Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از qallwdall؛ تپه آهنربا در ارتفاع ۱۴ هزار پایی از سطح دریا و در ۳۰ کیلومتری شهر له در کشور هند قرار دارد که به دلیل نبود گرانش زمین در این منطقه، منحصر به فرد است. این منطقه بخشی از بزرگراه Les Kargil است که تمام اجسام بی جان را به خود جذب کرده و آن‌ها را به سمت بالا می‌کشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هنگامی که خودرویی متوقف و موتور آن خاموش می‌شود، به طور ناگهانی با سرعت ۲۰ کیلومتر در ساعت خود به خود حرکت می‌کند و به بالای تپه جذب می‌شود. دانشمندان تاکنون نتوانسته اند دلیلی برای این واقعه عجیب پیدا کنند.

مردم محلی این منطقه خرافاتی هستند، برخی معتقدند این منطقه پناهگاه جن و شیاطین و نیرو‌های ماوراء طبیعی است که افراد بد و ناصالح را جذب می‌کند و پس از آن اثری از آن‌ها دیده نمی‌شود و سرانجام به سرنوشت نامعلومی می‌رسند. برعکس، برخی از روستاییان معتقدند که این جاده هزاران سال پیش به بهشت ​​منتهی می‌شد و براساس این عقیده، آنها معتقدند که فقط افراد پاک سزاوار این هستند که توسط تپه به بالا کشیده شوند، در حالی که گناهکاران هرگز به بالای تپه نمی‌رسند.

نیروی مغناطیسی یا توهم نوری؟

دو نظریه وجود دارد که می‌تواند این پدیده عجیب را توضیح دهد. نظریه اول که عجیب‌ترین و رایج‌ترین نظریه است می‌گوید که تپه نیروی مغناطیسی عظیمی از خود ساطع می‌کند که باعث می‌شود اتومبیل‌ها به آن جذب شوند. براساس مطالعات انجام شده، نبود خط افق یا ناپدید شدن بخشی از تپه، توانایی انسان را در تعیین جهت میل یک سطح از دست می‌دهد، بنابراین چیز‌هایی که در سطح زمین عمودی هستند، کمی کج شده اند که بیننده به این فکر می‌کند که زمین کج است.در نتیجه چیزی شبیه به توهم ایجاد می‌شود.

نظریه دوم فریب نوری است که نظریه نیروی مغناطیسی که همان نظریه اول است را رد می‌کند. این نظریه نزدیکترین حدس به عقل است. این نظریه یک توهم نوری را توضیح می‌دهد که باعث می‌شود فرد سطح شیب دار مقابل خود را به گونه‌ای ببیند که گویی در حال حرکت به سمت بالا است و برعکس، بنابراین وقتی می‌بینید که ماشین خم شده در واقع در حال پایین آمدن است. یعنی در مسیر طبیعی خود می‌رود و قوانین طبیعت و فیزیک را آنطور که برخی فکر می‌کنند به چالش نمی‌کشد.

 علیرغم کثرت شایعات و نظریه‌های توضیحی، این تپه همچنان به صورت یک راز باقی مانده است و دانشمندان تا به امروز نتوانسته اند توضیح قاطعی برای آنچه در اطراف آن اتفاق می‌افتد بیابند.

جاذبه توریستی

با وجود رمز و رازی که در این منطقه وجود دارد، تپه آهنربا به یکی از جذاب‌ترین مناطق برای مسافرانی که عمدا به این مسیر می‌روند تبدیل شده است. برای دیدن تپه و تلاش برای کشف رمز و راز مربوط به آن، سفر‌های توریستی زیادی ترتیب داده می‌شود، بین ماه‌های جولای تا اکتبر بهترین زمان برای بازدید از تپه است، زیرا جاده‌ها خالی و دیدنی هستند.

بیشتر بخوانید

روستایی در عراق که کرونا به آن نرسیده است!

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: توهم زا توهم قوانین فیزیک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۷۳۴۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فیزیکدانان ، تعداد جهان‌های موازی را مشخص کردند

تینا مزدکی: «آلبرت اینشتین» با تمام نبوغ و دانش خود، تفسیر آماری مکانیک کوانتومی را قبول نداشت و این مفهوم را در جمله معروف «خدا تاس نمی‌اندازد» عنوان کرد. «نیلز بوهر» هم که از پایه‌گذاران مکانیک کوانتومی بود، در پاسخ اینشتین گفت: «به خدا نگو چه‌کار کند!».

