رمزگشایی از علل شکست آمریکا در غرب آسیا
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۳۱۲۵۸
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، شاید هیچ چیزی بهتر از تصاویری که نشان میداد افغانها به هواپیمای C-17 نیروی هوایی آمریکا آویزان شده و پس از آنکه صدها متر از زمین فاصله گرفت، افتاده و کشته شدند، نمیتوانست شکست بزرگ آمریکا در حضور 20 ساله خود در افغانستان و همچنین بی کفایتی بزرگتر در ملت سازی در خاورمیانه را به تصویر بکشاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«۲.۳ تریلیون دلار هزینه در افغانستان که از جیب مالیات دهندگان آمریکایی پرداخت شد و همچنین قربانی شدن دو هزار و چهارصد نظامی آمریکایی برای فائق آمدن بر تفاوتهای قومی، قبیلهای و مذهبی که برای ساختن یک کشور افغانستان دموکراتیک و دوست آمریکا صرف شده بود، کافی نبوده است».
بیشتربخوانید
ارتش آمریکا در وضعیت اسفباری قرار دارد/ در مقابل هر دشمنی با اقتدار میایستیماین نشریه آمریکایی در ادامه گزارش خود اضافه کرد: عراق هم داستان مشابهی دارد. پس از دو تریلیون دلار هزینه و قربانی شدن چهار هزار و پانصد نظامی آمریکایی، عراق در سینی نقرهای به ایران تقدیم شد. به معنای دیگر، با حذف صدام حسین (دیکتاتور سابق عراق)، آمریکا کاری را انجام داد که ایران در دوران جنگ ۸ ساله در ۱۹۸۰ نتوانست انجام دهد و تهران هرگز به اندازهای که الان وجود دارد در عراق نفوذ نداشته است. پارلمان عراق رای به اخراج نظامیان آمریکایی داد و گروههای مسلح مورد حمایت ایران به طور مرتب با راکت، خمپاره و پهپاد نیروهای آمریکایی که در پایگاههای نظامی عراق مستقر هستند را مورد حمله قرار میدهند که تلاشی برای مجبور کردن آمریکاییها برای خروج از عراق است.
حمله آمریکا به عراق بهرهگیری روسیه و چین از صنعت سودآور نفتی عراق تسهیل بخشیدبه علاوه، حمله آمریکا به عراق نه تنها مسیر را برای توسعه طلبی ایران به سوی عراق، سوریه و لبنان هموار کرد بلکه بهرهگیری روسیه و چین از صنعت سودآور نفتی عراق را نیز تسهیل بخشید. روسیه در حال حاضر عمدهترین تامین کننده سلاح عراق به شمار میآید.
نشنال اینترست نوشت: الگوی مشابهی نیز در سوریه در حال تکرار است جایی که ۹۰۰ نظامی آمریکایی در این کشور مستقر هستند.
حضور نظامیان آمریکایی در سوریه در نزدیکی میادین نفتی این کشور
همانند افغانستان و عراق و با وجود صرف میلیاردها دلار، واشنگتن به صورت لجوجانه نتوانسته بیهوده بودن تلاشهای خود برای ملتسازی در سوریه را ببیند.
واقعیتهای قومی، قبیلهای و مذهبی و همچنین حضور قدرتهای منطقهای نظیر روسیه، ترکیه و ایران مانع از ایجاد کشور کُردی دوست آمریکا در منطقه شده است. آمریکا به جای ادامه تلاشهای بیهوده، بهتر است ضررهای خود را کاهش دهد.
«رابرت فورت» سفیر سابق آمریکا در سوریه (۲۰۱۱-۲۰۱۴) پیشتر گفته بود که رویکرد کنونی آمریکا (در قبال سوریه) فاقد یک پایان قابل دسترسی است. بدون پوشش نظامی و دیپلماتیکی آمریکا، گروههای مسلح کُرد احتمالا باید در دو یا سه جبهه به مقابله با ترکیه و دولت سوریه بپردازند.
برای جلوگیری از این نتیجه، آمریکا در حالی که همچنان از نیروهای مسلح کُرد حمایت میکند، باید تا ابد در شرق سوریه باقی بماند.
