فریادی که شهید کلاهدوز سر بنیصدر کشید/ تانکهایی که دفن شد
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۹۸۲۹۶
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، احمد کاظمی فرمانده تیپ ۸ نجف در عملیات محرم، عالی عمل کرد. عراقیها را دور زد و یک تیپ کامل را با کمترین درگیری به اسارت در آورد. بعد از این قضیه مجید بقایی خیلی به احمد علاقهمند شد. آن زمان ۳ سپاه تشکیل شد. مجید، احمد را به سمت فرماندهی سپاه ۷ حدید منصوب کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک روز مجید گفت: برو دنبال احمدغلامپور و احمدکاظمی. با استیشن مجید حرکت کردیم. من مسؤولیتی نداشتم و طفیلی بودم. مجید پشت فرمان نشست و به طرف رقابیه حرکت کردیم.
احمد کاظمی با همان لحن خاصش خاطرهای تعریف کرد: قبل از عملیات فتحالمبین، رشید من را صدا زد و گفت: احمد، بیا کارت دارم. من رفتم، تا رشید من را دید یک نقشه روی زمین پهن کرد و دست روی یک نقطه گذاشت و گفت: میدانی این چیه؟ گفتم: نه.
گفت: اینجا یک تنگه است که به آن تنگه رقابیه میگویند. احمد جان! از نقطه رهایی تا تنگه، چهار کیلومتر میروی، آنجا را میگیری و با یک ژ۳ نگه میداری. همچین گفت با یک ژ۳ که فکر کردم نفربر که میخواهد توی این تنگه بپیچد تهش گیر میکند!
شب عملیات فتح المبین، چهار کیلومتر رفتیم. داشت صبح میشد. رشید پشت بیسیم گفت:کجایی؟ گفتم: والله تنگهای نمیبینم.گفت: الان کجایی؟ سمت چپت چی میبینی؟
گفتم: ۲ کیلومتر پایینتر یک کوه، ۲ کیلومتر سمت راست هم کوه میبینم.گفت: خودشه. نگهش دار.گفتم: تو که گفتی تنگه است! برو ژ۳ رستم را بیار، اینجا را نگه داره. همچین گفته بود تنگه که من فکر کردم یک راه باریک هست. در منطقه که رفتم دیدم پهنای آن چهار کیلومتر است.
مجید از فرصت استفاده کرد و گفت: شنیدم در عملیات ثامن الائمه تانکها را زیر خاک کردی! درسته؟ بگو جان احمد چی بوده ماجرا؟ احمد گفت: بعضیها میخواستند تانکها را برای خودشان ببرند. من پلاستیک کشیدم روی تانکها. بعد با لودر خاک رویش ریختم. خب! نیروی متخصص نداشتم که بتواند تانکها را براند. از طرف دیگر زورم میآمد تانک را دو دستی تقدیم آنها کنم. نیروهای خودم غنیمت گرفته بودند. ۱۰، ۱۲ تا تانک بود. آنها که آمدند هیچی ندیدند، به عقب گزارش دادند که اینجا تانک نیست. نمیدانستند تانکها زیر آن تپههای مصنوعی هستند. (۱)
حوری موری نخواستیم، یک دانه قوری هم بسمان است
تا موعد شروع عملیات زمان زیادی باقی نمانده بود که من به لشکر ۲۷ رفتم و به عنوان آرپی چی زن مشغول به کار شدم. یکی از کمکهای من، جوانی بود به اسم حسن صادقی از اهالی شهرری که واقعاً یک آدم عجیب و استثنایی بود.
قد بلندی با پاهای کشیده داشت. نمره پوتین یکی از پاهایش ۴۳ بود و آن دیگری ۴۵. خیلی هم شوخ طبع و اهل بگوبخند بود. یادم هست شب یازدهم آبان که نیروهای گردان ما را سوار بر چند دستگاه کامیون کمپرسی به سمت نقطه رهایی معروف به خاکریز عاشورا میبردند، داخل کمپرسی ما، اکثر بچهها در حال گفتن ذکر و یا قرائت زیارت عاشورا بودند.
