Web Analytics Made Easy - Statcounter

در دو سال گذشته بازار سرمایه به عنوان یکی از بخش‌های اصلی نظام اقتصادی کشور موردبحث اقشار گوناگون جامعه قرارگرفته است. بازاری که در سال 1399 با دعوت دولت وقت مورد استقبال گسترده عوام جامعه قرار گرفت. این استقبال در حدی بود که تنها طی سه ماه ابتدایی سال 99 بیش از یک‌میلیون و ششصد هزار کد بورس جدید موفق به ورود به بازار سرمایه شدند و بازار توانست طی دوره 3 ماهه، سرمایه‌ای بالغ‌بر 50 هزار میلیارد تومان را جذب خود نماید؛ اما این دوران طلایی دوام زیادی نداشت و بنا بر دلایلی که در ادامه مطرح خواهد شد بازار وارد دوره اصلاح قیمتی و زمانی گردید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هرچند که ذات بازار سرمایه به‌صورت سیکل‌های زمانی رشد و نزول است و همین موضوع نیز باعث جذابیت این بازار در میان سایر بازارهای مالی شده است، لیکن نکته قابل‌بحث این است که در این اصلاح عمیق و فرسایشی بازار آیا تنها عوامل و اتفاقات درونی بازار نقش داشتند یا عوامل بیرونی نیز بر آن تأثیرگذار بودند؟ در پاسخ به این سوال باید این نکته را مدنظر قرارداد که بازارهای مالی به خصوص بازار سرمایه نسبت به محیط بیرون خود بسیار هوشمند و حساس هستند، به عبارتی بازارهای مالی چون بر مبنای افکار اقشار گوناگون جامعه شکل‌گرفته‌اند، مانند یک موجود زنده در برابر هر کنش سیاسی و اقتصادی به سرعت از خود عکس‌العمل نشان می‌دهند. این ویژگی منجر به پویایی بازار می‌شود. در بازارهای مالی این انسان‌ها هستند که بر مبنای چشم‌اندازی که از آینده دارند تصمیم می‌گیرند پول خود را در کدام بازار و چگونه سرمایه‌گذاری کنند. در واکاوی اتفاقاتی که در سال 99 برای بازار سرمایه ‌ایران رخ داد علت اصلی رکود بازار، چیزی جز از بین رفتن اعتماد عمومی نبود. در شرایطی که بازار سرمایه هرروز رکوردهای جدید در حجم معاملات ثبت می‌کرد، اتخاذ تصمیمات نامناسب منجر به آن شد که میزان اعتماد عمومی کاهش چشمگیر کند. تصمیمات و اقداماتی همچون قیمت‌گذاری دستوری در صنایع گوناگون ازجمله فلزات اساسی به خصوص فولادی‌ها، صنعت سیمانی‌ها، صنایع مربوط به انرژی‌های تجدیدناپذیر به خصوص نفت و پالایشگاه‌هایی‌ها و...، اتخاذ سیاست‌های لحظه‌ای در بخش‌های اقتصادی و ناهماهنگی میان وزارتخانه‌ها، عدم توجه کافی به بورس کالا به عنوان قلب تپنده سودآوری شرکت‌ها، عدم شفافیت کافی پیرامون آینده سیاسی و اقتصادی کشور و عوامل دیگری که از حوصله این یادداشت خارج است باعث شد سرمایه اجتماعی به عنوان محرک اصلی بازار سرمایه نسبت به آینده آن دل‌زده و بی‌اعتماد شود و درنتیجه حجم معاملات به‌صورت چشم‌گیری کاهش یابد. علاوه بر این دخالت‌های بی‌جای دولت در قیمت‌گذاری صنایع بالادستی و کنترل قیمت در... صنایع پایین‌دستی باعث بالا آمدن سطح ریسک غیر سیستماتیکی صنایع مختلف گردید و با توجه به اینکه سرمایه نسبت به هرگونه ریسکی به خصوص ریسک غیر سیستماتیک بسیار حساس است، این دخالت‌ها منجر به کاهش سطح اعتماد عمومی و درنهایت خروج پول از بازار سرمایه شده است. 

بنا بر آنچه تشریح شد تنها راهی که بتوان بازار سرمایه را از حالت رکورد و کم‌حجمی معاملات خارج نمود چیزی جز دمیدن مجدد روح اعتماد عمومی بر کالبد ضعیف و بی‌رمق آن نمی‌باشد. دولت باید در این زمینه سیاست‌هایی را اتخاذ کند که اعتمادبخش عمومی جامعه را به عنوان صاحبان اصلی بازار سرمایه جلب نموده و بازار را به نحوی مدیریت نماید که قیمت‌ها بر مبنای عرضه و تقاضا و در داخل بازار تعیین شود و از هرگونه دخالت و دست‌کاری درروند بازار اجتناب کند.

