آیا ترکیه یک کشور ورشکسته است؟/ مهمترین چالش پیشرو برای سرمایهگذاران چه خواهد بود؟
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۶۷۷۵۳۲
از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون ارزش لیر بیش از 25 درصد کاهش یافته است. با توجه به اینکه ترکیه یکی از مقاصد مهم مهاجرت و سرمایهگذاری برای ایرانیان شده، یک کارشناس اقتصاد بینالملل به ریشهیابی علت این موضوع پرداخت.
ساسان شاهویسی، کارشناس اقتصاد بینالملل، در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری برنا در خصوص اقتصاد ترکیه و شرایط پیش رو این کشور گفت: اقتصاد ترکیه تابع یکسری نوسانات مختلف است و طی چند سال اخیر این نوسانات شدت فزایندهای گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه داد: اندازه اقتصادی ترکیه بزرگتر شده اما از یک طرف چرخههای اقتصادی در این کشور بهشدت ضعیف شده است. با توجه به تغییراتی که در ارزش پول ملی ترکیه بوجود آمده، این تغییرات ظرفیتهای اقتصادی این کشور را کاهش داده، صرف نظر از اینکه اقتصاد ترکیه بخشی صنعتی و بخشی گردشگری است، اما آنچه مسلم است روند توسعه یافتگی ترکیه قریب بیش از یک دهه هم افزایی خوبی پیدا کرده بود.
شاهویسی گفت: با تغییر و تحولات روابط ترکیه با پول جهان روایی مانند دلار، درگیریهایی که ترکیه با روسیه بهخاطر مسئله سوریه و با اتحادیه اروپا بهخاطر مسئله پناه جویان پیدا کرد و تغییراتی که در بازار سازهای ترکیه یکی بعد از دیگری اتفاق افتاد به نظر میرسد هم در واردات و هم در صادرات، ترکیه دچار بخشی از دست رفتگیها شده است.
او افزود: البته عموما مطرح میکنند سال 2020 سالی بوده که جهان از چرخه تجارت جهانی دچار افتادگی شده پس کشوری مثل ترکیه که دروازه آسیا برای اروپا هم هست از این قاعده مستثنی نیست، اما صرف نظر از اینها اتفاقاتی مثل کودتا در ترکیه و مسائلی که در ساختار سیاسی امنیتی داخل ترکیه بوجود آمد و همینطور بخشی از ترورها و تیراندازیها و درگیریها و بمبگذاریها، در مجموع اقتصاد ترکیه را دچار افتادگی کرد.
این کارشناسی اقتصادی تاکید کرد: اردوغان در ادوار مختلف به این نکته اصرار داشت که ترکیه جزو معدود کشورهای اروپایی است که بعد از انگلیس توانست رشد اقتصادی خود را افزایش دهد اما آنچه مسلم است، امروز بخش بزرگی از افتادگی اقتصاد ترکیه ناشی از دست رفتن ظرفیتهای صادراتی و قابلیتمند کردن واردات این کشور است.
شاهویسی گفت: مهمترین چالش پیشرو در ترکیه ارزش پولی ملی است و نباید فراموش کرد که ترکیه هنوز در مجموعه کشورهای G20 حضور دارد که در اندازه خودش، کشور قدرتمندی است و کارکردهای مختلف را با دامنه بالا در صنایعی مثل نساجی، گردشگری و حتی خودروسازی بوجود آورده است.
این کارشناس اقتصاد بینالملل با اشاره به میزان بدهی خارجی این کشور اظهار کرد: من ترکیه را یک کشور ورشکسته قلمداد نمیکنم نرخ بیکاری و تورم حاصل کرونا بوده است، علاوه برآن ارتباط این کشور با دلار دچار چالش شده، البته نرخ بدهی ترکیه نرخ فزایندهای است اما ما یک نسبت جهانی داریم و باتوجه به آن بسیاری از کشورهای اروپایی نرخ بالاتر از این رقم را دارند.
او تصریح کرد: در سه سال گذشته ما چالش های زیادی را در اقتصاد ترکیه مشاهده کردیم که یک بخش آن به مداخلات نظامی و تحریک پذیری در ساختار داخلی برمیگردد. موضوع بعدی تحریکپذیری در اقتصاد آن است که ناشی از رقابت با کشورهای اروپایی است و سعی میکند چسبندگی با اقتصاد اروپا را برای خودش بوجود بیاورد.