نیروهای مسلح کُرد بدون حمایت آمریکا طی چند روز متلاشی میشوندبر اساس گزارش این نشریه آمریکایی، عملیات عفرین ترکیه، این واقعیت را آشکار ساخت نیروهای مسلح کُرد بدون حمایت آمریکا تنها طی چند روز متلاشی میشوند. موضوع حضور نامحدود آمریکا، برای دولتهای بایدن و ترامپ بسیار ناامید کننده بوده است.
آمریکا به بهانه مبارزه با داعش حضور خود در سوریه را توجیه میکند
پس از فروپاشی نظام عراق پس از اشغال این کشور در سال ۲۰۰۳، گروه داعش تشکیل شد و جنایتهایی را علیه مسلمان شیعه و همچنین هزاران عراقی و سوریه از قومیتهای ترکمن، یزیدی، کلدانی و آشوری مرتکب شد. داعش همچنین تعدادی از شهروندان در ترکیه را نیز کشت. این در حالی است که تنها تلفات مستقیم و شناخته شده آمریکا از حملات داعش، کشته شدن دو روزنامه نگار و دو پیمانکار بوده است.
واشنگتن حضور خود در سوریه را با عدم قدرتگیری مجدد داعش توجیه میکندنشنال اینترست نوشت: «امریکا در سال ۲۰۱۴ ائتلافی را برای مبارزه با داعش تشکیل داد که در این جنگ بیش از ۱۰ هزار غیرنظامی به خاک و خون کشیده شدند و پش از آن نیز واشنگتن حضور خود در سوریه را به بهانه عدم قدرت گیری مجدد داعش توجیه کرد. «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه نیز با تکیه بر مسکو، کنترل بیشتر مناطق در غرب فرات را در دست گرفته است. ترکیه نیز با انجام عملیاتهای نظامی موفق در شمال عراق، لیبی و جنوب قفقاز، قدرت نظامی خود را نشان داد و ایران نیز توسط گروههای مسلح وابسته به خود ثابت کرد که همچنان قدرت نظامی و سیاسی تاثیر گذاری در سرتاسر سوریه و عراق است».
داعش مشکل ایران، سوریه، روسیه و ترکیه است نه آمریکااگر داعش روزی بار دیگر سر برآورد، بیش از انکه این موضوع مشکل آمریکا باشد، مشکل روسیه، ایران، سوریه و ترکیه خواهد بود و منطقه راههای خود را برای تقابل با آن دارد.
باید این موضوع به خاطر سپرده شود که در پایان، آمریکا و نه ایران، نیروی خارجی در خاورمیانه به شمار خواهد آمد. مقامهای رده بالای گروههای مسلح کُرد نیز به خوبی آگاه هستند که اتحاد با آمریکا موفق بوده و آنها کاملا به خوبی میدانند که قصد ندارند به نمایندگی از اسرائیل به مقابله با ایران بپردازند.
آمریکا دستاوردهای بسیار بزرگی داشته اما «ملت سازی» یکی از آنها نبوده است. از ویتنام تا افغانستان تا عراق، آمریکا به صورت مکرر ثابت کرد که ملت سازی جایی نیست که قدرت این کشور در آن قرار دارد.
دلایل شکست آمریکا در خاورمیانهناتوانی آمریکا از درک هزاران سال پویایی قبلیهای و اجتماعی کهن که خاورمیانه را تعریف میکند، اتکا به ارتش آمریکا که تنها ویرانی و هرج و مرج به همراه داشته و حمایت از گروههای مسحلی که باعث به هم خورد تعادل منطقهای میشود همگی در شکست آمریکا برای پیشرفت در خاورمیانه سهم داشتهاند.
