استادی ایرانی برنده جایزه مصطفی شد
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۶۰۰۱۷
ایران اکونومیست-پرفسور کامران وفا استاد دانشگاهی ایرانی آمریکایی برنده جایزه مصطفی ۲۰۲۱ شد.
پرفسور کامران وفا استاد دانشگاهی ایرانی آمریکایی در برنامه جایزه مصطفی ۲۰۲۱ که عصر امروز در تالار وحدت برگزار شد، اظهار کرد: خوشبختم که توانسته ام با پژوهشگران تراز اول در رشد علمی کشور سهمیم باشم.
او افزود: توسعه علم تشابه زیادی به رشد گلها در یک باغ دارد، تنها کار رشد گل فراهم کردن خاک، آب و نور کافی مناسب است و باقی آن به صورت طبیعی پرورش داده می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وفا تصریح کرد: رشد علم هم محتاج محیط مناسبی است که از جمله آن ارج نهادن به کار علمی و آزاد گذاشتن استعداد های علمی در جهت یافتن علم و ایجاد تسهیلاتی برای فراهم کردن زندگی مناسب است.
استاد دانشگاه ایرانی آمریکایی ادامه داد: جنبه معنوی این جایزه یعنی جایزه مصطفی را تقدیم به همسر عزیزم آفرین صدر می کنم که توانسته ام با پشتیبانی و حمایت ایشان باعث پیشرفت و رشد علمی شوم. همچنین، تمام جایزه مادی و نقدی این جشنواره را به بنیاد حمایت از علوم بنیادی تقدیم خواهم کرد.
اعظای جایزه به بنیادی عام المنفعه در عرصه علوم بنیادی
او در حاشیه چهارمین دوره اعطای این جایزه در جمع خبرنگاران افزود: بنده با علم وپرسشگری در سنین نوجوانی و در مدرسه البرز آشنا شدم، بعد از اخذ دیپلم به خارج از کشور برای ادامه تحصیل رفتم و در آنجا درجات بعدی را طی کردم.
او با اشاره به اینکه همواره خانواده مشوق وی در ادامه تحصیل و اخذ درجات علمی بوده است، گفت: در این سالها خانواده ام و به ویژه همسرم من را همراهی کردند، هویت معنوی این جایزه را به همسرم و مادی آن را به بنیاد عام المنفعهای در ایران برای حوزه علوم بنیادی که توسط همکارانم در ایران در حال راه اندازی است اعطا میکنم، این موضوع میتواند به رشد علوم پایه در ایران و کشورهای همسایه کمک کند.
وفا با بیان اینکه یک چهارم جمعیت جهان، مسلمان هستند، افزود:، اما متاسفانه یک چهارم علم متعلق به مسلمانان نیست و امیدوارم با تلاش دانشمندانی که در کشورهای اسلامی زندگی میکنند، جبران شود و از نظر علمی به سطح سایر دنیا برسند.
این دانشمند ایرانی با تاکید بر اینکه علم برای جامعه مسلمانان غریبه نیست و در گذشته نه چندان دور کشورهای اسلامی دوران طلایی علم را گذراندهاند، یادآوری کرد: در آن زمانها دانشمندان نامداری در ایران داشتهایم و این نشان میدهد علم میتواند بسیار نزدیک به جامعه ما باشد، هرچند که در حال حاضر کمی از جامعه اسلامی دور شده است.
برگزیده این دوره از جایزه مصطفی (ص) در خصوص پژوهش خود در زمینه «نظریه F» با تاکید بر اینکه پژوهشی که من انجام میدهم در حال حاضر هیچ نمودی در جامعه و اثر مستقیمی بر زندگی بشر ندارد، ادامه داد: علم لزوما برای این ساخته نشده که در همان لحظه روی زندگی بشر تاثیر گذار باشد، بلکه میتواند سرمایهگذاری برای آینده بشر باشد.
این برگزیده جایزه مصطفی (ص) ۲۰۲۱ ادامه داد: نتایج کاری که در قرن ۱۹ انجام دادیم، امروز میبینیم، بنابراین سرعت در علم جایی ندارد، حوزهای که من در آن کار میکنم یعنی «نظریه ریسمان» در حال حاضر هیچ تاثیری بر زندگی بشر ندارد، تنها فهم ما را از جهان بیشتر میکند.
