شطرنج امریکا علیه ایران
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۲۹۸۸۱
بعد از تشکیل دولت سیزدهم، افکار عمومی و تحلیلگران شاهد نوع خاصی از مناسبات ارتباطی میان ایران و کشورهای 1+4 و امریکا هستند؛ دورهای از سکون که به نظر میرسد، طی روزهای اخیر با گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی و طرح برخی ادعاهای تازه علیه ایران و پس از آن بیانیه شدیداللحن تروییکای اروپایی وارد اتمسفری تازهای شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بنابراین امروز با روی کار آمدن دولت انقلابی سیدابراهیم رییسی با حضور عناصر مخالف برجام و مذاکره، هرگونه برنامهریزی عملیاتی برای مذاکره در ارتباط با احیای برجام تنها در راستای فرامین صادره از سوی رهبری نظام جمهوری اسلامی معنا پیدا میکند. چرا که قوه مجریه را نمیتوان، قوهای دانست که خارج از منویات مقام معظم رهبری بتواند اقدامی داشته باشد.
با روی کار آمدن رییسی، دولت سیزدهم یا باید نشان دهد که مانند دولت گذشته آماده قبول مذاکرات هستهای و پذیرش بایدها و نبایدهای مرتبط با آن است یا اینکه با تاکید بر نگرشهای انقلابی خود هزینههای اقتصادی، ارتباطی، اجتماعی و... بر دوش ملت و کشور سوار کند. لذا با عنایت به اینکه امریکا و شرکایش به زودی باید در خصوص چشمانداز آینده پیش روی نظام بینالملل (با محوریت موضوعاتی چون چین و...) تصمیمگیری کنند، بالطبع فرصت چندانی برای برخورد با تهران برای خود قائل نیستند و قصد دارند هرچه سریعتر این موضوع را حل و فصل کنند. بر این اساس مسائل مرتبط با پرونده هستهای در ماههای آینده شدت پیدا خواهد کرد و دایره مشارکت در آن نه تنها غرب و اروپا، بلکه پایتخت کشورهای شرقی (چین، روسیه و...) را نیز در بر خواهد گرفت. به گونهای که حتی عضویت ایران در شانگهای نیز به عاملی برای فشار بیشتر به تهران از طریق کشورهای عضو شانگهای بدل خواهد شد. مبتنی بر این توضیحات میتوان تحلیل کرد که رویکردی که هماکنون کشورهای اروپایی و امریکا در حال اجرای آن هستند در چهارچوب پارادایم «قدرت هوشمندتر امریکایی» و دکترین «بازیگر بالغ و عاقل» از سوی امریکا صورت میگیرد. از این طریق تلاش میشود تا اتحاد افزونتری علیه ایران فراهم و تحریمهایی همهجانبه علیه ایران اعمال شود. رویکردی که پیش از این در دوران اوباما زمینهسازی شد و سپس با روی کار آمدن چهرهای چون ترامپ شدت فزایندهای پیدا کرد. اینبار هم چنانچه در دوران بایدن دموکرات زمینه فشارهای فراوان علیه تهران برنامهریزی شود در دوران حضور احتمالی جمهوریخواهان این فشارها عمق بیشتری پیدا میکند. اتمسفری که به نظر میرسد امریکا این روزها در حال برنامهریزی آن است، یک بازی پیچیده با هدف کیش و مات کردن تهران است تا ایران را بر سر یک دوراهی قرار دهند که یا بپذیرد که مذاکره کند و امتیاز بدهد یا اینکه در صورت عدم توافق، آماده فشارهای فراوان اقتصادی و ارتباطی باشد. ناگفته پیداست مقابله با این رویکرد نیازمند هوشمندی و تخصص فراوانی است که باید از سوی تصمیمسازان در پیش گرفته شود.
