اصول آپارتمان نشینی؛ لطفا حواستان به همسایه تان باشد!
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۳۰۶۶۸
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ۲۸ سپتامبر روز «همسایه خوب» است؛ این مناسبت جالب قرار است اهمیت و جایگاه همسایه خوب بودن و همسایه خوب داشتن را به ما یادآوری کند. همسایهای که میتواند جای خالی خانواده را تا حدی برای ما پر کند، کمک حال مان باشد و در قبال هم وظایف و حقوقی داریم. همسایگی در گذشته معنایی متفاوت داشت؛ گاهی تلفن، تلویزیون و ادویهجاتِ ناهار و شاممان در اشتراکِ هم بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید
بازهم همسایههای قانون شکن با بی اخلاقی فاجعه آفریدند؛ راز جنایت خونین بلوک ۴ فاش شد +تصاویربچهها انگار متعلق به همه خانههای آن اطراف بودند؛ اگر در وسطِ بازی گرسنه یا تشنه میشدند، فرقی نمیکرد که در کدام خانه نیازشان را رفع کنند. در گذشته وجود یک دیوار مشترک باعث میشد که به دو خانه مجاور، نام همسایه را بدهیم و این نام، مسئولیتی در قبالِ اهالی آن دو خانه ایجاد میکرد به طوری که حتی با زدن ضربهای به دیوارِ مشترک، میشد همسایه را برای کاری احضار یا از موضوعی مطلع کرد. یکی از لحظات نفسگیر کودکی خیلی از ما، وقتی بود که توپمان داخل حیاط همسایه میافتاد و برای گرفتن آن مراجعه میکردیم. دختربچهها با هم کنار حیاط یکی از خانهها بساط خالهبازی پهن میکردند. پسرهاهم روزشان توی کوچه با هم شب میشد. همه محرم اسرار هم بودند.
گاهی دختر و پسری از نوجوانی دل باخته هم میشدند و پیوندی خانوادگی هم بین همسایهها ایجاد میشد. اما امروزه مجموعه اشتراکاتی که باعث به وجود آمدن نام همسایه میشود، خیلی بیشتر از یک دیوارِ مشترک است در واقع چند متر زمین تبدیل به مساحت مشترک چندین خانه شده است که روی هم ساخته شدهاند. راهپلهها، آسانسور و پارکینگ متعلق به چندین خانواده است. این روزها جنس حقوق و وظایف همسایهها درقبال هم مقداری تغییر کرده و حتی پیچیدهتر شده است. جابهجایی مکرر خانوادههای اجارهنشین و تعداد زیاد خانوادههای یک مجتمع، مفهوم تعلق به محله، علاقه به بچه محل و در نهایت ویژگیهای دنیای جذاب همسایگی را هم تغییر داده است، اما در همین روزگار هم باید حواسمان باشد کسانی را که پیرامون ما زندگی میکنند، نباید فراموش کنیم وباید در رنج و شادیشان شریک باشیم و اسباب ناراحتیشان را فراهم نکنیم. به قول مولانا: «ای قوم به حج رفته کجایید کجایید/ معشوق همین جاست بیایید بیایید/ معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار/ در بادیه سرگشته شما در چه هوایید» در این پرونده به مناسبت روز «همسایه خوب» از چند جنبه بررسی میکنیم که همسایه خوب چه کسی است و چه باید کرد تا همسایه خوبی باشیم.
۲۰ اصل برای این که همسایه خوبی باشیم
این روزها بیشتر خانهها، آپارتمانهای چندین طبقه شدند و در هر محله و کوچه تعداد خانوادههایی که در کنار هم زندگی میکنند، افزایش یافته است. در این شکی نیست که داشتن همسایه خوب نعمت است، اما بعضی از ما قبول نداریم که همسایه خوببودن، آنقدرها هم سخت نیست. رعایت یک سری نکات ساده، اما مهم که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد، از اصلیترین ویژگیهای یک همسایه خوب است که امیدواریم شما هم جزو آنها باشید.
