دبیرکل حزب ابتکار ملی فلسطین معتقد است: «رویکرد آمریکا هیچ معنایی ندارد مگر این که با سه چیز مرتبط باشد: پایان اشغالگری اسرائیل، حذف شهرکهای آن در کرانه باختری اشغالی و توافق در مورد اینکه مرزهای کشور فلسطین چگونه خواهد بود». احمد تیبی سیاستمدار فلسطینی در پارلمان رژیم صهیونیستی و مشاور سابق یاسر عرفات نیز بر آن است که «بایدن میتواند و باید جنگ را متوقف کند، اما او کار دیگری انجام میدهد. او به اسرائیل مهمات میدهد تا جنگ را ادامه دهد».
نتیجه
ایالات متحده به عنوان عضو دایم شورای امنیت با رأی منفی به قطعنامه عضویت دایم فلسطین در سازمان ملل به دنبال دو هدف عمده است. نخست، مذاکره مستقیم یا تلاش برای حذف حماس. آمریکا پذیرش عضویت دایم فلسطین را به مذاکره مستقیم بین طرفهای فلسطینی با رژیم صهیونیستی منوط کرده است و از این راه سعی میکند با مرکز ثقل قرار دادن تشکیلات خودگردان، حماس را از فرایند سیاسی حذف کند. دوم این که آمریکا میخواهد مذاکرات دو طرف تحت نظارت این کشور انجام شود، احتمالاً چنین چیزی به معنای ارائه مجدد طرحهایی از قبیل معامله قرن در دوره بعد از جنگ است.
منبع: روزنامه خراسان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی