Web Analytics Made Easy - Statcounter

«جورج قرداحی» وزیر اطلاع‌رسانی لبنان سه روز پیش و در پی موضع‌گیری‌های تند عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در قبال اظهاراتش مبنی بر بیهوده بودن جنگ علیه یمن استعفا کرد. اما ناظران و کنشگران داخلی در لبنان و خارج از آن، اظهارات قرداحی را تنها دستاویزی برای عربستان سعودی به منظور ادامه سیاست‌های خصمانه علیه لبنان و به ویژه تخریب نقش محور مقاومت و حزب‌الله در کانون تصمیم گیری های این کشور می‌دانند که البته پشت صحنه این سیاست‌ها نیز اجرای دیکته‌های غرب و آمریکا توصیف می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خوانش‌های متفاوتی از استعفای قرداحی و دلایل و عوامل آن وجود دارد که گرایش‌های سیاسی  در این روند بی‌تأثیر نبوده است. در همین رابطه «علی النقر»، تحلیلگر و فعال سیاسی لبنان در تشریح وقایع اخیر و ترسیم صحنه سیاسی لبنان پس از استعفای قرداحی به پرسش‌های مطرح شده پاسخ گفت:

چرا «جورج قرداحی» حاضر به استعفا شد؟ به نظر شما این کار تحت فشارهای مستمر صورت گرفت؟

اگر بخواهیم دلیل واقعی استعفای جورج قرداحی را که شخص وی از همان ابتدا با آن مخالفت کرد و بلکه آن را برای حفظ آخرین ذره‌های باقی مانده از کرامت مردم محاصره‌شده با تحریم های اقتصادی و سیاسی جهانی نپذیرفت، ریشه‌یابی کنیم، به این باز می‌گردد که مردمی به استعمارگر جدید نه گفتند و تاکید کردند که فلسطین قطب‌نمای اول است؛ به هر قیمتی که باشد. با این حال، حوادث به قدری از زمان سبقت گرفت که بیانیه شخصیتی تأثیرگذار مانند قرداحی آن هم قبل از هرگونه تعهد سیاسی حکومتی، صحنه را متحول کرد و بزرگ‌نمایی ماجرا دشمنی را از اتاق سیاه به صحنه عمومی کشید که اگر حتی اظهارات قرداحی نبود، شخصیت دیگری عامل تسریع سیستماتیک حوادثی می‌شد که عربستان سعودی با همدستی مستعمره‌های عرب خود رقم زد. همه می‌دانیم که سران سعودی مانند قیم با کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس رفتار کرده و همه شهروندان لبنانی شاغل در خلیج‌فارس را به گروگان‌های اقتصادی تحت سلطه آمریکایی-یهودی و اعمال فشار کشورهای عربی تبدیل کرده‌اند. 

در حقیقت اقدام قرداحی هر گونه بهانه‌ای را برای سوء استفاده از اظهاراتش سلب و توطئه کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس را برملا کرد تا هیچ بهانه ای برای مزدوران و سرسپرده‌های داخلی و تکرار ادعاهای تاریخ مصرف گذشته آنها باقی نماند. 

به نظر شما با توجه به این‌که قرداحی تأکید کرده بود که مشکل، شخص وی نیست بلکه هدف، حزب الله است، استعفای وی منجر به حل مشکلات می‌شود؟

حتی اگر قرداحی استعفا نمی‌داد و از کابینه عزل و برکنار می‌شد، آل سعود تا زمانی که لبنان تسلیم سیاست‌هایشان نشود، از آن راضی نخواهند بود. مسبب این حوادث هیچ وزیری نبوده و نخواهد بود، بلکه عربستان از این موضوع به عنوان کارت فشاری برای تضعیف حزب‌الله و مقاومت در لبنان و اعمال سلطه آمریکا توسط ریاض بر این کشور استفاده می‌کند. اکنون ما با سه سناریو روبه‌رو هستیم که امکان پیاده شدن هر سه با هم وجود دارد:

صحنه اول: فرانسه و عربستان از استعفای قرداحی استقبال کنند و روابط به تدریج با نوعی تعلل و تحقیر بیشتر حاکمیت لبنان در ازای به دست آوردن ریزه‌خواری ‌هایی ناشی از درآمدهای گردشگری خلیج فارس به دوران قبل بازگردد اما با این تفاوت که کشور را در باتلاق بدهی های خارجی بیشتر فرو برده و درگیری را از مدل دیپلماتیک به یک درگیری انتخاباتی تبدیل کند که در آن عربستان سعودی، فرانسه و سازمان‌های جامعه مدنی تحت حمایت آمریکا برای مقابله با محور مقاومت و ممانعت از دستیابی این محور به  اکثریت پارلمانی به عنوان پیش‌شرط تشکیل دولتی مشروع با حضور مقاومت  ایفای نقش می‌کنند. 

صحنه دوم، برآیندی از بیانیه مشترک «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی و «امانوئل ماکرون»، رئیس جمهوری فرانسه است که علنا محور مقاومت و فعالیت‌های سیاسی و نظامی آن را شیطانی توصیف و به فشار اقتصادی بیشتر و تحریم‌های بیشتر تحت پوشش رسانه‌ای و مالی کشورهای عربی تهدید کرد.

صحنه سوم: سناریویی که برای صحنه سوم متصور می‌شود، اینکه عربستان سعودی به یک میانجی غربی متوسل شود و بخواهد از تصمیم احمقانه خود کوتاه آمده و سفیر ریاض را به بیروت بازگرداند تا به همان خرابکاری هایش تحت حمایت آمریکا ادامه دهد. 

نقش فرانسه در این بحران چیست؟ به نظر شما ماکرون برای استفاده و بهره برداری از این حوادث در راستای کارزار انتخاباتی خود وارد منطقه شده است؟ 

از همان لحظات نخست که متحدان پیروز در جنگ جهانی دوم سرزمین‌های امپراتوری عثمانی را تقسیم کردند، لبنان تحت سلطه فرانسه قرار گرفت و فرانسه خود را به عنوان مادری مهربان جا زد، اما از نظر سیاسی، رئیس‌جمهور فرانسه، هر که باشد، نقش کمیساریای عالی را بازی می‌کند که بحران‌ها و روابط خارجی را به بهانه حمایت از مسیحیان و حقوق آنها در شرق و اینکه فرانسه دوست لبنان است، تعریف و مدیریت می‌کند. اینجاست که تناقض موجود آشکار می‌شود و نشان می‌دهد که یک اشغالگر و جلاد نمی‌تواند دوستی برای طعمه قربانی باشد. 

بر این اساس، سفر ماکرون با القاب و عناوینی چون طرح ابتکاری، نخستین مورد به ویژه پس از حوادث چهارم آگوست نبوده و بر کسی پوشیده نیست که یکی از منافع مشترک فرانسه و عربستان سعودی که در روزنامه فایننشال‌تایمز بریتانیا هم اعلام شد، در ارتباط با شرکت‌هایی در زمینه صنایع نظامی بین دو شرکت «ایرباس» و «ویجک آئرو» فرانسه و «آرامکو» عربستان سعودی و همچنین موضوع تعیین مرزهای دریایی، ثروت نفتی و طمع شرکت‌های فرانسوی نسبت به این ثروت است. 

قرداحی در اظهارات خود تاکید کرده بود که جنگ یمن نمی‌تواند تا ابد ادامه پیدا کند. شما به عنوان یک کنشگر سیاسی چه تحلیلی از این موضوع دارید؟

جنگ یمن دور سختی از یک جنگ بزرگ است که برای عربستان سعودی هزینه های نجومی به بار آورد و اگر این پول صرف صرف خرید آب می‌شد، ارتش اشغالگر را غرق و فلسطین را آزاد می‌کرد.

قطعا یمن با راه حل سیاسی که البته خوشایند آمریکا و متحدانش نخواهد بود،  به این جنگ بیهوده و فرسایش پایان خواهد داد و میخ آخر را به تابوت حضور آمریکا در منطقه خواهد زد. آمریکا امروز با ابرقدرتی مثل چین مواجه است و برای تضمین بقای خود در منطقه به هر دستاویزی چنگ می زند تا شاید حتی به روزنه‌ای در منطقه دست یابد. بنابراین، جنگ یمن طولانی نخواهد شد.

