کارخانه صدر فولاد با مشارکت سرمایهگذاران سوئیسی احیاء میشود
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۹۶۹۸۸
ایسنا/لرستان رئیس کل دادگستری لرستان گفت: کارخانه صدر فولاد با مشارکت سرمایهگذاران سوئیسی احیاء میشود.
محمد رزم امروز هفتم آذرماه در نشست خبری با اصحاب رسانه استان با تبریک هفته بسیج، اظهار کرد: بسیج ابتکار امام راحل بود و براین اساس قطعا بسیج ولایتمدار است.
وی با بیان اینکه افراد بسیار ارزشمندی تربیت یافته این مکتب هستند که قاطعانه در برابر زورگویان ایستادهاند و نمونه بارز آن سردار دلها حاج قاسم سلیمانی است، بیان کرد: امروز نیز مصادف با شهادت یکی از مردان بزرگ بسیجی محسن فخریزاده است که یکی از پنج شخصیتی بود که نامش در فهرست ۵۰۰ فرد قدرتمند جهان منتشر شده بود و خدمات برجستهای به صنعت هستهای کشور کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بسیج به یک گفتمانی برای الگوگیری مظلومان و آزادگان جهان در تمام جوامع بشری تبدیل شده است
رئیس کل دادگستری لرستان گفت: بسیج به یک گفتمانی برای الگوگیری مظلومان و آزادگان جهان در تمام جوامع بشری تبدیل شده است و قویترین ارتشهای جهان به شمار میرود.
رزم با بیان اینکه رسانه رکن چهارم دموکراسی است و نقش بسزایی در ارتباط بین مجموع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بین دولتها و ملتها دارد، بیان کرد: نگهبان امین منافع عمومی مطبوعات و رسانه هستند.
ملجاء آگاهی دادن و آگاهیبخشی در جامعه مطبوعات و فعالان رسانهای و خبری هستند
وی با تاکید براینکه ملجاء آگاهی دادن و آگاهیبخشی در جامعه مطبوعات و فعالان رسانهای و خبری هستند، افزود: امروز جامعهای توسعه یافته تلقی میشود که بتواند در کنار بهبود شاخصههای اقتصادی، اجتماعی و عنصر دانایی اجتماعی، رسانهای قوی داشته و آنان به درستی به وظایف خود عمل کنند.
رئیس شورای قضایی لرستان بیان کرد: اطلاع رسانی در دنیای امروز با گذشته متفاوت است و با روند روبه رشد ابزار و تکنولوژی حجم عظیمی از اخبار و اطلاعات در دنیا منتشر میشود.
رزم با بیان اینکه رسانه در برخی حوزهها نقش نظارتی ایفا کنند، گفت: رسانه محل صدور نقل شایعات نباشد و با اخلاص عمل و مستند مطالب خود را منتشر کنند.
وی در ادامه با بیان اینکه در سیاستهای کلی اقتصادی نظام و اقتصاد مقاومتی مورد تاکید مقام معظم رهبری حمایت از سرمایهگذاری در سند تحول قضایی نیز پیش بینی شده است، اضافه کرد: یکی از وظایف دستگاه قضایی ایجاد امنیت لازم برای رشد و توسعه سرمایهگذاری در لرستان است.
رئیس کل دادگستری لرستان گفت: یکی از دغدغههای مقام معظم رهبری براساس شعارهای راهبردی ده سال اخیر اقتصاد و فرهنگ بوده که شاهدیم به لحاظ اهمیت موضوع بیشترین حجم قوانین مصوب نیز مسائل اقتصادی بوده و امروز با توجه به اینکه در جنگ اقتصادی قرار داریم و تحریم ظالمانه نیز مزید بر علت شده نیاز است از سرمایهگذار حمایت کنیم.
رزم بیان کرد: حمایت از کارخانجات تولیدی و سرمایهگذاری در ایجاد اشتغال و رفع بیکاری، مهار تورم و خروج از رکود از مطالبات مقام رهبری است و در این راستا بازدیدهای زیادی از کارخانجات استان داشتیم.