پرداخت به موقع شارژ ساختمان| همه ساکنان یک ساختمان موظف هستند که مبلغی را به عنوان شارژ ماهانه برای نظافت، تعمیرات و ... پرداخت کنند. بهتر است که هر ماه قبل از اینکه مدیر ساختمان یادآوری کند، این هزینه را به دست او برسانید.
صدا| خانه برای بسیاری از افراد محل استراحت است تا لحظاتی از روز را در آرامش بگذرانند بنابراین زیاد کردن صدای رادیو یا تلویزیون، گوشدادن به موسیقی با صدای بلند، داد و فریاد در راهپله و ...، از ویژگیهای یک همسایه خوب نیست.
آب، برق و ... مشاعات|استفاده شخصی از امکانات مشاع ساختمان، هم غیراخلاقی است و هم حقالناس؛ بنابراین از شستن خودرو یا فرش و ... با آب مشاع، استفاده از وسایل برقیتان مثلا جاروبرقی کشیدن خودرو، شارژ ماشینهای شارژی و ... با برق مشاع خودداری کنید.
رعایت زمان گذاشتن زباله| خودروهای حمل زباله شبها سر ساعت معینی میآیند. برای همین نباید از صبح زبالههای خود را بیرون خانه گذاشت، چون هم محل رفتوآمد را کثیف و زشت میکند و هم باعث ایجاد مشکلاتی برای کل محله میشود.
آبیاری| اگر در آپارتمان داخل حیاط یا کوچه و مقابل در ورودی باغچه هست، آبیاری آن بر عهده همه ساکنان ساختمان است. بهتر است آبیاری نوبتی از شیر آب هر واحد انجام شود.
تقوتوق بد موقع| بدیهی است که خوردن گردو و بادام تازه بسیار لذت بخش است، ولی نباید شکستن پوست آنها سر صبح باشد تا تازهتر بمانند! کلا زدن هرگونه ضربه به کف ساختمان، صدایی ناهنجار در کل ساختمان ایجاد میکند، مخصوصا زمان استراحت ساکنان.
تغییر کاربری| واحدهای مسکونی فقط باید به اجاره یا تملک اشخاص با قصد سکونت درآید. استفاده تجاری یا اداری از واحدهای مسکونی غیرقانونی است. گاهی بعضیها در یک آپارتمان ۷۰ متری مشاغلی مثل آرایشگاه میزنند و سر و صدا و رفت و آمد امان همسایهها را میبرد.
ماسکزدن در آسانسور| رعایت پروتکلهای بهداشتی در قسمتهایی از ساختمان که مورد استفاده بقیه اهالی هم هست، ضروری است. به طور مثال ماسکزدن در آسانسور که فضایبسته محسوب میشود، به نوعی رعایت حقوق دیگران است.
پیچیدن بوی غذا| بعضی غذاها و استفاده از ادویه و چاشنی در آنها باعث میشود که بویشان در کل ساختمان بپیچد. در این مواقع، اولا از هود کمک بگیرید، ثانیا اگر همسایهای دارید که شرایط مالی خوبی ندارد یا بچه کوچک و همسر باردار دارد، مقداری از این غذا را به آنها بدهید.
سیگار کشیدن| این تصور را که کشیدن سیگار در جلوی پنجره باعث میشود بقیه اهالی ساختمان اذیت نشوند فراموش کنید، چون بویش در بقیه طبقات که پنجرهشان باز باشد، میپیچد. واضح است که سیگار کشیدن در پارکینگ و راهپله هم یک نوع مزاحمت محسوب میشود.
بستن در| بعضی از همسایهها برای رفتن به میوهفروشی سر کوچه یا خرید از سوپرمارکت که چند دقیقه بیشتر طول نمیکشد، در اصلی ساختمان را نمیبندند. واضح است که این کار باعث به خطر افتادن امنیت ساختمان میشود و گاهی خسارتهایی میزند که قابل جبران نیست.
آموزش بازی به بچهها| برای بازیکردن بچهها در پارکینگ، پشتبام یا ... باید یک سری آموزش به آنها داد تا به وسایل دیگر همسایهها مثل خودرویشان، دیوارها، ایزوگام و ... آسیب نرسانند. همچنین به آنها یاد داد که با سر و صدا و ... مزاحمتی برای دیگر همسایهها ایجاد نکنند.
