تورج بی نوا مچ زن خائن با یک جوان را در خانه اش گرفت / دختر 6 ساله همه چیز را لو داد
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۴۰۹۵۷
وقتی با مصرف قرص های لاغری فهمیدم که معتاد شده ام، دیگر چاره ای جز استعمال مستقیم شیشه نداشتم ولی این موضوع را از شوهرم پنهان کردم و درگیر رابطه ای شدم که...
به گزارش رکنا، زن 31 ساله که با شکایت همسرش و به اتهام خیانت و رابطه غیراخلاقی دستگیر شده بود، درباره این ماجرای تلخ به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: 9 سال قبل «تورج» به خواستگاری ام آمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
من هم پذیرفتم وبدین ترتیب بعد از ازدواج به مشهد آمدم اما در این شهر غریب بودم و هیچ آشنایی نداشتم از سوی دیگر احساس می کردم به خاطر افزایش وزن کمتر مورد توجه قرار می گیرم و از خودم خجالت می کشیدم.
ماجرای اعتیاد به شیشه با مصرف غرص لاغریاین بود که تبلیغ داروهای لاغری در شبکه های ماهواره ای و فضاهای مجازی توجهم را به خود جلب کرد و در پی خرید این داروها برآمدم.
این درحالی بود که با «فهیمه» به تازگی آشنا شده بودم و با یکدیگر دوست صمیمی بودیم. او که از شوهرش طلاق گرفته بود، ادعا می کرد کپسول های لاغری تاثیرگذاری را مصرف می کند به طوری که در مدت چندماه به شدت کاهش وزن پیدا کرده است. من هم که از این موضوع رنج می بردم از او خواستم به من هم کمک کند تا زودتر به اندامی متناسب برسم.
او هم تعدادی از قرص ها را به من داد و من با مصرف آن ها 5 کیلوگرم در یک ماه کاهش وزن پیدا کردم چرا که نمی توانستم غذا بخورم و خورد و خوراکم به شدت کاهش یافته بود. در همین حال ماجرای مصرف کپسول ها را از شوهرم پنهان کردم و به او می گفتم رژیم غذایی گرفته ام. زندگی ام دچار آشفتگی خاصی شده بود. در حالی که دختر 6 ساله ام مدام برای خوردن غذا گریه می کرد ولی من حوصله آشپزی نداشتم. تورج هم برای آسایش من از بیرون غذا می گرفت تا دخترم بی تابی نکند.
در این شرایط من ادعا می کردم اگر آشپزی کنم دوباره چاق می شوم. حالا دیگر نسبت به همه چیز بی تفاوت شده بودم تا این که یک روز وقتی قرص هایم تمام شده بود، احساس کردم حال عجیبی دارم و مانند دیوانه ها به خودم می پیچم، این بود که با فهیمه تماس گرفتم و تقاضای کپسول های لاغری کردم. او با خونسردی گفت: عزیزم آن ها چیزی جز مواد مخدر نبود. حالا هم شیشه مصرف کن تا از خماری بیرون بیایی.
رابطه غیراخلاقی با موادفروش برای یافتن شیشهوقتی فهمیدم چه بلایی بر سرم آمده است خواستم حقیقت را به شوهرم بگویم اما از شدت خماری توان ایستادن هم نداشتم، این بود که از فهیمه نشانی جوان شیشه فروش را گرفتم و به سراغش رفتم.
حالا دیگر به طور مستقیم مواد مخدر صنعتی مصرف می کردم اما درتامین هزینه های اعتیادم دچار مشکل شده بودم، به همین دلیل پیشنهاد رابطه غیراخلاقی با جوان مواد فروش را پذیرفتم تا همسرم از اعتیادم مطلع نشود.
وقتی تورج به سرکار می رفت من هم به دخترم شربت خواب آور می دادم تا زمانی که جوان شیشه فروش برای مصرف مواد مخدر به خانه ام می آید چیزی نبیند و تورج را در جریان نگذارد اما او متوجه حضور مرد غریبه شده و ماجرا را به پدرش گفته بود، به همین دلیل وقتی آن جوان مواد فروش به خانه ام آمد تا درکنار او من هم شیشه مصرف کنم، ناگهان همسرم سرزده از راه رسید و با پلیس تماس گرفت. من هم که غافلگیر شده بودم، فقط حیرت زده به او می نگریستم اما ای کاش...
تحقیقات بیشتر درباره این ماجرا با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ ابراهیم خواجه پور (رئیس کلانتری آبکوه) به گروه ورزیده ای از نیروهای دایره اطلاعات سپرده شد.
