ارتقای ظرفیت اقتصادی سازمان شانگهای با عضویت ایران
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۹۲۷۷۳
تحلیلگران و اندیشکدههای غربی اعتقاد دارند عضویت ایران در «سازمان همکاری شانگهای» محرکی برای اعضای این سازمان است که در آینده، تمرکز بیشتری را بر تقویت مبادلات و روابط اقتصادی درون بلوکی داشته باشند. رئیس جمهور کشورمان چند روز قبل همزمان با روز ملی صادرات در جلسهای با جمعی از صادرکنندگان موفق کشور با تاکید بر اینکه باید تلاش کنیم این احساس در همه کشور نهادینه شود که در حال پیشرفت هستیم، گفت: سهم امروز ایران در تجارت منطقه و جهان متناسب با توان و ظرفیتهای اقتصادی و تولیدی کشور نیست؛ چرا که در کشورهای مختلف و به ویژه در میان همسایگان تقاضا برای خرید کالا و استفاده از خدمات فنی و مهندسی ایرانی بسیار بالاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیسی عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای را فرصت خوبی برای توسعه روابط اقتصادی و تجاری با کشورهای منطقه دانست و بیان داشت: صادرکنندگان باید از فرصت اتصال ایران به زیرساختهای اقتصادی آسیا به نحو احسن استفاده کنند.
به طور قطع یکی از نخستین دستاوردهای سیاست خارجی که در همان هفتههای نخست ریاست جمهوری رئیسی رقم خورد پذیرش درخواست عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای بود. این درخواست بیشتر از یک دهه قبل مطرح شده بود و به دلایل گوناگون داخلی و خارجی به نتیجه نرسید، اما در این دوره با توجه به تاکید دولت سیزدهم بر همکاریهای منطقهای و نگاه به شرق دولت، نهایی شد.
بسیاری از اندیشکدهها و تحلیلگران غربی به ارزیابی پیامدهای پیوستن ایران به این پیمان از جنبههای گوناگون سیاسی و اقتصادی پرداخته اند.
کاهش قدرت عمل کاخ سفید
از نظر سیاسی به نظر میرسد حضور ایران در سازمان همکاری شانگهای، گزینهها و قدرت عمل راهبردی ایالاتمتحده در خاورمیانه را محدود خواهد کرد. تحلیلگر اندیشکده «شورای سیاست خارجی آمریکا» اعتقاد دارد ورود ایران به سازمان همکاری شانگهای (SCO) به عنوان بلوک اورآسیایی که چین و روسیه رهبری آن را بر عهده دارند، پتانسیل بالایی برای محدود کردن اختیارات ایالات متحده، اسراییل و غرب در مقابله با خواستههای هستهای و ارتقای جایگاه ایران در منطقه دارد. بر این اساس، حضور ایران در سازمان شانگهای که اعضا را برای همکاری در مسایل اقتصادی، فرهنگی و امنیتی تشویق میکند، در ادامه اخبار مربوط به حدود یک سال پیش مطرح شده است. خبرهایی مبنی بر اینکه پکن و تهران در حال توسعه یک توافقنامه اقتصادی و نظامی جدید هستند که به چین امکان میدهد جایگاه محکم تری در خاورمیانه داشته باشد و همزمان به ایران نیز فرصتهای اقتصادی و نظامی بالقوهای میدهد تا از فشارهای آمریکا در امان بماند.
این اتاق فکر آمریکایی، عضویت تهران در این سازمان را در کنار توافق ۲۵ ساله میان تهران و پکن مورد بررسی قرار داده و نوشته است: چین قرار است ۴۰۰ میلیارد دلار در بخش انرژی و سایر بخشهای ایران سرمایهگذاری کند و در قبال آن از ایران نفت بخرد. همچنین دو کشور در زمینه «آموزش و تمرینهای مشترک، تحقیقات مشترک و تولید سلاح و اشتراک اطلاعات» نیز همکاری نزدیکی خواهند داشت.
طبق این تحلیل، پذیرش ایران در سازمان همکاری شانگهای به عنوان نهمین عضو پیمان پس از هند، پاکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان نشاندهنده روابط رو به رشد تهران با چین و روسیه است. واشنگتن در سالهای اخیر تحریمهای شدید اقتصادی و مالی را علیه ایران در چارچوب کارزار «فشار حداکثری» ترامپ و سایر تحریمها از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحد اعمال کرده است. اکنون پس از این اقدام سازمان و با کاهش انزوای جهانی تهران، ورود به پیمان شانگهای، ایران را به عنوان یک بازیگر بینالمللی قابل توجه مطرح میکند.
این گزارش تاکید دارد: ورود ایران به سازمان شانگهای نشان دهنده رد یکجانبهگرایی آمریکا نیز است به ویژه آنکه همه اعضای سازمان همکاری شانگهای آماده گسترش روابط اقتصادی خود با جمهوری اسلامی هستند. در این شرایط سوالات جدی برای کاخ سفید مطرح میشود که آیا پس از این تصمیم اعضای سازمان، چین و روسیه حاضر به همراهی با واشنگتن علیه تهران خواهند بود. به ویژه در زمانی که هر دو کشور قدرت آمریکا را رو به افول میبینند.
تقویت جنبههای اقتصادی
برخی تحلیلها نیز به موضوع عضویت ایران در پیمان شانگهای از نظر ابعاد و نتایج اقتصادی آن مینگرند. تارنمای خبری-تحلیلی «دیپلماسی مدرن» اعتقاد دارد اگرچه نگاه به شرق ایران به دلیل فشارهای آمریکا با پیوستن به سازمان همکاری شانگهای تقویت میشود، اما همین اتفاق میتواند گزینهای تازه برای نظم جهانی هم باشد.
طبق این تحلیل، عضویت در پیمان فوق مکملی برای امضای توافق اتحادیه اورآسیایی است که ایران آن را از سال ۲۰۱۹ به اجرا در آورد. این دو اقدام با ایجاد مناطق و تجارت آزاد میان اعضا میتواند منافع اقتصادی گستردهای را برای ایران داشته باشد.
طبق نوشته این مرکز اروپایی، ایجاد یک مکانیسم مالی جایگزین سیستم غربی با پیوستن به پیمان تسهیل میشود ضمن آنکه به تهران در مدیریت فعالیتهای اقتصادی آن کمک کند. خروج آمریکا از توافق برجام موجب شد تا مشکلات زیادی برای تهران ایجاد شود. با وجود تلاشهای بین المللی کشورها قادر نشدند تاثیر تحریمهای ثانویه آمریکا را کم کنند، اما اکنون کشورها در چارچوب دو پیمان فوق قادر میشوند تبادلات درون گروهی خود را تقویت کنند.
به نوشته تارنمای اروپایی دیپلماسی مدرن، از طرف دیگر نقش مولفههای اقتصادی در سازمان شانگهای اگرچه تاکنون خیلی پررنگ نبوده است، اما میتوان گفت که همکاری امنیتی و سیاسی ایران در گروه میتواند همکاری اقتصادی نزدیکتر و بیشتر اعضا را به دنبال داشته باشد. عضویت ایران محرکی برای سازمان شانگهای خواهد بود تا از این به بعد به جای تمرکز صرف بر مباحث امنیتی و سیاسی به مسائلی فراتر هم بیاندیشد و قدرت رایزنی خود را به عرصههای اقتصادی نیز تسری ببخشند و در عرصههای گوناگون مسئولیتهای وسیع تری را بر عهده بگیرند.
اندیشکده «امریکن اینترپرایز» نیز سازمان همکاری شانگهای را یک اتحاد اقتصادی و سیاسی دانست که چین رهبری آن را برعهده دارد؛ این اتاق فکر عضویت کامل ایران در پیمان را واجد منافع گوناگون اقتصادی برای تهران ارزیابی کرد. ضمن آنکه پذیرش ایران در این سازمان، همکاری نزدیکتر ایران و چین و برجستهتر شدن جایگاه چین در سطح بینالمللی را هم به دنبال دارد.
تحلیلگر امریکن اینترپرایز همچنین اعتقاد دارد عضویت ایران میتواند باعث افزایش روابط اقتصادی تهران-پکن شده و نه تنها واردات نفت چین از ایران را افزایش دهد بلکه محرکی برای تسریع در اجرای مشارکت راهبردی ۲۵ ساله دو کشور شود.
اندیشکده «شورای آتلانتیک» هم در این زمینه به همکاری و نزدیکی ایران، افغانستان و پاکستان با چین پرداخت و نوشت پذیرش کامل ایران در این سازمان، آن را به یک بلوک قدرتمندتر اقتصادی و سیاسی تبدیل میکند.
در این چارچوب موضوع بازسازی افغانستان و جایگاه پاکستان و ایران در تکمیل پروژه «یک جاده - یک کمربند» چین میتواند عرصههای اقتصادی این سازمان را پررنگتر از قبل نماید. طبق نوشته این اتاق فکر غربی، ایران برای نخستین بار از زمان انقلاب اسلامی به یک نهاد چندجانبه منطقهای پیوست که در راستای شعارهای ضدیکجانبه گرایی تهران قرار دارد. این حرکت همچنین توجه به ابعاد اقتصادی سازمان همکاری شانگهای از طریق افزایش سرمایه گذاری و تجرات با ایران به ویژه از سوی چین را برجسته میسازد. این موضوع ضعف بیشتر آمریکا را در دوره پس از خروج از افغانستان به نمایش میگذارد.
