زالی: واکسیناسیون شرط کافی برای کنترل کرونا نیست
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۴۰۳۲۶
فرمانده عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران تاکید کرد که شرایط همچنان ناپایدار و شکننده است.
دکتر علیرضا زالی درباره وضعیت کرونا در استان تهران اظهار کرد: روند اکثر شاخص های کرونا رو به نزول است، اما همان طور که کرونا بارها در ماه های گذشته نشان داده، باید شرایط تمامی استان ها از جمله تهران را ناپایدار و شکننده در نظر گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به فرآیند رو به تزاید واکسیناسیون در تهران و سایر استان های کشور، افزود: اما همچنان باید بدانیم برای کنترل کرونا واکسیناسیون شرط لازم است، اما شرط کافی نیست.
فرمانده عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران شرط کافی برای کنترل کرونا در واکسیناسیون را، رعایت شیوه نامه های بهداشتی دانست.
وی با اشاره به تجارب کشورهایی که در کنترل کرونا موفق بوده اند، ترکیب فرآیند واکسیناسیون در کنار تعهد به رعایت شیوه نامه های بهداشتی را ضروری دانست و از شهروندان درخواست کرد که از برگزاری دورهمی های غیر ضروری مانند جمع های خانوادگی خودداری کنند.
وی با بیان اینکه اگرچه افراد واکسینه شده تا حدی نسبت به بیماری مصونیت لازم را پیدا می کنند، یادآور شد: اما این افراد همچنان می توانند در معرض آسیب پذیری نسبی باشند.
دکتر زالی افزود: فرد واکسینه شده حتما باید دو دز واکسن را دریافت کرده باشد، اما هنوز بسیاری از افراد دز دوم را دریافت نکرده اند و بنابر این شرایط همچنان ناپایدار تلقی می شود و توصیه ما رعایت صبورانه شیوه نامه های بهداشتی است.
وی ادامه داد: در دو هفته ماه ربیع اول سال گذشته بعد از برگزاری مراسم های خانوادگی و جشن ها در این ماه، ما به سمت خیز سوم رفتیم و آمارها ۱۵ درصد افزایش در بستری بیمارستانی نسبت به ماه گذشته، ۱۲ درصد رشد در میزان مراجعین و ۱۸ درصد افزایش مرگ و میرها را نشان داد.
زالی عامل اصلی این افزایش آمارها را در سال گذشته عدم رعایت شیوه نامه های بهداشتی دانست و افزود: بنابر این باید با درس گرفتن از این تجربه تلخ، در کنار تسریع در روند واکسیناسیون برای کاهش روند بیماری تلاش کنیم.
وی مهمترین نقطه آسیب پذیری در این روزها را عدم رعایت شیوه نامه های بهداشتی، ساده انگاری و عادی انگاری دانست که در تحقق مصونیت سازی جمعی می تواند مشکل ایجاد کند.
زالی با بیان اینکه به صورت چشمگیری در میزان مراجعان سرپایی، میزان بستری در بخش های عادی و مراقبت های ویژه و میزان مرگ و میرها شاهد کاهش آمارها هستیم، افزود: اما طبق تجربه و درسی که کرونا به ما آموخته این شرایط را به ویژه در کلانشهرها باید ناپایدار و شکننده تلقی کنیم.
وی با بیان اینکه هم اکنون در تهران ۵ هزار بیمار کرونایی در بیمارستان ها بستری هستند، گفت: از این تعداد حدود ۱۴۰۰ نفر نیز در بخش های مراقبت های ویژه بستری هستند.
زالی با اشاره به روند رو به تزاید واکسیناسیون در روزهای اخیر در استان تهران یادآور شد: تا قبل از ظهر شنبه بالغ بر ۱۱ میلیون و ۳۲۰ هزار نفر از شهروندان تهرانی واکسینه شده اند که ۳ میلیون و ۲۵۰ هزار نفر از این آمار هر دو دز واکسن را دریافت کرده اند.
وی از شهروندان درخواست کرد در فرصت باقی مانده با توجه به وجود ۱۰۰۰ مرکز واکسیناسیون فعال در تهران نسبت به دریافت واکسن اقدام کنند تا هرچه سریعتر به مصون سازی جمعی در تهران نزدیک شویم.
