امام حسن عسکری (ع) و دوران دشوار امامت
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۸۹۷۱۹
امام یازدهم شیعیان پس از ۶ سال امامت، در سن ۲۸ سالگی در شهر سامرا و به دست معتمد عباسی به شهادت رسید.
به گزارش قدس آنلاین، امام حسن عسکری (ع) یازدهمین امام شیعیان، در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری در شهر سامرا به شهادت رسید.
آن حضرت در سامرا تحت مراقبت شدید حکام وقت قرار داشت، لذا به عسکری ملقب شدند؛ به همین علت در آن مدت از طریق نمایندگان، با شیعیان در ارتباط بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علت اصلی امامت امام حسن عسکری (ع) پس از شهادت امام هادی (ع)، وصیت امام هادی (ع) درمورد جانشینی اوست. شیعیان و یاران امام هادی (ع) نیز پس از شهادت ایشان، به امام حسن عسکری (ع) به عنوان امام رجوع کردند، در آن زمان عده ای از شیعیان هم بودند که جعفر بن علی، (معروف به جعفر کذاب) پسر دیگر امام هادی (ع) را امام خود معرفی میکردند.
منافع عدهای باعث شده بود که در بین شیعیان شخصیتهایی باشند که ادعای امامت جعفر کذاب را بپذیرند و بر امامت امام عسکری (ع) اشکالاتی وارد کنند. این افراد که عمدتاً جایگاه علمی مناسبی هم نداشتند مدعی شده بودند که دانش امام را سنجیده و آن را در سطح دانش کامل که برای ائمه (ع) لازم است، نیافتهاند. عدهای نیز مدعی شده بودند که در نامههای امام غلطهای دستوری پیدا کرده اند، کار به جایی رسیده بود که دستورات امام و فرستاده ایشان را نمیپذیرفتند. به همین خاطر بود که امام عسکری (ع) میفرمودند هیچ یک از پدرانشان به اندازه ایشان مورد شک و تردید شیعیان قرار نگرفته است. امام حسن عسکری (ع) در مواجهه با این گونه رفتارها و استمرار نافرمانیها، این موضوعات را از جمله عواملی میدانستند که ممکن است به سلب نعمت الهی منجر شود.
فعالیتهای علمی حضرت امام حسن عسکریبا توجه به شرایط نامساعد و محدودیت بسیار شدیدی که حکومت عباسی برقرار کرده بود، امام موفق به گسترش دانش دامنه دار خود در جامعه نشد؛ اما در عین حال، با همان مشکلات و خفقان موجود، شاگردانی تربیت کرد که هر کدام به سهم خود در نشر و گسترش معارف اسلام و رفع شبهات دشمنان، نقش مؤثری داشتند. شیخ طوسی تعداد شاگردان آن حضرت را بیش از صد نفر ثبت کرده است که در میان آنان چهرههای برجستهای مشاهده میشوند.
اتفاقات مهم در دوران امامت امام حسن عسکری (ع)در روزگار امام حسن عسکری (ع) یکی از اتفاقات این بود که از طرف خلافت وقت، اموال شیعه، به دست کسانی سپرده میشد که دشمن آل محمد (ص) و جریانهای شیعی بودند، تا بدین وسیله بنیه مالی شیعیان تقویت نشود. به صورتی که نوشته اند احمد بن عبیدالله بن خاقان از جانب خلفا، والی اوقاف و صدقات بود در قم و او نسبت به اهل بیت رسالت، نهایت مرتبه عداوت را داشت.
به علت متفرق بودن اصحاب امام حسن عسکری (ع)، امکان تمرکز برای آنان نبود؛ کسانی چون ابوعلی احمد بن اسحاق اشعری در قم و ابوسهل اسماعیل نوبختی در بغداد میزیستند، فشار و مراقبتی که دستگاه خلافت عباسی، پس از شهادت حضرت رضا (ع) وارد کرده بود، چنان گسترده شده بود که جناح مقابل را با سختترین نوع درگیری مواجه کرده بود. این جناح نیز طبق ایمان به حق و دعوت به اصول عدالت کلی، این همه سختی را تحمل میکرد و لحظهای از حراست و نگهبانی غفلت نمیکرد.
در زمان امام یازدهم تعلیمات عالیه قرآنی و نشر احکام الهی و مناظرات کلامی جنبش علمی خاصی را تجدید کرد و فرهنگ شیعی که تا آن زمان شناخته شده بود در رشتههای دیگر نیز مانند فلسفه و کلام باعث ظهور مردان بزرگی شده بود.