چه تعریفی از رفتار این روزهای عربستان به ویژه دخالت در امور کشورهای دیگر و ایجاد بحران در آنها دارید؟ آیا ریاض می تواند به این سیاست بدون بازتاب آن بر آینده خود ادامه دهد؟

عربستان سعودی همان طور که «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری پیشین آمریکا آن را گاو شیرده توصیف کرد، برای امنیت خود به آمریکا باج می‌دهد و در حال حاضر نیز تلاش می‌کند خود را رهبر کشورهای عرب زبان جلوه دهد تا بتواند ظاهری متفاوت از خود ارائه کند، اما همین کشور مدعی، آرمان فلسطین را به بهایی ناچیز فروخت و پرچم خیانت در دست سران سعودی بالاست، یک بار علیه فلسطین، یک بار علیه یمن، بار دیگر با اعزام تروریسم به کشورهای دیگر و گاه با تحریم کشورها. اما بزرگ‌ترین صدمه و آسیبی که به لبنان وارد کرد، گروگان گیری «سعد الحریری» نخست‌وزیر پیشین لبنان و اجبار وی به استعفا بود. 

عربستان سفرای خود را برای مدیریت عملیات و نقض حاکمیت کشورها اعزام می‌کند؛ گویی نقش یک سرباز مزدور برای آمریکایی‌ها را بازی می‌کند. اما با این همه خیانت باز هم نمی‌تواند حفظ و بقای مرزهای جغرافیایی و سیاسی خود را تضمین کند و کوچک‌ترین سرپیچی از فرمان غرب، می‌تواند خطر بزرگ تجزیه رابرای آن به همراه داشته باشد چنانچه نسخه سایر کشورهای عربی چون سودان و سومالی و عراق و سوریه و حتی لبنان برای آن اجرا خواهد شد. 

از این منظر آیا می‌توان گفت که سیاست‌های آل سعود در منطقه نخ‌نما شده و این کشور را به باتلاقی از اشتباهاتی غیر قابل جبران و پر هزینه فرو برده است؟

سیاست استکبار و برتری‌جوئی زمانی که با لجاجت و حماقت مسئولان و خوانش نادرست ژئوپلیتیک در منطقه همراه شود، معادله ناهمگنی را برای صاحبان آن به ارمغان می‌آورد که بزرگ‌ترین مصداق آن، خسارت‌ها و شکست‌های دشمن صهیونیستی در منطقه و پروژه آن است.

عربستان سعودی هم از این قاعده مستثنی نیست و اسیر سیاست های داخلی و وابستگی به آمریکا شده است که ماحصل آن فقط ضررهای مادی و اقتصادی و درگیری‌های داخلی بیشتری در بین خاندان حاکم است. بنا بر این هرگز از این باتلاق رهای نخواهد شد و همچنان باید تکرار کرد که جنگ علیه یمن بیهوده بوده و خواهد بود.

انتهای پیام/

منبع: ایلنا

کلیدواژه: استعفا جورج قرداحی استعفای قرداحی عربستان سعودی کشورهای عربی خلیج فارس سیاست ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۵۰۶۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عنایتی، سفیر ایران در ریاض: سفر وزیر دفاع عربستان یک سفر ملی و حاکمیتی بود/ نگاه ریاض به مذاکرات ایران و آمریکا مثبت است/

به گزارش جماران؛ ایرنا نوشت: سفیر جمهوری اسلامی ایران در عربستان سعودی با پراهمیت خواندن سفر «خالد بن سلمان آل سعود» وزیر دفاع عربستان سعودی به تهران می‌گوید: دیدار امیر خالد بن سلمان از ایران و ملاقات با مقامات رده اول جمهوری اسلامی ایران، به ویژه ملاقات با مقام معظم رهبری، می‌تواند چارچوب وسیع و افق بلندی را برای مناسبات بین دو کشور فراهم کند.