منبع: ایرنا
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: اقتصاد اقتصاد جهانی اقتصاد مقاومتی اقتصاد آمریکا ایران در سازمان همکاری شانگ سازمان همکاری شانگ سازمان شانگ روابط اقتصادی عضویت ایران کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۹۲۷۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالشهای «شانگهای» برای برقراری صلح در غزه
سازمان همکاری شانگهای از جمله نهادهای دارای ماهیت و کارکرد سیاسی، امنیتی و اقتصادی محسوب میشود که ظرفیتهای بسیاری برای برقراری صلح و امنیت و موازنهسازی در برابر نفوذ آمریکا در منطقه دارد. مسئله فلسطین یکی از عرصههای مهمی است که سازمان شانگهای میتواند با بهرهمندی از ظرفیت دیپلماتیک و سیاسی اعضای فرامنطقهای همچون روسیه و چین و اعضای منطقهای مانند ایران به رفع تنشها و برقراری صلح اقدام کند. این سازمان میتواند با ایجاد توازن در برابر حامیان اسرائیل به رهبری آمریکا و برقراری سدی در برابر اقدامات رژیم صهیونیستی عمل کند. باوجود ظرفیتهای این سازمان در تحقق صلح منطقهای، اما واقعیات عرصه بینالمللی سمت و سوی دیگری را برای آن رقم میزند. به نظر میرسد اعضای سازمان شانگهای درصددند با محوریت راهبردها و اهداف ملی پیش بروند.
درواقع، درهم تنیدگی روابط رژیم صهیونیستی و آمریکا با برخی دولتهای عضو سازمان شانگهای همچون چین و هند مانع از آن است که گامی به سوی آتشبس و برقراری صلح در غزه برداشت. چنانکه با روی کار آمدن نتانیاهو سطح مبادلات و همکاریهای اقتصادی میان چین و اسرائیل افزایش یافته و براساس آمارها، چین میزان ۹/۱۲ میلیارد دلار در زیرساختهای این رژیم سرمایهگذاری کرده است تا جایی که اکنون به عنوان بزرگترین شریک تجاری رژیم اسرائیل در آسیا محسوب میشود. همچنین فروش گسترده تسلیحات دفاعی به هند عملاً آن را به عمدهترین بازار صادرات مصنوعات دفاعی و نظامی رژیم صهیونیستی تبدیل کرده است. در کنار اینها، میتوان به سایر طرحها و پروژههای مشترک میان هند و اسرائیل همچون طرح کریدوری عربمد اشاره کرد که بیانگر درهمتنیدگی روابط و وابستگی متقابل هند و رژیم صهیونیستی است و کار سازمان شانگهای برای اتخاذ تدابیری ضد اقدامات بیثباتساز اسرائیل را دشوار میکند.
افزون بر این، تفاوت و ناهمگونی میان رویکردها و اهداف منطقهای اعضای بانفوذ سازمان شانگهای با یکدیگر موجب میشود همصدایی و اجماع همهجانبه اعضا برای ورود به مسئله فلسطین و اولویت قرار دادن صلح غزه مدنظر نباشد.
از سوی دیگر، نبود ابزارهای بازدارندگی و الزامآور برای عملیاتی ساختن تصمیمات سازمان شانگهای عامل دیگری است که آن را در پیگیری اهداف صلحجویانه و حل و فصل تخاصمات ناتوان میکند. اما روسیه به عنوان دیگر بازوی قدرتمند سازمان شانگهای، در موضعگیری درباره مسئله فلسطین دچار نوسان بوده است. باوجود اینکه اقلیت یهودی روستبار در اسرائیل تا مدتهای طولانی به تنظیمگری روابط میان روسیه و رژیم صهیونیستی میپرداختهاند اما تحولات میدانی در نبرد اوکراین و سپس وقوع جنگ غزه شرایط را بهگونه دیگری پیش برد. روسیه در مواجهه با اقدامات آمریکا در جبهه غربی و حمایت آن از اوکراین و نیز همسویی آمریکاییها با اقدامات و سیاستهای اسرائیل تلاش کرده با حمایت از فلسطین به مشروعیت بخشی خود در خاورمیانه و جهان عرب بپردازد. از سوی دیگر روسیه درصدد است از جنگ غزه به عنوان محملی برای کاهش فشارهای نبرد اوکراین و درگیر ساختن آمریکا در خاورمیانه بهره ببرد. بنابراین به نظر میرسد روسیه تلاش میکند اهداف و منافع ملی خود را از طریق راهبرد محافظهکاری و همسویی با اسرائیل و اعراب حامی آن به موازات حمایت از گروههای فلسطینی به عنوان جبهه ضدغربی پیش ببرد و همین رویکرد را در سازمان شانگهای عملیاتی سازد. در جمعبندی میتوان گفت گرچه هر یک از اعضای پرنفوذ سازمان شانگهای به تنهایی دارای ظرفیتها و توانمندیهای گسترده دیپلماتیک و سیاسی و نیز اهرمهای اقتصادی برای ملزمسازی اسرائیل به ایجاد صلح گسترده در فلسطین هستند، اما زمانی که در قالب سازمان شانگهای گردهم میآیند بر اساس محاسبه سود و زیان فردی عمل میکنند و همین تعارضات و مغایرتهای موجود میان اهداف تأسیسی سازمان شانگهای با اهداف فردی اعضا موجب تضعیف کارکرد این سازمان در تحقق صلح و ثبات میشود.