کامران وفا استاد ایرانی-آمریکایی فیزیک در دانشگاه هاروارد، امسال جایزه مصطفی را از آن خود کرد؛ او در سال ۱۳۳۹ شمسی در تهران به دنیا آمد؛ تحصیلاتش را در دبیرستان البرز به پایان رساند همچنین مدرک کارشناسی خود را در فیزیک و ریاضی از امای تی بدست آورد.
وفا در سال ۱۹۸۵ میلادی موفق به دریافت درجه دکتری خود با سرپرستی ادوارد ویتن از دانشگاه پرینستون شد.
یکی از جایزههای این دوره جایزه مصطفی برای دانشمندان مسلمان غیرمقیم کشورهای اسلامی به صورت مشترک به کامران وفا برای زحماتش در تئوری میدانها و محمد زاهد حسن برای زحماتش در زمینه نیمهفلزات ویل فرمیونی تعلق گرفت.
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: ایرانی آمریکایی جایزه مصطفی کامران وفا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۶۰۰۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گفتوگو با چهره ماندگار معماری ایران به بهانه روز معماری/ حیاطهای خالی از حیات
دیگر در ساختوسازهای چندین دهه اخیر اثری از معماری فاخر و بلندآوازه ایرانی به چشم نمیخورد و ساختمانهای قدیمیِ باصفا جای خود را به ساختمانهای بلندمرتبه بیروح دادهاند.
روز معمار را بهانهای برای گفتوگو با دکتر محمدمنصور فلامکی، معمار و شهرساز ایرانی و چهره ماندگار معماری ایران قرار دادیم تا به چرایی این موضوع و بیان راهحلهایی برای آن بپردازیم.
سالهاست خانههای ما آن حس نوستالوژی و صفای گذشته را ندارد، به نظر شما دلیل این حس چیست؟
این موضوع در سالهای اخیر از سوی بسیاری مورد بیتوجهی قرار گرفته و چندان شنیده نمیشود، با این حال، معماری ایرانی دارای ویژگیهایی است که نمیتوان به آن توجه نکرد. بهویژه اینکه در معماری ایرانی، خانه به عنوان یکی از مهمترین بناها، دارای شاخصهایی است که باید بیشترین رفاه را برای خانواده فراهم کند نه الزاماً مکانی که از تجهیزات مدرن برخوردار باشد.
دکتر محمدمنصور فلامکی، معمار و شهرساز ایرانی و چهره ماندگار معماری ایراناز چند دهه پیش در مناطق مختلف کشور شاهد تخریب خانههای قدیمی و تبدیل آنها به سازههای آپارتمانی چندطبقه هستیم که ایرادهای فراوانی بر این بناها وارد است و این مسئله از هماکنون به عنوان مقولهای حلنشدنی تلقی میشود، زیرا معماران ما نمیدانند نارسایی در ساخت این بهاصطلاح خانههای نوساز از کجا نشأت میگیرد. آنچه مسلم است اینکه هیچیک از معلمان دانشگاهی این رشته از وضعیت موجود رضایت ندارند، چراکه ساختوسازهای جدیدی که با عنوان ساختمانهای مدرن از آنها نام برده میشود، با فرهنگ خانهسازی و فرهنگمحلهای مناطق مختلف کشور بیگانه است و در واقع مشخص نیست این بناها توسط چه افرادی و برای چه کسانی در شهرهای کوچک، بزرگ و حتی شهرهای قدیمی بهطور یکسان ساخته میشود.
البته مشابه این خانهها در دهلینو، شهرهای دسته سه جزیره سیسیل و برخی از شهرهای اروپایِ شمالی از ۷۰ سال پیش ساخته شده است. اما شهرهای ما ویژگیهای متفاوتی با شهرهای اروپایِ شمالی دارند و آپارتمانهایی که از آنها به عنوان خانههای مدرن نام برده میشود، حریمی برای خانوادهها در زندگی قائل نیست که این ویژگی متناسب با فرهنگ ایرانی ما نیست و اینگونه سنجشها بهدرستی در ایران صورت نگرفتهاست.