«خالد بن سلمان آل سعود» وزیر دفاع عربستان سعودی روز پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴ در راس یک هیات عالیرتبه وارد تهران شد. سفری کم سابقه که بلافاصله مورد توجه رسانه های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای قرار گرفت. جدا از دیدارهای مرسوم خالد بن سلمان آل سعود با همتای ایرانی و رئیس جمهور این دیدار او با رهبر انقلاب و تسلیم پیام پادشاه عربستان سعودی بود که به آغاز فصلی جدید در رابطه تهران و ریاض تعبیر شد.

همزمانی این سفر با تداوم مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده برای رفع تحریم و تلاش کشورهای اسلامی برای همصدایی بیشتر در رد حملات بی امان رژیم اسرائیل به نوار غزه پیام از شکل گیری اراده سیاسی در ایران و عربستان برای تمرکز بر تامین منافع مشترک دارد.

با «علیرضا عنایتی» دیپلمات کهنه‌کار و سفیر جمهوری اسلامی ایران در عربستان سعودی درباره اهمیت سفر خالد بن سلمان آل سعود به تهران و پیام پیدا و پنهان این سفر، دلایل تمرکز تهران و ریاض بر توسعه همه جانبه روابط، دورنمای این رابطه در سایه تلاش ها برای تنش زدایی از رابطه ایران با غرب و فرصت بخشی کشورهای منطقه به تنش زدایی از رابطه با تهران گفت و گو کردیم که مشروح آن را می‌خوانید:

 

 

به نظر می رسد که تهران و ریاض شاهد فصل جدیدی در روابط دوجانبه هستند، فصلی که در آن منافع مشترک و مقابله با تهدیدهای مشترک جای تهدید انگاری از یکدیگر را گرفته است. به طور خلاصه عرض می کنید که از نظر شما که از نزدیک در حال پیگیری توسعه همه جانبه روابط هستید، چه مسائلی منجر به آغاز این فصل جدید شده است؟ برای بسیاری از مردم ما این سوال وجود دارد که چه انگیزه هایی دو کشور را پس از چند سال تنش در مسیر توسعه رابطه دوجانبه قرار داده است؟

در رابطه با اینکه ما شاهد فصل جدیدی در روابط دوجانبه و فرا دوجانبه ایران و عربستان هستیم، این حرف درست است که دو کشور تصمیم گرفته‌اند دوره جدیدی از مناسبات را تجربه کنند و از گذشته‌ای که توأم با رکود و یا قطع روابط بوده، فاصله بگیرند و بنای خود را بر همکاری و هم‌ افزایی قرار دهند. این یک امر کاملاً مشهود است که طی دو سال اخیر، یعنی از مارس ۲۰۲۳ تاکنون، دیده شده است.

البته در دهه ۱۳۸۰ نیز دوره‌ای مناسب در شکوفایی روابط ایران و عربستان سعودی وجود داشت که از سال ۱۳۷۶ تقریباً آغاز شد و حدود ۱۰ سال ادامه پیدا کرد. ما شاید در شرایط کنونی در برخی از شاخص‌ها، وضعیت بی‌نظیری را شاهد باشیم.

 

این کاملاً درست است که دو کشور وارد فضای جدیدی از همکاری شده‌اند که برخی از اجزای آن در گذشته سابقه نداشته و برای اولین بار است که صورت می‌گیرد. اما اینکه چرا این‌گونه شد، سیاست جمهوری اسلامی ایران همواره مبتنی بر توسعه مناسبات با همسایگان بوده و بارها اعلام کرده که دستان ما برای همکاری و نزدیکی با کشورهای منطقه گشوده است.

این موضوع در دوره دولت سیزدهم مشخصاً عنوان شد و به عنوان یک اصل در چارچوب اصل حسن همجواری و توسعه سیاست همسایگی مطرح شد. در دولت چهاردهم نیز این مسئله در مقاطع مختلف از سوی رئیس‌جمهور و سایر مسئولان مورد تأکید قرار گرفت. بنابراین اولویت ‌بخشی به همسایگان در حیطه سیاست و روابط خارجی، توانست به عینیت برسد.

