ماجرا چیست؟/قتل یک زن توسط شوهر در ماکو
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۶۵۰۵۶
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ارومیه، خبر سوزانده شدن یک زن با دست و پای بسته توسط شوهرش در یکی از روستاهای شهرستان ماکو در استان آذربایجان غربی، از روز گذشته سوژه شبکههای اجتماعی و در رأس آنها رسانههای معاند شده است اما واقعیت ماجرا چیز دیگری است.
برای روشن شدن حقیقت و اطلاع از کم و کیف ماجرا، علی محمدی ایروانلو فرماندار شهرستان ماکو و رئیس شورای تأمین این شهرستان در گفتگو با خبرنگاران شرکت کرد و ضمن تکذیب این خبر گفت: حدود سه هفته قبل در پی اختلاف خانوادگی در روستای قوری شکاک ماکو، زنی اقدام به خود سوزی کرده بود که بعد از بستری شدن در بیمارستان فجر ماکو به علت شدت سوختگی به ارومیه اعزام شد و به علت سوختگی شدید متأسفانه جان خود را از دست میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه بنا به اعلام مدیر شبکه بهداشت و درمان ماکو مرحومه حتی باردار هم نبوده، افزود: بعد از فوت وی، پرونده قضایی هم برای همسر این زن تشکیل شده، ولی قتل این زن توسط شوهرش پس از تحقیقات قضایی از سوی این مراجع ثابت نشده و وی نیز با قید وثیقه آزاد شده است.
انتهای پیام/گ
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: قتل هولناک شایعه در فضای مجازی آذربایجان غربی ارومیه شهرستان ماکو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۶۵۰۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرا مفقودی ۳ دختر چوپان در کرمان
آفتابنیوز :
شب در دل کوهستانِ هراسناک، وهمِ آسمان و زمین از یک سو، غرش سیلاب از سوی دیگر؛ و آب، گوسفندان را با خود میبرد.
سیلاب شدید، حریفِ قدرِ گوسفندان است و سه دختر میمانند تنها در بیابان و کوهستان با دستانی خالی و گوسفندانی که یا نیستند یا زنده نیستند؛ حالا ترس از پدر و تلف شدنِ گوسفندان هم به ترس از شب و سیلاب اضافه شده و چاره را به بازنگشتن میبینند؛ شاید نمیدانستند چه جوابی باید به خانواده بدهند.
درواقع، مانند روزهای عادی، با تاکید پدر خانواده، به دل کوه و دشت زده بودند تا گوسفندان را به چرا ببرند؛ آری، سه دختر ۱۲ تا ۲۰ ساله عشایر در شهرستان عنبرآباد استان کرمان.
مسئولان عشایری میگویند هم به شکل پیامکی یا تلفنی و هم حضوری حداقل سه نوبت به پدر خانواده گفته بودند، پیش بینی سیلاب شدید داریم و باید این منطقه را ترک کنید، اما این چوپان اصرار دارد که اتفاقی نمیافتد، زیرا خیلی وقت است چشمشان به آسمان دوخته شده بوده و خبری از باران نبوده است.
حالا سه دختر جوان و نوجوان خانواده با وجود اخطارهای مسئولان محلی برای تخلیه از مناطق پرخطر در معرض سیلاب، همراه گله گوسفندان راهی کوه و دشت میشوند که به شب میخورند و سیلاب کُشنده و باقی قضایایی که نقل شد.
این روایت ها، آن چیزهایی است که از قول منابع محلی درباره چگونگی مفقود شدن این دختران از صبح امروز (چهارشنبه) به گوش مسئولان شهرستان و استان رسیده است و در نهایت رسانهها کسب اطلاع کردند.
تجربه مسئولان نشان میداده که پیش بینی این میزان بارش میتواند سیلابهای شدیدی را در این منطقه روان کند، اما آنطور که مسئولان محلی میگویند تذکرهای مکرر آنان نتیجهای نداشته و این خانواده عشایر، گویی اعتقادی به پیش بینی هواشناسی نداشتند و در جواب گفته بودند: ما که مدتها است چشم به راه باران هستیم و خبری نیست.
پدر خانواده بیتوجه به اخطارهای مکرر، دخترانش را روز سه شنبه (دیروز) باز همراه گله به بیرون میفرستد، اما این نوجوانها شب باز نمیگردند.
جست و جوها برای یافتن دختران تا صبح و سپس تا عصر ادامه پیدا میکند که در یک مرحله دختر ۲۰ ساله و در مرحله دیگر ۲ دختر نوجوان ۱۲ و ۱۷ ساله تا بعدازظهر امروز (چهارشنبه) سالم پیدا میشوند.
مشخص میشود دخترها بعد از رهاشدن از سیلاب و پس از اینکه گله گوسفندان در سیل گیر افتاده، تلاش میکنند آنها را جمع و سالم باز گردند، اما آنطور که روایت شده، این دختران با گذشت زمان با تلف شدن گوسفندان روبه رو شده اند و حالا هم از خانه دور هستندد و هم رویشان نمیشود یا ترس از سرزنش باعث میشود بدون گوسفندان برنگردند.
اینجا با ۲ مساله مهم یا بهتر است بگوییم ۲ پرسش بااهمیت روبه رو هستیم؛ نخست چرایی بیتوجهی به هشدارهای رسمی هواشناسی و مسئولان به عشایر و سایر شهروندان و دوم نیز ترس شدید سه دختر چوپان از خانواده آن هم در شرایطی که جانشان در خطر بونده است؛ که گویی، این ترس، مانع بازگشت بهموقعشان به خانه یا چادر عشایری میشده است.
آیا ترس از تلف شدن گوسفندان، به هر تعداد هم که بوده باشند، باید آنقدر باشد که سه دختر جوان و نوجوان را از فرار و دوری از منطقه خطر درگیر سیلاب دور نکند و به جمع خانواده بازنگرداند؟، حتی وقتی جانشان در خطر بوده؟؛ این مساله نیازمند واکاوی بیشتر جامعهشناختی، و البته کسب اطلاعات بیشتر از آنان است.
همانطور که در کلیپ چسبیده به این مطلب مشاهده میکنید، وقتی استاندار کرمان از فرماندار عنبرآباد درباره کم و کیف مفقودی این سه دختر میپرسد، آنان به نقل از شنیدههای افراد محلی یا خانواده، این روایت را مطرح میکنند و البته همه خوشحال هستند که این سه فرد مفقودی، به سلامت پیدا شدند و به کانون خانواده بازگشتند؛ و همه این حکایت در حالی بوده که مسئولان میگویند دستکم سه بار از این خانوادهها خواسته بودند وارد منطقه خطر نشوند و این امر نشان میدهد ضرورت دارد از نظر فرهنگی در این زمینه ها، به ویژه افزایش مراقبتها برای پیشگیری از حوادث و خسارتهای جانی و مالی، بیشتر کار شود.
منبع: خبرگزاری ایرنا