نحوه شهادت امام حسن عسکری (ع)در مورد نحوه به شهادت رساندن امام حسن عسکری (ع) باید گفت که در طول دوران خلفای عباسی، چون معتز و مهتدی آنان همواره تلاش هایی را در جهت شهادت امام انجام دادند که به خواست الهی این تلاشها بی ثمر ماند، اما در دوران معتمد عباسی به دلیل افزایش نفوذ و محبوبیت امام حسن عسکری (ع) در جامعه و توجه روز افزون مردم به ایشان، معتمد به شدت نگران شده و هنگامیکه مشاهده می کند زندان نه تنها از عظمت ایشان نمی کاهد بلکه بالعکس به محبوبیت ایشان می افزاید. به شیوه دیرینه خود یعنی به شهادت رساندن امام در حالیکه شش سال بیشتر از امامت ایشان سپری نشده بود، اقدام میکند.
وقتی که امام حسن عسکری (ع) رحلت کرد، یارانش در خانه آن حضرت جمع شدند تا بر او نماز بخوانند، جعفر کذّاب هم آمد تا بر آن حضرت نماز بخواند و شیعیان حضور داشتند که ناگهان دیدند جوانی آمد و دامن جعفر را گرفت و وی را از کنار پدرش دور کرد و بر پدرش نماز خواند و مردم نیز با او خواندند و جعفر مبهوت و حیران مانده بود و نمی توانست حرف بزند.
وقتی که از نماز بر پدرش فارغ شد از میان مردم بیرون آمد و رفت و ناپدید شد و نفهمیدند که از کدام سو رفت. بعد از اقامه نماز بر پیکر حضرت، امام حسن عسکری «ع» در همان خانه ای که در سامرا پدرش در آن دفن شده بود دفن گردید.
آماده سازی شیعیان برای دوران غیبتپیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام به تدریج مردم را با موضوع غیبت که یک حادثه غیر طبیعی و نامأنوس است و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن، برای اغلب مردم دشوار میباشد، آشنا کردند و افکار را برای پذیرش آن آماده ساختند.
این تلاشها در عصر امام هادی (ع) و امام عسکری (ع) که به زمان غیبت نزدیکتر شده بودند، به صورت محسوس تری به چشم میخورد؛ به صورتی که که امام هادی علیه السلام اقدامات خود را به واسطه نمایندگان انجام میداد و خودش کمتر با افراد ارتباط مستقیم برقرار میکرد.
این موضوع در زمان امام حسن عسکری (ع)، جلوه بیشتری پیدا کرد؛ زیرا امام از طرفی با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی (عج)، او را تنها به شیعیان خاصّ و بسیار نزدیک نشان میدادند و از طرف دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت، روز به روز محدودتر و کمتر میشد؛ به شکلی که حتی در خود شهر سامرّا به مراجعات و مسائل شیعیان به صورت مکتوب یا توسط نمایندگان خویش پاسخ میدادند و به این صورت، آنان را برای تحمل اوضاع و شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام علیه السلام، آماده میساختند و این همان روشی است که بعدها امام دوازدهم (ع) در زمان غیبت صغرا در پیش گرفت و شیعیان را به تدریج برای دوران غیبت کبرا آماده ساخت.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: امام حسن عسکری ع شهادت امام حسن عسکری امامت امام امام هادی آن حضرت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۸۹۷۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تخریب بقیع؛ اهانت به آیات الهی
هشتم شوال مصادف است با سالروز تخریب قبور ائمه بقیع(ع) توسط گستاخترین مردم و کژفهمترین افراد بشر که با این کار، آیه شریفه «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ» را هتک و به حریم بهترین بندگان خداوند اهانت کرده و اجر رسالت را که براساس آیه شریفه «قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی» مودت و دوستی آلپیامبر(ع) بود، پایمال کردند.
این روز تاریخی، هرگز نباید فراموش شود. در چنین روزی، مظلومیت شیعه و ائمه آن(ع)، دوباره به جهانیان نشان داده شد و باید به همه بشریت فهماند همواره حق و حقیقت، مورد هجوم و تعدی باطلپرستان قرار دارد و اهل باطل تمام سعی خود را در نابودی حقیقت حتی در آثار تاریخیشان خواهند داشت؛ ولی زهی خیال باطل، چرا که خداوند اراده کرده است: «أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ».
40 چهارشنبه را میهمان کلمات گهربار و حیاتبخش حضرت علی بن موسیالرضا(ع) هستیم و همراه خوانندگان، شرح یک حدیث رضوی را در گفتوگو با اساتید حوزه و دانشگاه بررسی خواهیم کرد. شرح حدیث این هفته را در محضر فقیه عالیقدر و استاد دروس خارج حوزه علمیه قم آیتالله حاج شیخ محسن فقیهی هستیم تا از جام معرفت کلمات رضوی، جان تشنه خویش را سیراب کنیم.