خروج نظامیان آمریکا از افغانستان
نشان اینترست درپایان گزارش خود نوشت: «از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا 30 سال گذشته خود را با بالا و پایین رفتن از رودخانههای دجله و فرات در عراق و کوههای افغانستان تلف کرده است. تعقیب شبح تروریستها تنها باعث از دست رفتن سرمایههای آمریکاییها شده و مردم این کشور را با «خستگی دائمی جنگها» درگیر کرده است و به چین اجازه دهد تا به چالش جدی برای هژمونی جهانی آمریکا تبدیل شود. به جای اینکه در این مسیر باقی بماند و چرخهای خود را در سوریه بچرخاند، واشنگتن باید توجه خود را به موضوعهای بسیار مهمتر منعطف کند. آمریکا باید به قدرتهای منطقهای اجازه دهد تا چالشهای خود را که هرگز مسئولیت آمریکا نبوده، مدیریت کنند».
منبع: فارس
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: ارتش آمریکا تحولات افغانستان تحولات منطقه گروه های مسلح مسلح ک رد ملت سازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۳۱۲۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شکست پنجه عقاب در صحرای طبس
امروز پنجم اردیبهشت در تقویم ایرانیان سالروز شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس که سال ۱۳۵۹ هجری شمسی روی داد و رسوایی بزرگ سران کاخ سفید را در پی داشت.
واقعه طبس که از آن به عنوان قدرت امداد الهی نیز یاد میشود، شکست جدی برای سیاست خارجی آمریکا بود و حقانیت ایران اسلامی را برای جهانیان اثبات کرد.
زمانی که قشرهای مختلف مردم ایران از اقدامات جاسوسی آمریکا در سفارتخانه این کشور در تهران آگاهی یافتند، ۱۳ آبان ۱۳۵۸ دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره)، سفارت آمریکا در تهران را تسخیر کردند و اعضای آن را گروگان گرفتند. این اقدام از سوی امام خمینی (ره) مورد تایید قرار گرفت و ایشان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را «انقلاب دوم» نامیدند.
دولت «جیمی کارتر» رئیس جمهور وقت آمریکا همه تلاش خود را برای آزادی کارکنان سفارت به کار بست و هنگامی که از انواع تهدیدها و تحریمها نتیجهای نگرفتند، طرح تجاوز نظامی به خاک ایران را در دستور کار قرار دادند و سرانجام گروه ۱۳۲ نفره از نیروهای ویژه ارتش این کشور با عنوان «دلتا فورس» برای حمله به ایران و آزادی گروگانها تشکیل شد تا در یک حمله غافلگیرانه، گروگانها را آزاد کنند.
البته هدف دیگر و نیت شوم آمریکاییها ضربه به انقلاب نوپای مردم ایران بود و طبق اسناد موجود طرح پایانی شامل حمله به مراکز اقتصادی و اماکن شخصیتهای موثر و کلیدی و در نهایت کودتا با همکاری عوامل لیبرال، ضد انقلاب و جاسوسان داخل در دستور کار قرار گرفت تا در نهایت رئیس جمهور وقت آمریکا در نطقی، سقوط نهضت اسلامی را اعلام کند!
رستاخیز شنها در نیمه شب
وقتی هفت فروند هواپیمای غول پیکر c-۱۳۰ و هشت فروند بالگرد نظامی وارد حریم هوایی ایران شدند، آنچه نیروهای آموزش دیده آمریکا پیش بینی نکرده بودند طوفان شن بود که آنان را در وسیعترین بیابان ایران زمینگیر کرد.
براساس اسناد موجود هواپیماها و بالگردهای نظامی مجهز آمریکا در عملیات موسوم به «پنجه عقاب» شب پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ (۲۵ آوریل ۱۹۸۰ میلادی) از نقاط کور راداری وارد ایران شدند، اما همان ابتدا یکی از بالگردها در ۱۲۰ کیلومتری شهر راور دچار نقص فنی و مجبور به فرود شد. سرنشینان آن به بالگرد دیگری منتقل شدند و پس از طی مسافتی و با توجه به وقوع طوفان شن، دستگاه هیدرولیک این بالگرد نیز از کار افتاد ولی توانست خود را به ناو هواپیمابر نیمیتز برساند.