باربری با آسانسور| حملونقل وسایل در بیشتر آپارتمانها با آسانسور ممنوع است. در مواردی که آسانسور مخصوص بار وجود نداشته باشد ممکن است مدیر ساختمان ساعت مشخصی را برای استفاده از آسانسور برای اسبابکشی مشخص کند که باید فقط در همان زمان و با حجم معین این کار انجام شود.
تبدیل پشتبام به انباری| کاربری پشتبام مشخص است، نصب کولر، آنتن و گاهی انباری. برای همین قراردادن وسایل اضافی روی پشتبام درست نیست. همچنین هر واحد باید مراقب کولر خود روی پشتبام باشد تا باعث خرابی سقف نشود.
زشتکردن نمای ساختمان| حفظ نمای زیبا و یکدست وظیفه همه ساکنان آپارتمان است. قراردادن وسایل اضافی در تراس خانه، آویزان کردن لباس در ملأعام، آویزان کردن فرش شسته شده از تراس و هر کاری که باعث زشت شدن نما شود پسندیده نیست.
اسبابکشی| معمولا اسبابکشیها همراه با صدماتی است، چه به خود وسایل و چه به ساختمان. مراقبت از راهپلهها و نردهها، در و دیوار همسایهها و آسانسور، وظیفه ساکنان جدید یا آنهایی است که خانه را ترک میکنند.
شیرابه زباله| زبالههایتان را بهتر است هر شب با دقت از خانه خارج کنید تا شیرابه کمتری داشته باشد. در این بین، حتما پلاستیک زباله را با سطلزباله به بیرون از خانه ببرید تا در آسانسور یا راهپله، پارکینگ و ...، بوی بد آن نپیچد و شیرابههایش باعث کثیف شدن آنجا نشود.
اعتماد به همسایه| داشتن حسن ظن به همسایهها ضروری است، اما اعتماد بیجا و پیش از کسب شناخت کافی در این دوره و زمانه، ممکن است خطرات زیادی برای شما و حتی دیگر اهالی ساختمان ایجاد کند؛ بنابراین مسائل خصوصی زندگیتان را با همسایهها در میان نگذارید و حریم خانه و خانواده را هم حفظ کنید. از آن طرف وقتی همسایه تان تمایلی به مطرح کردن برخی چیزها ندارد از کنجکاوی بپرهیزید.
احوالپرسی| هر از چندگاهی با زدن آیفون همسایهای که چند وقتی است که او را ندیدهاید یا تماس تلفنی با او، حالواحوالش را بپرسید و او بگویید که اگر کاری داشت، میتواند به شما خبر بدهد به ویژه اگر این همسایه سالمند، معلول یا ... باشد، اهمیت این کار بیشتر میشود.
تحمل بچهها| یکی دیگر از محدودیتهای کرونایی، حضور ۲۴ ساعته بچهها در خانه است؛ بنابراین به خاطر هر سر و صدایی از سمت آنها، گومگوم کردنشان و ...، سریع دم خانهشان نروید تا به آنها و خانوادهشان تذکر دهید. تحمل کردن سر و صدای بچه همسایهها از ویژگیهای یک همسایه خوب است. در روز «همسایه خوب» از اصول ارتباط موثر با آنها، چالشهای آپارتماننشینی و نحوه مدیریت این موضوع گفتیم
کارشناس روانشناسی
زندگیِ انسان عصر حاضر با گذشته فرق کرده است؛ او ساعتهای طولانی را مشغول کار و فعالیت در بیرون از خانه است و دیگر شبنشینی با همسایهها را در برنامه فراغت خود ندارد. حال با این سبکزندگی جدید و در آپارتمانهایی با اشتراکات متعدد، چطور باید همسایگی کرد؟ ویژگیهای یک همسایه خوب در قرن بیستویکم چیست؟ ۲۸ سپتامبر، روز «همسایه خوب» است و به همین بهانه در ادامه، نکاتی در این باره مطرح خواهد شد.