تعادل
منبع: اتاق خبر
کلیدواژه: برنامه ریزی علیه ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.otaghnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اتاق خبر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۲۹۸۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا برای استحاله اراده ملت ایران/ روزنامه شرق: ایران در عملیات وعده صادق صهیونیستها را پشت خط ترس نگاه داشت
چرا برخی رادیکال ها چشمان خود را بر حقیقت ذات و خوی استکباری آمریکا بسته و مدام از ایده تکراری خود مبنی بر مذاکره مستقیم با آمریکا بستهاند؟
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
وزنامههای امروز دوشنبه سوم اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که تبیین دستاوردهای اخیر ارتش و سپاه در بیانات رهبر انقلاب، موضع دولت درباره حجاب به روایت رئیسی؛ اجرای قانون در عین حفظ حقوق و کرامت مردم و مهر تایید صهیونیستها بر معادله بازدارندگی ایران در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
درحالیکه تمام توجه جهان پس از ۷ اکتبر متوجه خاورمیانه جدید با محوریت تحولات باریکه غزه شده بود، به ناگاه جهان در نیمهشب ۱۳ آوریل به فاصله میان ایران و فلسطین اشغالی چشم دوخت که به واسطه بسته شدن حریم هوایی کشورهایی همچون عراق، اردن و لبنان و همچنین تغییر مسیر پروازی شرکتهای هواپیمایی به سیاهچالهای فضایی شبیه شده بود، حرکت پهپادها و پس از آن موشکهایی که به مقصد اسرائیل، خاک ایران را ترک کرده و در نهایت بهرغم ائتلاف نظامی ایجادشده به رهبری آمریکا برای رهگیری، بسیاری از آنها خود را به آسمان اراضی اشغالی رسانده و برخی نیز با اهداف ازپیشتعیینشده برخورد کردند، به مبدأ تاریخ جدیدی در تحولات خاورمیانه تبدیل شد که میتواند تبعات مثبت و منفی زیادی برای تهران داشته باشد.
عملیات وعده صادق همچنان مورد توجه رسانههای اصلاحطلب قرار داشته و هر یک از دریچهای خاص به آن مینگرند، روزنامه هممیهن در شماره امروز خود به ارتباط ایران با اعراب پس از این عملیات درخشان پرداخته و نوشته است:
واقعیت این است که در دنیای امروز، بدون اقتصاد، حرفها پوچ هستند. ایران دارای صنایع مختلف و توان مهندسی و پزشکی بالایی است اما متاسفانه به جای اینکه ما بتوانیم صادرات خدمات داشته باشیم، صادرات نیرو میکنیم و بخشی از نیروی ما تبدیل به نیروی مهاجرتی شده است. آنچه میتوانست اتفاق بیفتد این بود که تبادلات اقتصادی و تجاری ما موجب گارانتی ثبات در روابط باشد. هیمنه ایران خوب است اما نباید باعث ترس، امنیتیسازی و در نهایت فاصله گرفتن همسایگان و پناه بردن بیشتر آنها به خصمهای ایران بهویژه اسرائیل شود.
روزنامه اصلاحطلب شرق در تحلیل پاسخ موشکی ایران به رژیم صهیونیستی تاکید کرد این اسرائیل است که پشت خط ترس ایستاده است!
این روزنامه با بیان اینکه اکنون دو پیشفرض وجود داشت که هر دو به هم ریخت، می نویسد:
یکی اینکه ایران در «بنبست ترس» افتاده و حمله نمیکند و دوم اینکه گنبد آهنین (با همه هزینههایی که برایش انجام شده) نفوذناپذیر است و هراس اسرائیلی را میکاهد؛ اما پاسخ ایران از نظر روش، معنیدار بود. هم زد و هم نشان داد که جنگ نمیخواهد. نه از بهر پیکار پتیاره (زشتی) کرد». نفوذ هر تعداد موشک از گنبد آهنین میتواند هم برای اسرائیل و هم برای شرکای غربی فاجعهبار باشد.