با عرض تسلیت هشتم شوال، سالروز تخریب قبور ائمه بقیع(ع)؛ بفرمایید آیا در سیره امام رضا(ع) درباره اهمیت قبرستان بقیع و زیارت آن، روایاتی وارد شده است؟
روز هشتم شوال که توسط برخی از بزرگان به نام روز جهانی بقیع نامگذاری شده است، یادآور حمله وحشیانه وهابیان کورباطن به قبور مظلوم ائمه بقیع(ع) است که بحق، روزی فراموشنشدنی و غمبار برای شیعه است. در همین ابتدا از همه حوزههای علمیه، مردم شریف و شیعیان در سراسر جهان درخواست دارم در این روز بزرگ و جهانی، یاد ائمه مظلوم بقیع(ع) را گرامی بدارند و در فضائل آنها مجلس وعظ، خطابه و سخنرانی تشکیل دهند و صدا و سیما و رسانههای دیگر نیز این روز را تعظیم کنند و به همه بگویند تخریب قبور ائمه بقیع(ع)، اهانت به آیات شریفه الهی در ضرورت مودت و احترام و اطاعت اهلبیت پیامبر(ع) است و تاریخ هرگز این هتک حرمت را فراموش نخواهد کرد.
اما اینکه پرسیدید در سیره امام رضا(ع) آیا بقیع مورد عنایت بوده و سخنی در کلمات آن حضرت در این باره آمده؛ عرض میکنم بله. همانطور که در سیره سایر ائمه(ع) درباره این قبرستان مطهر توصیههایی شده، در سیره امام رضا(ع) نیز در چند موضع، سفارش و توصیههایی درخصوص این قبرستان مقدس وجود دارد.
یک مورد اینکه آن حضرت با تأسی به اجداد و پدران طاهرشان، به بقیع میرفتند و بر مدفونان بقیع سلام میدادند و از خداوند متعال برای اهل آن طلب مغفرت میکردند. ابنحمزه طوسی در کتاب «الثاقب فی المناقب» از علی بن اسباط نقل میکند: ذهبت إلی الرضا(ع) فی یوم عرفة. فقال لی: «اسرج لی حماری» فأسرجت له حماره، ثمّ خرج من المدینة إلی البقیع یزور فاطمة(س)، فزار و زرت معه. فقلت: سیدی علی کم أسلّم؟ فقال لی: سلّم علی فاطمة الزهراء البتول، وعلی الحسن والحسین، وعلی علی بن الحسین، وعلی محمّد بن علی، وعلی جعفر بن محمّد، وعلی موسی بن جعفر علیهم أفضل الصلاة وأکمل التحیّات. فسلّمت علی ساداتی ورجعت.
علی بن اسباط میگوید: در روز عرفه، خدمت امام رضا(ع) رفتم. حضرت به من فرمود: مرکبم را آماده کن. پس آماده کردم. حضرت به سمت بقیع رفتند تا فاطمه(س) را زیارت کنند. آن حضرت زیارت کردند و من هم زیارت کردم. پس پرسیدم: آقای من! بر کدام یک از مدفونان سلام دهم؟ فرمود: سلام کن بر فاطمه زهرا(س) و بر حسن و حسین و بر علی بن الحسین و محمدبن علی و جعفربن محمد و موسی بن جعفر(ع)، پس سلام دادم بر سروران خودم و بازگشتم.
یا در روایت دیگری آن حضرت به خاطر عظمت و احترامی که بقیع در نزد ایشان داشت، دوستداران و شیعیان خود را امر کردند دوستان و پیروان خود را در این مکان دفن کنند.
محدث نوری در خاتمه مستدرک الوسائل روایتی را نقل میکند: «قال أبو النضر: سمعت علی بن الحسن یقول: مات یونس بن یعقوب بالمدینة فبعث إلیه أبوالحسن الرضا(ع) بحنوطه وکفنه وجمیع ما یحتاج الیه...» یونس بن یعقوب در مدینه از دنیا رفت، علی بن موسیالرضا(ع) افرادی را برای غسل و حنوط و کفن وی فرستادند و به دوستان خود و پدرشان امر فرمودند بر جنازه یونس بن یعقوب حاضر شوند و به آنها فرمود: این شخص از دوستداران امام صادق(ع) و از شاگردان آن حضرت است که در عراق زندگی میکرده و اکنون در مدینه از دنیا رفته است و فرمود: قبرش را در بقیع حفر کنید. پس اگر اهل مدینه گفتند او عراقی است و در بقیع دفنش نمیکنیم، به آنها بگویید او از شاگردان و یاران امام صادق(ع) است که در عراق ساکن بوده، اگر مانع ما شوید و نگذارید او را در بقیع دفن کنیم، ما هم نخواهیم گذاشت دوستداران و یاران خود را در بقیع به خاک بسپارید. سپس امام رضا(ع) به یکی از شاگردان خود، محمد بن حباب فرمان داد به بقیع برود و بر جنازه یونس بن یعقوب نماز بخواند.