امید است دولت جدید با اتخاذ سیاست‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت هماهنگ و بهبود فضای کلان اقتصادی کشور کمک کند ریسک غیر سیستماتیک بازار سرمایه را کاهش دهد و شرایط مطلوب برای رونق دوباره بازار سرمایه را فراهم نماید. همچنین با ایجاد زیرساخت‌های لازم برای ارتقای فرهنگ پس‌انداز و سرمایه‌گذاری در میان اقشار مختلف جامعه به خصوص نسل جوان و نوجوان تعریفی جدید و صحیح از بازار سرمایه را در اذهان عمومی تداعی نماید.

تعادل

منبع: اتاق خبر

کلیدواژه: بازار سرمایه بازارهای مالی اعتماد عمومی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.otaghnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اتاق خبر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۵۷۲۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تاثیر تحولات جامعه بر میزان توسعه کشور

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، دگرگونی‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی از مهمترین محور‌های جامعه‌شناسی است و پیدایش این علم با چنین موضوعی پیوند تنگاتنگ دارد و از زمانی که انسان به مفهوم «توسعه» رسید، تعاریف آن در حال تغییر بوده است و پیشتر، مفهوم توسعه را در افزایش تولید ناخالص ملی و رشد اقتصادی دیده است، اما با گذشت زمان دریافتند که رشد اقتصادی تنها یکی از جنبه‌های زندگی انسان است.

اصغر میرفردی (دانشیار جامعه شناسی دانشگاه شیراز) در پژوهشی با عنوان «جامعه‌شناسی و تحولات جامعه ایران: با تأکید بر توسعه» از نیمۀ دوم قرن بیستم، چنین موضوعی تحت حوزه توسعه مورد توجه اندیشمندان اقتصادی و اجتماعی به ویژه جامعه‌شناسان قرار گرفت.

میرفردی می‌نویسد: اﻣﺮوزه ﻣعنای  ﺗﻮﺳﻌﻪ، ﻓﺮآﯾﻨﺪی چند بعدی است و ناظر بر رشد همه‌جانبه در ابعاد مادی، روانی و معنوی، ارتقای جامعه و نظام اجتماعی به سوی زندگی بهتر و انسانی‌تر، ایجاد آینده بهتر برای شهروندان، تأمین آرامش و نیاز‌های مادی جامعه، توجه بیشتر به ارزش‌های فرهنگی و انسانی در نظام اجتماعی و به طور کلی ترقی متوازن اجتماعی و اقتصادی جامعه است.

معنای توسعه در کشورهای توسعه‌یافته و توسعه‌نیافته

این پژوهشگر می‌نویسد: داستان توسعه، برای کشور‌های توسعه‌یافته و توسعه‌نیافته از ابعاد گوناگون همانند نبوده و هم چنان تمایزاتی بین این دو دسته کشور‌ها وجود دارد. معنای توسعه، خاستگاه آن، آهنگ توسعه، کارگزاران توسعه، سبک درون‌زایی و یا برون‌زایی توسعه، توسعه از بالا و یا از پایین و توازن و یا نامتوازنی ابعاد توسعه از موضوع‌هایی است که می‌توان در پیوند با آنها بین کشور‌های توسعه‌یافته و توسعه‌نیافته تمایز قائل شد.

بررسی تحولات توسعه‌ای در ایران از منظر جامعه‌شناختی

به زعم میرفردی رسالت جامعه‌شناسی و جامعه‌شناسان در کشور‌های توسعه‌نیافته، چون ایران در زمینە بررسی تحولات توسعه‌ای، رسالتی سنگین و همزمان، برای کاربست‌های اجرائی امروزین و پژوهش‌های کنونی و آینده، راه‌گشا است.

ایران در پیوند با تمدن نوین با خاستگاه غرب دگرگونی‌هایی را تجربه نموده و هم چنان دگردیسی‌های نوپدیدی را تجربه می‌کند

او در ادامه می‌نویسد: نزدیک به دو سده است که ایران در پیوند با تمدن نوین با خاستگاه غرب دگرگونی‌هایی را تجربه نموده و هم چنان دگردیسی‌های نوپدیدی را تجربه می‌کند. برای پرداختن به تحوالت توسعه‌ای در ایران، بایسته است از منظر جامعه‌شناختی، به این محور‌ها پرداخت.

به گفته این پژوهشگر ضرورت دارد ریشه‌های هویت جامعوی و برساخت واقعیات کنونی جامعه ایران در دو سده گذشته را مرور کرد و به این پرسش پاسخ گفت که از نظر ساختار اجتماعی، جامعە ایران در چه گستر‌ه‌ای قرار دارد: ماهیت جماعت‌گونه دارد و یا روح جامعوی یافته است و اگر ترکیبی از دو روحیه در قابل ردیابی است، کدامیک وزن بیشتری در ساخت و بافتار جامعه ایرانی دارد؟

 مدرنیته و تاثیر آن بر توسعه در ایران

این نویسنده خاطر نشان می‌کند که از زمان تجربه تحولات مدرن و در پی آن، فرایند و برنامه‌های توسعه در ایران، جامعە ایرانی با مسائل و مشکالت بازدارنده توسعه روبه‌رو بوده است. بیش از یک سده از تجربه تحول خواهی و توسعه‌جویی در ایران می‌گذرد، با این وجود، جامعە ایرانی هم چنان در گذار ناتمام توسعه‌ای قرار دارد. با وجود سند‌ها و برنامه‌های کلان توسعه‌ای، ایران به توسعه مطلوب و دستاورد‌های آن دست نیافته است.