هواپیماهای سی - ۱۳۰ و بالگردهای نظامی در محل مورد نظر واقع در صحرای طبس در تاریکی شب فرود آمدند تا از این مکان بیابانی عملیات خود را آغاز کنند، اما در حال سوختگیری بالگردها برای اجرای مرحله بعدی عملیات، یکی دیگر از آنها دچار نقص فنی شد و با از کار افتادن آن، همه برنامههای آمریکاییها به هم ریخت، زیرا با محاسباتی که انجام داده بودند، برای انجام مرحله بعدی عملیات حداقل به ۶ بالگرد نیاز داشتند.
این اتفاقات به ناو نیمیتز و از آنجا به کاخ سفید گزارش شد. کارتر دستور توقف عملیات و عقبنشینی را صادر کرد، اما نظامیان آمریکایی در طوفان شن گرفتار شده بودند. هواپیماها و بالگردها در حال برخاستن از زمین دچار مشکل شدند که یک هواپیما و یک فروند بالگرد با هم برخورد کردند و هر دو آتش گرفتند.
در نتیجه اجرای طرح با هماهنگی کارتر متوقف شد و آمریکاییها از بیم آنکه همگی در طوفان شن نابود یا اسیر شوند از فرصت شب استفاده و فرار کردند. آنان طوری برای فرار عجله کردند که کشتهها، اسناد سری و محرمانه در بالگردهای به جا مانده را باقی گذاشتند.
همان نیروهایی که طبق خلاصه طرح واحد عملیاتی سرهنگ «چارلز آلوین بکویث» قرار بود پس از طبس با تجمع در فرودگاه «پشت بادام» و با ۶ فروند بالگرد عازم نقاط کوهستانی اطراف تهران شوند و روز بعد با اتوبوسهایی که از پیش برای آنان آماده کرده بودند در ورزشگاه مجاور سفارت مستقر و سپس در یک یورش برق آسا وارد سفارت شوند و با رهایی جاسوسان و به گروگان گرفتن عدهای از دانشجویان ایرانی با همان بالگردها به محل اولیه و با هواپیماها به پایگاه اصلی خود برگردند.
پس از زمینگیر شدن نیروهای آمریکایی در صحرای طبس، گروهی از نیروهای امنیتی مامور میشوند به طبس بروند و اسناد، مدارک و اشیای به جای مانده را جمع آوری کنند، اما با کارشکنی نیروهای نفوذی داخلی، دستور حمله به این بالگردها و اشیای به جای مانده صادر میشود و چند فروند هواپیما این وسایل را بمباران میکنند که در این بمباران "محمد منتظر قائم" فرمانده سپاه یزد به شهادت رسید و شماری نیز مجروح شدند.
گفته میشود آمریکاییها حدود ۵۰ روز قبل از عملیات و ورود به طبس، صحرایی را در مصر انتخاب و صدها ساعت تمرین کردند. ژنرال جیمز وات میگوید "این عملیات سرآمدی دوباره آمریکا بر دنیاست و یک عملیات ساده نیست" همچنین هیچ راداری این عملیات را ثبت نکرد و همه توپخانهها به بهانه احتمال عملیات در غرب کشور جمع شد.
«هارولد براون» وزیر دفاع آمریکا هجدهم اردیبهشت طی گزارشی به کنگره این کشور اعلام کرد: انفجار مهمات و کمبود وقت و سوخت، تیم نجات را مجبور کرد بدون از بین بردن بالگرد و اسناد سری باقیمانده در محل، عقب نشینی کنند. وی در این گزارش افزود: طوفان شن غیرمنتظره که قبلا باعث شده بود بالگردها از یکدیگر جدا شوند، موجب سرگیجه و از دست دادن تعادل خدمه بالگرد شد.
روایت واقعه از زبان شاهد عینی
طی ۴۴ سال گذشته درباره چند و، چون حمله نظامی و پنهانی آمریکا به ایران و شکست مفتضحانه نظامیان آمریکایی در صحرای طبس بسیار نوشته و گفته شده است. این بار برای بازخوانی واقعه پنجم اردیبهشت با یکی از شاهدان عینی گفتگو کردیم.