این روایات نشان میدهد قبرستان بقیع از تقدس خاصی نزد حضرت رضا(ع) برخوردار بوده است و متأسفانه در زمان ما، قومی خشن و جاهل به نام وهابیها، بدون توجه به سابقه بقیع نزد پیامبر و اهل بیت طاهرین آن حضرت(ع)، اینچنین لکه ننگی بر صفحه تاریخ ایجاد و این قبرستان مقدس و مطهر را هتک کردند.
به سیره پیامبر و اهل بیت آن حضرت(ع) در اهمیت بقیع اشاره فرمودید. اگر امکان دارد مواردی از این روایات را برای خوانندگان رواق ذکر کنید.
معاویه بن وهب گوید: پیامبر خدا(ص) همواره به بقیع میرفتند و برای دفن شدگان در آن طلب مغفرت میکردند...». (آقا رضا همدانی، مصباح الفقیه، ج۲، قسمت ۲، ص۴۷۱)
یا روایتی که علامه بزرگوار مجلسی(ره) از اهتمام حضرت صدیقه طاهره(س) به زیارت مدفونان در بقیع نقل میکند: «زهرا(س) به قبرستان بقیع میرفت و بر سر قبر شهدا و سربازان فداکار اُحد مینشست و اشک میریخت. علی بن ابیطالب(ع) هم برای آسایش فاطمه زهرا(س) سایبانی در بقیع بنا کرد که بعدها بیت الأحزان نامیده شد.(مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۳، ص۱۷۷)
امام صادق(ع) نیز با تأسی به پدران بزرگوارشان، در بقیع حضور مییافتند. سمهودی میگوید: «جعفر بن محمد این محل را محل استجابت دعا میدانست و فرموده است: در تمام اماکنی که پیامبر خدا دعا میکرد و محل آمد و شد آن حضرت بود، برای دعا شایسته و به استجابت نزدیک است». (قاضی سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج2، ص218)
به نظر حضرتعالی، علاوه بر اهمیت بقیع از نظر اینکه قبور چهار تن از ائمه بزرگوار شیعه(ع) در آنجا مدفون هستند، چه چیز دیگری میتواند این اهمیت را آشکار سازد؟
بقیع، شامل بخشهای مهمی از تاریخ صدر اسلام است. در طول بیش از 14 قرنی که از هجرت میگذرد، همیشه یادآور روزهای بزرگی بوده که هرکدام، از اسناد اساسی تاریخ در معرفی اسلام و رسالت حضرت رسول(ص) است.
حفظ آثار موجود در بقیع، حفظ مبانی توحیدی و قرآن کریم است و از صدر اسلام تا زمان تخریب این قبور، همیشه میان مسلمانان، با عظمت، قداست و اعتبار خاصی بوده است. واقعاً باید غصه خورد و سوگوار بود که این مشاهد توسط جاهلان روزگار تخریب و خسارات بزرگی به تاریخ اسلام به واسطه تخریب این اسناد تاریخی وارد شد.
هدف شوم و خبیثانه دشمنان در این اهانت بزرگ، از بینبردن پشتوانههای تاریخ اسلام و اسناد و آثار خارجی و عینی تاریخ بود؛ آثار و مشاهدی که تا دنیا برقرار است باید محفوظ بماند و در پاسداری و حفاظت از حریم آنها، نهایت اهتمام مبذول شود. هیچ کدام از ادیان، افتخار این پشتوانهها را نداشت و این اماکن مقدس، حصار محکم و استواری بود که در حقیقت، حافظ سوابق صدر اسلام است.
به هر حال این جنایت، فراموششدنی نیست و همه مسلمانان باید بکوشند این واقعه دلخراش را همه ساله، روز مصیبت اعلام و اهتمام کنند این آثار نوسازی شود. بهخصوص حرم ائمه طاهرین؛ امام حسن مجتبی، امام زینالعابدین، امام محمد باقر و امام جعفر صادق(ع)؛ این مفاخر بینظیر اسلام و بشریت.
مریم احمدی شیروان