ارتباط موثر را جدی بگیریم | اجزای یک ارتباط مؤثر همانطور که در هر تعاملی راهِ چاره است، در زندگیِ آپارتمان نشینی امروزه هم کاربرد دارد. توجه به ملاحظات موقعیتی، ابعاد فرهنگی، انتخاب صحیح محتوای کلام و نحوه ارائه آن در برخورد با همسایهها ضروری است. قطعاً در زندگی آپارتماننشینی، اعضای ساختمان با چالشهایی روبهرو خواهند شد، بهتر است برای حل این چالشها به سراغ سبکهای ارتباطی سالم برویم.
خطای همسایه را با توهین و پرخاش پاسخ ندهیم | ممکن است با موقعیتی روبهرو شویم که یکی از همسایهها در استفاده از نواحی مشترکِ ساختمان، دچار خطایی شده باشد یا با ایجاد سر و صدای زیاد، آرامش ساختمان را برهم زده باشد؛ در این جا اگر رفتار او را با توهین، تهدید و پرخاش پاسخ دهیم، در واقع از سبک ارتباطی تهاجمی استفاده کردهایم. اگر در برخورد با او جنبه سکوت را حفظ کنیم و از حقوق و خواسته خود به نفع او چشمپوشی کنیم، یعنی سبک منفعلانه را برگزیدهایم. همچنین ممکن است در هنگام رویارویی با او رفتار محترمانه و موجهی داشته باشیم، اما هنگامی که او حضور ندارد، خشم خود را در بدگویی کردن از او به دیگر همسایگان بروز دهیم. در هیچکدام از این شیوهها مشکلی حل نخواهد شد.
به سبک جرئتمندانه با همسایه رفتار کنیم | انتخاب دیگر ما برای رفتار با همسایه میتواند سبک جرئتمندانه باشد. در این شیوه ما اعتراض و خواسته خود را به صورت محترمانه به فرد منتقل و نتایج نقض قوانین ساختمان را نیز در جلسهای بازگو میکنیم. به این ترتیب هم به حقوق خود پرداختهایم و هم به شیوهای که احتمال موفقیتاش بیشتر است، نزدیکتر شدهایم.
قضاوت زودهنگام دردسرساز میشود | در برخورد با همسایه گاهی همدلی و تلاش برای درک شرایط خاص لازم است. در یک ساختمان، با چندین خانه که به صورت فشرده در مساحتِ کوچکی جای داده شدهاند، دنیایی از احساسات و اتفاقات جاری است؛ گاهی رخدادی که برای همسایهمان پیش میآید، فضای خانه آنها را به گونهای ملتهب میسازد که بقیه ساکنان را هم درگیر میکند. قطعاً در چنین شرایطی اعتراض جایگاهی نخواهد داشت؛ بنابراین از قضاوت زودهنگام درباره شرایط زندگی همسایه باید به شدت پرهیز کرد تا بعدا پشیمانی به بار نیاید.
دخالت بیش از حد، ممنوع | حریم زندگی انسانِ امروزی بستهتر از گذشته شده است. افراد معمولاً تمایل دارند که مشکلاتشان را در مرزهای خانه خود نگه دارند، بنابراین در به جای آوردن حق همسایگی باید به میزانی که همسایه اجازه میدهد پیش رفت و به جز موارد ضروری، در زندگی همسایههایمان دخالت نکنیم. پر واضح است که حتی دخالت در موضوعی مثل خشونت خانگی هم نیاز به ملاحظات زیادی دارد که باید به صورت اصولی اتفاق بیفتد تا مشکلساز نشود.
به جای کنایهزدن، شفاف حرف بزنید | توجه به محتوای کلامی که قصد گفتن آن را دارید و نحوه ارائه آن در برخورد با همسایگان مهم است. قطعاً اگر برای نشان دادنِ جایگاه زباله، کنایههای مختلف کارساز بود در زیر این شعارهای کنایهآمیز در کوچه و خیابانها، زبالهای دیده نمیشد! بنابراین و به طور کلی، تلاش کنید تا همیشه به جای کنایه زدن، خواستهها و نظراتتان را به صورت محترمانه و البته شفاف با همسایگان در میان بگذارید.