این پژوهشگر توضیح می‌دهد که در پرتو تحولات روزافزون فناورانه، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سده بیست‌ویکم سازوکار‌ها و اهداف توسعه نیز دست‌خوش دگرگونی‌هایی شده است. جامعۀ ایران نیز از تحولات چندگانه نوین به دور نیست.

مدرنیته با پدیدارسازی آموزش نوین و تغییراتی در فعالیت و زیست‌بوم افراد جوامع گوناگون، مجموعه‌ای از جابجایی‌های انسانی را ایجاد کرده است

در این راستا، یکی از پرسش‌های محوری این است که چشم‌انداز توسعه ایران در این سده چیست و مهمترین چالش‌های فراروی توسعه اقتصاد و اجتماعی ایران در دوران کنونی کدامند؟

به زعم این پژوهشگر مدرنیته با پدیدارسازی آموزش نوین و تغییراتی در فعالیت و زیست‌بوم افراد جوامع گوناگون، مجموعه‌ای از جابجایی‌های انسانی را ایجاد کرده است. این تغییرات، تنها بخشی از دستاورد‌های مدرنیته برای جوامع انسانی بوده است. توسعه به‌سان خواستی مدرن نیز به این دگردیسی‌ها دامن می‌زند.

 تاثیر مهاجرت در جوامع توسعه‌یافته و توسعه‌نیافته

میرفردی در ادامه می‌نویسد: پیامد آموزش و سبک مهاجرفرستی یا مهاجرپذیری در جوامع توسعه‌یافته و توسعه‌نیافته همانند نیست. جامعۀ ایران، از میانە سلسله قاجاریه کمکم با آموزش نوین آشنا شد و آن را تجربه کرد. از دوره پهلوی، گسترش نهاد‌های آموزشی، آهنگ شتابانی یافت و در پی آموزش مدرن و دیگر عناصر نوسازی به ویژه شهرنشینی، سیر مهاجرت داخلی و مهاجرت به خارج افزایش یافت.

 رابطه محیطزیست و توسعه کشور ایران

این پژوهش بیان می‌کند که کشور ایران در منطقه خشک و نیمه خشک کره زمین قرار دارد و میزان کاهش منابع محیط زیستی و تنوع زیستی در آن نگران کننده است. توسعۀ پایدار در پی هم‌پیوندی توسعه با ارزش‌ها و آرمان‌های محیط‌زیستی است و با توجه به شرایط اقلیمی و محیطزیستی ایران داشتن توسعۀ پایدار نه تنها یک مطلوب بلکه یک ضرورت گریزناپذیر است.

میرفردی با اشاره به این نکته که جامعه‌پذیری برای تجربه رفتار محیط‌زیستی و مسئولیت‌پذیری درباره حفظ محیط‌زیست، ضرورت و اهمیت بالایی دارد، می‌نویسد: در این زمینه، به این پرسش پرداخته می‌شود که جامعه‌پذیری سبز در ایران چه جایگاهی دارد و تا چه اندازه چنین جامعه‌پذیری در راستای دستیابی به توسعۀ پایدار در ایران نهادینه شده است؟

در پایان این مقاله بیانی چنین نتیجه می‌گیرد که توسعه در کشور ایران،  توجه به موضوعاتی مانند:  تعامل با اقتصاد جهانی و عدالت اجتماعی، کاهش نابرابری‌های اجتماعی، ارتقای سرمایه اجتماعی،دسترسی عمومی به اطلاعات، کاهش تصدی دولت و گسترش مشارکت مردم در فعالیت‌های اقتصادی، تمرکززدایی، امنیت ملی، تنش‌زدایی در مناسبات بین‌المللی، حفظ محیط زیست، گسترش خصوصی‌سازی و رقابت‌پذیری اقتصادی، تأمین حقوق انسانی و شهروندی، توسعه دانایی‌محور، توسعه صادرات، توجه به تحولات فرهنگی جامعه، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی رایگان، برابری فرصت‌های آموزشی، امنیت غذایی، حفظ و شناسایی هویت تاریخی ایرانی، امور زنان، توسعه امور قضایی و نوسازی دولت بوده است.

 

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • راه خروج از رکود تورمی، مولدسازی است
  • لزوم بازنگری در زمان اجرای مالیات بر عایدی سرمایه
  • نهاد‌های اقتصادی نباید سرمایه گذار را دغدغه‌مند کنند
  • تاثیر تحولات جامعه بر میزان توسعه کشور
  • تغییر اعتماد جامعه به اقشار مختلف
  • عذرخواهی «نماوا» پذیرفته نشد!
  • رکود در ساخت‌وساز موجب افزایش جرایم اجتماعی می‌شود
  • چالشی در خصوص تأمین و قیمت کالای شکر خوزستان ایجاد نشود
  • چه بر سر طبقه متوسط آمد؟
  • گره تخصیص بودجه برای «رفع فقر سه دهک اول» باز نشد!؟