سید حسن شکیبی که آن زمان ۲۳ سال سن داشت، به خبرنگار ایرنا گفت: آن موقع به صورت داوطلبانه و افتخاری عضو کمیته انقلاب اسلامی طبس بودم که صبح زود یک نفر درب منزل ما را زد و از من خواست سریع به کمیته بروم، چون اخوان سرپرست کمیته با من کار داشت.
اخوان بلافاصله یک خودرو سیمرغ که از واحد اکتشاف معدن زغال سنگ تهیه کرده بود را به همراه راننده و سه نفر در اختیار بنده به عنوان سرگروه گذاشت و باید به منطقه میرفتم. هیچ اطلاعی از موضوع نداشتیم و بین بچهها مطرح بود که پاسگاه رباط خان در نزدیکی صحرای طبس در محاصره قاچاقچیان قرار گرفته است، اما اخوان در گوشی به من گفت «آقای شکیبی با هواپیماهای خارجی طرفی»، خیلی خوشحال شدم و به راننده گفتم سریع حرکت کن.
آن زمان جاده یزد به طول ۴۴۰ کیلومتر خاکی بود و ۱۲۰ کیلومتر تا رباط خان و ۴۲ کیلومتر از آنجا تا محل حادثه موجهای خیلی سنگین داشت که حتی خودروهای سنگین به سختی حرکت میکردند، خودرو سواری که جای خود داشت.
قبل از ساعت هشت صبح به پاسگاه رباط خان رسیدیم، اما بعد از پرس و جو متوجه شدیم رئیس پاسگاه از مزدوران بوده و فرار کرده است. برای اینکه بیگدار به آب نزنیم چهار نفر از بچهها را در دو کیلومتری نزدیک محل حادثه مستقر کرده و به تنهایی به منطقه رفتم و بعد از بازدید برگشتم.
سه بالگرد سمت راست و دو تا سمت چپ بود و اشیایی که از دور شکل آدم دیده میشدند، تورهای استتار، بار، وسایل اتوبوسی که جلوی آنها را گرفته بودند، موتور تریل، جیپ نظامی و از این قبیل بود که از هواپیماها تخلیه کرده بودند، اما عملیاتشان ناقص مانده بود.
هیچ خبری از فردی نبود، اما یکی از بالگردها روشن بود که بعدا کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا گفته بود با آن در ارتباط بودیم و حرکات همه افرادی که وارد منطقه میشدند را میدیدیم!
بنا را بر این گذاشتیم که از داخل بالگردها بازدید کنیم، پیاده مسیر دو کیلومتری را تا محل حادثه پیمودیم و تقسیم کار کردیم هر نفر یک بالگرد را بازدید کند، هیچ خبری نبود درب انتهای بالگردها باز بود و از لحاظ نظامی هیچ خطری وجود نداشت. مقادیر زیادی اسلحه و مسلسل روی زمین ریخته شده بود و نگران بودیم خودرو شخصی در جاده بیاید و اسلحهها را بردارد.
به سمت هواپیمایی که با بالگرد برخورد کرده بود رسیدیم که در حال سوختن بود و هشت جنازه در حال سوختن بودند البته آن زمان نمیدانستیم نیروهای آمریکایی هستند، زیرا هیچ گونه علامت و نشانهای از آمریکایی بودن هواپیماها و بالگردها وجود نداشت.
بمباران بالگردها و اسناد باقیمانده
تعدادی جنگنده هم در آسمان در حال پرواز بودند و به محض نزدیک شدن ما به هواپیمای سی - ۱۳۰ آنجا را بمباران کردند که نیروها روی زمین خوابیدند و آسیبی به ما وارد نشد. با پاسگاه رباط پشته بادام یزد هماهنگ کرده بودیم که اعلام کند هیچ گونه خودرو شخصی به محل حادثه نزدیک نشود، اما برخی خودروها تردد میکردند.
جنگندهها مرتب روی آسمان دایره وار در حال پرواز بودند و با پوتین در حال نماز خواندن بودم که هنگام رکوع دیدم یکی از جنگندهها به سمت من شیرجه آمد، از وسط نماز اسلحه را برداشتم و تیراندازی کردم.