حق همسایگی نباید فراموش شود| به عنوان نکته پایانی باید بگویم که سبک زندگی انسانها از گذشته تا به امروز تغییر کرده است، اما حق همسایگی همچنان جایگاه دارد، فقط باید آن را در رنگ و شمایل انسان امروزی قالببندی کرد. متاسفانه عدهای این روزها کمتر به آن توجه میکنند در حالی که این مسئله نباید فراموش شود.
منبع: زندگی سلام
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: آپارتمان نشینی همسایه خوب آپارتمان نشینی همسایه ها راه پله پشت بام بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۳۰۶۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سیارهای به نام کافه
به عقل ناقصت سزار سفارش میدهی که یک مشت کاهو با چند تکه مرغ بخوری که یک وقت چیزی نخوری که اضافه وزن پیدا کنی و به قول یکی از اینفلوئنسرهای ایرانی در عین ناباوری محتویات سالاد را توی بیل برایت میآورند. مطلب این شماره درباره کافههاست. جایی دور و در عین حال نزدیک به جامعه واقعی. روزی روزگاری کافه
کسی نمیداند این یکجانشینی با هدف حرافی درباره شیر مرغ و جان آدمیزاد از کجا شکل گرفته بود اما با یک جستوجو درباره تاریخچه این مسأله به چند گذار تاریخی میرسیم. از دهه ۱۹۶۰ به بعد، جنبش کافهنشینی همراه با مفهوم روشنفکری و دیگر شیوهها به کشورهای جهان سرایت کرد. کافهها مکانهایی برای معاشرت، مطالعه و تبادل نظر درباره موضوعات روز بودند. این جنبش یک پدیده اجتماعی جالب است که در قرن بیستم تا دهه ۱۹۸۰ به شدت رشد کرد و به معنایی فراتر از رفتن به کافه، قهوهخانه، چایخانه یا کافیشاپ است. اصطلاحا به یک کنش اجتماعی اشاره دارد که ریشههای آن به سدههای هجدهم و نوزدهم اروپا، بهخصوص دوران انقلاب فرانسه و انقلابهای سیاسی بازمیگردد. در ابتدا، کافهنشینی عمدتا در اقامتگاههای افراد نیکوکار و فرهنگی برگزار میشد. این مکانها معمولا توسط هنرمندان، نویسندگان، روشنفکران و افراد مشهور پشتیبانی میشدند. در انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه هم، کلوبهای انقلابی را میتوان نوعی آغاز کافهنشینی احتمالا سیاسی دانست. در این کنش، مردم در یک محیط بیرونی گرد هم میآمدند تا همزمان سرگرمی داشته باشند و بحث و گفتوگو کنند.فرهنگ کافه نشینی در ایران و سایر مناطق جهان، یک موضوع جالب و پر اهمیت است. این فرهنگ از قهوهخانههای پرجنبوجوش استانبول در قرن هفدهم نشأت میگیرد که محل تجمع روشنفکران، شاعران و تجار بودند.
در ایران نیز فرهنگ کافهنشینی در دورههای مختلف تاریخی تجربه شده است:
۱. دوره صفوی: در دوره حکومت صفوی، قهوهخانهها به مکانهایی برای تبادل نظرات اجتماعی و بحثهای فکری تبدیل شدند. شاعران، صاحبنظران، نویسندگان و افراد روشنفکر در قهوهخانهها جمع میشدند.
۲. دوره قاجار: دراین دوره،قهوهخانهها همچنان به عنوان مکانهایی برای بحثهای اجتماعیوفرهنگیمورداستفاده قرار میگرفتند.
۳. دوره پهلوی: در دوره پهلوی،قهوهخانهها به شکلهای مختلفی تغییر کردند.هنوز هم بقایای این نوع قهوهخانهها در گوشه وکنار کشور، به خصوص در تهران مشاهده میشود.