۲۰۰۰ نفر از مالک کارخانه عظیم خودرو شاکی هستند
رئیس شورای قضایی لرستان درباره آخرین وضعیت کارخانه عظیم خودرو بروجرد گفت: با مسئولین مربوطه در کشور پیشنهادات خود را در این راستا مطرح کردیم.
وی با بیان اینکه این کارخانه از ۲۵۰ هکتار زمین برخوردار بوده که ارزش آن ۳۰۰۰ میلیارد تومان است که در حال حاضر فعال بوده و با یک شرکت چینی قرارداد دارد، اظهار کرد: ۶۰ هزار متر مربع مسقف دارد و همه دستگاهها و فازهای آن فعال هستند ولی این کارخانه چندین سال پیش تعدادی ماشین را پیشفروش کرده بود و از طریق وزارت صمت و برخی از شکات خصوصی علیه مدیرعامل این کارخانه شکایت شده بود که چرا ماشین پیشفروش و بدون مجوز و بیش از ظرفیت فروخته شده است.
رزم با بیان اینکه این کارخانه ۳۶۰۰ تا ۴۰۰۰ خودرو پیش فروش کرده است، افزود: به نظرم باید نظارتی میشد که این کارخانه بتواند همان فعالیت را ادامه دهد و بتواند پاسخگوی خریداران باشد.
مدیرعامل عظیم خودرو به ۱۰ تا ۱۵ سال حبس محکوم شده است
رئیس کل دادگستری لرستان بیان کرد: ۲۰۰۰ نفر از مالک این کارخانه شاکی هستند و به عنوان مال باخته و هر کدام ۱۵ تا ۲۰ درصد قیمت ماشین را پرداخت کرده بودند و این مدیر کارخانه به ۱۰ تا ۱۵ سال حبس محکوم و هماکنون در حبس به سر میبرد.
وی گفت: ده میلیارد تومان اموال مالک کارخانه توقیف شده است و رئیس قوه قضائیه دستور دادند ماشین سازی و عظیم خودرو را به سرانجام برسانیم.
رزم عنوان کرد: براساس پیگیریها در حال حاضر پرونده این مدیر در دادسرای تهران در جریان است و امیدوارم بتوانیم از طریق آزادی مشروط مدیر این کارخانه، کار خود را مجددا آغاز کند.
مدیرعامل کارخانه فولاد ازنا تحت تعقیب قرار گرفته است
رئیس کل دادگستری لرستان در خصوص کارخانه فولاد ازنا بیان کرد: مدیرعامل این شرکت حسن میرکاظمی معروف به حسن رعیت بوده که تحت تعقیب قرار گرفته است.
وی بیان کرد: حسن رعیت در یک پرونده دیگری در تهران به اتهام دیگری که هیچ ارتباطی با این کارخانه ندارد تحت تعقیب قرار گرفته و محکومیت حاصل کرده است.
رزم با بیان اینکه سرمایهگذار جدیدی پیگیر خرید کارخانه فولاد ازناست، ادامه داد: با ارزیابی کارشناسان و مدیر شهرک صنعتی ارزش این کارخانه ۶۰۰۰ میلیارد تومان تخمین زده شده با ۶۸ هزار متر مربع مسقف، ۲۰۰۰ میلیارد هم نیاز است که این طرح تکمیل شود.
رئیس شورای قضایی لرستان عنوان کرد: در حال حاضر این کارخانه بیش از ۸۰ درصد پیشرفت دارد که در سال میتواند یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن ورق آهنی تولید کند.
وی با بیان اینکه فاز اول آن فعال است و چنانچه فاز دوم راهاندازی شود میتواند ۷۰۰ هزار تن ورق آهنی تولید کند، افزود: این کارخانه ۱۰۱ هکتار زمین دارد که موضوع بررسی اهلیت و صلاحیت این سرمایهگذار به مدیران اعلام شده و چنانچه تأیید شود این نقل و انتقال انجام و کارخانه واگذار شود.