این کارشناس اقتصاد بین الملل با بیان اینکه ترکیه از لحاط اقتصادی در ابعاد و اندازه خوبی قرار دارد، گفت: آنچه که از آن به عنوان اقتصاد پیشرفته اروپایی یاد میشود، ترکیه هنوز با آن فاصله معناداری دارد. قسمتی از این بیثباتی به وقایع و اخباری که از اقتصاد ترکیه وارد می شود مرتبط است، وقوع اتفاقاتی مثل کودتا، زلزله و ترور افراد سرشناس باعث بیاعتمادی نسبت به سرمایهگذاری شده است، از طرفی دیگر دامنهای از تحریمها که علیه ترکیه اتفاق افتاد و از طرف دیگر چالشهایی که با بعضی اقتصادهای همسو خودش بوجود آمده، بخش بزرگی از سرمایهداران را مشوش کرده که سردمداران اقتصادی ترکیه نمیتوانند آن را مدیریت کنند.
انتهای پیام/ 4
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: اقتصاد ترکیه روابط بین الملل جهان روسیه سوریه اتحادیه اروپا واردات تجارت آسیا تیراندازی کارشناسی انگلیس نساجی بیکاری دلار کشورهای اروپایی زلزله سرمایه اقتصاد ترکیه سرمایه گردشگری برنا کارشناس اقتصاد بین الملل اقتصاد ترکیه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۷۷۵۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینجا از هر ۱۰ سرمایه، ۹ تا بر باد میرود
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ علیرضا رأفتی: بگذارید اول قصه را با یک جوک بی مزه، حتی چند دهه قدیمیتر از گروههای خانوادگی، شروع کنیم. همان حکایتی که احتمالاً شنیدهاید: مردی که در ساحل نشسته بود و داشت یک سطل ماست را میریخت توی آب دریا! گفتند: «چیکار میکنی؟»؛ گفت: «دوغ درست میکنم.»؛ گفتند: «نمیشه!»؛ گفت: «ولی اگه بشه چی میشه!»
دو دههای میشود که دنیا روی کسب و کارهای نوآور کوچک، اسم «استارتآپ» را گذاشته است. مفهومی که از دل ایالات متحده آمریکا شکل گرفت و حتی میشود آن را برد در پوشه «رؤیای آمریکایی»: «بنیانگذارانی که یک ایده خلاقانه، قدری پول، پشتکار فراوان و مهارت کافی دارند و با هم جمع میشوند در گاراژ یک خانه و یک محصول بر پایه اینترنت را میسازند که دنیا را تکان میدهد و ظرف چند سال تبدیلشان میکند به ثروتمندترین انسانهای روی زمین!» این تعریفی اغراقآمیز است که مخاطب از مفهوم خلق استارتآپ گرفته بود.
کم کم رویدادهایی مثل Startup weekend در سراسر دنیا، و از اوایل دهه نود در ایران خودمان، شکل گرفتند که صاحبان ایده میآمدند و برای سرمایهگذاران خطرپذیر ایدهها یا محصولات اولیهشان (MVP) را ارائه میدادند.
چرا سرمایهگذار خطرپذیر؟ چون پذیرفته که در سرمایهگذاری استارتآپی قرار است ۹۰ درصد مواقع زیان بدهد و ۱۰ درصد سود کند. سرمایهگذاری خطرپذیر به یک معنی نوعی از سرمایهگذاری است که شرکت یا شخص، سرمایهگذاریاش را روی یک ایده یا محصولی که تا به حال به آن شکل در بازار جهان یا آن منطقه نبوده انجام میدهد.
هم نبود ذهنیت واقعی از بازار و هم نداشتن برآورد درست از کارکرد محصول ریسک را بالا میبرد. برای همین هم احتمال ۹ شکست از ۱۰ سرمایهگذاری اصطلاح رایجی بین این سرمایهگذاران است. اما در صورت نتیجهدهی محصول و بازار، سودی که از برد یکی از ۱۰ سرمایهگذاری به جیب سرمایهگذار میرود، تمام ۹ شکست قبلی را پوشش میدهد. این شکل از سرمایهگذاری دانش کافی مدیریتی، شناخت بازار، فناوری و محصولات بر پایه فناوری را میطلبد که غالباً سرمایهگذاران و مشاورانشان این دانش را دارند و بیگدار به آب نمیزنند.
اما نمای بیرونی این سرمایهگذاریها و بنیانگذاریها برای تماشاگری که دانشی در این زمینه ندارد، همان دوغ کردن دریا با یک سطل ماست است! شیوهای که بسیاری از کسانی که فکر میکنند صاحب ایدههایی هستند که میتواند دنیا را تکان دهد هم با آن درگیرند. رویدادهای ارائه طرح و محصول به سرمایهگذار پر است از نوجوانان و جوانانی که فکر میکنند خلاقانهترین ایده دنیا را دارند و استراتژیشان برای به ثمر رسیدن محصول این است: «اگه بشه چی میشه!»