۴. دوره امروزی: امروزه کافهنشینی به معنایی فراتر از رفتن به کافه، چایخانه یا کافیشاپ دارد. این فرهنگ به یک کنش اجتماعی اشاره میکند که ریشهاش به قرون هجدهم و نوزدهم اروپا، بهخصوص انقلاب فرانسه بازمیگردد.
به طور کلی، کافهها برای قرنها محل تجمع مردم بوده و در تسهیل تعاملات اجتماعی، بحثهای فکری و جنبشهای سیاسی نقش مؤثری داشتهاند.
شغل شما چیه؟
احتمالا در چند سال آینده نسبت به سالهای گذشته بیشتر آقا دامادهایی را میبینیم که باریستا هستند. باریستا به زبان ایتالیایی یعنی قهوهچی و حالا چند سالی است خصوصا در بین نوجوانها شغلی محبوب محسوب میشود. اینجا چند دلیل برای محبوبیت باریستا شدن در ایران را بررسی میکنیم:
۱-رشد فرهنگ قهوهخوری: در سالهای اخیر، فرهنگ قهوهخوری در ایران به شدت رشد کرده است. مردم بیشتر به مصرف قهوه علاقه دارند و به دنبال تجربههای متنوع در مورد نوشیدنیهای قهوهای هستند.
۲-تنوع نوشیدنیها: باریستاها نه تنها قهوههای سنتی مانند اسپرسو و کاپوچینو را تهیه میکنند، بلکه نوشیدنیهای متنوع دیگری نیز مثل لاته، موکا و آمریکانو را در اختیار مشتریان قرار میدهند.
۳-مهارتهای آموزشدیده: باریستاها معمولا دورههای آموزشی در زمینه قهوهسازی و تهیه نوشیدنیهای قهوهای را گذراندهاند. این مهارتها به آنها امکان میدهد نوشیدنیهای با کیفیت و مطابق با استانداردهای جهانی تهیه کنند.
۴-محبوبیت کافیشاپها: کافیشاپها به عنوان مکانهایی برای دیدار با دوستان، کار با لپتاپ و تفریح محبوبیت دارند. باریستاها در این مکانها نقش مهمی در ایجاد تجربه خوب برای مشتریان دارند.
به طور کلی، محبوبیت باریستا شدن در ایران به دلیل رشد فرهنگ قهوهخوری، تنوع نوشیدنیها، مهارتهای آموزش دیده و محبوبیت کافیشاپهاست. این شغل برای علاقهمندان به قهوه و تجربه کار با نوشیدنیهای متنوع، جذابیت دارد.
بازی دستهجمعی
از یک جایی بشر فهمید حوصلهاش سر میرود اگر بنشیند یکجا و فقط حرف بزند و نظر بدهد؛ بنابراین کافهها از یک مقطعی به بعد پاتوق بازیهای رومیزی هم بودند. یکی از علتهای مهم بازی در کافهها جدای از کیف دستهجمعی بودنش گرانی بازیها خصوصا از نوع خارجی و تنوع بازیهای داخل کافه است که آدم را وسوسه میکند از هرکدام یک دست بازی کند. بماند که در برهههایی هم بویش در میآمد که کافههایی لیگ مافیا دارند یا پوکر بازی میکنند و قمار میکنند اما این اتفاقات عموما نمیافتد. بعدها در کشور ما کافه بازی هم راه افتاد که اساسا به این نیت میروی که بازی کنی و کنارش یک چیزی هم به بدن بزنی.
قرار مهم دارم
نمیدانم بگویم کلاس دارد یا فشار اقتصادی بعضیها را وادار میکند به اینکه یک لپتاپ آخرین مدل بردارند بروند بنشینند گوشه کافه و همان جا کارهایشان را انجام بدهند، به جای اینکه بتوانند یک دفتر ۳ در ۴ اجاره کنند ولی مصرف بعضیها دقیقا همین است. کمکم کافهها و فضاهای کار اشتراکی با هم قاطی شدند یعنی از صبح تا شب میتوانی بنشینی کار کنی، قرارکاری بگذاری و کسی هم نگوید زمان استفاده شما از میز تمام شده است. البته این اتفاق مزایا و معایبی هم دارد. صرفهجویی در هزینه مثل آب و برق، احساس تعلق به جامعه و در اجتماع کار کردن از مزایا و عدم تطابق با کار چارچوبمند در جای مشخص و البته طاقتفرسا بودن دفترها و پشت میزنشینی جزو معایب کار در کافههاست.