منتها این بنده خدا، مدام با اطرافیان خودش شوخی میکرد و از حوریهای بهشتی حرف میزد. میگفت: از همین الان توی بهشت، بین حوریها بر سر من دعوا شده! همگی منتظرند و میگویند: آماده باشیم، حسن دارد میآید. به او گفتم حسن! آخر این مهملات چیست که داری میگویی؟ دوروبرت را ببین، اینجا همه دارند زیارت عاشورا میخوانند، تو هم یک قدری سنگین باش!
طفلک از شنیدن حرفهای من کمی دمغ شد؛ طوری که تا چند دقیقه حرف نزد. بعد از آن اما، دوباره نطقاش باز شد و گفت اصلاً میدانی چیست؟ حوری، موری نخواستیم، خدا اگر در بهشت به ما یک دانه قوری هم بدهد، بسمان است!
وقتی درگیری ما با عناصر کمینهای پراکنده دشمن در راه شروع شد، چون حسن کمک آرپیچی زن من بود، هر جا میرفتم، مثل سایه دنبالم میآمد. همان طور که گفتم خیلی قد بلند بود. دستکم ۲۰ سانت از من بلند قدتر بود.
به خاطر همین موقع رد شدن از مقابل چند موضع کمینهای پراکنده نزدیک بود هدف تک تیراندازهای دشمن قرار بگیرد. همانطور که به همراه ستون نفرات گردان مسلم به سمت بالای قله ۱۹۰۰ میرفتیم، در یکی از سربالاییها بالاخره تک تیراندازهای دشمن حسن را زدند، تک تیرانداز دشمن گلوله را درست به سر حسن زد و در جا او را شهید کرد. (۲)
فریاد شهید کلاهدوز بر سر بنیصدر؛ وقتی گفت ما نمیتوانیم
غائله کردستان که پیش آمد، سپاه و بنیصدر رو در رو شدند. سپاه و دولت جلسه فوقالعاده تشکیل دادند. بنیصدر گفت: کاری نمیتوانیم بکنیم و همه بحثها به بنبست کشیده میشد. گفت: نه از زمین کاری میتوانیم بکنیم و نه از هوا. اصلاً آنجا مجال جنبیدن نیست.
کلاهدوز عصبانی سر بنیصدر فریاد زد که اگر شما قبلا به نتیجه رسیدید که کاری ازتان ساخته نیست، اینجا جمع شدید که چه کار کنید؟ بعد با ۲ نفر دیگر که از سپاه آمده بودند از جلسه بیرون رفت.
یوسف همان شب به رحیم صفوی که فرمانده عملیات سپاه اصفهان بود، زنگ زد. یک ساعت به اذان صبح مانده. گفت ما تا دو سه ساعت دیگر یعنی قبل طلوع خورشید باید در کردستان نیرو پیاده کنیم. وضعمان بسیار حساس است. هر کاری از دستت بر میآید انجام بده.
صفوی که نمیدانست چه بگوید و چه قولی بدهد، گفت: خب اگر نیروها را بسیج کردیم با چی برویم؟ از اصفهان تا کردستان راه کم نیست. کلاهدوز گفت: تا تو جمع و جور کنی، من ۲ فروند هواپیمای سیـ۱۳۰ میفرستم اصفهان. صفوی گفت: باشه من نیروها را آماده میکنم، اما تردید داشت کلاهدوز بتواند در این مدت کوتاه هواپیما فراهم کند. به گمانش خیلی زود برسند ظهر شده. با این حال از کلاهدوز بدقولی و تأخیر ندیده بود.
خانهشان نزدیک فرودگاه اصفهان بود. چیزی به اذان نمانده بود که صدای هواپیما آمد. با فرودگاه تماس گرفت. جواب دادند ۲ فروند هواپیمای سی ۱۳۰ از تهران آمده. یوسف هواپیماها را از ارتش گرفته بود. چند ساعت طول کشید تا رحیم صفوی و ۲۰۰ نفر نیروی پاسدار و بسیجی آماده شوند. ساعت ۱۰ صبح هواپیماها از روی باند بلند شدند و اولین نیروها را به کردستان رساندند.