به گزارش خبرآنلاین، تحقیقات فیزیک‌دانان طی نیمه دوم قرن بیستم نشان داد که نه‌تنها تعبیر اینشتین در تاس‌بازی اشتباه بود که کازینوی عظیم فیزیک کوانتومی به‌احتمال زیاد دارای اتاق‌هایی بسیار بیشتر از هر آن چیزی است که تاکنون تصور می‌کردیم. حال «ارسلان عادل» و همکارانش در دانشگاه کالیفرنیا در دیویس (UCD)، آزمایشگاه ملی لس‌آلاموس در ایالات متحده و انستیتو فدرال فناوری سوئیس در لوزان می‌گویند که به نظر می‌رسد تعداد این اتاق‌های اضافی، نهایتی ندارد!

این پژوهشگران در مقاله‌ای در آرکایو، نقشه واقعیت بنیادین را دوباره ترسیم کرده‌اند تا نشان دهند که نحوه ارتباط ما با اشیاء در فیزیک، ممکن است مانع از مشاهده چشم‌انداز عظیم عالم شود.

تفسیر آماری عالم

نزدیک به یک قرن است که درک ما از واقعیت، تحت تأثیر نظریه‌ها و مشاهداتی که زیر پرچم مکانیک کوانتومی مطرح شده‌اند، پیچیده شده است. روزگاری که می‌شد اندازه‌گیری‌های دقیقی از اجسام انجام داد و سرنوشت محتوم آن‌ها را با معادلات مکانیک، ترمودینامیک، الکترومغناطیس و نسبیت تعیین کرد، گذشته است.

برای درک تاروپود بنیادینی که عالم را تشکیل داده است، به ریاضیاتی نیاز داریم که بازی احتمالات را به اندازه‌گیری‌های حدودی و غیرقطعی مرتبط کند؛ و این، به دور از دیدگاه شهودی عالم است.

بر اساس تعبیر کپنهاگی مکانیک کوانتومی، به نظر می‌رسد که امواج هر احتمالی همیشه وجود دارند، تا زمانی که آن اتفاق قطعی می‌شود و دیگر احتمالات به ناگاه ناپدید می‌شوند. حتی در حال حاضر هم کاملاً مشخص نیست که درنهایت، چه چیزی سرنوشت گربه شرودینگر را تعیین می‌کند.

نظریه جهان‌های موازی

اما این‌همه ابهام، مانع از آن نشده است که دانشمندان از دیدگاه‌ها و ایده‌های مختلف دست بکشند. «هیو اِوِرِت» (Hugh Everett)، فیزیک‌دان آمریکایی در دهه 1950 (۱۳۳۰) نظریه جهان‌های موازی را پیشنهاد کرد که بر اساس آن، همه اندازه‌گیری‌های محتمل، واقعیت خود را پایه‌گذاری می‌کنند. به بیان ساده‌تر می‌توان این نظریه را چنین توضیح داد که انبوهی از جهان‌های موازی داریم که هر اتفاق امکان‌پذیری در یکی از آن‌ها به شکل تصادفی رخ می‌دهد. آنچه جهان ما را در مقایسه با دیگر جهان‌ها پراهمیت می‌کند، صرفاً آن است که ما در حال مشاهده آن پدیده هستیم.

مدل «جهان‌های متعدد» اِوِرِت را از نظر علمی نمی‌توان «نظریه» دانست (مانند نسبیت یا مکانیک کوانتومی) و نمی‌توان آن را با مکانیک کوانتومی مقایسه کرد که شگفتی‌های مطلق را در پدیده‌ای محسوس به نمایش می‌گذارد؛ بااین‌حال محاسبات فیزیک‌دانان نظریه ریسمان، تعداد حدود ۱۰ به توان ۱۰۰ جهان موازی را محتمل می‌داند؛ یعنی چند ده میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد عالم!

در مدل چندجهانی (برخی آن را «بس‌گیتی» ترجمه کرده‌اند)، با برداشتی از بی‌نهایت عالم از احتمال‌ها شروع می‌کنیم که به زبان فیزیک‌دانان، همان مجموع همه انرژی‌ها و موقعیت‌های شناخته‌شده تحت عنوان «هملیتونین سراسری» است و سپس، روی هر چیزی که توجه‌مان را جلب کند، تمرکز می‌کنیم. بدین ترتیب احتمال‌های نامتناهی را درون زیرسیستم‌های همیلتونی مشخص‌تر و به‌مراتب مدیریت‌پذیرتر، محدود می‌کنیم.