صنایع غذایی گهر دورود به تملک بانک ملی درآمده است
رزم در خصوص صنایع غذایی گهر دورود با بیان اینکه در شش فاز پیش بینی شده که دو فاز آن فعال است، بیان کرد: این واحد مربوط به گروه منصور آریا بود و پس از اینکه تحت تعقیب قرار میگیرد متوقف میشود.
رئیس کل دادگستری لرستان بیان کرد: قبلاً ۶۰۰ کارگر در صنایع غذایی گهر دورود مشغول به کار بودهاند و در حال حاضر ۱۲۰ کارگر در آن فعالیت دارد و به تملک بانک ملی درآمده است و باید به سرمایهگذار واگذار شود تا ۴ فاز دیگر آن فعال شود، ۲۵ کانتینر تجهیزات از آلمان و ۱۷ کانتینر از فرانسه برای این کارخانه خریداری شده است.
کارخانه صدر فولاد با مشارکت سرمایهگذاران سوئیسی احیاء میشود
رزم در خصوص وضعیت کارخانه صدر فولاد افزود: این واحد نیاز به سرمایه در گردش به میزان ۱۵۰ میلیارد تومان دارد اما مالک این کارخانه بدهی مالی دارد و جزو لیست سیاه است و نمیتواند تسهیلات دریافت کند و به سرمایه گذار جدید واگذار شده و تجهیزات جدیدی همچون دو دستگاه توربین وارد کرده که دنبال ترخیص آن از بندرعباس هستند که با نصب و استقرار آنها طرح توسعهای با مشارکت سرمایهگذاران سوئیسی اجرا میشود و ظرف یک یا دو ماه آینده به نتیجه برسد.
زمینه فعال سازی کارخانه ماشین سازی لرستان فراهم شده است
رئیس شورای قضایی لرستان در خصوص واحد ماشینسازی که متعلق به گروه آریا بوده که این واحد به هلدینگ خزر واگذار شده است، بیان کرد: بدهیهای آن پرداخت شده و اسناد مالکیت آن هم منتقل شده و سه دستگاه ساخت ورق از ایتالیا وارد شده و در گمرک قرار دارد و در حال ترخیص بوده و زمینه فعال سازی این کارخانه هم فراهم شده است.
پارسیلون قابل احیا نیست
وی در رابطه به وضعیت کارخانه پارسیلون گفت: این کارخانه دیگر قابل احیا نیست و دستگاهها و ماشینآلات آن فرسوده شده و مقرون به صرفه نیست چون قدرت رقابت با دنیا ندارد.
رزم گفت: این کارخانه در اختیار سه بانک به عنوان سهامدار قرار گرفته است و دنبال تغییر تولید هستند و طرحی را پیشنهاد دادهاند که به عنوان یک منطقه ویژه اقتصادی مطرح شود.
رئیس کل دادگستری لرستان عنوان کرد: این کارخانه در مرحله حسابرسی قرار دارد تا این واحد در قالب مناطق ویژه اقتصادی ایجاد شود.
وی افزود: از کشت و صنعت استان نیز بازدیدی داشتیم که با مشکلی مواجه نیست و گویا اهالی منطقه تیراندازی کرده و مزاحمتهایی ایجاد کرده بودند که دادستان با قاطعیت با آنان برخورد کرده است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی دستگاه قضایی کارخانه فولاد ازنا بسیج دادگستری لرستان اقتصاد مقاومتی قوه قضائیه المان ايتاليا بندرعباس حسن میرکاظمی فرانسه هفته بسیج بروجرد کانتینر صنعت هسته ای مقام معظم رهبری قوه قضاييه رئیس شورای قضایی لرستان رئیس کل دادگستری لرستان کارخانه صدر فولاد تحت تعقیب قرار میلیارد تومان حال حاضر عظیم خودرو آن فعال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۹۶۹۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده فروش سهام دیجیکالا؛ خستگی استارتآپی!