از طرف دیگر، عربستان سعودی نیز با نگاهی جدید به مسائل منطقه و در قالب توسعه مناسبات با کشورهای همسایه، به اولویت‌بخشی به دیدگاه‌های اقتصادی و توسعه‌ای پرداخته و این مسیر را طی کرده است. بدین ترتیب، این امر منجر شد که ایران و عربستان با درک مشترک نسبت به لزوم توسعه روابط، کار را به پیش ببرند. این درک مشترک می‌تواند راه مناسبات دو کشور را هموار کند.

 

 

ما شاهد سفر کم‌سابقه وزیر دفاع عربستان به تهران و دیدارهایی بودیم که نشان از رابطه ای متفاوت میان دو کشور دارد. دیدار او با رهبر انقلاب را چگونه دیدید؟ فکر می کنید معنا و پیام این دیدار برای منطقه و فرامنطقه بخصوص برای جهان اسلام در روزهای پرالتهابی که در نتیجه جنایت های اسرائیل در غزه می گذراند چه خواهد بود؟

این سفر اهمیت زیادی داشت و به جز بحث‌های دوجانبه و مرتبط با حوزه وزارت دفاع و همکاری‌های نظامی و دفاعی که مهم ارزیابی قرار می‌شود باید گفت وزارت دفاع در عربستان سعودی چه در دوره کنونی و چه در دوره‌های پیشین همواره به عنوان وزراتخانه حاکمیتی محسوب می‌شود.

از این منظر، سفر وزیر دفاع یک سفر ملی و حاکمیتی به حساب می‌آید. البته این دومین سفر وزیر دفاع عربستان به ایران است؛ در سال ۱۳۷۸، امیر سلطان به ایران سفر کرد و موافقت‌نامه همکاری‌های حمل و نقل هوایی بین ایران و عربستان امضا شد و به موجب این موافقت‌نامه، پروازهای مستقیم بین دو کشور آغاز گردید. در این دوره نیز، این موافقت‌نامه فعال شده و چند ماهی است که پروازهای مستقیم به مشهد برقرار شده است.

به هر حال، دیدار امیر خالد بن سلمان از ایران و ملاقات با مقامات رده اول جمهوری اسلامی ایران، به ویژه ملاقات با مقام معظم رهبری، می‌تواند چارچوب وسیع و افق بلندی را برای مناسبات بین دو کشور فراهم کند.وزیر دفاع عربستان در این ملاقات‌ها از سمت مسئولان عالی‌رتبه جمهوری اسلامی ایران از عزم جمهوری اسلامی ایران برای توسعه مناسبات بین‌المللی مطلع شد.

 

ان‌شاءالله که این تبادل نظر و این سفر که طی دو سال گذشته یکی از مهم‌ترین سفرهای دوجانبه قلمداد می‌شود، بتواند حالت اجرایی پیدا کند و مناسبات ایران و عربستان توسعه یابد.

بدون شک، در سایه شرایط ملتهب منطقه و استمرار حملات رژیم صهیونیستی به غزه، همکاری ایران و عربستان بیش از هر زمان دیگری معنا و مفهوم پیدا می‌کند. در چهارچوب سازمان همکاری اسلامی، چندین بار به درخواست ایران، دیدارهایی در عربستان سعودی برگزار شده و دو کشور رایزنی‌های مستمر و مداومی را در حمایت از مسئله فلسطین به عمل آورده‌اند.

 

رابطه ما با عربستان سعودی فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده و بر همین اساس نگرانی در افکار عمومی نسبت به تداوم این فصل جدید و تحت تاثیر عوامل سوم قرار گرفتن آن تا حدودی طبیعی است و به نظر می رسد که باید به آن پاسخی دقیق و صادقانه داد. فکر می کنید امروز چه مسائل سیاسی و حتی اقتصادی میتواند به تعمیق این رابطه کمک کند و البته چه مسائلی این رابطه را تهدید می کند و باید با هوشیاری و هوشمندی با آن برخورد کرد؟

بله، درست است که ما در مناسبات ایران و عربستان شاهد فراز و فرودهایی بوده‌ایم. در دوره‌ای از این مناسبات، آن را "دوران طلایی" نام گذاشتیم. از سال ۱۳۷۶ به مدت ۱۰ سال، این روابط در اوج خود قرار داشت و در دو مقطع متأسفانه ارتباط دو کشور قطع شد.