بنابر اعلام روابط عمومی وزارت بهداشت، وی بر ضرورت رعایت پروتکل های بهداشتی در ادارات تاکید کرد و تسریع روند واکسیناسیون کارکنان مشاغل به ویژه مشاغل حساس را یادآور شد.
زالی درباره روند واکسیناسیون دانش آموزان توضیح داد: این فرآیندی مشترک بین وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش است که با رعایت ملاحظات فنی در حال انجام است، اما در استان تهران در دو روز گذشته با توجه به اقبال عمومی که از روند واکسیناسیون صورت گرفته، فرآیند واکسیناسیون دانش آموزان ۱۲ تا ۱۸ سال آغاز شده است، البته مهلت واکسیناسیون دانش آموزان تمدید شده و تاکنون در استان تهران ۴۵ درصد افراد بین ۱۲ تا ۱۸ سال واکسینه شده اند.
/ایسنا
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: رعایت شیوه نامه های بهداشتی روند واکسیناسیون استان تهران واکسینه شده کنترل کرونا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۴۰۳۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میل مضر تکیهزدن بر رأس هرم
الپرت در مقدمه کتابش مینویسد: زمانی تمام فکر و ذکرم این بود که روزی به بزرگی و برتری برسم جوان که بودم فکر میکردم برتری یعنی داشتن ثروت و دنبال راهی بودم که حسابی پولدار شوم. اولین راهی که به ذهنم رسید این بود که بروم سراغ کارگزاری بورس، با اینکه زیاد از آن سر درنمیآوردم مدتی بعد،شیفته ورزش شدم وتصمیم گرفتم برای ثروتمند شدن ورزشکاری مشهور شوم. رویایم این بود که بازیکن حرفهای بسکتبال باشم، بعد هم نوبت به تنیس و بیسبال رسید اما هیچوقت در هیچکدام از این رشتهها استعداد کافی نداشتم.سالهای پایانی دبیرستان و سالهای ابتدایی کالج، رفتهرفته دیگر برتری را بیشتر در شهرت میدیدم تا ثروت. اول دلم میخواست داستاننویسی با شهرت جهانی شوم و جوایز را درو کنم. وقتی فهمیدم دستیابی به این هدف چقدر سخت است و چون به اشتباه تصور میکردم کار آکادمیک ثبات بیشتری دارد، تحصیلاتم را در مقطع فوقلیسانس و دکترا ادامه دادم؛ امیدوار بودم از آن استادان دانشگاه مشهوری شوم که برای سخنرانی از این سر جهان به آن سر جهان دعوت میشوند. در مقایسه با برنامههای شغلی پیشینم، به این هدف نزدیکتر شدهام اما لزوما راضیتر یا شادتر نیستم. فکر میکنم دلیلش این است که هرچند این اهداف مختلف ارزشهای گوناگونی در زندگیمان دارند همگی در پی انگیزهای واحد شکل میگیرند؛ اینکه عضو طبقه برگزیده جامعه شویم و بر رأس هرم اجتماعی تکیه بزنیم.در چند سال گذشته به این باور رسیدهام که میل به تکیهزدن بر رأس هرم برای خودمان، روابطمان، جوامعمان و سیارهمان و حتی برای کسانی که موفق میشوند خودشان را به آن بالا برسانند، میلی شدیدا مضر است. بنابراین، در حد توانم شروع کردم به مبارزه با این انگیزهها. ادعا نمیکنم که چشم و دل سیر شدهام و دیگر برایم هیچ جذابیتی ندارند. اتفاقا دارند. خوب هم دارند. نمیدانم روزی میرسد که سوار هواپیما شوم و دیگر حسرت نشستن در قسمت درجه یک هواپیما را نداشته باشم یا به رویدادی بروم و حسرت نخورم که کاش جای یکی از مشاهیر روی صحنه بودم، البته هنوز هم تا آنجا که بتوانم ورزش میکنم