اگر بخواهم به تاریخچه آپارتمانسازی در ایران اشاره کنم، باید بگویم قدمتی مشابه با آپارتمانسازی در کشورهای اروپای شمالی دارد. با این تفاوت که در ایران آپارتمان در گذار از سالهای پهلوی اول به دوم به عنوان خانه یعنی محل سکونت دائمی افراد خانواده ساخته نمیشد، بلکه به عنوان واحدهای سازمانی برای سکونت موقت خانواده کارکنانی که حداکثر برای چهار سال از شهری به شهر دیگر مأمور به خدمت میشدند، ساخته شده بود، به این ترتیب در جامعه ایرانی مفهوم خانه و آپارتمان متفاوت بود و آپارتمان خانه محسوب نمیشد.
آیا ما معماری علمی که الهام گرفته از دین و مذهبمان باشد، داریم؟
ایران پیش از اسلام نیز در حوزه معماری صاحب سبک بوده که این ویژگی در سطح جهانی بسیار ارزشمند است. با پذیرفتن دین اسلام، ارزشها و بینشهای اسلامی به آن افزوده شد؛ بهطوری که از سالهای پس از ورود اسلام به ایران، تا ۹۰ سال پیش، معمارانِ خانههایِ شهرهای بزرگ تا جایی که میتوانستند از اندیشههای متکی بر مذهب تشیع پیروی کردهاند، اما از آنجا که نتوانستند این اندیشهها را با شاخصهای فنی-ساختاری معماری هماهنگ کنند، به مرور زمان به فراموشی سپرده شد و تاکنون این نگرش درخصوص معماری و گرایشهای جدید آن در دانشگاههای ما بهدرستی و به کمال دیده نشدهاست.
ارزشها و راه و رسمهای جدید که به موازات گسترش شهرها به میدان روزمره آورده میشوند چنانکه باید ارزیابی علمی و مردمی نمیشوند و در خانهسازیهای مورد نیاز مردمان شهرنشین و روستاییان که شکلگیری آنها هر روز جامعتر و پذیرای نوسازی معماری میشود همدلی و همسویی معنویِ متکی بر آداب و رسوم کهن در نظر گرفته نمیشود.
به نظر شما خانهای که مطابق معیارها و ارزشهای ملی و مذهبی ماست باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
در ساخت خانههای قدیمی معماران ایرانی ۶ جهت - شمال، جنوب، شرق، غرب، توجه به آسمان و اهمیت زیرِ سطح زمین- را میشناختند. ازاینرو، عمق زمین نه تنها دور انداختنی نبود، بلکه مکان مقدسی محسوب میشد که آبانبارِ خانه و سرداب -آب پاکیزه و محل نگهداری مواد غذایی در فصلهای گرم سال- در آن قرار داشت، اما اکنون در معماری مدرن زیر زمینِ خانهها به انباری و یا پارکینگ خانهها تبدیل شده است.
در خانههای قدیمی پنجرهها از مصالح بومی ساخته میشد و شکل و اندازه آنها متناسب با حیاط خانه بود و بهگونهای ساخته میشد که اگر ساکنان خانه، کف اتاق مینشستند، میتوانستند گلهای باغچه و حوض داخل حیاط را هم ببینند، اما اکنون در معماری به اصطلاح مدرن، این امکان وجود ندارد.
اگر بخواهیم حسِخوب معماری ایرانی اسلامی را دوباره زنده کنیم، باید در سایه پژوهشهای علمی و دست در دستِ هنر، روانشناسی، تاریخ ملی و مذهبی، جغرافی و اقلیمشناسی شهری، اقتصادِ فضایشهری و جمعیتشناسی به این مهم دست یابیم.مسجد جامع نمونه بارز یک معماری اسلامی ایرانی است. این بنا علاوه بر زیبایی و رو به قبله بودن، دیگر شاخصهای معماری اسلامی ایرانی مانند دسترسی به آب از ابتدای ورود، نگاه کردن به آب با احساس احترام، دیدن گل و سبزه و دور شدن از آب با احترام و همچنین قرار گرفتن در صحن محل نماز خواندن و سایر ویژگیهایی که بر عمق اندیشه معمار آن تأکید دارد را داراست و برای بسیاری از شهرهای اسلامی دیگر کشورها مثل «فاس» در مراکش الگو شده است. یعنی معماری اسلامی که سه قرن پس از ظهور اسلام در شهرهای ما بهتدریج شکل گرفته، متکی بر احساس، اندیشه و سنتهای بومی با محوریت عقایدی که در شهرها جاری بوده به دست بومیان ساخته شده است، مگر آنکه پدیدههای محلی مثل شیب تند درهها و یا تندبادهای کویری مانع ایجاد و ترویج معماریهای متعارف و مقبول شده باشد؛ با اینحال زندگی درون اتاقها همیشه با آفتابی که آن را گرم نگه میداشته و با تهویه مناسب همراه بوده و این مهم استمرار سنتهای زیستی را تضمین میکرده است.