شرق در ادامه با بیان اینکه عملیات ایران از نظر روانی یک مانور رسانهای-نظامی بود، تاکید می کند:
گویی نمادهایی از گذشته دور تاریخ ایران را نظاره میکنید. این تصویرسازی «ایرانی» را مرور کنید، به همه اعلام میکنید که کناره گیرید، راه بگشایید، هین که میآیم، آسمان را «کلییر» کنید، رزمایشی از رژه هوایی راه میاندازید، پیشاپیش پهپادها را مانند لشکر پیاده هوایی با هیمنه میفرستید؛ سپس موشکها را فرود میآورید. بزمی حماسی میآرایید و آن را در پیکره تصویری سینمایی و مهیج کارگردانی میکنید. گویی ناخودآگاه عناصری از تاریخ ایران را برآوردهاید: «یکی تخت پیروزه بر پشت پیل/نهادند و شد روی گیتی چو نیل». وزیر خارجه انگلیس در گفتاری ناخواسته و در برابر پرسشی ناگهانی از همین لشکرکشی پرهیمنه برآشفت. گویی میخواست بگوید که ایران حق ندارد که در مقابل چشمان ما اینچنین عرض اندام کند. در انگاره، جنگهای دو هزار سال پیش ایران و روم یا مواجهه هزار سال پیش سلجوقیان ایرانی در جنگهای صلیبی از پیش چشم او گذر میکرد.
بررسیها نشان می دهد در شرایطی که منطق جمهوری اسلامی پس از عملیات وعده صادق بیان ظهور اراده ملت ایران اسلامی می باشد، برخی نیروهای سیاسی داخلی و رسانه هایشان می کوشند تا با یک جهت دهی آشکار، لزوم مذاکره مستقیم با آمریکا را پخت و پز نمایند.
در این رابطه روزنامه اعتماد طی یادداشتی با تاکید بر اینکه «ایران در هر حال، چه در دولت روحانی و چه در دولت رییسی به دنبال افزایش تنش با طرفهای خارجی از جمله امریکا و اسراییل نیست»، به تحریف منطق مقاومت و سیاست خارجی جمهوری اسلامی پرداخته و بدون توجه به سیاست کاهش هزینه ها و افزایش دستاوردها، این پرسش را مطرح می سازند که چرا میان ایران و امریکا چنین سطحی از تنش باشد که در مواقع حساس نیازمند کنترل باشد؟ یعنی در این میزان تنش میان ایران و امریکا چه منافعی نهفته است که برای رفع کل تنش اقدام نمیشود و تنش در حالت کنترل شده آن همچنان پایدار میماند؟.
این روزنامه اما در ادامه با تاکید بر اینکه پس از تنش اخیر با اسراییل و مخالفت امریکا با افزایش تنش، بیش از چند سال اخیر زمان برای آغاز گفتوگوهای مستقیم میان ایران و امریکا مساعد شده است، تاکید می کنند:
هر دو کشور از تشدید تنشها در خاورمیانه راضی نیستند.همین کافی است تا پایهای برای آغاز دور تازهای از تعامل باشد. آیا میتوان امیدوار بود که در پس تنشهای اخیر شاهد نوعی تجدیدنظر در روشها بود و در نتیجه گفتوگوی غیرمستقیم و سپس مستقیم ایران و امریکا وارد سرفصل تازهای شود؟ گفته شد بنا بر برداشتی که از رویدادهای اخیر میتوان داشت، تنش بیشتر مضراست.کاهش تنش هم نیاز منطقه، در این شرایط برای پیشبرد اهداف بزرگتر به چیزی نیاز است؟ پاسخ مشخص است تقویت دیپلماسی برای آغاز گفتوگوی ایران با امریکا!
با توجه به طرح این مطالب از سوی برخی نیروهای رادیکال داخلی می توان این پرسش را مطرح کرد که چرا برخی رادیکال ها چشمان خود را بر حقیقت ذات و خوی استکباری آمریکا بسته و مدام از ایده تکراری خود مبنی بر مذاکره مستقیم با آمریکا بسته اند؟ آیا تجربه های گذشته مذاکره همچون برجام حقیقت ماجرا را برای آنان مایه عبرت نساخته است؟ آیا با مذاکره با آمریکا حمایت های این کشور از جنایت های رژیم صهیونیستی کاسته می شود؟
آیا طرح مذاکره مستقیم با آمریکا در راستای تبدیل شدن برخی نیروهای سیاسی به کمپین نامزدهای انتخابات آمریکا نبوده و کارسازی برای آنان را مهیا نمی سازد؟ آیا مذاکره مستقیم با آمریکا همان ادامه رفتن به سوی برجام منطقه ای و سپس مذاکرات موشکی نمی باشد همان موشک ها که ظهور اراده ملت ایران را رقم زد؟