Web Analytics Made Easy - Statcounter

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- مجلس شورای اسلامی به دومین وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش هم رأی اعتماد نداد و مسعود فیاضی مانند حسین باغ‌گلی به کابینه ابراهیم رییسی راه نیافت. نام حسین باغ‌گلی را احتمالا فراموش کرده بودید. نام مسعود فیاضی را هم فراموش خواهید کرد. چون این دومی نه سابقۀ معلمی دارد، نه تدریس در مدارس دولتی و نه حتی یک روز مدیر مدرسه بوده است! قبلی حداقل تجربه مدیریت مهد کودک داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 


  چنین کسی را اما آقای رییسی به عنوان وزیر آموزش و پرورش معرفی کرد تا جای دکتر غلامحسین شکوهی ، محمد علی رجایی و محمد جواد باهنر بنشیند!

  چگونه است که در سال های اول انقلاب آدم‌هایی در آن حد داشتیم و بعد از 43 سال و این همه گزینش و از بین 880 هزار و 514 نیروی آموزش و پرورش که 83 درصد آنان به معلمی اشتغال دارند آقای رییسی یک معلم را شایستۀ وزارت پیدا نکرده و فردی با لیسانس عمران و ادامۀ تحصیل در فقه و اصول را معرفی کرد و توقع داشت به صرف ادعای اجرای سند تحول رأی بیاورد.

  درست است که این مجلس حاصل اعمال شدید نظارت استصوابی است و در غیبت اکثریت مردم در فضای خاص انتهای سال 98 و پس از شوک های آبان و هواپیمای اوکراین و کرونا شکل گرفت و اکثریت مردم ایران را نمایندگی نمی کند اما به هر صورت نمایندگان با هر پشتوانۀ اجتماعی اهل حساب و کتاب اند و می دانند که وزارتخانه ای با  را نمی توان به فردی سپرد که مدیر مدرسه دولتی هم نبوده است!

  این که 140 نمایندۀ همین مجلس به مسعود فیاضی رأی اعتماد نداده اند جای تعجب ندارد. این که 115 نفر به او که واجد کمترین شرایط هم نبوده رأی دادند موجب شگفتی است.

  معرفی وزیر از بیرون جامعۀ فرهنگیان توهین به صدها هزار معلم است و آقای رییسی چرا ناخواسته این کار را انجام می دهد؟ چرا به صورت میدانی و انقلابی و جهادی به یک مدرسه نمی‌رود و نظر 4 تا معلم را نمی‌پرسد؟

  اُفت ندارد برای وزارتخانه ای که وزیران آن رییس جمهوری و نخست وزیر شدند چگونه چنین افرادی پیشنهاد می‌شوند؟

  احتمالا خواهند گفت چطور نمایندگان این حساسیت را در باقی وزارتخانه‌ها نداشتند و اینجا این همه گیر دادند؟ این که جاهای دیگر کوتاه آمدند دلیل آن نیست که در این فقره هم بی‌توجه باشند. ضمن این که پس از 100 روز روشن شده که ادعاها و وعده ها تا چه حد قرین موفقیت بوده است و نمی خواهند خودشان را به دردسر بیندازند.


  در گذشته هم اگر گاهی وزیر آموزش و پرورش از بیرون آمده سابقه داشته یا مانند وزیر دولت هاشمی رفسنجانی پیش تر وزیر علوم بوده و به خاطر اختلاف دو جناح اصلی بوده است نه این که فرد ناشناخته ای که برای مدیریت میانی هم مناسب نیست معرفی شود.

  سخنان رییس جمهوری دربارۀ وزیر پیشنهادی هم از چند منظر جالب توجه بود. اول این که بارها از او با عنوان «دکتر فیاضی» یاد کرد. حال آن که کمیسیون آموزش مجلس به صراحت اعلام کرد او مدرک دکتری ندارد.