کافه با اشک و لبخند
کافهها خیلی وقت است که پایشان به هنر هم باز شده است. جدای از اینکه برخی کافه ها جایی برای حضور هنرمندان شده است، می شود رد پای جدی آن را در هنرهای مختلف بهویژه شعر و داستان و سینما دید. مثلا در سینمای ایران فیلم های زیادی هستند که محوریتشان کافه بوده است مثل «کافه ترانزیت». اما در تعداد بیشتری از فیلم ها هم یک کافه به طور جدی در پیشبرد داستان نقش داشته است. جالب اینکه لوکیشن خیلی از این کافه ها قبل یا بعد از آن دقیقا شبیه به همان چیز ی بوده که در فیلم ارائه شده. مثلا در فیلم «پل چوبی»، کافه ای وجود دارد که صاحب آن فردی است معروف به دایی ناصر که اتفاقا امین بچه های محل است. کافه ای که کتلت هایش معروف است و حتی شعارش هم به نوعی در فیلم ذکر می شود:«عشق یعنی حالت خوب باشه!». در فیلمهای دیگری مثل «صورتی»، «بیست»، «سن پطرزبورگ» و «اعتراض» هم از این دست کافه ها می بینیم.در شعر ما نیز کافه از زمان پیدایش جایگاه خاصی داشته است. و کافی است خودتان یک جستجوی ساده کنید تا به انبوهی از آنها برسید ولی اینجا برایتان یک دوبیتی از شاعر جوان کشورمان آرمین طاهری میآورم که میگوید:«چای گیجی وسط کافه دنیا بودم/ قند لبخند تو پیش همه محبوبم کرد/ دور کردند تو را تا که مرا سرد کنند/ تلخی بیکسیام قهوه مرغوبم کرد».اما جدیدترین هنری که زلفش با کافه ها گره خورده است استنداپ کمدی است. قبل از اینکه ذهنتان برود سمت تلاش های جوکر برای خنداندن مخاطبینش در آن کافه ترسناک؛ توضیح بدهم که خیلی از جوان های طناز کشورمان هم این روزها در کافه های مختلف هنرشان را ارائه میدهند.
بافرهنگ باشیم
مادرگرامی همیشه می گوید هر چیزی شورش که دربیاید دیگر خوبیهایش هم دیده نمیشود. کافهنشینی هم با اینکه یک اجتماع محسوب میشود معایبی دارد:
۱.وقت تلف کردن توی کافهها و مخدر بودن این دورهمیها در درازمدت باعث میشود چشم باز کنید و ببینید وقت گذشته و عمرتان در کافهها به باد رفته است.
۲. وقت از یک طرف و از طرف دیگر جیب بیچاره پدر که پای خورد و خوراک گران کافهها به باد میرود.
حالا اگر قرار است در این مکان عمومی آدم مبادی آدابی باشیم لازم است برخی نکات را دقت کنیم. مثلا بعضی نکتهها اگرچه کوچک به نظر میرسند اما نباید آنها را در هر محیطی به ویژه کافی شاپ انجام دهید.
۱. هیچ وقت با صدای بلند خدمه کافه را صدا نزنید.
۲. اگر نوشیدنیتان تمام شده به مدت طولانی آن را مقابلتان نگذارید. از گارسن بخواهید فنجان یا لیوان را برداشته و در صورت تمایل نوشیدنی جدیدی برایتان بیاورد. اشغال کردن فنجانها یا ظرفها رفتار درستی نیست.
۳. از هدفون برای هر نوع شنیدن یا انتقال صدا در فضای کافی شاپ کمک بگیرید.
۴. اگر امکان استفاده از دو پریز برق را داشتید، فقط از یکی از آنها برای وسیلهای که ضرورتی برای استفاده از آن دارید استفاده کنید و پریز دیگر را حتما آزاد بگذارید.