هنوز نمیدانستیم با چه کسانی طرف هستیم در حالی که به نظر توطئه بزرگی میآمد حتی تمامی پدافندها و رادارهای ۱۷ استان در ایران جمع شده بود تا پرندههایی که وارد ایران میشوند در تهران مشخص نشود.
بعدازظهر تیمسار سهرابی به عنوان فرمانده ناحیه ژاندارمری بیرجند که ژاندارمری طبس را تحت پوشش داشت با مسئول کمیته وارد محل حادثه شدند. بعد از اینکه وضعیت منطقه و مشاهدات خود را بیان کردم قرار شد در دو کیلومتری محل حادثه مستقر شده و تصمیم بگیریم. یک ساعت تا غروب مانده بود که طوفان شن در حال چرخش به سمت محل حادثه بود لذا به سمت طبس حرکت کردیم.
بعد از گذشت حدود ۱۲ ساعت از حضور ما در منطقه حوالی غروب اولین گروه اعزامی سپاه یزد شامل چهار نفر پاسدار و یک راننده با یک دستگاه سیمرغ آبی رنگ به فرماندهی شهید منتظر قائم به محل رسید.
محمد منتظر قائم که از انقلابیون دوران مبارزات علیه طاغوت و فردی بسیار باهوش بود تقاضای اطلاعات مربوط به حادثه را کرد. پس از رفتن به داخل خودرو حدود ۱۰ دقیقه سوالاتی را مطرح کرد و من همه مشاهدات خود در ۱۲ ساعت گذشته را بازگو کردم.
توقف کوتاه ما منجر به رسیدن طوفان شدید شن شد که در این موقعیت هیچ جایی قابل شناسایی نبود. قرار شد خودروهای اعزامی از طبس به محل تصمیم گیری یا پاسگاه ژاندارمری در ۴۰ کیلومتری محل حادثه بروند که ۱۵ دقیقه تلاش ما در میان طوفان باعث شد در میان غبار و تاریکی مغرب در میان هواپیماها باشیم.
منتظر قائم پیشنهاد داد به همراه وی برای خارج کردن اسناد نظامی آمریکا داخل هواپیماها برویم و پس از آزمایش ابتدایی تله انفجاری، دو نفری وارد هواپیما شدیم و مقدار زیادی اسناد جمع آوری و تحویلش دادیم.
یکی از اسناد بسته بزرگ پول تازه چاپ شده که بسته بندی شده بود. وی به محض باز کردن بسته گفت اسکناسها تقلبی بوده و توسط آمریکا به چاپ رسیده است، زیرا بنابر اطلاعاتی که دارم از ابتدای انقلاب تاکنون ما در کشور چاپ اسکناس نداشتیم.
در حال گفتگو بودیم که غرش مجدد هواپیماها که حاکی از حمله قریب الوقوع آنها بود به گوش رسید و شروع به بمباران منطقه کردند، محمد منتظر قائم بر اثر ترکش در ناحیه سینه مجروح و دست راست وی قطع شد و به مقام شهادت نائل آمد.
همچنین چهار نفر از همراهانش مجروح شدند و من به دلیل آنکه کنار جاده حالت نظامی گرفته بودم فقط برای مدت ۲۰ دقیقه دچار موج انفجار شدم. مجروحان را بلافاصله به بیمارستان سید مصطفی خمینی طبس منتقل کردیم و با اعلام نیازمندی به خون، مردم طبس با تجمع در بیمارستان مبادرت به اهدای خون کردند.
حدود ۳۰۰ نفر از شهرهای مختلف از جمله بیرجند، تربت حیدریه، فردوس، گناباد، کرمان، مشهد و یزد با مسلسل و اسلحههای سبک آمده بودند لذا در شعاع ۵۰۰ تا هزار متری اطراف، نیروها را به صورت دایره وار تقسیم بندی کردیم تا از خطرهای احتمالی پیشگیری شود.
مسافران اتوبوسی که شامل زن و مرد، سالمندان، زن باردار و کودک از یزد به سمت مشهد در حرکت بودند نیمه شب در محل حادثه توسط آمریکاییها متوقف میشوند. فرمانده عملیات تصمیم داشت این مسافران را به عنوان گروگان با خود به آمریکا ببرد و به عنوان ضامن، گروگانهای خود را از ایران تحویل بگیرند.
