چابکسازی فوتبال؛ حنایی که رنگ نداشت و وعدهای که در حد حرف باقی ماند
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۹۲۱۴۹
یکی دیگر از وعدههای رئیس فدراسیون فوتبال یعنی بهینهسازی و چابکسازی فوتبال با وجود گذشت ۹ ماه و شروع لیگ بیستویکم همچنان محقق نشده است. - اخبار ورزشی -
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، یکی از برنامههای اصلی شهابالدین عزیزی خادم برای رسیدن به صندلی ریاست فدراسیون فوتبال جدا از درآمدزایی سالیانه 10 میلیون دلاری که تاکنون محقق نشده، بهینهسازی و چابکسازی فوتبال بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیس فدراسیون فوتبال در ظاهر خیلی زود سراغ اجرایی کردن برنامههای خود رفت و روز 20 اسفندماه یعنی فقط 10 روز پس از انتخابات، احکام این کارگروه ویژه را صادر کرد تا حمیدرضا گرشاسبی به عنوان رئیس، بهرام رضاییان، مهرداد سراجی، غلامرضا رفیعی، حسین آلاسحاق، احمدرضا براتی و صادق رئیسیکیا به عنوان اعضای کارگروه تخصصی این مصوبه منصوب شوند. پس از مدتی گرشاسبی به باشگاه فولاد رفت و اخیراً هم صادق رئیسیکیا از عضویت در آن استعفا کرد، چرا که عملاً این کارگروه تشریفاتی بود.
استعفای رئیسیکیا از کارگروه بهینهسازی سازمان لیگ فوتبالکارگروه بهینهسازی و چابکسازی فدراسیون فوتبال طبق آنچه در حکم شهابالدین عزیزی خادم آمده، باید «به صورت تخصصی امکان سنجی حقوقی، اجرایی و تعیین فرآیند برون سازمانی سازمان لیگ حرفهای فوتبال بهمنظور شفافیتهای مالی و اجرایی و همچنین مشارکت بیشتر باشگاهها را بررسی کنند». حتی این بحث مطرح شد که باشگاهها باید صاحب اصلی لیگ شوند و با برون سپاری کارهای لیگ، فدراسیون فوتبال فقط نقش نظارت کننده را ایفا کند، اما با وجود آغاز لیگ بیستویکم قدم از قدم برداشته نشد و حالا مسائلی از جمله تبلیغات محیطی، مشکلاتی اساسی را در بحث برگزاری لیگ ایجاد کرده است.
سازمان لیگ: تبلیغات محیطی کماکان در اختیار ما خواهد بودسازمان لیگ و ماجرای تبلیغات محیطی؛ مبهم، تاریک و گُنگ!همانطور که میزان بدهکاری و بستانکاری باشگاهها از درآمدهای لیگ از جمله تبلیغات محیطی شفاف نیست، گویا واگذاری برگزاری مسابقات و درآمدهای آن به باشگاهها نیز امکانپذیر نخواهد بود. این کارگروه از زمان تشکیل که نزدیک به 9 ماه گذشته، فقط دو جلسه برگزار کرده و پس از جلسه دوم، همه چیز متوقف شد. حتی حیدر بهاروند، سرپرست نایب رئیسی فدراسیون فوتبال و رئیس سازمان لیگ، این کارگروه را به رسمیت نشناخت و حاضر به شرکت در جلسات این کارگروه نشد.
روزی که شهابالدین عزیزی خادم قول بهینهسازی و چابکسازی فوتبال را به اهالی فوتبال و مجمع فدراسیون داد، باید برای ضمانت اجرایی شدن این برنامه نیز میاندیشید و مانعزدایی میکرد. با این حال کاری که عزیزی خادم انجام داد، انتخاب حیدر بهاروند به عنوان سرپرست نایب رئیسی دوم فدراسیون فوتبال بود تا او با قرار گرفتن در رأس سازمان لیگ مانع اصلی این اقدام شود آن هم در شرایطی که از سوی مراجع ذیصلاح برای حضور در انتخابات رد صلاحیت شده بود.