۵. مثل هر مکان عمومی دیگری با صدای بلند صحبت نکنیم. چه با دوستانمان چه با تلفن همراه.
کافه آری یا نه!
اساسا یاد گرفتهایم هر پدیدهای را به آموختههای دینیمان عرضه کنیم و یک جتبه مراعاتهایمان نگاه کردن به موضع دین در آن رابطه است. خب بد نیست بدانیم انجمنهای گفتوگوی جمعی همواره در تاریخ بشر بودهاند و این انجمنها در جامعه صدر اسلام هم وجود داشته است که به آن «نادی» میگفتند، البته چون این محلها در زمان ظهور پیامبر اسلام(ص) محلی برای نقشهکشیدن علیه پیامبر شده بود، قرآن از نادی با بار معنایی منفی یاد میکند اما به هرحال چنین مکانهایی وجود داشته است. در ایران نیز از دوران صفویه قهوهخانهها و چایخانهها برای گفتوگوی جمعی شکل گرفتند، دکتر کاموس از تاریخشناسان معاصر حتی معتقد است فرهنگ کافهنشینی از شرق به غرب رفته و دوباره به شکلی دیگر از غرب به شرق وارد شده است.اما اصلیترین جایگاه این انجمنها و تجمعها بر میگردد به محتوای گفتوگویی که در آنها انجام میشده. به عبارتی خدا با تفریح و سرگرمی مشکل ندارد و اگر از جنس جمع شدن مومنان کنار هم باشد که توصیهاش هم می کند. منتها متاسفانه خیلی اوقات این کافه رفتن و آن تجمع، تبدیل میشود به فرصتی برای غیبت و صحبتهای لغو که اینها ارزش آن موضوع را پایین میآورد. البته یک نکته دیگر هم بد نیست از ما بشنوید و خودتان دربارهاش تصمیم بگیرید و آن هم اینکه اساسا خورد و خوراک یک مساله خیلی خیلی شخصی است. تصور اینکه تا دهانمان را باز میکنیم چندتا چشم غریبه ما را زیر نظر بگیرد از یک طرف و اینکه شاید خیلیها در اطراف ما هزینه چیزی که ما برای خوردن تهیه کردهایم ندارند و چه دلها که از این طریق میشکند از سوی دیگر و خلاصه بردن یک امر به این میزان شخصی، در ملأ عام کلا جای فکر کردن دارد!
کافه، وسیله ا هدف؟!
اگر حوصله فکر کردن ندارید توصیه میکنم این بند آخر را نخوانید و بسپارید به اهلش. چون قرار است اینجا از یک حرف مهم رونمایی کنیم. در واقع قرار است اول از خودمان بپرسیم چرا میرویم کافه. و اگر هر جوابی مثل گذران وقت و سرگرم شدن و قرار کاری و هرچیزی که قبل از این هم به آن اشاره شد؛ در جواب این پرسش به ذهنمان رسید؛ باز این سوال ادامه دارد که هدف از آنها چیست. در واقع قرار است انبوهی از «چرا» ها جلوی رویمان تلمبار شود تا برسیم به آنچیزی که میشود اسمش را گذاشت هدف اصلی ما در زندگی.حالا فکرش را بکنید کسی را که هدف خاصی در زندگیاش ندارد. (دوستان اشاره میکنند که تصورش لازم نیست چون یکی در میان بین همین جوانها و نوجوانهای دور و برمان افرادی هستند که خیلی خودشان نمیدانند از این دنیا چه میخواهند!) کسی که هدف نداشته باشد وقتی چندتا چرا جلوی خودش ببیند تهش باید دستهایش را بالا بگیرد و بگوید مثلا کافه میروم که کافه رفته باشم. در حقیقت او ممکن است به این کافه رفتن جوری عادت کند که اصلا یادش برود کافه یک وسیله بود برای او که برسد به یک هدف. و اگر قرار باشد این رفتن به کافه او را از هدفش ذور کند؛ دیگر به آن ادامه نمیدهد. ولی متاسفانه خیلی از همین وسیلهها برای ما تبدیل شدهاند به خود هدف.