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا رابطه غیراخلاقی اعتیاد به شیشه مصرف مواد مخدر اخبار حوادث مصرف مواد مخدر خیانت به همسر رابطه غیر اخلاقی دستگیری زن سهام عدالت قیمت خودرو کرونا ازدواج احسان علیخانی احسان علیخانی احسان علیخانی مجری تلویزیون احسان علیخانی در تهران طرفداران احسان علیخانی قیمت بازار آزاد ازدواج حسن یزدانی حسن یزدانی حسن یزدانی کشتی گیر ایرانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۴۰۹۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکم اعدام آقای کارگردان شکسته شد
حکم اعدام کارگردان و تهیه کننده سینما، به اتهام آزار و اذیت چهار دختر دانشآموز در حالی از سوی قضات دیوان عالی کشور شکسته شد که وی بزودی در شعبه همعرض دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشود.
به گزارش مشرق، تابستان سال ۱۴۰۱ دختر نوجوانی به نام سارا به همراه مادرش به پلیس آگاهی رفت و از یک کارگردان به اتهام آزار و اذیت شکایت کرد.
وی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: از دوران کودکی به بازیگری علاقهمند بودم و وقتی ۱۵ ساله شدم با موافقت خانوادهام در یک آموزشگاه بازیگری ثبتنام کردم. بعد از چند هفته یکی از مربیهای آنجا به نام فریبا، من را با آقای کارگردانی آشنا کرد.
فریبا مدعی بود آقای کارگردان علاوه بر ارتباطات خوبی که در سینما دارد دارای یک قدرت ماورایی است و به دلیل ارتباط با ماورا میتواند روح بازیگر را که لازمه موفقیت در کار است از بدیها و گناهها پاک کند. این اظهارات آنقدر در من تأثیر گذاشت که پذیرفتم برای موفقیت در کارم به اتفاق فریبا به خانه آن کارگردان برویم. آن روز دقایقی بعد از ورودمان به خانه وی خانم مربی ما را به بهانهای تنها گذاشت. آن مرد شیاد به من گفت روح پاکی دارم اما میتواند به من قدرت ماورایی دهد. بعد هم با این بهانه به من نزدیک شد و بدون توجه به التماسهایم من را مورد آزار و اذیت قرار داد، او گفت نباید درباره این کار با کسی صحبت کنم. آن شب وقتی به خانه برگشتم حالم خیلی بد بود و موضوع را به مادرم گفتم.
در حالی که مأموران در حال بررسی و تحقیق از کارگردان ۵۰ ساله بودند دختر ۱۶ سالهای به نام مریم نیز با شکایتی مشابه به پلیس آگاهی آمد.
مریم هم در تشریح شکایتش همان اظهارات دختر قبلی را مطرح کرد.
در ادامه دو شکایت مشابه دیگر نیز به مأموران اعلام شد و با جمعبندی مأموران مشخص شد که آقای کارگردان با همدستی مربی آموزشگاه با دسیسه قبلی دختران نوجوان را فریب میدهند.
به این ترتیب متهم اصلی در خانه ویلاییاش در شمال تهران ردیابی و بازداشت و در پی آن فریبا ۴۰ ساله نیز دستگیر شد.
هر دو متهم در بازجوییها منکر فریب و آزار و اذیت ۴ دختر دانشآموز شدند. با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۶ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در جلسه تحقیق از دو متهم که با حضور شاکیها برگزار شد هر ۴ دختر دانشآموز یک به یک جزئیات ماجرا را برای قضات شرح دادند و مدعی شدند که این دو متهم دختران دیگری را هم مورد آزار قرار دادهاند اما آنها به خاطر ترس و نگرانی از بابت آبروریزی شکایت نکردهاند.
سپس فریبا به قضات گفت: من اتهام اغفال و معاونت در آزار و اذیت را قبول ندارم چرا که خودم هم قربانی آزار و اذیت این کارگردان شدهام.
پس از جلسه تحقیق، دو متهم پشت درهای بسته و غیرعلنی محاکمه شدند و قضات پس از بررسی مدارک و شواهد کارگردان را به اعدام و فریبا را به حبس محکوم کردند.
اعتراض به حکم
با اعلام این حکم دو متهم اعتراض کردند و پرونده برای بررسی بیشتر به دیوان عالی کشور رفت. قضات دیوان نیز پس از بررسی پرونده حکم اعدام این کارگردان را شکستند و خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شدند. به این ترتیب پرونده به شعبه همعرض فرستاده شد تا کارگردان و مربی آموزشگاه بار دیگر محاکمه شوند.
منبع: روزنامه ایران