اینکه کشورها در مناسبات خود دچار فراز و فرود می‌شوند، یک امر طبیعی است، اما بنا مناسبات و دیدگاه جمهوری اسلامی ایران با کشورها، به ویژه همسایگان و علی‌الخصوص عربستان سعودی، توسعه این مناسبات است و تلاش برای حفظ و تقویت روابط.

فکر می‌کنم که ما در این مسیر درست حرکت می‌کنیم و اظهاراتی که توسط مسئولین جمهوری اسلامی ایران در مقاطع مختلف بیان می‌شود و همچنین عملکرد وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهد که نسبت به اهمیت رابطه با عربستان سعودی تردیدی وجود ندارد.

 

بارها ایران و عربستان اعلام کرده‌اند که در پی توسعه و تعمیق مناسبات هستند و تلاش می‌کنند که این روابط برادرانه را به گونه‌ای نهادینه و تقویت کنند که از میزان آسیب‌پذیری آن کاملاً کاسته شود.

یکی از راه‌های تقویت روابط و بیمه کردن آن، مردمی و عمومی کردن روابط است؛ به‌نحوی که تنها دو کشور در پایتخت‌ها و در عرصه‌های سیاسی، نظامی و امنیتی مناسبات خود را تعریف نکنند، بلکه این روابط باید جنبه‌های مردمی هم پیدا کند و در میانه و قاعده هرم نیز حس شود.

این زمانی اتفاق خواهد افتاد که بخش‌های اقتصادی، تجاری، فرهنگی، اجتماعی و گردشگری و روان‌سازی در رفت و آمدهای اتباع دو کشور انجام شود.

یک هرم روابط زمانی پایدار و ماندگار خواهد بود که در رأس هرم تصمیم‌گیری برای توسعه مناسبات اتخاذ شده و به سطوح پایین‌تر منعکس شود. اما در سطوح میانی و قاعده هرم، علاوه بر اینکه در جهت اجرای دستورات و نظرات رأس هرم حرکت می‌شود، این قاعده و میانه هرم نیز باید نه تنها از یک منظر تجویزی، بلکه از منظر اغنایی به این روابط بپیوندند تا ما شاهد حالتی منظم و نهادینه در مناسبات باشیم.

 

 

گمانه زنی های رسانه ای درباره تمایل ریاض به نقش آفرینی بیشتر در تنش زدایی از رابطه امریکا و ایران در حوزه احیای برجام یا رسیدن به توافقی مشابه مطرح شده است. آیا این گمانه زنی ها را تایید می کنید و اساسا نگاه ریاض به این مذاکرات را چطور ارزیابی می کنید؟

بله، گمانه‌زنی های رسانه‌ای در این خصوص وجود دارد. ما بدون اینکه بخواهیم آن‌ها را ارزیابی کنیم و به آن بپردازیم، یک امر واقعی‌تر را در پیش روی خود می‌بینیم و آن تلاش عربستان سعودی و فضاسازی مثبت این کشور برای صلح، ثبات، امنیت و استقرار نظم در منطقه است.

بیانیه عربستان سعودی در حمایت از مذاکرات هسته‌ای در عمان و همچنین بیانیه‌های قابل توجه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و عراق در حمایت از این روند، کاملاً نشان می‌دهد که این دیدگاه مثبت و تنش‌زدا در منطقه جایگزین دیدگاه تنش‌زا قبلی شده است.

عملاً کشورهای منطقه با هدف تثبیت صلح و ثبات در منطقه مایل هستند که اختلاف های حل نشده در منطقه را به یک نتیجه برسانند. به این ترتیب، ما شاهد یک نگاه مثبت از سوی عربستان سعودی به این روند هستیم و همسویی و مشارکت کشورهای منطقه در تأمین صلح و ثبات و امنیت منطقه، از بین رفتن عوامل تنش‌آفرین و حمایت کشورهای منطقه از این روند، می‌تواند به حل پرونده‌های لاینحل و حل نشده منطقه ای کمک کند.