آیا میشود با محدودیتها و موضوعات اجتنابناپذیری همچون افزایش تراکم جمعیتی، دوباره حس معماری ایرانی و اسلامی را زنده کرد؟
دانش معماری جدید نمیتواند متکی بر خود و سنتهای قدیمی محض پیشرفت کند. این مهم، نیازمند پژوهشهای گستردهای است که باید دست در دستِ سایر رشتههای علمی و هنری در فضاهای علمی جدید، کاوشگر و ابداعکننده در سایه همکاری معماران با دانشمندان حوزههای مختلف پرورش یابد و به کمال برسد. همانطور که معماران کشورهای توسعهیافته از سال ۱۹۵۰ این پژوهشها را آغاز کردند و سراغ دانشمندان سایر رشتهها از جمله اقتصاددانان، هنرمندان، تاریخ و جغرافیدانان و حتی روانشناسان رفتند و نخستین کتابهای علمی این رشته از همان زمان متولد شد.
بنابراین اگر بخواهیم حسِخوب معماری ایرانی اسلامی را دوباره زنده کنیم، باید در سایه پژوهشهای علمی و دست در دستِ هنر، روانشناسی، تاریخ ملی و مذهبی، جغرافی و اقلیمشناسی شهری، اقتصادِ فضایشهری و جمعیتشناسی به این مهم دست یابیم.
شما چه عواملی را در آشفتگیهای موجود در شهرسازیها و خانهسازیهای چند دهه اخیر تأثیرگذار میدانید و معماران ما در چه زمینههایی کوتاهی کردهاند؟
من نقش معاملاتملکیها را در این آشفتگیها و حتی تغییر نگرش مردم به عنوان مالکان خانههای قدیمی و خریداران خانههای نوساز بسیار تأثیرگذار میدانم. با توجه به اینکه سود معاملاتملکیها در تراکم بالا و افزایش تعداد اتاقها تعریف میشود و توجه به کیفیتِ رفاه سکونتی خانهها از سود آنها میکاهد، در بسیاری از نوسازیهای سالهای اخیر با تمرکز بر ساخت واحدهایی با تعداد اتاقهای بیشتر – دو، سه و چهار خوابه- معیارهای علمی معماری نادیده گرفته شده و معماری سکونتیِ فضاهای محلی و شهری ما را با تخریب خانههای قدیمی و تبدیل آنها به ساختمانهای بیکیفیت چند طبقه، به فضاهایی فقیر تبدیل کردهاند که هیچ شباهتی با خانهسازی ایرانی که دنیا آن را به عنوان یکی ازانواعِ بهینه خانهسازی میشناسد، ندارد و به نظر من نمیتوان این آپارتمانها را خانه تلقی کرد.
در دانشگاههای معماری ما دو اندیشه رایج است. اندیشه نخست، اندیشهای است که بر اساس شاخصهای علمی شکل گرفته و ساختمانها با توجه به نوع کاربری آنها و خانهها با در نظر گرفتن رفاه سکونتی اعضای خانواده ساخته میشود. اما اندیشه دوم بر محوریت مدرنسازی و تراکم سکونتی میچرخد که توجهی به شاخصهای علمی معماری ندارد و براساس تعداد اتاقها - نه کیفیت آنها و میزان رفاهی که باید برای ساکنان آن فراهم باشد- تعریف میشود. بنابراین، حسابِ معمارانی که در حوزه خانهسازی طبق اصول علمی معماری فعالیت دارند و رفاهِ سکونتیِ خانهها را قربانی تراکمِ سکونتی نمیکنند، از حسابِ معاملاتملکیها و سرمایهگذاران عرصه و اعیان که تفاوتی میان ساختِخانه و آغل قائل نیستند، جداست.
منبع: روزنامه قدس اعظم طیرانی