  بامزه ترین بخش اما آنجا بود که گفتند:« محور انتخاب شایستگی است و رفاقت، قرابت و فشار آوردن رسانه ای هم موجب معرفی فردی نمی شود. دولت ما را با دولت های سه دهه گذشته مقایسه کنید که رفاقت چقدر در انتخاب افراد نقش داشته است. از نزدیکان در مسئولیت ها کجا هستند؟ در این زمینه سه دهه گذشته را بررسی کنید و این دولت را هم بررسی کنید. از نهاد ریاست جمهوری شروع کنید تا سایر نهادها. برای انتخاب وزیر آموزش و پرورش کار گروهی انجام شد و با بیش از ۲۰ نفر مصاحبه کردند. فسادستیزی، داشتن روحیه انقلابی ، کارآمدی ، روحیه تحول از شرایط همه وزراست؛ البته این شرایط باید مستمر بماند و در این زمینه از وزرا ارزیابی مستمری انجام می شود. با بررسی های انجام شده در کارگروه ها مشخص شد دکتر فیاضی از کسانی است که از جایگاه قابل قبول و ممتازی برخوردار است. من چند بار با او مصاحبه کردم. دوستان مورد اعتماد هم با او مصاحبه داشتند. وزرای قبلی آموزش و پرورش قبلی هم اعلام کردند او فرد صلاحیت داری است.»

   این بخش هم قابل توجه بود: «هم معلم آموزشی بوده و هم پرورشی، محتوای درسی را می شناسد، مدیر کل بوده و در مقطعی هم مسئول فناوری وزارت خانه بوده و با زیرساخت های آموزش و پرورش آشنایی دارد. از طراحان آموزش مجازی هم بوده است و برای آموزش و پرورش برنامه قابل دفاع دارد. او فردی تحول گراست و روحیه تعامل با سایر بخش ها را دارد. همچنین آمادگی اجرای سند تحول آموزش و پرورش را هم دارد. من با او هم حزب و هم گروه نبودم و نمی دانم به چه کسی رای داده است اما مهم در انتخاب افراد این است که روحیه انقلابی داشته باشند و با شاخص های دولت تطابق داشته باشند. ما دغدغه های نمایندگان در زمینه آموزش و پرورش را بررسی کردیم و به دکتر فیاضی رسیدیم.»

  باید دید آقای رییسی در سومین گزینه به یک معلم می رسد یا باز به دکتر فلان که معلم نبوده و بعد معلوم می شود دکتر هم نبوده است.

  اتفاقا نیاز نیست دکتر باشد. یک معلم ابتدایی شایسته را پیدا کنید. در یکی از حضورهای میدانی پیدا می شود. در برخی مشاغل مانند معلمی اصل بر صداقت و سلامت است و ناسالم و ناصادق استثناست. پیدا کردن معلمی برای وزارت دشوار نیست. راستی اگر واقعا هیچ یک از این 880 هزار نفر روحیه انقلابی ندارند پس این همه سال چگونه گزینش شده اند و مهم تر این که چگونه تربیت یک نسل و 13 میلیون کودک و نوجوان مان را به آنان سپرده‌ایم؟!

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۰۰۰۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زجر خلاقیت زیر زنجیر کتاب‌های درسی

در هزاره سوم در بسیاری از سیستم‌های آموزش و پرورش پیشرفته چرخش قابل توجهی در جایگزینی آموزش‌های مبتنی بر حافظه‌محوری به آموزش‌های مبتنی بر خلاقیت ایجاد شده؛ اما نظام آموزش و پرورش ایران همچنان بر هوش انتزاعی (آی‌کیو) و حافظه دانش‌آموزان تأکید دارد. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، «هنوز صندلی‌هایمان در مدارس به زمین چسبیده‌اند و پشت هم چیده می‌شوند. خلاقیت در صندلی‌های متحرک و کلاس‌هایی که دانش‌آموزان روبه‌روی هم می‌نشینند، دیده می‌شود. هنوز معلم در پایین کلاس، صندلی دارد؛ در چنین رابطه‌ای خلاقیت شکل نمی‌گیرد».

این‌ها را چندی پیش، رضامراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش در دومین رویداد مدارس آینده گفته بود. موضوعی که گستره آن از چگونگی معماری مدارس تا محتوای کتاب‌های درسی ادامه دارد.