 

آیا ایران و عربستان نقشه راه مشخص و تعریف شده ای برای توسعه رابطه اقتصادی و تعریف پروژه های مشترک یا سرمایه گذاری در کشورهای یکدیگر دارند؟ بسیاری معتقدند که این پیوندهای اقتصادی می تواند به وقت اختلاف نظرهای سیاسی از تند شدن فضا میان دو کشور بکاهد و البته به توسعه ثبات اقتصادی و سیاسی و امنیتی در منطقه غرب آسیا کمک کند.

مسئله اقتصادی بسیار مهم است و در ابعاد مختلف خود شامل بحث‌های سرمایه‌گذاری، استفاده از خدمات فنی و مهندسی، دانش فنی، انتقال تکنولوژی، تبادل تجاری و دیگر ابعاد، میان ایران و عربستان قابل توجه است.

 

البته ما در حوزه‌های مختلف مناسبات دوجانبه موفقیت‌های متفاوتی داشتیم که همه آن‌ها را نمی‌توانیم در یک سطح ببینیم. در بخش سیاسی موفقیت‌های چشمگیری داشته‌ایم و همچنین در حوزه حج عمره و پروازهای مستقیم به همین ترتیب. اما در بخش اقتصادی، به‌ویژه در حوزه تجاری، نیازمند تلاش‌های بیشتری هستیم تا بتوانیم اقتصاد را به موازات سیاست و امنیت پیشرفت دهیم.

در بخش اقتصاد، گفتگوهای مفصلی بین ایران و عربستان صورت گرفته است. وزرای اقتصاد به مناسبت‌های مختلف به عربستان سفر کرده و با مسئولان و وزرای اقتصادی عربستان سعودی دیدار کرده‌اند. من نیز با چند تن از معاونین وزرای اقتصادی دیدار داشتم. این گفتگوها در حال جریان است و امیدواریم که به نتیجه برسد. در همین راستا، موافقتنامه مالیات مضاعف بین دو کشور گفتگو و پاراف شده و نهایی شده و تشریفات امضای آن در حال انجام است.

ما تنها سرمایه‌گذاری متقابل و گمرکی را در این همکاری مدنظر داریم و حمل و نقل جاده‌ای به طرف سعودی نیز در نظر گرفته شده است. امیدواریم که این اسناد پایه بتوانند راه همکاری را هموار کنند.

در بخش روادید نیز همچنان وضعیت مطلوبی نداریم و امیدواریم این بخش نیز به موازات سایر بخش‌ها به پیشرفت دست یابد.

 

آیا در آینده نزدیک شاهد سفر رئیس جمهور به عربستان خواهیم بود؟

من اطلاعی از تاریخ سفر رئیس‌جمهور محترم به عربستان ندارم، اما سفرهای مقامات کشور به کشورهای دیگر به طور مشخص می‌تواند دستاوردهای مرتبطی داشته باشد. سفرهای وزارتی در چارچوب مسائل بخشی و وزارتخانه و سفر مقامات عالی‌رتبه به عنوان سفر ملی می‌تواند به تحکیم و تقویت روابط کمک کند. ما اقدام‌های میدانی زیادی برای توسعه مناسبات انجام داده‌ایم و گام‌های زیادی را برای این منظور برداشتیم، اما در برخی از تصمیمات کلان همچنان به تصمیم‌گیری‌های بزرگ نیاز داریم.

 

 

آیا شما در دولت جدید پیگیر طرح هایی هستید که در دولت های قبل پیرامون ضرورت شکل گیری یک پیمان و یا ائتلاف امنیتی مشترک میان کشورهای منطقه غرب آسیا بخصوص حاشیه خلیج فارس مطرح شده اما همواره ناکام مانده است؟ آیا فکر می کنید زمان برای پذیرش این مسئله فرا رسیده باشد؟

شاید باید این‌گونه باشد که ما علاوه بر توسعه مناسبات دوجانبه با عربستان سعودی و سایر کشورها به همکاری‌های چندجانبه نیز بیندیشیم. این حرف درست است که ما گام اول خود را توسعه مناسبات دوجانبه می‌دانیم، اما به این میزان اکتفا نخواهیم کرد.

