بهترین روش های پاک کردن شیرآلات خانه
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۸۰۷۵۳
به گزارش جام جم آنلاین، شیرآلات در خانه از جمله وسایل پرکاربردی است که نظافت آنها ضروری است چرا که بیشترین تماس را با دست پیدا میکنند.
از طرفی جرم گرفتن آنها مخصوصا در مناطقی که آب رسوب بیشتری دارد، باعث میشود که ظاهر شیرآلات را کثیف نشان دهد.
شستن شیرآلات به علت جنس آن نیاز به دقت دارد چرا که شستن آنها با مواد شیمیایی میتواند باعث تغییر رنگ شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صابون
از محلول آب و صابون برای شستشوی شیرآلات استفاده کنید. این شستشو مداوم و روزانه باشد نتیجه خوبی خواهید گرفت.
استفاده از محلول آب و صابون به شیرآلات ضرری نمیرساند و رنگ آنها را حفظ میکند و باعث براق شدن میشود.
با استفاده از اسکاج های نرم و اسفنجی محلول آب و صابون را روی شیرآلات بمالید تا تمیز شده و خطی روی آن ها ایجاد نشود.
مایع ظرفشویی و جوش شیرین
در یک کاسه کوچک تقریباً نیم لیتر آب گرم را با یک یا دو قاشق غذا خوری مایع ظرفشویی مخلوط کنید. یک ابر را در این محلول بخیسانید و به آرامی بر روی سطح شیر مخصوصاً پایه و دستیگره آن بکشید. موی یک مسواک کهنه را به جوش شیرین آغشته کنید. از این مسواک برای تمیز کردن نواحی استفاده کنید که مواد معدنی موجود در آب روی آنها رسوب بسته است. در صورت نیاز چند قطره آب بر روی مسواک بریزید.
سرکه
یک بطری اسپری را با سرکه سفید پر کنید. بر روی تمام سطح شیرآلات و اتصالات آن، سرکه را اسپری نمایید. 5 تا 10 دقیقه صبر نمایید تا سرکه جرم ها را در خود حل کند. با دستمال خشک و نرم شیر را خشک نمایید.
آبلیمو
یکی از در دسترس ترین مواد برای برق انداختن شیرآلات استیل، لیمو ترش است. این ماده علاوه بر تمیز کردن لکه های آب بر روی شیرآلات استیل، سیاهی شیرآلات را نیز از بین میبرد. هرگز به جای لیمو از آبلیمو برای برق انداختن شیرآلات استیل استفاده نکنید، چرا که بسیاری از آب لیموها خالص نیستند و تمیز کردن شیرآلات با آنها به نتیجه دلخواه نمیرسید. شیرآلات را به آب لیموی تازه آغشته کنید. 15 تا 20 دقیقه اجازه دهید تا آب لیمو بر روی شیرآلات بماند. شیرآلات را آبکشی و با دستمال نخی تمیز خشک نمایید تا بخوبی تمیز شوند.
منبع: ایرنا
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: شیرآلات مواد شیمیایی صابون بر روی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۸۰۷۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروس امام خمینی درگذشت | جزئیاتی از زندگی همسر سیدمصطفی خمینی؛ معصومه حائری که بود؟
زیسان: معصومه حائری فرزند مرحوم آیتالله شیخ مرتضی حائری و از خاندان آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری بنیان گذار حوزه علمیه قم بود.
خانم معصومه حائری در تاریخ ۱۷ فروردین ماه سال ۱۳۳۳ با حاج آقا مصطفی خمینی ازدواج کردند، ایشان در ابتدا علاقهای به ازدواج نداشتند، اما با توجه به شرایط آن دوران به توصیه پدرشان و بعد از ملاقات حاج آقا مصطفی به ازدواج با ایشان رضایت میدهند، و بعد از گذشت یک سال به عقد ایشان در میآیند.
حاصل ازدواجشان ۴ فرزند بود، دو تن از فرزندانشان در کودکی از دنیا رفته اند، و یک پسر به نام حسین و یک دختر به نام مریم دارند. ایشان در دوران تبعید حضرت امام (س) و حاج آقا مصطفی در عراق حضور داشتند، و همسر گرامیشان را همراهی میکردند.
ناگفتههای زندگی امام خمینی به روایت مرحوم معصومه حائریمعصومه حائری سال ۱۴۰۰، در گفتگو با نشریه «حریم امام» به بیان نکاتی درباره خانواده امام خمینی پرداخت:
- امام خیلی به من علاقه داشت و یادم هست هر هفته که میخواست سر و صورتش را اصلاح کند، به من میگفت بیا رو به روی من بنشین تا در کنار اصلاح کردن با هم حرف بزنیم. آقا در آن زمان خودش سر و صورتش را اصلاح میکرد و علاوه بر کوتاه کردن موهای سر و صورت، موهای پرپشت ابروهایش را که روی چشمش را میگرفت کوتاه میکرد. مژههای امام هم خیلی بلند بود و من به شوخی میگفتم مژههاتان را هم کوتاه کنید.