واقعیت آن است در سال‌های اخیر یکی از مسائلی که آموزش و پرورش نتوانسته آن را در خود درونی کند، موضوع توجه به خلاقیت و هوش خلاقه دانش‌آموزان است. با توجه به اینکه در هزاره سوم در بسیاری از سیستم‌های آموزش و پرورش پیشرفته چرخش قابل توجهی در جایگزینی آموزش‌های مبتنی بر حافظه‌محوری به آموزش‌های مبتنی بر خلاقیت ایجاد شده؛ اما نظام آموزش و پرورش ایران همچنان بر هوش انتزاعی (آی‌کیو) و حافظه دانش‌آموزان تأکید دارد.

رویکرد وفادارانه به جای خلاقانه
معاون سابق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه این موضوع به فرهنگ آموزش و پرورش برمی‌گردد، می‌گوید: فرهنگ آموزش و پرورش ما ویژگی‌هایی دارد که مانع آزادی عمل دانش‌آموز و معلم در کلاس درس می‌شود و آن‌ها را مقید به تدریس و فعالیت در یک قالب مشخص می‌کند.

علی زرافشان در گفت‌وگو با قدس، یکی از عواملی را که مانع آزادی عمل معلمان و دانش‌آموزان و پرورش استعدادها و خلاقیت‌ها می‌شود، کتاب‌های درسی می‌داند و ادامه می‌دهد: کتاب‌های درسی ما متن‌های از پیش تعیین‌شده‌ای هستند که تکلیف معلم و دانش‌آموز را از قبل تعیین کرده است.

در این شیوه تدریس، معلم خوب معلمی است که بتواند متن درسی را به‌طور کامل به دانش‌آموز منتقل کند و آن چیزی که در این شیوه تدریس از معلم انتظار می‌رود، این است که به جای رویکرد خلاقانه، رویکردی وفادارانه به متن کتاب درسی داشته باشد.

در رویکرد فعلی آموزشی که یکی از موانع توسعه خلاقیت در مدارس است، ما با ارائه متنی که انتظار داریم 100درصد آن آموزش داده شود به معلم القا می‌کنیم اگر می‌خواهی معلم موفقی باشی باید تمام کلماتی را که در کتاب‌ها آمده، تدریس کنی.

معاون سابق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه بر اساس سند تحول، مفاهیم کتاب‌های درسی باید سه وجهی باشد؛ می‌گوید: وجه نخست، تجویزی است؛ یعنی همین شیوه‌ای که الان تدریس می‌شود. وجه نیمه تجویزی یعنی معلم این اختیار را دارد که متناسب با شرایط مدرسه از میان چند متن، یک متن را انتخاب و برای بچه‌ها ارائه دهد و وجه غیرتجویزی که موجب بروز خلاقیت و استعداد دانش‌آموز می‌شود یعنی معلم و دانش‌آموز 100درصد اختیار دارند خودشان متنی را انتخاب کنند که متناسب با شرایط محیط زیستشان باشد.

وی ادامه می‌دهد: چون کتاب‌های درسی ما متمرکز است و برای شمال تا جنوب و غرب تا شرق یک کتاب درسی داریم و درخصوص محیط یادگیری و محیط زندگی یادگیرنده بی‌تفاوت است و هیچ واکنشی ندارد، به همین دلیل نمی‌تواند با محیط یادگیری بچه‌ها ارتباط برقرار کند و در این محیط هیچ روش خلاقانه‌ای وجود ندارد و هیچ خلاقیتی شکوفا نخواهد شد.

زرافشان با انتقاد از رویکرد حافظه‌مداری در مدارس می‌گوید: در این روش تدریس، متأسفانه معلم، دانش‌آموز و حتی مدرسه‌ای خوب است که موفق شود همه متن و مفاهیم کتاب درسی را بیان کند و دانش‌آموز، آن‌ها را حفظ کند و یاد بگیرد، بدون اینکه روش خلاقانه‌ای در تدریس استفاده شود.