نیما نامداری در دنیای اقتصاد نوشت: خیلیها تعجب کردهاند چرا صاحبان یکی از بزرگترین استارتآپهای ایران حاضر شدهاند برای فروش اکثریت سهام خود با یک شرکت خصولتی پای میز معامله بنشینند. به گمان من برای درک این تصمیم باید خود را جای آنها بگذاریم. بد نیست ابتدا سابقه ماجرا را ببینیم.
تقریبا همه استارتآپهای شناختهشده که به سوددهی رسیدهاند در سالهای اخیر علاقهمند به حضور در بازار سرمایه هستند و برای عرضه اولیه سهام درخواست رسمی دادهاند. در بعضی موارد هیات پذیرش بورس هم با این درخواستها موافقت کرده، اما بهدلیل مخالفت نهادهای دیگر، تا امروز غیر از یک مورد (تپسی) این فرآیند به سرانجام نرسیده است. گفته میشود علت این مخالفت، ترکیب سهامداری این استارتآپهاست. ظاهرا برخی دستگاههای ناظر ملاحظاتی درباره برخی از سهامداران خصوصی این شرکتها دارند و تا زمانی که آنها سهامدار باشند، موافق عرضه سهام در بورس نیستند. تپسی هم زمانی مجاز به عرضه سهام در بورس شد که ابتدا بخش قابل توجهی از سهام خود را به برخی شرکتهای خصولتی واگذار کرد.
حق طبیعی صاحبان این استارتآپهاست که نخواهند سهام خود را کمتر از ارزش واقعی بفروشند و جایی هم بهتر از بازار سرمایه برای کشف ارزش واقعی یک شرکت وجود ندارد؛ اما وقتی این راه بسته است چارهای جز چانهزنی پشت درهای بسته و در فضای غیرشفاف باقی نمیماند. در چنین شرایطی آن طرف که توان فشار رسمی و غیررسمی دارد قدرت چانهزنی بیشتری هم دارد. نباید فراموش کرد که گزینهها برای چنین معاملاتی هم زیاد نیستند.
برآورد میشود ارزش دیجیکالا بین ۳۰ تا ۴۰ هزار میلیارد تومان باشد و گفته میشود حدود ۷۰ درصد سهام این شرکت روی میز مذاکره است. واضح است که در شرایط امروز اقتصاد ایران، شرکتهای بسیار معدودی توان پرداخت چنین اعدادی را دارند که آنها هم عمدتا خصولتی هستند. همه اینها باعث میشود توان چانهزنی بنیانگذاران استارتآپها باز هم کمتر شود و عملا چارهای جز چنین معاملاتی نداشته باشند. در همین مثال دیجیکالا، ظاهرا سهامداران فعلی پذیرفتهاند تخفیف قابل توجهی به خریداران بالقوه بدهند. اگر سهام دیجیکالا در بورس عرضه شده بود و قیمت آن مشخص بود یا اینکه خریداران متنوعی (داخلی یا خارجی) امکان مذاکره با دیجیکالا را داشتند، چرا باید سهامداران فعلی تن به تخفیف میدادند؟
شاید بپرسید اساسا چرا صاحبان استارتآپهای بزرگ میخواهند سهامشان را بفروشند؟ چرا همین وضعیت فعلی را ادامه نمیدهند و از مدیریت کسبوکار بزرگ و موفقی که دارند لذت نمیبرند؟ سوال درستی است که دو پاسخ اصلی دارد.
پاسخ اول به شرایط ایران برمیگردد. واقعیت آن است که استارتآپها میهمان ناخوانده اقتصاد کشور هستند و حاکمیت هنوز نتوانسته با این شرکتها کنار بیاید و به آنها اعتماد کند؛ ضمنا ابزارهای متعارفی را که برای کنترل کسبوکارهای دیگر دارد، خیلی نمیتواند در کنترل این کسبوکارها بهکار بگیرد؛ چون نه مجوزهای انحصاری دارند که بشود به لغو مجوز تهدیدشان کرد و نه وام بانکی میگیرند که بتوان بهعنوان بدهکار بانکی آنها را محاکمه کرد و نه ساختمان و ماشینآلات زیادی دارند که بتوان با انواع مجوزهای شهرداری، محیط زیست، گمرک و... مانع رشدشان شد. تنها راهی که میماند خسته کردن آنهاست.