ذره‌بین فریبنده

حال این سؤال مطرح می‌شود که این تمرکز یا بزرگ‌نمایی، درعین‌حالی که می‌تواند ادراکی از نامتناهی در اختیارمان قرار دهد، آیا می‌تواند مانع مشاهده چشم‌انداز کلی شود؟ آیا این کار، رویکرد کوته‌فکرانه‌ای نیست که از آشنایی ما با برخی از اشیاء ریزمقیاس (میکروسکوپی) برآمده باشد؟

به‌بیان‌دیگر، می‌توان این‌طور توضیح داد که در آزمایش گربه شرودینگر، ما به‌راحتی می‌پرسیم که آیا گربه در داخل جعبه، زنده است یا مرده؛ اما هرگز در نظر نمی‌گیریم که آیا بوی نامطبوعی از جعبه منتشر می‌شود یا اینکه میز زیر جعبه، گرم است یا سرد.

پژوهشگران در تلاش برای تعیین اینکه آیا تمایل ما به حفظ تمرکز بر آنچه در داخل جعبه است، اهمیتی دارد یا نه؛ الگوریتمی را توسعه دادند تا بررسی کنند که آیا ممکن است برخی از احتمالات کوانتومی موسوم به «حالت‌های اشاره‌گر»، کمی سرسختانه‌تر از دیگر احتمال‌ها تنظیم شوند و درنتیجه سبب شوند که برخی از ویژگی‌های حیاتی با احتمال پایین‌تری درهم تنیده شوند.

اگر چنین باشد، جعبه توصیف‌کننده گربه شرودینگر تا حدی ناقص است مگر آنکه ما فهرست طولانی عواملی را در نظر بگیریم که بالقوه در سراسر کیهان پراکنده‌اند.

ارسلان عادل، فیزیکدان UCD در توضیح این ایده می‌گوید: «برای مثال شما می‌توانید بخشی از زمین و کهکشان آندرومدا را در یک زیرسیستم داشته باشید و این زیرسیستم، کاملاً درست است». در تئوری، هیچ محدودیتی برای تعریف زیرسیستم‌ها وجود ندارد و فهرست طولانی از حالت‌های دور و نزدیک را می‌توان در نظر گرفت که هرکدام، واقعیت را با اندکی تغییر پدید می‌آورند.

پژوهشگران با اتخاذ رویکرد جدید در نظریه چندجهانی (جهان‌های متعدد) اِوِرِت، به پاسخی رسیده‌اند که آن را تفسیر «جهان‌های بسیار فراوان‌تر» نامیده‌اند. تفسیر جدید، مجموعه‌ای بی‌شمار از احتمال‌ها را در نظر می‌گیرد و آن را در بازه بی‌نهایتی از واقعیت‌ها ضرب می‌کند که در شرایط معمولی آن‌ها را در نظر نمی‌گیریم.

روش نوین هم با شباهت زیادی به تفسیر اصلی، بیش از آن‌که درباره رفتار عالم توضیحی ارائه دهد، به تلاش ما برای مطالعه گام‌به‌گام آن در هر لحظه اشاره دارد.

پژوهشگران امیدوارند که این الگوریتم بتواند در توسعه راه‌های بهتر برای کاوش سیستم‌های کوانتومی مانند الگوریتم‌های داخل کامپیوتر، کاربرد داشته باشد.

منبع: ScienceAlert

۵۴۵۴

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898204

دیگر خبرها

  • ارمنستان قصد بازگشت نظامی به منطقه قره باغ ندارد
  • پاشینیان: ارمنستان قصد بازگشت نظامی به منطقه قره باغ ندارد
  • فیزیکدانان، تعداد جهان های موازی را مشخص کردند!
  • فیزیکدانان، تعداد جهان‌های موازی را کشف کردند
  • فیزیکدانان ، تعداد جهان های موازی را مشخص کردند
  • فیزیکدانان ، تعداد جهان‌های موازی را مشخص کردند
  • نظریه منسجم فقهی درباره آزادی نداریم
  • استمرار روند رشد اقتصادی/ وزارت نفت پرچم سرمایه‌گذاری خارجی را هم بالا برد
  • باتری این ریزسیاه‌چاله‌، انرژی هفت نسل شما را تامین می‌کند!
  • بخشنامه جدید برای تسهیل صادرات تولیدکنندگان