وی  می‌افزاید: در مدارس ما تنها امتحان جهت‌دهنده است و تنها از مفاهیم استفاده می‌شود؛ رویکرد فعال برای یادگیری در مدارس ما برای آموزش مثلاً ریاضی، علوم و... وجود ندارد و از وسایل کمک‌آموزشی در مدارس استفاده نمی‌شود، دانش‌آموزان در مدارس فقط حفظ می‌کنند، ولی یاد نمی‌گیرند.

سلطنت کتاب‌های درسی 
معاون سابق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش با تأکید بر اینکه یکی از کارهایی که باید در مدارس برای پرورش خلاقیت دانش‌آموزان به کار گرفته شود این است که سلطنت کتاب‌های درسی در کلاس از بین برود، ادامه می‌دهد: اگر می‌خواهیم رویکرد آموزشی ما فعال و خلاق باشد، باید شرایط یادگیری، محیط یادگیری و انتخاب معلم را ارزش بدانیم، درغیر این صورت تا وقتی که کتاب در کلاس درس سلطنت می‌کند همچنان حافظه‌مداری حاکم خواهد بود و معلم به دنبال ارائه مفاهیم و دانش‌آموزان به دنبال حفظ کردن مفاهیم هستند و خلاقیت جایی در این مدل آموزشی ندارد.

اگر می‌خواهیم خلاقیت در مدارس جایگاهی داشته باشد، باید خلاقیت تبدیل به ارزش شود و دانش‌آموزی که خلاقیت دارد مورد توجه و قدردانی قرار گیرد، علاوه بر این، کتاب‌های درسی به سمت باز شدن بروند و فرهنگ آموزش را در کلاس درس تغییر دهیم و از آن فرهنگ حمایت کنیم.

وی ادامه می‌دهد: اگر معلم می‌خواهد از محیط کلاس و روش‌های فعال برای آموزش استفاده کند، باید حمایت شود. در سند تحول به موضوع تنوع محیط‌های یادگیری اشاره شده است. محیط یادگیری فقط کلاس درس نیست؛ نمازخانه، حیاط مدرسه و حتی پارک مجاور مدرسه هم می‌تواند محیط یادگیری برای دانش‌آموزان باشد.

وی موضوعات مطرح شده در وزارت آموزش و پرورش در خصوص روز بدون کیف و کتاب، کلاس بدون کفش و... را تکراری و شعاری می‌داند و اضافه می‌کند: شعار روز بدون کیف و کتاب قبلاً هم به عنوان یک رویکرد در دوره‌های دیگر بود؛ ولی دوام و استمرار نداشت. البته هدف همین بود که می‌خواست سلطه کتاب درسی را از بین ببرد و به معلم و دانش‌آموز اجازه دهد یک روز چیزی را یاد بگیرند که به آن نیاز دارند.

تنگناهای مدارس سنتی 
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی هم با بیان اینکه به نظر می‌رسد مدارس عصر سنتی و مدرن از بسیاری از تنگناها و ناملایمات رنج می‌برند، ادامه می‌دهد: اگرچه نقدهای فراوانی درخصوص اصلاح این مدارس ارائه شده، اما بسیاری از این نقدها نتوانسته کار خاصی انجام دهد. مدرسه خلاق، مدرسه‌ای است که هم از لحاظ معماری و هم از لحاظ مفاهیم ارزشی تفاوت‌های بسیاری با مدارس سنتی و مدرن داشته باشد.

مهرداد ناظری با اشاره به اینکه به‌طور کلی روی تفکر خلاق در مدارس کار جدی نشده به قدس می‌گوید: این موضوع به این برمی‌گردد که در جامعه ما مدل تفکر خلاق مورد توجه خانواده‌ها و جامعه نیست؛ اصولاً عادت به تفکر همگرا دیده می‌شود؛ دوست داریم برای هر پرسش یک پاسخ مشخص و معین داشته باشیم و بدانیم وقتی کاری را شروع می‌کنیم، می‌توانیم به‌راحتی و با کمترین هزینه به آن هدف برسیم؛ این موضوع موجب شده از کار خلاق و تفکر خلاق دور بیفتیم.
وی با بیان اینکه در تفکر خلاق به جای تفکر همگرا هدف، جایگزینی تفکر واگراست، می‌افزاید: در واقع در تفکر واگرا برای یک مسئله پاسخ‌های متنوع و متعددی داده می‌شود، اما به دلیل اینکه جامعه عادت به خطی فکر کردن دارد در مدارس هم تلاش می‌شود همان تفکر خطی بیشتر آموزش داده شود.