با این وجود پس از گذشت 9 ماه از حضور عزیزی خادم در فدراسیون فوتبال، هیچ اتفاقی در این زمینه انجام نشده و بهینه و چابک سازی فوتبال حنایی بود که مشخص شد رنگی ندارد. شاید امروز رئیس فدراسیون فوتبال باید بررسی کند و دلیل اجرایی نشدن برخی وعدههایش از جمله عدم موردی که گفته شد را اعلام کند هر چند این سؤال بیپاسخ همچنان وجود دارد که از تشکیلاتی که میزان درآمدها و پرداخت سهم باشگاهها در آن غیر شفاف بوده، چگونه میتوان انتظار داشت در راستای واگذاری چنین اختیاراتی که تمام ماهیت سازمان لیگ است، حرکت کند؟
انتهای پیام/منبع: تسنیم
کلیدواژه: فدراسیون فوتبال ایران فدراسیون فوتبال ایران بهینه سازی و چابک سازی چابک سازی فوتبال فدراسیون فوتبال تبلیغات محیطی سازمان لیگ عزیزی خادم باشگاه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۹۲۱۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خادم: پیچ هرز را هر چقدر بپیچانی، هرز است
به گزارشش خبرگزاری خبرآنلاین، امیررضا خادم قهرمان کشتی و از مدیران اسبق ورزش ایران، پیرامون واگذاری باشگاه های استقلال و پرسپولیس مصاحبه ای انجام داده که بخش هایی از آن را در ادامه می خوانید:
به گزارش اعتماد، به نظرم واگذاری دو باشگاه اتفاق مثبتی بوده است. مشکل ما این است که اصلا بخش خصوصی که بتواند دو تیم را در اختیار بگیرد، نداریم. یعنی بخش خصوصی داریم که توانایی این کار را داشته باشد ولی نکته این است که سیستم فوتبال ما و در مجموع ورزش حرفهای ما واقعا حرفهای نیست و درآمدهای داخل آن هم واقعی نیست. آنهایی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم به دولت وصل هستند درآمد بهتری دارند و آنهایی که وصل نیستند ورشکسته و زمینگیر میشوند.
شما دیدید در همین سیستمی که فروش انجام شد هیچ بخش خصوصی وارد نشد. این هایی که هستند هیچ کدام خصوصی نیستند. به هر حال به نحوی وابسته به دولت هستند. ولی در مجموع شاید این شکل واگذاری، چون باعث میشود دو باشگاه از زیر دست مستقیم دولت خارج شوند، زمینهای بشود که اینها برای خودشان هم شده، یعنی همین بانکها و پتروشیمیها و خصولتیها و حالا هر عنوانی که دارند، دو باشگاه را نظاممند کنند.
اصل مطلب این است شرکتهایی این دو باشگاه را در اختیار گرفتهاند که پولی به دولت نمیدهند. این تهاتر با بدهیهایی است که دولت به آنها دارد. این بدهی و طلب در واقع جابهجا میشود. در عمل و واقعیت باز هم دو باشگاه به قیمت صفر واگذار میشود. این اعداد و ارقامی که مطرح میشود به نوعی فقط روی کاغذ است. وگرنه در عمل پولی جابهجا نمیشود. طلبهایی که این بانکها از دولت داشتند و امیدی به وصول آنها نداشتند و در تمام طول این ۱۰، ۲۰، ۳۰ سال گذاشته وصول نشدند. به نوعی میتوان گفت این کار همان مصداق نذر کردن روغن ریخته برای امامزاده است. برای همین باز هم عدد صفر است. من آن زمانی که مسولیت داشتم این پیشنهاد را ارائه دادم و در مصاحبههایم وجود دارد. غیر از این مسیر هم قابل واگذاری نبوده و نیست. چون ما فوتبال حرفهای نداریم.
نکته اصلی ما چرخه فوتبال است. مساله پیچ هرزی است که در اقتصاد کلان ما وجود دارد. شما پیچی که هرز شده را هر چقدر بپیچانی، هرز است. سیستم از لحاظ اقتصادی معیوب است. وقتی صدا و سیما را مجاب میکنی - از طریق مجلس یا هر جای دیگر - که بیا و حق پخش بده صدا و سیما باید ببیند درآمدش از کجا تامین میشود. اگر صدا و سیمای ما خصوصی بود این انتظار کاملا منطقی بود. ولی وقتی صدا و سیما به عنوان کار حاکمیتی یا وظیفه حاکمیتی باید رشتهای کم بیننده یا کمطرفدار را به اجبار پخش کند و بابتش نه درآمدی دارد و نه کسی به آن پول میدهد، شرایط فرق میکند. طبیعتا این چرخه اقتصادی را از دست میدهیم.
اگر قرار باشد صدا و سیما فقط به فوتبال پول بدهد یا به این باشگاهها انگار به این شکل است که ما این وظیفه را از سرش باز کردیم که تو بیا به باشگاهها پول بده و از آن طرف بیخیال بقیه رشتهها بشو! چون طبیعتا صدا و سیما میخواهد چیزی را پخش کند که برایش درآمد داشته باشد. این چرخه باید سالم باشد. وقتی صدا و سیما میخواهد پول بدهد به پرسپولیس برای پخش بازی از کنارش درآمد دارد. ولی وقتی مسابقه تکواندو پخش میکند که درآمد ندارد. پولی هم که دولت با مصوبه مجلس به صدا و سیما میدهد به صورت گلوبال و باز است. صدا و سیما با همین پول باید تمام رشتهها و زمینههای فعالیتهای اجتماعی را پوشش بدهد. ولی اگر برایش حد و مرز تعیین شود، شرایط فرق میکند. حتی برای خود لیگ برتر؛ مثلا بازی استقلال و پرسپولیس جذاب است و پخش میکند ولی ممکن است یک بازی دیگر جذابیت نداشته باشد و پخش نکند. چون درآمدی از آن ندارد. ولی وقتی موضوع حاکمیتی است و بحث ماموریت ملی وسط میآید باید همه را با کم و زیادش پخش کند.
۲۵۱۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899289