پینوشت
۱ـ «ام کاکا» نوشته امیر کعبی، نشر موزه دفاع مقدس
۲ـ روایت محمد حسن محققی، کادر اعزامی واحد حفاظت اطلاعات ستاد مرکزی سپاه لشکر ۲۷، درباره عملیات والفجر ۴ در شرق پنجوین به نقل از کتاب کوهستان آتش
۳ـ روایتی از تدبیر شهید کلاهدوز برای حفظ کردستان به نقل از کتاب مژههای سوخته، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: دفاع مقدس احمد کاظمی ابوالحسن بنی صدر یوسف کلاهدوز مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس تانک ها بنی صدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۹۸۲۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پزشکیان به اسرائیل: شما که هر روز صدها و هزاران نفر را میکشید پس چرا ککتان نمیگزد؟ اگر مرد هستید با آنها که مبارزه میکنند، بجنگید
نماینده اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ابهت اسرائیل با عملیات «وعده صادق» فروریخت، اظهار کرد: آنها دیگر جرات نمیکنند به راحتی هر جا که دلشان خواست را بمباران و ترور کنند و کسی هم مقابلشان نایستد.
مسعود پزشکیان در گفتوگو با ایسنا با اشاره به عملیات «وعده صادق» گفت: در دنیای امروز اگر در مقابل کسانی که جاهطلبی و قلدری میکنند، ایستادگی و مقاومت نکنی آنها هر روز جریتر وجریتر میشوند.
وی ادامه داد: اقدام سپاه و ارتش در عملیات «وعده صادق» غرورآفرین بود به طوری که دنیا تصور نمیکرد نیرویهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بتوانند حتی یک سنگ به طرفشان پرتاب کنند؛ آن هم در عملیاتی که تمامی قدرتهای موشکی دنیا به کمک اسرائیل آمدند ولی در نهایت این پهپادها و موشکهای ایرانی بود که با اهداف اصابت کرد و ابهت آنها را فروریخت.
نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: عملیات «وعده صادق» این موضوع را در آینده در ذهن آنها تداعی میکند که از این به بعد جرات نکنند به راحتی هر جا دلشان خواست ترور و بمباران کند و هیچ کسی هم در مقابلشان نایستد.
پزشکیان با اشاره به سکوت مجامع بینالمللی نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی اظهار کرد: اسرائیل با کمک آمریکا و افرادی که دم از حقوق بشر و انسانیت میزنند، هر روز زن و بچه و پیر و جوان را بمباران میکند و در مقابل سازمان ملل متحد و مجامع حقوق بشری سکوت کرده و چیزی نمیگویند؛ این کار آنها وحشتناک است و بعد هم دم از انسانیت میزنند.
این نماینده اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی بیان کرد: در ایران برای اتفاقی که برای دختری افتاد، زمین و زمان را به هم ریختند که شما حقوق بشر را زیرپا گذاشتید؛ شما که هر روز صدها و هزاران نفر را میکشید پس چرا ککتان نمیگزد؟ اگر مرد هستید با آنها که مبارزه میکنند، بجنگید. با زن و بچه و بیمارستان و اماکن دیپلماسی چه کار دارید؟ اینها نامرد هستند.
وی درباره تبعات عملیات «وعده صادق» بر اقتصاد کشور تصریح کرد: مساله اقتصاد چیز دیگری است؛ باید در عرصه اقتصادی تکصدایی برداشته شود و از همه مردم ایران که دل در گروی آب و خاک کشور دارند استفاده شود.
پزشکیان ادامه داد: باید افراد توانمند با تفکرات، قومیت و جناح سیاسی متفاوت را بازی داد؛ چون در غیر این صورت به نتیجه نمیرسیم. همه مردم ایران از اینکه ما در مقابل تجاوز، قلدری و زورگویی ایستادیم خوشحال هستند؛ پس باید براساس لیاقت و شایستگی مردم از آنها در جایگاههای مختلف حکومت و در سیاست و مدیریت استفاده کرد تا بتوانیم کاری را انجام دهیم.
کانال عصر ایران در تلگرام