به دلایل مختلف اکثر بوروکراتهای دولتی از این جوانهایی که غفلتا به جایی رسیده و کسبوکاری ساختهاند هیچ خوششان نمیآید. البته هستند مدیران و سیاستگذارانی که اراده حمایت و نیت همراهی دارند؛ ولی اینها در اقلیت محض قرار دارند و از پس آن اکثریت برنمیآیند. بهویژه در رده مدیران میانی به وضوح میشود این حس منفی را دریافت کرد. بیاغراق روزی نیست که از یک گوشه دولت کسی نامهای نزند و چیزی نخواهد یا بابت چیزی تهدید نکند یا برای چیزی محدودیت نتراشد.
از سوی دیگر مدام کمپینهای رسانهای از داخل و خارج علیه این استارتآپها فعال میشود. کمپینهایی که عمدتا مبتنی بر اطلاعات اشتباه یا برداشتهای ناصحیح است. دستگاههای دولتی هم معمولا یا بانی این کمپینها هستند یا با آنها همراهی میکنند. فقط اینها نیست. این جوانها را مدام این طرف و آن طرف مورد بازخواست قرار میدهند.
اگر این محدودیتها و فشارها مانع رشد کسبوکار نمیشد باز حرفی نبود؛ اما انبوه مجوزها و کنترلها همراه با دخالتهای قیمتی باعث شده است که بسیاری از اقدامات توسعهای یا مجاز نباشد یا صرف نداشته باشد؛ ضمن اینکه خیلی از توسعهها نیازمند جذب سرمایه است، ولی مسیر تامین مالی از بازار سرمایه یا وام گرفتن از بانکها مسدود است، سرمایهگذار خارجی هم که در ایران وجود ندارد. کار به جایی رسیده که بسیاری از استارتآپهای بزرگ حتی برای تامین سرمایه در گردش هم دچار مشکل هستند. ادارات مالیاتی و تامین اجتماعی هم که معرف حضور هستند. البته حتما میشود استارتآپهای کوچکتری که عمدتا سهامدار خصولتی دارند، پیدا کرد که از برخی حمایتهای دولتی بهرهمند شدهاند.
حالا به همه مشکلات بالا محدودیتهای ناشی از تحریم و شرایط اجتماعی و فرهنگی را هم اضافه کنید که باعث از دست دادن نیروهای باکیفیت هم شده است. استارتآپهای موفق ایرانی به جای آنکه تلاش کنند بازارهای منطقه را بگیرند و به اولین یونیکورنهای خاورمیانه بدل شوند، شاهد مهاجرت نیروهای خود به استارتآپهای کوچک و متوسط منطقه یا اروپا هستند. به گمان من اگر تحریمها رفع میشد و شرایط کشور مشابه سالهای ۹۴ تا ۹۶ باقی میماند، ما امروز در ایران حداقل ۸ یونیکورن داشتیم که همگی فراتر از ایران فعالیت میکردند. اما همه این امیدها هم برباد رفت.
وقتی همه این شرایط را کنار هم میگذاریم چیزی جز خستگی و ناامیدی برای بنیانگذاران استارتآپها باقی میماند؟ توجه داشته باشید بسیاری از بنیانگذاران استارتآپها میلیاردرهای بیپول هستند. یعنی روی کاغذ صاحب سهام شرکتهای چند صد یا چند هزار میلیاردی هستند، ولی در عمل توان مالی محدودی دارند. به جز برخی استثناها اغلب این استارتآپها سود چندانی توزیع نمیکنند؛ چون ناچارند از محل سود فعالیتهای توسعهای خود را تامین کنند. جوانی را میبینیم که احتمالا الان در دهه چهارم عمرش است و در دهه سوم عمرش با هزار امید استارتآپی راه انداخته و حالا فشارها مستاصلش کرده و به آنچه تصور میکرده هم نرسیده است و توان بزرگتر کردن استارتآپش را هم ندارد. چنین کسی را جز «خسته» چه میتوان نامید؟
اما این سوال که چرا صاحبان فعلی استارتآپهای بزرگ میخواهند سهامشان را بفروشند پاسخ دومی هم دارد که به شخصیت و روحیه بنیانگذاران استارتآپها برمیگردد. تقریبا همه استارتآپهای موفق دنیا توسط جوانهایی تاسیس شدهاند که زمانی میخواستهاند تجربههای جدیدی داشته باشند و از این ماجراجویی و ریسکپذیری لذت میبردهاند. آنها عموما از تکرار و یکنواختی کارها گریزان هستند و دوست ندارند گرفتار بوروکراسی سازمانهای بزرگ و کند و لخت بشوند. اساسا همین روحیه آنها را به سمت کارآفرینی نوآورانه سوق داده است.