ایران و عربستان می‌توانند در گام‌های بعدی به همکاری‌های منطقه ای و چندجانبه بیندیشد. بی‌گمان همکاری ایران و عربستان می‌تواند تکامل اقتصادی، تجاری و حتی اجتماعی را برای منطقه به همراه داشته باشد.

ما در گذشته ایده‌های مکتوبی را از سوی کشورهای خلیج فارس و همچنین از سوی ایران تبادل کرده‌ایم. از جمله ابتکاراتی که ایران داشت، "صلح امید" بود که ارائه شد و امیدواریم این دیدگاه‌ها و ابتکارات طرفین از مرحله نظری به بخش‌ها و بحث‌های کارشناسی و در نهایت به بحث‌های عملی بیانجامد.

پیشنهاد مشخص ایران در دوره‌های قبل، تشکیل یک مجمع یا فروم گفت‌وگوی منطقه‌ای بود. این مجمع می‌تواند دربرگیرنده هشت یا نه کشور خلیج فارس باشد و کشورهای منطقه بتوانند دور یک میز، به عنوان هشت بازیگر منطقه و هشت عنصر فعال، گفت‌وگوی صریح و صمیمانه‌ای داشته باشند. چیزی که فعلاً در منطقه خلیج فارس وجود ندارد.

کشورهای شورای همکاری با یکدیگر نشست‌های دائمی دارند، اما تمامی کشورهای حوزه خلیج فارس یعنی شش کشور به اضافه ایران و عراق می‌توانند الگوی جدیدی از همکاری را در نظر بگیرند و اجرا کنند.

یک بار چنین نشستی در حاشیه اجلاس ACD در دوحه برگزار شده و ما فکر می‌کنیم که با نشست مشترک هشت کشور در سطوح مختلف، در قالب یک مجمع گفت‌وگو، می‌توان برای انجام کارهای سازمانی و نهادی با یکدیگر دور هم جمع شد.

به هر صورت منطقه ما نیازمند همکاری‌ دوجانبه و چندجانبه و منطقه‌ای به طور جدی است و با توسعه این همکاری‌ها باید به سمت تشکیل یک همگرایی منطقه‌ای حرکت کنیم. آنچه به عنوان نظم نوین منطقه‌ای ترویج می‌شود، باید توسط کشورهای منطقه و به دست خود آن‌ها و بدون دخالت خارجی بنا شود.

ما هشت کشور با یکدیگر هستیم و با هم حرکت می‌کنیم و ایده‌های خامی که از طرف رژیم صهیونیستی برای پیدا کردن جا پا در منطقه، بر باد خواهد رفت.

دیگر خبرها

  • پشت پرده تکاپوی عربستان برای مذاکره تهران با واشنگتن/ توافق ایران و آمریکا چه معنایی برای عربستان و خلیج فارس دارد؟
  • مک‌کارتیسم ترامپی/ رازهای مذاکره رو به‌جلو
  • عنایتی، سفیر ایران در ریاض: سفر وزیر دفاع عربستان یک سفر ملی و حاکمیتی بود/ نگاه ریاض به مذاکرات ایران و آمریکا مثبت است/
  • نیویورک‌تایمز: کشورهای خلیج‌فارس برخلاف گذشته حامی توافق ایران و آمریکا هستند
  • عربستان نگران آمریکا، امیدوار به روابط با ایران
  • سفر وزیر دفاع عربستان به ایران گامی در مسیر بازتعریف نقش ریاض در منطقه است
  • سفر خالد بن سلمان به ایران گامی در مسیر بازتعریف نقش ریاض در منطقه است
  • ابعاد استراتژیک سفر وزیر دفاع عربستان به ایران در بستر تحولات منطقه ای و مذاکرات
  • انگیزه‌های سفر وزیر دفاع عربستان به تهران در روزهای مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا
  • چرخش شاهزاده