شاید بشود گفت بخشی از این نگاه به استارتآپ برمیگردد به همین نوع نگاه به مسئله «موفقیت»؛ موفقیت قبلاً در فرهنگ ما کنار مفهوم «رستگاری» قرار میگرفت و برای رسیدن به آن مجموعهای از تلاشهای مادی و معنوی نیاز بود و منابع مورد رجوع هم مجموعهای از کتابها و سخنانی از دل مذهب و ادبیات بودند. حالا اما موفقیتی که نوجوان و جوان امروزی میشناسد، ورقی است که از دل همان پوشه رؤیای آمریکایی بیرون آمده و مخاطب آن، در کتابها و سخنرانیهای انگیزشی به دنبالش میگردد. کتابها و سخنرانیهایی که بسیاریشان نه پایه روانشناسی دارند، نه ادبیات و نه هیچ حوزه تخصصی دیگر! تنها حرفهای قشنگیاند که میتوانند چند روزی یک نوجوان را ساعت ۵ صبح از خواب بیدار کنند که دنیا را عوض کند!
اما با این وجود، نمیتوان آثار بعضی اساتید مدیریت یا روانشناسی که به این شیوه نوشته شده و در این دسته قرار گرفته اما واقعاً مبنای علمی دارد را نادیده گرفت. در یکی از همین آثار استیون کاوی، نویسنده و تاجر آمریکایی جملهای دارد که به نظر برآمده از تجربه بینظیر در کسب و کار است: «با یک پایانبندی در ذهنت، شروع کن!»
مسئله بیشتر جوانانی که در رویدادهای استارتآپی میخواهند با ایدههاشان دنیا را عوض کنند این است که حتی برای همان ایدهای که فکر میکنند فوقالعاده است یک «پایان» خوب یا بد در نظر ندارند. به همین خاطر است که حتی بسیاری از مدیران استارتآپی در کشورمان خودشان و کسب و کارشان را یک هویت واحد میدانند که بی هم هیچاند و قرار نیست هیچ وقت از هم جدا شوند. تا کی؟ لابد الی الابد!
چندی پیش خبر خروج برادران محمدی (بنیانگذاران دیجیکالا) از این شرکت و فروش سهمشان رسانهای شد اما به سرعت مهر تکذیب رویش خورد. مدتی قبلتر البته شاهد خروج میلاد منشیپور (مدیرعامل و همبنیانگذار تپسی) از ترکیب سهامدار و بعد از مدیرعاملی این شرکت بودیم. اتفاقی که تلنگری برای زیستبوم استارتآپی کشور بود و نمونه خوبی برای اینکه بتوان گفت: «کسب و کار هم میتواند مثل یک فیلم سینمایی خوب، پایانبندی مناسب داشته باشد.»
شرکت سرمایهگذاری گلرنگ با مبلغی بیش از ۲ هزار میلیارد تومان ۷۰ درصد سهام تپسی را از سهامداران خرید. البته درصد بسیار کمی از این سهام متعلق به بنیانگذاران حقیقی بود اما همان درصد کم هم در ۲ هزار میلیارد تومان عددی میشود که میتواند تحقق همان رؤیای استارتآپی اوایل دهه ۹۰ در ایران باشد.
در نمونه بزرگ خارجی این اتفاق که زمان زیادی هم از آن نگذشته، مالک تسلا و اسپیسX سهام عمده توئیتر را از سهامدارانش با ارزش چند ده میلیارد دلاری خرید. پولی که از این فروش سهام نصیب جک دورسی (همبنیانگذار توئیتر) شد، ۹۷۸ میلیون دلار بود.
پشت برادران محمدی و میلاد منشی پور ایرانی و جک دورسی خارجی، هزاران هزار جوان هستند که در مرحله ایده یا اجرا شکست خوردهاند و رویایشان محقق نشده است. اما حالا که نمونههایی از خروج موفق از کسب و کار را در کشورمان میبینیم، بد نیست به این هم توجه کنیم که چهقدر از آن هزاران هزار شکست، واقعاً مبنای علمی و حسابشدهای برای موفقیت داشتهاند؟ اصلاً چهقدر از موفقیتهای فعلی که میبینیم «پایانبندی» مناسب خواهند داشت؟
کد خبر 6087769