طبیعی است این افراد وقتی استارتآپ خودشان بزرگ میشود و ویژگیهایی شبیه کسبوکارهای بزرگ و جاافتاده پیدا میکند، دیگر آن انگیزه سابق را نداشته باشند. در دنیا معمولا دو راه پیش روی چنین افرادی است. راه اول این است که سهام خود را در استارتآپ موفقی که دارند بفروشند و با پولی که به دست آوردهاند سراغ تجربههای جدید بروند. مثلا ایلان ماسک در سال۱۹۹۵ استارتآپی به اسم ZIP ۲ تاسیس کرد که ۵سال بعد آن را به قیمت ۳۰۰میلیون دلار به شرکت کامپک فروخت. او با پولی که بهدست آورد همراه با چند نفر دیگر PayPal را تاسیس کردند و این را هم چند سال بعد به ارزش ۱.۵میلیارد دلار به ebay فروختند. ایلان ماسک با سهمش از این پول، تسلا و استارلینک و چند استارتآپ دیگر را تاسیس کرد. این کارآفرینی سریالی چیزی است که در استارتآپها زیاد دیده میشود.
مسیر دوم شبیه کاری است که بنیانگذاران گوگل انجام دادند. آنها از شرکت خودشان خارج نشدند؛ اما تصمیم گرفتند مدیریت شرکت را به یک مدیرعامل حرفهای واگذار کنند و خودشان از محل سودی که استارتآپ اول ایجاد کرده است به سرمایهگذاری و حمایت از استارتآپهای دیگر بپردازند. تاسیس شرکت سرمایهگذاری Google Venture که یکی از بزرگترین VCهای جهان است، نتیجه همین تصمیم بود. بنیانگذاران آمازون و مایکروسافت و فیسبوک هم کموبیش همین مسیر را رفتهاند. در این الگو استارتآپ اول سود خوبی ایجاد میکند که به بنیانگذارانش امکان میدهد بدون درگیر شدن در مدیریت روزمره شرکت، وقت خود را صرف تجربههای جدید کنند. به همین دلیل نفس این ماجرا که بنیانگذاران استارتآپها از شرکت خود خارج شوند و استارتآپهای جدید راه بیندازند نه تنها عجیب نیست، بلکه یکی از عادیترین اتفاقاتی است که در فضای استارتآپی جهان دیده میشود؛ اما در ایران که چنین تجربههایی وجود ندارد و شرایط مساعد ایجاد کسبوکارهای جدید نیست، چنین تصمیمی عجیب به نظر میرسد.
اگر شما جای بنیانگذاران یک استارتآپ موفق و بزرگ بودید، اما میدیدید موفقیت شما وبال گردنتان شده، محدودیتها و فشارها شما را خسته و ناامید کرده، گرفتار روزمرگی شرکت جاافتادهای شدهاید که در اندازههای فعلی خود گیر کرده، نه راهی برای تجربههای جدید دارید و نه مسیری برای ورود به بازارهای نو، راه عرضه در بورس را هم بر شما بستهاند و سقف رشد برایتان گذاشتهاند، چه میکردید؟ به اولین و شاید تنها پیشنهاد معقولی که روی میز گذاشته میشد، پاسخ مثبت نمیدادید؟