و مینویسم. چیزی که مرا مردد کرده این نیست که کار خوبی را به خاطر نفس آن کار یا حتی جذابیت برنده شدن انجام دهم، بلکه تردیدم بابت نظمی اجتماعی است که استعدادهایمان را میگیرد و تبدیلشان میکند به میل مفرط به یافتن جایگاهی در رأس سلسله مراتبهای رقابتی. در واقع چنان که در این کتاب نیز به آن خواهم پرداخت به این باور رسیدهام که تلاشهای شخصیمان برای رسیدن به برتری و چهبسا از آن نیز مهمتر نظامهای اجتماعی نابرابری که به این تلاشها دامن میزنند مبنای بخش بزرگی از مشکلات جهانمان هستند.در این کتاب این مشکلات را با جزئیات شرح خواهم داد اما برای اینکه منظورم را دقیقتر متوجه شوید یکی از تناقضهای بنیادین وضع کنونیمان را در نظر بگیرید. در جهان ما فراوانی است اما کافی نیست. ما در دل فراوانی زندگی میکنیم و ظرفیت تولید بیسابقهای داریم، ولی همچنان میلیاردها نفر غذا پوشاک و مراقبتهای بهداشتی و درمانی مناسب ندارند. از اینرو در جهانی که روی هم رفته ۳۹۹.۲تریلیون دلارثروت دارد بیش از ۳.۴میلیارد نفر همچنان باروزی کمتراز۵.۵۰دلارصبح رابه شب میرسانند و سالانه ۳۴.۵میلیون نفر بر اثر کمبود امکانات بهداشتی و درمانی و حدود ۹میلیون نفر دراثرگرسنگی میمیرند.
در ضمن با اینکه امروزه بیشتر کارهای حیاتی ما را دستگاهها انجام میدهند، اوقات فراغت چندانی نداریم. جمعیت انسان در این کره خاکی ازهمیشه بیشتراست اما بازهم بسیاری ازماتنهاییم.ازقرنهاحکمت وپیشرفتهای علمی برای شادکامی بیشتر برخورداریم، ولی همچنان از اضطراب و افسردگی در عذابیم. در حقیقت علاوه برافزایش تعداد مبتلایان به افسردگی، متوسط تعداد سالهایی که افراد به گفته خودشان، گرفتار افسردگیاند نیز رو به افزایش است. ما میتوانیم به هر جای این زمین، اعماق اقیانوسها و حتی به فضا سفر کنیم اما همین ابزارهای کاوشگر، پایداری سیارهمان را به خطر میاندازند. هر سال نزدیک به دو برابر ظرفیت بازسازی زمین منابعش را مصرف میکنیم.این جریانها همه به هم مرتبطند. وقتی در جهانی زندگی میکنیم که برخی بیش از اندازه ثروتمند و بسیاری بهشدت فقیرند، فشاری عظیم وادارمان میکند خودمان را به اوج برسانیم وگرنه به قعر سقوط خواهیم کرد.در چنین جهانی آینده ما را مضطرب و اوضاع افسردهمان میکند، با همتایانمان بیگانه میشویم و اگر حس کنیم تنها راه بقایمان آسیب رساندن به محیطزیست است، این کار را با بیاعتنایی انجام خواهیم داد.چنین نیست که برای رسیدن به جهانی بهتر برای همه صرفا به متفکران بیشتر نیاز داشته باشیم، بلکه نیازمند متفکران خوب بیشتری هستیم. پس به جای اینکه منابع را (شامل احترام و توجه) فقط روی اقلیتی کوچک متمرکز کنیم، باید همه با هم همکاری جمعی مستمری داشته باشیم. میدانیم که کار سادهای نیست و مستلزم آموزش درست و نهادهای مناسب با ماهیتی آشکارا مبتنی بر همبستگی و سلسله مراتبی است که سرکوبگرانه نباشد. بیتردید از اشتباه گریزی نیست اما ساختن زندگی خوب و بسنده برای همه ارزشش را دارد. باهم خوب باشیم و مایحتاج کافی در اختیار هم بگذاریم از هم خواسته زیادی نداشته باشیم و زیادی برای خودمان نخواهیم. برای شکوفایی بشر همین کافی است.