این مدرس خلاقیت ادامه می‌دهد: به‌طور کلی در نظام آموزشی ما فقط تربیت انسان علمی مدنظر است؛ درحالی که یک انسان ابعاد مختلفی دارد و اگر قرار باشد آموزش و پرورش یک نگاه همه‌جانبه داشته باشد، باید به همه ابعاد انسان توجه کند. 

سبک آموزشی باید تغییر کند
ناظری با اشاره به اینکه مدل نگاه در آموزش و پرورش ما چندبعدی نیست و خلاقیت در آن کمتر دیده می‌شود، می‌گوید: سبک آموزش در نظام آموزشی باید تغییر کند. نیاز است مدارس سبک فعلی را به حالت تعلیق دربیاوریم و به‌طور اساسی مدل فکری‌مان را تغییر دهیم؛ سرمایه‌گذاری روی حوزه انسان خلاق که امکان تولید فکر و اندیشه دارد و همچنین توجه به منابع فرهنگی مثل ادبیات می‌تواند در راستای رسیدن به انسان خلاق بسیار مؤثر باشد.

وی با اشاره به اینکه در مدرسه خلاق تلاش می‌شود با آمیزه‌ای از رنگ، طرح و ایده‌های نوین در معماری کلاس‌ها و حتی نوع ساخت حیاط مدارس، اتاق معلمان، مدیران و پرسنل خدمه، تحولی اساسی پدید آید، ادامه می‌دهد: در یک کلاس درس خلاق، نحوه چینش میز و صندلی‌ها به‌گونه‌‌ای است که موجب ارتباطات گسترده دانش‌آموزان با یکدیگر می‌شود، همچنین از تراکم و فشارهای فیزیکی آن‌ها بر یکدیگر جلوگیری می‌‌کند.

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد توضیح می‌دهد: علاوه بر این، فضاهای میان میز و صندلی‌ها به‌‌گونه‌‌ای در نظر گرفته می‌شود که عبور دانش‌آموزان و معلم‌ها به‌سادگی صورت گیرد. مهم‌ترین نکته در طراحی داخلی این مدارس، توجه به ترکیب رنگ‌های به کار رفته در اشیای داخلی است. 

ناظری تعیین محل کلی مدرسه، نحوه ساخت آن و استفاده از مصالح با نظر متخصصان و کارشناسان را موضوع بسیار مهمی می‌داند و می‌افزاید: آنچه در ساخت مدرسه مهم است، مکان جغرافیایی مدرسه و همچنین فضای کلاس‌ها و اتاق معلمان و مدیران است. لازم است از طراحی یکدست در مدارس پرهیز شود، چراکه اصلاً دلیلی ندارد همه کلاس‌ها مطابق یک الگو ساخته شوند.

وی با تأکید بر اینکه می‌توان با توجه به استفاده‌های متفاوت و دروس مختلف، کلاس‌ها را به اشکال گوناگون طراحی کرد، بیان می‌کند: مثلاً می‌توان در کلاس درسی که قرار است در آن جغرافیا تدریس شود، کلاس به شکل کره زمین طراحی شود تا بچه‌‌ها بتوانند با حضور روی نقشه جهان به‌‌طور عینی و عملی زمین را لمس کنند و بشناسند و یا برای کلاس موسیقی لازم است اتاق‌های آکوستیک مطابق با استانداردهای لازم برای آموزش موسیقی ایجاد شود. به‌‌طور کلی کلاس‌های خلاق، کلاس‌هایی هستند که ممکن است هر روز ریتم متفاوتی با گذشته داشته باشند.