در حالی که دستان مسافران دور از دید محل حادثه و از پشت بسته شده بود فریاد الله اکبر، یا امام زمان و یا امام رضا (ع) به فریادمان برس سر میدادند، انفجار مهیبی در بیابان رخ میدهد که آن انفجار ناشی از برخورد بالگرد با هواپیمای نظامی بود، اما هیچکدام از مسافران صدمه ندیده بودند.
علت این برخورد، طوفان شن و به هم خوردن تعادل خلبانها بود که منجر به لغو عملیات شد. وقتی هواپیماهای آمریکایی پرواز میکنند مسافران نیز لاستیک اتوبوس را عوض کردند و با رساندن خود ابتدا به پاسگاه بین راهی و سپس طبس، موضوع را به کمیته انقلاب گزارش میدهند که منجر به اعزام ما به منطقه شد.
"محمد منتظر قائم" تنها شهید واقعه طبس
اما شهید "محمد منتظر قائم" نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد روز پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ وقتی از فرود چند بالگرد آمریکایی در کویر طبس مطلع میشود، بلافاصله در محل حادثه حضور پیدا میکند تا موضوع را از نزدیک بررسی کند.
همزمان با حضور وی و همراهانش در صحرای طبس این مکان مورد حمله هوایی قرار گرفت و بعدها مشخص شد که بالگردها حاوی اسناد مهمی بودند و بنی صدر دستور داد چند بمب افکن، بالگردهای به جا مانده را بمباران کنند.
این شهید بزرگوار سال ۱۳۲۷ هجری شمسی در شهر تاریخی فردوس در شمال خراسان جنوبی به دنیا آمد و در کودکی به یزد رفت و به ادامه تحصیل پرداخت. محمد همزمان با تظاهرات ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ در صف مبارزان با حکومت شاه درآمد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به عنوان نخستین فرمانده سپاه پاسداران یزد انتخاب و مسوول تشکیل سپاه استان شد.
پیکر پاک این شهید شاخص کشور در آرامستان خلدبرین یزد دفن است.
واقعه طبس به باور صاحبنظران و شخصیتهای مختلف دارای ابعاد گوناگون است که به عنوان یک واقعه تاریخی ماندگار نزد ایرانیان و جهانیان باید از ابعاد مختلف به ویژه جنبه معنوی آن بررسی و تبیین شود.
امام خمینی (ره) پس از این واقعه فرمودند: نباید بیدار شوند آنهایی که به معنویات توجه ندارند و به این غیب ایمان نیاوردند. (چه کسی) این هلیکوپترهای آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند، ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مامور خدا بودند. باد مامور خداست... لیکن ما نباید مغرور شویم. من به ملت ایران عرض میکنم مغرور نشوید. تمام قدرت، قدرت خداست و باید به او اتکال کنید.
نظامیان آمریکایی ۴۴ سال قبل با هواپیماها و بالگردهای خود در محلی فرود آمدند که امروز با نام موزه بینالمللی استکبارستیزی صحرای طبس شناخته میشود و آنچه میتواند ابعاد این واقعه را بیش از گذشته به نمایش بگذارد، ایجاد مرکز آموزشی، سیاسی، فرهنگی و تحقیقاتی در قالب موزه است که پس از فراز و نشیبهای مختلف، عملیات اجرایی آن سال ۱۴۰۰ آغاز شد و قرار است تا سال ۱۴۰۴ تکمیل شود.
همچنین رویدادهای فرهنگی و هنری مانند رویداد ملی افول ابرهه برگزار شده که با استقبال هنرمندان سراسر کشور همراه بوده است.
صحرای طبس در فاصله ۱۳۰ کیلومتری محور طبس به یزد قرار دارد و پنجم اردیبهشت هر سال به همین مناسبت مراسمی با حضور مردم و مسئولان کشوری و استانی در محل مسجد شکر طبس واقع در محل واقعه برگزار میشود.
منبع : ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان خراسان جنوبی بیرجند