- آقا خیلی تمیز و اهل رعایت بهداشت بود، به طوری که ما سر سفره برای ایشان دو تا چنگال میگذاشتیم تا اگر دو نوع غذا در سفره بود، هر کدام را با چنگال جداگانهای بردارد. ایشان این قدر تمیز و اهل مراعات بود که میگفتم من خانوادههای روحانی زیادی را دیدهام، اما شما از همه مدرنتر و امروزیتر هستید.
- یادم هست یک بار مرحوم حاج احمد آقا پیش ایشان میخواست با دست غذا بخورد که فرمود احمد، اگر میخواهی با دست غذا بخوری، برو بیرون بخور! باز به یاد دارم که خانم در بشقابی که پلو خورده بود و میخواست خربزه بگذارد و بخورد، باز آقا به ایشان تذکر داد. آقا خیلی مرتب و تمیز بود و به عنوان نمونه دیگر، یک میز جلوی در خانه بود که آقا وقتی وارد منزل میشد، کفشهایش را در میآورد و داخل آن میگذاشت و یک جفت دمپایی برمیداشت و میپوشید.
- خانم اصالتاً تهرانی و امروزی و از یک خانواده اصیل بود و خود آقای خمینی هم اصالت خانوادگی بالایی داشت و برادر ایشان، مرحوم آقای پسندیده هم یک آدم حسابی به تمام معنا بود. حسین آقا میگفت بعد از رحلت حاج آقا مصطفی اگر جریان انقلاب و مبارزه پیش نمیآمد و فکر و ذهن امام معطوف به این مسائل نمیشد، امام از غصه مرگ حاج آقا مصطفی دق میکرد و از دنیا میرفت.
- من قضایای شب رحلت حاج آقا مصطفی را از زبان خدمتکاری که به او ننه میگفتیم و زن فهمیدهای بود نقل میکنم؛ چون خودم مریض بودم و در طبقه پایین منزل پیش بچهها خوابیده بودم. ننه میگفت آن شب وقتی حاج آقا مصطفی به خانه آمد، به من گفت در خانه را ببند، ولی قفل نکن؛ چون قرار است کسی به ملاقات من بیاید. اتاق ننه روبروی در خانه بود و میتوانست ببیند چه کسی وارد منزل یا خارج میشود. حاج آقا مصطفی طبق معمول برای مطالعه به کتابخانه خودش در طبقه بالا رفت تا مطالعه کند. آن شب ننه دیده بود چه کسانی پیش آقا مصطفی رفته بودند و همه آنها را شناخته بود و ما هرچه اصرار کردیم اسم از آنها را به ما نگفت. ننه صبح خیلی زود صبحانه حاج آقا مصطفی را برده بود و ایشان را برای خوردن صبحانه صدا زده بود، اما ایشان بیدار نمیشود و به همین علت پیش من آمد. به طبقه بالا رفتم و دیدم حاج آقا مصطفی در حالت نشسته، روی میز کوچکی که جلویش بود خم شده است. دیدم بدنش گرم و از عرق بسیار زیاد، کاملاً خیس و نقاطی از بدنش کبود است. حاج آقا مصطفی را به بیمارستان بردند، ولی دیگر کار از کار گذشته و حاج آقا مصطفی از دنیا رفته بود.
- یکبار به آقا گفتم شما که در خمین بزرگ شدی، چرا این قدر مدرن و امروزی و تمیز و مرتب هستی؟! ایشان هم میخندید.
- آقا منظم و دقیق بود و همیشه دقیقاً سر وقت غذا میخورد. زمان تبعید آقا در نجف، گاهی من و خانم به ایران میآمدیم و امام تنها بود و حاج آقا مصطفی برای این که ایشان تنها نباشد، پیش امام میرفت و با ایشان غذا میخورد. یک روز حاج آقا مصطفی کمی دیرتر رفت و دید امام غذایش را سر وقت و مطابق معمول خورده و منتظر ایشان نمانده است. بعد از آن، هر روز حاج آقا مصطفی میرفت و موقع غذا خوردن، کنار امام مینشست و فقط نگاه میکرد و لب به غذا نمیزد و امام هم انگار نه انگار، به غذا خوردن ادامه میداد و اصلاً به حاج آقا مصطفی تعارف نمیکرد تا غذا بخورد. پدر و پسر کار خود را بلد بودند.
tags # اخبار سیاسی سایر اخبار آیا قدرتهای فوقبشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت میرسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام میشود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