کنکور، سد راه خلاقیت
وی یکی از موانع اصلی شکل نگرفتن مدارس خلاق را وجود سدی به نام کنکور می‌داند و ادامه می‌دهد: یک فرد خلاق الزامی در خود نمی‌بیند که با سرعت به یک پرسش پاسخ دهد و بخواهد سریع به جواب برسد، اما برای قبولی در کنکور باید بتواند سریع تست را تشخیص دهد و پاسخ درست را علامت بزند و آن‌هایی در این رقابت موفق‌تر هستند که بتوانند سریع‌تر این کار را انجام دهند.

این مدرس خلاقیت ادامه می‌دهد: فرد خلاق می‌گوید من ابتدا فکر می‌کنم و شاید کوتاه‌ترین راه، بهترین راه نباشد و شاید دورترین راه، بهترین راه باشد. این‌ها همه موجب می‌شود نظام آموزشی ما کمتر به سمت مدرسه خلاق، تفکر خلاق و یا تربیت انسان خلاق برود. 

ناظری به نقش معلمان در پرورش تفکر خلاق اشاره و بیان می‌کند: متأسفانه مشکل این است بیشتر معلمان ما تفکر غیرخلاق دارند؛ یعنی روی خلاقیت در جامعه کار جدی کمتری انجام داده‌ایم؛ به همین دلیل اگر معلمی بتواند خلاق بوده و از تفکر خلاق بهره‌مند باشد و تدریس خلاقانه‌ای داشته باشد، قطعاً می‌تواند مؤثر باشد.

آموزش این نیست که در کلاس یک‌سری اصول آموزشی را به دانش‌آموزان ارائه دهیم؛ آموزش در دوره جدید یعنی خودِ زندگی کردن را به بچه‌ها یاد بدهیم، کاری که در کشورهای پیشرفته انجام می‌شود و سعی می‌کنند زندگی کردن و کیفیت زیستن را مدنظر قرار دهند.

ناظری عنوان می‌کند: در نظام‌های آموزشی دنیا به این نکته توجه شده که بچه‌ها در مدرسه قرار است با هم بودن، زندگی کردن، حس خوب و درک با هم بودن را تجربه کنند و اساساً هرکس بتواند جایگاه خودش را در هستی مدنظر قرار دهد.
وی با تأکید بر اینکه برای رسیدن به یک دانش‌آموز خلاق باید چهار مرحله یادگیری برای انجام دادن، یادگیری برای بودن، یادگیری برای دانستن و یادگیری برای با هم بودن را آموزش دهیم، ادامه می‌دهد: مدارس ما از این چهار مرحله فقط یادگیری برای دانستن را آموزش می‌دهند؛ یعنی فقط بر محفوظات و حافظه‌محوری تأکید می‌شود.

دنیای جدید، دنیای داشتن‌ها شده؛ درحالی که بودن بچه‌ها مهم است؛ اینکه بچه‌ها چه هستند و چگونه باید در زندگی، خودشان را پیدا کنند؛ خودشناسی را تمرین کنند و به دگرشناسی و در نهایت خداشناسی برسند؛ آن‌ها باید این موضوعات را به مرور تمرین کنند.

منبع: قدس

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • وزیر ضعیف را استاندار نکنید!
  • نرخ حق‌التدریس معلمان ۲برابر می‌شود
  • سخنگوی وزارت آموزش و پرورش: مبلغ حق‌التدریس معلمان ۲برابر می‌شود
  • معلمان اضافه کار را نمی‌پذیرند/ نرخ حق‌التدریس ۲ برابر می‌شود
  • معلمان اضافه کار را نمی‌پذیرند/ نرخ حق‌التدریس ۲برابر می‌شود
  • وزیر ناتوان و برکنار شده چطور استاندار مازندران می‌شود؟
  • وزیر ناتوان و برکنار شده، چطور استاندار استانی چون مازندران می شود؟ /از عجایب و غرایب دولت رئیسی
  • وزیر ضعیف را استاندار نکنید 
  • صحرایی: معلم محور اصلی تحول و راه حل تمام مسائل آموزش و پرورش است
  • زجر خلاقیت زیر زنجیر کتاب‌های درسی